بخشی از مقاله

 

الف: موانع طبيعي رشد

1- وجود كويرها و شورزارها

به علت وجود لايه هاي ژيپس و نمك در نزديكي سطح زمين بخصوص در قسمت شمال غرب اين منطقه باعث بوجود آمدن شورزارها و كويرهاي محدود مي شود كه اين خود يك عامل منفي در جهت محدود كردن گسترش شهر در اين قسمت مي گردد.

2- سيلاب هاي متمادي

بعلت موقعيت ژئو مورفولوژي اين شهر كه بعلت قرار گرفتن در روي مخروط افكنه بزرگ شيب منطقه طوري است كه با كمترين ريزش باران باعث جاري شدن سيلاب ها مي گردد كه از قديم الايام يكي از مهمترين عوامل مخرب اين شهر بوده است بطوريكه اين شهر از زمان هخامنشيان تاكنون سه بار دستخوش سيل قرار گرفته كه كلاً باعث جابجائي محل اصلي شهر گرديده و در مورد چهارم اين شهر در محل فعلي قرار گرفته است. بطوريكه گفته مي شود در حوالي اين شهر نيز محلي به نام شهر سبا قرار داشته كه بر اثر سيل تخريب گرديده كه هم اكنون نيز با وجود اينكه خاك و خار و جلگه اي بي آباد از آن چيز بي مشهود نيست به نام «راسته بازار» معروف است. همچنين اثرات سيل را در سال 1365 شاهد بوديم كه موجب خسارات فراوان در كل شهرستان مورد نظر و تخريب كامل يكي از محلات قديمي و با سابقه شهر گرديد (محله سادات)

3- خشكسالي

يكي ديگر از عوامل منفي در محدود كردن رشد شهر در اين ناحيه خشكسالي هاي متمادي خصوصاً گريبانگير مردم اين منطقه است كه خود باعث محدود شدن فعاليت هاي اقتصادي و در نتيجه ركود سرمايه گذاري در اموري كه باعث رشد و توسعه و ترقي شهر مي گردد مي باشد.

4- وجود كوه ها

قرار گرفتن كوه هاي بلند در سه طرف شهر ني ريز كه بطور ممتد و زنجيره وار در شمال- جنوب و مشرق وجود دارند خود نيز در آينده باعث عدم گسترش شهر و شهرنشيني به اين سه قسمت و در اين سه جهت مي گردد.

5- وجود درياچه هاي شور

وجود درياچه بختگان در سمت شمال غرب اين منطقه علاوه بر اينكه زمين هاي ساحلي را بعلت شور بودن غيرقابل استفاده مي كند خود وجود درياچه نيز عاملي در محدود كننده در امر گسترش شهر در آينده مي گردد.


ب: موانع انساني رشد شهر ني ريز

1- عدم برنامه ريزي صحيح از طرف اولياء شهر

از قديم الايام تاكنون اين شهرستان با وجود اينكه بزرگان و علماء و متخصصين فراواني را در رشته متنوع علوم به جامعه تحويل داده است اما هميشه خود از داشتن مسئولين دلسوز كه با يك برنامه ريزي شهري صحيح بتوانند در امر گسترش صحيح و عاقلانه عمل نمايد محروم بوده و يا اينكه تعداد آنها انگشت شمار بوده است بنابراين همين عامل (عدم برنامه ريزي صحيح) عوامل منفي ديگري را ايجاد خواهد كرد و خسارات جبران ناپذيري را به ارمغان خواهد آورد.

2- عدم تفاهم مردم

مردم شهر ني ريز برخلاف ديگر شهرهاي اطراف خود هميشه از اختلاف و چندگانگي رنج مي برده است و همين عامل نيز يكي از عوامل مؤثر در ركود و عقب ماندن و درجا زدن اقتصاد و زندگ يو فرهنگ شهري در اين محدوده گرديده است.

تأمين آب در محلات قديمي شهر

محلات ني ريز قديم كه بصورت مجزا و پراكنده بدور هسته اصلي و مركزيت شهر قرار داشته شكل گيري و نحوه قرار گيري آنان بيشتر تحت تأثير زمين و خاك كشاورزي منطقه بوده است. چرا كه با توجه به شيب عمومي منطقه كه از شرق به غرب است و جريان قنوات تمام سطح زمين ها زراعي را در برمي گرفت بنابراين اثر چنداني در نحوه قرارگيري اين محلات نداشته است كه براي اثبات اين سخن نحوه تأمين آب آشاميدني و قابل مصرف محلات قديم را در ذيل مي اوريم:

بطور كلي بعلت عدم وجود يك جريان دائمي آب در محلات براي جبران اين نقيصه هر خانه اي براي خود داراي يك بركه كوچك (آب انبار) مي باشد كه در شب هنگام وقتي كه جريان آب قنوات تميز مي شد آنها را پر از آب مي كرده اند. اما براي مصرف عمومي و بخصوص براي فصول گرم سال نيز از آب انبارهاي بزرگ كه كلاً تعداد آنها به 3 عدد مي رسيد استفاده مي نمودند كه نحوه كار بدين صورت بوده كه در شب هاي زمستان و يخبندان آب سرد را وارد مخازن بزرگ اين آب انبارها مي كرده و روي آن مي بستند و مقداري نمك هم درون آن مي ريخته اند كه اين انبارهاي بزرگ «بركه شير» مي گفته اند و داراي چندينپله مي بوده است و در تابستان از آب سرد آن استفاده مي كرده اند.

مهمترين آب انبارهاي زرگ عبارتند از:

1- آب انبار شير حاج عبدالكريم (محله زيركان)

2- آب انبار شير حنان (روبروي باغ سروي)

3- آب انبار شير محله (كوي سجاد)

علاوه بر اين آب انبارهاي عمومي و خصوصي بعضي از مردم نيز در خانه هاي خود اقدام به حفر چاه هاي عميق و نيمه عميق حدوداً 20 الي 30 متري كرده و به آب مي رسيدند كه براي مصارف داخلي از آن استفاده مي كرده اند.

جغرافياي تاريخي

با توجه به اسناد معتبر موجود ني ريز يكي از كهن ترين شهرستان هاي استان فارس و با سوابق كهن و تاريخي مي باشد همانطور كه در بحث علت وجودي ني ريز در بحث جغرافياي شهري اشاره شد منطقه اي كه در حال حاضر بنام ني ريز معروف گرديده در دوران داريوش كبير از شهرهاي آباد و پرجمعيت فارس بوده است و به استناد لوحه هاي سنگي كه بر اثر كاوش هاي علمي از تخت جمشيد بدست آمده (كتيبه مذبور به خط ميخي نقد شده) در زمان هخامنشيان (داريوش كبير) ناي زي (كارگاه اسلحه سازي) ناميده مي شده چه در آن دوره بيش از 700 كارگاه نيزه و شمشير و زره سازي در آن وجود داشته و در واقع اسلحه خانه داريوش كبير بوده است و آثار باقي مانده در يكي از محلات قديمي شهر ني ريز بنام شاد خانه كه در اصل شاز خانه به معناي (تيزگر خانه) بوده مؤيد اين قول است و هنوز قطعات پولادين كه به نام پولاد شادخانه بدست آمده در نوع خود كم نظير مي باشد.

آنچه مسلم است ني ريز داراي سوابق كهن است كه در هزاران سال قبل شهري پرجمعيت بوده خصوصاً به خاطر معادن آهن و پولادي كه در گوشه و كنار آن وجود داشته است هم اكنون آثار و علائمي كه حاكي از كارگاه هاي رزه سازي و نيزه و تيرسازي بوده خصوصاً د رمحلات شادخانه و اطراف تپه سنگي قلات خواجه خضر ديده مي شود و ساختمان هاي مستحكم در آبرو دومسيل رودخانه گاو چاهي مشاهده مي گردد كه مؤيد اين ادعاست و نيز در اطراف و جوانب تپه هاي پايين شهر تپه هاي خاكي وجود دارد و معلوم مي شود كه اين ساختمان هاي گلي و خاكي بوده كه به مرور زمان حصار و جدارهاي آن ها دستخوش عوارض جوي و برف و باران گرديده و به احتمال چنانچه از اين تپه ها خاك برداري شود صدق اين مدعا ثابت خواهد شد گفته مي شود كه اين حوالي بقاياي شهري است كه به شهر سبا معروف بوده و در حال حاضر هم با وجود اينكه جز خاك و خار و جلگه اي بي آبادي از آن چيزي مشاهده نمي گردد به راسته بازار معروف است.

ضمناً با يد به اين نكته توجه نمود كه ني ريز ساليان دراز كه دامنه آن تا اواخر سلطنت قاجار كشيده مي شود پيوسته مورد تهاجم و يورش جاه طلباني بوده كه براي جلب منافع و استحكام مقام خود مرتباً آتش نفاق را در محل دامن مي زد تا بدان وسيله به مقاصد خود نائل شود و اين اختلاف بيشتر از ناحيه فئودالها و قدرت هاي منطقه اي ناشي مي شده كه با يكديگر نيز همبستگي و قرابت نزديك داشته اند ولي به منظور نيل به مراد خويش با يكديگر گلاويز مي شده اند و از قتل و غارت اموال طرف متخاصم نيز مضيقه نمي ورزيده اند. عامل ديگر سرشناسان و خوانين مناطق كوهستاني داراب از قبيل بنايگان و لايدنگو و لاي گرد و شكرويه مي باشد و آنها نيز گاهگاهي به اين منطقه يوروش برده و به غارت و چپاول مردم دست مي زدند.

همانطور كه بيان گرديد ني ريز يكي از شهرهاي قديمي فارسي محسوب مي گردد و از جمله دلائل و آمار بسيار ارزنده شهر مذكور مسجد بسيار زيبا و قديمي مي باشد كه به طور مختصر به آن اشاره مي شود.

مسجد جامع كبير

اين مسجد بسيار زيبا براي اولين بار توسط آندره گدار مدير كل سابق باستان شناسي ايران مورد بررسي قرار گرفت و كتيبه هاي محراب آن خوانده و در كتاب آثار نشر ايران مطالبي راجع به اين مسجد درج گرديده است و چنين توضيح داده شده كه ايوان اصلي مسجد به شيوه بناهاي ابواندار عصر بنا گشته و بقيه قسمت هاي بناي فعلي مسجد بتدريج در قرون متمادي ساخته شده است. قديمي ترين قسمت مسجد ايواني است كه در قسمت جنوبي مسجد مشاهده مي شود بناهاي پيرامون آن الحاقي است. ايوان مسجد داراي طاقي گهواره اي بود و ضلع پيشين ايوان سرتاسر باز و ضلع عقب ايوان را ديوار ضخيمي مسدود مي كند كه محراب قديمي در همين ديوار است.

اضلاع شرقي و غربي هر يك داراي پنج طاق هاي عميق است كه فعلاً از صورت طاق هائي خارج گرديده است. تاريخ هاي تعميرات و تغييرات ايوان بر سردر و ورودي و قديمي ترين تاريخ ها در محراب ايران بچشم مي خورد. قديمي ترين تاريخي كه در مسجد جامع ني ريز به چشم مي خورد 363 سال بناي محراب و ايوان جنوبي است ولي امكان دارد تاريخ قديمي تر از آن نيز در مسجد وجود داشته كه از ميان رفته، لازم به تذكر است كه محراب مسجد داراي تاريخ هاي متعددي مي باشد. كتيبه هاي محراب مذكور از نمونه هاي جالب گچ بري محسوب مي شود، حاشيه اي از گچ بري و كتيبه اي به خط ثلث بر دو محراب نصب شده كه اسامي 12 امام را با خط زيبائي خاصي بر دور آن گچ بري نموده اند. محراب داراي گچ بري هاي بسيار زيباست و آيات قرآن به خط كوفي و در بين تزئينات گچ بري ديده مي شود اين كتيبه مربوط به تعميراتي است كه در دوره شاه طهماسب صفوي در مسجد صورت گرفته است.

بر پيشان يقوس محراب با خط ثلث چنين نوشته شده است: « لا اله الا الله الملك الحق المبين محمد الرسول الله الصادق» تاريخ هاي محراب كه در بالا از آن سخن بميان آمد به ادوار زيرين تعلق دارند. تاريخ 363 مربوط به تعميراتي است كه در دوره عضدالدوله ديلمي در مسجد مذكور انجام شده است و تاريخ 460 مذكور مربوط به تعميرات در دوره سلجوقيان زمان سلطنت ايل ارسلان سلجوقي است. تاريخ 560 مربوط مي شود به تعميرات مسجد در دوره خوارزمشاهيان و در زمان سلطنت ايل ارسلان خوارزمشاهي در سمت چپ ديوار محراب نيز كتيبه ها گچ بري شده قرار دارد. بر پيشاني درب ورودي مسجد نيز سه كتيبه مربوط به تعميرات مسجد باقي است كه تاريخ يكي از آنها 300 هجري مربوط به تعميرات دوره قاجاريه مي باشد.


مقدمه اي بر جغرافياي شهري

جغرافياي شهري در حال حاضر يكي از مباحث عمده و خيلي مهم جغرافياي انساني را تشكيل مي دهد. مطالعه مراحل پيدايش و تكامل شهرها و علل آن امروزه براي ما اهميت بسزائي دارد زيرا علاوه بر شناسايي شهرهاي ايران از ديرباز تاكنون، امروزه مسئله توسعه شهر و نفوذ و گسترش آن در قديم ترين معيشت هاي ديگر و تحت الشعاع قرار دادن آن ها و مسائلي از قبيل افزايش درجه شهرنشيني، مهاجرپذيري و مشكلات حادي از قبيل ايجاد تسهيلات رفاهي، خدماتي، آموزشي، مسكن و لزوم برنامه ريزي هاي اقتصادي را بوجود مي آورد.

بنابراين با توجه به مطالب فوق از آنجائي كه فقر منابع اطلاعاتي دقيق بخصوص در مورد شهرهاي ايران و خصوصاً در نواحي عقب افتاده و كمتر توجه شده، كاملاً ملموس مي باشد. بنابراين سعي شد كه مطالعه اي بخواهد در اين زمينه صورت گيرد از همين مناطق باشد بنابراين از آنجائي كه اين شهر (ني ريز) يكي از قديم ترين شهرهاي ايران مي باشد گردآورنده سعي كرده است در اين زمينه قدمي هر چند كوتاه و مسيري هر چند مبهم و نااستادانه را بردارد شايد كه اين عمل جرقه اي باشد براي فعاليت ديگر عزيزان استاد و محققين و كاردانان اين شهرستان.

اگر به نقشه هاي توپوگرافي و طبيعي اين منطقه دقيق شويم خواهيم ديد كه:

اين شهرستان (ني ريز) يكي از دشت هاي ميانكوهي است كه در مسير سلسله جبال زاگرس قرار گرفته است كه شهر ني ريز از سه جهت شمال، شرق، غرب به كوه ها محدود مي شود و از طرف غرب با شيبي ملايم به درياچه بختگان و نمكزارهاي اطراف آن منتهي مي گردد.

همچنين دو عامل طبيعي ديگر نيز در آن به چشم مي خورد:

1- دو درياچه بختگان (ني ريز) و درياچه طشك

2- كوير قطرويه

كه هر دو حوضه آبگير مسيلهاي مختلف و جاري از كوهسارها مي باشند كه مهمترين اين مسيلها رودخانه كر مي باشد كه به درياچه بختگان مي ريزد كه از كوههاي اردكان و اقليد سرچشمه مي گيرد.

آب اين دو درياچه شور و غيرقابل استفاده مي باشد و در بعضي از سال ها كه ريزش هاي جوي كم و محدود باشد در فصول خشك سال خشك و به كوير نمكي بيشتر شباهت دارند اما در سال هاي پر باران پروسعت و پرآب مي گردند.

همچنين كوير قطرويه كه بصورت شمال غربي، جنوب شرقي گسترش يافته است و بعلت وجود لايه هاي ژپيس و نمك و همچنين عدم وجود رطوبت كافي بوجود آمده و در بعضي سال هاي پرباران (مثلاً 1365) درياچه هاي كوچكي در آن بوجود مي آيد كه البته بعد از خشك شدن بر شوري خاك افزوده مي شود. البته لازم به تذكر است كه با توجه به اينكه در اين شهرستان فقط يك شهر (ني ريز) وجود دارد بنابراين بحث جغرافياي شهري ما برروي اين شهر مي باشد.

علت وجودي شهر ني ريز

شهري كه امروزه به نام ني ريز معروف است در بين دشت هاي باز پيكوهي رشته زاگرس قرار گرفته، از آنجائي كه وجود زمينه مساعد از قبيل خاك مرغوب، آب و هواي معتدل و كوهستاني وجود جنگل هاي بادام كوهي و پسته وحشي در كره هاي اطراف و وفور حيوانات وحشي و از همه مهمتر وجود آبرفت ها و مخروط افكنه هايي كه طي ساليان دراز توسط سيلاب ها و جريان هاي آب ايجاد گرديده است. بنظر نگارنده موجب و علت اساسي در اسكان انسان در اين قسمت از فلات ايران بوده است. بطور خلاصه در يك جمله مي توان بيان نمود كه علت وجودي اين شهر بعنوان يك منطقه يكجا نشين امور كشاورزي و فعاليت هاي مربوط به آن و نيز وجود دامپروري و شعب مختلف آن (در كنار كشاورزي) بوده است.

تغيير نقش شهر در ادوار مختلف تاريخ

با توجه به اسناد و نوشته هاي بزرگان و علماء و دانشمندان، ني ريز به علت داشتن معادن فولاد و آهن و همچنين نزديك بودن به شهر استخر و پاسارگاد و تخت جمشيد در دوران سلسله هخامنشيان خصوصاً در زمان داريوش كبير مورد توجه قرار گرفته و بصورت يك كارگاه بزرگ اسلحه سازي، زره سازي، شمشير و نيزه و كاردسازي براي قشون نظامي آن زمان در مي آيد. بطوريكه بيش از 700 كارگاه از موارد مذكور در اين شهر كه در آن زمين پرجمعيت و مهم بوده وجود داشته است. براي اثبات اين ادعا مي توان استفاده كرد به وجود و لوح سنگي كه بر اثر كاوش هاي علمي از تخت جمشيد بدست آمده كتيبه مذكور هم به خط ميخي نقد شده است. در زمان هخامنشيان (داريوش كبير) نام اين شهر بصورت ناي زي به معناي «كارگاه اسلحه سازي» آمده است و همچنين كلمه فعلي ني ريز با كلمه نيزه ريز كه با مباحث فوق مطابقت دارد مي توان انطباق داد.

همنين آثاري از بوته هاي آن زمان بصورت تكه هاي شكسته كه در محل بنام دونگ معروف است در محله شازخانه (نيزه گر خانه) بوضوح ديده مي شود.

بنتبراين مي بينيم كه در اين برهه از زمان (دوره هخامنشيان) نقش كشاورزي و دامپروري تحت تأثير نقش صنعتي و توليدي قرار گرفته و همين عامل باعث گسترش و توسعه و اهميت و جمعيت يابي بيشتر اين شهر در آن زمان گردد. البته در دوره هاي بعدي به دلايل مختلف كه كاملاً روشن و واضح نيست شهرنقشي صنعتي خود را از دست داده و دوباره نقش قبلي يعني كشاورزي و دامپروري و علاوه بر آن تجارت و بازرگاني نيز زنده شد و اهميت قبلي خود را بازيافته است كه هنوز هم ادامه دارد و علاوه بر آن تجارت و بازرگاني حيات شهري اين مركز يكجانشين متكي به همين عامل مي باشد.

محلات ني ريز

عبارتند از: آباد زردشت، محله اناري، محله چنار سوخته، محله بازار، محله زيركان، محله كيان، محله سادات، محله بغريها، محله شجازخانه، محله پشت صحرا (كوي سجاد)، قلعه خواجه، قلعه محمود خان، قلعه حاج حسن، قلعه ده فاضل، قلعه سيف آباد و محلات جديد: دو شهري يكي در سمت جنوب شهر در انتداد محله آباد زردشت مي باشد و ديگري شهرك شهيد بهشتي كه در سمت شرقي شهر ايجاد گرديده است. البته محله ژاندارمري نيز جديد ساخت مي باشد كه اكثر ساختمان هاي آن از طرف سازمان هاي مسئول تحويل مردم داده شده و در آن سكونت دارند و نيز محله جديدالاحداث ديگري كه در حول و حوش جهادسازندگي به طرف شرق گسترش دارد (در انتداد خيابان) البته محلات اصلي و پرجمعيت شهر هنوز همان محلات قديمي شهر مي باشد واز آنجائي كه مراكز خريد و فروش و بازار در همين مركز قديمي شهر مي باشد بيشترين تراكم جمعيت را در طول روز در خود دارد و يكي از مشكلات محلات جديد و ساكنين آن ها همين رفت و آمد بامركز شهر حتي براي تهيه مواد خوراكي اوليه مي باشد.

در تفاوت محلات قديمي و جديد مي توان اينگونه بيان نمود: كه با يك نظر اجمالي و هرچند سطحي خواهيم ديد كه مصالح ساختماني در محلات قديمي بيشتر خشت و گل و كته گل و چوب بودهاست و حتي در بعضي مواقع بجاي خشا ديوارها را بصورت چينه بالا مي آورده اند و كوچه هاي تنگ و باريك در بعضي جاه ها بصورت روبسته كه بنام «دالان» معروف است ديده مي شود. اما در محلات جديد ساختمان ها بيشتر به فرم جديد و اصول مهندسي و با استفاده از مصالح جديد و تزئيني ديده مي شود كه بيشتر زوج هاي جوان علاقه مند به زندگي و يا انتقال به اين محلات مي باشند. همچنين از نظر بهداشت و آب و هواي تميز تر محلات جديد از موقعيت بهتر برخوردار مي باشند.

البته چيزي كه در اينجا قابل ذكر است تحولاتي است كه در محلات قديمي بوجود آمده است بدين گونه كه اكثراً با تخريب خانه هاي قديمي و ساختن خانه هاي جديد و عقب نشيني ديوارهاي جديد در كوچه ها بتدريج در شكل و بافت قديمي شهر اثر گذاشته رنگ و بوي قديمي خود را از دست داده است.

البته اين امور صددرصد نيست و با توجه به موقعيت اقتصادي مردم محل فرق مي كند مثلاً در كوي سجاد اين تحول بيشتر به چشم مي خورد. همچنين به علل وجود سيل و تخريب محلات قديمي مثل كوي سادات كه اكثر خانه ها و مساكن قديمي مثل كوي سادات كه اكثر خانه ها و مساكن قديمي تخريب شده در آينده ممكن است شكل يك محله جديد ساخت و جداي آن قدمت به خود بگيرد. همانطور كه در قبل اشاره شد تمام مراكز اجتماعي، اقتصادي، سياسي و اداري، مذهبي در بخش هاي مركزي و قديمي شهر مي باشد بنابراين افراد سان در محلات جديد و در اطراف محلات قديمي مجبور به هر نوع كار به مركز شهر مراجعت نمايند كه اينامر بصورت شعاعي از اطراف به مركز شهر صورت مي گيرد.


خطاطان و خوشنويسان ني ريز

1- احمدبن شمس الدين محمد ني ريزي (ميرزا احمد ني ريزي)

اين شخص يكي از معروفترين و زبردست ترين استادان خط نسخ ايران بشمار مي رود و از آثار قلمي او پنچ نسخه قرآن مجيد و يك نسخه دعاي كميل دركتابخانه موجود مي باشد. تاريخ تولد و فوت آن مرحوم دقيقاً در دست نيست.

2- ميرزا محمد فرزند ملا محمد با شهرت دانشمند متولد 1260 هجري و وفات 1381

3- محمد ني ريزي: از هويت كامل اين خوشنويس مدركي بدست نيامد ولي آنچه مسلم است در قرن سيزدهم هجري مي زيسته.

4- سيد ابوطالب لمس فرزند سيد حسين مي باشد. فرد مذكور در نوشتن خطوط نسخ و شكسته و ثلث مهارتي بسزا داشته است.

5- ملا عبدالله ني ريزي فرزند ملا علي عسكر در اواخر قرن سيزدهم و اوائل قرن چهاردهم مي زيسته.

6- سيد محمد جعفر سيد ابوالحسن ارز خطاطان بنام خوشنويسان معروف عصر خود بوده است.

7- محمد شفيع ني ريزي در نيمه دوم قرن سيزدهم هجري حيات داشته و وي نيز از خوشنويسان معروف عصر خود بودهاست.

8- محمد انصاري ني ريزي: در سال 1216 هجري قمري حيات داشته و از سال فوت او مدركي در دست نيست.

علماء- دانشمندان- سخنسرايان- ني ريز

ني ريز در گذشته يكي از كانون هاي علم و معرفت بوده و از اين رهگذر علما و فضلا و دانشمندان و اديبان بزرگي داده كه فقط برخي از آنان توانسته اند تجارب علمي وادبي خود را بصورت مدون در اختيار جامعه قرار دهند و سايرين بعلت عدم وجود امكانات موفق به ارائه آثار خود نگرديده اند و نسل هاي بعد نيز بدليل مصيبت هائي از قبيل سيل بردگي هاي متوالي و مكرر و ملخ خوردگي و غارتهاي پي در پي موفق وتدوين آثار بزرگان نشده اند بهر تقدير معروفترين آنان بشرح زيراند:

1- شيخ ابوالفضل بي ابيالخير عالم و صاحب فتوي قرن هفتم

2- ابوالعباس فضل بن حاتم از از شارحين معتبر كتاب اصول و صاحب شرح كتاب اقليدس

3- سيد جواد ني ريزي كه از نظر علم و حكمت تبحر داشته و در فقه و اصول و معاني ميان علم و معقول صاحب نظر بوده است.

4- شيخ ارشد الدين ابوالحسن بن محمدبن علي ني ريزي كه مدت زيادي امام و خطيب مسجد جامع عتيق شيراز بوده است.

5- سيد قطب الدين محمدبن ابي طالب از عرفا و دانشمندان قرن 12 هجري از شعراي ني ريز مي توان از: مولانا مايلي، ميرزا محمد جعفر متخلص به شعله، ميرزا محمد حسن متخلص به شهاب – عمان ني ريز نام برد.

 


جغرافياي اقتصادي

زراعت

شرايط خاص اقليمي و خصوصيات ويژه جغرافيائي بهمنطقه مورد مطالعه حالتي داده كمتر مي توان منطقه اي مشابه آن يافت كما اينكه در غالب نقاط تحت بررسي كشت محصولات مختلف رايج مي باشد. مهمتر اينكه راندمان توليد آن نيز در سطحي بالاتر از ميانگين مملكتي مطالعه و شناخته شده است.

شرايط مناسب منطقه از نظر آب و هوائي و جغرافيائي در فصل هاي مختلف كه با اعتدالي مفيد و مطلوب همگام است به اضافه حاصلخيزي خاك، كشت انواع محصولات پرارزش و سودآور را ممكن مي سازد.

با وجود عوامل فوق الذكر بدلائل مختلف دانش و تكنولوژي زراعي منطقه را اگر مشابه به نقاط عقب افتاده ندانيم بايد آنرا پائين تر از متوسط سطح مملكتي محسوب داشت. مطالعات انجام شده نشان مي دهد كه آب و هوا، رطوبت، نوع خاك و ميزان آب در منطقه به آن اندازه مساعد است كه امكان گسترش برنامه هاي كشاورزي ممكن و سودآور باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید