بخشی از مقاله

استان قزوين

موقعيت جغرافيايي و تقسيمات سياسي استان
استان قزوين از شمال به استان گيلان، از جنوب به استان مركزي، از مشرق به استان تهران و از مغرب به استان زنجان و همدان محدود است و 1304 متر از سطح دريا ارتفاع دارد.
استان قزوين با توجه به موقعيت جغرافيايي خود، مانند پلي، پايتخت كشور را به مناطق شمالي و غربي و كشورهاي قفقاز و اروپا متصل مي كند و به دليل موقعيت مناسب، ضمن توسعة كشاورزي، صنعتي و خدماتي به يكي از قطب هاي مهم توسعة كشور تبديل شده است.


شهر قزوين تا سال 1375 جزو محدودة سياسي – اداري استان تهران بود. در اين سال، اين شهر از استان تهران جدا شد و همراه با شهرستان تاكستان از استان زنجان، به عنوان استان قزوين در تقسيمات كشوري جاي گرفت. اين استان، بر اساس آخرين تقسيمات كشوري، داراي 2 شهرستان، 10 بخش، 12 شهر، 37 دهستان . 936 آبادي داراي سكنه است و شهرستان قزوين و تاكستان مجموع شهرستان هاي آن را تشكيل مي دهند.
عشاير استان به لحاظ وابستگي هاي قومي عبارت‌اند از:
لرها و كردها: اين گروه به احتمال زياد در زمان شاه عباس به اين منطقه كوچ داده شده اند. طايفه هاي كرد در نواحي طارم، قازقان، دودانگه، رودبار الموت، بشاريات و پشگلدره زندگي مي كنند و تا اين اواخر، زندگي چادرنشيني داشته و ييلاق و قشلاق مي كرده اند.


طايفه هاي معروف كرد ساكن در استان قزوين عبارت‌اند از: چگني، غياثوند، كاكاوند، رشوند، مافي، بهتوني، جليلوند، باجلان و كرماني.
شهسون ها: شاهسون ها از ايل هايي هستند كه در محدودة استان قزوين زندگي مي كنند. بر اساس نوشته هاي اغلب مورخان، ايل هاي شاهسون در زمان شاه عباس صفوي به منظور مقابله با شورش طايفه هاي قزلباش سازماندهي شده اند. طايفه هاي مختلف شاهسون در استان قزوين شامل بغدادي ها و اينانلوها مي باشند و بيش تر آن ها، در نواحي رامند، زهرا، خرقان و افشاريه يكجانشين شده اند و به كار دامپروري و كشاورزي اشتغال يافته اند. تعداد معدودي از شاهسون ها در محدوده اي ميان كوه هاي خرقان و نواحي بزينه رود و كوه شاه كولك خمسه از يك طرف، و دهستان هاي زهرا، رامند و نواحي ساوه در استان مركزي و استان قم ييلاق و قشلاق مي كنند.
مراغي ها يا كله بزي ها: علاوه بر طايفه هاي ياد شده، در استان قزوين، و به ويژه در منطقة رودبار، گروهي مشهور به «مراغي» يا «كله بزي» نيز زندگي مي كنند كه گويش، نوع پوشش، آداب و رسوم و وابستگي قومي آنان بسيار جالب توجه و درخور توجه ويژه است.



رودخانه ها
رودخانة حاجي عرب
اين رود از كوه هاي مركزي سرچشمه مي گيرد و تا سگزاباد ادامه دارد. در بعضي از سال ها، به علت وجود سيلاب ها، آب اين رودخانه زياد مي شود.
رودخانه الموت
اين رود از كوه هاي هفت خاني در ارتفاعات البرز سرچشمه مي گيرد و پس از دريافت آب پانزده رود ديگر، به صورت يك رودخانة بزرگ و پرآب به نام الموت جريان مي يابد. در جنوب صائين كلايه، اندجرود نيز به آن مي پويندد و سرانجام در روستاي شيركوه با طالقان رود يكي مي شود و شاهرودي را تشكيل مي دهد.
رودخانه شاهرود
اين رود تنها رودخانة دامنه جنوبي البرز است كه آب آن به درياي مازندران مي‌ريزد. اين رودخانه از دو شاخه اصلي طالقان رود و الموت رود تشكيل مي شود كه در شمال غربي روستاي شيركوه به هم مي پيوندند. رودخانه شاهرود همواره طغياني است و تا اواخر بهار، آب آن با گل و لاي فراوان همراه است. آبرفت اين رود براي شاليزارهاي پيرامون آن، اهميت قابل توجهي دارد. اين رود با جهت شرقي – غربي، پس از طي مسافتي و گذشتن از لواسان، در تنگه منجيل به درياچة سد سفيدرود مي ريزد.
ابهر رود
اين رود كه از حوالي سلطانيه سرچشمه مي گيرد و از شمال غربي بخ جنوب شرقي جريان دارد، پس از سيراب كردن ابهر، هيدج، صائين قلعه و خرم دره، به تاكستان مي رسد و آب مورد نياز تعدادي از روستاهاي دودانگه را فراهم مي سازد.
خر رود


اين رود كه از كوه هاي قزل قلعه در خرقان خمسه سرچشمه مي گيرد، در محل آب گرم جادة قزوين – همدان به طرف شمال غربي جريان پيدا مي كند و پس از دريافت آب رودهاي آوه و كلنجين، و گذشتن از دهستان هاي افشاريه، رامند و زهرا، به سوي ساوجبلاغ جريان مي يابد. در اين ناحيه، رودخانه هاي شور و كردان به آن مي پيوندد و رود شور نام مي گيرد. اين رود، پس از رسيدن به شهريار، با دريافت آب رودخانة كرج و رودهاي ديگر، بتا نام رود شور به طرف شوره زارها و درياچة حوض سلطان مي رود.

ارتفاعات و قله ها
قلعة آوان
اين قله در خط الرأس اصلي رشته كوه البرز و در شمال رودبار با ارتفاع 3750 متر واقع شده و به «خشته چال» هم معروف است. خط الرأس اين كوه، در جهت شمال غربي – جنوب شرقي است و قسمتي از مرز طبيعي شهرستان قزوين و تنكابن (شهسوار) به شمار مي رود. از جهت جنوب غربي و به وسيلة گردنة سيالان به قلة سيالانؤ و از جهت شمال غربي به دو قسمت شمالي و غربي تقسيم مي شود. يال شمالي آن به وسيلة قلة بزاكوه، به قلة سوماسوس يا سمام كوه، و يال غربي آن به وسيلة گردنة گرم كوه، به قلة پارچ كوه متصل است. رودخانه هاي ازگين و سفيداب و آوان كه از شاخه هاي شاهرود (سفيدرود) مي باشند، از ارتفاعات جنوبي، و رودخانة چتالك رود كه پس از گذشتن از دهستان جنت رودبار و كليجان، در بندر شيررود به درياي مازندران مي ريزد، از ارتفاعات شمالي اين كوه سرچشمه مي گيرند. در دامنة جنوبي اين كوه، درياچه اي قرار دارد كه به نام آوان مشهور است. طول و عرض اين درياچة زيباي كوهستاني 500 متر است و در شمال دهكدة آوان و در فاصلة تقريبي 75 كيلومتري شمال شرقي قزوين واقع شده است. آب اين درياچه از چشمه هاي درون آن تأمين مي شود. روستاي جنت رودبار از شهرستان رامسر، در شمال، و روستاي رودبار معلم كلايه از شهرستان قزوين، در جنوب اين درياچه واقع شده اند. راه صعود به اين قله از مسيرهاي زير است:


- جبهة غربي: از طريق قزوين و معلم كلايه و شمس كلايه و آوان.
- جبهة شمالي: از طريق تنكابن (شهسوار)، شيررود، درة رودخانة چالك رود و سرچشمة رودخانة چالك رود.
- از طريق گردنة سيالان و گردنة گرم كوه نيز مي توان به اين قله صعود كرد.
بناها و يادمان هاي تاريخي
كاخ‌ها و عمارت‌ها
سر در عالي قاپو


يكي از بناهاي مهم دورة صفويه در قزوين «حياط نادري» با عمارت ها و باغ هاي بسيار زيبا بوده است. اين مجموعه هفت در داشته است كه يكي از آن ها را عالي قاپو مي ناميدند. از درهاي آن جز در عالي قاپو، اثري باقي نمانده است.
ازاره هاي سردر، با كاشي پوشيده شده اند و بقية سردر با گچ پوشيده شده است. در قسمت مياني سردر و بالاي در، كتيبه اي به خط ثلث جلي به قلم علي رضا عباسي – نقاش معروف – در كاشي معرق نوشته شده است. بالاي كتيبه، در وسط سردر، پنجرة مشبك بزرگي از كاشي معرق دورو قرار دارد كه نظير آن را در ديوار شمالي نيز كار گذاشته اند.
عمارت چهل ستون


اين بناي تاريخي كه يادگاري از دوران صفويه است، در وسط يك باغ قرار گرفته است. اين بنا در دو طبقه ساخته شده و تالار بزرگي دارد و در روزگار رونق، داراي درهاي خاتم كاري، راهروهايي با تزئينات نقاشي، كاشي كاري و طلاكاري جالب بوده است كه به مرور زمان، اين تزئينات از بين رفته و يا زيبايي اولية خود را از دست داده است.
قلعه هاي تاريخي


اين قلعه بر فراز كوهي است كه اطراف آن را پرتگاه عظيم و بريدگي هاي شگفت فرا گرفته است. اين كوه از نرمه گردن (ميان نرمه لات و گرمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پيدا كرده است. صخره هاي پيرامون قلعه كه رنگ سرخ و خاكستري دارند، در جهت شمال شرقي به جنوب غربي كشيده شده اند.
قلعة الموت را مردم محل «قلعه حسن» مي نامند. اين قلعه از دو بخش غربي و شرقي تشكيل شده است. هر بخش، به دو بخش: قلعة پايين و قلعة بالا تقسيم شده است كه در اصطلاح محلي، آن ها را «جورقلا» و «پيازقلا» مي نامند. طول قلعه حدود 120 متر و عرض آن در نقاط مختلف بين 10 تا 35 متر متغير است.


ديوار شرقي قلعة بالا يا قلعة بزرگ كه از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، كم تر از ساير قسمت ها آسيب ديده است. طول آن حدود 10 متر و ارتفاع آن بين 4 تا 5 متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اطاقي كنده شده كه محل نگهباني بوده است. در جانب شرقي اين اتاق، ديواري به ارتفاع 2 متر وجود دارد كه پي آن در سنگ كنده شده و پشت كار نيز از سنگ گچ بنا شده است، و نماي آن از آجر مي باشد.
به طور كلي بايد گفت، قلعة الموت كه دو قلعة بالا و پايين را در بر مي گيرد، به صورت بناي سترگي بر فراز صخره اي سنگي بنا شده و ديوارهاي چهارگانة آن به تبعيت از شكل و وضع صخره ها ساخته شده اند؛ از اين رو عرض آن به خصوص در قسمت هاي مختلف فرق مي كند.


از آنجا كه در تمام طول سال، گروه زيادي در قلعه سكونت داشته و به آب بسيار نياز داشته اند؛ سازندگان قلعه با هنرمندي خاصي اقدام به ساخت آب انبارهايي كرده اند و به كمك آب روهايي كه در دل سنگ كنده اند، از فاصلة دور، آب را بر اين آب انبارها سوار مي نموده اند.
هم چنين در قسمت غرب قلعه، قبرستاني قديمي معروف به «اسبه كله چال» وجود دارد كه در بالاي تپة مجاور آن، بقاياي چند كورة آجرپزي نمايان است. در قلة كوه هودكان نيز پيه سوزهاي سفالين كهن به دست آمده است.
قلعة نويزرشاه
اين قلعه در شرق «شترخان» و در شمال شرقي روستاي «گرم رود» بر فراز كوه بلندي كه ديواره هاي صخره اي آن به طور عمودي به سوي دره هاي اطراف پايين مي رود و بلندترين نقطة آن 2000 پا ارتفاع دارد، واقع شده است.
از ديوار قلعه هنوز قسمتي بر پا است و در بالاي يكي از دو ديوار آن، روزني قرار دارد. از بناهاي آن چند اتاق و ساختمان بزرگ هنوز برپا است. اين قلعه با توجه به وضع طبيعي آن، از جمله قلعه هاي مستحكم و تسخيرناپذير منطقه به شمار مي رفته است

.
قلعة سنگرود
در شمال روستاي زرگرد كه در ناحية كوهستاني شمال قزوين قرار دارد و از دهات كوهپايه به شمار مي رود، بر فراز قلة كوهي آثاري از بناهاي ويرانة سنگي به چشم مي خورد كه احتمالاً يك قرارگاه و يا يك قلعة نظامي بوده است. در پاي كوه، رودخانه اي به نام سنگرود در بستر درة پلنگ دره جاري است. برروي تپة مرتفع كنار اين دره، آثاري شبيه به چهار تاقي هاي دورة ساساني ديده مي شود.
قلعة شيركوه


بر فراز كوه بيدلان كه بر الموت و طالقان رود مشرف است، بقاياي قلعه اي مشاهده مي شود كه دژهاي اسماعيلي است و براي حفاظت درة الموت مورد استفاده قرار مي گرفته است. بقاياي قلعة شيركوه عبارت است از هشت آب انبار، يك برج و بخشي از ديوار قلعه. همة اين بناها در دل سنگ هاي كوه كنده شده اند. براي رسيدن به قلعه از راهي بيسار دشوار بايد گذشت.
قلعة شيركوه در زمان حملة هلاكوخان مغول از بزرگترين قلعه هاي اسماعيليان بوده كه به علت استواري آن و بسياري مردان، لشگر مغول موفق به تسخير آن نگرديد.
قلعة دختر (قز قلعه)


اين قلعه در 15 كيلومتري جادة تاكستان – زنجان، در نزديكي روستاي آبك‌لو، بر بالاي كوهي واقع شده است. دسترسي به اين قلعه از راهي است كه از گردة جنوبي به بالاي قله و پاي بناي قلعه منتهي مي شود.
در مسير منتهي به قلعه آثاري از سكوهاي متعدد مشاهده مي شود و نشانگر آن است كه در زمان آبادي بنا، اين پله ها جهت دسترسي به بناي قلعه ساخته شده اند.
موقعيت استقرار بناي قلعه به محوي است كه از سه طرف بدون فاصله، به پرتگاه‌هاي پرشيب منتهي مي شود و تنها از طرف جنوب است كه محوطه‌اي در جلوي آن وجود دارد.
پل ها و سدهاي تاريخي


پل شاه عباسي
در مسير جاده اي كه از قزوين به طرف بوئين زهرا مي رود، پلي قرار دارد كه در دورة شاه عباس ساخته شده است و فاصلة آن تا قزوين 37 كيلومتر است.
پل شاه عباسي داراي سه دهانه است كه دوتاي آن ها بزرگ تر و داراي عرضي در حدود 50/7 متر است. دهانه هاي سه گانه داراي قوس هاي نيزه دار مي باشند. كم عرض ترين پايه ها كه ميان دو قوس واقع شده اند، 4 متر است. پايه هاي پل در خلاف جهت جريان آب داراي دماغة مثلثي شكل مي باشند كه طول هر يك از ضلع هاي مثلث 80/2 متر است. از كف رودخانه تا ارتفاع يك متر، پايه هاي جانبي قوس مياني با بلوك هاي سنگي و ملاط ساخته شده اند تا شدت برخورد امواج با پاية ميل را كاهش دهند. عرض پل در حدود 70/4 متر و طول آن نزديك به 52 متر است. وسط پل از دو جانب آن بلندتر است. برجسته ترين قسمت پل، ميان دو قوس بزرگ قرار دارد. لبة پل در دو سوي آن داراي دست انداز بوده است كه در حال حاضر تنها قسمت كمي از آن باقي مانده است. قسمت هاي پايين و پاية پل با سنگ و ملاط آهك، و قسمت هاي بالاي آن با آجر ساخته شده است.
پل لوشان
اين پل در جادة قزوين – رشت قرار دارد. اين پل را «حاجي محمدهادي تاجر ميانجي» كه ساكن قزوين بوده، در سال 1209هـ . ق ساخته است.
پل لوشان داراي طرح خاصي است. برخلاف بيش تر پل ها كه دهانه هاي آن ها نسبت به محور عرضي ميان پل قرينه هستند، با يك شيب منظم بر ارتفاع آن افزوده مي شود. پل مزبور داراي چهار دهانه است كه دو دهانة اول كوچك ترند و دهانة سوم از دو دهانة اول بزرگ تر است؛ ارتفاع و دهانة چهارم از همة دهانه ها بيش تر و نيزة قوس آن نيز بلندتر از دهانة سوم است. قوس هاي هر چهار دهانه، قوس جناغي است و تيزة دهانة چهارم از سه دهانة ديگر بلندتر است. در فاصلة دو دهانة كوچك و برروي پايه اي كه سر قوس هاي دو جانب برروي آن قرار دارد، غرفه اي ساخته شده است. در ميان دهانة سوم و دهانة چهارم كه بزرگ تر هستند، نيز غرفه يا ساخته شده است.
سد قديمي سيد علي خان
يكي از رودهايي كه بخشي از باغ هاي اطراف قزوين را سيراب مي كند، رودخانة ارنزك است كه از نزديكي روستاي ميزوج واقع در 20 كيلومتري شمال قزوين سرچشمه مي گيرد. برروي اين رودخانه در پاي گردنة كماسار، توسط «سيد علي خان» (جد خانوادة اميرشاهي) سدي زده شده است كه در حال حاضر كاملاً ويران شده و غير قابل استفاده است. سد مزبور با قلوه سنگ و سنگ تراش خورده و ملاط ماسه و آهك ساخته شده است. طول اين سد، در حدود 20 متر و عرض ديوارة آن در بالا 10 متر و ارتفاع آن نيز 10 متر است.
سد قديمي سپهسالاتر
در فاصلة 3 كيلومتري سد سيد علي خان، بند سنگي ديگري نيز وجود دارد كه به نام سد سپهسالار معروف است. اين بند در سال 1336 هـ . ق به منظور تأمين آب بيش تر براي روستاي شريف آباد كه از املاك محمدولي خان سپهسالار تنكابني بود، توسط وي بنا گرديد. اين سد نيز به صورن يك ديوار سنگي به كمك سنگ هاي تراشيده به طول 50 و ارتفاع 12 متر بنا شده است. دريچه هاي سد از لوله هاي آهني با قطر زياد ساخته شده اند. در حال حاضر، اين سد كاملاً ويران شده است.

بناها و اماكن مذهبي
مساجد قديمي
مسجد جامع كبير
مسجد جامع كبير كه در محلة دباغان و در كنارة غربي خيابان شهدا واقع شده است، از مهم ترين مسجدهاي قزوين است. اين مسجد نه تنها در قزوين، بلكه در سراسر ايران منحصر به فرد و بي مانند است. گنبد و مناره هاي باشكوه، ايوان هاي بلند، گچ بري نفيس و ساختمان باشكوه آن نماينده و نشانگر بهترين سبك معماري دوره هاي سلجوقي و صفوي است.
هم اكنون اين مسجد دو در دارد: يكي در شرق و ديگري در شمال غرب حياط مسجد به شكل مربع مستطيل است و طول آن شرقي – غربي است. مساحت آن بيش از چهار هزار متر مربع است. در چهار جهت آن، چهار ايوان بلند قرار دارد كه ايوان جنوبي آن بلندتر از ايوان هاي ديگر است. در دو سوي ايوان شمالي، دو منارة زيبا سر به آسمان كشيده است. در دو سوي هر ايوان، دو رواق طولاني ساخته شده است كه هر رواق به نام امام جماعت يا پيشنمازي كه سال ها در آنجا نماز گزارده، معروف شده است. رواق هاي شرقي از همه باريك تر و رواق هاي جنوبي از رواق هاي ديگر پهن تر و بزرگترند. همة اجزاي ساختمان مسجد، از كف حياط و ديوارها و پشت بام ها، با آجر ساخته شده اند. در وسط حياط مسجد، حوض بزرگي قرار دارد.


مسجد حيدريه
اين مسجد در گذر بلاغي و جزء محلة پنه ريسه است. راجع به تاريخ بنياد اين مسجد، اطلاع نادرستي در دست نيست؛ ولي بي شك اين همان مسجدي است كه حمدالله مستوفي و امام رافعي آن را به نام «جامع اصحاب ابوحنيفه» معرفي كرده اند. گچ بري هاي مسجد نيز مي توانند نشانگر بنياد اين مسجد باشند، زيرا گچ بري هاي نفيس اين مسجد نيز مانند گچ بري هاي مسجد جامع كبير است و بعيد نيست كه گچ بري هاي هر دو مسجد كار يك هنرمند است.
اين مسجد يكي از نمونه هاي چهارتاقي به ابعاد 30/10 متر بوده است كه با كمي تغيير به شكل كنوني درآمده است. محراب آن از لحاظ طرح و نوع كار، از بهترين نمونه هاي هنر محراب سازي و يكي از باشكوه ترين محراب هاي دروة سلجوقي به شمار مي رود. در درون محراب، سوره هايي از قرآن كريم با گچ در زمينة آبي نوشته و تكرار شده است. زمينة محراب و كتيبه هاي آن به رنگ آبي است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید