بخشی از مقاله

شاخصهای مدیران فرهنگی


فهرست:
پارادایم های مدیریت برتر در هزاره سوم
مدیریت برتر شاخص مدیریت فرهنگی
هم اندیشی مدیران فرهنگی و هنری در مورد مقوله اعتیاد


منبع:
www.ctword.com


پارادایم های مدیریت برتر در هزاره سوم
خلاصه : مدیریت سازمان ها، همانند هر پدیده ای دارای ماهیتی پویا هستند. میزان پویایی مدیریت سازمان، بسته به مجموعه اقدامات عملی و کنش های فکری مدیران است. برای برون رفت از چالش هایی که سازمان ها با آن روبه رو هستند،

همخوانی کنش های فکری و اقدامات عملی مدیران جزء حیاتی ترین عرصه عملیاتی است. به منظور پویا و نوآورانه کردن مدیریت سازمانی، باید شاخص های عمل را مورد توجه جدی قرار داد. یک بخش عمده از شاخص ها که نیاز به توجه جدی دارند، شاخص های ضعف مدیریت سنتی است و بخشی دیگر توجه عمیق بر شاخص های مدیریت برتر و نوین است. در نوشته حاضر تلاش شده است هر دو دسته از شاخص های مدیریت سنتی و مدیریت برتر ارائه و تشریح شود .


مدیریت برتر شاخص مدیریت فرهنگی
اشاره: مدیریت سازمان ها، همانند هر پدیده ای دارای ماهیتی پویا هستند. میزان پویایی مدیریت سازمان، بسته به مجموعه اقدامات عملی و کنش های فکری مدیران است. برای برون رفت از چالش هایی که سازمان ها با آن روبه رو هستند، همخوانی کنش های فکری و اقدامات عملی مدیران جزء حیاتی ترین عرصه عملیاتی است

. به منظور پویا و نوآورانه کردن مدیریت سازمانی، باید شاخص های عمل را مورد توجه جدی قرار داد. یک بخش عمده از شاخص ها که نیاز به توجه جدی دارند، شاخص های ضعف مدیریت سنتی است و بخشی دیگر توجه عمیق بر شاخص های مدیریت برتر و نوین است.

در نوشته حاضر تلاش شده است هر دو دسته از شاخص های مدیریت سنتی و مدیریت برتر ارائه و تشریح شود.مطالعات تاریخی مؤید این موضوع است که شکوفایی و رونق فرهنگی در حوزه عمومی و در سطح فراگیر و گسترده، منوط به عصر رفاه اجتماعی و متعلق به جوامع برخوردار است. لیکن این قاعده به معنی نفی نقش نخبگان و فرهیختگان و تأثیر آفرینش های زیبا شناختی ارباب ذوق و معرفت نیست.

اصولاً این دو حوزه نه تنها رابطه پارادوکسیکال با هم ندارند، بلکه معرف و مکمل یکدیگر نیز هستند. از طرفی در اقتصاد توسعه، میزان مصرف کالاها و خدمات فرهنگی، یکی از شاخصهای اصلی سنجش توسعه یافتگی نظام فرهنگی محسوب می شود.


با این رویکرد، دستیابی به رشد و رونق فرهنگی، فارغ از فراهم ساختن زمینه های توزیع عادلانه و بهره مندی مردم از کالاها و خدمات فرهنگی و هنری در چارچوب اصل حاکمیت مصرف کننده میسر نیست. لذا دولت های مدرن با استفاده از علم اقتصاد برای تحقق اقتصاد رفاه و جامعه برخوردار و زیست شاداب، حول محور تنظیم تولید و عرضه کالاها و خدمات فرهنگی و مدیریت بهینه منابع، دائم در فرآیند سیاستگذاری و برنامه ریزی دخالت می کنند و از طریق اعمال سیاستهای کنترل همچون برقراری معافیت های مالیاتی و هدفمند کردن پرداخت یارانه ها در پی حصول تعادل و برقراری عدالت اجتماعی هستند.


براساس نظریات نئوکلاسیک ها، برای تحلیل ابعاد اقتصادی فعالیت های انسانی، علم اقتصاد به شاخه های گوناگونی تقسیم شده است و روش شناسی اقتصادی در شکل رویکرد انتخاب عقلایی به یک پارادایم عام در علوم اجتماعی بدل شده که کلیه حوزه های رفتار انسان را در بر می گیرد.


رویش شاخه های متعدد بر تنه تنومند درخت اقتصاد، در حوزه های مختلف و متنوع اجتماعی، چون اقتصاد محیط زیست، اقتصاد سیاسی، اقتصاد خانواده، اقتصاد ورزش، اقتصاد آموزش، اقتصاد بهداشت و درمان، اقتصاد فرهنگ و... امکان تجهیز دولت ها را برای اجرای برنامه های توسعه و افزایش رفاه اجتماعی مهیا ساخته است.


نگرش اقتصادی به فرهنگ و هنر در این راستا به دنبال تحلیل اقتصادی مناسبات حاکم بر تولید و مصرف بخش های مختلف فرهنگ و هنر و حمایت از حقوق مالکیت معنوی است. اگرچه این نگرش در کشورهای توسعه یافته برای فهم نسبت فرهنگ و اقتصاد به مثابه یک رویکرد روش شناختی به بلوغ رسیده است، اما در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما، در مراحل جنینی به سر می برد.


تعریف و تدوین ادبیات مربوط به مقوله اقتصاد فرهنگ و شناخت ابزار و تکنیک های مورد نیاز برای سنجش نسبت فرهنگ و اقتصاد نیازمند تلاشی مستمر، آگاهانه و علمی است که انجام پژوهش های بنیادی- کاربردی و استفاده از تجربیات سایر کشورها در این زمینه قطعاً روشنگر این مسیر و راهنمای مناسبی برای ورود اندیشمندان، اقتصاد دانان، بنگاه های فرهنگی و هنری و دولتمردان به این حوزه است.


از این منظر، اقتصاد فرهنگ ناظر بر شناخت مناسبات و تعاملات بین حوزه های تولید و آفرینش، مصرف و بازار بوده و با استفاده از نظام آماری و جمع آوری و پردازش داده های اطلاعاتی، قادر خواهد بود دولت را در تخصیص و تجهیز مکفی اعتبارات فرهنگی از محل منابع عمومی یاری کرده و در اتخاذ شیوه های حمایتی و هدایتی مناسب به منظور تشویق و ترغیب مشارکت بخش غیردولتی در فعالیت های فرهنگی و افزایش سهم سرمایه گذاری افراد و بنگاههای فرهنگی و هنری در تولید و عرضه کالاها و خدمات فرهنگی در حوزه سیاستگذاری و برنامه ریزی هدایت کند.


اقتصاد فرهنگ با کشف روابط علی بین اقتصاد و فرهنگ و ارائه مدل کارآمد توسعه پایدار، راه را برای رونق و شکوفایی فرهنگی و هنری هموار می سازد و بیش از آنکه در صدد ارزیابی و قضاوت هنجاری از اقدامات و فعالیت های فرهنگی و هنری باشد، به دنبال تحلیل آثار اقتصادی این فعالیت ها و ارائه دانش کمی درباره عوامل مؤثر بر اقدامات، سیاستها، برنامه ها، فعالیت ها و مطلوبیت ها از زاویه هزینه- منفعت و تبیین محدودیت های حاکم بر عرضه و تقاضای کالاهای فرهنگی و هنری است.


نکته مهمی که باید توجه داشت، فواید اجتماعی فعالیت های فرهنگی و هنری است که به دلیل محدودیت ابزار و تکنیک های سنجش در این زمینه، قابل اندازه گیری نیست. لیکن درک مشترک از سودمندی این فعالیت ها، نقطه اتکا و اکتفا بوده و غالباً کمتر محلی برای اختلاف و چانه زنی در این مورد وجود دارد.


مع الوصف در کشورهای در حال توسعه به دلایل ساختاری، ارزشی- هنجاری، تاریخی- سیاسی و مدنی و فرهنگی، تغییر نگرش های فرهنگی و ایجاد پیوند معیشت و فرهنگ و هنر نیازمند تحولات سخت افزاری و نرم افزاری است.


برخی از دولت های سرزمینی برای حفظ و صیانت از حاکمیت ملی، از جذب مفاهیم جدید، بروز آسیب های احتمالی و ورود به فرآیند تغییرات و تهدید جامعه پذیری شهروندان،

معمولاً از تعاملات فرهنگی پرهیز می کنند و اغلب هزینه سنگینی نیز متحمل شده و در چنین شرایطی تعیین واقعی هزینه فرصت تأمین مالی بنگاه های فرهنگی عمومی و حمایت از بنگاه های فرهنگی خصوصی، توسط دولت ها با مشکل مواجه می شود و علی رغم تخصیص منابع و اعتبارات به دلیل عدم اقبال به رویکرد اقتصادی با فقدان مهندسی مشاور فرهنگی، سهم فعالیت های در توسعه اقتصاد ملی مشخص نمی گردد.


غفلت از این معنا، جوامع را به تدریج با تحلیل فرهنگی و سازمان و سامان فرهنگی، رکود فعالیت ها، ادبار به تولید و آفرینش و کاهش مصرف کالاها و خدمات فرهنگی، تغییر رفتارهای فرهنگی و اجتماعی و گرایش به توافق بر ناهنجاریها، رشد یأس و ناامیدی و در نهایت با فقدان عدالت و تعادل اجتماعی و فاصله گرفتن از اقتصاد رفاه و بروز بحران های ملی مواجه خواهد ساخت.


در مقابل برای تغییر رفتار و نگرش در مدیریت استراتژیک فرهنگی، اصلاح ساختاری در حوزه فرهنگ و هنر تدوین استراتژی و انتخاب مدل منطقی توسعه فرهنگی، دستیابی به نظام آماری و جمع آوری اطلاعات، شفاف سازی و اطلاع رسانی فرهنگی، سنجش ارزش افزوده بخش فرهنگ و هنر در اقتصاد ملی، تعیین سهم فرهنگ و هنر در تولید ناخالص داخلی، تجهیز و تخصیص منابع لازم، طراحی و کارآمد نمودن نظام آموزش فرهنگی از پی آمدهای قهری اتخاذ رویکرد اقتصادی به فرهنگ و هنر به عنوان مناسب ترین گزینه برای توسعه فرهنگی و مهندسی اجتماعی است.


هم اندیشی مدیران فرهنگی و هنری در مورد مقوله اعتیاد
تبادل نظر دست اندركاران فرهنگ و هنر درباره راه‌هاي مبارزه با اعتياد
مديران و دست اندركاران فرهنگ و هنر در باره راه‌هاي مبارزه با اعتياد به تبادل نظر پرداختند.


به گزارش روابط عمومي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي،محمد حسين صفار هرندي در جلسه هم انديشي احصاء ملاک ها و شاخص هاي پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي به ويژه اعتياد براي توليد آثار فرهنگي و هنري که به همت دفتر پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تشکيل شده بود، افزود: مي توان عنصر فرهنگ و هنر را براي هشدار به دانش آموزان به استخدام درآورد تا ذهن و دل آنان مجذوب جاذبه هاي کاذبي همچون مواد مخدر نشود.


وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي مهار و کنترل معضل مواد مخدر از هر راه و روشي را مورد تاکيد قرار داد و گفت :در اين بخش بايد متوسل به فرهنگ و هنر شد.
اين عضو ستاد مبارزه با مواد مخدر اظهار داشت:هنر،اين توانايي را داراست تا کودکان و نوجوانان را عليه سنت هاي ناپسند موجود در پيرامون محل زندگي شان ترغيب کند که اين هدف مهمي در مبارزه يا پيشگيري از مواد مخدر به شمار مي آيد.


وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت:از طريق جريان فرهنگي هنري بايد پيام هاي نيرومندي براي دانش آموزان و ساير مخاطبان صادر کرد تا اين پيام بتواند موج انقلابي و شورشي عليه ناهنجاري مواد مخدر ايجاد کند.


صفار هرندي در ادامه توليد آثار تاثير گذار در حوزه اجتماعي را مورد تاکيد قرار داد و گفت:اين گونه جلسات مي تواند در يافتن شاخص هاي تاثير گذار در توليدات آثار فرهنگي و هنري نقش اساسي ايفا کند.


وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي بررسي معضل اعتياد از ابعاد گوناگون را مورد تاکيد قرار داد و گفت: اينکه کمبود برخي امکانات براي جوانان چقدر مي تواند در اين حوزه تاثير گذار باشد قابل تامل است اما چرا در غرب و آنجايي که محدوديت هايي از جنس محدوديت هايي که ما فکر مي کنيم ندارند شاهد گسترش مواد مخدر هستيم.


وي روش صحيح به کارگيري عنصر فرهنگ و هنر را از دلايل موفقيت در اين حوزه برشمرد و اظهار اميدواري کرد، اين قبيل جلسات بتواند به راهکاري مناسب براي ورود به اصلي ترين نقطه مورد انتظار دست يابد.


مدير کل دفتر آموزش و فرهنگ پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز طي سخناني هدف از برپايي اين جلسه را دست يابي به شاخص هاي همسو با اهداف مبارزه با معضلات اجتماعي براي توليد آثار فرهنگي و هنري برشمرد.


پرويز کرمي افزود: اين جلسه مي کوشد برنامه ها و فعاليت هايي براي سال آينده تعريف کند تا با سفارش آن به تهيه کنندگان در رشته هاي مختلف هنري اعم از توليد فيلم ،نگارش کتاب ،پژوهش ،انيميشن ،سرود يا موسيقي،نتايج مطلوبي از آن کسب شود.


مدير کل حوزه وزارتي اظهار داشت :توليد آثار بايد برابر يافته هاي متخصصان حوزه آسيب ها اعم از روانشناسي ،جامعه شناسي ،ديني ،اجتماعي ،فرهنگي و مطابق با اصول و اهدافي باشد که در حال حاضر مد نظر ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید