بخشی از مقاله

استان بوشهر

مشخصات جغرافيايي (10)و(16)
استان بوشهر با مساحت 653/27 كيلومتر مربع بصورت نواري ساحلي بين خليج فارس و كوهپايه هاي زاگرس قرار گرفته است گستره استان بوشهر بين تا عرض شمالي و تا طول شرقي در امتداد شمال غربي-جنوب شرقي واقع شده و بلحاظ كمي عرض جغرافياي در طوقه جنوبي و گرم منطقه معتدله شمالي قرار دارد. بخش مهمي از استان را جلگخ وسيعي تشكيل مي دهد كه ارتفاع آن از سطح دريا كمتر، از 300 متر است و در حقيقت ادامه جلگه وسيع خوزستان مي باشد كه عرض آن در امتداد نصف النهار، در برخي از نقاط مركزي به 100 كيلومتر بالغ مي گردد. اين جلگه در قسمت جنوبي استان به باريكه اي تبديل مي گردد كه عرض آن باريكتر از يك كيلومتر نيز كمتر است. در اين قسمت كوهپايه هاي زاگرس عملاً به خليج فارس مي پيوندد. ارتفاعات منطقه، محدود و از دسترس قسمتهاي مرتفع زاگرس بسيار دور است.
مرتفع ترين ناحيه استان را بخش كوهستاني شرق برازجان و شمال خورموج تشكيل مي دهد. در منطقه اخير بام استان بوشهر بصورت يك منطقه ارتفاعي به فراز 1950 متر قرار گرفته است. ساير مناطق مرتفع نظير كوه سياه(1691 متر) كوههاي دشتستان(1341 متر) كوه مند(789 متر)، ارتفاعي كمتر دارند.
بخش كم ارتفاع استان بوشهر در حقيقت جلگه هاي آبرفتي رودخانه هاي مند و حلّه مي باشند كه از رشته كوههاي زاگرس در فارس سرچشمه مي گيرد.
استان بوشهر در حاشيه جنوب شرقي با استان هرمزگان، در شرق با استان فارس و در شمال و شمال غربي با استانهاي خوزستان و كهگيلويه و بوير احمد، مجاور مي باشد.
بارندگي اين استان، صرفنظر از قسمتهاي شرقي آن، از ساير سواحل خليج فارس بيشتر است، در نواحي ساحل مركزي بين 250-200 ميليمتر دور نواحب مرتفع عموماً بين 250 تا 300 ميليمتر تغيير مي كند. در نواحي محدودي از مناطق مرتفع ميزان متوط بارندگي 500 ميليمتر در سال مي رسد.
بخش اعظم استان بوشهر جزء اقاليم گرم محسوب مي شود. نوار ساحلي استان در طبقه بنديهاي كلاسيك جزء مناطق خشك گرم شديد، نواحي مجاور آن كه بين ساحل و كوهپايه ها قرار گرفته است در دسته مناطق خشك گرم ميانه و بالاخره بخشي از كوهپايه ها جزء مناطق گرم ضعيف قرار مي گيرند. در مناطق مرتفع استان تيپ آب و هواي خشك معتدل و تيپ هاي فرعي با گسترة بسيار كوچك نيز تشخيص داده شده است.

1-2-آبهاي سطحي
بر اساس نقشه خطوط همباران كه طي مطالعات هواشناسي استان بوشهر تهيه شده است كل ريزشهاي جوّي استان بطور متوسط حدود 6 ميليارد متر مكعب در سال برآورد مي گردد. حال بفرض اينكه 20 درصد از ميزان مذكور به جريان سطحي تبديل گردد، ميتوان گفت كه كل جريانهاي سطحي سالانه استان بطور متوسط حدود 2/1 ميليارد متر مكعب خواهد بود. علاوه بر ان، تعدادي رود مهم و پرآب نيز از خارج محدوه جغرافيايي استان وارد استان بوشهر مي گردد كه مهمترين آنها عبارتند از رودخانه مند، شاهپور و دالكي.
ميزان آبدهي متوسط سالانه رودهاي مذكور بترتيب حدود 1370،420،410 ميليون متر مكعب بوده، جمعاً 2/2 ميليارد متر مكعب جريان سطحي استانهاي مجاور را به جريانهاي سطحي سالانه استان بوشهر بطور متوسط بترتيب به 6/3 ميليارد متر مكعب مي باشد. رودخانه هاي استان را مي توان به دو گروه دائمي و فصلي تقسيم نمود. ذيلاً به بررسي وضعيت مهمترين رودخانه هاي استان پرداخته مي شود:

1-3-رودهاي دائمي(21)
1-3-1-رودخانه مند:پرآبترين رود واقع در استان بوشهر رود مند مي باشد كه اين رود از ارتفاعات شمال غربي شيراز سرچشمه گرفته پس از عبور از مجاورت دشتهاي كوار، خفر، كازرين، شرف خليل و لاغر، و همچنين تلاقي با رودخانه هاي شور جهرم و دارالميزان وارد استان بوشهر مي گردد. رودخانه هاي شور دهرم(ادامه رودخانه فيروزآباد) و رودخانه دشت پلنگ) و باغان نيز در داخل استان به اين رودخانه پيوسته، پس از گذشتن از ميان اراضي وسيع منطقه دشتي به خليج فارس منتهي مي گردد.
وسعت كل حوضه رودخانه مند در محل تخليه به خليج فارس حدود 58400 كيلومتر مربع است كه بالغ بر 15 درصد آن مستمل بر زير حوزه هاي دشت پلنگ، شنبه، باغان، سنا و رود شور، در استان بوشهر واقع شده است. آبدهي اين رودخانه پس از تلاقي با رودخانه شور دهرم و قبل از اختلاط با جريان رودخانه باغان در محل ايستگاه اندازه گيري قنطره بر اساس آمار 17 ساله(61-1344) حدود 1.541 ميليون متر مكعب مي‌باشد.
آب رودخانه مند در ابتداء داراي كيفيت مناسبي مي باشد ولي پس از اختلاط با جريانهاي شاخه هاي شور بتدريج از كيفيت آن كاسته مي شود، بطوريكه در محل ورود به استان بوشهر كيفيت آن بحدي نازل است كه جهت آبياري نيز قابل استفاده نمي باشد. در حال حاضر طرحهاي احداث سد مخزني در دو محل بند بهمن و تنگ كارزين در بخشهاي فوقاني اين رودخانه كه در استان فارس واقع است در دست مطالعه مي باشد، ولي قدر مسلم آنكه احداث سدهاي مخزني مذكور نه تنها تأثيري در بهبود كيفيت رودخانه مند نخواهد داشت، بلكه باعث تنزل كيفيت آن در پايين دست محل سدها خواهد شد، زيرا شاخه هاي اصلي شور كه مهمترين سهم را در تنزل كيفيت جريان رودخانه ند دارند. در پايين دست محل سدها به رودخانه مي پيوندند و نتيجتاً احداث سدهاي مذكور و ذخيره آب بالنسبه مناسب در بالا دست باعث تنزل بيشتر كيفيت رودخانه خواهد شد.
عليهذا با توجه به آبدهي بسيار زياد و چشمگير رودخانه مند و نيز وسعت بسيار زياد اراضي حاشيه رودخانه كه در استان بوشهر قرار دارند، پيشنهاد مي شود مطالعات شناسايي كامل منابع شور كننده آب رودخانه مند و روشهاي جلوگيري از شوري آن انجام پذيرد، تا چنانچه امكانات مناسبي جهت استفاده از اين منبع عظيم وجود معلوم شود و بهره برداري مقتضي از ان آغاز گردد. لازم به يادآوريست كه تاكنون مطالعات شناسايي در اين زمينه صورت نگرفته است.
حوزه هاي مهمي كه در محدوده استان بوشهر قرار داشته و جريانهاي سطحي آنها يه رودخانه كند مي پيوندند عبارتند از رودخانه هاي دشت پلنگ، باغان و سنا.

رودخانه دشت پلنگ
اين رودخانه از ارتفاعات دهرود واقع در جنوب شرقي برازجان سرچشمه مي گيرد و پس از تلاقي با شاخه هاي يوشگان از دشت سرمك عبود نموده با ردخانه شور دهرم(ادامه رودخانه فيروزآباد) تلاقي مي نمايد و سپس به رودخانه مند مي ريزد. رودخانه دشت پلنگ داراي حوزه وسيعي است كه مساحت آن به 060/3 كيلومتر مربع مي رسد و تقريباً كل حوزه در داخل استان بوشهر واقع شده است. اين رودخانه فاقد تأسيسات اندازه گيري بده آب مي باشد. ولي با توجه به وسعت و ميزان بارندگ مي توان كل آبدهي متوسط سالانه اين رودخانه را حدود 160 ميليون متر مكعب برآورد نمود. از كيفيت آب اين رودخانه اطلاعاتي در دست نيست ولي بر اساس بازديد و بررسيهاي اوليه ميتوان گفت كه آب رودخانه داراي كيفيت مناسبي نبوده، ميزان بهره برداري از آن نيز ناچيز مي باشد. با توجه به اراضي بالنسبه وسيعي كه در حاشيه اين رودخانه وجود داشته، مساحتي حدود 000/4 هكتار را در بر مي گيرد پيشنهاد مي شود طي مطالعه و بررسي كامل كيفيت آب و نحوه بهبود بخشيدن به آن، امكان استفاده از جريان اين رودخانه با تأسيس ايستگاه پمپاژ، انحراف يا ذخيره آب بررسي و ارزيابي مي گردد.

رود باغان
اين رودخانه با حوزه اي به وسعت 770 كيلومتر مربع از ارتفاعات و اراضي مناطق جم و ريز سرچشمه مي گيرد و ايتاد بنام سرچشمه سپس باغان موسوم مي گردد. رودخانه باغان پس از عبور از مجاورت روستاي باغان به رودخانه مند مي پيوندد.
اگرچه اشل اندازه گيري آبدهي از سال 1355 بر روي اين رودخانه احداث شده است وليكن آمار موجود صرفاً شامل 3 سال آماربرداري ماهانه بوده است. متوسط آبدهي سالانه رودخانه طبق آمار موجود حدود 28 ميليون متر مكعب مي باشد.
آب اين رودخانه از كيفيت خوبي برخوردار بوده نسبت به ساير منابع سطحي استان بهترين كيفيت را داراست. ميزان بهره برداري از آب رودخانه فوق در اراضي روستاي باغان حدود 35 درصد از كل پتانسيل آن برآورد مي گردد. بنابراين با توجه به كيفيت مناسب اين رودخانه پيشنهاد مي شود بهره برداري از جريان دائمي اين رودخانه حتي‌الامكان افزايش يابد. با توجه به توزيع آبدهي ماهانه رودخانه مي توان اظهار داشت كه امكان توسعه بهره برداري از اين رودخانه وجود دارد.
حوزه سنا:يكي از حوزه هاي فرعي رودخانه مند، حوزه سنا مي باشد كه جريانهاي سطحي آن از ارتفاعات لاور سرچشمه مي گيرد. اين حوزه بدليل دارا بودن جريان پايه داراي اهميت مي باشد و با توجه ه وسعت آن كه به حدود 300 كيلومتر مربع مي رسد ميزان آبدهي سالانه آن بطور متوسط به 22 ميليون متر مكعب مي رسد. در حال حاضر حداكثر 10 درصد از جريان اين رودخانه مورد استفاده قرار مي گيرد.
با توجه به كيفيت مناسب رودخانه و ميزان بهره برداري فعلي از آن مي توان اظهار داشت كه امكان توسعه بهه برداري از جريانهاي سطحي اين حوزه وجود داشته و لازم است مورد توجه قرار يرد.

1-3-2-رودخانه شاپور:
اسن رودخانه از ارتفاعات شمال شرقي كازرون سرچشمه گرفته، پس عبور از حاشيه شمالي دشت خشت وارد استان بوشهر مي گردد. كل وسعت حوزه اين رودخانه در محل پيوستن به رودخانه دالكي و تشكيل حله حدود 520/4 كيلومتر مربع مي باشد كه حدود 20 درصد آن در استان بوشهر واقع شده است.
بر اساس آمار 17 ساله ايستگاه اندازه گيري سعدآباد، ميزان آبدهي اين رودخانه در محل ايستگاه مذكور سالانه بطور متوسط حدود 482 ميليون متر مكعب مي باشد.
كيفيت آب اين رودخانه در مقايسه با ساير منابع آبهاي سطحي استان در حد نسبتاً مناسب بوده و در ايتستگاه سعد آباد از نظر طبقه بندي جهت آبياري بين كلاسهاي
CS, CS قرار مي گيرد. در حال حاضر حاضر با توجه به مصارف آب بوسيله رودخانه اخيرالذكر، ميتوان اظهار داشت كه تقريباً و بطور معمول كل جريانهاي مرتبط با ماههاي ارديبهشت لغايت آبنماه مورد استفاده قرار گرفته، بهره برداري از آب رودخانه به حدود 40درصد بالغ گردد. بدين ترتيب، و بدون انجام ظرحهاي احداث سد مخزني در بالا دست، مي توان گفت كه توسعه بهره برداري از اين رودخانه فقط از طريق استفاده از مازاد آب رودخانه شاپور در ماههاي آذر لغايت فروردين ماه، امكان پذير خواهد بود.
بطور كلي منابع آبهاي سطحي در محدوده مطالعات توجيهي شاپور- دالكي را رودخانه‌هاي شاپور از كوههاي غرب درياچه پريشان و شمال شرقي كازرون سرچشمه گرفته پس از اتصال آب چشمه ساسان به ان از حد غربي كازرون مي گذرد.
تأسيسات پمپاژ و آبرساني بوشكان قبل از ورود رودخانه به منطقه كوهستاني قرار گرفته است. در پائين دست بوشكان، رود شور شكستيان به رودخانه شاپور متصل مي‌شود و سپس رودخانه مسير كوهستاني را طي كرده و در محل چروم وارد دشت خشت مي گردد. رودخانه شاپور ضمن عبور از قسمت شمالي دست خشت حدود 2230 هكتار از نخلستانها و اراضي اين دشت را مشروب مي نمايد و سپس وارد مسير كوهستاني شده و پس از طي مسير پرپيچ و خم و اتصال چندين شاخه فرعي در نزديكي روستاهاي جره بالا و ميلك وارد دشت برازجان مي شود. در پائين دست، رودخانه بوسيله سد انحرافي سعدآباد و نهر شبانكاره، حدود 3075 هكتار از اراضي نخلستانهاي شبانكاره را مشروب مي كند.
رودهاي شاپور دالكي، در محل دوردگاه مبهم ملحق گشته و از آن سپس بنام رودخانه حله تا خليج فارس جريان دارد. وسعت حوزه آبريز رودخانه هاي شاپور و دالكي تا محل اتصال بترتيب 3990 و 5190 كيلومتر مربع مي باشد. تعداد ايستگاه اندازه گيري دبي در حوزه آبريز اين دو رودخانه وجود دارد كه بوسيله وزارت نيرو كنترل مي شود. علاوه بر آن، در 19 ايستگاه ديگر نيز به اندازه گيري دبي در هر ماه اقدام شده است. در ضمن بمنظور بررسي منابع شوري جمعاً 154 نقطه در رودخانه هاي شاپور و دالكي و شاخه هاي فرعي آن بطور ماهانه، فصلي و يكباري نمونه برداري انجام گرفته است.
مهمترين و پر سابقه ترين اندازه گيري رودخانه شاپور در محل سعدآباد قرار دارد كه بعنوان ايستگاه مينا محسوب گرديده است. دبي رودخانه شاپور در اين محل(بالادست انحرافي) بطور متوسط 490 ميليون متر مكعب برآورد گرديده است. دبي رودخانه شپاور در محل ورود به دشتهاي آبخور آن خشت و برازجان كه بترتيب در محلهاي چروم و جره بالا اندازه گيري مي شود متوسط حدود 312 و 431 ميليون متر مكعب براي همين دوره برآورد شده است.
تغييرات ساليانه آبدهي رودخانه هاي شاپور و دالكي بسيار زياد و بر اساس آمار موجود اين تغييرات سالانه نسبت به ميانگين دراز مدت بين 33 الي 201 درصد در مورد رودخانه شاپور و 30 الي 304 درصد در مورد رودخانه دالكي مي باشد.
تغييرات ماهيانه آبدهي رودخانه هاي شاپور و دالكي نيز بسيار زياد مي باشد. بطوريكه در ماههاي خشك فقط حدود 2 الي 3 درصد از آبدهي ساليانه در جريان بوده ولي در ماههاي پرآبي چون دي و بهمن اين رقم به 20 الي 25 درصد نيز مي رسد.
كيفيت آب رودخانه هاي شاپور و دالكي در بالادست خوب نبوده و بتدريج بر اثر افزايش چشمه ها و شاخه هاي شور، غلظت مجموع املاح آن بالارفته و داراي محدوديت هائي از نقطه نظر آبياري و كشاورزي مي گردد. غلظت مجموع املاح محلول آب رودخانه شاپور در محل بوشكان و تا قبل از اتصال رود شور شكستيان بطور متوسط حدود 500 ميليگرم در ليتر، در محل ورود به دشت خشت 1850 ميليگرم در ليتر و در محل ورود به دشت برازجان 2100 ميليگرم در ليتر برآورد شده است. در رودخانه دالكي، متوسط غلظت مجموع املاح محلول در آب در محل ورود به دشت جرء حدود 1100 ميليگرم در ليتر و در محل ورود به دشت برازجان 2250 ميليگرم د ليتر محاسبه گرديده است.
متوسط ميزان املاح آب رودخانه هاي شاپور و دالكي در ايستگاه هاي مختلف با توجه به آبدهي رودخانه و رابطه آن با غلظت مجموع املاح محلول محاسبه و برآورد گرديده كه نتايج آن اعلام شده است. ملاحظه مي شود كه بطور متوسط سالانه 1131 هزار تن نمك محلول از رودخانه شاپور در سعدآباد(بالاتر از سد انحرافي) عبور مي‌نمايد. رقم مشابه براي رودخانه دالكي در سر قنات 938 هزار تن برآورد شده است.
دبي سيلابي رودخانه هاي شاپور و دالكي با توجه به آمار محدود موجود در محل‌هاي سدهاي مخزني مورد بررسي، به روشهاي مختلف آماري و تجربي محاسبه گرديده كه در نتيجه حداكثر سيلاب براي ايستگاه هاي چروم و جره بالا در رودخانه شاپور بترتيب 4400و 5800 متر مكعب در ثانيه و براي موسقان و قربان آباد برتيب 2600 و 6000 متر مكعب در ثانيه برآورد گرديده است.
ميزان مواد رسوبي رودخانه هاي شاپور و دالكي با توجه به آمار محدود موجود در ايستگاه هاي سعدآباد، سرقنات، چروم، نرگي آباد براي سدهاي مخزني مورد بررسي برآورد شده و نتيجه آن در چروم 6/1 ، جره بالا 1/3، موسقان 4/0 و قربان آباد 5/3 ميليون متر مكعب در سال برآورد شده است. براي آنكه ادامه مطالعات هواشناسي و آبهاي سطحي در حوزه آبريز رودخانه هاي شاپور و دالكي بنحو بهتري انجام گيرد، از همان زمان انجام مطالعات شناسائي انجام گرفته و برخي پيشنهادات براي رفع نواقص شبكه هيدروكليمالوژي داده شده است كه در بعضي از موارد به اين پيشنهادات توجه شده از آنجمله ميتوان احداث ايستگاه اندازه گيري بر روي رودخانه سياهرود، احداث پل تلفريك و ليمنيگراف در ايستگاه چروم، تغيير محل اندازه گيري رودخانه شيرين در محل گيخ و انتقال آن به نرگي، انجام نمونه برداري لازم براي تعيين كيفيت آب و ميزانرسوب در محل سدهاي مخزني مورد بررسي و نقاط مهم و برآورد و يا اندازه گيري ميزان دبي رودخانه در مواقع سيلابي را نام برد. از طرفديگر پيشنهادهاي زير تا كنون به مرحله اجراء در نيامده است:
تعيين متصدي براي ايستگاه هاي شكستيان و نقطه 70 در حوزه آبريز رودخانه شاپور.
تغيير محل ايستگاه اندازه گيري قربان آباد بر روي رودخانه دالكي و انتقال آن به محل پيشنهاد شده است.
احداث باران سنج ثبات، تبخير سنج و باد سنج در دشتهاي كمارج، برازجان فراشبند، نوجين و دادين.
تبديل ايستگاه كليماتولوژي به ايستگاه سينوتيپيك.

1-3-3-رودخانه دالكي:
اين رودخانه از ارتفاعات شرقي درياچه پريشان سرچشمه گرفته، پس از عبور از جنوب دشت خشت وارد استان بوشهر مي گردد. كل وسعت حوزه اين زودخانه در محل تخليه به رودخانه حله كه از تلاقي اين رودخانه و رودخانه شاپور بوجود مي آيد حدود 50 و 6 كيلومتر مربع مي باشد كه تقريباً 15 درصد آن در استان بوشهر قرار گرفته است.
بر اساس آمار 21 ساله ايستگاه سرقنات، آبدهي متوسط سالانه اين رودخانه حدود 2/442ميليوم متر مكعب مي باشد. كيفيت آب رودخانه با توجه به ديگر منابع آب سطحي استان بوشهر در حد متوسط بوده، از نظر طبقه بندي جهت آبياري بين كلاسهاي CS,CS اخير مي نمايد.
در حال حاضر آخرين حقابه برهاي اين رودخانه عبارتند از انهار بي براء، حاج مهدي و دهقانده، و بر طبق طرح هائي كه در دست مطالعه قرار دارد، با احداث سد انحرافي سرقنات حداكثر 10 متر مكعب از آب رودخانه جهت آبياري اراضي دشت دالكي منحرف مي گردد كه با توجه به استفاده فعلي از آب اين رودخانه ميتوان گفت كه بهره برداري از آب رودخانه دالكي به حدود 55 تا 60 دذصد افزايش خواهد يافت. بدين ترتيب بدون انجام طرحهاي ذخيره آب در بالادست، توسعه بيشتر بهره برداري تنها از طريق استفاده از مازاد آب در ماههاي سيلابي امكان پذير مي باشد.

1-3-4-رودخانه اهرم:
رودخاهنه اهرم با حوزه اي به وسعت 050و 1 كيلومتر مربع كلاً در استان بوشهر و در شرق آن واقع شده است. اين رودخانه از تلاقي دو شاخه اصلي به اسامي رود باهوش و رود شيرين تشكيل گرديده، سپس وارد اراضي دشت اهرم مي گردد.
بر اساس آمار 8 ساله در محل ايستگاه اندازه گيري اهرم، آبدهي متوسط سالانه رودخانه اهرم حدود 0/40 ميليون متر مكعب مي باشد. كيفيت آب رودخانه بر اساس آمار كوتاه مدت موجود در حد قالب قبول بوده، از نظر طبقه بندي جت آبياري در كلاسهاي CS,CS قرار مي گيرد.
در حال حاضر بهره برداري از آب اين رودخانه جهت آبياري اراضي دشت اهرم حدود 10 ميليون متر مكعب در سال يا حدود 25 درصد ميزان متوسط موجود مي‌باشد. با توجه به وسعت اراضي زير دست و همچنين نياز آبي اين اراضي، امكانات توسعه بهره برداري از آب اين رودخانه از طريق احداث بند مخزني وجود داشته قابل توصيه مي باشد.

1-3-5-رودخانه شور:
رودخانه شور گناوه با حوشه اي به وسعت 150و 1 ميليون كيلومتر در مجاورت حوضه رودخانه شاپور قرار گرفته است. اين رودخانه از ارتفاعات بيدكرز در جنوب رودخانه زهره سرچشمه گرفته سپس وارد استان بوشهر مي گردد. از آنجائيكه تأسيسات اندازه گيري آبدهي در رودخانه شور وجود دارد، ميزان آبدهي سالانه آن با توجه به ميزان بارندگي و وسعت حوزه حدود 70 ميليون متر مكعب برآورد گرديده است. در مورد كيفيت آب اين رودخانه آمار و اطلاعات مستندي وجود ندارد، ليكن با توجه به بررسيهاي مقدماتي و مشاهدات صحرائي ميتوان اظهار داشت كه كيفيت آن در حد قابل قبول نبوده، امكان استفاده از آن منتفي بنظر مي رسد.

1-4-رودخانه هاي فصلي
بغير از رودخانه هاي دائمي كه فوقاً مورد بررسي اجمالي قرار گرفت، استان بوشهر داراي رودخانه هاي فصلي متعددي نيز مي باشد كه اهم آنها به شرح زير است:
1-رودخانه دره آبداري
2-رودخانه دره گپ
1-4-1-رودخانه دره آبداري:حوضه دره آبداري در شمال غربي بندر گناوه قرار داشته وسعت آن در بالادست محور شمالي جنوب روستاي سيد محمود به 860 كيلومتر مربع مي رسد. حجم سيلابهاي سالانه اين حوزه با توجه به ميانگين سالانه بارندگي حدود 44 ميليون متذ مكعب تخمين زده مي شود.
طبق آزمون صحرائي و بررسيهاي مقدماتي ميتوان اظهار داشت كه كيفيت آب اين رودخانه جهت آبياري در حد قابل قبول بوده و با توجه به اينكه در حال حاضر بهره برداري از آن بواسطه سيلابي بودن رژيم رودخانه امكان پذير نيست، و نيز اينكه اراضي مناسبي حوالي شول وجود دارد ميتوان با ذخيره نمودن سيلابها از اين منبع آب سطحي بهره برداري نمود.
1-4-2-رودخانه درك گپ:حوضه رودخانه دره گپ بين حوزه هاي دره آبداري و رودخانه شور قرار گرفته و وسعت آن در محل ورود به دشت در حدود 400 كيلومتر مربع مي باشد. جيانهاي اين رودخانه عموماً سيلابي و فصلي بوده ميزان آبدهي سالانه آن با استفاده از ميانگين بارندگي سالانه در حوزه حدود 26 ميليون متر مكعب برآورد شده است.
با توجه به مشاهدات و آزمون صحرائي كيفيت آب رودخانه دره گپ در حد قابل قبول تشخيص داده شده.

5-1-وضعيت عمومي سفره هاي آب زير زميني(24)
5-1-1-نوع
سفره هاي آبرفتي دشتهاي فراشبند، نوجين، جره، خشت و برازجان اكثراً در مخروط
افكنه هاي دوران چهارم كه بعلت عر كم بسار دشتها گسترش قابل توجهي ندارد پراكنده مي باشند. منابع آبرفتي دشتهاي فوق بطور كلي از نوع سفره آزاد مي باشد كه در بعضي از مناطق وجود لايه هاي نازك رسي در ضخامت آبرفت بصورت محصور يا نيمه محصور در آمده است.پائين يودن مقدار ضريب ذخيره كه بوسيله آزمايشهاي پمپاژ تعيين گرديده اند نيمه محصور بودن سفره ها را در بعضي از دشتها مانند فراشبند، نوجين و درونك نمايان ميسازد. ولي بطور كلي آنچه كه از حفاريهاي اكتشافي در دشتهاي منطقه آشكار مي گردد سفره آب آزاد فوقاني در منطقه در بعضي از محلها بوسيله لايه هاي نازك رسي (نيمه قابل نفوذ) از سفره آب تحتاني كه نيمه محصور ميباشند جدا مي گردند.

5-1-2-حدود
حد سفره هاي آب زير زميني منطقه دو مرز بين رسوبات جديد آبرفتي و تشكيلات نفوذ ناپذير منطبق مي باشد. تشكيلات آهكي غالباً از راه شكافها و فضاهاي خالي خود با سفره هاي مذكور در برخي نواحي مرتبط هستند. سفره‌هاي نيمه تحت فشار و يا تحت فشار نيز غالبأ موضعي هستند بعلت نفوذ ناپذيري كم لايه هاي فوقاني آنها غالباً با سفره هاي آزاد مرتبط اند.
حدود اين دشتها بيشتر به نواحي دامنه مخروط افكنه هاي آبرفتي منتهي ميباشد و عموماً همانطور كه ذكر آن رفت چون اين مخروط ها داراي بعد طولاني نمي‌باشند آبرفتها عمق چنداني نداشته و بندرت ضخامت آبرفت به 180 متر(در دشت نوجين) مي رسد.

5-1-3-عمق برخورد به آب و ضخامت لايه آبدار
در دشت برازجان در دامنه شرقي دشت عمق آب زيرزميني و همچنين عمق سفره زيادتر مي گردد. سطح برخورد به آب زير زميني در نواحي جنوب شرقي تا 80 متر، و در نواحي جنوب غربي به حدود 2 متر و در انتهاي دشت به صفر مي رسد. اختلاف ارتفاع آب زير زميني بين مقطع ورودي و خروجي ايندشت به 80 متر مي رسد.
اختلاف ارتفاع سطوح آب زيرزميني در دشتهاي ديگر منطقه چون نوجين نيز از نواحي شرقي به سمت غرب بوده و به 30 متر مي رسد. در درونك نيز حالتي مشابه بوده و از شرق به غرب تقليل يافته و اين اختلاف به 20 متر مس رسد. اين وضعيت در دشت فراشبند متغير بوده و بيشتر از جنوب شرقي و شرق به سمت غرب بوده و اختلاف ارتفاع در مقطع ورودي و خروجي به 30 متر مي رسد. ضخامت لايه آبدار سفره زيرزميني در دشتهاي منطقه بسيار متفاوت مي باشد.
حداكثر ضخامت لايه آبدار در دشتهاي نوجين و فراشبند 180 و 150 متر و حداقل چند متر در دشتهاي فراشبند و برازجان مي باشد. ضخامت لايه آبدار بوسيله حفاريهاي اكتشافي و ژئوفيزيك الكتريكي انجام شده در دشتهاي مختلف تعين گرديده‌اند.


5-1-4-سنگ كف
اكثر دشتهاي ناحيه در ستر طاقديس هائي شكل گرفته اند كه بستر آنها رسوبات مارني دوران سوم يا بندرت تشكيلات كنگلومرائي پيلوسن مي باشد كه غالباً يا بصورت عدسيهاي پراكنده در بستر دشتها و يا در بعضي قسمتها با گسترش زياد خود بمنزله سنگ عمل مي نمايد. اين حالت در دشتهاي خشت و دونك بخوبي قابل تعقيب و تشخيص مي باشد و بايد گفت كه بهبود وضع نسبي منابع آب واقع شده بر بستر تشكيلات مذكور نيز حاكي از شرايط فوق مي باشد.

5-2-وضعيت عمومي منابع آب از نظر كيفي و اثر سازندهاي مختلف برآن(12)
بارندگي كه موجد آبهاي سطحي يا جريانهاي اوليه سطحي در منطقه مي باشد ابتدا عاري از املاح شيميائي بوده ولي اين آبها حين جريان بر روي تكيلات مختلف و ضمن تماس با لايه ها و سازنده هاي مختلف زمين و فرسايش و عبور از لابلاي آنها املاح موجود در اين طبقات را در خود حل و از نقطه اي به نقطه ديگر نقل مكان مي دهد. طبيعي است كه تنوع و تلون تشكيلات مختلف رابطه و بستگي تام با ساختمان زمين ساخت منطقه دارد، لذا مسير تحول منابع آبي از سنگهاي بستر خود تبعيت نموده و شرايط خاص عبوري آبها از اين لايه ها نيز نقش اساسي در تغيير وضعيت بازي مي كند.

5-2-1-اثر گنبدهاي نمكي بر جريانهاي عبوري
گسترش گنبدهاي نمكي يكي از بنياني ترين و شايد مؤثرترين پديده تحولي در كيفيت
منابع آب اين منطقه اعم از جريانهاي سطحي و زير زميني ميباشد زيرا ريشه عميق اين گنبدها كه در اثر كمبود نسبي وزن مخصوص موجب شكافتن لايه هاي فوقاني و خروج از درون زمين مي گردد موجب گسيختگي طبقات از يكطرف و بالاخره سبب ايجاد نقاط ضعف در مسير آبهاي سطحي و بالاخره گرايش مسير رودخانه هاي عمده از حاشيه آنها مي گردد.
همانطور كه از اسم اين گنبدها پيداست وجود گنبدهاي مذكور سبب افزايش نامعقول املاح شوري چون نمك و گچ مي گردد. بنابراين منابع آبي كه به اين طريق نفوذ نموده و يا در جريان رودخانه هاي منطقه قرار مي گيرند املاح محلول آنها افزايش نامناسب يافته و بهمين ترتيب ميزان آنيونهاي سولفات و كلر فزوني مي يابد.
گرچه گنبدهاي مذكور را جز در كمارج نمي بينيم ولي وجود نامرئي اين پديده ها از طريق گسلهاي عمده كشيده شده در منطقه و يا چشمه ساري هاي فوق العاده شوري كه در حاشيه آبرفتها ظاهر مي گردند بخوبي و مي توانيم مشاهدات نمائيم.

5-2-2-اثر سازنده هاي آذرين و دگرگوني
سازنده هاي مذكور نه بطور عمده و نه بصورت پراكنده و بطور كلي در هيچ يك از قسمتهاي ناحيه ديده نمي شود. عليهذا وجود اين عناصر كه كمتر در آبهاي نفوذي انحلال حاصل مي كنند تغييرات عمده در آبهاي زيرزميني ايجاد نمي نمايند و اين تغييرات اگر صورت بگيرد بصورتي است كه ميزان CO را افزايش داده و PH اسيدي را بالا مي برند.

5-2-3-اثر سازندهاي آهكي
با پخش و پراكندگي وسيع سازندهاي آهكي در منطقه وضح اثر اين سازندها در آبهاي نواحي مختلف اين منطقه بخوبي و بالاخص در آبهاي كارستي و زير زميني ايكه بنحوي از اين تشكيلات متأثير مي باشد. وجود CO موجود در آب باران كه بصورت اسيد كربنيك تظاهر مي كند يكي از بنيانهاي سازشكار در انحلال كلسيم مي باشد كه تشكيل بيكربنات كلسيم را مي دهد كه در آب محلول بوده و عامل ما در توسعه و تشكيل حفره ها و غارها و بالاخره ايجاد معابر و مفرهاي آبي در اين سازندها و در منطقه مي باشد. تشكيل غار مشهور ساسان در تنگ چگان واقع در شمال غرب نيز در اثر پديده فوق الذكر است.غالباً اينگونه آبها چنانچه متأثر از سازندهاي ديگر نگردند از نظر بيكربنات غني بوده و در عوض ساير آنيونها در آنها ناچيز و يا بكلي از آنيونها ديگر عاري مي باشند. از كانيونها نيز كانيون كلسيم افزايش داشته و نسبت غالباً افزايش نشان مي دهد و آناليز چشمه هاي كارستي اين منطقه كه از تشكيلات فوق الذكر خارج مي گردند مويد اين مسئله مي باشند.

5-2-4-اثر رسوبات مارني دوره ميوسن
نظري به اين مسئله غالباً وجود رس كه داراي تخلخل نسبتاً زيادي نسبت به عناصر ديگر مي باشد موجب افزايش سطح تماس بين آب زيرزميني و رسوبات فوق گرديده و عامل مزبور موجبي براي انحلال املاح اين رسوبات در آب مي گردد. الون و تعدد رسوبات فوق الذكر در منطقه كه داراي املاحي چون گچ و نمك مي باشد چون رسوبات گنبدهاي نمكي سبب افزايش املاح محلول گرديده و همچون رسوبات ذكر شده در افزايش آنيونهاي سولفات و كلر مؤثر مي گردند.

5-2-5-اثر سازندهاي كنكلومراني
رسوبات فوق الذكر كه خود منتج از فرسايش تشكيلات پايه منطقه چون اهك و مارن بوده و اكثراً از قلوه هاي آهكي كه در ملاطي از خمير آهكي شكل گرفته اند و از نظر نحوه تغييرات شيميايي شباهت كامل با اهكهاي منطقه دارند لذا از ذكر آنها به جهت تشابه وضعي خودداري مي كنيم.

5-2-6-اثر سازندهاي آبرفتي
فرسايش نهائي سازندهاي مختلف موجب پيدايش رسوبات آبرفتي كه خود منبع حفظ آبهاي زيرزميني مي باشند مي گردد. از اين نظر بعلت سرعت كم و وفور املاح گوناگون در تغيير تركيب شيميايي آبهاي زير زميني اثر بسزائي دارند.
البته توجه به اين مسئله كه رسوبات ذكر شده از قلوه سنگهاي درشت يا از ذرات ريز تشكيل شده باشند(اين تغيير تدريجي را بطور عام و بلا استثنا مي توان در تمام سطوح دشتها از دامنه تا منتهي اليه دشت ديد) لذا تغييرات كلي در كيفيت آبخانه هاي آبرفتي از دامنه به دشت ادامه داشته و تنوع تركيبات كلر و سولفات با عناصر سديم و كلسيم و منيزيم بطور نسبي نسبت به آبخانه هاي با اهميت منطقه يعني ابخانه هاي كارستي افزايش زيادتري را نشان مي دهد.

5-3- منشأ شوري آبهاي زير زميني آبرفتي و آهكي
منشأ شوري آبهاي اين ناحيه و در دو بخش فوق الذكر كه گاهي قابل تفكيك و زماني توامأ قابل دسترسي است در بدو امر تشكيلات گنبدهاي نمكي است كه زماني بصورت مرئي و زماني بصورت نامرئي عمل مي نمايد و عامل شوري در گرايش بشوري برخي از ابخانه هاي مارستي و آبرفتي ناحيه مي باشد. آنچه در دشتهاي مختلف اين ناحيه ملاحظه مي كنيم وجود بستر بلا استثنا مارني ميوسن مي باشد كه سنگ كف تمام آبرفتهاي منطقه را تشكيل مي دهد و همچنين گسترش جانبي ايكه در اقصي نقاط دشتهاي پر اهميت منطقه بالاخص دشت فراشبند و اغلب متضمن گچ و نمك نيز مي باشند در شوري آب اين منطقه از جنوب شرقي به جنوب غربي و از شرق به غرب و نهايتاً در جهت عمقي مؤثر بوده و اين پديده با اندكي كم و كاست در دشتهائي چون نوجين، كمارج و برازجان قابل انطباق مي باشد.
نكته ديگري كه قابل بررسي است قالب گيري اكثر دشتها در ناوديس با فرم كاملاً كلاسيك منطقه است و اين پديده موجب شده عرض عمومي دشتها چندان قابل توج نباشد به اين جهت تغييرات كيفي از نواحي تغذيه دشت بحالت تدريجي صورت نمي گيرد. و بدين ترتيب چون فاصله منبع تغذيه از تخليه چندان زياد نمي باشد تغييرات كيفي بيشتر بصورت ناگهاني بوده و مي توان با توجه به اينكه عمق آب زير زميني بوده و اين پديده در حوالي مسيلهاي شور منطقه بيشتر مشهود است. بايد توجه داشت كه در اين نواحي بعلت كم عمق بودن آب زيرزميني سطح آب در معرض تبخير واقع شده و موجب افزايش املاح و شوري خاك مي گردد البته وجود پر تفوق آنيون كلسيم نسبت به سديم غالباً سبب تعادل كلي بافت خاك گرديده و شرايط لازم را جهت كشتهاي مختلف فراهم اورده است.
نكته ديگري كه بطور كلي در وضعيت عمومي دشتهاي اين ناحيه قابل پيگرد است وجود سنگ كف رسوبات نئوژن مي باشد و بندرت مي توان گسترش رسوبات كنگلومرائي را كه نقطه عطفي در بهبود وضع كلي ذخائر آبرفتي مي باشند و نقش حساس و سازنده جهت موضع گيري منابع آب شيرين بر بستر خود دارند بجز در ساير دستها تعقيب نمود.

5-4-منابع آهكي پراكنده در سطوح منطقه و گسترش آنها
بطور نسبي كليه دشتهاي اين منطقه از نظر ذخائر آبرفتي نسبتاً فقير بوده و كميت ناچيز و كيفيت نامطلوب ابهاي موجود در ضخامت هاي بالنسبه كم آبرفت بهيچ وجه پاسخگوي نيازهاي منطقه نمي باشد.
صرفنظر از قسمتهاي قابل توسعه آبرفتي آنچه قابل توجه و بررسي است گستره هاي آهكي بالاخس در نوار شرقي دشتهاي اين ناحيه مي باشد كه يا توجه به حفاريهاي اكتشافي انجام شده اين منابع از نظر كيفي و كمي خود جداگانه مي تواند تأمين كننده بخشي از نيازمنديهاي اين ناحيه باشد.
در قسمت شمالي و شمال شرقي اين حوزه دو فاسيس آهكي متفاوت هكه عبارت از آهكهاي آسماري جهرم و بنگستان مي باشند قرار دارد. ذكر فاسيس و خواص هيدروديناميكي آنها نمايانگر موجوديت ذخائر غني آبي در منطقه مي باشد. البته ليتوژي كارست در دو سري آهكي مذكور تا حدودي مختلف مي باشد كه بطور جداگانه بررسي گرديده اند.

5-4-1-آهك آسمازي
آهك آسماري جهرم ضخامتي متغير بوده و اين ضخامت در مقطع تيپ آن از 300 متر تجاوز نمي كند. در ضمن آهكي متبلور بوده و داراي رخساره شكر گاهي به رنگ زرد ايل به خاكستري تا قرمز جگري مي باشد. قابليت انحلال اين آهك در اثر آبهاي فرورو شديد بوده و شخصي نسبي آن سبب گرديده لايه لايه شده و سطوح لايه ها داراي درزه ها و شكستگيهاي نسبتاً زياد باشد كه اكثراً عمود بر امتداد طبقه بوده و فرسايشي دالبري دارد.
فعاليتهاي تكتونيكي شكنندگيهائي در سطح مختلف ان ايجاد نموده و اين شكافها و درزها و شكستگيهاي و بالاخره گسلها موضع مناسبي را جهت تجمع آبهاي نفوذي فراهم آورده است و تكامل تدريجي موجب ايجاد حفره هاي كوچك و بزرگ تا ايجاد غارهاي عظيم آهكي كه محل مناسبي جهت ذخيره آبهاي زير زميني مي باشد در اين سري آهكها گشته است.
طبقات زيرين اهك مذكور را سازندهاي شيستي و مارن آهك پابده گوربي تشكيل مي‌دهد لذا مارنهاي مذكور مي توانند بمنزله سنگ كف عمل نموده و شرايط ايجاد كارت را در آن تشهيل نمايد و ان بدين علت است كه:
اولاً- مانع از آن مي گردد كه آبهاي نفوذي باعماق بيشتر نفوذ نموده و احياناً در جائي كه از دسترس خارج است بلا استفاده بهدر رود.
ثانياً- آبهاي نفوذي در اعماق زياد به حد اشباع مي رسد و فعاليت كارستي شدن خود را از دست مي دهد. دليل ديگري كه مي تواند در اثبات عوامل ذكر شده عنوان نمود. وجود چشمه سارهاي متعدد و گسترده و عمده آهكي در سازندهاي ذكر شده مي باشد و با توجه به سنگ كف مارني آهكي كه ذكر ان فرصت سازند تاثرات ناشي از بارندگي و ساير نزولات جوي را در محدوده زماني كوتاهي دشاورژ مي كند.

5-4-2-آهك بنگستان(كرتاسه)
اين گروه متشكل از آهنگ چرت دار سروك در بالا و آهك مارني سياه كژدمي در زير و بنوبه خود از نظر منابع آبي قابل توجه مي باشند.
آهك مطبق و خاكستري رنگ سروك كه در اين نواحي بر روي ساير تشكيلات بنگستان خيمه زده است خود الگوي مشخصي از طبقات كارست را در اين ناحيه و عموماً در جبال زاگرس بوجود آورده است.
گسترش آهك مذكور در مقام مقايسه با اهك اسماري جهرم در محدوده مطالعه در حد قابل توجهي نيت ولي كم و كيف اين آهك از نظر كارست مشابه آهك آسماري جهرم مي باشد با اين اختلاف كه درصد ناخالصي در ضخامت اين آهك بسيار بيشتر از آهك اسماري جهرم است و اين عامل در تكامل تدريجي كار ستيفيكاسيون در اين سري آةكي بعنوان يك عامل باز دارنده عمل مي نمايد.

5-5-توسعه بهره برداري از منابع اب زير زميني دستهاي منطقه (14)(12)
1-5-5توسعه بهره برداري از منابع آب زير زميني دشت فراشبند
ساليانه حدود 5/7 ميليون متر مكعب آب زير زميني از طريق تبخير و خروجي از سفره هدر مي رود كه مي توان قسمتي از آن مورد استفاده قرار گيرد. در منطقه فراشبند بعلت گسترش وسيع لاي و رس در مجموعة آبرفتي و ضخامت كم آبرفت در اكثر دشت و همچنين در اثر كيفيت نامناسب آب سفره ابدار در اكثر نقاط دشت مخصوصاً نواحي مركزي و همچنين گسترش سفره هاي شور و نزديكي آنها به مناطق حاوي سفرهاي آب شيرين و همچنين بعلت تغذيه محدود سفره از تشكيلات مشرف به توشعه بهره برداري از آب زيرزميني در دش فراشبند محدود مي باشد.
در دامنه تشكيلات بنگستان در شرق فراشبند تجمع چاههاي بهره برداري نمايانگر كيفيت و كميت نسبتاً خوب آب زيرزميني در اين منطقه مي باشد كه علت ان نيز تغذيه از تشكيلات آهكي بنگستان(سروك) ميباشد كه در ان محل همچنين ميتوان با حفر چاه هاي نيمه عتيق ساليانه حدود 2 ميليون متر مكعب وسط اهالي برداشت شود.
بنابراين عمده نواحي بهره برداري از آب زير زميني محدود به دو منطقه شرقي و شرق دشت فراشبند مي باشد و برداشت زيادتر از ميزان مجاز(5/5 ميليون متر مكعب) در اين نواحي باعث مي گردد كه سطح آب در اين نواحي پائين رود و با افت سطح آب زيرزميني از سمت مناطق مركزي كه حاوي آب شور مي باشد به سمت اين نواحي تغيير پيدا كند، همچنين با توجه به اينكه ميبايستي از جريانهاي تغذيه قبل از ورود به نواحي مركزي دشت استفاده نمود در آينده مي بايستي همزمان با برداشت آب در نواحي بهره برداري اقدام به عميق نمودن زهكشهاي طبيعي و يا پمپاژ آب در نواحي مركزي نمود.
بررسي تشكيلات آهكي بنگستان ناحيه شرق و جنوب شرقي دشت فراشبند ميزان بهره برداري از آبها را حدواً5-3 ميليون متر مكعب در سال مشخص كرده است كه بعلت كيفيتنسبتاً خوب آب آنها مي توانند در تامين نيازهاي شرب اهالي منطقه نقش مهمي داشته باشند.
همچنين امكان توسعه بهر برداري بصورت محلي در مخروط افكنه هاي پاي تشكيلات كنگلومرائي و تشكيلات آهك آسماري در جنوب غرب دشت بميزان كم وجود دارد.
نتيجتاً ميزان توسعه بهره برداري در ابرفت دشت فراشبند 5/5 ميليون متر مكعب مي‌باشد كه در اولين مرحله بهره برداري3 ميليون در ناحيه جنوب شرقي فراشبند پيشنهاد مي گردد. ميزان توسعه بهره برداري در سازندهاي سخت(تشكيلات بنگستان) 5-3 ميليون متر مكعب مي باشد كه جهت تامين آب آشاميدني بكار مي رود. همچنين بعلت جلوگيري از اثر آب چشمه هاي شور و معدني آويز مي بايستي كه چاهها در اين تشكيلات در ناحيه بين ده نو و دولت آباد حفر گردند.

5-5-2-توسعه بهره برداري از منايع آب زير زميني دشت نوجين
داراي پتانسيل مثبت سفره آب زير زميني بميزان 3 ميليون متر مكعب در سال مي‌باشد. ساليانه حدود 5/5 ميليون متر مكعب از آب زير زميني از طريق تبخير، زهكس و خروجي از سفره بهدر مي رود كه قسمتي از ان قابل توسعه و برداشت مي باشد. ميزان توسعه بهره برداري از آب زير زميني دشت نوجين 7 ميليون متر مكعب در سال برآورد مي گردد.
مدار حاله مانند پرچين مخروط افكنه وسيع آبرفتي شمال شرق دشت جهت توسعه بهره برداري از هر جهت مناسب مي باشد چه به علت نزديكي به محل تغذيه سفره از تشكيلات آهكي مشرف بدشت(ميزان 10 ميليون متر مكعب در سال محاسبه گرديده است)جريانهاي ورودي را قبل از اينكه به ركز دشت رسيده و كيفيت خوب خود را از دست بدهند مورد استفاده قرار مي دهد كه اين باعث كاهش سطح آب زيرزميني در مركز دشت و در نتيجه كاهش حوزه تبخيري مي گردد. لازم به تذكر است در صورت توسعه بهره برداري در پاي مخروط افكنه شمال شرق دشت مي بايستي جهت پيش بيني مسئله پيشروي آب شور نسبت به احداث زهكش در مركز دشت اقدام نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید