بخشی از مقاله

ماهيت بيمه اتكائي
در قانون تجارت المان ماهيت بيمه اتكائي چنين بيان مي شود:
بيمه اتكائي عبارت است از بيمه خطري كه بيمه گر واگذارنده ان را بيمه كرده است.
البته لازم به ياد اوري است كه هيچگونه ارتياط قانوني بين بيمه گذار يا بيمه شونده با بيمه گر اتكائي وجود ندارد اصولا بيمه گذار يا بيمه شونده در اغلب موارد از وجود وچگونگي عمليات اتكائي بي اطلاع مي باشد.


قرارداد بيمه كه بين بيمه گذار وبيمه گر منعقد مي گردد از يك طرف وهمچنين قرارداد بيمه اتكائي كه بين بيمه گر واگذارنده با بيمه گر اتكائي بسته مي شود از طرف ديگر دو قرارداد جداگانه محسوب مي شود وهيچ ارتباطي بين اين دو قرارداد از نظر حقوقي وجود ندارد.
قرارداد بيمه اتكائي هميشه يك قرارداد خسارتي است يعني اينكه بيمه گر پرداخت كننده خسارت نمي تواند از ان سود ببرد حتي در مورد بيمه هاي عمر وحوادث زيرا بيمه گر اتكائي بيمه گر واگذارنده را از خطر از دست دادن كل ويا بخشي از دارائي اش در مقابل پرداخت خسارت خطراتي كه به عهده گرفته است حمايت مي كند .


در مورد بيمه اتكائي پروفسور پرولس تعريف جامع وجالبي دارد كه در ان عواملي كه نتايج بيمه اتكائي را تحت تاثير قرار مي دهند راتجزيه وتحليل كرده است در زير به طور خلاصه اين تجزيه وتحليل راجزء به جزء مورد مطالعه قرار مي دهيم .
1/1/2- ريسكهائي كه از بيمه گذار ناشي مي شود(ريسك اصلي)


اين مفهوم متمركز مي شود بر يك ريسك تكنيكي يا به زبان ديگر خطري كه بيمه نامه به ان پوشش داده است. در كنار ان البته يك ريسك قراردادي هم وجود دارد مانند خسارتهاي ناشي از كلاهبرداري كه يك ريسك قراردادي است.
اين دو نوع ريسك مي تواند به وسيله قرارداد اتكائي پوشش داده براساس كلوز (follow the forums )


2/1/2- ريسكهائي كه از بيمه گر واگذارنده ويا بيمه گر اتكائي ناشي مي شود
ضعف مديريت (غفلت عدم رعايت دقيق ظرفيت وتوانايي شركت در پذيرفتن ونگهداري ريسك) از طرف بيمه گر واگذارنده به طور قابل ملاحظه اي مي تواند ميزان تعهدات بيمه گر اتكائي را افزايش دهد عدم اگاهي كافي در روش صدور نداشتن دقت كافي در پرداخت خسارت ضعف فني پذيرش كار بيش از توان شركت عواملي هستند كهنتيجه قرارداد اتكائي را به طور مستقيم تحت تاثير قرارداد مي دهند.
سرانجام خطرات ناشي از اعمال ورفتار ناپسند انساني كه اثرات سوء ان نهايتا به بيمه گر واگذارنده وبيمه گر اتكائي بر مي گردد


3/1/2- ريسكهائي كه خارج از كنترل طرفين قرارداد مي باشد
فرض بر اين است كه بيمه گران اتكائي هيچ نوع مسئوليتي در مقابل خطر نوسانات پولي ندارد. علي رغم اينكه در حقيقت اين تغييرات مستقيما روي نتيجه قرارداد انها تاثير مي گذارد تغييرات ارزهائي كه قرارداد اتكائي با انها سروكار دارند ممكن است باعث شود كه بيمه گر اتكائي بيشتر ويا كمتر از انچه پيش بيني كرده است بپردازد. درحالي كه اين نوسانات اثري در وضعيت مالي بيمه گر ندارد بنابراين مهمترين وحساس ترين كاري كه بايد بيمه گر اتكائي انجام دهد اين است كه براساس بودجه برنامه ريزي شده سرمايه گذاري نمايد البته اين كار احتمالا با وجود مقررات گوناگون وسختي كه دراين مورد وجود دارد كار اساني نيست.


در اينجا اشاره به تورم نيز خالي از فايده نيست زيرا تورم از يك طرف ميزان ارزش سرمايه كذاري را كاهش داده واز طرف ديگر نتايج امارهاي فني را بي اثر مي كند وحق بيمه خسارت وهزينه ها را بالا مي برد در نتيجه اين اثرات امارهاي ارائه شده فريبنده خطرناك وعملا غير قابل استفاده شده ويك خوش بيني كوتاه مدتي ايجاد مي گردد انتقال ارز در اين مورد مشكلات خاص خودش رابه وجود مي اورد كه اين مشكلات به هر دو طرف قرارداد چه بيمه گر واگذارنده وچه بيمه گر اتكائي بر مي گردد.


تعدادي از كشورها محدوديت هاي انتقال ارز دارند كه اكثرا انتقال ارز انها كه ناشي از عمليات بيمه اتكائي است با تاخير انجام مي گيرد در اغلب موارد براي پرداختهاي ناشي ازعمليات بيمه اتكائي مقررات ويژه وغير ايده الي ازنقطه نظر كنترل انتقا لات ارزي وجود دارد در اين موارد پرداخت ارز به بيمه گران اتكائي مدتها متوقف مي شود ونتيجه اين توقف به ضرر بيمه گران اتكائي تمام مي شود. زيرا منافع ناشي از دريافت به موقع مانده هاي حاصل از عمليات بيمه اتكائي را از دست مي دهند كه نتيجه ان از دست دادن بهره حق بيمه هاي اتكائي كاهش بازار اتكائي ونهايتا افزايش نرخهاي اتكائي است اگر چه بيمه گران اتكائي در عمليات سرمايه گذاري ذخائر فني خود مجاز به فعاليت ازاد نيستند ولي با سرمايه گذاري در اوراق بهادار مي توانند از سپرده هاي فني خود سود ببرند.


در كشورهائي كه با كاهش بودجه مواجه مي باشند بيمه گران اتكائي دچار مشكلات مالي هستند در اين كشورها عمليات بيمه مستقيم واتكائي فعاليت موسسات بيمه به سادگي به وسيله سازمان نظارت كننده قابل كنترل بوده وماليات به راحتي از حق بيمه كارمزد منافع بهره وحتي خسارت پرداختي وصول مي شود در برخي از كشورها سودبيمه گران اتكائي براي راحتي كار وصول ماليات براساس اعداد وارقام موهوم وساختگي به طور علي الراس تعيين شده ودريافت مي شود كه براي بيمه گرنا اتكائي روش ايده ال وقابل قبول نيست.


4/1/2- تراكم ريسك در بيمه اتكائي
بيمه گر اتكائي معملا با توجه به امكانات خود به انجام عمليات اتكائي در وسعت زيادي پرداخته ومتعاقب ان به بيمه گران زيادي پوشش مي دهد كه در نتيجه معمولا با تركم خطر بخصوصي روبرو مي شود كه اگر اين مشاركت به طور مستقيم صورت پذيرفته باشد به سادگي قابل كنترل است ولي مشكل زماني غير قابل كنترل است كه بيمه گر اتكائي از طريق غير مستقيم در قراردادها مشاركت دارد.


نهايتا به اين نتيجه مي رسيم كه سازماندهي دروني وبيروني يك شركت بيمه اتكائي ازاهم وظايف يك شركت بيمه اتكائي است نتيجه فني عمليات اتكائي ارتباط مستقيمي به كيفيت كار شركت دارد در حقيقت اگر چند شركت بيمه اتكائي را كه نتيجه عمليات انها منفي است مورد بررسي قراردهيم به اين نتيجه مي رسيم كه دليل عدم موفقيت انها ضعف مديريت وتشكيلات است كه منتج به عدم هماهنگي وطرح ريزي مناسب نداشتن كنترل كافي وعدم متخصصين كار ازموده مي گردد.


5/1/2- حد اعلاي حسن نيت
ارتباط بين بيمه گر واگذارنده وبيمه گر اتكائي براساس اصل حسن نيت استوار است در حالي كه در عمليات اتكائي – اختياري بيمه گر واگذارنده بايد كليه اطلاعاتي را كه بيمه گر اتكائي براي ارزيابي خطر لازم دارد به طور صحيح در اختيار او قرار دهد. در قراردادهاي ديگر اتكائي مثل اجبار واختياري – اجباري رعايت اصل حسن نيت بسيار حائز اهميت است زيرا در اين نوع قراردادها بيمه گر اتكائي به طور اتوماتيك به بيمه گر واگذارنده قدرت صدور وتوانائي لازم راتفويض مي كند كه با اين عمل اختيارات خود را در مورد خطراتي كه علاقمند نيست بپذيرد محدود مي نمايد به همين دليل بيمه گر واگذارنده بايد كليه اطلاعات جزئي وكلي قارداد فيمابين را چه در هنگام مذاكرات اوليه و چه در طول مدت زمان اعتبار قرارداد در اختيار بيمه گر اتكائي قرار دهد واين اعتماد وحسن نيت نه تنها در مورد پذيرش خطر بلكه بايد در مورد پرداخت خسارت وميزان وچگونگي سهم نگهداري ونحوه واگذاري نيز رعايت شود.


بيمه گر واگذارنده معمولا روش كار نحوه فعاليت بيمه اي خود را با توجه به تعرفه هاي موجود به همان صورت كه قبل از عقد قرارداد بيمه اتكائي داشته ادامه مي دهد ودر اغلب موارد بيمه گر اتكائي از كم وكيف ان چندان مطلع نيست وفقط وجود اصل حسن نيت وبها دادن به ان بيمه گر اتكائي را راضي مي كند .

براي مثال اگر شركت بيمه اي كه عمليات بيمه اتكائي خود را به وسيله قرارداد مشاركت پ.شش داده است تصميم بگيرد كه توليد خود را را در رشته اتومبيل افزايش دهد با علم به اينكه تعرفه موجود براي اين اندازه پرتفوي كافي نيست انجام اين كار بدون اطلاع وموافقت بيمه گر اتكائي اصل وجود حد اعلاي حسن نيت در قرارداد اتكائي را خدشه دار مي سازد واين امر در مورد بيمه گري كه ميزان خسارت معوقه را كمتر از مبلغي كه وجود دارد نشان مي دهد تا اينكه كار مزد منافع بيشتري نصيبش شود ونرخ كمتري نيز براي قراردادهاي مازاد خسارت خود اخذ نمايد نيز صادق است.


6/1/2- وضعيت بيمه اتكائي در صورت اعسار و ورشكستگي بيمه گر واگذارنده:
براي پايان دادن به مبحث بررسي ومطالعه ماهيت بيمه اتكائي به موفقيت بيمه اتكائي در حالتي كه بيمه گر واگذارنده دچار مشكلات مالي مي شود مي پردازيم بيمه گر اتكائي طبق شرايط ومفاد قرارداد فيمابين فقط از نقطه نظر فني تابع وضعيت وموفقيت بيمه گر واگذارنده است براساس نظريه اقاي هرمان دورفر بيمه گر اتكائي فقط در سرنوشت بيمه اي بيمه گر واگذارنده سهيم است وبه زبان ديگر بيمه گر اتكائي امكان هيچگونه اثر دخالت ومشاركتي در سرنوشت بازرگاني بيمه گر واگذارنده ندارد.


بنابراين اگر بستانكاران يك شركت بيمه (خسارت ديدگان) براي حمايت وتقويت مالي ان شركت تصميم بگيرند از دريافت خسارت خود خودداري نمايند بيمه گران اتكائي بايد سهم خود را از همان خسارت بپردازند واين عمل بستانكاران اين شركت براي تقويت بنيه مالي وبازرگاني اين شركت صورت مي گيرد.


اين موضوع كه در فوق به ان اشاره رفت دليل براين است كه بين بيمه گر اتكائي وبيمه گذار هيچ نوع ارتباط قانوني وجود ندارد. براي مثال موقعيتي پيش مي ايد كه بيمه گر اتكائي مجبور است تمام سهم خود را از خسارت بپردازد در حالي كه بيمه گذار فقط بخشي از ان را دريافت مي دارد.
سهم نگهداري اتكائي اختياري واجباري
الف-سهم نگهداري
الف1/2/2- تعريف سهم نگداري : سهم نگهداري مبلغي است كه شركت مي تواند ومايل است از يك ريسك بخصوص ويا گروهي از ريسكهاي كه مي پذيرد به حساب خود نگهداري نمايد.
عناصر تشكيل دهنده تعريف فوق به شرح زير مي باشد:
الف 2/2/2- رقم خالص سهم نگهداري
اين رقم بستگي به نوع قرارداد اتكائي دارد كه عناوين زير نيز گاهي از اوقات به ان اطلاق مي شود . سهم نگهداري فرانشيز مسئوليت خالص شركت بيمه كسورات اولين ريسك
الف 3/2/2- ميزان سهم نگهداري
سهم نگهداري هم مي تواند به صورت درصدي از مبلغ بيمه شده هم رقم ثابتي از هر ريسك يل خسارت باشد براي مثال شركت بيمه اي تصميم مي گيرد سي درصد از مبالغ بيمه شده در رشته شكست شيشه (صدهزار واحد پول) از بيمه نامه اتش سوزي ساختمان هاي مسكوني كه از نظر درجه بندي نوع ساختمان ممتاز مي باشند وهمچنين پانزده هزار واحد پول از هر خسارت رشته اتومبيل به عنوان سهم شركت نگهدارد.


الف 4/2/2- چگونگي تعيين سهم نگهداري
شركت بيمه به طوري كه بعدا خواهيم گفت با توجه به حدود وتوان مالي كه مي توانيم ان را خصوصيات پر تفوي ان شركت بناميم يا مقررات قانوني موجود ميزان سهم نگهداري را تعيين مي نمايد.


الف 5/2/2- روش تعيين سهم نگهداري
در اين زمينه لازم به تاكيد است كه هنوز تعيين ميزان سهم نگهداري به طور دقيق تابع اصولي خاصي نيست وعنصر شناس در بعضي مواقع در عمليات بيمه اي شركت مشاهده مي شود اگر چه ضوابطي براساس تجربه در اين مورد وجود دارد ليكن مناسب است كه ميزان سهم نگهداري توسط مديران ارشد شركت تعيين گردد.


الف 6/2/2- تعريف ديگري از سهم نگهداري
سهم نگهداري حداكثر مبلغي است كه شركت توانائي پرداخت ان را در صورت وقوع خسارت براي يك بيمه نامه يك ريسك ويا گروهي از ريسكها دارا مي باشد.
الف 7/2/2- نگهداري به حساب خود
اين عنوان دلالت بر اين دارد كه شركت كلادرصد ويا مبلغ ثابتي از سرمايه بيمه شده ويا خسارت را براساس تئافق به عمل امده متقبل مي گردد نتيجه اينكه در يك قرارداد اتكائي كه براساس قرارداد اتكائي ديگري منعقد شده سهم نگهداري بيمه گر اتكائي واگذارنده مجدد بايد به بيمه گر اتكائي بعد اطلاع داده شود.


الف 8/2/2- در مورد پذيرش
ميزان سهم نگهداري براساس هر ريسك يا خسارت بايد در موقع صدور قرارداد مشخص شود يعني اينكه بيمه گر نمي تواند ان را موكول به اينده نمايد.
الف 9/2/2- براساس هر مورد خاص
براي هر شركت مهم است كه ادارات داخلي ان داراي انچنان دقت ونظمي باشند كه نه تنها حداكثر توانائي نگهداري شركت راتعيين نماييد بلكه سهم نگهداري ان براساس كيفيت پر تفوي شركت درجه بندي شود


تراكم خطر يكي از اساسي ترين مشكلات يك شركت بيمه است وامكان وقوع ان در تمام رشته ها وجود دارد: مثل كالاهاي روي كشتي . مسافرين هواپيما . مجتمع هاي مسكوني . كه وقوع خسارت در هر يك از موارد فوق ميتواند براي شركت فاجعه به بار اورد.
الف- تصميم گيري در مورد سهم نگهداري براي هر ريسكك
چگونه بايد حداكثر سهم نگهداري براي هر رشته بيمه اي ودر مورد هر ريسك تعيين شود؟ از نقطه نظر تخصصي اطلاعات رياضي واماري زيادي در اين زمينه وجود دارد . ولي در عمل عواملي وجود دارند كه شركتهاي بيمه بايد با در نظر گرفتن اين عوامل وارتباط انها با حداكثر سقف نگهداري ميزان ان را مشخص نمايند اين عوامل عبارت اند از:
1-سرمايه پرداخت شوده وذخائر ازاد شركت
2-ميزان دارائي هاي نقدي ( نقدينه . موجودي بانكي . اوراق بهاداروسهامي كه به سرعت قابل نقد شودن باشند) كه شركت را قادر مي سازد خسارتهاي احتمالي را در اسرع وقت بپردازد.
3- ساختار پر تفوي شركت در ارتباط با سرمايه هاي بيمه شده يا ميزان تعهدات واقعي براي هر ريسك.


4- حجم حق بيمه مورد نياز براي هر رشته كه شركت بتواند در مقابل تغييرات احتمالي ان رشته ( در صورت وقوع خسارتهاي بزرگ وطبيعي ) كه حادث مي شود جوابگو باشد تعداد زيادي از شركتهاي بيمه پيشرفته ويا گاهي شركتهاي كوچك داراي انچنان پر تفوي مي باشند كه ميزان سهم نگهداري انها تناسبي با قدرت مالي شركت ندارد وگاهي اوقات تعهداتشان بيشتر از توانائي مالي شان مي باشد.


بر عكس شركت هاي بزرگ نه تنها مقررات حداكثر سهم نگهداري را رعايت مي نمايند بلكه گاهي اوقات قدرت مالي انها بيشتر از تفوي موجودشان مي باشد.
ذكر يك مثال ومقايسه ضوابطي كه شركتهاي بزرگ در مقايسه با شركتهاي كوچك براي تعيين حداكثر ميزان سهم نگهداري اعمال مي نمايند به روشن شدن مطلب فوق كمك مي نمايد .


حداكثر سهم نگهداري براي هر ريسك وهر خسارت معمولا نبايد از يك درصد سرمايه وذخائر ان تجاوز نمايد در شركتهاي كوچك گاهي اوقات به 5 درصد مي رسد ميزان سهم نگهداري براي هر خسارت گاهي حدود يك درصد حق بيمه اي است كه شركت براي خود از هر رشته نگه مي دارد در مورد شركتهاي كوچك كوچك گاهي تا 1 درصد مي رسد
دارائي نقدي شركت بايد حدود 5برابر حداكثر سهم نگهداري براي هر خسارت در مهمترين رشته هاي كه شركت در انها فعاليت مي كند باشد در حالي كه در شركتهاي كوچك چنين نيست.
ذكر اين نكته ضروري است كه در اكثر كشورهائي كه اقتصاد انها تورم زا مي باشد سرمايه اسمي شركتهاي بيمه گاهي اوقات بخش كوچكي از تعهداتي است كه پذيرفته اند در حقيقت هيچ تناسبي بين سهم نگهداري انها با قدرت مالي شان وجود ندارد لذا در اين مواقع مديريت شركت است كه بايد با دور انديشي اصول واساس صحيحي براي تعيين ميزان سهم نگهداري تدوين نمايد.


ب- تصميم گيري در مورد سهم نگهداري براي يك سري ريسك
يك شركت بيمه علاوه بر اينكه بايد سهم نگهداري خود را از هر ريسك واز هر خسارت تعيين نمايد بايد حداكثر ميزان سهم نگهداري شركت در مورد خسارتهاي بزرگ وطبيعي مانند سيل زلزله كه مجموعه اي از ريسك هاي بيمه شده دچار خسارت مي گردند نيز تعيين كند.
در تعيين ميزان سهم نگهداري براي خسارتهاي بزرگ و طبيعي شركتهاي بيمه واقف هستند كه اين نوع حوادث كمتر اتفاق مي افتند ولي در صورت وقوع خسارت بسيار بالا مي باشد . براي رفع اين مشكل شركتها اقدام به محاسبه ذخائر مخصوصي براي اين مواقع مي نمايند.
در بعضي از كشورها سازمان نظارت كننده بر صنعت بيمه بخش مهمي از حق بيمه

اختصاصي داده شده براي اين نوع خسارتها را در كانالهاي سرمايه گذاري خاصي هدايت مي كند كه اين نوع سرمايه گذاريها داراي درجه ايمني بالائي بوده واز چنين حوادث حتي الامكان مصون مي باشند.


ميزان سهم نگهداري در اين مورد بايد متناسب با ذخائر سرمايه اي خود را به اين امر اختصاص دهد بدين طريق مي توانيم بگوويم كه ميزان سهم نگهداري هر شركت براي خسارتهاي بزرگ ضريبي است از سهم نگهداري ان شركت از هر ريسك ويا خسارت .


الف 11/2/2- جدول ظرفيتها
موقعي كه مديريت شركت بيمه اي ميزان ظرفيتهاي نگهداري را تعيين مي نمايد چه اين ظرفيت از هر ريسك از هر خسارت يا از هر حادثه باشد قسمت اتكائي براساس اين جدول از پيش تعيين شده عمل مي كند ليستي از ريسكهاي مورد بيمه براساس كميت وكيفيت ورشته بيمه كه سهم نگهداري با توجه به عوامل عوامل فوق الذكر تعيين شده كه به ان جدول ظرفيتها اطلاق مي شود البته ذكر اين مطلب ضروري است كه جداول ظرفيت نگهداري با توجه به خطرات نرمال با كيفيت معمولي تعيين مي گردد يعني كه اگر خطري بهتر از حد نرمال باشد ظرفيت نگهداري بيشتر مي شود وبر عكس اگر خطري بدتر از اين حد باشد به همان نسبت شركت سهم خود را كاهش مي دهد.


بررسي جزءبه جزء عوامل موثر در تعيين جداول ظرفيت نگهداري از حوصله اي كتاب خارج مي باشد لذا ما فقط به بيان عناصر موثر براي تعيين جدول سهم نگهداري در هر رشته مي پرازيم .
الف 12/2/2- رشته اتش سوزي
عوامل موثر در اين رشته عبارت اند از محل ومنطقه استقرار ريسك ونوع ساختمان محتويات ونوع اشتغال عوامل وابزار پيشگيري از وقوع خسارت تاسيسات ايمني داشتن پوشش براي خطرات اضافي مثل زلزله وطوفان كه باعث تجديد نظر در ظرفيت نگهداري مي گردد ميزان حداكثر خسارت احتمالي (پي ام ال ) براي تاسيسات صنعتي بزرگ كه تعيين ان كار ظريف ومشكلي است

گاهي اوقات در موقع تصفيه خسارت اختلافاتي بين طرفين را موجب مي گردد براي جلو گيري از بروز اختلاف معمولا نحوه محاسبه (پي ام ال) بين بيمه گران مورد توافق قرار مي گيرد از انجا كه دادن پوشش عدم النفع همراه با بيمه نامهاتش سوزي اموال باعث افزايش تعهد بيمه گر مي شود شركت سعي مي نمايد براي مجموع هر دو پوشش يك سهم نگداري براي خود در نظر بگيرد جدول زير نمونه اي ساده اي از نحوه تعيين سهم نگهداري براي يك شركت بيمه مي باشد.


جدول ضرفيت رشته اتش سوزي
نرخ بيمه (در هزار) حداكثر ظرفيت نگهداري شركت
تا 5/3 100000 واحد پول
از 51/3 تا 5/4 75000 واحد پول
از 51/4تا 5/5 50000 واحد پول
از 51/5 تا 5/7 35000 واحد پول
بيشتر از 5/7 20000 واحد پول


بعضي از شركتهاي بيمه طرفدار اين نظرند كه چون كيفيت وچگونگي خطر (كيفيت فيزيكي خطر واحتمال وقوع خسارت در پوششهاي مختلف) بر روي نرخ بيمه اثر مي گذارد ظرفيت نگهداري خود را با توجه به نرخ بيمه محاسبه مي كنند كه از نظر كلي كاملا منطقي ولي نبايد اين حقيقت را از نظر دور داشت كه در رشته اتش سوزي وخطرات تبعي ان امارها تقريبي مي باشند در نتيجه بالطبع نرخهاي محاسبه شده براساس اين امارها نيز تقريبي مي باشند به علاوه اين نكته نيز نبايد فراموش شود كه نرخ بيمه تحت تاثير عناصر تجاري وبازرگاني مانند رقابت نيز مي باشد


الف 13/2/2 رشته باربري
در رابطه با بيمه حمل كالا بيمه گر در ابتدا بايد به كيفيت محموله نوع بسته بندي نوع پوشش بيمه اي وتجمع خطر در يك كشتي پيا يك وسيله حمل وهمچنين نحوه حمل (زميني هوايي دريايي) توجه داشته باشند در رابطه با بدنه كشتي طبقه بندي ان تناژ كشتي (ظرفيت) موسسه حمل مالك كشتي سن كشتي وپرچم كشوري كه كشتي با ان تردد مي نمايد از عوامل تعيين كننده سهم نگهداري بيمه گر مي باشند.


الف 14/2/2 حوادث شخصي
شغل وحرفه بيمه شده ( كارمند يا خلبان اماتور) ونحوه گذراندن اوقات فراغت از عوامل تعيين كننده ميزان سهم نگهداري بيمه گر مي باشد زيرا امار واطلاعات ثابت كرده خطراتي كه در اوقات فراغت در كمين بيمه شدگان قراردارد مانند حوادث اتومبيل داراي همان اهميت حوادث شغلي وحرفه اي مي باشد
تعدادي از شركتها سيستم متحد الشكلي براي تعيين سهم نگهداري به كار مي برند در اين سيستم فقط استثنائاتي براي مشاغل خيلي خطر ناك وفعاليتهاي غير حرفه اي ديگر مثل ورزش در نظر گرفته شده است.


الف 15/2/2-رشته دزدي
عوامل تعيين كننده در اين رشته عبارت اند از : پوشش دزدي در ارتباط با كل ارزش بيمه شده منطقه ومحل استقرار مورد بيمه نوع وويژگيهاي ان نحوه حفاظت وسيستم هاي اعلام خطر.
الف 16/2/2- رشته صداقت وامانت
درمواردي كه يك بيمه نامه صادر مي گردد نوع ريسك (شغل و حرفه) وسرمايه بيمه شده مورد توجه متخصصين بيمه شده ولي براي گروهي از بيمه نامه ها منطقه مورد پوشش ومبلغ بيمه شوده دو عامل مهم تصميم گيري در تعيين ميزان سهم نگهداري مي باشد.


الف 17/2/2- رشته زيان مالي
در اين رشته قدرت مالي شركت وتوانائي هاي او وهمچنين چهارچوب وخصوصيات پر تفوي بيمه اي عواملي هستند گه با توجه به انها بيمه گير اقدام به تعيين سهم نگهداري مي نمايد ولي در مورد ريسك هاي خيلي بزرگ سهم شركت معمولا با مجوز ويژه هئيت مديره تعيين مي گردد.
الف 19/2/2- رشته مهندسي
در اين رشته ميزان سهم نگهداري با در نظر گرفتن خصوصيات اصلي ونوع پوشش تك تك موارد بيمه بايد با توجه به حجم زياد پر تفوي كه شركت مي پذيرد ثابت باشد ودر مواردي كه پوششهاي متداول مهندسي مثل نصب ماشين الات شكست ماشين الات مطرح است محل مورد بيمه وسرمايه ان نيز بايد مورد توجه قرارگيرد.


الف 19/2/2 رشته خواپيما
در اين رشته نبايد فراموش كنيم كه در هر ريسك بيمه شوده امكان دارد تجمع خطر پيش ايد زيرا براي هر هواپيما بيمه نامه هاي بدنه مسئوليت در مقابل شخص ثالث بيمه مسئوليت حوادث براي مسافرين وغيره وجود دارد شركت بيمه بايد ميزان سهم نگهداري خود را با توجه به پوششهاي متنوع نوع هواپيما مورداستفاده ان تجربيات گذشته شركت هواپيمايي وميزان مسافتي را كه طي خواهد كرد در نظر بگيرد.
الف 20/2/2- بيمه مسئوليت شخص ثالث در مورد وسائل نقليه موتوري زميني وبيمه غرامت نقص عضو


به طور كلي در اين رشته قراردادهاي اتكائي به صورت مازاد خسارت منعقد مي گردد وميزان سهم شركت وگذارنده براي هر خسارت به طور ثابت تعيين مي شود با در نظر گرفتن توان مالي شركت تركيب وچهار چوب پر تفوي بيمه وهمچنين سهم نگهداري شركت بستگي زيادي به انواع پيشنهاداتي كه شركتهاي اتگائي ارائه مي دهند دارد.
مثال ساده زير اساس محاسبه سهم نگهداري را نشان مي دهد:
سرمايه شركت 600000 واحد پول
ذخائر ازاد 450000 واحد پول
ذخائر براي خسارتهاي بزرگ وطبيعي 150000 واحد پول
تركيب پر تفوي اين شركت عمدتا در رشته هاي زير مي باشد:
بيمه اتش سوزي: شامل ريسكهاي تجاري وصنعتي


حمل ونقلك كه شامل بيمه نامه هائي با سرمايه هاي متوسط براي صادرات حمل با كشتي است كه محاسبه تجمع خطر تقريبا غير ممكن است.
اتومبيل: با حداكثر ارزش مورد بيمه 20000 واحد پول وحداكثر مسئوليت در مقابل شخص ثالث براي هر حادثه 50000 واحد پول
حوادث اشخاص: براي بيمه نامه هاي انفرادي متوسط غرامت پرداختي 50000 واحد پول ( براي فوت )


سهم نگهداري اين شركت به قرار زير است:
اتش سوزي : 40000 براي ريسك هاي خوب
حمل ونقل: 20000 براي هر ريسك حمل با كشتي طبقه بندي شده درجه اعلاء
اتومبيل: 20000 براي هر خسارت
حوادث: 20000 براي هر فوت
حق بيمه خالص نگهداري:
اتش سوزي : 400000
حمل ونقل : 80000
اتومبيل : 600000
حوادث اشخاص: 80000


توضيح: مديريت شركت تصميم گرفته كه حداكثر سهم نگهداري 2در صد سرمايه براي هر ريسك يا هر خسارت باشد
اتش سوزي:در اين رشته فرض بر اين است كه رقم 40000 فقط در مورد ريسكهاي خيلي خوب اعمال شود به شرط اينكه حداكثر خسارت قابل پيش بيني زير 50 درصد سرمايه مورد بينه قرار گيرد كه با انها ريسكهاي با خسارت نرمال اطلاق مي گردد كه در اين زمينه 5در صد از حق بيمه سهم نگهداري به اين نوع ريسكها تعلق دارد اين ميزان سهم نگهداري در مورد تجمع خطر وخسارتهاي جانبي نيز به كار مي رود.


حمل ونقل: در اين رشته احتمال وقوع خسارت كلي براي كشتي با طبقه بندي خوب هميشه امكان دارد منتها بايد اين نكته را در نظر داشت كه سهم نگهداري 20000 يعني در حقيقت 25درصد حق بيمه دريافتي در بدو امر چنين استنباط مي شود كه اين ميزان مي تواند افزايش پيداكند در صورتي كه محاسبه منطقي به نظر نمي رسد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید