بخشی از مقاله

اخلاق و آداب دانشجویی

سرآغاز :
اگر مجموعه معارف و تعالیم اسلامی را به درختی ریشه دار و پر شاخه و برگ تشبیه کنیم . آموز ه های اعتقادی به منزله ریشه ، احکام و موازین فقهی ، بسان شاخ و برگ و اخلاق به مشابه میوه آن درخت خواهد بود . به دیگر سخن هدف نهایی و غایت قصوای دین بر طرف کردن کاشی های رفتاری و درمان بیماری های نفسانی و پرورش انسان کامل و در نتیجه بر پایی جامعه ی مطلوب و برخوردار از موازین صحیح اخلاقی است چنانکه در حدیثی معروف از پیامبر ( ص ) امده است : * انما بعثت لاتتم مکارم الاخلاق *


بی گمان من به پیامبری مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را به اتمام رسانم.
مقوله ی اخلاق در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بر اساس یکی دیگر از احادیث نبوی , خلق نیک , نیمی از دین است . بر اساس این واقعیت بر تمامی اقشار جامعه ی اسلامی است در تربیت نفس و تهذیب اخلاق سعی بلیغ کنند و با بهره گیری از اموزه های قرانیو منابع سرشار روایی و با تاسی بر نقش و سیره ی پیشوایان دین و بزرگان اخلاق رفتار فردی و جمعی خودرا ان

چنان که مطلوب صاحب شریعت است سامان بخشد . در این میان باید به دانشجویان با اهتمامی ویژه نگریست زیرا از یک سو شاهد اثر پذیری خانواده ها و دیگر جوانان به خصوص دانش اموزان از این قشر هستیم و از سوی دیگر این جمعیت مدیران و کارگزینان اینده خواهند بود و بی گمان منش و اخلاق انان نقش تعیین کننده در تعالی یا انحطاط جامعه در ابعاد گوناگون ان خواهد داشت .
بخش اول : کلیات
تعریف اخلاق :
اخلاق واژه ی عربی و جمع خلق است که در لغت به معنای عادی , طبع و سجیه می باشد . ودر اصطلاح به مجموعه ای از ملکات نفسانی و صفات پایدار روحی اطلاق می شود . بنابر این می توان گفت : علم اخلاق علمی است که کمالات و کاستی های نفسانی و به تعبیر دیگر فضایل و رذایل اخلاقی را تعیین می کند و شیوه ی تحصیل فضایل و چگونگی مبارزه با رذایل را نشان می دهد .
افراط و تفریط در ابراز عواطف :


عواطف لطیف انسانی انگاه می تواند سرچشمه ی ملکات نفسانی باشد و در خدمت رشد و تعالی اخلاقی جامعه قرار گیرد که از افات افراط و تفریط مصون بماند و به دیگر سخن در مورد بی توجهی ماقع نشود و از دخالت بی جای ان نیز جلوگیری به عمل اید . بر خلاف جامعه ی ماشینی غرب که در ابراز عواطف دچار تفریط شده است در برخی دیگر از جوامع شاهد افراط و زیاده روی در این زمینه و دخالت دادن بی جا و نسنجیده ی ان در امور هستیم . با توجه به این واقعیت ضروری به نظرمی رسد محدوده ی عواطف تعیین شده حدود ان مشخص گردد.


بخش دوم ,فصل اول : اخلاق و اداب دانشجو با خود
شناخت جایگاه دانشجویی :
دریغ ایدت هر دو عالم خریدن اگر قدر نقدی کرداری بدانی
در میان انچه که می توان به عنوان شرایط استفاده ی مطلوب از مقطع کوتاه دانشجویی از بیشترین اهمیت برخوردار است . این امر از یک سو موجب سعی و تلاش در خور و دوری از بطالت و تضییع عمر می شود و از سوی دیگر فکر و اندیشه را در رسیدن به اهداف و مقاصد متعالی جهت و سامان بخشید .
سکوت ممدوح :
صدف وار باید زبان در کشیدن گروقتی که حاجت بود در چکانی
رفتار پسندیده ای که می توان یاری رسان حالت مراقبه باشد و محاسبه را تسهیل نماید سکوت بجا و پرهیز از سخن بی فایده است این قصم سکوت از مصادیق بارز کنترل زبان است که مفاسد اخلاقی بزرگی مانند دروغ , بهتان , غیبت, شماتت , استهزا, ناسزاگویی و ... همه در فقدان ان انجام می گیرد افزون بر این دم فرو بستن و در خود فرو رفتن ساز خود شناسی و از مایه های بزرگ اندیشه روحی دارد .


قوت نفس :
استحکام و نیرو مندی دل و صلابت نفس از محاسن و فضایل بزرگ اخلاقی است که خود می تواند خاستگاه و سرچشمه بسیاری دیگر از فضایل مانند عزت نفس , شجاعت, ازاد منشی, وقار و ... باشد چنان که بسیاری از کاستی ها و رذایل اخلاقی مانند دون همتی , ذلت پذیری , ترس و ... نیز از فقدان این صفت ناشی می شود . این فضیلت بزرگ نه تنها زمینه ساز رشد و تکامل روحی و سازمان دهی اخلاق است در دستیابی به مدارج عالی علمی و مقامات فاخر اجتماعی نیز نقش اساسی دارد . اگر چه ممکن است این صفت با درجات پایین و ابتدایی ان در بسیاری افراد یافت شود ولی بی گمان شمار اندکی برخوردار از مراقبت عالی ان هستند

.

اطمینان قلب :
اطمینان قلب که از اثار قوت نفس و خود از ملکات ارزشمند اخلاقی است از راه افزایش میزان اگاهی و معرفت و ذکر و یاد خداوند حاصل می شود . نقش معرفت و شناخت زدودن , تشویق و تردید از ساحت فکر و اندیشه و راسخ شدن باورها و استحکام پایه های عقیدتی است . ذکر و یاد الهی نیز موجب میشود انسان در کوران حوادث و رخدادهای ناگوار دچار حزن و اندوه نشده خود را نبازد . برخورداری از اصول فکری ثابت و اتخاذ مواضع هماهنگ و یکسان در عرصه های مختلف فرهنگی , سیاسی و... از اثار قوت نفس و اطمینان خاطر است .


ازاد منشی :
از کمالات اخلاقی خدا باوران , حریت و ازاد منشی در عرصه ی اندیشه و عمل است این صفت نیز مانند دیگر صفات اخلاقی , در نتیجه ی افزایش معرفت و به موازات مراقبت نفسانی نیرومند و متکامل می شود تاجایی که انسان از همه ی امیال و تعلقات پست مادی ازاد می شود و به چیزی جز رضای محبوب نمی اندیشد .


فصل دوم , بخش دوم :
عجب و خود بینی :
عجب و خود پسندی ان است که به سبب کمال که در خور بیند خوشتن را بزرگ شمارد خواه ان کمال را داشته باشد و خواه نداشته باشد و اعم از اینکه ان صفتی که داراست و به ان می بالد در واقع کمال باشد یا نباشد . تفاوت این صفت با کبر این است که متکبر خود را بالاتر و برتر از دیگری می داند ولی در مورد عجب پای دیگری در میان نیست بلکه شخص بر خود می بالد و نسبت به صفات و اعمال خویش شاد و مسرور است . البته چنان که در جای خود خواهیم گفت عجب خواستگاه و منشا صفات نکوهیده ی دیگری از جمله کبر است .
اثار عجب :
در کتاب اخلاقی برای عجب و خود بزرگ بینی اثار زیان بار فراوانی بر شمرده اند که عمده ترین انها بر قرار زیر است :
1- چنان که اشاره کردیم خود بینی منشا کبر است و اصولا کبر بدون خود بینی میسر نمی شود و کبر نیز خود منشا بسیاری دیگر از رذایل است .
2- خود بینی موجب فراموشی گناهان است واگر انان متوجه برخی گناهان خود هم باشد انها را کوچک وقابل بخشش شمرده و در پی جبران انها بر نمی اید .


3- شخص خود بین در مراحل بالای عجب برای خود در نزد خداوند مکان و منزلتی قائل است و در نتیجه خود را در نوعی امنیت و مصونیت می لبند از این رو در صدد وارسی اعمال خود و رفع نقایص ان بر نمی اید و در نهایت اعمال خود را ضایع می کند
4- انسان خود بین چون نوعی مطالبات از خدامند برای خود انتظار دارد سپاس قدر شناسی را وظیفه خود نمی داند و نسبت به نعمت های الهی ناسپاس خواهد بود .
5- انسان خود بین چون از وضعیت خود راضی و خوشنود است احساس ضعف و نیاز نمی کند و در نتیجه خود را محتاج پرستش نمی داند .
6- شخص خود پسند چون کاستی و خدشه ای در خود نمی بیند خوشتن را بی نیاز از نصیحت و خیر خواهی دیگران دانسته توجهی به نصایح انها نمی کند .
غرور :


ای کبک خوش خرام که خوش می روی به ناز
غره مشو که گریه ی عابد نماز کرد
غرور در لغت به معنای فریب خوردن است ودر اصطلاح اخلاقی عبارتست از فریفته شدن و اطمینان یافتن به انچه موافق با هوا و هوس و سازگار با طبع باشد . بر این اساس کسی که با ارامش خاطر و بدون ارزیابی صحیح کار خود را خیر و طریقه ی خوشتن را صحیح می داند دچار غرور است . مانند شخصی که مال مردم را بستاند و به گمان خود در راه خیر مصرف نماید و با ان مسجد و مدرسه بنا کند .
انواع غرور :
1- غرور علمی : غرور علمی که فراورده ی کمی بینش و ناچیزی ظرفیت و محصول غفلت و گم کردن جایگاه خود است از صفات نکوهیده ای است که بیشتر در میان صاحبان دانش و تخصص وار باب مدرک دیده می شود . از بزرگترین موانع کمال و بزرگی ان است که دانشجو با گزراندن چند واحد درسی و فراگیری پاره ای از فرمولها و اصطلاحات خود را ببازد و خوشتن را در جایگاهی برتر از دیگران احساس کند . باز تاب این احساس ان است که شخص نگرش و عملکرد خود را صحیح و نقد ناپذیر می پندارد و به اندیشه و کارکرد دیگران به دیده ی تحقیر می نگرد .


2- غرور اعتقادی :
کافرانی که در طول تاریخ در برابر پیامبران و پیشوایان الهی ایستاده و با دل خوش کردن خود به پندارهای بی اساس و باور های خرد ستیزه از ایمان اوردن به حیقیقت سرباز زده اند در چنبره این نوع غرور گرفتار بوده اند راه درمان این قسم غرور آن است که شخص حجت باطنی و پیامبر درونی خود که خرد است را به کار اندازد و در این امر تامل ورزد که آدمی در معرض اشتباه و انحراف است چه بسا اموری که انسان بر آن جزم و یقین داشته پس از مدتی نادرستی آنها به اثبات رسیده است به این امر سبب می شود شخص به یک اعتقاد و باور مقلب نورسد


مطالعه دیگر ادیان و مذاهب و بررسی سایر دیدگاه ها برآید
غرور عملی :
برخی از مومنان به بهانه اینکه رحمت و مهربانی خدا به غضب و سخط او پیشی دارد خود را به طور قطع ، مشمول رحمت و مهربانی خدا بر غضب و سخط او پیشی دارد خود را به طور قطع ، مشمول رحمت و مهربانی خدا می دانند و بدین سبب در شهوات فرو رفته و مرتکب گناهان می شوند دسته ای به سبب جهل و تلقینات شیطانی ، پاره ای از اعمال نا مشروع را عبادت خدا پنداشته آنها را بجا می اورند و با این کار خود توقع آمرزش دارند مثل ظالمی که از روی ستم مال مردم را گرفته به فقرا دهد یا با آن مدرسه و مجید باز دو مانند مرثیه سرا و تعذیه خوانی که به قصد گریانیدن مردم بر مصائب کربلا دروغگویی کند و مثل گروهی که به انگیزه رای اوردن شخص یا اندیشه ای به دیگر اشخاص یا احزاب بهتان زند و انها را به نام کند به این گمان که رای اوردن شخص یا اندیشه مورد نظر به نفع جامعه و مرم است
ضعف نفس :
ضعف نفس که از نشانه های آن عجز و زبونی و اضطراب و تشویق در پیش آمد ها و کناره جستن از کارهای بزرگ و عالی و کوتاهی به مشامحه در امر به معروف و نهی از منکر است خود سر منشا همه کاستی های بزرگ اخلاق است
دون همتی :
عبارت است از پستی طبع و قصور همت از انجام کارهای بزرگ و ام

ور خطیر و قناعت نمودن شغل های پست
امام صادق (ع) در یبان زیان دون همتی می فرمایند :
(( سه چیز انسان را از رفتن در پی مقامات بلند و اهداف عالی باز میدارد : کوتاهی همت ، چاره اندیش نبودن و سستی اندیشه
دارندگان این صفات برای اداره زندگی کوتاه خود کرامت انسانی خویش را زیر پا نهاده به کارهای کم فایده و یا بی ارزش روی می آورند و گاه دون همتی انان به حدی است که برای تامین خواستخود به حقوق دیگران تجاوز کرده مرتکب گناهان بزرگی مثل سرقت ، توزیع مواد مخدر ، ... می شوند
بخش سوم : اخلاق دانشجو با خدا
صفای باطن :


سر آغاز خود سازی و پیش شرط عبودیت ، پاکی دل و صفای باطن است
این مهم که خود از موهبتهای بزرگ الهی است بیش از همه در جوانان یافت می شود . افراد این قشر هر چه ممکن است به اقتضای جوانی و به حکم آلودگی محیط و شرایط اجتماعی دچار پاره ای از کاستی ها ی اخلاقی شوند می توانند با بهره گیری از صفای باطن خویشتن خویش را باز یفته در مسیر بندگی گام نهند . جالب اینکه این موهبت بزرگ به اقتضای شمول و گستردگی ، رحمت الهی ، اختصاصی به جوانان مسلمان نیز ندارد
حیا :
به لحاظ لغت و نیز در فرهنگ عالمان اخلاق عبارت است از صفتی نفسانی از کار زشت و ترک نمودن آن به خاطر ترس از دیگران
بر این اساس و با توجه به آنچه در تبیین مفهوم فوق گفتیم دو نکته روشن میشود . یکی اینکه منشا پیدای حیا ترس از سرزنش و منشا پیدایش خوف ، ترس از ضرر و زیان دنیوی یا مجازات اخروی است ودیگر ایمکه بر خلاف مفهوم خوف ، در صدق مفهوم حیا ، حضور ناظری آگاه و محترم شرط است
عفاف :
عفت و عفاف در لغت به معنای امتناع ورزیدن و خودداری نمودن است و در فرهنگ عالمان اخلاق ، عبارت است از صفتی نفسانی که به موجب آن شهوات انسان به کنترل عقل در می آید و به دیگر سخن ، شهوات انسان از خود او پیروی می کند از شهوات ، شهوت جنسی ، شهوت شکم و خوراک ، شهوت حرف زدن و شهوت جاه طلبی و .. . می باشد

راه های کنترل شهوت جنسی :
برای جلوگیری از طغیان شهوت و خروج آن از مسیر اعتدال توجه به امور زیر سودمند لست :
1. دوری نمودن از دوستی های نامشروع و خودداری از اختلاط با نامحرمان و پرهیز از سخنان غیر ضروری با ایشان
2. سرگرم نمودن خود به بحث و غور در مباحث دقیق علمی


3. پرهیز از خواندن و شنیدن داستانهای مفسد انگیز و دیدن تصاویر گمراه کننده
4. خودداری ازشنیدن موسیقی های حرام و آوازهای مبتذل و متناسب با مجالس لهو و لعب ، زیرا رهاورد این کار سست شدن ااراده و به تحلیل رفتن روح و رفتن است
تواضع :
تواضع در لغت به معنای تذلل و فروتنی و در اصطلاح عبارت است از اینکه انسان خود را برتر از دیگران نداند و برای خود امتیازی قائل نشود و آنچه که خواجه طوسی در اخلاق ناصری گفته نیز نزدیک به همین تعریف است که (( تواضع آن بود که خود را مزینتی نشمرد بر کسانی که در جاه از او نازل تر باشند


این صفت در نگاهی کلی به دو قسم است : تواضع در برابر مردم که به اقتضای چینش مباحث ، آنچه در اینجا مطرح است تنها قسم یک عبارت است و آن عبارت این اسن : (( از فروتنی و انقیاد در برابر خدا و گردن فرازی نکردن در مقابل رسولان ، پیامبران و پیشوایان دینی که از صفات زیبای اخلاقی و موجب نزدیکی هر چه بیشتر به خداوند متعال می باشد

توبه :
الهی !
بود من بر من یک تاوان است
تو یک بار بود خود بر من تابان !
الهی !
معصیت بر من گران است
تو رود و جود خود بر من باران !
الهی !
جرم من زیر حلم تو پنهان است .
تو پرده عفو خود بر من گستران


به استثنای شماری از بندگان برگزیده خدا که نشان از همه گناهان پاک و ساحت وجودشان از همه معاصی مبر است ، دیگر بندگان او به اقتضای طبیعت سرکش و نفس طغیانگر خود در عرصه زندگی مبتلا به پاره ای از لغزش ها و آلودگی ها می شوند . خداوند منان که همه امکانات و اسباب هدایت را در اختیار بشر قرار داده در این مرحله نیز او را به حال خود واننهاده ، بلکه برای جبران لغزشها دری به نام (( توبه )) فرا روی او گشوده است . حتی بندگان و اولیای برگزیده خدا نیز علی رغم عصمتشان از این فیض و موهبت الهی بهره مند می شوند

 


آثار توبه :
الف ) محبوبیت الهی :
خداوند می فرماید » همانا خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست دارد . در حدیث قدسی نیز آمده است : اگر آنان که پشت کردند می دانند چقدر مشتاق آنان هستیم به یقین از شوق جان می سپردند در احادیث نبوی نیز میخوانیم : خداوند از توبه بندگانش شاد می شود همان گونه که یکی از شما از یافتن گمشده اش شاد می شود


ب : بخشش گناهان :
خداوند می فرماید : هر کس که کار بدی کند یا به خویشتن ستم نماید و پس از آن استغفار کنند . خداوند را بسیار بخشنده و مهربان می یابد .
ج ) تبدیل بدی ها به نیکی ها : نه تنها گناهان و زشت کاری های توبه کار بخشیده می شود بلکه گناهان و بدی های او مبدل به نیکی ها می شود


بخش چهارم :
وظایف داشنجو در برابر استاد :
انگیزه دانشجویی :
انگیزه هر عمل روح و حقیقت آن عمل است اگر انگیزه و هدف از والا و رفیع باشد بی تردید عامل نیز همان قدر بلند مرتبه و عظیم خواهد بود
از این رو لازم است که دانشجویان و طالبان علم بیش از همه چیز انگیزه خویش را درستی ببخشند و بکوشنده که از آغاز تحصیل هم و غم آنان در کسب دانش جلب خوشنودی خدا و نیز خدمت به خلق او باشد
انگیزه و نیت درونی مومن از فعل و عمل ظاهری او پر ارزش تر است .
دانشجویان عزیز باید بکوشند که انگیزه خود را از کسب دانش در جلب و جذب مال و مقام و دیگر امور مادی منحصر نگردانند


در روز محشر وقیامت مردم بر حسب نیتها و انگیزه هایشان محشور می شوند
دانشجو در کلاس درس :
کلاس درس محل اصلی یادگیری است . اگر چه مطالعات پیش و پس از درس و نیز انجام تکالیف درسی هم در یادگیری نقش دارند ولی شکل اصلی یادگیری در همان کلاس درس و با یاری است صورت میپذیرددر این میان دانشچو می تواند با حضور درست در کلاس بهره برداری را به نهایت برساند و فرصت طلایی خود را هدر ندهد دانشجو در کلاس درس به چند نکته اساسی توجه کند :
1 بکوشد که با بهداشت و سلامت روانی در کلاس درس حاضر باشد اگر داشنجو مشکل روحی داشته باشد و یا بر اثر اعمال خاصی تعادل روانی خود را از دست بدهد بدرستی موفق به دریافت صحیح درس از استاد نخواهد شد


2. اگر میتوانید در جای ثابتی بنشیند زیرا اگر کسی به جای خاصی انس پیدا کند و صندلی خاصی داشته باشد باعث شدت تمرکز می شود بخلاف وقتی که هر ساعت در جایی بنشیند
3. دانشجو بکوشد که محل راضی را انتخاب کند و سعی کند که در زمان درس با خواسته هیا خود سازگاری داشته باشد تا تمرکز او حفظ شود و دلنگرانی او باعث دوری از درس نگردد
4.اگر می تواند در کنار دوستانش بنشیند زیرا این امر در تمرکز در درس کمک می کند و احساس نگرانی خفیفی در که غالبا در کنار یک فرد غیر آشنا حس میشود و از میان بردارد


جایگاه رفیع استادی در اسلام :
اوج پیشرفت انسان هنگامی است که پس از اصلاح نفس وآموختن دانش و عمل به آن در مقام تعلیم آن به دیگران باید این ام باعث می شود که معلم حقیقی از جهتی با عابد و زاهد حقیقی متفاوت باشد و از سوی دیگر به مرتبه پیامبران و هادیان بزرگ نزدی ک شود البته با اندکی تامل می توان فهمید که پاداش و مرتبه استاد و معلم حقیقی بیش از عالم است در روایات فراوانی به برتری عالم بر عابدتاکید شده است


گویی استاد و عالمی که دیگران از دانش او می آموزند از این عالمان برتر و از عابد هم برتر است
عالم بر عابد هفتاد درجه برتری دارد میان هر دو درجه به قدر آن است که اسبی هفتاد سال بتاخت برود زیرا هنگامی که شیطان ( جنی و انسی ) بدعتی در میان مردم می نهد دانشمند و عالم آن را می بیند و از آن بر خذز میدارد ولی عابد به عبادت مشغول است و هیچ توجهی به آن ندارد و اصلا آن بدعت را نمیشناسد


تکریم و بزرگداشت استاد :
دستور اسلام است که استاد به شدت تکریم و احترام شود و در تمامی مراحل آموزش اندکی بی احترامی به مقام والای او نگردد در روایات فراوانی بر این امر تاکید شده است. دانشجویان عزیز باید بدانند که پرورش روح خود ر ا مدیون استاد هستند اگر استاد نباشد باید در تاریکدان نادانی بمانند
در زبان قرآن کریم نیز به این امر اهمیت فراوان داده شده است با نگاهی اجمالی به داستان حضرت موسی – علیه السلام – و خضر – علیه السلام – می توان به بزرگداشت و تکریم استاد پی برد درآینده وجوه تکریم و حرمت استاد در این آیات را تفضیلا بیان خواهیم کرد تکریم و بزرگداشت استاد در واقع اعظیم در برابر دانش است


علی (ع) می فرمایند
بنده ای را که خدا به او دانش عطا کرده کوچک مشمار چه اگر خدای کوچکش می شمرد به او دانش عطا نمی کرد و حضرت محمد ( ص) می فرماید : اگر کسی به دیگری مساله ای بیاموزد او را بنده خود کرده است پرسیدند آیا می تواند او را بفروشد فرمود : خیر و لکن او را امر و نهی می کند
اخلاق از دیدگاه قرآن پیامبر و عترت
مقدمه كتاب
فلسفه اخلاق
فلسفه اخلاق از علل پيدايش اخلاق بحث مينمايد و اينكه اساسا مبناء و منشااخلاق چيست و از كجا نشاءت گرفته و علت به وجود آمدن قوانين و قواعد آن چه مى باشد؟ و چرا بايد به آن گردن نهاد و سر پيچى از آن چه عواقبى را به دنبال مى آورد؟ بحث و مورد گفتگو قرار مى دهد.
حوزه بحث پيرامون فلسفه اخلاق


1- اخلاق نظرى 2- اخلاق عملى 3- اخلاق مكتبى 4- اخلاق فلسفى
1- اخلاق نظرى
اخلاق نظرى از كيفيت پيدايش علمى اخلاق بحث مينمايد و از شناخت اخلاق در محور خوبيها و بديها و معيارهاى ارزشى اخلاق سخن ميگويد.
2- اخلاق علمى
اخلاق عملى از كيفيت پياده كردن و عمل نمودن و به كار بستن اوصاف اخلاقى بحث مينمايد.
3- اخلاق مكتبى


اخلاق مكتبى ديدگاههاى اخلاقى هر مكتبى را مطرح ميكند و نظريات جهان بينى مختلف اخلاقى را پيرامون مسئله اخلاق به ميان ميآورد مثلا ديدگاه مكتب رواقيون چيست ؟ و ديدگاه مكتب الهيون كدام است ؟
4- اخلاق فلسفى
از نظريات و ديدگاههاى فلاسفه در اخلاق از نظر فلسفى بحث مينمايد مثلا كانت چه ميگويد؟ ماركس چه گفته است ؟ و ديدگاه ارسطو و فارابى در زمينه اخلاق چه ميباشد؟


اخلاق از ديدگاه مذاهب و مكاتب
به دليل اهميت و وسيع بودن بحث فلسفه اخلاق در ميان مذاهب فقط مذاهب اسلامى خاصه شيعى را مورد بررسى قرار مى دهيم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید