بخشی از مقاله


مالیات ارزش افزوده


حرکت به : جهت یابی، جستجو.
UAT در اینجا مجدداً جهت یابی می شود. برای زبان نویسی Agentalk بصری به صفحات یاشیت های Agent مراجعه کنید.
این مقاله ممکن است به ویرایش کپی برای گرام، سبک، ارتباط، آهنگ یا هجی نیاز داشته باشید، می توانید از ویرایش آن، در حال حاضر کمک بگیرید. (اکتبر 2008)؛
این مقاله ممکن است برای خوانندگان سردرگم کننده یا مبهم باشد، لطفاً به طبقه بندی مقاله کمک کنید. ارائه پیشنهادات هم ممکن است در صفحه تاک به چشم بخورند. (می 2009).


مالیات ارزش افزوده (Vat) مالیات کالاها و خدمات (GST) یک مالیات مصرفی است که بر ارزش وضع می شود. در مقابل با مالیات فروش، VAT با توجه به شمار مسیرهائی که بین تولید کننده و مصرف کننده نهائی هستند، خنثی و بی اثر است. در حالیکه مالیات فروش بر ارزش یا مقدار کلی در هر مرحله وضع می شود، نتیجه یک Cas Cade (آبشار) است (مالیات های رو به پایین که بر مالیات های رو به بالا وضع می شوند). یک VAT، مالیات غیر مستقیم است که در آن مالیات از شخصی که صاحب هزینه کلی مالیات نیست، جمع آوری می شوند.


مورش لاوژ :
مدیر مشترک انجمن مالیات فرانسوی، اولین کسی بود که VAT را در ده آوریل 1954 معرفی کرد. در ابتدا، در کسب و کارهای بزرگ جهت یابی می شد، و در طول زمانی بقدری توسعه و وسعت یافت که تمام بخش های تجاری را مشمول کرد. در فرانسه، آن مهمترین منبع بودجه دولت است که حدود 52 درصد درآمدهای دولتی را محسوب می شود.مصرف کنند گان نمائی و شخصی محصولات و خدمات نمی تواند VAT را در خرید ها بهبود لخشیدند ولی کسب و کار ما قادر میباشد تا VAT را بر مواد و خدماتی پوشش دهند که برای ایجاد ذخایر

بیشتر می خرند و یا خدماتی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به کار برای نمائی میفروشد. در این روش مالیات کل وضع شده در هر مرحله در زنجیره اقتصادی موجود یک کسر ثابت از ازرش افزوده توسط یک کسب و کار به محصولات آن است و بیشتر هزینه گرد آوری مالیات اعمال شده توسط کسب و کار ها تا خود حکومت. VAT اختراع شد چون مالیات های فروش بسیار بالا و همین طورتعرفه ها، تقلب و قاچاق را تشویق می کنند و در زمینه های انتقاد شده است که تحت عنوان مالیات واپس گرا شناخته می شود ( مانند دیگر مالیات های مصرفی)


مقایسه با یک مالیات فروش:
مالیات ازرش افزوده از اثر آبشاری مالیات فروش فقط با مالیات بندی ازرش افزوده در هر مرحله از تولد معانعت می کند. مالیات ازرش افزوده توجه و حمایت را نسبت به مالیات های فروش قدیمی کسب کرده است. در اصل، مالیات های ازرش افزوده برای تمام فعالیت های تجاری شامل تولید و توزیع کالا ها و تهیه و ارائه خدمات به کار برده می شود. VAT بر مبنای ارزش افزوده برای کالا ها در هر معامله تجاری ارزیابی و جمع آوری می شود. تحت این مفهوم، دولت مالیات برابر حاشیه نا خالص هر مرحله پرداخت می کند.
در بسیاری از کشور های در حال توسعه نظیر هند، مالیات VAT ، منبع در آمدکلیدی به صورت نرخ بیکاری و در آمد سرانۀ پایین هستند که منابع در آمدی دیگر را به صورت ناکافی ارائه می کنند . با این حال مخالفت و تضاد محکمی با این مقوله وجود که به وسیله بسیاری از دولت های ملی به وجود آمده، همان گونه که آن به یک کاهش کلی در آمدی منجر میشود که آنها به مانند فقدان استقلال به دست می آورند.


مالیات های فروش بطور عادی و فقط با فروش بر مصرف کنندگان هزینه می شوند. و بخاطر بازپرداخت، VAT همان اثر اقتصاد کلی برای قیمتهای نهائی دارد. تفاوت عمده، حساب اضافی است که آنهائی که در اواسط ذنجیره موجودی قرار دارند، نیاز پیدا می کنند. این عدم موفقیت یا ضرر VAT، با استفاده از همان مالیات بر هر عضو زنجیره تولید بدون توجه به موقعیت آن و جایگاه مشتریانش متوازن می شود و اثر مورد نیاز برای بررسی و تعیین وضعیت آنها را کم می کند. هنگامی که سیستم VAT معافیت های (بخشش) کمی مثل GST (مالیات کالا ها و خدمات) در زیر لاندئو دارد، پرداخت VAT آسانتر است.


یک ایده اقتصادی آن است که اگر مالیات های فروش بالا تن ده درصد باشد، مردم در فعالیت مبرا از مالیات کلی مشمول می شوند. (مانند خرید از طریق اینترنت، وانمود سازی به یک کسب و کار تجاری، خرید بصورت کلی (عمده فروش) خرید محصولات از طریق کارمند) از طرف دیگر نرخ VAT کلی می تواند به بالاتر از 10 درصد بدون طفره جهانی بخاطر مکانیزم جمع آوری تازه افزایش یابند. با این حال به دلیل مکانیزم خاص آن در جمع آوری، VAT به هدف از کلاهبرداری های خاص مانند تقلب در اسلاید کاملاً آسان است که می تواند برحسب فقدان درآمدهای مالیاتی برای ایالات، بسیار گران باشد.


اصول VAT :
راه استاندارد برای اجرا و تکمیل VAT، بیان آن است که یک کسب و کتار تا درصدی بر قیمت محصول، منهای نظام مالیات هائی که قبلاً بر کالا پرداخت شده، بدهکار است. اگر نرخ VAT 10 درصد باشد، یک آب پرتغال ساز، 10 درصد O $ (دلار) را به ازای قیمت هر گالون پرداخت می کند البته منهای مالیات هائی که قبلاً توسط پرورش دهنده پرتغال (شاید 20 /0 دلار) پرداخت شده سات. در این مثال آب پرتغال ساز یک بدهی مالیاتی 30/0 دلاری خواهد داشت، هر کسب و کار یک انگیزع قوی برای تأمین کنندگان آن در جهت پرداخت مالیات های آنها را دارد که به نرخ های VAT امکان می دهد که با طفره مالیاتی کم نسبت به مالیات فروش بصورت خرده فروشی بالاتر باشند. در پشت این اصل ساده، تغییراتی در نحوه اجرای آن وجود دارد که در بخش بعدی بحث می شوند.


مبنائی برای VAT :
با روش گرد آوری، VAT می تواند حساب محور باشد یا فاکتور محور، تخت روش فاکتور گردآوری، هر فروشنده نرخ VAT را بر محصول خود هزینه می کند و خریدار یک فاکتور خاص دارد که مقدار مالیات هزینه شده را نشان می دهد. خریدارانی که موقوف به VAT بر فروش شخصی یشان هستند، از این فاکتورها برای بدست آوردن اعتبار (کاهش)، نسبت به دیول VAT شخصی خودشان استفاده می کنند. تفاوت در مالیات نشان داده شده بر فاکتورها اعمال شده و سپس فاکتورهای دریافتی به دولت پرداخت می شوند (با یک بازپرداخت که در مورد دیول منفی ارائه می ود) تحت روش حساب محور، هیچ فاکتور این چنینی بکار برده نمی شود. در ع.ض، مالیات بر مبنای ارزش افزوده محاسبه می شود و به عنوان یک اختلاف بین

درآمدهای خریدهای ممکن اندازه گیری می شود. بیشتر کشورها، امروزه از روش فاکتوری استفاده می کنند به استثنای ژاپن که روش محاسبات را در زمان جمع آوری بکار می برد. VAT (به مانند محاسبه در حالت کلی) می تواند یا پول محور باشد و یا accrual (بدست آوردنی). محاسبه بر مبنای پول، یک شکل بسیار ساده از حساب است. زمانیکه پرداخت پول برای فروش کالاها یا خدمات انجام می شود، یک پس انداز صورت می گیرد و درآمد به صورت تاریخ رسید وجوه ثبت می شود بدون اهمیت به اینکه چه زمانی فروش صورت گرفته است. چکها زمانی نوشته می شوند که وجوه (سرمایه ها) برای پرداخت صورت حساب ها قابل استفاده است و هزینه به صورت تاریخ چک (بدون توجه به زمان بالا آمدن هزینه) ثبت می

شود. تمرکز اولیه بر مقدار در بانک است و مورد دوم بر اطمینان از اینکه تمام صورت حساب ها پرداخت شدند. تلاش جزئی برای ارتباط درآمدها با دوه زمانی صورت گرفته که در آن مدت آنها پرداخت می شوند یا ارتباط هزینه ها با دوره زمانی که در آن، آنها بوجود می آیند. حساب Accrual محور (عاید شدنی)، درآمدها را به دوره زمانی ارتباط می دهد که در آن آنها بدست آورده می شوند هزینه ها را به مدت زمانی مرتبط می کند که در آن مدت، آنها بوجود آمدند. در حالیکه آن بسیار پیچیده تر از حساب پول محور است، اطلاعات بسیار زیادی را درباره کسب و کار شما فراهم می کند. مبنای بدست آمدنی به شما امکان می دهد تا بصورت مطالبات (مقادیر پرداختی از مشتریان بر فروش اعتباری) و پرداختی (مقادیر پرداختی به فروشنده بر مبنای خریدهای اعتباری) را تراک بندی کنید. مبنای accrual شما را ممکن می سازد تا درآمدها را به هزینه های تحمیلی، در بدست آوردن آنها ارتباط دهید و بر شما گزارشات مالی پرمعنائی را ارائه می کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید