بخشی از مقاله
1 ـ 1 ـ سيستم
سيستم مجموعهاي از اجزا و روابط ميان آنها كه توسط ويژگيهاي معين به هم وابسته يا مرتبط ميشوند و اين اجزاء با محيطشان در تبادل ميباشند و يك كل را تشكيل ميدهند. سيستم داراي مرزبندي مشخصي ميباشد كه آن را از ساير سيستمها قابل تميز ميسازد و در همان حال هر سيستمي جزيي از يك سيستم بزرگتر به شمار ميآيد و با آن در ارتباط است. مجموعه اجزا هر
سيستم با هم در ارتباط و تعامل بوده و تركيب اجزاء در قالب سيستم متفاوت با مجموع سادهي اجزاء آن ميباشد سيستم براي بقاي خود با محيطاش در ارتباط است و ضمن تأثيرپذيري از آن بر آن تأثير ميگذارد. هر سيستم شامل يك سري خرده سيستم يا sub.s ميباشد كه به آن جعبه سياه هم ميگويند.
1 ـ 2 ويژگيهاي سيستم
خواص، اجزا، عناصر و روابط درون هر سيستم را ويژگيهاي آن سيستم گويند. ويژگيهاي يك سيستم را به دو نوع كلي تقسيم ميكنند:
1 ـ 2 ـ 1 توصيفي: ويژگيهايي هستند كه يك موجوديت را آن گونه كه هست توصيف ميكند.
1 ـ 2 ـ 2 همراه: ويژگيهايي هستند كه مطرح شدن يا نشدن آنها براي توصيف جنبههاي مورد نظر از يك موجوديت تفاوتي نداشته باشد.
1 ـ 3 محيط سيستم
محيط هر سيستم شامل آن چيزهايي است كه خارج از كنترل كامل سيستم ميباشد ولي به گونهي بر عملكرد آن تأثير بگذارد.
1 ـ 4 انواع سيستمها
1 ـ 4 ـ 1 ـ سيستم بسته: سيستمي است كه عمليات خودش را به طور خودكار از طريق ابزار واكنش نسبت به اطلاعات توليد شده توسط خود كنترل يا تعديل ميكند يا به عبارتي داراي يك نيروي خودكنترلي است.
1 ـ 4 ـ 2 سيستم باز: سيستمي است كه با محيط اطراف خود تبادل انرژي، ماده، اطلاعات د
ارد.
اين كارخانه نوعي سيستم باز ميباشد كه در واقع با محيط اطرافش در تبادل است، اما سيستم باز داراي يك سري ويژگيها ميباشد كه در ذيل به شرح آن ميپردازيم:
الف/ آگاهي نسبت به محيط: هر سيستم مرزي دارد كه آن را از محيط اطرافش مجزا ميكند. مرزها شروع و پايان هر سيستم يا خرده سيستم را مشخص ميكند، مرز يك سيستم ممكن است ماهيت فيزيكي يا غير فيزيكي داشته باشد.
ب/ موازنهي ميان فعاليتهاي انطباقي و نگهدارنده: سيستمهاي باز همواره ميان اين دو دسته ا
ز فعاليتها كه اغلب با هم تضاد دارند موازنه ايجاد ميكند. در نتيجهي اين فعاليتها تغييرات سريعي كه ممكن است سيستم را از حالت تعادل خارج كند ممانعت ميشود.
ج/ حركت به سوي رشد و توسعه: سيستم براي جلوگيري از بينظمي در ورود انرژي به خود حتيالمقدور تعادل و تبادل انرژي را حفظ كرده و حالتي از ثبات نسبي را ايجاد ميكند.
د/ همپاياني: مفهومش اين است كه براي انجام هر كار شيوههاي گوناگوني وجود دارد، به بيان دقيقتر هر سيستم ميتواند از طرق گوناگون و وضعيتهاي متفاوت به هدف نهايي خود برسد.
ه./ آنتروپي منفي: در حالت كلي آنتروپي كهولت و بينظمي در يك سيستم ميباشد. سيستمهاي باز با خاصيت داشتن آنتروپي منفي ميتوانند خود را ترميم كرده و با حفظ ساختار خود زنده بمانند، حتي با وارد كردن انرژي اضافي رشد كنند.
و/ تبعيت از يك الگوي دايرهاي يا تناوبي: سيستمهاي باز با دورههاي متناوبي از حوادث سر و كار دارند به اين ترتيب كه بازدادههاي سيستم، تغييركنندههاي دادههاي جديدي هستند كه تكرار دوره تناوب ممكن است.
خ/ بازخورد: سيستمهاي باز به طور مستمر اطلاعاتي را از محيط دريافت ميكنند. وجود اين اطلاعات به تنظيم روابط سيستم با محيط كمك كرده و امكان انجام اقدام اصلاح را فراهم ميكند. بازخورد به دو نوع تقسيم ميشود:
1. خ سيستم بازخورد مثبت (positive Feedback): سيستمي است كه فرآيندهاي رشد را ايجاد و تقويت ميكند. در اين نوع سيستمها عملكرد نتيجهاي را به همراه خواهد داشت كه بتواند مولد عملكرد بيشتري براي آينده باشد.
2. خ سيستم بازخورد منفي (Negative Feedback): سيستمي است كه نسبت به عدم تحقق هدف واكنش نشان ميدهد.
1 ـ 5 شماي سيستم
شماي سيستم به صورت زير ميباشد:
در اين شماي سيستم از يك سري از پارامترها استفاده شده است كه به توضيح آنها ميپردازيم:
1) در واقع همان input يا وروديها يا مواد اوليه ميباشند.
1) در واقع همان output يا خروجيها يا ستادهها ميباشند.
3) Feedback: همان بازخورد ميباشد. در جريان توليد يا تدارك خدمات لازم است كه نتايج حاصله با آنچه در ابتدا مورد نظر بوده است مقايسه شود و در صورتي كه اصلاحاتي ضرورت داشته باشد انجام پذيرد. اين جريان كه بازخورد يا برگشت اطلاعات ناميده ميشود، از اساسيترين تدابير براي ارتباط سيستم با محيطاش ميباشد و بقاي سيستم تا حدود زيادي در گروي كارآمد بودن اين مكانيسم اطلاعاتي است.
4) process: همان پردازش و يا عمليات ميباشد. تغييرات و رويدادهاي غير قابل پيشبيني نيز به «عمليات» و جريان توليد و تدارك خدمات تأثير ميگذارند و مدير عملياتي بايد براي واكنش در مقابل چنين وقايعي نيز آمادگي داشته باشد، مثلاً كمبود ناگهاني مواد اوليه، خرابي غير مترقبه دستگاهها و كمبود نيروي انساني پيشبيني نشده از عواملي است كه بر سازمان و سيستم عملياتي اثر ميگذارد و در صورتي كه واكنش درستي در مقابل آنها نشان داده نشود مشكلات اساسي ايجاد ميشود.
به طور كلي «عمليات» در سازمان به فعاليتهايي اطلاق ميشود كه براي توليد كالا يا تدارك خدمات انجام ميپذيرد و از اين رو تمامي سازمانها را اعم از خدماتي يا توليدي ميتوان براساس الگوي سيستمي مورد بررسي و مطالعه قرار داد و عمليات آنها را در قالب سيستم تجزيه و تحليل كرد.
1 ـ 6 ـ آرايش دروني سيستم
براي سيستمها عمدتاً سه نوع آرايش وجود دارد:
1 ـ 6 ـ 1 آرايش ساده: در سيستمهايي كه از آرايش ساده استفاده ميكنند تعادل ايجاد شده در سيستم صرفاً به اندازه سيستم، محيط آن و نيروهاي نسبي آن بستگي دارد.
1 ـ 6 ـ 2 آرايش خودتنظيمي
1 ـ 6 ـ 3 آرايش يادگيرنده
كارخانه پيروزي از لحاظ آرايش دروني از نوع آرايش ساده ميباشد.
1 ـ 7 سيستم كارخانه پيروزي
حال به توصيف سيستم كارخانه صنعتي پيروزي ميپردازيم و كليه قسمتهاي م
ختلف يك سيستم را (input/ output/ ...) توضيح ميدهيم:
1-7-1- مواد اولیه:
مواد اوليه مورد نياز براي اين كارخانه چدن، پيچ، رنگ، دستگاههاي فزر و تراش و... ميباشد. بر روي اين مواد اوليه يا به عبارتي inputها عملياتي انجام ميگيرد (در ذيل به شرح كامل آن ميپردازيم) و ستادههايي كه همان ياتاقانهاي مختلف ميباشند حاصل ميشود كه انواع اين ياتاقانها و كاربردهايشان در انتها توضيح ميدهيم.
1 ـ 7 ـ 2 عمليات گوناگون در كارخانه پيروزي:
در گذشته توضيح داديم، عمليات در سازمان به فعاليتهايي اطلاق ميشود كه براي توليد كالا و يا تدارك خدمات انجام ميگيرد، اين عمليات در اين كارخانه از چند مرحله تشكيل شده است:
1. ساختن قالب
2. ساختن حروف و اعداد روي قالبها
3. ذوب كردن چدن (ريختهگري) و عمليات پرداختكاري
4. فرزكاري
5. كفتراشي
6. سوراخكاري
7. تراشكاري
8. سنگكاري
9. بتونهكاري
10. رنگ زدن
11. بستهبندي
حال هر يك از اين مراحل را به صورت مجزا توضيح ميدهيم:
ساختن قالب:
ابتدا قالبها را طبق كاتالوگ و مدلهاي مختلف ياتاقان
(FAG-SKF-SNV-SNH-SN) در قالبسازي ميتراشند، اين قالبهاي ساخته شده ابتدا به فرم چوبي ميباشند، وقتي روي چوب قالبها تراشيده و ساخته شدند، روي آلومينيم ميروند و از حالت چوبي به حالت آلومينيمي تبديل ميشوند.
علت اينكه قالبها به صورت آلومينيمي است و چوبي نميباشد اين است كه چون چدن خيلي داغ ميباشد بعد از 3 ـ 4 مرتبه كه اين مادهي داغ را داخل قالب چوبي ميريزند، ميشكند و اين يك نوع هزينهي اضافي براي كارخانه محسوب ميشود.
ساختن حروف و اعداد روي قالبها:
حروف و اعدادي كه روي ياتاقانها نصب ميشوند شابلونهايي هستند كه با دستگاه فرز زاويه ميدهند و اين حروف و اعداد را بتونه ميزنند و در ميآورند، اين شابلونها را با چسب به قالب چوبي نصب ميكنند، وقتي اين حروف و اعداد به قالب چوبي نصب شدند، روي آلومينيم ميروند و از حالت چوبي خارج شده و به حالت آلومينيمي تبديل ميشوند، در واقع به صورت قالب دائمي تبديل ميشوند و براي توليد مورد استفاده قرار ميگيرند.
بايد دقت شود قالبهاي چوبي قبل از آنكه به صورت آلومينيمي تبديل شوند، شابلونها با چسب بر روي آن قالبها نصب ميشوند.
ذوب كردن چدن (ريختهگري) و عمليات پرداختكاري:
چدن را با آهن قراضه در دماي ذوب ميكنند، چدن ذوب شده را در قالبهاي ساخته شده ميريزند، مدت 24 ساعت ميگذارند اين چدن ذوب شده در قالبهاي ساخته شده فرم بگيرد و بعد از مدت 24 ساعت، خاكها را از روي آن پاك ميكنند و در دس
تگاه سمپلاست قرار ميدهند و عمل پرداختكاري را انجام ميدهند.
فرزكاري:
قطعاتي كه از ريختهگري آورده ميشوند بر روي دستگاه فرز قرار ميدهند و عمل كفتراشي صورت ميگيرد.
كفتراشي:
در اين مرحله ارتفاع پايه را در ميآورند و بعد عمق پايه را نگاه ميكنند و عمل كفتراشي را انجام ميدهند و 2 ميل براي جاي تراش نگاه ميدارند.
در اين مرحله فرد خودش كار نميكند، بلكه الماسهاي نصب شده روي دستگاه اين عمل را انجام ميدهند و عمق آن 6 ميل ميباشد.
براي كفتراشي 10 يا 12 يا 14 الماس بر روي كفتراش بسته ميشود و عمل كفتراشي را انجام ميدهند و در اين مرحله بايد دقت كنيم كه اگر الماسها بيش از اندازه شل شوند، ميشكنند و الماسهاي شكسته شده جزء ضايعات محسوب ميشود و يك هزينهي سربار براي كارخانه محسوب ميشود.
الماس را با سنگ الماس يا سنگ ديواري تيز مي كنند؛ توجه شود كه سنگ ديواري قلمي است و بر روي آهن كار ميكند؛ و جالب است بدانيم الماس را با جوش برنج، جوش ميدهند.
سوراخ كاري:
در اين مرحله ابتدا براي در پايه جاي پيم ميگذارند كه بايد فيت (fit) باشد
ولق نخورد، در واقع بايد مطابق با استاندارد باشد.
در حالت كلي 4 نوع پيم داريم: 4 ـ 6 ـ 8 ـ 10
كه خود اين پيمها هر كدام دو حالت دارند يعني پيم 4 به دو صورت cm1 و cm5/1 ميباشد. (پيم 6 به دو صورت cm1 و cm5/1 و پيم 8 به دو صورت cm2 و cm3 ميباشد) پيم 10 در اين كارخانه كاربرد زيادي ندارد.
ـ سوراخ كاري در پايه:
در اين مرحله يك مقدار استانداردي بر روي در، جاي خلاصي ميگذارند تا پيچ راحت بسته شود. براي مثال جنسي كه بايد پيچ m18 به آن بسته شود، در سوراخكاري با دلر به اندازهي m5/18 آن را سوراخ ميكند و در واقع m5/0 جاي خلاصي ميگذارند تا پيچ راحت بسته شود و در واقع اين m5/0 براي قل آويز كردن ميباشد.
ـ قلآويز كردن: وقتي قطعهها را با دلر سوراخ ميكنند، آنها را قلآويز ميكنند، در واقع شيارهايي در آن سوراخها ايجاد ميكنند تا پيچها در آن پيچيده شوند و حركت كنند. در حالت كلي 3 نوع قلآويز داريم:
1. دستي
2. ماشيني
3. گريسخور
هر يك از اين قلآويزها را به صورت مختصر شرح ميدهيم:
دستي: سه پارچه ميباشد (يعني به صورت 1/2/3 ميباشد و در حالت كلي ميتوانيم بگوييم در سه سايز مختلف ميباشد). اينچ آن بسيار كم ميباشد. گريسخور هم ميباشد و علتش آن است كه چرب شود چون با دست اين عمل را انجام ميدهند حركت آسان و سريعتر شود.
ماشيني: جاي اينچ آن بسيار بزرگ ميباشد، گاهي اوقات از گريس استفاده ميشود ولي غالباً كمتر از دستي نياز به گريس دارد چون سوراخها به صورت اتوماتيك (ماشيني) قلآويز ميشوند.
گريسخور: داراي دندههاي ريزي است كه براي گريسخورها از آنها استفاده ميشوند.
ـ دلر:
براي سوراخ كردن قطعات از دلر استفاده ميكنند و در حالت كلي 3 نوع دلر داريم:
1. ستوني: اين دلرها با سوراخهاي بزرگ و اتومات حركت ميكنند.
2. كوچك: اين دلرها را بايد با دست فشار دهيم و آنگاه قطعه را سوراخ كنيم.
3. از اين دلر براي دستگاهي كه قلآويز چپ و راست ميزند (يعني به بالا ميرود و برعكس ميزند و قطعه را به پايين مياندازد) استفاده ميشود.
تراشكاري:
در اين مرحله داخل قطعه را تراش ميدهند و جاي بلبرينگ را درميآورند. اگر قطعه به اندازه m1/0 يا m2/0 اشتباه تراشيده شده باشد (كم يا زياد تراشيده شده باشد) مشكلي را ايجاد نميكند ولي اگر قطعه بيشتر يا كمتر از اين مقدار تراش خورده باشد جزء قطعات ناقص محسوب ميشود و به قسمت ضايعات ارسال ميگردد، پس اين خطا در تراش يك هزينهي اضافي براي كارخانه ايجاد ميكند.
سنگكاري:
در اين مرحله با دستگاههاي سنگتراش ضايعات يا پيليسههاي اضافي قطعات را ميتراشند و قطعات را از هر گونه ناخالصيهاي اضافي و ضايعات ميزدايند، دقت ميكنيم كه اين سنگكاري را با mini سنگ يا سنگ انگشتي انجام ميدهند، چون كار با سنگ صاف باعث ميشود ضايعات در اين كارخانه باقي بمانند. سنگهاي دستگاه سنگتراش هر هفته ذغالهايش عوض ميشود. چون كشش كار زياد است و ذغالهاي سنگهاي دستگاه سنگتراش كوچك ميشود و از بين ميرود و از قبل ميدانيم سنگ صاف ضايعات را از بين نميبرد.
بتونهكاري:
در اين مرحله سوراخهاي اضافي و نقصها را با بتونه زدن، ميپوشانند.
رنگ زدن:
در اين مرحله قطعههاي توليدشده آمادهي رنگ زدن ميباشند؛ ابتدا رنگ مورد نظر را ميسازند و پس از ساختن رنگ، قطعات آماده شده را با پيسوله رنگ ميزنند.
ـ طرز تهيه رنگ:
Kg4 رنگ سفيد، kg2 رنگ مشكي، kg5/1 ماتكن را قاطي ميكنند و رنگ طوسي ايجاد ميشود. در اين كارخانه در حالت جامع سه نوع رنگ موجود مي باشد:
1. طوسي: ياتاقانها از نوع SN را طوسيرنگ ميزنند.
2. آبي: ياتاقانها از نوع SNH را آبي رنگ ميزنند.
3. سبز: در حال حاضر اين رنگ خارج از رده ميباشد و براي رنگ زدن قطعات از اين رنگ استفاده نميشود.
بستهبندي:
آخرين مرحله در عمليات ميباشد. قطعاتي كه با پيسوله رنگ زده ميشوند روي ريل دستگاه دستهبندي قرار ميگيرند، وقتي رنگ آنها خشك شد، ريلها به ح
ركت درميآيند و قطعات در داخل كارتن جاي مي گيرند. حالا محصول نهايي آمادهي ارسال به بازار ميباشد.
1 ـ 7 ـ 2 ـ 1 واحد اندازهگيري قطعات:
قطعات را با وسيلهاي به نام كوليس اندازهگيري ميكنند، كوليس خود بر دو نوع ميباشد:
الف/ ساده