بخشی از مقاله

جزئياتي پيرامون شهرهاي ايران


آداب ورسوم
جشنها و سرورها سنندج
در استان كردستان به تبعيت از تفاوت هاي مذهبي مراسم جشن و سرور متفاوتي نيز بر گزار مي شود . معمولا شيعه ها و سني ها عليرغم وجود اشتراك در بسياري از مراسم و اعياد مذهبي و ديني مراسم متفاوتي را نيز برگزار مي كنند. مراسم عيد قربان عيد غدير تولد حضرت پيغمبر (ص)و ساير اعياد ديني به طرز بسيار با شكوهي برگزار مي شود . خصوصا عيد مبعث كه از سوي مردم سنتي مذهبي به شكل عالي و همراه با موسيقي مذهبي خاص در تمام نقاط استان بر گزار مي شود . مردم سني مذهب به عيد نوروز بهاي زيادي نمي

دهند ولي در بين شيعيان تقريبا مراسم عيد مثل ساير جاهاي ايران و به تبعيت از اعتقادات و باورهاي ديني ومذهبي برگزار مي شود . قبل از فرارسيدن عيد با افروختن آتش رسيدن سال نو را گرامي مي دارند و اعتقاد دارند كه حضرت علي (ع) در عيد نوروز به تخت خلافت نشسته است . از ديگر مراسم مربوط به فرارسيدن عيد نوروز علاوه بر افروختن آتش مي توان به مراسم رنگ كردن تخم مرغ مراسم قاشق زني و گوش ايستادن در شب چهار شنبه سوري اشاره كرد كه تقريبا در تمام مناطق كردنشين غرب ايران مرسوم است .

مراسم عروسي سنندج
يكي ديگر از مراسم جشن و سرور كه به نحو باشكوهي و توام با سرود و رقص و پايكوبي برگزار مي شود مراسم مربوط به عروسي و ازدواج است كه در مناطق شهري و روستايي استان تقريبا يكسان است و فقط در مناطقي كه جمعيت غير بومي قابل توجهي دارند تحت تاثير فرهنگ غير كردي با اندك تفاوتي برگزار مي شود . اين مراسم شامل نامزدي روباز كردن خريدن لباس عروس عقد كنان تعيين زمان عروسي حنا بندان حمام بردن عروس و شب عروسي است كه هر قسمت آن با هلهله شادي و خواندن ترانه و سرود و رقص همراه است .

مراسم عروسي بويژه در ميان عشاير جلوه اي از رنگارنگي لباس زنان را كه مملو از طلب شادي مردم بويژه زنان عشاير است نشان مي دهد . عروسي عشاير كردستان نمايشگر فستيوال رنگ لباس و شادي است . يكي از ويژگي هاي عروسي در بين كردهاي عشاير شب نشيني سنتي است كه پيش از برگزاري جشن اصلي عروسي ترتيب داده مي شود . اين شب نشيني ها تا سال هاي اخير بسته به بضاعت مالي خانواده هاي عروس و داماد بين سه تا هفت شب ادامه داشت . اما امروز به دلايلي به يك الي دو شب وگاهي به سه

شب يا بيشتر محدود شده است . مقدمات ازدواج پسران ودختران جوان با مجلس خواستگاري و گفتگو بر سر تعيين مهريه و خريد طلا و لباس توسط داماد براي عروس و تعيين تاريخ عقد و عروسي آغاز مي شود . بعد از طي اين مقدمات مراسمي با عنوان شيريني خوران بر گزار مي شود كه طي آن با اعلام نامزدي رسمي دختر و پسر خطبه عقد نيز بين آنان جاري مي شود و مراسم عروسي به زمان ديگري موكول ميگردد . با نزديك شدن روز عروسي مجالس شب نشيني از سوي خانواده هاي دو طرف به طور جداگانه ترتيب مي يابد كه در آن از كليه نزديكان دو خانواده دعوت به عمل مي آيد. با پايان يافتن شب نشيني روز عروسي فرا مي رسد كه در اين روز نيز ضمن ادامه رقص و پايكوبي و دادن نهار به مهمانان نزديك عصر

داماد در حالي كه تعدادي از مهمانان خصوصا دختران و پسران جوان وي را همراهي مي كنند به طرف خانه عروس حركت مي كنند و پس از صرف چاي وشيريني و كسب اجازه از والدين عروس وي را به خانه داماد مي آورند و در اينجا شادي ونشاط حاضران به اوج خود مي رسد . عروس و داماد پس از ورود به محل برگزاري مراسم وارد حلقه رقص شده و طبق يك سنت ديرينه هر يك به نوبت سر چوبي را در دست مي گيرند و در حالي كه جمع زيادي از دختران و پسران آنان را همراهي مي كنند دقايقي به آرامي به پايكوبي مي پردازند . با رقص عروس و داماد مبالغ هنگفتي از محل شباش ها نصيب نوازندگان مي شود . با پايان يافتن جشن عروسي وپس از گذشت يك هفته . كليه دعوت شدگان دو طرف به استثناي

مردان و پسران در منزل داماد جمع مي شوند و با برگزاري مراسم ديگري كه گستردگي مراسم شب نشيني و عروسي را ندارد هداياي خود را كه عمدتا شامل پول نقد است به عروس و داماد اهدا مي كنند . اين هدايا كه در اصطلاح محلي (هفته) گفته مي شود با هدف كمك به تشكيل زندگي جديد زوجهاي جوان و جبران هزينه هاي عروسي آنان ارائه مي شود و هركسي تلاش مي كند كه هديه اش ارزشمند تر از هديه ديگري باشد .

مراسم پير شهريار سنندج
روستاي اورامانات تحت يكي از فضاهاي ويژه روستايي كردستان است كه علاوه بر زيبايي چشم اندارها به دليل اجراي همه ساله مراسم بسيار باستاني و حيرت انگيز پير شهريار قابليت هاي ارزشمند جهانگردي دارد . آرامگاه پير شهريار كه به پير شاليار نيز معروف است از قدسين زرتشتي و زيارتگاه ها و معابد بسيار مورد احترام مردم اين ناحيه مي باشد. به روايتي پير شاليار و مراسم آن از يادگارهاي دوره پيش از اسلام است . مراسم فوق در اواخر تابستان و به مدت يك هفته انجام مي شود . مردم منطقه ابتدا در فصل تابستان گردو هاي درخت ها را مي چينند و خشك مي كنند و به منظور استفاده در اين مراسم نگهداري مي كنند . سپس در زمان انجام مراسم بچه ها به نمايندگي از جانب چند تن از بزرگان منطقه به

درب منازل رفته و جهت تهيه آش مخصوص از مردم آرد و گوشت قرباني (گوسفند يا گاو )و مواد لازم ديگر را جمع آوري نموده و در ظروف خالي شده اجناس جمع آوري شده آن ها تعدادي گردو مي ريزند . سپس با آرد جمع آوري شده نان مي پزند و مقداري از گردو هاي سائيده شده را با خمير نان مخلوط مي كنند . معمولا خانم ها هر روز به ميزان قابل توجهي نان مي پزند و در اختيار مردان جهت صرف نهار و شام قرار مي دهند . صبح خيلي زود تعدادي از مردان آشپز ديگ ها را روي اجاق ها گذاشته و مقدار زيادي گوشت و ساير موارد داخل

آن ها مي ريزند و آش مخصوص مي پزند و هنگام نهار و شام بين اهالي احسان مي كنند. هر روز پس از صرف نهار مردها روي پشت بام وسيع يكي از منازل به رقص هاي گروهي عرفاني مي پردازند . شيوه اجراي اين رقص بدين شكل است كه كليه مردها دست ها را به كمر يكديگر حلقه مي كنند و آرام آرام مي چرخند و تعدادي ما بين 3 تا 8 نفر نيز در وسط گروه رقص دايره وار مي چرخند و مرتبا سرها يشان را تكان مي دهند و مو هاي بلند خودشان را آشفته مي كنند و آن قدر اين حركت را تكرار مي شود كه معمولا چند تايي از آن ها از

خود بيخود شده و چاقو قيچي سيخ كباب و … را در بدن خود فرو مي كنند . براي اين كه اشخاص آسيبي به خود نرسانند ديگران جلوي اين افراد را به سرعت ميگيرند . پس از پايان رقص شب هنگام وارد خانه اي كه گويا خانه پير بوده مي شوند و به خواندن اشعاري در وصف پير مي پردازند و آنگاه لنگه كفشي را كه در صندوق يكي از اتاق ها است و معتقدند به پير شاليار تعلق دارد از صندوق در مي آورند ودست به دست مي دهند و با احترام خاص مي بوسند و سپس در صندوق نگهداري مي كنند . روز آخر انجام مراسم ماست و نان تهيه مي

كنند و به صورت گروهي به سمت آرامگاه پير مي روند و به محض ورود به محوطه باز آرامگاه كفش ها را از پا در مي آورند وپاي برهنه زمين را مي بوسند و آنگاه به زيارت پير مشغول مي شوند و دستمال هايي نيز جهت گرفتن حاجت به ديوار ها و درخت هاي محوطه آرامگاه مي آويزند و سپس به خوردن نان و ماست مي پردازند و براي خوردن آن تلاش زياد مي نمايند تا از خوردن آن بي بهره نمانند زيرا معتقدند خوردن نان و ماست روز آخر در جوار آرامگاه پير تبرك است و در درمان بيماري ها نيز موئثر است . غروب همان روز (روز هفتم )مراسم پايان مي پذيرد .

رقصهاي محلي سنندج
رقص هاي محلي و بومي اين استان هم از نظر مضمون و هم از نظر شكل در خور توجه ويژه است . رقص كردي عمدتا به شكل گروهي است وحركات فيزيكي موزون و همانگي دلپذير دارد . معمولا رقص ها كمتر به شكل انفرادي و بيشتر با شركت زنان و مردان اجرا مي شود اين رقص همراه با حركات موزون از محتوا و مضمون خاصي بر خوردار است و نشان دهنده باورها و خصوصيات قومي و فرهنگي مردم كرد است . رقص معروف به جار ماق از عمده ترين رقص هاي محلي است كه امروزه نيز در مواقع خاصي در تمام شهرها و به ويژه در روستا ها و قبايل كوچ نشين به اجرا در مي آيد . علاوه بر رقص هايي كه در مراسم شادي و جشنها اجرا مي شود در اين استان رقص هاي ويژه اي نيز وجود دارد كه مي توان آن ها را رقص

هاي مذهبي و اعتقادي دانست . استان كردستان يكي از مراكز عمده تصوف و عرفان كشور است . در اين منطقه فرقه هاي صوفيه همچون خاكساريه نقشبنديه نعمت اللهي و قادريه هر ساله در روز هاي معيني مراسم ويژه خود را برگزار مي كنند كه رقص جز لاينفك آن است .براي نمونه آئين ها رسوم و حال وهواي يك مجلس مربوط به دراويش قادري كه از مهم ترين سلسله هاي تصوف كردستان به حساب مي آيد در زير مورد اشاره قرار مي گيرد : خانقاه كه گاهي تكيه زاويه و رباط نيز گفته مي شود محل اجتماع درويشان است. در خانقاه اوراد و اذكار و رياضات و چله نشيني ها رايج است . در مجالس درويشان معمولا يك نفر قوال يا حتي خود خليفه ترانه هايي عاشقانه يا عارفانه همراه با دف و ني يا حتي تار مي خواند و دراويش حلقه وار برزمين مي نشينند و معمولا خاموش و آرام هستند . سر ها به زير و نفس ها در سينه حبس است و ناگاه درويشي به وجد مي آيد نعره مي زند و خود را پيچ و تاب

مي دهد . پاره اي دچار رعشه و لرزش مي شوند . اين شور معمولا به جمع هم سرايت مي كند و كم كم تمام حاضران در مجلس به پايكوبي و دست افشاني بر مي خيزند .در اين مرحله صداي دف و آواز و فرياد به اوج خود مي رسد درويشي خرقه خود را مي درد ديگري فريادهاي بيشهانه مي كشد كساني هم از خود بي خود مي شوند و بر خاك مي افتند در اين حالت خود انگيختگي كه با هيجانات شديد همراه است خنجر ها به بيرون كشيده مي شوند سيخ ها يك به يك بر اعضا و جوارح فرو مي روند . يك نفر سيم عريان برق را در

دستانش گرفته است ودرويشي ديگر زهر و سم بر حفره دهانش سرازير مي كند . كساني ديگر آتش و شيشه را چون خوراكي مي خورند. در اين هياهو چند خنجرهايي را بر فرق سر خويش مي كوبند و در جايي ديگر درويشي پهلوي خود را با خنجر مي درد . در اين مرحله كه احساسات در اوج غليان است خليفه وارد معركه مي شود و عنان هيجانات را به دست مي گيرد و آرام آرام جمعيت را به آرامش فرا مي خواند . دراويش اطاعت مي كنند . خنجر و سيخ ها را از تن ها خارج مي شود دف ها خاموش مي شوند و آرامش به جمع باز مي

گردد. دراويش يك به يك و خسته و عرق ريزان بر زمين جاي مي گيرند . ختم مجلس اعلام مي شود .آنهايي كه زودتر به حالت عادي بر گشته اند يك به يك محيط خانقاه را ترك مي كنند . خليفه در زاويه مي نشيند و آمادگي خود را براي پذيرش خصوصي اشخاص و پاسخگويي به سوالات و ارشادات لازم اعلام مي كند .

سوگ ها و عزاهاي ملي مذهبي و خصوصي سنندج
برگزاري مراسم سوگ و عزا از دير باز در بين اقوام كرد مرسوم است و به دو صورت عزاهاي عمومي وخانوادگي برگزار مي شود . مراسم عزا و سوگ هاي مذهبي در بين شيعيان از رونق ورواج به سزايي برخوردار است و تقريبا مثل ساير نقاط ايران برگزار مي شود و شامل سينه زني و زنجير زني و… است . عزاهاي خانوادگي معمولا پس از فوت عزيزان و مطابق آئين ويژه اي برگزار ميشود . پيش از انجام كفن و دفن اگر متوفا مرد باشد در مسجد و اگر زن باشد در خانه غسل مي دهند . در اين روز همه اهالي و افراد وابسته متوفي به گورستان مي روند و متوفي را دفن مي كنند . بعد از دفن از سه تا چهار روز مجلس ترحيم و قرائت قرآن بر قرار است و بستگان و دوستان و آشنايان فرد متوي تا ده روز از زر و زيور استفاده نمي كنند . معمولا براي اشخاص سرشناس كه مي ميرند روز چهلم نيز مراسم خاص برگزار مي كنند و كسان متوفي تا يك سال حق عروسي شكار ومراسم شادي و سرور را ندارند

 

سوغات
پسته كرمان
ميوه خاص و سوغات ويژه كرمان پسته است٠ سرزمين باستاني بسيار پهناور اما كم جمعيت كرمان امروز بزرگترين منطقه توليد پسته در جهان است ٠ به نظر ميرسد كه در حدود قرن دوازدهم ه ٠ق تا اويل قرن سيزدهم درختان پسته منشا باغهاي عظيم كنوني است در اين قرن به استان كرمان منتقل شده است٠ زيرا جز آنچه ماركوپولو در مورد پسته جيرفت گزارش داده بعد از او تا سال ١٢٢٥ ه٠ق جغرافي نويسان و سياحان از وجود درختان پسته و محصول آن در كرمان مطلبي عنوان نكرده اند٠ پاتينجر در سال ١٢٢٥ ه٠ق در گزارش خود به

محصولات توليدي و صادراتي كرمان از جمله پسته آن ديار اشاره دارد٠ از بهترين مناطق استان كرمان كه در آن پسته كاشت ميشود مي توان به رفسنجان رباط راور و خود كرمان بردسير شهر بابك زرند و بخشي هم در روستاهاي ابارق و تهرود از شهرستان بم اشاره كرد٠

زيره كرمان
زادگاه اوليه زيره كرمان است و نوع مرغوب آن با رنگي سياه در كوهستانها و به طور وحشي ميرويد ٠ اروپائيها زيره را به صورت ادويه در غذا مي زنند و پنير را با آن خوشبو مي كنند و يك نوع نان نيز با آن مي پزند٠ عربها با مخلوطي از عسل و فلفل و زيره معجوني مقوي ميسازند ولي ايرانيها زيره را با برنج مصرف مي كنند٠ زيره ازمحصولات كرمان است و بيش از ٨٠ درصد محصول مرغوب كرمان از كوه جوپار حاصل ميشود٠ سه نمونه زيره در اين منطقه به دست مي آيد كه زيره هفتادم كه در دامنه هاي كوه و در دره هايي كه هواي گرمتري دارد مي رويد٠ اين زيره هفتاد روز پس از عيد نوروز به دست مي آيد٠ نوع دوم زيره نودم است كه در ارتفاعات بالاتر و نود روز پس از عيد نوروز چيده ميشود و درشت تر و معطرتر است٠ نوع سوم زيره اي است به نام كبكو كه در نزديكي يخچالها و در ارتفاع بالاي ٣٠٠٠ متري مي رويد و در حوالي جانپناه شماره يك نيز نمونه مشاهده ميشود ٠ اين زيره بدون عطر و درشت تر از نوع اول است و معمولا خوراك كبكهاست٠
خرما كرمان
باستان شناسان معتقدندكه پرورش درخت خرما در ايران از ٤تا ٥ هزار سال قبل از ميلاد شروع شده و خرما مهمترين منبع غذايي مردمدر مناطق خرما خيز است كه در سد جوع وجلوگيري از بروز قحطيها نقش داشته است٠تنوع خرما(چهل رقم) در مناطق خرما خيز استان كرمان بوده كه بيشتر انها با ديگر ارقام خرما در مملكت تفاوت دارند نشانه اي از قدمت كاشت اين درخت در استان كرمان است بنا به نوشته سرپرستي سايكس انگليسي مامور تعيين مرز بلوچستان در حوالي سال ١٨٤٨تعداد ١٠٠٠٠ميل نخل در بم وجود داشت خرما ارزش غذايي فراواني داردو در طول تاريخ گياه مقدس و زير بنايي بوده كه در ايجاد تمدنهاي بشري همواره مورد توجه بوده است٠

عطريات و عرقيات كرمان
به طور كلي كرمانيها به داروهاي گياهي ارادت خاصي دارند وبيشتر از داروهاي شيميايي مورد استفاده قرار ميدهند٠از اين جهت عرقيات بسيار خوبي هم دارد٠حتي بيشتر كدبانوهاي كرماني در خانه خود اين عرقيات را تهيه مي كنند٠در منطقه لاله زار در نزديكي بافت كرمان عرقيات مخصوصا گلاب بسيار ٠عالي تهيه مي شود



لباسهاي محلي خرم آباد

كپنك يه فرجي خرم آباد
يك نوع قباي پشمي محكم است كه معمولا لباس روي چوپانان محسوب مي شودودر مواقع جنگ از آن به عنوان لباس رزم استفاده مي شود زيرا تركيب بسيار فشرده اي در ساخت آن به كار رفته است٠

ستره خرم آباد
قباي مخصوصي است كه در بعضي مواقع رسمي از آن استفاده مي كنند واز قديمي ترين نوع پوشاك ايران است٠
شال خرم آباد
پارچه بلند سفيدي از جنس چلوار است كه چند دور به كمر مي پيچانندودر مواقع ضروري از آن استفاده مي كنند٠در موقع جنگ نيز زخمها را با آن مي بندند ٠
تره وگل وني خرم آباد
تره پارچه ابريشمي مخصوصي است كه زنان لر به سر مي بندند وبه لري آنرا ساوه مي گويند٠ تره را در حالت عادي مي بندند و براي شركت د رمراسم جشن وسور نوعي از آن را به نام (گل وني ) كه رنگين است روي تره مي بندند٠
كنجله خرم آباد
جليقه يراق دوزي شده است كه در بسياري موارد رويه جلوي آنرا سكه دوزي وتزيين مي كنند٠

چوقا خرم آباد
در منطقه ازنا واليگودر نيزاز چوغا استفاده مي شود٠ چوغا يك نوع عباي زيبا وموقر است٠
گيوه خرم آباد
نوعي كفش دست ساخت محلي است كه زيره آن چرم ويا لاستيك ضخيم ومحكمي است كه رويه آن به وسيله نخ تا بيده بافته مي شود ٠

صنايع دستي
خاتم سازي اصفهان
يكي از گونه هاي زيبا وهنرمندانه صنايع دستي در اصفهان خاتم سازي است. اين هنر بي بديل و كم نظير در واقع هنر آرايش سطح اشيا چوبي به صورتي شبيه به موزائيك با مثلثهاي كوچك است . اين مثلثها هر چه ظريفتر و طرحها و اشكال هر چه منظمتر باشند خاتم مرغوبتر خواهد بود.يكي ديگر از دلايل مرغوبيت و ارزشمند بودن خاتم بالا بودن كيفيت مواد اوليه است. موادي كه خاتم سازان براي تهيه محصولات خود از آنها استفاده مي كنند بسيار متنوع هستند. اين مواد عبارتند از : چوبهاي گوناگون مانند چوب فوفلآبنوسس نارنج و هناب

استخوانهاي مختلف مانند استخوان شتر گاو اسب و همچنين عاج صدف و مفتولهاي ممسي و برنجي و در برخي موارد طلا و نقره باي ساختن خاتم مواد اوليه رابه صورت منشورهائي به ابعاد 1 تا 2 ميلمتر رنگ آميزي كرده و با پهلوي هم چيدن آنها طرحهاي مختلف خاتم ار بوجود مي اورند.علاوه بر اصفهان خاتم سازان شيراز نيز در اين هنر شهره هستند و خاتم هائي كه به وسيله هنرمندان اصفهان و شيراز تهيه ميشود خريداران بسيار ي دارد. اين فرآورده ها شامل ظروف متنوع و مختلف مي باشند. در سالهاي اخير هنرمندان خاتم ساز با تشكيل شركت تعاوني خاتم سازان كه زير نظر سازمان صنايع دستي ايران فعاليت ميكند انسجام بهتري يافته و توليدات مرغوبتري را به گردشگران مخصوصا خارجيان عرضه مي كنند.

گره چيني و مشبك اصفهان
از زمانها گذشته تا به امروز چوب يكي از عناصر دائمي مورد استفاده در معماري ايران بوده است٠ موقعيت ويژه اي كه چوب به عنوان يكي از مصالح ساختماني دارد و تنوع انواع آن باعث شد تا از اين عنصر استفاده هاي بسياري بشودو از پوشش پشت بامها گرفته تا قابهاي تزئيني پنجره ها و ساخت اشيا فلزي چوب مورد استفاده قرار گيرد٠ هنرمندان با ذوق و خلاق ايراني در جهت زيبا تر شدن بناها و ساختمانها توانسته اند آثاري خلق كنند كه هر كدام به عنوان هنري مجزا مورد توجه قرار گيرند كه منبت خاتم معرق گره چيني و مشبك و ٠٠٠ از

آنجمله هستند ٠ از سابقه گره چيني و مشبك در ايران اطلاع دقيقي در دست نيست ٠ برخي ازپژوهشگران احتمال داده اند استفاده از اين هنر چه در حالت مشبك و چه در حالت آلت و لغت از دوران خلفا عباسي شروع شده و در قرن ٦ تا ٨ هجري قمري در مصر و سوريه متداول شده است و ازهمان زمان به ايران رسيده است٠ از اين سبك كار معمولا در ساخت درهاي اماكن مقدسه مقابر منابر و از مشبك در پنجره هاي منازل و كاخها نرده ها استفاده ميشده است٠ از دوران صفويه به بعد تعبيه شيشه هاي رنگي در چوبهاي مشبك رايج شده و اصطلاحا به ارسي مشهور گرديده است٠ از استادان بي بديل اين هنر مرحوم استاد غلامرضا آقا ابراهيميان است كه آثار با ارزشي از او در مقرنس كاري قطار بندي رسمي بندي

مشبك و گره چيني در عتبات عاليات و بناهاي تاريخي اصفهان موجود است ٠ كليه درها و پنچره هاي هتل عباسي نيز از آثار اين هنرمند است ٠ در حال حاضر سازمان ميراث فرهنگي علاوه بر تاسيس كارگاههاي مرمت گره چيني و مشبك اقدام به برگزاري دوره هاي كوتاه آموزش اين هنر براي علاقمندان كرده است٠از ديگر استادن اين هنر اصيل و قديمي مي توان به مرحوم استاد مهدي عشاقي استاد علي عباس عشاقي استاد مهدي اوليائي و استاد علي مظاهري اشاره كرد٠

مينياتور اصفهان
مينياتور هنرظريف نقاشي است كه بجزايران مشابه آن رادرژاپن وخاوردوروچين نيز مي توان مشاهده كرد٠درموردتاريخچه اين هنربرخي ازپژوهشگران عقيده دارندشخصي به نام غياث الدين هنرمينياتورراازچين به ايران آوردومينياتورچيني درايران تكامل يافت وبا گذراندن مراحل پيشرفت به تدريج ازمينياتورچيني متمايزشد٠ ازبررسي هاي تاريخي چنين استنباط مي گرددكه هنرمندان مينياتورسازايراني طراحيرنگ آميزي ومجسمه سازي چيني رابا ادراك وذوق خاص خود تغييرداده ودگرگونيهائي درآن بوجودآورده اند٠به هرحالاگرچه واژه مينياتوردرنگاه اول بيگانه مي نمايداما شك نيست مينياتورباابعادكنوني هنري ايراني است كه مكتب هاي مختلف همانند مكتب عباسي (بغداد)مكتب مغول مكتب هرات راگذرانده وباحضورصفويه وانتقال مركز

هنري ايران ازهرات به تبريز درشيوه آن نيز تحول بوجود آمده است٠با انتخاب اصفهان به پايتختي و حمايت همه جانبه اي كه از هنرمندان ونقاشان ونگارگران به عمل آمد نقاشان چيره دستي ظهوركردند كه شاهكارهاي آنان امروز زينت بخش موزه هاي جهان است ٠دراين عصر به دليل گسترش ارتباط ايران باكشورهاي اروپائي وآسيائي هنرايران به كشورهاي بيگانه معرفي شدودوران صفويه آغازفصل تازه اي درتاريخ مينياتورايران به حساب آمد٠ درزمان صفويه هنرمنداني همچون رضاعباسي محمدزمان نگارگر محمدقاسم مشهوربه سراجاي نقاش

ومحمديوسف مصور كه باخلق آثاربي دليل ومنحصربه فرد اين هنررابه نهايت اعتلا رساندند٠دردوران معاصرمينياتور ايراني جلوه درخشاني داشته ودرطي صدسال اخير آثارممتازي بوجود آمده كه بحث درباره جزئيات آن سخن رابه درازا خواهد كشاند٠ساخت وساز مينياتور:ابزارووسائلي كه موردلزوم يك هنرمندمينياتورسازاست درمقايسه با سايرهنرهاي ايراني مانندخاتم سازي قلم زني منبت كاري و٠٠٠بسيارمحدوداست٠ابزاريك مينياتوريست عبارتنداز:قلم مو:درقديم هنرمندان براي ساخت قلم مو ازدم نرم سنجاب استفاده مي كردند٠بوم مينياتور:كه

عبارتست از تختهكاغذمقوافيبرعاج استخوان و٠٠٠روغن :كه براي محافظت اثر ازآن استفاده مي كنند٠رنگ:كه بيشترمينياتورسازان از رنگهاي دست سازخوداستفاده مي كرده اند٠شيوه هائي كه درساخت مينياتوروجوددارند عبارتنداز: مينياتورآبرنگ روحي -مينياتورسياه -قلم رنگي -مينياتورسفيدقلم-مينياتورهاي زيرروغني٠علاوه برآنكه دربناهاي تاريخي ازاين هنراستفاده مي شد وهنرمندان بزرگ عصرصفويه كاخهاي عالي قاپوچهلستون وهشت بهشت و٠٠٠رابااين هنرتزئين كردند صدها اثر كه شامل :جلدهاي آلبوم تصاويركتابها قاب آئينه ها وامثال آنها مي باشنددرموزه هاي ايران وخارج ازكشوردرمعرض تماشاي هنردوستان وعلاقمندان مي باشند٠

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید