بخشی از مقاله

استان مازندران

موقعيت جغرافيايي و تقسيمات سياسي استان
استان مازندران با حدود 24 هزار كيلومتر مربع مساحت بين 47 دقيقه تا 38 درجه و 5 دقيقه عرض شمالي و 50 درجه و 34 دقيقه تا 56 درجه و 14 دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار گرفته ايت. درياي مازندران در شمال، استان تهران و سمنان در جنوب و استان هاي گيلان و گلستان به ترتيب در غرب و شرق آن قرار گرفته است. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري سال 1375 و با توجه به تفكيك استان گلستان از استان مازندران، اين استان در حال حاضر 14

شهرستان، 38 شهر، 34 بخش و 100 دهستان دارد. شهرستان هاي اين استان عبارتند از: آمل، بابل، بابلسر، بهشهر، تنكابن، ساري، سواد كوه، قائم شهر، رامسر، محمودآباد، نكا، نور، نوشهر و چالوس.


جغرافياي طبيعي و اقليم استان
موقعيت و وضعيت طبيعي استان مازندران نشانگر دو ناحيه عمده جلگه هاي ساحلي و كوهستاني البرز است. امتداد و جهت رشته كوه هاي البرز به صورت ديواري مرتفع و طولاني، نوار ساحلي و جلگه هاي كناره اي درياي مازندران را محصور كرده است. در سراسر استان مازندارن، شيب زمين از ارتفاعات به سوي جلگه و به سمت درياي خزر كاهش مي يابد. در محل تلاقي جلگه و

كوهپايه‌هاي شمالي البرز، به علت شدت فرسايش و تراكم آبرفت، قسمتي از ناهمواري هاي قديمي با رسوبات جديدتر پوشيده شده و در بعضي نقاط به صورت تپه درآمده است. تحت تأثير نسيم دريا و بادهاي محلي، در جلگه هاي سواحل جنوبي و شرقي درياي خزر، تپه هاي ماسه اي ساحلي تشكيل شده و سدي طبيعي و كم ارتفاع بين دريا و جلگه پديد آورده اند. همچنين در قسمت شرقي جلگه مازندران رسوباتي ضخيم به صورت تپه ماهوره هاي نسبتا مرتفع وجود دارد كه حداكثر گسترش غربي آنها تا شهرهاي بهشهر و نكا محدود مي‌شود.


طبيعت استان مازندران تحت تأثير عرض جغرافيايي، ارتفاعات البرز، ارتفاع از سطح دريا، دوري و نزديكي به دريا، وزش بادهاي محلي و ناحيه اي، جا به جايي توده هاي هواي شمالي و غربي و حتي پوشش متراكم جنگلي قرار دارد. به همين جهت و با وجود وسعت اندك، (و بر خلاف تصور عموم كه آب و هواي آن را يكسره معتدل مي دانند)، اين ناحيه از تنوع آب و هوايي ويژه اي برخوردار است. دو جريان بزرگ نقش تعيين كننده اي در آب و هواي استان ايفا مي كند:


يكي جريان هوايي شمال و شمال شرقي كه از سيبري و قطب شمال به سوي
جنوب و جنوب غربي پيش روي مي كند و موجب سردي هوا، يخ بندان و ريزش برف و باران مي شود. اين توده هوا در تابستان به سوي شمال رانده مي‌شود و تأثير چنداني در آب و هواي مازندران ندارد. ديگري جريان وزش بادهاي غربي است كه در زمستان از اقيانوس اطلس، درياي

مديترانه و درياي سياه عبور مي كند و پس از ورود به ايران، بارندگي هاي شديد و مداوم را باعث مي شود. در ماه هاي تابستان قدرت باران زايي اين بادها كاهش مي يابد و فقط رطوبت و هواي شرجي را افزايش مي دهد و شرايط زيستي نامناسبي را پديد مي‌آورد. علاوه بر باد و جا به جايي

توده هاي اصلي هوا، بادهاي محلي ديگري نيز مانند باد سورترك(شاخه اي از سيبري در زمستان)، باد خوش آباد دره نور، باد اورزروا (باد سرد زمستان از شرق به غرب) باد گيل وا(از مازندارن به گيلان) و باد سام(بادي در بهار و تابستان از جنوب به شمال) وجود دارد كه به طور محلي و فصلي در شرايط آب و هوايي استان مازندران مؤثر واقع مي شوند. آب و هواي استان مازندران با توجه به دما و بارش، به چند نوع تقسيم مي شوند كه عبارتند از:


آب و هواي معتدل خزري: جلگه هاي غربي و مركزي استان تا كوه پايه هاي شمالي البرز و امتداد آن در نوار باريكي به سوي شرق، كه از شمال به مسير اصلي گرگان رود محدود مي شود، آب و هواي معتدل خزري دارد. اين نواحي به علت نزديكي به درياي خزر از يك طرف و ديواره كوهستاني البرز و فاصله اندك كوه و دريا از طرف ديگر، دماي معتدلي دارد كه دامنه گرماي آن محدود است.

تابستان هاي گرم و مرطوب و زمستان هاي معتدل و مرطوب از ويژگي هاي عمده اين نوع آب و هوا است و لذا آب و هواي بخش هايي از اين ناحيه، مشابه آب و هواي معتدل مديترانه است.
آب و هواي معتدل كوهستاني: با افزايش تدريجي ارتفاع اراضي جلگه اي به سوي ارتفاعات البرز و دوري از درياي خزر، در نواري به ارتفاع تقريبا 1500 تا 3000 متر، شرايط آب و هواب معتدل

كوهستاني شكل مي گيرد. به طوري كه زمستان هاي سرد، طولاني و يخ بندان دارد و تابستان هاي آن معتدل و كوتاه است. از ويژگيهاي اصلي اين محدوده، كاهش ميزان بارندگي سالانه و دماي هوا و افزايش ريزش برف است، كه در نتيجه قسمتي از ريزش هاي جوي اين نواحي به صورت برف تا اوايل دوره گرم در سطح زمين انباشته مي شود.


آب و هواي سرد كوهستاني: در قلل كوهستان هاي مرتفع دامنه شمالي البرز و در ارتفاع بالاي 3000 متر، دماي هوا به شدت پايين مي آيد و يخ بندان هاي طولاني ايجاد مي شود و لذا اين نواحي زمستان هايي سرد و طولاني و تابستان هايي كوتاه و خنك دارد. ريزش هاي جوي اين نواحي غالبا به صورت برف است كه در دوره سرما روي هم انباشته مي شود و تا اواسط دوره گرما نيز دوام مي آورد، به همين دليل در قلل مرتفع منفرد مانند علم كوه، تخت سليمان، دماوند، شاوار و پير گردكوه شرايط تشكيل يخچال ها و انباشت دايمي برف فراهم است، به طوري كه حتي در گرم ترين ماه هاي تابستان نيز ذخاير برف و يخ اين نقاط باقي مي ماند.

 

جغرافياي تاريخي استان
درباره تاريخ باستاني استان مازندران اطلاع زيادي در دست نيست و اساسا وضع اقليمي آن اجازه نمي دهد ابنيه و آثار معماري پايدار بماند. در جلگه هاي ساحلي مازندران آثار معتبري از ادوار قبل از اسلام به دست نيامده و حتي از شهرهاي معتبر صدر اسلام(دوره پادشاهان طبرستان و ديلم) هم به جز آمل و ساري يادگاري به جا نمانده است.


بعد از غلبه آريايي هاي مهاجم و مهاجرت بوميان، ساكنان جديد پس از مدت ها ظاهرا زير فرمان هخامنشيان قرار گرفتند. در كتيبه بيستون سرزمين مازندران به نام ” پشتخوارگي” و در اوستا ” پذشخوارگر“ آمده است و به نظر مي رسد كه مازندران جزو قلمرو اشكانيان بوده است. هم زمان با فتوحات مسلمانان از سلسله هاي پادوسبانان، آل باوند و افراسيابيان نام برده شده است كه در طبرستان يا قسمتي از آن حكومت مي كرده اند و استقلال نسبي داشته اند.مورخان درباره اولين حمله مسلمين به طبرستان وحدت نظر ندارند. بنا به قول عده اي از نويسندگان در سال 30 هجري قمري- زمان خلافت عثمان- اولين بار سعد بن عاص حاكم كوفه در صدد فتح طبرستان بر آمد و سرانجام سواحل طبرستان، رويان و دماوند را به تصرف خود در آورد. در زمان مروان بن محمد(132-126ه.ق) آخرين خليفه بني اميه، اهالي طبرستان عليه حكام عرب سر به شورش بداشتند. در

دوره خلافت ابوالعباس سفاح(136-132 ه.ق) اولين خليفه بني اميه، اهالي طبرستان عليه حكام عرب سر به شورش برداشتند. در دوره خلافت ابوالعباس سفاح(136-132 ه.ق) اولين خليفه عباسي- يكي از هاملان وي رهسپار طبرستان كاملا تحت اطاعت اعراب در آمد، ولي بعد از آن نيز در سرزمين طبرستان مانند سابق، مسكوكاتي با خط پهلوي ضرب شد. سرانجام در سال 167 هجري قمري” ونداد هرمز“ سلسله مستقلي در طبرستان تأسيس كرد. در قرن چهارم و پنجم

هجري، طبرستان ميدان كشمكش سلسله آل زيار و آل بويه از يك طرف و سامانيان و غزنويان از طرف ديگر شده بود، اغلب اوقات طبرستان تحت اداره امراي آل زيار بود. در سال 426 هجري قمري، سلطان مسعود غزنوي از طريق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات و خسارات جاني و مالي زيادي به اهالي ان سامان وارد آورد. هنوز اين خرابه ها ترميم نشده بود كه طغرل اول مؤسس سلسله

سلجوقي به گرگان و طبرستان حمله ور شد. در سال 606 هجري قمري طبرستان از جمله ” كبود جامه“ به دست سلطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهبد كبود جامه به نام ” ركن الدين كبود جامه” و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسير شدند. زماني كه سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهيان مغول فرار مي كرد، ركن الدين، مغولان را به جايگاه سلطان محمد هدايت كرد و بر اثر اين خوش خدمتي، از طرف مغولان به حكومت كبود جامه رسيد و سرانجام توسط تيموريان بسلط حكمراني آنها نيز برچيده شد. بعد از درگذشت امير تيمور، سادات مرعشي با كسب اجازه از شاهرخ ميرزا (750-807 ه.ق) به مازندران برگشتند و به عنوان اميران باج گزار اين نواحي سلطنت كردند. سرانجام در زمان سلطنت شاه عباس اول به طور كلي قدرت سادات مرعشي از بين رفت. پس از برچيده شدن بساط حكومت ملوك الطوايفي طبرستان كه تا سال 1006 هجري قمري ادامه داشت، اين منطقه تحت نظارت شاه عباس اول و سلاطين بعدي سلسله صفوي تأمين قرار گرفت. شاهان صفوي در طول هر سال به كرات به عنوان شكار و يا پس از احداث فرح آباد جهت استراحت به اين منطقه سفر مي كردند. نادر شاه افشار براي مقابله با دشمنان، به ويژه دشمنان شمالي و روس ها، در مازندران يك كارخانه كشتي سازي داير كرد و بر رونق هرچه بيشتر منطقه افزود. از دوره فتحعلي شاه قاجار، به منطقه سر سبز و زيبا و دل انگيز مازندران، به عنوان يك منطقه استراحتي- تفريحي توجه گرديد و ناصرالدين شاه طي دو سفر دستور تعمير راه ها و كاروان سراها را صادر كرد. در دوران سلطنت پهلوي منطقه مازندران مانند ساير مناطق كشور از راه هاي ارتباطي برخوردار شد و به علت شرايط محيطي و آب و هواي معتدل، چشم اندازهاي زيبا و نزديكي اش به تهران، محل استراحت و تفريح قسمت اعظم مردم كشور شد. در زير تاريخچه شهرهاي استان مورد اشاره قرار مي گيرد:

بابل:
بابل از شهرهايي است كه در دوران اسلامي نيز وجود داشته و به نام هاي مامطيران، مامطير، بارفروش ده، بار فروش و بابل شناخته شده است. اولين نام اين شهر ” مامطير“ بود كه در قرن دهم هجري ” بار فروش ده“ در محل آن بنا شد و هنگامي كه محمد خالد حاكم آن بود، بازار و عمارتي در آن بنا كرد. در سال 160 هجري قمري مازيار بن قارن مسجد جامع آن را بنا نهاد كه شامل مساجد، عمارت، مدارس، دكاكين، سراها، بيوتات و ساير بود. بار فروش به عنوان مركز

تجاري به ويژه در دوره صفوي از رونق، آبادي، وسعت و گستردگي برخوردار شد. شاه عباس اول فرمان داد باغ ارم را در قسمت جنوبي شهر بنا كنند. بابل در زمان فتحعلي شاه قاجار نيز اهميت قابل توجهي پيدا كرد. قبل از انقلاب روسيه، بابل از طريق بندر مشهد سر(بابلسر) با كشور روسيه ارتباط تجاري داشت و به يكي از مراكز مهم بازرگاني استان مازندران تبديل شده بود. بابل امروزي شهري آباد و زيبا است.

چالوس:
چالوس از شهرهاي قديمي استان مازندران است كه در جلگه مياني سواحل درياي خزر واقع شده است. نام اين شهر در گذشته هاي دور سالوس يا شالوس بود كه در پيرامون آن دو شهر كوچك ديگر بنام كبيره و كچه نيز وجود داشته است. بعضي از علماي جغرافيا نويس،چالوس را از آبادي هاي طبرستان دانسته‌اند. محمد بن اويس- از امراي دوره تسلط خلفاي عرب- به دستور خليفه به حكمراني چالوس منصوب شد. محمد بن اويس خود در رويان(قسمتي از


طبرستان) استقرار يافت و پسرش احمد را به حكومت چالوس گمارد.
شهر چالوس در زمان حمله امير تيمور تخريب شد و سپس تا قرن هاي متمادي به صورت روستائي كوچك در آمد. در دهه اول قرن حاضر )1310( با پشتيباني دولت وقت آرام آرام به شهر سازمان يافته در آمد و امروزه به شهري زيبا با امكانات فراوان جهانگردي تبديل شده است.

نوشهر:
نوشهر كه در سابق دهكده اي به نام خواجك يا خواچك بود، به علت وضعيت خاص ساحلي و استعداد بندري كه محل رفت و آمد كشتي هاي تجاري بود، مورد توجه خاص حبيب الله خان سردار خلعتبري پدر محمد ولي خان تنكابني قرار گرفت و روي به آباداني گذاشت و به حبيب آباد معروف شد. در سال 1305 به واسطه تغييرات زيادي كه در سيماي حبيب آباد به وجود آمد، به ده نو تغيير نام داد و از آن پس با احداث ساختمان هاي نوساز و توسعه شهر همراه با گسترش تأسيسات متعدد بندري و احداث اسكله، در سال 1318 ”نوشهر” ناميده شد.

وضعيت اجتماعي و وضعيت اقتصادي استان
مطابق نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن آبان ماه 1375، جمعيت استان اندكي بيش از 2600000 نفر است كه از اين تعداد 89/45 درصد در نقاط شهري و 10/54 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غير ساكن بوده اند. در همين زمان، از كل جمعيت استان، 1،296،841 نفر مرد و 1،305،167 نفر زن بوده اند. نسبت جنسي جمعيت استان برابر 99 است، به عبارت ديگر، در اين استان در مقابل هر 100 نفر زن، 99 مرد وجود داشته است. از جمعيت اين استان 33/36 درصد در گروه سني كمتر از 15 ساله، 93/58 درصد در گروه سني 64-15 ساله، 69/4 درصد در گروه سني 65 ساله و بالاتر قرار داشته اند و سن بقيه افراد نيز نا مشخص بوده است.


در آبان 1375، از جمعيت استان 70/99 درصد را مسلمان نتشكيل مي داده اند. اين نسبت در نقاط شهري 57/99 درصد و در نقاط روستايي 80/99 درصد بوده است. در فاصله سال هاي 1365 تا 1375 تعداد 347،246 نفر به استان وارد و يا در داخل آن جابه جا شده اند. محل اقامت قبلي 80/25 درصد مهاجران ساير استان ها، 10/20 درصد شهرستان هاي ديگر همين استان و 48/53 درصد در شهرستان محلسرشماري بوده است. محل اقامت قبلي بقيه افراد، خارج از كشور يا

اظهار نشده است. در آبان 1375، از 2،319،486 نفر جمعيت 6 ساله و بالاتر استان 78/80 درصد با سواد بوده اند. در سال مذكور، از شاغلان 10 ساله و بالاتر 31/31 درصد در گروه كشاورزي، 87/23 درصد در گروه صنعت، 14/40 درصد در گروه خدمات فعاليت داشته اند و 77/1 درصد اظهار نشده و نامشخص گزارش شده است.


مازندران از نظر كشاورزي، دام پروري، صيد ماهي، جنگل داري و صنايع و معادن، وضعيت نسبتا ممتازي دارد. بيش از 900 هزار هكتار از مساحت استان، زير كشت برنج، پنبه، گندم، جو، دانه هاي روغني (سويا)، مركبات و چاي قرار دارد. حدود نيمي از محصول مركبات كشور از مازندران تامين مي شود. سيب، آلوي قطره طلا و گلابي از ساير ميوه هاي استان هستند. در استان مازندران پرورش دام و انواع طيور هم به شكل سنتي و هم به صورت صنعتي رواج دارد. مرتع قشلاقي، ميان بند و ييلاقي آن از كانون هاي عمده رمه گرداني و زنبور داري است. در نوار ساحلي و حاشيه

اراضي باتلاقي، پرورش گاو ميش نيز رواج دارد. پرورش كرم ابريشم و توليد پارچه هاي ابريشمي نيز يكي ديگر از فعاليت اقتصادي در استان است. مجاورت استان مازندران با درياي خزر و جريان رودخانه هاي متعدد در آن، زمينه مساعدي را براي پرورش، تكثير و صيد انواع ماهي و توسعه شيلات فراهم آورده است. زغال سنگ، سرب، سنگ آهك، سنگ مرمريت، نمك آبي، پوكه معدني فلورين، بوكسيت و سيليس از ذخاير معدني استان هستند كه برخي از آن ها به طور وسيعي

وابسته به كشاورزي، جنگل و توليد مواد غذايي نيز زمينه هاي بسيار مناسبي دارند، ولي از استقرار صنايع سنگين، به ويژه صنايع آلوده كننده به دليل حساسيت محيط استقبال چنداني به عمل نيامده است. صنايع دستي استان مازندران شامل قالي بافي، گليم بافي، حصير بافي، چادر شب و جوراب پشمي، نخ ريسي، پارچه بافي، نمد،زيلو، جاجيم، ظروف گلي و وسايل چوبي است كه مواد خام آن ها در محل تهيه مي شود.

جاذبه هاي طبيعي
منابع و تفرج گاه هاي آبي
دريا و سواحل آن


درياي مازندران با وسعتي حدود 438000 كيليومتر مربع بزرگ ترين درياچه جهان به شمار مي رود كه بين ايران و كشورهاي رئسيه، تركمنستان، قزاقستان و آذربايجان واقع شده است. سواحل جنوبي آن از خليج ” حسينقلي ” تا آستارا به خط ساحلي ايران مربوط است. عمق متوسط نواحي شمال اين دريا 6 متر و نواحي جنوب و جنوب غربي آن حداكثر 1000 متر است. كناره هاي اين دريا عموما شن زار و پست و صاف است. خليج قره بوغاز در شمال شرقي، خليج گرگان در جنوب

شرقي و مرداب انزلي در جنوب غربي، سه بريدگي مهم آن هستند. خليج گرگان توسط شبه جزيره ميانكاله از درياي مازندران جدا مي شود. جزاير كوچك ” آشوراده“ در سال هاي اخير به شبه جزيره غازيان از درياچه جدا مي شود. وجود درياي خزر، نقش تعيين كننده اي در آب و هواي ساحل شمال ايران ايفا مي كند و زيبايي هاي بي نظير گيلان و مازندران و گرگان به موجوديت و حفظ شرايط زيستي اين دريا بستگي دارد. درياي خزر شامل سه بخش عمده زير است:


خزر شمالي: عمق متوسط اين منطقه 2/6 متر است و از شمالي ترين نقطه آن تا خط فرضي جزيره چچن واقع در دماغه تيوب خرگان(در شبه جزيره سن قشلاق) ادامه دارد. چهار پنجم خزر شمالي كمتر از 10 متر عمق دارد و بقيه كه مجاور خزر مركزي است داراي 25 متر عمق است. وسعت اين بخش 73/27 درصد كل مساحت درياچه و حجم آب آن در حدود يك صدم حجم آب تمام درياست.
خزر مركزي:
عمق متوسط اين منطقه 6/175 متر و عميق ترين نقطه آن 770 متر است. اين بخش از حد جنوبي بخش شمالي شروع و تا خط فرضي بين دماغه كواليو شبه جزيره آبشوران ادامه دارد. وسعت اين بخش 39/35 درصد و حجم آب آن در حدود يك سوم تمام دريا است. وسعت حوزه آبگير درياي خزر نزديك به 373300 كيلومتر مربع است كه فقط 256000 كيلومتر مربع آن در خاك ايران قرار دارد.


سواحل ايراني درياي مازندران از آستارا تا گميشان و دهانه اترك، در طول و پهناي 3 تا بيش از 30 كيلومتر گسترده است. چشم انداز شمالي آن را درياي نيلگون و نسبتا آرام خزر و چشم انداز جنوبي آن را (غير از قسمت غربي كه عمدتا مرتفع و مردابي است)، جنگل هاي انبوه دامنه هاي البرز تشكيل داده اند. در فراسوي جنگل ها، قله هاي سر به فلك كشيده و برف گير البرز است كه زيبايي خاصي به منطقه مي بخشد پيرامون ساحل را باغات مركبات، شاليزارها و مزارع سر سبز

پوشانيده و جلوه هاي شگفت و زيبا را پديد آورده اند. تمامي كناره دريا(به جز برخي محدوده ها كه رسي، قلوه سنگي، شني و ماسه اي است) از لحاظ نوع ساحل، قابليت هاي شگرفي براي بهره برداري توريستي دارند و يكي از كم نظير ترين سواحل جهان محسوب مي شود. مهم ترين محورهاي توريستي- ساحلي مازندران عبارت اند از:

محور رامسر- علم ده
اين بخش از نوار باريك ساحلي كه 120 كيلومتر طول و 2500 كيلومتر وسعت دارد، به لحاظ نحوه توپوگرافي، پوشش گياهي، هم جواري اش با كوه هاي جنگلي، استقرار در جلگه و سهولت دست رسي به آن، يكي از زيباترين سواحل منطقه خزر محسوب مي شود. پهناي اين نوار ساحلي از 3 كيلومتر در رامسر تا 30 كيلومتر در تنكابن و 5 تا 10 كيلومتر در نوشهر و چالوس گسترده است و به علت نزديكي به تهران مورد توجه گردشگران است، به طوري كه در همين قسمت از نوار ساحلي، تعداد قابل توجهي از تأسيسات توريستي و ويلاهاي ساحلي استقرار يافته اند و روز به روز هم در حال گسترش هستند.

محور علم ده- بابلسر
اين محور ساحلي نيز داراي عناصر و ويژگي هاي جذاب توريستي است كه با فاصله گرفتن از كوه ها، جلگه وسيعي را پديد آورده و خاستگاه شهر و آبادي‌هاي متعددي گرديده است. پيرامون اين محور، مزارع سر سبز شالي، گندم و باغات مركبات قرار گرفته و مجموعه اي از فضاي طبيعي

جذاب آرامش بخش در حواشي ساحل به طول 120 كيلومتر به وجود آورده است. ساحل علم ده به سمت شرق، از شن نرم و سفيد رنگي تشكيل شده است و پهناي قابل توجهي دارد كه در جهت شرق به عرض آن افزوده مي شود و كيفيت بهتري مي يابد. به طوري كه تپه هاي شني به ارتفاع 3 تا 5 متر كه در نوع خود از مرتقع ترين تپه هاي ساحلي اند- تا كيلومترها بين دريا و ساحل قرار گرفته اند. عمق آب براي شنا و ايجاد تأسيسات آبي- توريستي بسيار مناسب است. اين بخش از نوار ساحلي به دليل دست رسي مناسب به ساحل و شهرها، آبادي ها و به ويژه تهران و علاوه بر آن به دليل وجود امكانات، تجهيزات و تأسيسات توريستي بيشتر مورد توجه مشافران و علاقمندان است.

 

محور بابلسر- فرح آباد و بهشهر- گرگان
اين محور، ساحل و جلگه شرقي مازندران را از ساري تا نكا و از شبه جزيره ميانكاله تا خليج گرگان و سواحل شرقي دريا را در بر مي گيرد و داراي عناصر متعدد جذاب توريستي است. ساحل آن در بخش غربي (بابلسر، ساري و نكا) ماسه اي است و عمق مناسبي دارد كه عمدتا با توسعه ويلاهاي شخصي، پلاژهاي دولتي و تأسيسات بندري و صتعتي رو به رو شده است. همچنين مناسب بودن سواحل، دامنه توسعه و گسترش آن ها را افزايش داده است. برخي از نواحي

ساحلي اين بخش به عنوان مناطق تحت حفاظت و پارك طبيعي اعلام شده كه از جمله به مرداب هاي لپو، پلنگان، شبه جزيره ميانكاله، مرداب گز، خليج گرگان ، مرداب گميشان مي توان اشاره كرد. بدين ترتيب مي توان نتيجه گرفت كه درياي مازندران حدود 300 كيلومتر كرانه و 250 كيلومتر ساحل دارد كه 100 كيلومتر آن مرغوب و در حد سواحل درجه يك مي باشد.

درياچه ها و تالاب ها
استان مازندران علاوه بر استقرار در جوار بزرگ ترين درياچه جهان(درياي خزر)، درياچه هاي متعدد كوچك و بزرگي نيز در نواحي جلگه اي و ارتفاعات دارد كه عبارتند از: درياچه ولشت، درياچه ساهون، درياچه خضر نبي، درياچه استخر پشت، درياچه شورمست، درياچه عباس آباد، درياچه گل پل، درياچه سد دريوك، تالاب لپو و پلنگان، مجموعه تالابي سر اندون و بالندون، تالاب گز و مرداب كندوچال كه به نحوي مورد استفاده علاقمندان به طبيعت قرار مي گيرد و ويژگي هاي هر يك از آنها عبارتند از:

درياچه ولشت:
اين درياچه در جنوب غربي چالوس و شمال شرقي منطقه كلاردشت در ميان دره اي عميق قرار گرفته است. وسعت آن حدود 15 هكتار و عمق متوسط آن 20 متر مي باشد. حجم آب درياچه حدود سه ميليون متر مكعب برآورده شده و شيرين است و به همين علت نيز مأمن پرندگان مهاجر، ماهي و ساير آبزيان است. مراتع و تپه هاي اطراف آن همراه با نيزارهاي پيرامون، جلوه اي ويژه و زيبا به آن بخشيده است. دسترسي به درياچه از طريق مرزن آباد و سمت غربي جاده چالوس امكان پذير است.

درياچه استخر پشت
اين درياچه در جوار روستاي استخر پشت، ميان دره رودخانه زارم، به صورت گودالي بزرگ و دايره اي شكل قرار گرفته كه پيرامون آن پوشيده از مزارع برنج و نيزار است. وسعت حوضچه مركزي آن بيش از نيم هكتار و حواشي آن در حدود 6 هكتار است. پيرامون اين درياچه داراي محوطه براي اتراق و

استقرار، ولي فاقد امكانات خدماتي است. دسترسي به ان از مسير يك جاده جنگلي بسيار زيبا از شهر نكا صورت مي گيرد. اين جاده در امتداد خود از روستاها و فضاهاي جنگلي ديگر عبور مي كند و به جاده كياسر- ساري اتصال مي يابد. درياچه استخر پشت به علت هم جواري با زارم رود و دره زيباي آن، قابليت توريستي قابل ملاحظه‌اي دارد.

رودخانه ها
استان مازندران به علت وضع خاص طبيعي و اقليمي، يكي از مناطق مرطوب و پر باران ايران است. از طرف ديگر، از آن جايي كه در دامنه سلسله جبال البرز قرار گرفته، داراي شبكه ي گسترده اي از رودخانه هاي متعدد است كه از كوه هاي البرز سرچشمه مي گيرند و پس از عبور از دره هايي زيبا و جلگه مازندران به درياي خزر مي ريزند. برخي از آن ها خروشان و برخي آرام و كم آب هستند

تمامي اين رودخانه ها زيستگاه انواع ماهي و آبزيان ديگر محسوب مي شوند. بعضي از آن ها قابليت و جاذبه هاي توريستي شگفت انگيزي دارند و تعدادي ديگر نيز محل صيد ماهي و شكار پرنداگان بومي و مهاجر هستند. اين رودخانه‌ها
عبارتند از:
رودخانه هزار، رودخانه چالوس، رودخانه تجن، رودخانه چاله.

رودخانه چالوس:
اين رودخانه از دامنه هاي البرز در قسمت كوه هاي كندوان سرچشمه مي گيرد و پس از پيمودن بيش از 85 كيلومتر و پيوستن آب رودخانه زانوسي و دونا به آن و هم چنين ده ها چشمه و آبشار، از ميان شهر چالوس عبور مي كند و در ميان دو روستاي فرج آباد و محمد آباد به دراي خزر مي ريزد. مسير اين رودخانه و شعبات آن از سرچشمه تا مصب، داراي چشم اندازهاي زيبا و شگفت

انگيز است. ارتفاعات كندوان، قله هاي علم كوه، پيچ و خم دره هزار چم، چشمه سارها و آبشارهاي جنگلي، سردرختي هاي بهاره، شاليزارهاي سر سبز و مناظر و چشم اندازهاي بديع و شگفت انگيز از عناصر و جاذبه هاي طبيعي مسير اين رودخانه هستند. حواشي رودخانه تفرجگاه هاي مناسبي دارد كه مورد استفاده مسافران قرار مي گيرد. صيد انواع ماهي از اين رودخانه و شعبات آن يكي از عناصر جاذب آن محسوب مي شود. وجود جاده تهران- چالوس در امتداد مسير اين رودخانه، دسترسي به آن را آسان كرده است. اين مسير در رديف يكي از


زيباترين مسيرهاي ايران و حتي جهان قرار دارد.

چشمه ها ومراكز آب درماني:
در دل طبيعت استان مازندران به ويژه در مناطق كوهستاني، تعدادي چشمه معروف و شناخته شده وجود دارد كه مورد استفاده مردم است. برخي از اين چشمه ها چنان پر آب هستند كه به آن ها رود گفته مي شود و براي كشاورزي مورد استفاده قرار مي گيرند و برخي ديگر خواص درماني دارند. از جمله كانون هاي چشمه خيز مي توان مناطق جنت رودبار، اشكورات، دو هزار، سه هزار، كلاردشت، بلده، كجور، لار، لاريجان، گلوگله، آلادشت، سوادكوه، كياسر، جنگل‌هاي نكا و

بهشهر اشاره كرد كه چشمه سارهاي زيادي در سرتاسر آن ها مي‌جوشد و فضاي دلپذيري را فراهم مي سازد. تعداد كل چشمه هاي شمارش شده استان به چند صد چشمه مي رسد كه عمدتا در شهرستان هاي رامسر، تنكابن، چالوس، نوشهر، آمل، بابل، ساري و بهشهر واقع شده اند. كانون هاي مهم چشمه هاي بزرگ استان مازندران عبارتند از:
چشمه هاي آب گرم رامسر، چشمه هاي آب گرم آب آهن يا آب فرنگي، چشمه آب گرم آب اسك، آب معدني استراباكو، آب گرم رينه ، آب معدني آمولو، آب


گرم لاريجان.

چشمه هاي آب گرم رامسر:
اين چشمه ها چندين رشته را تشكيل مي دهند و به چشمه هاي گوگردي گازدار معروف هستند. اين چشمه ها در نقاطي مانند جواهر ده، كتالم، سادات محله و خود شهر رامسر قرار دارند. در حال حاضر از بيشتر اين چشمه ها به صورتي ابتدايي، به طور عمومي و يا خصوصي استفاده مي شود، ولي مجموعه هتل هاي رامسر، شهرداري هاي محلي و بخش خصوصي از طريق ايجاد استخر شنا، دوش و وان هاي متعدد، محل هاي مناسبي را براي استفاده و استحمام مسافران و مردم محلي فراهم آورده اند.

آب معدني آمولو:
آب اين چشمه به دليل تأثير در رفع بيماري هاي گوارشي، قابل شرب است و روي بيماري هاي پوستي نيز تأثير دارد. در حال حاضر مردم منطقه به صورت سنتي در آن شنا و استحمام مي كنند. اين آب گرم به خاطر مجاورت با رود هزار، چشم اندازهاي زيبايي دارد.


آبشارها:
استان مازندران به دليل شيب تند سلسله جبال البرز كه سرچشمه رودهاي فراواني است، آبشارهاي كوچك و بزرگ متعددي دارد كه از نواحي مختلف آن سرازير مي شوند و عمدتا در نواحي مركزي اين سلسله جبال قرار دارند. برخي از آنان بلند و پر آب و برخي ديگر كوتاه و كم آب هستند. هر كدام از اين آبشارها مي‌توانند به عنوان يك جاذبه طبيعي فوق العاده، عامل جذب جهانگردان

باشند. به طور كلي آبشارهاي مازندران به دليل شرايط طبيعي هم در كوهستان وجود دارند و هم در بيشه ها و جنگل ها و در برخي نواحي نيز تركيبي از مجموعه كوهستاني را توأم دارند. از آن جايي كه اين آبشارها در ارتفاعات و دامنه هاي بلند البرز قرار گرفته اند، داراي اقليمي مساعد و هوايي دلپذير به ويژه در فصول بهار و تابستان هستند. اكثر آن ها محوطه هايي براي اتراق و چادر زدن دارند. برخي از اين آبشارها عبارتند از:


آبشار ايج يا ده قلو، آبشار آلامل، آبشار كاپل، آبشار هريجان، آبشار سواسره، آبشار شاهاندشت لاريجان، آبشار زيار، آبشار يخي


آبشار ايج يا ده قلو:
اين آبشار از ذوب برف هاي دائمي كوه خشم چال ارتفاعات اشكور عليا سرچشمه مي گيرد و پس از طي مسافتي در بالادست روستاي ايج، از فراز سنگي، روي سنگي ديگر فرو مي ريزد. سپس به صورت آبشارهايي متعدد به عمق دره سرازير مي شود. ويژگي هاي اين آبشار مقدار زياد آب آن و فضاهاي غار مانند وسيع زير سنگ هاي آبشار است. هم چنين مي توان به تعداد شاخه ها، چشمه هاي اطراف، محوطه كنار و بالادست، چشم انداز يخچال هاي دائمي خشم چال، دره زيباي اشكور، آب و هواي ييلاقي و پوشش گياهي عطر آگين اطراف آن اشاره كرد كه در نوع خود بي نظير است.

آبشار يخي:
اين آبشار تمام يخ، در ارتفاع 5100 متري مسير دودكوه، نزديك قله دماوند قرار گرفته است. هفت متر ارتفاع و سه متر قطر دارد و مدام نيز به قطر آن افزوده مي‌شود. علت آن ناشي از ذوب برف هاي گودال بالاي آن است كه به هنگام گرماي تابستان، باريكه آبي را به وجود مي آورد و از كنار آبشار يخي عبور مي‌كند. اين آب مدت كوتاهي دوام مي آورد و بلافاصله منجمد مي شود. اين
آبشار يكي از آبشارهاي عجيب و منحصر به فرد جهان است.


آبشارهاي ديگر استان عبارتند از: آبشار ازارك در سنگ پشته رامسر، آبشار چادر در جنت رودبار رامسر، آبشار تيمره در واناي آمل، آبشار پرومه در شمس آباد لاريجان، آبشار زنگت در زنگت – بهشهر، آبشار داراب كلا در ساري، آبشار ريش براز در جنت رودبار رامسر و ...

شبه جزيره و جزاير
در سرتاسر ساحل جنوبي درياي خزر، تنها يك شبه جزيره به نام ميانكاله وجود دارد كه در منتهي اليه جنوب شرقي درياي خزر واقع شده و نام خود را از دوكاله(شكستگي ساحلي يا رودخانه) طرفين شمالي و جنوبي گرفته است. اين شبه جزيره از شمال به درياي خزر، از جنوب به خليج گرگان، از شرق به آشوراده و از غرب به اراضي زاغمرز، مرداب لپو و نيروگاه نكا محدود مي شود.

شبه جزيره ميانكاله در حدود 70 هزار هكتار وسعت دارد كه عرض آن بين 5/2 تا 5/6 كيلومتر متغير است. اين شبه جزيره با تپه هاي شني ساحلي به طول 5/6 كيلومتر از دريا جدا مي شود. وسعت دهانه ان نسبت كاهش يا افزايش آب، كم و زياد و يا كوتاه و بلند مي شود. فضاي شبه جزيره مرغزار نيمه مشجري است كه عمده ترين درخچه هاي آن بوته هاي انار و تمشك وحشي است.

همه ساله بيش از صدها هزار پرنده مهاجر، از انواع فلامينگو، قو، غاز خاكستري، پيشاني سفيد، قره غاز، انواع اردك در اين شبه جزيره فرود مي آيند و توليد مثل و زمستان گذراني مي كنند. علاوه بر پرندگان فوق، انواع پرندگان بومي نيز مانند قرقاول، سار، كبوتر و حيواناتي مانند خرس، خوك، شغال، جوجه تيغي و دله نيز در آن وجود دارند. شبه جزيره ميانكاله به عنوان منطقه اي حفاظت شده به ثبت رسيده است و شكار هر نوع حيوان و پرنده در پيرامون آن، بدون اجازه مخصوص ممنوع است. در شرق شبه جزيره ميانكاله، مجمع الجزاير آشوراده قرار گرفته كه از سه جزيره كوچك و بزرگ تشكيل شده است و با پيش روي و عقب نشيني آب دريا، بزرگ و كوچك مي شوند. علاوه بر جزاير فوق، به جزيره اسمال ساي نيز بايد اشاره كرد كه در مرداب پلنگلن قرار گرفته و يكي از بي نظيرترين اكوسيستم هاي جهاني را دارد.


مجموعه شبه جزيره ميانكاله و جزاير آشوراده و اسمال ساي، داراي جاذبه هاي شگفت انگيز طبيعي و زيست محيطي كم نظيري است كه عمده ترين آن ها پوشش گياهي ويژه و حيات وحش منحصر به فرد آن است. چشم اندازهاي ساحلي، بيشه اي و خليج گرگان، اين محدوده از استان مازندران و سواحل خزر را به يكي از جالب ترين نقاط سياحتي تبديل مرده است. در بخشي از سواحل آن مي توان شنا و قايقراني كرد.

جلگه ها و جنگل
اگر ارتفاع زير 100 متر را به عنوان محدوده جلگه اي سرزمين مازندران محسوب كنيم، سه فضاي جلگه اي متمايز قابل تشخيص است: نوار باريك و كم عرض رامسر- علم ده و گلوگاه – كردكوي كه به علت نزديكي ازتفاعات جنگلي به دريا، داراي شيب نسبتا تند و فضاي بسيار محدود دشتي است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید