بخشی از مقاله

آسيبها و تهديدات امنيتي جمهوري اسلامي ايران در حوزه سياست خارجي و راهكارهاي مقابله با آن


چكيده :
در هر نظام سياسي ، فرايند سياست از توانمندي و قدرت تصميم گيري ساختارهاي دروني نظام شكل مي گيرد . شناخت آسيبهاي امنيتي سياست خارجي موجب مي شود تا در مواجه با چالشهاي سياسي موجود در صحنة بين المللي با ديدي باز و اقدامي به موقع به حل مسائل بپردازيم ؛ و موجبات تحكيم امنيت ملي خويش را فراهم سازيم .


با توجه به مسائل فوق سوال اصلي اين پژوهش اين است كه :
مهمترين منابع تهديد امنيتي ج . ا . ا د حوزه سياست خارجي چيست ؟
پژوهشگر سعي بر آن دارد تا با ارائه اين فرضيه آمريكا در سطح بين المللي و اسرائيل را در سطح منطقه اي از مهمترين منابع تهديد امنيتي سياست خارجي ج . 1 . ا معرفي نمايد .
پژوهشگر با طرح سوالهاي فرعي
1-راهكارهاي مقابله با تهديد آمريكا چه مي باشد؟
2-علت حمايت ايران از گروههاي جهادي در فلسطين چيست؟
3-جهاني شدن چه تأثيري بر امنيت خارجي ايران دارد؟
و با پاسخگويي به اين مسائل به دنبال راهكارهاي مطلوب جهت مقابله با تهديدات امنيتي ايران بپردازد .
روش تحقيق در پژوهش حاضر ، زمينه اي مي باشد .
كليد واژه : امنيت ، سياست خارجي ، استراتژي ، رواط بين الملل ، جهاني شدن
كليد واژه معادل لاتين :
security , foreignpolicy , strategy , International relations , Golbalization

مقدمه :


سياست خارجي همچون ديپلماسي واژه ايست كه داراي تاريخي غني است . در ميان آثاري از توسيديد ، سپس ماكياول و آنگاه گووسيوس نشاني از سياست خارجي به چشم مي خورد .
در كنار توسعه علوم مربوط به روابط بين الملل و با مطرح شدن اقتصادي سياسي بين المللي ، سياست خارجي نيز بعنوان بخشي از روابط بين الملل به توسعه خود ادامه داد.
كتابهاي كليدي همچون ايجاد سياست خارجي ، از ژوزف فرانكل و قربانيان فكر گروهي از ايروينگ جانيس و بوراشتهاي درست و نادرست سياست بين الملل از رابرت جرويس راه را براي تفكر و تدقيق بيشتر در زمينه سياست خارجي بوجود آورند .(1)
مطالعات مربوط به سياست خارجي در ايران به قبل از انقلاب به مركز مطالعات عالي بين الملل بر مي گردد و پس از انقلاب و با تأسيس دفتر مطالعات سياسي و بين الملل ادبيات مربوط به سياست خارجي در جامعه گسترش يافت .


اهداف سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران
مهمترين منبع براي شناخت اهداف سياست خارجي ايران ، قانون اساسي ج . ا . ا مي باشد . و مجموعه اصول حاكم بر سياست خارجي با توجه به قانون اساسي عبارتند از
اول : تفوق حاكميت ملي در اعمال سياست خارجي
دوم : ائتلاف و همزيستي بين المللي كه به موضوع برقراري روابط و همكاري كشورها با يكديگر و راهكارهاي ائتلاف و همبستگي جهاني اشاره دارد .
سوم : حمايت هاي انسان دوستانه در سطح بين الملل است كه ايران بعنوان يكي از اعضاي جامعه جهاني متعهد به اعمال چنين سياستهايي است .
مجموع اهداف سياست خارجي ايران با بررسي قانون اساسي موارد زير است :
سعادت انسان در كل جامعه بشري - استقلال كشور ، ظلم ستيزي و عدالت خواهي و طرد نظام سلطه در جهان و حمايت از مبارزه مستضعفين ، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان ، ائتلاف و اتحاد ملل مسلمان و وحدت جهان اسلام و نيز دفاع از حقوق مسلمانان جهان ، نفي هر گونه ستم‌گري و ستم كشي و نفي هر گونه سلطه گري و سلطه پذيري و عدم تعهد در برابر قدرتهاي سلطه گر ، طرد كامل استعمار و جلوگيري از نفوذ اجانب و حفظ تماميت ارضي و نيز نفي و اجتناب از پيمانهايي كه موجب سلطه بيگانه بر منابه طبيعي و اقتصاد كشور ، فرهنگ وارتش گردد .

ساختار تصميم گيري در سياست خارجي ج . ا . ا .
در جمهوري اسلامي ايران گروههاي سياسي ،‌فرهنگي ، مذهبي و اقتصادي وجود دارند كه در اعمال سياستهاي متخذه ارگانهاي رسمي ذي نفوذ بوده و عكس العمل نشان مي دهند .
از جمله مي توان از بيوت آيات عظام ، اتمه جمعه ، احزاب سياسي ، جامعه روحانيت مبارز ، مجمع روحانيت مبارز ، نهادهاي انقلاب حوزه هاي علميه ، رسانه ها و بويژه مطبوعات را نام برد . اما تصميم گيري در سياست خارجي داراي سلسله مراتب و نظام معيني است . تدوين سياست خارجي در ايران و اجراي آن عمدتاً در حوزه اختيارات رهبري ، قوه مقننه و قوه مجريه است كه هر كدام داراي اختيارات محدود در اين زمينه مي باشد :
مقام رهبري ، رياست جمهوري ، هيأت دولت ، مجلس شوراي اسلامي ، شوراي عالي امنيت ملي ، شوراي نگهبان ، مجمع تشخيص و قوه قضائيه (بطور غيرمستقيم)

پروسه تصميم گيري در سياست خارجي


بطور كلي دو ديدگاه راجع به سياست خارجي ج . ا . ا وجود دارد كه ريشه در ديدگاه اين دو گروه نسبت به حكومت ايران و آنهم خود به اساس نگرش به حكومت از ديدگاه اسلامي و يا ايراني دارد .
گروه اول هويت اصلي ج . ا . ا را برخاسته از انقلاب اسلاني با هدف بازگشت به ارزشهاي اسلامي مي دانند . اين دسته براي بقاي نظام پيشنهاد مي نمايند‌(1)
1-حفظ توده هاي مسلمان در كشورهاي اسلامي 2-ايجاد روابط نزديك با كشورهاي اسلامي 3-اجتناب از مذاكره با آمريكا
گروه دوم : بر اين باورند كه ايران يك ملت - دولت مانند ديگر واحدهاي سياسي در جهان امروزي است .(3)

عوامل تهديد امنيت ملي در حوزه سياست خارجي
منابع ناامني ايران هم داخلي هستند و هم خارجي كه سطح خارجي به دو سطح منطقه اي و بين‌المللي تقسيم پذير تواند بود . اين سطوح رابطة دو سويه دارند و در بسياري از مواقع ، سطح منطقه اي به شدت از سطح بين المللي متأثر مي باشد . (حضور امريكا در

افغانستان ، عراق و خليج فارس) با اين حال مسائل منحصراً منطقه اي نيز وجود دارد كه منابع بين المللي بدان دامن مي زنند (اختلافات ميان كشورهاي منطقه) .(4)
سطح داخلي و بين المللي تهديد عليه ج . ا . ا هر يك داراي چهار بعد مي باشند كه عبارتند از :
1-بعد اقتصادي 3-بعد نظامي
2-بعد سياسي 4-بعد فرهنگي
اين چهار بعد هم داراي روابط متقابلي هستند . براي مثال ، دستيابي به اهداف سياسي مستلزم پشتوانه بالاي اقتصادي است .

منابع تهديد ايران در سطح بين المللي
شناخت نظام بين الملل و درك قواعد بازي در آن از عناصر مهم سياست خارجي كشورها براي رسيدن به اهداف موردنظر و تأمين امنيت ملي مي باشد . در اين ميان عوامل تأثيرگذاري بر سياست خارجي كشورها ، ساختار نظام بين الملل است كه بدون توجه به آن سياست خارجي هيچ كشوري نمي تواند موفق باشد .(5)
در سطح بين الملل آمريكا يكي از مهم ترين منابع تهديد امنيتي ايران است . در اين زمينه بسياري از پژوهشگران و نخبگان سياسي ،‌امريكا را تهديدي براي امنيت ملي ايران قلمداد مي كنند . دكتر پيروز مجتهدزاده معتقد است كه آمريكا منافع حياتي ايران را در همة مناطق تهديد مي كند .(6)
بايد گفت كه تهديد بين المللي امريكا ، از نقش اين كشور در نظام بين المللي كنوني ناشي مي‌شود؛ و خواهان تحميل خواسته هاي خود بر كشورهاي مختلف مي باشد . در اين بين ايران در يكي از مهم ترين ، استراتژيك ترين و حياتي ترين حوزه هاي علائق امريكا يعني خاورميانه ، سياستها و خط مشيهايي مغاير با اهداف ايالات متحده دنبال مي كند . در نتيجه ، امريكا در سطوح مختلف منطقه اي و بين المللي فشارهاي مختلفي را اعم از تبليغاتي ، سياسي ، اقتصادي بر ايران وارد مي سازد . كه يكي از آخرين نمونه هاي آن فشار بر آژانس بين المللي حكام براي ارجاع پرونده هسته‌اي ايران به شوراي امنيت مي باشد . همچنين تحريم اقتصادي ايران ، بلوكه كردن درايتهاي ايران ، مخالفت با انتقال نفت آسياي ميانه از ايران و ... را مي توان اشاره كرد .

مواضع و اقدامات ايران در مقابل سياستهاي امريكا :


نكته اي را كه بايد در نظر داشت اين است كه اولاً اعلام سياست تحريم و رويارويي امريكا با ايران، ‌اعتبار خاصي به وجهة ايران در بين كشورهاي جهان سوم و مسلمانان بخشيده است . دوماً دشمنيهاي امريكا با ايران از شروع انقلاب اسلامي تاكنون ادامه داشته و چيز جديدي نيست . ايراني براي كم اثر و يا بي اثر كردن اقدامات خصمانه امريكا و تحريمهاي اقتصادي امريكا اقدامات متعددي را مي تواند انجام دهد .
1-درك و شناخت صحيحي از امريكا داشته باشيم . اقدامات و سياستهاي ما در قبال امريكا نبايد منفعلانه باشد . شناخت شخصيتها و نهادهاي مؤثر در سياست گذاري امريكا ، مي توان از منفعلانه بودن سياستهايمان در قبال امريكا جلوگيري كند .
در حال حاضر مهم ترين شخصيت در ايالت متحده شخص رئيس جمهور بوش است . ذهنيت بوش بايد به دقت مورد بررسي قرار گيرد . گفته مي شود كه مهم ترين كتابي كه بوش را تحت تأثير قرار داده كتاب «Supfeme command» ، نوشتة استيفن كوان است . مضمون اين كتاب اين است كه اگر رئيس جمهوري يك فرمانده نظامي واقعي نباشد ، نقش خود را بدرستي ايفا نكرده است . (7)
2-گسترش ارتباط با ساير كشورها
الف-روسيه : روسيه نقش محوري در سياست خارجي ايران بازي مي كن

د . اعمال سياست تحريم امريكا منجر به بهبود مناسبات ايران و روسيه شده است كه مهم ترين آن تكميل پروژه نيروگاهي اتمي بوشهر است . البته بايد با توجه به مشكلات اقتصادي روسيه ، عقب ماندگي تكنولوژيكي و كمبود سرمايه ، در گسترش ارتباطات اقتصادي با روسيه مي بايست دقت لازم را به عمل آورد .
ب-ژاپن و چين : اين دو كشور آسيايي پيشرفتهاي قابل ملاحظه اي را در زمينه هاي اقتصادي و نظامي داشته اند . رابطه ايران با اين دو كشور تأثيرگذار آسيايي و با توجه به اينكه چين از اعضاء دائم شوراي امنيت بوده و از حق وتو برخودار مي باشد ، مي بايست اولويت خاصي در سياست خارجي ايران برخوردار باشد .

 

3-توجه به توليدات داخلي
توجه به توليدات داخلي فوايد بسيار زيادي را براي كشور داشته كه از جمله آنها مبارزه با تحريمهاي امريكا است . خودكفايي در توليد ادوات و تجهيزات نظامي (كه اكثراً آمريكايي هستند) بايد در اولويت باشد .
در اين قسمت به بررسي امنيت ايران در سطح بين المللي و تهديدهاي امريكا نسبت به امنيت كشور پرداختيم . البته پرداختيم . البته پرداختن امريكا ، منحصر كردن تهديدهاي امنيتي كشور در سطح بين المللي به آن نيست ، بلكه بيشتر خواهان

روشن كردن نقش امريكا در تهديدات امنيتي ايران ، بطور كلي هستيم و بايد توجه داشت تا زمانيكه ما از اصول اوليه انقلاب اسلامي كوتاه نيائيم، اقدامات امريكا نيز ماهيت تهديدي خواهد داشت و در دو سطح بين المللي و منطقه اي و بوسيلة ابزارهاي مختلف اعم از سياسي ، اقتصادي و نظامي ، منافع و امنيت ملي ج . ا . ا را در معرض خطر قرار خواهد داد .

تهديدات و منابع ناامني ايران در سطح منطقه اي
هدف ، بررسي منابع ناامني ايران در سطح منطقه اي (با محور قرار دادن اسرائيل ) است . در منقه خاورميانه ، عوامل بين المللي نقش مهم و اساسي ايفا مي كنند . اگرچه اين امر ناشي از ضعفهاي ساختاري است و آغاز گاه آن هر چه باشد ، بايد اين واقعيت را پذيرفت كه مي بايست با آن همواره با تدبير روبرو شد .
در خليج فارس ، نفت ، امنيت دسته جمعي و مسابقة تسليحاتي نهاده هايي استراتژيك(1) هستند .
در خاورميانه مسأله اسرائيل ، روند صلح خاورميانه ، جنبشهاي اسلامي و روابط ايران با كشورهاي خاورميانه مسائل استراتژيك هستند در آسياي مركزي و قفقاز منافع اقتصادي ايران ، منابع انرژي درياي خزر و ثبات سياسي داراي اهميت استراتژيك هستند . بايد توجه داشت كه اين حوزه ها و مسائل استراتژيك از هم جدا نبوده ، پيوندي دو سويه دارند . براي مثال مسأله امنيت دسته جمعي و مسابقه تسليحاتي داراي رابطه متقابل هستند ، يعني تحقق امنيت دسته جمعي باعث كاهش مسابقه تسليحاتي مي شود .


مسائل و مشكلات ساختاري و امنيتي خليج فارس :
مهم ترين جنبه استراتژيك خليج فارس ، ذخاير عظيم نفت و گاز است كه بزرگترين منبع انرژي در جهان مي باشد . خليج فارس عموماً داراي كشورهايي مي باشد كه با مسائل و مشكلات سياسي، اجتماعي و اقتصادي ساختاري روبرو هستند ، كه اين عقب ماندگيهاي ساختاري ، زمينه‌ساز ناامني ها و بي ثباتيهاي موجود است . همين امر به بازيگران بين المللي فرصت لازم را براي ايفاء نقش اصلي در منطقه خليج فارس داده است .


همة كشورهاي خليج فارس (به استثناي ايران) داراي حاكميت غيردمكراتيك بوده و از لحاظ مشروعيت و ثبات سياسي با مشكل مواجه هستند . فقدان مشروعيت داخلي و در نتيجة آن صنعت داخلي ما به اتكاي حاكمان كشورهاي منطقه به خارج از مرزهاي خود منجر مي شود كه اين امر از دو جهت به منافع كشورهاي منطقه آسيب مي رساند : اول اينكه زمينه هاي همگرايي و همكاري را كاملاً از بين مي برد ؛ چرا كه حاكميت نيرومند ملي از ضرورتهاي اوليه و اساسي هر گونه همگرايي مي باشد . دوم اينكه موجب حاكميت فزايندة بين المللي در منطقه مي شود . خلاء توان سازمان يافتة داخلي بطور طبيعي ، فراخوانندة قدرت خارجي است .
اين امر باعث شد كه در ميان مناطق جهان سومي ، در دوران پس از جنگ جهاني دو

م ، تنها منطقه‌اي كه با توجه به تواناييهاي بالقوة داخلي شديداً تحت نفوذ سياسي و اقتصادي بين المللي باقي مانده خاور ميانه باشد .(5)
نبود مشروعيت داخلي به بي ثباتي سياسي و بي ثباتي سياسي نيز به اختلاف كشورهاي منطقه مي‌انجامد . اختلافات موجود ميان كشورهاي منطقه نيز احساس ناامني را در پي مي آورد . احساس ناامني داراي 2 نتيجه اساسي استا كه آثار و پيامدهاي بسيار منفي و بلندمدت بر رشد و توسعه سياسي اقتصادي منطقه مي گذارد : اول مسابقه تسليحاتي و دوم دعوت از نيروهاي بيگانه براي ايجاد امنيت . ناهمگوني ساختارهاي سياسي 8 كشور خليج فارس به همان اندازه كه بر سياست خارجي آنها تأثير مي گذارد ، بر همكاريهاي منطقه اي و به همان ميزان بر امنيت خليج فارس تأثيرگذار است . با وجود اينكه بعد از جنگ خليج فارس روابط ايران و شوراي همكاري خليج‌فارس بهبود يافته است ، شبكه اي از عوامل تاريخي ، ژئوپلتيك ، ايدئولوژي و فرهنگي مانع از ايجاد همكاري امنيتي ميان ايران و دولتهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس گرديده كه عبارتند از :


1-پيدايش اختلافات ارضي بر سر جزاير ابوموسي و تنب
2-بي اعتمادي دولتهاي عربي به تداوم سياستهاي كنوني ايران
3-هراس از سلطه درازمدت ايران در يك نظام امنيتي دسته جمعي بر اعراب
4-موضع قدرتمند امريكا در خليج فارس و برقراري روابط امنيتي دوجانبه با كشورهاي عربي
5-اختلاف بر سر نيروهاي خارج از منطقه
6-بدگماني متقابل كه بر پايه عوامل قومي ، مذهبي ، سياسي و تاريخي موجود از قبل استوار است.

چشم اندازهاي آينده :


جمهوري اسلامي ايران تمايل خود را براي بهبود روابط خود با كشورهاي منطقه اعلام كرده است . ايران ، بهترين ترتيبات امنيتي براي منطقه را با توجه به مسائل امنيتي آن ، تأمين امنيت منطقه به دست كشورهاي منطقه مي داند و همواره بر سياست عدم مداخله كشورهاي خارجي تأكيد مي‌ورزد .
معاون عربي و آفريقايي وزارت امور خارجه در اين زمينه تأكيد كرده است كه جمهوري اسلامي به معني واقعي كلمه و ارادة سياسي دارد كه در مورد تمامي مسائل سياسي ،‌اقتصادي و فرهنگي با كشورهاي اسلامي و عربي همكاري كند(8) . وي در اين زمينه گفته است «همانطور كه در جنگيدن جدي بوديم ، در صلح نيز جدي هستيم»
همچنين ج . ا . ا تلاش فراواني براي بهبود روابط خود با عربستان سعودي انجام داده است . سفر آقاي هاشمي رفسنجاني در رأس يك هيأت بلندپايه سياسي - اقتصادي و حضور وليعهد عربستان در كنفرانس اسلامي تهران در همين جهت است . در اين زمينه معاون عربي و آفريقايي وزارت امور خارجه تأكيد كرده است كه عربستان سعودي از كشورهاي مهم منطقه است و ايران براي اين كشور به دلايلي احترام بسيار قائل است .(9)


از ديگر اقدامات مفيدي كه ايران مي تواند انجام دهد تلاش براي تضعيف و شكست اتحاديه و كاهش نيروهاي مستققر در منطقه است . اين امر مي تواند از طريق متقاعد كردن دولتهاي شوراي همكاري خليج فارس مبني بر اينكه آنها نيازي به حضور نيروهاي بيگانه در منطقه ندارند ، انجام پذيرد ؛ چرا كه ايران تهديدي براي امنيت آنها نيست و شوراي همكاري گسترده تر كه شامل ايران ني باشد مي تواند به طور مؤثري پاسدار امنيت منطقه گردد . و گامهاي مؤثري كه در زمينة بهبود روابط ايران و عربستان و كشورهاي عربي برداشته شده است و تداوم اين روند مي تواند تأمين كننده امنيت ملي ج . ا . ا و منافع تمامي كشورهاي منطقه گردد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید