تحلیل برنامه ریزی استراتژیک به عنوان ابزار مدیریتی برای کمک به سازمان ها

برنامه ریزي استراتژیک:

برنامه ریزي استراتژیک، ابزار مدیریتی توانمندي است که براي کمک به سازمان ها طراحی می شود تـا آنهـا بـه صـورت رقابتی خود را با تغییرات پیش بینی شده محیط تطبیق دهنــدخصوصاً،. فرایند برنامه ریزي استراتژیک یک نگرش و تجزیه و تحلیلی از سازمان و محیط مربوط به آن ارائه می کند - شرایط فعلی شرکت را تـــــوضیح می دهد و عوامل کلیدي مـوثر بـر موفقیت آن را شناسایی می کند. ب9م برنامه ریزي استراتژیک فرایند تغییر سازمانی مستمر و پیچیده اي است و به این مسئله توجه دارد که جهان بعداز 5 الی 10 سال چه تفاوتهایی با اکنون خواهد داشت. درصدد خلق آینده سازمان برمبناي آن چیـزي است که احتمال می رود در آینده ایجاد شود. ب11م

 مدل کارت امتیازي متوازن :

یک سازمان استراتژي محور براي مدیریت بر یک استراتژي بزرگ، به چیزي بیش از استفاده از تعیین استراتژي هاي واحدهاي کسب و کارش نیاز دارد. براي حداکثر ساختن اثربخشی، استراتژي ها و معیارهاي ارزیابی همه این واحدها می بایست همسو گردیده و به یکدیگر مرتبط شوند. این اتصالات به عنوان معماري استراتژیک سازمان تلقی می شود. یک استراتژي برجسته در سطح کلان شرکت عبارت است از یک سیستم به دقت ساخته شده از اجزاي به هم وابسته. این همسویی به وسیله مشارکت دارائیها، مهارتها و قابلیتهاي خاص آن به وجود می آید. هم افزایی از تعامل عالی بین واحدها حاصل می شود که باید به صورت صریح در استراتژي ها دیده شود. فراتر از همسویی واحدهاي کسب و کاري که محصولات و خدمات خود را به مشتریان بیرونی می فروشند، سازمانها می توانند ازطریق همسو کردن واحدهاي داخلی خود که خدمات مشترك عرضه می کنند هم افزایی ایجاد کنند. چالشی که وجود دارد این است که خدماتی که به طور متمرکز عرضه می شود، پاسخگوي استراتژي ها و نیازهاي واحدهاي کسب و کاري که باید موردپشتیبانی قرار گیرند ، باشد. مدل ارزیابی متوازن براي واحدهاي خدمات مشترك فرصت یکپارچگی و هم افزایی را تعریف کرده و آن را به وجود می آورند. این مدل نشان می دهد که چگونه این سازمانها ارزش آفرینی می کنند. مدل کارت امتیازي متوازن توجه خود را علاوه بر دارائیهاي مشهود به دارائیهاي نامشهود نیز معطوف کرده و در نهایت استراتژیهاي سازمان را در چهار حوزه مالی، مشتري، فرآیندهاي داخلی و رشد ویادگیري طبقه بندي می شود.