بخشی از مقاله


مقدمه
طبق آمار سازمان جهاني بهداشت در سال 1999 چهل ميليون كودك صفر تا چهار ساله در سراسر جهان در معرفي انواع كودك آزاريها قرار گرفته اند . كودك آزاري(child abuse) رفتاري است كه در آن كودك مورد انواع آزارهاي جسمي ، جنسي ، بي توجهي و سوء استفاده هاي عاطفي قرار مي گيرد . كودك آزاري آسيب اجتماعي است و به عنوان يكي از اولويتهاي مسائل اجتماعي و بهداشتي درماني در كشورهاي مختلف جهان مطرح است . آمارهاي مختلف حتي در كشورهاي پيشرفته بيشتر تخميني است و موارد واقعي هميشه بيشتر از آمارهاي رسمي است زيرا كودك آزاري از هر نوع (جسمي، جنسي، بي توجهي و غفلت عاطفي) در جوامع مختلف مذموم است و در بسياري از كشورها جرم تلقي شده و براي مرتكب آن عواقب قانوني وجود دارد .


تعريف كودك
كودك به كسي اتلاق مي شود كه كمتر از هجده سال سن داشته باشد . اين تعريف با عنايت به تناقضهاي موجود در قوانين و مقررات ايران در مورد سن طفل و فرد بالغ انتخاب شده است . خاطر نشان مي سازد كه در قوانين جاري سن تكليف براي دختران 9 سال تمام و براي پسران 15 سال تمام مي باشد . از سوي ديگر ، حداقل سن براي شركت در فعاليتهاي سياسي – اجتماعي از جمله راي دادن شانزده سال در نظر گرفته شده است.

تعريف كودك آزاري
كودك آزاري طبق تعريف سازمان بهداشت جهاني عبارت است از :
آسيب يا تهديد سلامت جسم و روان و يا سعادت و رفاه و بهزيستي كودك به دست والدين يا افرادي كه نسبت به او مسئول هستند (آقابيگلولي،14:1380)
اما در اصطلاح متخصصين امر ، هر گونه آسيب جسمي يا رواني و سوء استفاده جنسي يا بهره كشي و عدم رسيدگي به نيازهاي اساسي افراد زير 18 سال توسط افراد ديگر ، كودك آزاري تلقي مي شود . اگرچه در اين تعريف تلاش شده تا همه وجوه و ابعاد آزار كودكان توضيح داده شده شود اما در هر حال بسياري از مفاهيم مندرج در آن ، ممكن است در بين

صاحب نظران اختلاف برانگيز باشد. در واقع ، تعاريف متعددي از آزار و خشونت با توجه به اهداف و كاربردهاي متنوع آن ارائه شده است . چنانچه انجمن روانپزشكي آمريكا در چهارمين دفترچه راهنماي تشخيص و آماري اختلالات رواني(1994) در فصلي تحت عنوان ساير شرايطي كه ممكن است مورد توجه باليني قرار گيرد كودك آزاري را مشتمل بر آزار جسمي و جنسي ، بي توجهي به كودك آزار عاطفي مي داند( مدني 20:1383) .


در هر حال ، كودك آزاري طيف وسيعي از رفتارهاي آسيب رسان ، از قبيل عدم برآوردن نيازهاي اوليه كودك ، غفلت از مراقبت هاي بهداشتي ، فقدان رشد كافي ، تنبيه و بد رفتاري فيزيكي ، سوء استفاده جنسي و سوء رفتار هيجاني و آزار رواني را شامل
مي شود (موسوي بجنوردي ،41:1386)
انواع كودك آزاري
الف)كودك آزاري جسمي
كودكي كه يكبار يا به دفعات مورد ضرب و شتم ، آزار و شكنجه قرار مي گيرد، كه عبارت است از حمله فيزيكي كه به كودك به طوري كه مي تواند موجب درد ، بريدگي ، كبودي ، شكستگي استخواني و ساير جراحات و يا حتي مرگ كودك گردد .
اشكال مختلف كودك آزاري جسمي شامل : شلاق زدن ، بستن كودك ، كوبيدن به ديوار ، سوزاندن با آب جوش يا مايعات داغ و تكان دادن شديد مي باشد . حدود كودك آزاري از محروم ساختن كودك از غذا ، لباس ، سرپناه و محبت پدر و مادر تا مواردي كه در آن كودكان از نظر جسمي توسط يك فرد بالغ مورد آزار و بدرفتاري قرار
مي گيرد كه آشكارا به صدمه ديدن و غالبا مرگ آنان منجر مي شود گسترده است . قانون حمايت از كودك مصوب 1988 آزار بدني را چنين تعريف مي كند . آسيب ديدن و صدمه ديدگي كودك زير 18 سال توسط والدين يا سرپرست بلافصل وي كه مسئول رفاه و آسايش اوست . به طوري كه سلامت و ايمني كودك طبق قوانين تدوين شده بوسيله وزارت بهداشت و خدمات اضافي به خطر افتاده است (آبروشن،90:1384)


ب) كودك آزاري جنسي
بكارگيري، استفاده و واداشتن كودك به درگير شدن با هر گونه رفتار روشن جنسي يا نمايش رفتارهاي جنسي ، تجاوز تماس جنسي، فحشا و هرگونه بهره برداري از كودكان جهت كسب لذايذ و ارضاء ميل جنسي مي باشد . سوء استفاده جنسي از كودكان ظالمانه ترين واهانت آميزترين تجربه انساني است . موضوع سوء استفاده جنسي كودكان توسط بزرگسالان در طول تاريخ بشر همواره مطرح بوده است . در اين بين ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي نقش تعيين كننده اي در پذيرش يا نپذيرفتن اين پديده داشته اند (آقابيگلويي14:1380)


تجاوز به خلوت كودك نيز سوء استفاده جنسي از اوست كه از جمله دزدانه نگاه كردن به هنگام تعويض لباس يا حمام است . در اين شرايط در حالي كه هيچ كدام از اين رفتارها در تعريف رسمي سوء استفاده جنسي قرار نمي گيرد ، قربانيان اغلب احساس تجاوز
مي كنند و از بسيار از نشانه هاي روان شناسي مشابه قربانيان زناني با محارم رنج مي برند .(آبروشن91:1384)
ج) كودك آزاري عاطفي


هر گونه رفتار نامناسبي كه بر عملكرد رفتاري ، شناختي ، عاطفي و جسمي كودك تاثير منفي داشته باشد همانند آزارهاي كلامي و غيركلامي ، سرزنش يا تحقير، ناسزاگفتن، مسخره كردن ، دست انداختن ، مقررات و كنترل شديد و نامعقول ، ترساندن مكرر كودك از تنبيه سخت بدني ، انتظارات و برخوردهاي نامتناسب با سن كودك ، به خدمت گرفتن كودك در جهت ارضاء نيازهاي عاطفي خود و پاسخ هاي رفتاري غيرقابل پيش بيني والدين كه باعث بي ثباتي و دگرگوني شناختي كودك مي شود .


آزارهاي عاطفي گرچه برخلاف آزارهاي جسماني اثري قابل رويت بر جسم كودك بر جاي نمي گذارد اما آثار آن ها به مراتب عميق تر و فاجعه آميزبار است و تا آخر عمر بر روح و روان فرد باقي خواهد ماند . پدر و مادري كه دائما فرزند خود را تحقير و سرزش مي كنند و در مقام انتقاد از او بر مي آيند وي را با همسالانش مقايسه مي كنند والديني كه براي فرزند خود مقررات و كنترل هاي شديد در نظر مي گيرند كساني كه انتظارات بيش از حد كودك خود دارند و از او مي خوانند . مانند يك بزرگسال رفتار كند همگي كودك خود را در معرفي فشارهاي روحي و رواني شديد قرار مي دهند (آبروشن91:1384)


د)كودك آزاري ناشي از غفلت و مسامعه
عبارت است از عدم مراقبت و علاقمندي به كودك شامل محروميت از نيازهاي اساسي همانند غذا، پوشاك و محروميت از اقداماتي كه جهت رشد طبيعي و نمو كودك نيازهست و يا كودك را در معرفي خطر قرار دادن مي باشد . مسامعه يا غفلت بصورت عدم مراقبت كافي جسماني بهداشتي و عدم تامين نيازهاي روحي ، هيجاني و آموزش كودك، ترك طفل و به حال خود رها كردن كودك ، فقدان محبت كافي ، صحبت نكردن با كودك ، عدم رسيدگي به وضعيت تحصيلي و بي توجهي به ترك مدرسه و نيز كودك را در معرض خطراتي چون سرما و گرما قرار دادن مي باشد . به طور كلي ناتواني يا غافل ماندن والدين از توجه و رسيدگي به نيازهاي هيجاني و عاطفي كودك مسامعه عاطفي ناميده مي شود .
همچنين غفلت يا مسامعه ممكن است در خصوص عوامل جسمي و عدم رسيدگي به وضعيت تغذيه و بهداشت كودك باشد . خصوصيات بارز غفلت فيزيكي شامل علائم كمبود تغذيه اي همانند عفونتهاي پوستي و درماتيت هاي ادراري قنداق بچه ، علائم كمبود ويتاميني بصورت بيماري بلاگرا و بري بري مي باشد .


مسامحه و سهل انگاري معمولا همراه با گرسنگي شديد ديده مي شود در اين حالت عموما كودك بيش از 40 درصد وزن خود را از دست مي دهد و دچار اختلال تغذيه اي پروتئيني از نوع مرسموس يا كواشيوركور مي شود بر اساس قانون در كشورهاي توسعه يافته سهل انگاري والدين تخلف است و تحت پيگرد قانوني قرار مي گيرند(آقابيگلولي16:1380)
هـ) كودك آزاري تجاري
1- به منظور اعمال منافي عفت
اطفال به صورت مختلف مورد سوء استفاده جنسي قرار مي گيرند.تجاوز به حقوق كودك به صورت مشاهده صورت بچه ، ارتباط جنسي در وسايل سمعي و بصري، تلويزيون، اينترنت و سينما داراي اشكال مختلف مي باشند . زودرس شدن بلوغ و تمايلات جنسي ، رابطه اي نامشروع با محارم ، بيماري روحي و اختلالات رواني ثمره تحميل اين شرايط بر اطفال به ويژه

دختران نوجوان مي باشد . برخي از اعمال پيش گفته از قديم الايام وجود داشته است ولي مشكل جديدي از استثمار و بردگي جنسي نسبت به نوجوانان به ويژه دختران در سالهاي اخير به وجود آمده كه نگراني شديد جوامع بين المللي را برانگيخته است .امروز قاچاق زنان و كودكان براي فحشا و خود فروشي يكي از سودآورترين تجارت بعد از قاچاق مواد مخدر مي باشد . برآوردها حاكي است كه سالانه هفت ميليارد دلار سود حاصله از قاچاق 4 ميليون نفر زنان و اطفال درجهان مي باشد . روش قاچاق گاهي به صورت آدم ربايي، گاهي تهديد

والدين دختران و بعضا با خريد آنان از والدين مي باشد . سن اين بردگان نوين دنياي مورنيسم بين 12 الي 18 سال در نوسان است . طبق آمار سازمان امنيت و همكاري اروپا در حال حاضر 100 زن اوكرايني در مراكز فحشاي اروپاي غربي كار مي كنند و سالانه بين 700 هزار تا دو ميليون نفر زن و كودك قرباني برده داري دنياي امروز مي باشند . به هر كيفيت فقدان كار مناسب دركشورها ، ناكافي بودن درآمد ، پايين بودن درآمدسرانه ، اعتياد والدين از عوامل بروز و ظهور اين تجارت سياه و برده داري نوين گرديده كه قربنانيان سيه روز آن را دختران و كودكان بي پناه تشكيل مي دهند ( نجفي توانا74:1384)


2- به قصد تجارت اعضاء بدن
موضوع كودك آزاري از نظر پزشكي زماني مطرح مي شود كه مسائل بهداشتي يا درماني بودن كنترل و مراقبت صحيح انجام مي شود . موضوع كودك آزاري ناشي از مراقبتهاي پزشكي ، موضوع بسيار داغ و پرسروصدايي است كه تبعات قانوني زيادي را در بردارد .فراهم نياوردن يا اجازه ندادن والدين به انجام درمان هاي طبي لازم بر پايه عقايد مذهبي ، يكي از مواردي است كه اين امر به درك غلط يابي مبالاتي استوار است . كودك آزاري ناشي از پزشكي به اشكال مختلف نيز ظاهر مي شود .


قاچاق اعضاي بدن كودكان و امتحان داروهاي جديد پزشكي روي كودكان بي سرپرست شبانه روزي ها از جمله مواردي است كه خبرگزاري ها هر از چند گاهي اخباري را در اين زمينه مخابره مي كنند . بر پايه يك خبر كه در ماه مي 1997 به نقل از يك خبرگزاري غربي در روزنامه ها منتشر شد پژوهشگران غربي با مردم فقير كشورهاي آفريقايي مانند موشهاي آزمايشگاهي رفتار مي كنند و داروهاي تاييد نشده بيماري ايدز را روي زنان بارداري فاقد ويروس ايدز مشاهده مي كنند . اين خبر مي افزايد : به د ليل كارا نبودن اين قبيل داروها ، ويروس ايدز از مادر به نوزاد انتقال يافته و صدها كودك آفريقايي به همين دليل جان خود را از دست خواهند داد. كودكان از سنين نوزادي تا جواني موضوع جرايم گوناگون قرار دارند .

سرقت نوزادان و فروش آنها در بودن اطفال براي فروش اعضاء مختلف بدن آنان مانند كليه ، قلب وغيره از جرايمي هستند كه كودكان معصوم ، قربانيان آن به شمار مي روند و متاسفانه اين شرايط در كشورهاي عقب مانده و جهان سوم به نسبت از ممالك پيشرفته كه در آن قوانين جهت حمايت از كودكان و بهره كشي از آنان به حداقل ممكن مي رسد اسف بارتر است.(پورناجي72:1378)

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید