بخشی از مقاله
معماري اسلامي
مقدمه
منظور از هنر و معماري اسلامي، همان هنر و معماري سرزمينهاي - خاورميانه، آفريقاي شمالي، هند شمالي و اسپانيا - است که از آغاز قرن هفتم ميلادي تحت حاکميت مسلمانان قرار گرفتند.
خاستگاهها و ويژگيها
اهميت تزيينات خوشنويسي و شکل مسجد، دو ويژگي اصلي هنر و معماري اسلامي هستند که عميقاً با ايمان اسلامي ارتباط دارند و در همان روزگار آغازين دين پيشرفت کردند. پيامبر [اسلام]، [حضرت] محمد، تاجري ثروتمند در مکه بود که در حدود 40 سالگي مجموعه عميقي از وحي را دريافت کرد و شروع به تبليغ دين جديدي نمود. اين وحيها که مسلمانان آنها را پيام الهي ميانگارند، در قرآن - کتاب مقدس مسلمانان - جمعآوري شده است. ميراث غني زباني و ادبيات عرب در احساس احترام عميق نسبت به قرآن نقش داشت. (1)
مرکزيت قرآن در فرهنگ اسلامي و جذابيت ويژه شکل خط عربي سبب شد از کلام نوشتاري، به ويژه آيات قرآني به عنوان کتيبههاي مساجد استفاده گردد و نيز تزيينات خطاطي و شيوههاي آن در تمام شاخههاي هنر اسلامي پيشرفت نمايد.
در سال 622 پس از ميلاد، همان سالي که مبدأ تاريخ اسلامي قرار گرفت، حضرت محمد به شهر يثرب - که بعداً مدينه نام گرفت، هجرت نمود. در آنجا جامعهاي از مومنان که در پيرامون خانه محمد به عبادت مشغول بودند، گردهم آمدند. نمازگزاران عادي جامعه جديد در اين مکان ساده، شکل مسجد را پايهگذاري کردند که عبارت بود از محوطهاي محصور و مستطيلي با آلونکهايي (خانههاي همسران [حضرت] محمد) که در طول يک ضلع آن قرار گرفته بودند و يک ايوان ناهموار (سايهباني که در اصل براي استفاده از سايه بوده است) که در يک طرف براي مسلمين فقيرتر در نظر گرفته شده بود. از اين رو، تقريباً تمام مساجد نقشه خانه [حضرت] محمد را تکرار ميکردند و عبارت بودند از يک محوطه محصور (صحن)، ساختماني در يک طرف براي نماز و طاقهايي قوسي (رواقها ) در اطراف محوطه.
اولين پيروان [حضرت] محمد[ص] که از شبه جزيره عربستان بودند در مقايسه با امپراطوريهايي که بعداً فتح کرده و ]سبکهاي هنري آن را[ به عنوان سرمشق خود گرفتند، هيچگونه سبک هنري بومي و مخصوص به خود نداشتند. با گسترش اسلام، متناسب با شرايط متفاوت اقليمي و مصالح در دسترس در فتوحات اسلامي و با جذب و اقتباس از شيوههاي هنرهاي بومي، انواع هنري آن باليدن گرفت و نقشهايي که در يک ناحيه باب بود، به زودي جهان بزرگ اسلام را فرا گرفت.
بنابراين هنر اسلامي از منابع فراواني گسترش يافته است. شيوههاي رومي، مسيحيت باستان و بيزانسي در معماري پيشين اسلامي مورد اقتباس قرار گرفت. تاثير هنر ساساني – هنر معماري و تزييني ايرانِ پيش از اسلام در دوران حکومت ساسانيان ـ بر هنر اسلاميبالاترين اهميت را داشت. شيوههاي آسياي مرکزي با تاخت و تازهاي تاتار و مغول به هنر اسلامي نفوذ کرد و هنر چيني تأثير تکوينگري بر نقاشي، سفالگري و پارچهبافي اسلامي گذاشت.
سير تاريخي
سير تحول هنر اسلامي - از قرن هفتم تا هجدهم ميلادي - را در سه دوره ميتوان طبقهبندي کرد. دوره شکلگيري هنر اسلامي، کمابيش با حاکميت اولين حاکمان اسلامي يا خلفاي بني اميه (661الي 750م) که اسلام را از دمشق در سوريه تا اسپانيا گسترش دادند، همزمان بود.
دوره مياني، عصر خلفاي عباسي (750م الي 1258م) که از بغداد در عراق خلافت اسلامي را بر عهده داشتند تا زمان استيلاي مغول را در بر ميگيرد.
دوران خلافت عباسي که در ترويج آموزش و فرهنگ پرآوازه است، تاريخ اسلامي درخشانترين است. در همين دوره مياني است که تأثير نماهاي هنر ايراني چشمگير شد.
از استيلاي مغول تا قرن هجدهم ميلادي را ميتوان براي سهولت، دوره پسين هنر اسلامي ناميد.
در اين دوره سبکهاي متمايز هنر در بخشهاي مختلف جهان اسلام قابل شناسايي است که با سلسلههاي گوناگون حاکمان ارتباط دارند.
سبکهاي گفته شده در اين مقاله در کنار هنر اموي و عباسي، هنرهاي ترکان سلجوقي که از اواسط قرن يازدهم ميلادي تا 1157م بر ايران حکم راندند، هنر ايلخانيان که مغول تبار بوده و شرق ايران را از از سال 1256م تا 11349 م در تسلط خود داشتند، هنر تيموريان که به عنوان بزرگترين حاميان فرهنگ ايراني از سال 1378م تا 1502م بر شرق ايران حکومت کردند و هنر صفويه که حاکمان تمامي ايران از سال 1502م تا1736م بودند را نيز شامل ميشود.
هنر، تحت حکمراني ترکان عثماني که ازسال 1299م تا 1922م حاکمان ترکيه بودند و در قرن 16م امپراطوري خود را تا مصر و سوريه گسترش دادند نيز شکوفا شد.
پيشتر در مصر (و سوريه)، سبکهاي خاصي [به وجود آمد که] با حکومت فاطميين (1171م-909م) و مماليک که سلطه خود را در1250 پي افکندند ارتباط داشت.
معماري
مسجد سليمانيه در سال 1550 در استامبول ساخته شد. معمار اين بنا که سنان نام داشت طرح خود را بر اساس کليساهاي بيزانسي و به گونهاي ويژه بر اساس اياصوفيه بنا نهاد.
گنبد بزرگ مرکزي که بر فراز يک چهار پر بنا شده، مشرف است بر فضاهايي مشابه که به وسيله نيمه گنبدهايي که خود، پشت بندِ گنبد اصلياند، طاق دار شدهاند. منارههاي مخروطي چهارگانه بالکن دار، ويژگي معماري مساجد بعدي است.
مراسم عبادي اندک و نسبتاً ساده آيين اسلامي باعث رشد يک معماري مذهبي منحصر به فرد شامل مسجد، محلي براي نماز و گردهمايي امت، و مدرسه مذهبي شد.
در ميان نماهاي گوناگون و شاخص معماري غير ديني اسلامي اماکن، کاروانسراها و شهرها داراي اهميتاند که با طرحريزي پيچيده خود بيانگر وجود دغدغهاي براي مسأله بسيار مهم دسترسي به آب و تأمين پناهگاهي در برابر گرما هستند.
آرامگاهها نوع سوم ساختمان هستند که در جهان اسلام اهميت دارند و هم به عنوان مرقدي حقيقي براي يک حاکم يا شخصيتي مقدس و هم به عنوان مظهري از قدرت سياسي ايفاي نقش ميکنند. تمام اين بناها چه ديني و چه غير ديني در بسياري از ويژگيها چه بنيادي و چه تزييني با يکديکر مشترک هستند.
مساجد
نمايه يک مسجد
مساجد متناسب با نماز مسلمانان طرحريزي شده و عموماً در اطراف محوطهاي سامان يافتهاند که يادآور حياط خانه محمد(ص) ميباشد، همان خانهاي که به عنوان اولين مسجد به کار رفت. مسمانان رو به سمتي که قبله ناميده شده و به طرف شهر مقدس مکه است نماز ميگذارند. محراب يا طاق نماز، قبله را نشان ميدهد. سالن اصلي نماز در طرف قبله مسجد واقع شده است. نمازگزاراني که با صداي مؤذن از فراز مناره به نماز فراخوانده شدهاند، ممکن است به خطبهاي که از منبري نزديک به محراب ارائه ميگردد گوش فرا دهند. مسجدي که تالاري گنبددار يا ايوان در هر طرف صحن آن دارد، ظاهر اين مسجد به گونهاي است که به عنوان مسجد چهار ايوان شناخته ميشود.
مسلمانان جهتي را که به سمت آن نماز ميخوانند قبله مينامند و پيامبر براي 2 سال نخستي که در مدينه بود به سمت اورشليم نماز گزارد. ايشان سپس وحياي را دريافت کرد مبني بر اين که قبله حقيقي در مکه واقع است که از آن پس تا کنون همين شهر قبله بوده است که در نحوه جهتگيري و سازماندهي خاص فضا در مساجد سرتاسر جهان شاخصي تعيينکننده بوده است. قبله به وسيله يک محراب تزييني يا طاق مشخص ميشود.
محراب
هنگامي که مسلمانان سوريه را در سال 636 فتح کردند، بسياري از کليساهاي باسيليک که به صورت متروکه رها شده بودند را به عنوان مسجد به کار گرفتند. کليساهاي باسيليک، ساختمانهايي طويل و سه قوسي با سقفي مرتفع و محرابي در انتهاي شرقي آن بودند. نمازگزاران نوين - مسلمانان - محراب را بر ديوار جنوبي قرار دادند و وروديهاي جديدي در ديوار شمالي تعبيه کرد تا نماز جماعت در عرض راهروهاي کليسا برپا گردد.
صحن
قبه الصخره، قديميترين بناي اسلامي موجود، در اورشليم بر فراز صخره مقدس واقع شده است، جايي که اعتقاد بر اين است که پيامبر [اسلام حضرت] محمد به آسمان صعود کرد. خليفه عبدالملک اين مسجد را در اواخر قرن هفتم ساخت. بنيان هشت ضلعي مسجد، فضايي مرکزي را در بر ميگيرد که گنبدي بر بالاي آن قرار دارد. تزيينات موزاييکي غنياي ديوارهاي بيروني را پوشانده است.
قبة الصخره در اورشليم يکي از قديميترين کارهاي معماري اسلامي برجاي مانده است. اين مسجد توسط عبدالملک، خليفه [اموي] ساخته و بين سالهاي 691و 692 تکميل شد. اين بنا به شکل هشتضلعي است و گنبدي طلايي بر فراز آن قرار گرفته است. سطح دروني و بيروني آن با مرمر و کاشيهاي سراميک لعابدار با الگوهاي معرقکاري تزيين شده است. قبة الصخره که در وسط صحني بزرگ، بر فراز صخره معبد قرار گرفته است يکي از مقدسترين اماکن در اورشليم به شمار ميآيد.
هنگامي که کليساي باسيليک با تعديلاتي که در آن صورت پذيرفته بود با صحني که در اضلاع خود دالانهاي طاقدار دارد ضميمه شود، تمام ويژگيهاي اساسي خانه پيامبر در مدينه را دارا است. مسجد الاقصي - اولين مسجد در اورشليم- (قبل از 670 م) به همين صورت از ايوان سلطنتي هرود که يک کليساي باسيليک ويران بود، اقتباس شد. در نمونههاي بعدي راهروهاي طولانيتري به انتهاي صحن اضافه گرديد - براي مثال در مسجد بزرگ قرطبه، قرنهاي هشتم تا دهم در اسپانيا - و هر گونه همانندي به کليساها با تاکيدي که بر انتهاهاي نوکتيز دارند از بين رفت. اين توسعهها پاسخي به رشد جمعيت بود، اما از جهتي روند توسعه متناظر است با ويژگي اساسي تمام هنرهاي اسلامي و آن تکرار پايانناپذير الگو و نقشهاست.
مناره
اين مناره حلزوني که روزگاري مؤذن از فراز آن مؤمنين را به نماز فرا ميخواند، تنها ويژگي بر جاي مانده از مسجد عظيم سامرا در عراق است که در زمان بناي آن (852-848) بزرگترين مسجد اسلامي در جهان به شمار ميرفت.
در زمان حيات پيامبر، در مدينه از پشتبام اذان گفته ميشد که تقليدي بود از شيوه يهود در دميدن در شافر (شاخ قوچ) يا مسيحيت قديم در به کارگيري يک تقهزن براي گرد هم آوردن عابدان. (2)
به نظر ميرسد منشأ پيدايش مناره، سنتي سوري باشد که گوشههاي ساختمان را با چهار برجک ميساختند. مناره برجي است در گوشه صحن مسجد - يا مانند مسجد سامرا در خارج از مسجد - که بعد از حيات [حضرت] محمد (ص ) اذان گفتن از فراز آن سنت گشت. مسجد اموي يا مسجد جامع در دمشق (15-705) که به دور يک کليساي باسيليک ساخته شد، بهترين نمونه به جا مانده از يک مسجد صحندار قديمي با يک مناره است. در بناهاي بعدي حرم يا نمازخانه، يک گنبد، محراب اصلي را از چهار محراب موجود روي ديوار قبله مشخص مينمود.
گنبد
گنبد به عنوان ويژگي عمده سراسر معماري اسلامي، ريشه در معماري ساساني و مسيحي قديم دارد. قديميترين مسجد بر جاي مانده - قبه الصخره (اواخر قرن هفتم) در اورشليم - يکي از بناهاي بزرگ مذهبي در جهان است و محلي است که [حضرت] محمد (ص) بنا به روايات از آنجا به آسمان معراج کرد. اين مسجد داراي گنبدي بر بالاي استوانهاي طبل مانند و نيز داراي طرح و پلاني مدور و حلقوي و نيز دو راهرو سرپوشيده يا دهليز ميباشد. طرح اين بنا از معماري رومي اقتباس شده است که ممکن است در رقابت با کليساي «آرامگاه مقدس» که آن هم در اورشليم قرار دارد، بنا شده است. از اين رو قبة الصخره با طرح بنيادي مسجد سازگاري ندارد. گنبد آن طلاکاري شده و بقيه سطوح دروني و بيروني آن تماماً با موزاييک رنگارنگ سراميکي پوشانده شده است.
در برههاي که اسلام گسترش مييافت، تأثير مردمان ترکتبار [بر هنر اسلامي] به گونهاي فزاينده احساس ميشد. به همين خاطر آرامگاه بنا شده در آغاز قرن دهم براي حاکم بخارا در آسياي مرکزي (خاستگاه سلسله سلجوقي) اهميت ساختماني دارد. اين بناي آجري مربع شکل داراي گنبدي است که به جاي قرار گرفتن بر لچکهاي کروي (تاق ضربيهايي با بخشهاي مثلثي قوسدار [که معمولاً گنبدها بر آنها واقع ميگردد]) که در عالم بيزانس معمول بود، بر سکنجها (تاقبنديهاي کوچک که گوشههاي اين مربع را به هم پيوند ميدهند) قرار گرفته است. بناي سکنجها از ايران ساساني سرچشمه گرفته است. آنها بسيار سادهتر از لچکهاي کرويساخته ميشوند، به همين خاطر اين تدبير به گسترش مساجد و آرامگاهها و ديگر سازههاي قبهدار در سراسر جهان اسلام انجاميد.
مساجد ساخته شده تحت سلطه عثمانيها، ميراث بيزانسي ترکيه را منعکس ميکرد. مسجد بزرگ سليمانيه (1574-1569) که آن را معمار بزرگ ترک «سنان» در «اديرنه» ترکيه ساخت، گنبدي بسيار بزرگ دارد که با گنبدهاي مشابه و با نيمه گنبدهايي احاطه شده است. درست به همان ترتيبي که در مسجد «اياصوفيه» - کليسايي بيزانسي که بعداً به مسجد تغيير هويت پيدا کرد - در استانبول ترکيه وجود دارد. اگر چه مسجد اديرنه از نظر وسعت نيز مانند مسجد اياصوفيه است؛ اما پنجرههاي فراواني دارد که روشنايي بيشتري را تأمين ميکند. اين شيوه– که «سنان» آن را در دو مسجد معروف استانبول نيز به کار گرفت - طراحي مساجد در سراسر ترکيه، سوريه، مصر، عربستان و شمال آفريقا را تحت تاثير خود قرار داد.
ايوان
در مساجد عهد عباسي در عراق، ايوان ـ تالار يا دالاني فراخ، قوسدار و دو بخشي - به هر طرف از طاقگانهاي اطراف صحن مسجد افزوده شد. ايوان ريشه در معماري ايران ساساني دارد.
معماري اسلامي
مقدمه
منظور از هنر و معماري اسلامي، همان هنر و معماري سرزمينهاي - خاورميانه، آفريقاي شمالي، هند شمالي و اسپانيا - است که از آغاز قرن هفتم ميلادي تحت حاکميت مسلمانان قرار گرفتند.
خاستگاهها و ويژگيها
اهميت تزيينات خوشنويسي و شکل مسجد، دو ويژگي اصلي هنر و معماري اسلامي هستند که عميقاً با ايمان اسلامي ارتباط دارند و در همان روزگار آغازين دين پيشرفت کردند. پيامبر [اسلام]، [حضرت] محمد، تاجري ثروتمند در مکه بود که در حدود 40 سالگي مجموعه عميقي از وحي را دريافت کرد و شروع به تبليغ دين جديدي نمود. اين وحيها که مسلمانان آنها را پيام الهي ميانگارند، در قرآن - کتاب مقدس مسلمانان - جمعآوري شده است. ميراث غني زباني و ادبيات عرب در احساس احترام عميق نسبت به قرآن نقش داشت. (1)
مرکزيت قرآن در فرهنگ اسلامي و جذابيت ويژه شکل خط عربي سبب شد از کلام نوشتاري، به ويژه آيات قرآني به عنوان کتيبههاي مساجد استفاده گردد و نيز تزيينات خطاطي و شيوههاي آن در تمام شاخههاي هنر اسلامي پيشرفت نمايد.
در سال 622 پس از ميلاد، همان سالي که مبدأ تاريخ اسلامي قرار گرفت، حضرت محمد به شهر يثرب - که بعداً مدينه نام گرفت، هجرت نمود. در آنجا جامعهاي از مومنان که در پيرامون خانه محمد به عبادت مشغول بودند، گردهم آمدند. نمازگزاران عادي جامعه جديد در اين مکان ساده، شکل مسجد را پايهگذاري کردند که عبارت بود از محوطهاي محصور و مستطيلي با آلونکهايي (خانههاي همسران [حضرت] محمد) که در طول يک ضلع آن قرار گرفته بودند و يک ايوان ناهموار (سايهباني که در اصل براي استفاده از سايه بوده است) که در يک طرف براي مسلمين فقيرتر در نظر گرفته شده بود. از اين رو، تقريباً تمام مساجد نقشه خانه [حضرت] محمد را تکرار ميکردند و عبارت بودند از يک محوطه محصور (صحن)، ساختماني در يک طرف براي نماز و طاقهايي قوسي (رواقها ) در اطراف محوطه.
اولين پيروان [حضرت] محمد[ص] که از شبه جزيره عربستان بودند در مقايسه با امپراطوريهايي که بعداً فتح کرده و ]سبکهاي هنري آن را[ به عنوان سرمشق خود گرفتند، هيچگونه سبک هنري بومي و مخصوص به خود نداشتند. با گسترش اسلام، متناسب با شرايط متفاوت اقليمي و مصالح در دسترس در فتوحات اسلامي و با جذب و اقتباس از شيوههاي هنرهاي بومي، انواع هنري آن باليدن گرفت و نقشهايي که در يک ناحيه باب بود، به زودي جهان بزرگ اسلام را فرا گرفت.
بنابراين هنر اسلامي از منابع فراواني گسترش يافته است. شيوههاي رومي، مسيحيت باستان و بيزانسي در معماري پيشين اسلامي مورد اقتباس قرار گرفت. تاثير هنر ساساني – هنر معماري و تزييني ايرانِ پيش از اسلام در دوران حکومت ساسانيان ـ بر هنر اسلاميبالاترين اهميت را داشت. شيوههاي آسياي مرکزي با تاخت و تازهاي تاتار و مغول به هنر اسلامي نفوذ کرد و هنر چيني تأثير تکوينگري بر نقاشي، سفالگري و پارچهبافي اسلامي گذاشت.
سير تاريخي
سير تحول هنر اسلامي - از قرن هفتم تا هجدهم ميلادي - را در سه دوره ميتوان طبقهبندي کرد. دوره شکلگيري هنر اسلامي، کمابيش با حاکميت اولين حاکمان اسلامي يا خلفاي بني اميه (661الي 750م) که اسلام را از دمشق در سوريه تا اسپانيا گسترش دادند، همزمان بود.
دوره مياني، عصر خلفاي عباسي (750م الي 1258م) که از بغداد در عراق خلافت اسلامي را بر عهده داشتند تا زمان استيلاي مغول را در بر ميگيرد.
دوران خلافت عباسي که در ترويج آموزش و فرهنگ پرآوازه است، تاريخ اسلامي درخشانترين است. در همين دوره مياني است که تأثير نماهاي هنر ايراني چشمگير شد.
از استيلاي مغول تا قرن هجدهم ميلادي را ميتوان براي سهولت، دوره پسين هنر اسلامي ناميد.
در اين دوره سبکهاي متمايز هنر در بخشهاي مختلف جهان اسلام قابل شناسايي است که با سلسلههاي گوناگون حاکمان ارتباط دارند.
سبکهاي گفته شده در اين مقاله در کنار هنر اموي و عباسي، هنرهاي ترکان سلجوقي که از اواسط قرن يازدهم ميلادي تا 1157م بر ايران حکم راندند، هنر ايلخانيان که مغول تبار بوده و شرق ايران را از از سال 1256م تا 11349 م در تسلط خود داشتند، هنر تيموريان که به عنوان بزرگترين حاميان فرهنگ ايراني از سال 1378م تا 1502م بر شرق ايران حکومت کردند و هنر صفويه که حاکمان تمامي ايران از سال 1502م تا1736م بودند را نيز شامل ميشود.
هنر، تحت حکمراني ترکان عثماني که ازسال 1299م تا 1922م حاکمان ترکيه بودند و در قرن 16م امپراطوري خود را تا مصر و سوريه گسترش دادند نيز شکوفا شد.
پيشتر در مصر (و سوريه)، سبکهاي خاصي [به وجود آمد که] با حکومت فاطميين (1171م-909م) و مماليک که سلطه خود را در1250 پي افکندند ارتباط داشت.
معماري
مسجد سليمانيه در سال 1550 در استامبول ساخته شد. معمار اين بنا که سنان نام داشت طرح خود را بر اساس کليساهاي بيزانسي و به گونهاي ويژه بر اساس اياصوفيه بنا نهاد.
گنبد بزرگ مرکزي که بر فراز يک چهار پر بنا شده، مشرف است بر فضاهايي مشابه که به وسيله نيمه گنبدهايي که خود، پشت بندِ گنبد اصلياند، طاق دار شدهاند. منارههاي مخروطي چهارگانه بالکن دار، ويژگي معماري مساجد بعدي است.
مراسم عبادي اندک و نسبتاً ساده آيين اسلامي باعث رشد يک معماري مذهبي منحصر به فرد شامل مسجد، محلي براي نماز و گردهمايي امت، و مدرسه مذهبي شد.
در ميان نماهاي گوناگون و شاخص معماري غير ديني اسلامي اماکن، کاروانسراها و شهرها داراي اهميتاند که با طرحريزي پيچيده خود بيانگر وجود دغدغهاي براي مسأله بسيار مهم دسترسي به آب و تأمين پناهگاهي در برابر گرما هستند.
آرامگاهها نوع سوم ساختمان هستند که در جهان اسلام اهميت دارند و هم به عنوان مرقدي حقيقي براي يک حاکم يا شخصيتي مقدس و هم به عنوان مظهري از قدرت سياسي ايفاي نقش ميکنند. تمام اين بناها چه ديني و چه غير ديني در بسياري از ويژگيها چه بنيادي و چه تزييني با يکديکر مشترک هستند.
مساجد
نمايه يک مسجد
مساجد متناسب با نماز مسلمانان طرحريزي شده و عموماً در اطراف محوطهاي سامان يافتهاند که يادآور حياط خانه محمد(ص) ميباشد، همان خانهاي که به عنوان اولين مسجد به کار رفت. مسمانان رو به سمتي که قبله ناميده شده و به طرف شهر مقدس مکه است نماز ميگذارند. محراب يا طاق نماز، قبله را نشان ميدهد. سالن اصلي نماز در طرف قبله مسجد واقع شده است. نمازگزاراني که با صداي مؤذن از فراز مناره به نماز فراخوانده شدهاند، ممکن است به خطبهاي که از منبري نزديک به محراب ارائه ميگردد گوش فرا دهند. مسجدي که تالاري گنبددار يا ايوان در هر طرف صحن آن دارد، ظاهر اين مسجد به گونهاي است که به عنوان مسجد چهار ايوان شناخته ميشود.
مسلمانان جهتي را که به سمت آن نماز ميخوانند قبله مينامند و پيامبر براي 2 سال نخستي که در مدينه بود به سمت اورشليم نماز گزارد. ايشان سپس وحياي را دريافت کرد مبني بر اين که قبله حقيقي در مکه واقع است که از آن پس تا کنون همين شهر قبله بوده است که در نحوه جهتگيري و سازماندهي خاص فضا در مساجد سرتاسر جهان شاخصي تعيينکننده بوده است. قبله به وسيله يک محراب تزييني يا طاق مشخص ميشود.
محراب
هنگامي که مسلمانان سوريه را در سال 636 فتح کردند، بسياري از کليساهاي باسيليک که به صورت متروکه رها شده بودند را به عنوان مسجد به کار گرفتند. کليساهاي باسيليک، ساختمانهايي طويل و سه قوسي با سقفي مرتفع و محرابي در انتهاي شرقي آن بودند. نمازگزاران نوين - مسلمانان - محراب را بر ديوار جنوبي قرار دادند و وروديهاي جديدي در ديوار شمالي تعبيه کرد تا نماز جماعت در عرض راهروهاي کليسا برپا گردد.
صحن
قبه الصخره، قديميترين بناي اسلامي موجود، در اورشليم بر فراز صخره مقدس واقع شده است، جايي که اعتقاد بر اين است که پيامبر [اسلام حضرت] محمد به آسمان صعود کرد. خليفه عبدالملک اين مسجد را در اواخر قرن هفتم ساخت. بنيان هشت ضلعي مسجد، فضايي مرکزي را در بر ميگيرد که گنبدي بر بالاي آن قرار دارد. تزيينات موزاييکي غنياي ديوارهاي بيروني را پوشانده است.
قبة الصخره در اورشليم يکي از قديميترين کارهاي معماري اسلامي برجاي مانده است. اين مسجد توسط عبدالملک، خليفه [اموي] ساخته و بين سالهاي 691و 692 تکميل شد. اين بنا به شکل هشتضلعي است و گنبدي طلايي بر فراز آن قرار گرفته است. سطح دروني و بيروني آن با مرمر و کاشيهاي سراميک لعابدار با الگوهاي معرقکاري تزيين شده است. قبة الصخره که در وسط صحني بزرگ، بر فراز صخره معبد قرار گرفته است يکي از مقدسترين اماکن در اورشليم به شمار ميآيد.
هنگامي که کليساي باسيليک با تعديلاتي که در آن صورت پذيرفته بود با صحني که در اضلاع خود دالانهاي طاقدار دارد ضميمه شود، تمام ويژگيهاي اساسي خانه پيامبر در مدينه را دارا است. مسجد الاقصي - اولين مسجد در اورشليم- (قبل از 670 م) به همين صورت از ايوان سلطنتي هرود که يک کليساي باسيليک ويران بود، اقتباس شد. در نمونههاي بعدي راهروهاي طولانيتري به انتهاي صحن اضافه گرديد - براي مثال در مسجد بزرگ قرطبه، قرنهاي هشتم تا دهم در اسپانيا - و هر گونه همانندي به کليساها با تاکيدي که بر انتهاهاي نوکتيز دارند از بين رفت. اين توسعهها پاسخي به رشد جمعيت بود، اما از جهتي روند توسعه متناظر است با ويژگي اساسي تمام هنرهاي اسلامي و آن تکرار پايانناپذير الگو و نقشهاست.
مناره
اين مناره حلزوني که روزگاري مؤذن از فراز آن مؤمنين را به نماز فرا ميخواند، تنها ويژگي بر جاي مانده از مسجد عظيم سامرا در عراق است که در زمان بناي آن (852-848) بزرگترين مسجد اسلامي در جهان به شمار ميرفت.
در زمان حيات پيامبر، در مدينه از پشتبام اذان گفته ميشد که تقليدي بود از شيوه يهود در دميدن در شافر (شاخ قوچ) يا مسيحيت قديم در به کارگيري يک تقهزن براي گرد هم آوردن عابدان. (2)
به نظر ميرسد منشأ پيدايش مناره، سنتي سوري باشد که گوشههاي ساختمان را با چهار برجک ميساختند. مناره برجي است در گوشه صحن مسجد - يا مانند مسجد سامرا در خارج از مسجد - که بعد از حيات [حضرت] محمد (ص ) اذان گفتن از فراز آن سنت گشت. مسجد اموي يا مسجد جامع در دمشق (15-705) که به دور يک کليساي باسيليک ساخته شد، بهترين نمونه به جا مانده از يک مسجد صحندار قديمي با يک مناره است. در بناهاي بعدي حرم يا نمازخانه، يک گنبد، محراب اصلي را از چهار محراب موجود روي ديوار قبله مشخص مينمود.
گنبد
گنبد به عنوان ويژگي عمده سراسر معماري اسلامي، ريشه در معماري ساساني و مسيحي قديم دارد. قديميترين مسجد بر جاي مانده - قبه الصخره (اواخر قرن هفتم) در اورشليم - يکي از بناهاي بزرگ مذهبي در جهان است و محلي است که [حضرت] محمد (ص) بنا به روايات از آنجا به آسمان معراج کرد. اين مسجد داراي گنبدي بر بالاي استوانهاي طبل مانند و نيز داراي طرح و پلاني مدور و حلقوي و نيز دو راهرو سرپوشيده يا دهليز ميباشد. طرح اين بنا از معماري رومي اقتباس شده است که ممکن است در رقابت با کليساي «آرامگاه مقدس» که آن هم در اورشليم قرار دارد، بنا شده است. از اين رو قبة الصخره با طرح بنيادي مسجد سازگاري ندارد. گنبد آن طلاکاري شده و بقيه سطوح دروني و بيروني آن تماماً با موزاييک رنگارنگ سراميکي پوشانده شده است.
در برههاي که اسلام گسترش مييافت، تأثير مردمان ترکتبار [بر هنر اسلامي] به گونهاي فزاينده احساس ميشد. به همين خاطر آرامگاه بنا شده در آغاز قرن دهم براي حاکم بخارا در آسياي مرکزي (خاستگاه سلسله سلجوقي) اهميت ساختماني دارد. اين بناي آجري مربع شکل داراي گنبدي است که به جاي قرار گرفتن بر لچکهاي کروي (تاق ضربيهايي با بخشهاي مثلثي قوسدار [که معمولاً گنبدها بر آنها واقع ميگردد]) که در عالم بيزانس معمول بود، بر سکنجها (تاقبنديهاي کوچک که گوشههاي اين مربع را به هم پيوند ميدهند) قرار گرفته است. بناي سکنجها از ايران ساساني سرچشمه گرفته است. آنها بسيار سادهتر از لچکهاي کرويساخته ميشوند، به همين خاطر اين تدبير به گسترش مساجد و آرامگاهها و ديگر سازههاي قبهدار در سراسر جهان اسلام انجاميد.
مساجد ساخته شده تحت سلطه عثمانيها، ميراث بيزانسي ترکيه را منعکس ميکرد. مسجد بزرگ سليمانيه (1574-1569) که آن را معمار بزرگ ترک «سنان» در «اديرنه» ترکيه ساخت، گنبدي بسيار بزرگ دارد که با گنبدهاي مشابه و با نيمه گنبدهايي احاطه شده است. درست به همان ترتيبي که در مسجد «اياصوفيه» - کليسايي بيزانسي که بعداً به مسجد تغيير هويت پيدا کرد - در استانبول ترکيه وجود دارد. اگر چه مسجد اديرنه از نظر وسعت نيز مانند مسجد اياصوفيه است؛ اما پنجرههاي فراواني دارد که روشنايي بيشتري را تأمين ميکند. اين شيوه– که «سنان» آن را در دو مسجد معروف استانبول نيز به کار گرفت - طراحي مساجد در سراسر ترکيه، سوريه، مصر، عربستان و شمال آفريقا را تحت تاثير خود قرار داد.
ايوان
در مساجد عهد عباسي در عراق، ايوان ـ تالار يا دالاني فراخ، قوسدار و دو بخشي - به هر طرف از طاقگانهاي اطراف صحن مسجد افزوده شد. ايوان ريشه در معماري ايران ساساني دارد.