بخشی از مقاله
آشنايي با روشهاي چاپ
تکنولوژی و نرمافزار- مرتضي تفرشي اوجي
طبقهبندي روشهاي چاپ در چند گروه معين، موجب ميشود كه بدون سرگرداني در انواع و اقسام ماشين آلات و تفاوت آنها از نظر ابعاد، كاربرد، تجهيزات جانبي و سطح اتوماسيون و ... بتوانيم درك روشني از مفهوم چاپ و ساختار همه ماشينهاي چاپ به دست آوريم.
اين طبقه بندي ميبايست بر اساس اساسيترين مشخصات روشهاي چاپ و نيز به صورتي منطقي و پذيرفتني ارائه شود.
در بعضي متنها - اغلب در متنهاي غير تخصصي- روشهاي چاپ به صورتي بيان شدهاند كه از ارتباط منطقي برخوردار نيستند و عبارات و اصطلاحات به كار رفته در آن طبقه بنديها به گونهاي است كه از دقت كافي برخوردار نيست. براي مثال از چاپ الكلي و ژلاتيني و ... به عنوان روشهاي چاپ سخن به ميان ميآيد.
چنين طبقه بنديهايي باعث سردر گمي خواننده ميشود، زيرا ملاك و معياري را براي طبقه بندي ارائه نميدهند و بدين ترتيب با رديف كردن انواع ماشينها و يا حتي برخي ويژگيهاي يك روش چاپي، به گمان خود روشهاي چاپ را طبقهبندي ميكنند.
اين مطلب كوششي است براي ارائه يك طبقه بندي منطقي بر اساس منابع معتبر كه در عين حال ميتواند پايهاي براي بيان ساير مطالب آموزشي و تخصصي در رشته چاپ باشد. اگر اين نوشته در حد مقدمهاي بر روشهاي چاپ و كلياتي درباره چاپ پذيرفتني باشد، نگارنده از كوشش خود بسي خرسند خواهد شد.
پيش از اينكه به معرفي روشهاي مختلف چاپ بپردازيم، مناسب است تعريفي از چاپ ارايه شود.
چاپ عبارت است از تكثير يك نسخه اريژينال متن وتصوير در نسخههاي متعدد و روي سطوح متنوع چاپپذير.
در اين تعريف به عمد از بهكار بردن واژه مركب خودداري شده است، زيرا در برخي از روشهاي چاپ ماده رنگي را تونر يا جوهر ميگويند. شايد تصور شود كه استفاده از ماده رنگي به جاي مركب، اين اشكال را برطرف ميساخت.
اما احتياط ما در اين مورد دليل آيندهنگرانهاي هم دارد، چه بسا روشهاي چاپي ابداع شود كه در آن مركب بهصورت امروزي كاربرد نداشته باشد (فرض كنيد روشي حرارتي براي ظاهر شدن كاغذهاي حساس مانند كاغذي كه در بعضي دستگاههاي فاكس بهكار ميرود)، يا شيوههايي الكترونيك ابداع شوند كه با خواص نوري كاملاً متفاوتي تصاوير را بازسازي كنند، حتي در آن صورت نيز، تعريف ما صادق خواهد بود.
به خاطر همين احتياطها، واژه كاغذ نيز در اين تعريفها بهكار نرفته است. هماكنون به جز كاغذ، روي سطوح پلاستيكي و اجناس متنوع ديگر هم چاپ انجام ميشود.
اما به بازار آمدن كاغذ الكترونيك Epaper كه در واقع يك مونيتور كاغذي است و همه عكسها و نقشهاي آن را بارها ميتوان شارژ و دشارژ چاپ و پاك كرد، ما را سخت به ترديد مياندازد. به همين ترتيب از ذكر واژه فرم چاپ، يا پليت، يا لوح چاپ، يا مستر، يا كليشه و هر واژه مشابهي نيز پرهيز شده است، زيرا چاپ ديجيتال به ما نشان ميدهد كه فرم چاپ را برخلاف گذشته كه بوي سرب ميداد و در چكاچاك حروف و فرمهاي سربي رنگ ميگرفت، بايد در دنيايي مجازي و الگوهايي نرمافزاري و ناديدني، سراغ گرفت و كي ميداند كه فردا چه خواهد شد؟
روشهاي جديد چاپ، ثبات تعريفها را به چالش ميكشد. چاپ ديجيتال، طبق تعريف ميبايست قابليت چاپ اطلاعات متغير را داشته باشد. بنابراين <تكثير يك نسخه اريژينال متن و تصوير در نسخههاي متعدد> را تنها ميتوان به عنوان تعريف كلي چاپ پذيرفت. زيرا در چاپ ديجيتال ممكن است هر نسخه با نسخه ديگر تفاوتهايي داشته باشد. اما به هر حال تعريف بالا بهطور كلي ميتواند معتبر باشد.
به هر حال، با در نظر گرفتن همه احتياطها، چاپ به اين صورت تعريف شد، اما اين تعريف تا كي ميپايد؟ (به راستي فيلسوفاني مثل فيثاغورث كه تعريفهايشان از عهد باستان تا به امروز به درستي بازگو ميشوند، چه مردمان بزرگي بودهاند
روشهاي عمده چاپ
روشهاي بسيار متنوعي براي چاپ روي كاغذ، مواد مختلف و اشياي گوناگون وجود دارد و انواع ماشينآلات كوچك و بزرگ براي كارهاي خاص ابداع شده و مورد استفاده قرار ميگيرند.
روشهاي چاپ ماشيني
بد نيست توجه شود كه از صفحه ساعت مچي گرفته تا تيشرت و صفحه كليد كامپيوتر و كتاب و روزنامه و ملحفه و پانل روي اجاق گاز و بيلبوردهاي تبليغاتي و قطعات صنعتي و انواع بستهبنديها، همه و همه به نوعي چاپ شدهاند. عليرغم تنوع بسيار زياد دستگاهها و لوازم و مواد مصرفي و تكنيكهاي مربوط به چاپ براي هر يك از اقلام بالا، روشهاي چاپي را ميتوان در يك طبقهبندي كلي به شرح زير طبقهبندي كرد
روشهاي چاپي بر اساس فرم چاپ و نحوه انتقال مركب:
الف) گروه چاپهاي تماسي
تقسيم روشهاي چاپ به تماسي و غيرتماسي، سابقه چنداني ندارد. اين اصطلاح از وقتي به كار گرفته شد كه روشهاي چاپ جديدي ابداع شدند كه بدون تماس سطح چاپشونده با فرم چاپ (يا واسطه چاپ)، عمل چاپ را انجام ميدهند كه در مقايسه با روشهاي معمولي، ميشد آنها را غيرتماسي ناميد.
در واقع همه روشهاي چاپي كه در گروه چاپ تماسي جاي ميگيرند، همان روشهاي سنتي چاپ و اصليترين روشهاي توليد كارهاي چاپي هستند كه سالهاست قدمت داشتهاند و هنوز هم به عنوان روشهاي عمده چاپ شناخته ميشوند. چاپهاي تماسي بر اساس نوع فرم چاپ و نحوه انتقال مركب به چهار گروه تقسيم ميشوند:
1 برجسته (مانند لترپرس و فلكسوگرافي
2گود (مانند هليوگراور و پدپرينت
3 صاف (مانند افست و چاپ سنگي
4 توري (مانند سيلكاسكرين و استنسيل
ب) گروه چاپهاي غيرتماسي
اين اصطلاح مربوط به انواع متأخرتر چاپ است، از جمله سيستمهاي تونري (مانند فتوكپي كه به جاي مركب مايع، با پودر (تونر) چاپ ميكند) كه در آنها فرم چاپ و يا واسطهاي براي انتقال مركب بر روي كاغذ و سطح چاپي، وجود ندارد و انتقال مركب بر اساس الگوي خاص و روش ويژهاي در نقاط مورد نظر صورت ميگيرد. چاپهاي غيرتماسي به طور كلي به دو گروه تقسيم ميشوند:
الكترواستاتيك (مانند فتوكپي و چاپهاي ديجيتالتونري
2) جوهرافشان (مانند پرينترهاي جوهرافشان روميزي، پلاترها و چاپگرهاي لارجفرمت
درباره مكانيسم انتقال مركب، خواص مركب و تونر و جوهرها و مواد مصرفي و نيز دستگاههاي اختصاصي براي كارهاي خاص و انواع پرتوليد و كمتوليد و سيستمهاي جانبي در ماشينآلات چاپ و انواع آنها ميتوان دهها صفحه مطلب نوشت و چه بسا با دهها صفحه هم، حق مطلب ادا نشود. ولي آنچه ميتوان گفت اين است كه چاپ به طور كلي هر چه باشد، در يكي از اين روشها طبقهبندي ميشود.
براي مثال چاپ روي كاغذ به همه روشها امكانپذير است و چاپ روي حلب معمولاً با افست و سيلكاسكرين انجام ميشود. چاپ روي خودكار يا روي كليدهاي موبايل و... هم به روش سيلكاسكرين (توري) و هم به روش پد پرينت (گود) امكانپذير است و چاپ تاريخ مصرف روي درب نوشابه و شيشه شير نوعي ابتدايي از جوهرافشان و چاپ بيلبورد نوع پيشرفته آن است. همچنين چاپهاي فانتزي و برجسته مثل ترموگرافي معمولاً به روش افست و با استفاده از پودر و حرارت انجام ميشود. از اين مثالها، فراوان ميتوان مطرح كرد.
از جمله موارد جالب بايد به ماشينهاي افست لترپرس اشاره كنيم. فرم چاپ در اين ماشينها، برجسته است ولي از آنجا كه انتقال مركب به واسطه يك سيلندر لاستيك انجام ميشود، افست قلمداد ميشود. تركيب اين دو را افست لترپرس ميگويند.
مبحث روشهاي چاپ در يك قالب كلي، تا همينجا تمام است، ولي ميتوان آن را گسترش داد. به هر حال طرح مسايل گوناگون مربوط به تكنولوژي چاپ، كاربردها، مواد مصرفي و نيز بررسي تاريخي و ساير مسايل چاپ بر اساس همين طبقهبندي كلي قابل گسترش است.
شاخ و برگ درخت چاپ
براي اين كه درك درستي از درياي بيكران ماشينآلات متنوع و كاربردهايشان داشته باشيم، ميتوان طبقهبندي بالا را همانند درخت چاپ در نظر گرفت، سپس بر اساس موضوعات مختلف، شاخ و برگ آن را گسترش داد.
براي مثال ميتوانيم درباره روشهاي آمادهسازي يا پيشازچاپ براي هر يك از اين روشها صحبت كنيم، به همين ترتيب در مورد علميات پس از چاپ، و نيز ميتوانيم درباره كاربردها و مواد مصرفي در هر يك از روشها تحقيق كنيم. همچنين ميتوانيم به روشهاي چاپ از نقطهنظر توجيه فني و اقتصادي براي انجام اين يا آن سفارش چاپي نگاه كنيم و بدين ترتيب نكات بسيار متنوعي را در شاخههاي مختلف درخت چاپ بيابيم.
پيش از چاپ آمادهسازي
همه روشهاي چاپي، قبل از مرحله چاپ، مرحلهاي به نام پيش از چاپ دارند. مجموعه عملياتي كه پس از صفحهآرايي و تهيه آرتورك يا پس از اجراي طراحي، به منظور آمادهسازي آن كار براي چاپ صورت ميگيرد، پيشازچاپ به حساب ميآيند. آخرين مرحله پيشازچاپ، تهيه پليت (يا فرم آماده براي چاپ است.
"پيشازچاپ" در معناي وسيع خود عمليات حروفچيني و طراحي را نيز شامل ميشود و در معناي خاص به آمادهسازي فرم چاپ يا عملياتي كه به توليد پليت ميانجامد، اطلاق ميشود.
آمادهسازي در همه روشهاي چاپي به صورت سنتي داراي مراحل، عمليات و مواد مصرفي خاص خود بوده و امروزه به تدريج جاي خود را به آمادهسازي ديجيتال ميدهد.
عمدهترين عمليات و مراحل آمادهسازي معمولي در همه روشها عبارتند از: عكاسي، تفكيك رنگ، فيلماژ، فرمبندي و كپي.
در آمادهسازي ديجيتال، همه عمليات عكاسي، روتوش و فرم بندي، به كمك نرمافزارهاي پيش از چاپ در كامپيوتر انجام ميشود و ظهور پليت توسط سيستمهاي كامپيوتر به پليت صورت ميگيرد و مرحله توليد فيلم و عمليات پيچيده فيلماژ حذف شدهاند.
به هر حال آمادهسازي چه به صورت سنتي و چه به صورت ديجيتال باشد، در پايان آن، پليتها يا فرمهاي چاپ مهيا ميشوند كه آماده نصب در ماشين چاپ و تكثير هستند. سه دستگاه اصلي و پركاربرد در مراكز آمادهسازي عبارتند از: اسكنر، ايميجستر و پليتستر.
مراحل آمادهسازي هر يك از روشهاي چاپي:
ليتوگرافي؛ آمادهسازي براي چاپ افست كه محصول نهايي آن زينك است.
كليشهسازي؛ آمادهسازي براي چاپ فلكسو كه محصول نهايي آن كليشه فتوپليمري است.
سيلندرسازي؛ آمادهسازي براي چاپ گود يا هليوگراور كه محصول نهايي آن سيلندر مسي حكاكي شده است.
شابلونسازي؛ آمادهسازي براي چاپ سيلكاسكرين كه محصول نهايي آن شابلون (توري) است.
ليتوگرافي، كليشهسازي، سيلندرسازي و شابلونسازي در ابتدا بهصورت دستي (آنالوگ) انجام ميشد. بعد با استفاده از ايميجستر بهصورت نيمه ديجيتال درآمدند و امروزه به صورت تمام ديجيتال با سيستمهاي كامپيوتر به پليت (CTP) انجام ميشوند.
سيستم خروجي ديجيتال براي هر يك از روشهاي چاپ به ترتيب،كامپيوتر به پليت يا پليتستر، كامپيوتر به كليشه يا كليشهسازي ديجيتال، سيلندرسازي ديجيتال و شابلونسازي ديجيتال ناميده ميشوند. روشهاي چاپ غيرتماسي و چاپ ديجيتال معمولاً به خاطر اين كه بينياز از فرم چاپ هستند، مراحل آمادهسازي و تهيه فرم چاپ در آنها حذف شده است.