بخشی از مقاله


چکيده
رشد اجتماعي فرآيندي است که از طريق آن فرد، آگاهيها، ارزشها، برقراري روابط اجتماعي و مهارتهاي اجتماعي را کسب مي کند و اين اکتسابات او را قادر مي سازند که با جامعه وحدت يابد و به نحوي انطباق يافته رفتار کند). نظيري، 1381)


مسئله ماهواره در سطح بين الملل در سال 967 در کميته فرعي حقوقي استفاده صلح جويانه از فضاي ماوراي جو مطرح شد. يعني پخش مستقيم ماهواره هنگامي مورد توجه قرار گرفت که تحولات تکنولوژي آنچنان پيشرفته نبوده و به گفته دکتر داود باوند، کارشناس حقوق بين الملل و استاد دانشگاه هدف اوليه استفاده از ماهواره در دهه 60 بيشتر براي توسعه آموزش از جمله مبارزه با بي سوادي بود، بخصوص در جوامعي مثل: استراليا، روسيه و هند که قلمرو گسترده اي داشتند روستاهاي دور دست نمي توانستند از امکان آموزشي و تحصيل برخوردار باشند). هاشمي، (1381


اينک در پژوهش حاضر نظر بر اين است که بدانيم اين تکنولوژي پيشرفته چه رابطه اي با رشد اجتماعي نوجوانان جامعه کنوني ما دارد؟ فرضيه هاي پژوهش عبارتند از:
ـ بين تماشاي برنامه هاي ماهواره و رشد اجتماعي نوجوانان 15 الي 18 ساله رابطه وجود دارد.
ـ بين دختران و پسران دبيرستاني در ميزان رشد اجتماعي تفاوت وجود دارد.


جامعه آماري پژوهش حاضر عبارت است که از کليه نوجواناني که در سال تحصيلي 86-85 در دبيرستانهاي شهر ابهر مشغول به تحصيل مي باشند و نمونه پژوهش عبارت است از 30 نفر نوجواني با گرايش به برنامه هاي ماهواره که حداقل روزانه يک ساعت به تماشاي برنامه هاي تلويزيوني ماهواره مشغولند و 30 نفر نوجواني که هيچ علاقه اي به تماشاي اين برنامه ندارند. از اين ميان نيمي از اين افراد را دختران و نيمي ديگر را پسران تشکيل مي دهند.


پس از انتخاب جامعه و نمونه تعدادي از نوجوانان مدارس دولتي انتخاب و پس از مصاحبه از آنان، نتايج دسته بندي شده و با توجه به اهداف و سوالات پژوهش مورد مطالعه و تجزيه و تحليل قرار گرفت که نتايج حاصل عبارتند از:


1ـ رابطه معنا دار و معکوس بين تماشاي ماهواره و رشد اجتماعي وجود دارد بطوري که هر چه تمايل به تماشاي ماهواره بيشتر باشد رشد اجتماعي ضعيفتر خواهد بود.
2ـ تفاوت بين دختران و پسران نوجوان در ميزان رشد اجتماعي معنا دار است. بدين صورت که پسران بيش از دختران رشد اجتماعي دارند.


«فصل اول»


مقدمه
ماهواره هاي تلويزيوني يکي از تکنولوژيهاي نوين ارتباطي هستند که قلمرو وسيعي از مناطق جغرافيايي را تحت پوشش خود قرار مي دهند. کشورها به مدد اين ابزار اطلاعات، اخبار و برنامه هاي گوناگوني را با اهداف مختلف سوار بر امواج نامرئي به فراسوي مرزهاي سياسي خود مي فرستند. اين تکنولوژي نيز همانند بسياري از ابداعات بشري آثار مثبت و منفي به دنبال دارد و اين نه به خاطر ذات تکنولوژي بلکه منبعت انديشه و افکار انسانهايي است که چنين وسايلي را به خدمت گرفته اند. آثار نامطلوب برخي از برنامه هاي ماهواره اي در زمينه هاي فرهنگي، اقتصادي و سياسي، همچنين نبودن مقررات حقوقي الزام اور در سطح بين المللي در مورد محتواي برنامه هاي ماهوارهاي تلويزيوني، باعث ايجاد و بروز برخي اختلاف نظرها ميان دولت ها شده و دولت ها را بر آن داشته که براي مصونيت فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جامعه خود چاره جويي کنند). هاشمي، (1381


نوجواني يک پديده اجتماعي است که شامل يک دوره طولاني گذرا از مرحله کودکي به مرحله بزرگسالي است و آن از جامعه اي به جامعه ديگر بر اساس ساختار و آداب و رسومش تغيير مي کند. در تاريخ بشر زماني بوده که نوجواني اصلا وجود نداشته است. يعني انتقال از مرحله کودکي به مرحله بزرگسالي، درست مثل انتقال از يک روز به روز ديگر به همراه برگزاري مراسم خاصي تحقق پيدا کرده است). جمالفر (1378


اما پديد اي که مي تواند در دوران نوجواني باعث تغيير در ميزان رشد اجتماعي نوجوانان باشد، ماهواره و برنامه هاي ماهواره مي باشد. در پايان دوره نوجواني، رشد اجتماعي کامل مي شود و نوجوان به عنوان يک جوان اجتماعي وارد اجتماع مي شود. در صورتي که مفاهيمي مانند: هويت اجتماعي، انجام هويت، فرديت اجتماعي، طرز تفکر، دوستي با همسالان، برخورد با جنس مخالف، ايفاي نقش در ارتياط با والدين، مدرسه و ساير بزرگسالان و فعاليتهاي گروهي در ذهن نوجوانان شکل بگيرد، رشد اجتماعي مناسبي پيدا مي کند.


لذا در پژوهش حاضر به بررسي اين نکته مي پردازيم که چه رابطه اي ميان تماشاي برنامه هاي ماهواره و ميزان رشد اجتماعي در نوجوانان وجود دارد.
بيان مسئله


يکي از ويژگي هاي بارز روند نوجواني، اجتماعي شدن است. نوجواني مراحل مختلفي را طي مي کند تا به اجتماعي شدن دست يابد. اين مراحل عبارتند از:
فاصله گرفتن از خانواده، دوست يابي، رشد اجتماعي، رشد بدني، رشد جسماني، رشد ذهني و رشد عاطفي.
جوانان به منظور استحکام روابط اجتماعي خود و شکل گيري شخصيت اخلاقي، دائما معيارهاي اخلاقي را با خود مرور مي کنند و به منظور قضاوتهاي اخلاقي، معيارهاي مناسب اجتماعي و هنجارها را در نظر مي گيرند.


در برنامه هاي ماهواره اي با معيارهاي جوامع گوناگون و هنجارها، قضاوتهاي اخلاقي و عقايد فرهنگ هاي مختلف جهان مواجه هستيم.نوجوانان و جوانان به راحتي مي توانند در جريان اين اطلاعات قرار گيرند. با توجه به اينکه رشد اجتماعي نوجوانان با شکل گيري شخصيت اخلاقي آنان ساخته مي شود، هوش، تفکر انتزاعي، ميزان رشد اخلاقي ـ اجتماعي دوره هاي قبلي فرد، ميزان تجارب، رشد عقلاني در مسائل اجتماعي، موقعيت هاي قبلي و بعدي فرد، اهداف، ميزان و دستيابي فرد به آزادي در تفکر و تصميم گيري، ميزان اطلاعات، مهارتها، نوع شغل، محل زندگي، انگيزه، شخصيت و هويت فرد، علائق و رغبتها، خانواده، مسائل اجتماعي ـ فرهنگي ـ سياسي ـ اقتصادي همگي با يکديگر ارتباط متقابل داشته و الزاما مي تواند تعيين کننده رشد اخلاقي ـ اجتماعي افراد باشد.


لذا در پژوهش حاضر به دليل وجود مسئله مواجه نوجوانان با فرهنگهاي گوناگون بشري و تداخل آن با معيارهاي جامعه اسلامي کشورمان، تلاش مي شود تا رابطه ميان تماشاي برنامه هاي ماهواره اي و ميزان رشد اجتماعي نوجوانان جامعه نمونه مورد پژوهش بررسي شود.


اهميت وضرورت پژوهش
در جامعه کنوني، والدين بيش از پيش در فکر رفتار و شخصيت فرزندان خود هستند. بسياري از والدين در پي راهکارهايي براي بهبود عملکرد کودکان و نوجوانان خود مي باشند. در اين ميان در پژوهش حاضر در جستجوي اين نکته هستيم که تماشاي برنامه هاي ماهواره اي تا چه ميزان مي تواند با رشد اجتماعي نوجوانان رابطه داشته باشد. آيا نوجواناني که روزانه حداقل دو ساعت به تماشاي برنامه هاي مختلف ماهواره اي مشغولند از رشد اجتماعي قابل ملاحضه اي در جامع برخوردارند و يا بلعکس.


لذا ضروري به نظر مي رسد که در اين پژوهش رابطه ميان تماشاي برنامه هاي ماهواره اي و رشد اجتماعي نوجوانان شناخته شود، تا بدين وسيله والدين بتوانند با اطمينان بيشتري امکانات تماشا کردن يا تماشا نکردن اينگونه برنامه ها را براي فرزندان خود فراهم آورند و تصميم درستر را اتخاذ نمايند.


اهداف پژوهش
هدف کلي:
هدف کلي پژوهش حاضر، همانا مشخص شدن اين نکته است که ماهواره اين تکنولوژي جديد انساني تا چه اندازه براي بشريت مفيد و با فايده و تا چه اندازه مخرب و نگران کننده است.
هدف جزئي:


1ـ مي خواهيم دريابيم آيا تماشاي برنامه هاي ماهواره اي رابطه اي با ميزان رشد اجتماعي نوجوانان رشد اجتماعي و نوجوانان دبيرستاني دارد.
2ـ مي خواهيم دريابيم ميانگين رشد اجتماعي نوجوانان دبيرستاني شهرستان ابهر تا چه ميزان است.
3ـ دريابيم چه تفاوتي بين ميزان رشد اجتماعي دختران و پسران دبيرستاني وجود دارد.


پرسشهاي پژوهش
1ـ آيا بين تماشاي برنامه هاي ماهواره و رشد اجنماعي نوجوانان رابطه وجود دارد؟
2ـ آيا رشد اجتماعي در دختران و پسران متفاوت است؟


فرضيه هاي پژوهش
1ـ بين تماشاي برنامه هاي ماهواره و رشد اجتماعي نوجوانان دبيرستاني رابطه وجود دارد.
2ـ رشد اجتماعي در بين دختران و پسران دبيرستاني متفاوت است.
تعاريف نظري پژوهش
رشد اجتماعي: رشد اجتماعي به حالتي گفته مي شود که در آن جوان از حالت درون گرايي خارج شده، روابط اجتماعي خود را با ديگران بهبود بخشيده و سعي بر نزديک نمودن موازين و هنجارهاي اجنماعي با ايده آلهاي اجتماعي دارد.
ماهواره هاي تلويزيوني: ماهواره هاي تلويزيوني يکي از تکنولوژيهاي نوين ارتباطي هستند که قلمرو وسيعي از مناطق جغرافيايي را تحت پوشش خود قرار مي دهند. کشورها به مدد اين ابزار اطلاعات، اخبار و برنامه هاي گوناگوني را با اهداف مختلف سوار بر امواج نامرئي به فراسوي مرزهاي سياسي خود مي فرستند. (هاشمي، 1381) ).
تعاريف عملياتي پژوهش


رشد اجتماعي: در پژوهش حاضر منظور از رشد اجتماعي نمره اي است که آزمودني در آزمون مقياس رشد اجتماعي وايلند، کسب مي کند.
تماشاي برنامه هاي ماهواره: در پژوهش حاضر منظور افرادي هستند که حداقل روزانه به مدت يک ساعت به تماشاي برنامه هاي ماهواره اي مشغول هستند.
متغيرهاي پژوهش
متغير مستقل: تماشاي برنامه هاي ماهواره اي
متغير وابسته: رشد اجتماعي

 

«فصل دوم »

رشد اجتماعي نوجوان 1
در دوره نوجواني به خصوص در اواخر اين دوره، احساس عدالت مقايسه اي شکل مي گيرد و فرد علاقمند رفتار عادلانه افراد نسبت به خود مي باشد. نوجوانان معمولا در اين رابطه، والدين دوستان خود را براي پدر و مادرشان مثال مي زنند و در اين زمينه با آنها به بحث و گفتگو مي پردازند. مثلا رفتار آنها، وضعيت شغلي، اقتصادي آنها، وضعيت ظاهري آنها را به رخ والدين خود مي کشانند. يا رفتار والدين خود را با خواهر و برادران و خود وي مقايسه مي کنند و خواهان عدالت و رفتار درست والدين و اطرافيان مي باشند.
به اين ترتيب شکل گيري مفهوم عدالت در محيط خانواده شروع شده و در زمينه هاي ديگر اجتماع رشد مي يابد.


در مرحله سوم نوجواني) ورود مجدد به اجتماع( نوجوان سعي بر کاهش روابط شديد گذشته با گروه همسالان را دارد و اين موجب ايجاد ارتباطات ديگري در زمينه هاي مختلف اجتماعي مي گردد و چنانچه اين روند به خوبي پيش برود شاهد هويت منسجمي در پايان نوجواني خواهيم بود و پس از طي مراحل نوجواني، تمرينات زيادي انجام داده، کسب تجربه نموده، مهارتهاي لازم براي برقراري ارتباطات اجتماعي را بدست آورده و مي تواند نقش هاي مختلف اجتماعي از قبيل همسر، دانشجو، سرباز، شاغل و ... را ايفا نمايد.
مفاهيم ارتباط اجتماعي


نکته مهمي که در شکل گيري هويت اجتماعي، انسجام هويت و فرديت اجتماعي مطرح است يادگيري مي باشد. همه رفتارها ياد گرفته مي شوند و از طريق تمرين تجربه مهارتهاي بسياري را به دست مي آورد. اين يادگيري در تعامل با شخصيت و خلق و خوي فرد قرار مي گيرد و موجب روابط اجتماعي بسياري مي گردد. مثلا چنانچه نوجوان داراي رفتار شادي باشد ديگران نيز وي را مورد پذرش قرار مي دهند. نوجوانان هنگام برقراري روابط اجتماعي، به طرز تفکر و انديشه ديگران در مورد خود اهميت بسياري مي دهند، به همين علت خود را طوري آماده مي کنند تا ديگران بپذيرند.


مفاهيمي که در ارتباطات اجتماعي تشکيل مي شود عبارتند از:
مفهوم نقش خود، ترکيب اجزا خود انگاره، دوستي با همسالان، چگونگي برخورد با جنس مخالف، ايفاي نقش در ارتباط با والدين، مدرسه و ساير بزرگسالان و فعاليت هاي گروهي.
اين مفاهيم تاثير بسزايي بر تصورات نوجوان از پذيرش خود توسط ديگران به جاي مي گذارد. بنابراين در پايان دوره نوجواني، رشد اجتماعي کامل مي شود و نوجوان به عنوان يک جوان

اجتماعي وارد اجتماع مي شود در صورتي که اين مفاهيم خوب در ذهن نوجوان شکل بگيرد هويت اجتماعي مناسبي پيدا مي کند. چنانچه هر يک از مفاهيمي که ذکر شد دچار مشکل باشند. و در نوجوان به درستي شکل نگيرند موجب ايجاد ناهنجاريها و انحرافاتي در نوجوانان مي گردند. مثلا عضويت در گروه هاي ضد اجتماعي مي تواند به عنوان رفتار ناهنجاري مطرح گردد که يکي از آثار آن ايجاد فاصله زياد بين والدين و نوجوان است. زيرا عضويت در گروه مستلزم فراموشي خود و جايگزيني خود در گروهي به جاي خود واقعي است.


يا به طور مثال نوجواني که در پايان نوجواني که مي بايد روابط شديد قبلي با گروه همسالان کاهش يابد، سعي بر فاصله گرفتن از والدين و ارتباط شديد با دوستان دارد و نمي تواند با افراد ديگر و والدين ارتباط مناسبي برقرار نمايد، دچار مشکلاتي از جمله مشکلات اجتماعي خواهد شد و نياز به استفاده از روشهاي درماني و ارائه راهکارهاي مناسب به وي جهت فاصله گيري از دوستان است.


يا در مورد افرادي که دچار نقص عضو هستند نيز ممکن است مشکلاتي در اين دوره پديد آيند. زيرا همانطور که گفته شد دوره نوجواني دوره اي است که فرد به نظرات و گرايشهاي اطرافيان و جامعه در مورد پذيرش خود اهميت بسياري مي دهد و حساسيت بسياري نسبت به رفتارها و برخوردهاي جامعه نسبت به نقص خود پيدا مي کند.


در اين زمينه بايد افراد را تشويق نمود که نواقص خود را با يکسري تواناي هاي ديگر جبران کنند تا احساس عزت نفس و اعتماد به نفس کافي را بدست آورده، جامعه بتواند آنها را بپذيرد و به هويت اجتماعي دست يابند. نگرش، ديدگاه و فرهنگ مردم نيز نسبت به نقايص بايد تغيير کند و مردم بايد همه را به يک ديد بنگرند و به تواناييهاي افراد توجه کنند نه به نقايص آنها. زيرا در صورت عدم نگرش مثبت اجتماع نسبت به معلوليت فرد قادر نخواهد بود در جامعه ابراز وجود کند و در نتيجه هويت اجتماعي وي با مشکل مواجه مي شود.


مثلا نوجوانان معلول جسمي مي توانند با تقويت تواناييهاي فکري و ذهني خود، نگرش مثبتي در خود نسبت به توانمنديهايش ايجاد کنند، به خود باوري برسند و بدون حساسيت بي مورد به نگرش جامعه سهي بر برقراري روابط با جامعه و رسيدن به اهداف خود داشته باشند.


رشد اجتماعي نوجوان2
يکي از ويژگي هاي بارز روند نوجواني، اجتماعي شدن است. نوجوان مراحل مختلفي را طي مي کند تا به اجتماعي شدن دست يابد. اين مراحل عبارتند از:
فاصله گرفتن از خانواده، به منظور کسب استقلال: در اين مرحله، نوجوان در حالت خود ميان بيني قرار مي گيرد و سعي مي کند خود را پيدا کند. در اين مرحله ابتدا از مادر سپس از پدر فاصله مي گيرد. تواناييهاي ذهني جديدي از خود نشان مي دهد و به سطح خود مي رسد. تغييرات گسترده ارتباطي خود را دروني مي کند. نوجواني که ارتباط عاطفي شديدي دارد و والدين نيز تمايل به فاصله گرفتن او ندارند در زمينه شکل گيري هويت اجتماعي با مشکل مواجه خواهند شد.


مرحله دوست يابي: روابط با دوستان هم جنس قوي مي شود که اين آغاز شکل گيري هويت اجتماعي است. دوست يابي و همانند سازي با دوستان موجب شکل گيري مناسبات اجتماعي و کشف هويت اجتماعي است. ارتباط و همانند سازي با بزرگسالان تا حدي براي او مشکل است زيرا در اين روابط نمي توانند اسستقلال عمل خود را بروز دهند.
نوجوانان در اين مرحله دوستاني را انتخاب مي کنند که در بسياري از زمينه ها به شکل هم وجه مشترک داشته باشند و با آنها راحت بتوانند همانند سازي نمايد، به عبارت د

يگر نوجوان در زمينه ارزشها، باورها، نگرشها و اعتقادات با دوستان خود همانند سازي مي کند تا با کمترين تضاد با آنها همخواني داشته باشد. از اين طريق نوجوان نشان مي دهد که خواستار فضاي آرام و در محيط دوستانه است. در زمينه سرگرميها و اوقات فراغت نيز با هم وجه مشترک دارند. صميميت و وفاداري نسبت به دوستان در اين دوره از اهميت بسزايي برخوردار است ) برخلاف دوره کودکي. ( نوجوان با بينش و آگاهي با دوستان خود صميميت برقرار مي کند ولي کودک: اولا آگاهي ندارد. دوما: دوستان براي او نقش همبازي دارند.


بنابراين دوست يابي و همانند سازي با دوستان موجب شکل گيري مناسبات اجتماعي و کشف هويت اجتماعي نوجوان خواهد شد، يعني تمرين ارتباط اجتماعي و اجتماعي شدن، از طريق گروه همسالان صورت مي گيرد. هويت اجتماعي بخش مهمي از هويت نوجوان مي باشد. نوجوان از طريق هويت اجتماعي در دوره جواني به موفقيتهاي بسياري دست مي يابد و نداشتن هويت اجتماعي موجب انزوا و عدم توفيق او در دوره جواني خواهد شد.


به طور مثال شخصي که فرصت شغلي بدست آورده مي تواند با هويت اجتماعي خود وارد اجتماع شده، با همکاران ارتباط صميمي برقرار کند، با دوستان و اقوام ارتباط داشته باشد و همکاري مناسبي با ديگران داشته باشد.
در اين مرحله والدين بايد به نوجوان فرصت ارتباط با دوستان را بدهند تا هويت اجتماعي نوجوان شکل بگيرد و به خود ميان بيني نوجوان احترام بگذارند. زيرا نوجوان از طريق خود محوري هويت خود را مي شناسد، تجزي و تحليل ارتباطات خود با والدين و اطرافيان مي پردازد، به تثبيت موقعيت خود مي پردازد و در نتيجه بر اساس موقعيت خود به برقراري ارتباط با ديگرا ن همت مي گمارد. در اينجا بايد اطلاعات کافي به نوجوان عرضه شود.


از آنجا که رشد شخصيت تاثير بسياري در شکل گيري هويت اجتماعي فرد دارد، بايد به تاثير گروه در شخصيت نوجوان توجه بسياري نمود. مثلا شخصيت هاي برون گرا به راحتي با دوستان ارتباط برقرار مي کنند و خود را باآنها هماهنگ مي کنند. بنابراين شکل گيري هويت اجتماعي آنها نسبت به ديگران سريعتر شکل مي گيرد. در حالي که شکل گيري هويت اجتماعي افراد درون گرا به کندي صورت مي گرفت.


بنابراين خانواده و مدرسه نقش بسيار مهمي در شکل گيري هويت اجتماعي نوجوان ايفا مي کنند. خانواده بايد اطلاعات کافي در زمينه مسائل اجتماعي را به نوجوان انتقال دهد و مدرسه گامهاي موثري در هويت اجتماعي نوجوان بردارد.

رشد اخلاقي و اجتماعي جواني
رشد اجتماعي جواني با رشد اجتماعي نوجواني متفاوت است. جوان از حالت درون گرايي خارج شده، روابط اجتماعي خود را با ديگران بهبود بخشيده و سعي بر نزديک بودن موازين و هنجارهاي اجتماعي با ايده آلهاي اجتماعي دارد.


در شکل گيري افکار و ايده آلهاي اجتماعي جوانان سه عامل بسيار موثرند که عبارتند از:
1ـ ايده آلهاي اجتماعي
2ـ ادراک انتزاعي مسائل اجتماعي
3ـ واقعيتهاي زندگي اجتماعي


جوانان به منظور استحکام روابط اجتماعي خود و شکل گيري شخصيت اخلاقي، دائما معيارهاي اخلاقي را با خود مرور مي کنند و به منظور قضاوتهاي اخلاقي، معيارهاي مناسب اجتماعي و هنجارها را در نظر مي گيرند.


رشد اجتماعي در دختران و پسران متفاوت مي باشد. البته اين تفاوتها به موقعيت هاي افراد نيز بستگي دارد. چنانچه پسر با دختري قصد ادامه تحصيل را داشته باشد، نسبت به کسي که خواستار ورود به بازار کار است، رشد اجتماعي متفاوتي خواهند داشت. در واقع سطح فرهنگي وي افزايش يافته، به اطلاعات و آگاهي بيشتري دست مي يابد و به مراتب توقع وي از جامعه بيشتر خواهد شد.


دختران بيشتر به مسائل عاطفي، صميميت و دوستي توجه مي نمايند و پسران بيشتر به مسائل شغلي، مسئوليت پذيري و مسائل واقعي زندگي اهميت مي دهند.
رشد اخلاقي و اجتماعي جوانان تابع عوامل گوناگوني مي باشد.
از جمله اين عوامل مي توان موارد زير را نام برد:


هوش، تفکر انتزاعي، ميزان رشد اخلاقي ـ اجتماعي دوره هاي قبلي فرد، ميزان تجارب رشد عقلاني در مسائل اجتماعي، موقعيتهاي قبلي و بعدي فرد، اهداف ميزان دستيابي فرد به آزادي در تفکر و تصميم گيري، ميزان اطلاعات، مهارتها، نوع شغل، محل زندگي، انگيزه شخصيت و هويت فرد، علائق و رغبتها، خانواده، مسائل اجتماعي ـ فرهنگي ـ سياسي ـ اقتصادي. البته تمامي عوامل فوق با يکديگر ارتباط متقابل داشته و تاثير متقابل آنها تعيين کننده رشد اخلاقي ـ اجتماعي افراد مي باشد.
رشد اجتماعي


يکي از پايه هاي واقعي رشد اجتماعي، اعتماد به نفس است. عدم سازگاري با محيط، نتيجه بي اعتمادي و ضعف نفس است. اشخاصي که مي بينيد خجول و کم رو، يا بي حيا و پرخاش جو، يا ساکت و خموش، يا پرگو و فضول، يا سرد و بي تفاوت يا بي تامل و سبک سرند همه مردماني هستند که به خود اعتماد ندارند. اين افراد براي رهايي از احساس حقارت به گوشه گيري و انزوا روي مي آورند اما فشار روحي و فرار از معاشرت و سازش به مراتب از خود کم بيني به مراتب بيشتر است.
تصميم دشوار براي ماهواره


»آنچه در ارتباط با ماهواره دارد اتفاق مي افتد بر يک نگاه قابل دفاع مبتني است. نيروي انتظامي به عنوان ضابط قانون مي گويد قانوني وجود دارد که بر ممنوعيت استفده از ماهواره تاکيد کرده است. اين قانون حالا به حق يا نا حق وجود دارد. و مربوط به هر سالي هم که کم باشد مورد احترام است . « سخنان بالا از آن وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي است. اين روزها از سخت گيري نيروي انتظامي در برخورد با ماهواره سخن مي رود. در واقع » سخت گيري« از آن جهت معني مي يابد که هر از چندي موضع دولت از حالت بي تفاوتي يا بي

توجهي به بحث ماهواره با تحرکي مقطعي منجر مي شود که عبارت است از مراجعه محترمانه به درب منازل و درخواست جمع آوري ديش هاي پشت بام منازل مردم. اينکه پليس تلاش مي کند تا اقدام به جمع آوري ماهواره ها در فضايي دوستانه و محترمانه صورت پذيرد علاوه بر حفظ پرستيژ به مسئله مهم تري نيز مربوط است. مخالفان قانون ممنوعيت استفاده از

ماهواره ساکت نمي نشينند. به خصوص آناني که با نظام جمهوري اسلامي از سر خصوت مي گويند هر اقدام محدود کننده اي را به منزله نقض حقوق شهروندي يا سخت گيري نظام تعبير کرده و دست به تبليغات منفي به سطح جهاني مي زنند. در واقع پليس با توجه به انتقادات داخلي دارد اين انتقادات از سوي اشخاص و مراجعي که نگاهي آسيب شناسانه به کليت مسئله دارند، بيشتر توجه خود را معطوف به جرياناتي ساخته است که به دنبال بهانه هستند و در کنار آن تلاش مي کند تا ماموريت اجرايي اش و مفهوم ضابط قضايي را به

مخاطب توضيح دهد. شايد بتوان گفت پليس رضايت چنداني از نقشي که به او واگذار شده ندارد. فرمانده نيروي انتظامي نيز چندي پيش توضيح داد که آنها تنها مجري قانون هستند و همين سخن از زبان وزير ارشاد نيز شنيده مي شود. نارضايتي پليس از آنجا نشات مي گيرد که تصميم گيرنده کس ديگري است و به تعبير عاميانه، دردسر ماجرا بر عهده نيروي انتظامي است. نيرويي که بيشترين اصطکاک را با جامعه دارد و کوچک ترين اشتباه، علاوه بر لطمه بر وجهه اش به پاي نظام نوشته مي شود، از اين رو پليس بسيار مراقبت مي کن

د تا نيروهايش تخلف حتي در کوچکترين سطوح نداشته باشند.
سخنان شخصيتي چون صفار هرندي به روشني مويد اين مطلب است. آنجا که مي گويد »: ... اين قانون حالا بحق يا ناحق وجود دارد «... در واقع احتمال خطا در آن را مي پذيرد. او بومي شدن و استفاده از ماهواره همراه با نظارت در کنار تجربه مالزي را پيش مي کشد. هر چند در اين راه حل با شک و ترديد مي نگرد»: ... البته من هنوز نمي توانم بگويم اين کار چقدر شدني است«... محمد حسين صفار هرندي به غير از موقعيت حقوقي اش شخصيتي است فرهنگي که از دريچه ايدئولوژي به مسائل نگاه مي کند، شخصيت فرهنگي او حکم به استفاده از مزاياي رسانه به ويژه شبکه هاي ماهواره اي مي دهد و نگاه ايدئولوژيک وزير او را از تبعات ماهواره هراسان مي سازد. اين دقيقا همان چالش يا علامت سوالي است که

ذهن سياستگزاران فرهنگي را به خود مشغول داشته است. آنان هنوز نمي دانند با ماهواره چه بايد کرد علاوه بر محدود بودن زمان براي تصميم گيري، اشتباه در محاسبات و وضع قوانين به دنبال آن مشکل ساز خواهند بود. با توجه به فراگيري روز افزون ماهواره در بين مردم و از آن طرف سرعت عمل و سياست هاي هدفمند و مخرب سياستگزاران شبکه هاي ماهواره اي هر چه در تعيين تکليف نهايي تعلل صورت گيرد اوضاع از آنچه که هست بدتر خواهد شد. تصويب قوانين بدون کارشناسي لازم ممکن است نتايج معکوس به بار آورد. قوانيني

که صرفا در اثرات نامطلوب ماهواره و پاسخ فوري به مخاطبان و رايدهندگان سنتي جامعه که باز خوردهاي فرهنگ وارداتي از طريق شبکه هاي ماهواره اي را روزانه در کوچه و بازار شاهدند و لب به اعتراض مي گشايند به صحن علني مجلس راه مي يابند. شتابزدگي در تصميم و اجراي قوانين بهانه جويي مخالفان را به دنبال خواهد داشت و استفاده کنندگان از ماهواره در برخوردهاي پليسي و قضايي بدون توجيه قبلي و بعضا تحت تاثير تبليغات يا اعتقادات شخصي، ناراضي خواهند بود. اين نارضايتي کار ضابط قضايي را سخت تر مي کند. به نظر مي رسد تصميم گيري در مورد ماهواره هر روز که مي گذرد دشوارتر مي شود. چاره کار البته اراده جمعي است که در پايان کار مسئوليت پذير نيز باشد يعني آنجا که تدبير، پاسخ

مناسبي دريافت نکرده عده اي مدعي و عده اي مقصر به صف نشوند. گروهي حق به جانب مقابل مجلس تجمع نکنند تا نمايندگان را به اهمال و خطا کاري متهو کنند در اين ميانه سياستگذاران و مسئولين فرهنگي از قبيل نمايندگان مجلس، نيروي انتظامي، شخصي چون وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و حتي نهادهايي چون شوراي عالي انقلاب به فرهنگي در تنگنا قرار گرفته اند. نوعي تشتت در جامعه ديده مي شود. با چنين دور نمايي، پرسشي که به ذهن مي آيد توان مديريت جامعه را مخاطب خود مي سازد. آيا آنان مي توانند راهي براي برون رفت از اوضاع حال حاضر پيدا کنند )نصرتي (1385.
تاثير مادر در رشد اجتماعي کودک


سه نظريه عمده درباره رشد اجتماعي کودک بر رابطه بين کودک و مادر به عنوان عاملي بسيار مهم تاکيد مي کند. طبق نظريه روانکاوي، کشش کودکان براي دست يافتن به لذت حسي سبب مي شود تا انرژي عاطفي خود را صرف افرادي کنند تا از طريق رفع نيازهايي مانند رفع گرسنگي يا تشنگي در آنها موثرند. نظريه ي ديگري که از نظريه روانکاوي نشات گرفته است، بر پي ريزي حس اعتماد در دوران کودکي است دوراني که مادر از کودک مراقبت دائمي مي کند و پيوند عاطفي بين آنها مستحکم مي شود. در نظريه کردار شناسي مطالعاتي در زمينه دلبستگي کودکان به مادرانشان انجام شده است و نظريه پردازان چنين مطرح کرده اند که نوزاد انسان به طور ژنتيکي آماده است تا به افرادي که از او مراقبت مي کند دلبسته شود، و اين دلبستگي ها از لحاظ تکاملي داراي ارزش هستند، به دليل اينکه به کودک کمک مي کنند تا خود را با محيط سازش دهند از اين رو اين دلبستگي ها سبب مي شود که بزرگسالان از کودک مراقبت کنند و او را از خطر دور نگه دارند. بر اساس اين نظريه دلبستگي عامل بسيار مهمي در سلامت و رشد عاطفي و اجتماعي کودک دارد. بنابراين او به دليل دلبستگي به والدين خود، ارزش ها و معيارهاي آنان را مي پذيرد.
رشد بدني تند
نوجوان که به مرحله بلوغ رسيده است و با توجه به رشدي که دارد، به آن دوره لباسهاي تنگ و باريک و کوتاه مي گوييم، همچنين ريزش هورمون هايي در خون نوجوان باعث مي شود که نيم رخ رواني او با نيم رخ کودکي اش فرق کند همچنين هورمون هاي هيپوفيز تسترون و فولکيلوين در خون وي مي ريزند و يکسري رفتارهاي اخلاقي جديد را در وي ايجاد مي کند.
1ـ بريدن از دوران کودکي: نوجوان در اين سن از کودکي خود مي برد، سعي مي کند حرکات و رفتارهاي کودکانه نشان ندهد و حدکات بزرگسالان را از خود نشان بدهد.
2ـ در خود فرو رفتن: همچنين نوجوان در خود فرو مي رود و به تفکر مي پردازد و راجب شغل و تحصيل و ازدواج.
3ـ از خود بيرون آمدن و پايان بحران: اين دوره دوره اي که از خود بيرون مي آيد و وارد جمع خانواده محيط اجتماع مي شود و به حشر و نشر مي پردازد و در اينجا بحران وي به پايان مي رسد.
رشد جسماني: ما در اين جا علائم بلوغ را در نوجوانان مي ببينيم، رويش مو در صورت پسر و علائم ثانويه در دختران شاهد اين ماجرا مي باشد که والدين بايد هم دختر و هم پسر را با اين سري مسائل اشنا سازد که نوجوانان با اين شرايط کنار بيايند.
رشد ذهني: از نظر رشد ذهني، نوجوان تفکرهاي محسوسي و غير منطقي را انتخاب مي کند. فرضيه سازي مي کند و براي فرضيه هاي خود استدلال مي آورد.
رشد عاطفي: از نظر رشد عاطفي نوجوان گوشه گير، ناسازگاري، انزوا طلبي، درون گرايي، ترس افکار رويايي خود، شيفتگي حجب و حيا، خيال پردازي، تغييرات احساسات و عواطف که نيازمند مراقبت و راهنمايي زياد والدين مي باشد.
رشد اجتماعي: از نظر رشد اجتماعي خويشتن شناسي و بازسازي هويت در نوجوان شکل مي گيرد. در اين زمينه گلسر ديدگاهي دارد و همچنين اريکسون نظريه اي دارد.
گلسر مي گويد:
نوجواني که با هويت شکست خورده زندگي کند ممکن است به بزهکاري کشيده شود و مضطرب و پريشان بشود.
اريکسون مي گويد:
هويت، وحدت سيستم هاي زيستي، اجتماعي و رواني است چنانچه اين وحدت بين سيستم ها برقرار نشود اختلال رفتاري در نوجوان ديده خواهد شد. نقش همانند سازي در خانواده بسيار مهم است چنانچه اگر خانواده اي وضعيت خوبي داشته باشد و نوجوان خود را با پدر و مادر همانند کند مشکلي نخواهد داشت ولي اگر خانواده وضعيت رفتاري خوبي نداشته باشند کودک با ايجاد همانند سازي دچار مشکل خواهد شد.
رفتارهاي ناهنجار نوجوان
1ـ ترس: ترس از روابط اجتماعي ـ کار ـ تحصيل و اضهار نظر در مقابل ديگران.
2ـ راه حل: براي از بين بردن ترس راه حل هايي وجود دارد که بعضي ها منفي هستند و ترس نوجوان را بيشتر مي کند.
الف) ناديده گرفتن ترس:
از نوجوان مي پرسند از چي مي ترسي اين مسئله که ترس ندارد.
ب) اجبار تماس با موقعيت ترسناک:
مثلا او از حشره اي مي ترسد حشره را بگيريم و رووي بدن او بياندازيم اين کار منفي ميباشد.
ج) دور نگه داشتن از موقعيت ترسناک:
دور نگه داشتن فرزند از موقعيت ترسناک نيز يک روش منفي تلقي مي گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید