بخشی از مقاله

الگوي خوب كيست


نياز به الگو
يکي از بهترين شيوه هاي تربيت، معرفي الگوهاي موفق است. الگو به کليات و تئوري ها، روح و حيات مي بخشد.
الگوي خوب، مردم را از رفتن به سراغ الگوهاي بد باز مي دارد.
الگوي خوب، دعوت و تبليغ عملي است. دليل فلسفه مجالس عزاداري امامان معصوم به خصوص امام حسين (ع) آن است که پرچم الگوهاي ايمان و استقامت در تاريخ برفراز باشد.


خداوند بارها به پيامبرش دستور داده، نمونه هاي برجسته انسانيت را به مردم معرفي کند تا اين الگوها به فراموشي سپرده نشود. در يک آيه مي فرمايد:
« و اذکر في الکتاب ابراهيم» ياد ابراهيم را زنده بدار و در آيه اي ديگر مي فرمايد:
« و اذکرفي الکتاب مريم» ياد مريم را زنده بدار.


آري، ديدن الگو، مطالب تصوري و ذهني و شايد محال را به صورت عيني مجسم مي کند.
قرآن درباره الگو بودن پيامبر اسلام مي فرمايد:
« لقد کان لکم في رسول ا... اسوه حسنه لمن لمن کان يرجوا ا... و اليوم الخر و ذکر ا... کِثرا» همانا براي شما در (سيره) رسول خدا، الگو و سرمشقي نيکوست، (البته) براي کساني که به خدا، الگو و سرمشقي نيکوست، (البته) براي کساني که به خدا و روز قيامت اميد دارند و خدا را بسيار ياد مي کنند.


ما بايد در همه عمر خود به دنيال اين باشيم که از وجود مقدس پيامبر اعظم صلي ا... عليه و آله و سلم براي رفتار و کردار خود الگو داشته باشيم.
اينک خصايص و ويژگي هاي پيامبر را با هم مرور مي کنيم.


* توصيف رسول خدا از زبان حضرت علي (ع)
امير مومنان امام علي (ع) هنگام توصيف رسول خدا (ص) مي فرمود: رسول خدا دست و دلباز ترين، با جرأت ترين، راستگوترين، با وفاترين و نرم خوترين مردم دنيا بود. از نظر قوم و عشيره کريم ترين و برترين بود. هر کس او را زيارت مي کرد در اولين برخورد هيبتي بزرگ از او احساس مي کرد و چو.ن با او معاشرت مي نمود و اخلاقش را مي شناخت از علاقمندان و محبان آن حضرت مي شد. هرگز پيش از او و بعد از او کسي را همانند او نديده ام.


* رسول خدا (ص) مرکز حلم، معدن علم، و مسکن صبر بود.
رسول خدا (ص) فرمود: من مبعوث شدم تا مرکز حلم، معدن علم و مسکن صبر باشم.
* عطر خوش رسول خدا (ص)
در شب هاي تاريک، قبل از اينکه رسول خدا (ص) ديده شوند، از عطر خوششان شناخته مي شدند و مردم مي گفتند: اين پيامبر (ص) است.


* من تربيت شده خدايم
رسول خدا (ص) فرمود: من تربيت شده ي خدا هستم و علي تربيت شده ي من است، پروردگارم، به من فرمان بخشش و نيکويي داده است و از بخل ورزيدن و ستم کردن نهي فرموده است.
* شجاع ترين و سخاوتمند ترين مردم
رسول خدا (ص) شجاع ترين، نيکو ترين و سخاوتمند ترين مردم بود. يک شب صداي بانگي هولناک برآمد چنانکه همه ي مردم مدينه به وحشت افتادند و به طرف صدا به راه افتادند و به پيغمبر برخورد کردند که جلو تر از همه ي آنها آمده بود پيامبر فرمود: چرا مي ترسيد؟! ما بررسي کرديم چيزي پيدا نکرديم و اين در حالي بود که بر اسب ابي طلحه سوار شده و شمشير بر گردنش بود.


ويژگيهاي اخلاقي رسول اکرم (ص)
* کار کردن در منزل
از عايشه سوال شد: پيغمبر (ص) در خانه چه مي کرد؟ گفت: جامه اش را مي دوخت و نعلين خود را پينه مي کرد و کارهايي مي کرد که يک مرد براي اهل خود انجام مي دهد.
*سپاس گزاري رسول خدا (ص)
آن حضرت نعمت هاي الهي را بزرگ مي انگاشت اگر چه بسيار اندک بود.


* رفتار رسول اکرم (ص) با همنشينان
امام حسين (ع) فرمود: از پدرم امير المومنين (ع) از سيره و روش پيامبر با همنشينان پرسيدم: پدرم فرمود: پيامبر همواره خوشرو، سهل گير و نرمخو بود. خشونت و تند خويي و پرخاشجويي نداشت و دشنامگويي نمي کرد، هرگز عيبجويي يا مداحي نمي کرد، از آنچه نمي پسنديد تغافل مي فرمود و در عين حال کسي را از خود مأيوس نمي ساخت و ديگران را که بدان مايل بودند نا اميد و مأيوس نمي کرد، خود را از سه چيز محفوظ داشت: مجادله کردن و پرگويي و کارهاي بيهوده.


* خصوصيات اخلاقي پيامبر اکرم (ص)
پيامبر به افراد لحظه اي نگاه مي کرد و به کسي خيره نمي شد. با هيچ کس، سخني که مورد پسندش نبود، بيان نمي کرد. هنگام راه رفتن، همانند کسي که روي زمين شيبدار حرکت مي کند، قدم ها را بر مي داشت و مي فرمود: بهترين شما، خوش اخلاق ترين شماست. اصحابش با حضور پيامبر، در موردي نزاع نمي کردند.


*رفتار پدرانه پيامبر اکرم (ص)
خلق وخوي پيامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بود که مردم او را براي خويش همچون پدري دلسوز و مهربان مي دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در يک درجه قرار داشتند.

* نگاه کردن رسول خدا (ص)
امام صادق (ع) فرمود: پيغمبر نگاه خود را ميان اصحابش تقسيم مي کرد و به اين و آن برابر نگاه مي کرد.


*شکرگزاري پيامبر اکرم (ص)
رسول خدا فرمودند: چون افراد گرفتار را ديديد خدا را سپاس گوييد طوري که آنها نشنوند و غمگين نگردند.


* خشم و رضاي رسول خدا
بخاطر دنيا و آنچه مربوط به دنيا بود، خشمگين نمي شد و چون غضبناک مي گشت هيچ چيز آتش غضبش را فرو نم نشانيد تا وقتي که او را در راه حق ياري کنند و هرگز براي امور شخصي خود خشمگين نمي شد و براي خود جوش نمي زد.


* اشاره نکردن به ابرو
رسول خدا (ص) با چشم و ابرو نمي فرمود.
* رعايت ادب در مجلس پيامبر (ص)
در حضور آن بزرگوار (ص) راجع به مطلبي تزاع نمي کردند و اگر کسي شروع به سخت گفتن مي کرد، همه ساکت مي شدند تا حرفش به پايان رسد و به نوبت در محضر پيامبر (ص) سخن مي گفتند، اگر اهل مجلس از چيزي به خنده مي افتادند پيامبر اکرم (ص) نيز مي خنديد و از آنچه که اظهار شگفتي مي کردند پيامبر هم شگفت زده مي شد.


در برابر فرد غريب بر سخن ناهنجارش شکيبايي مي کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوالهاي بي رويه مردم تحمل به خرج مي داد. حتي اگر يکي از اصحاب سائل غريبي را عقب مي راندند که مزاحم پيغمبر نشود ناراحت مي شد و مي فرمود: چون حاجتمندي را ديديد حاجتش را روا کنيد.
هرگز اجازه نمي داد کسي او را بسيار ستايش کند. کلام هيچ کس را قطع نمي کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز مي نمود، در اين صورت يا بر مي خاست يا او را از ادامه سخن نهي مي فرمود.


* خنده ي رسول خدا (ص)
بيشتر اوقات خنده هايش همان تبسم بود که دندانهايش چون دانه هاي باران نمايان مي گشت.
* پيامبر بخشنده و نازک دل بود.


پيامبر هميشه متواضع بود بدون اينکه خودش را ذليل نشان دهد. به بخشنده بود، بي آنکه اسراف کند. پيامبر دل نازک بود و نسبت به همه مسلمانان مهربان بود. هرگز از شدت سيري، آروغ نزد و هرگز دست طمع به سوي چيزي دراز نکرد.

* شوخي رسول خدا (ص)
از يونس شيباني روايت شده است که گفت:
امام صادق (ع) از من پرسيدند: چقدر با همديگر شوخي مي کنيد؟!
عرض کردم: کم! امام فرمودند چرا شوخي نمي کنيد؟ شوخي کردن از خوش اخلاقي است، همانا با مزاح و شوخي مي تواني برادر ديني ات را خوشحال نمايي بدرستيکه رسول خدا (ص) با مردم شوخي مي فرمود تا آنها را خوشحال نمايد.


* اهتمام به عمل کردن به وعده
امام صادق (ع) فرمود: رسول خدا (ص) با مردي در کنار صخره ي معيني قرار گذاشت تا در انتظار آن مرد بماند. امام (ع) فرمود: گرماي آفتاب بر حضرت شديد و سخت شد اصحابش گفتند: اگر مايل باشيد به سايه برويد؟


پيغمبر خدا (ص) فرمود: من با او در اين مکان وعده نهاده ام و اگر نيامد، ترک وعده از او سر زده است.
ويژگيهاي رفتار اجتماعي
*رسول خدا (ص) درباره مردم از سه چيز دوري مي گزيد.
درباره ي مردم سه چيز را هميشه ترک مي نمود:
1- بدگويي
2- تجسس از کارهاي خصوصي مردم
3- حرف نمي زد مگر در موردي که اميد ثواب از آن مي رفت.
* محبت به فقرا
رسول خدا (ص) فرمود: خداوند مرا به دوست داشتن مستمندان امر کرده است.
* تکلم با مردم به اندازه ي عقل آنها
امام صادق (ع) فرمود: رسول خدا (ص) هيچ گاه با مردم به اندازه عقل خويش تکلم نفرمودذ. سپس گفت: رسول خدا (ص) مي فرمود: ما پيامبران ماموريم که با مردم به اندازه عقلشان صحبت کنيم.
* مدارا کردن با مردم
رسول خدا (ص) فرمود: همان گونه که مامور به بر پايي فرائض هستم، همانطور نيز به مدارا و سازش با آنها مامور مي باشم.
* صله رحم
رسول خدا (ص) به ديدار اقوام خودشان مي رفتند و صله رحم را انجام مي دادن. آن حضرت بارها به خانه ي حضرت فاطمه زهرا مي رفتند و جوياي حال آن حضرت مي شدند.
رسول خدا (ص) فرمود: صله ارحام کنيد و لو اينکه به همان سلام کردن باشد.

 

* خصوصيات اخلاقي رسول خدا (ص) در معاشرت با ديگران
امام علي (ع) فرمود: هرگز نشد که رسول خدا (ص) با کسي دست بدهد و زودتر از او دست خود را از دستش بيرون بکشد. دستش را نگه مي داشت تا طرف مقابل دست پيامبر را رها مي کند. و هرگز نشد پيامبر با کسي در نياز و حاجتي همکاري نمايد و قبل از آن شخص، از آن کار پشيمان گردد. و هرگز نشد که کسي با پيامبر آغاز به صحبت نمايد و او پيش از طرف مقابل سکوت فرمايد و هرگز پيامبر در مقابل کسي پاي خود را دراز نکرد

و هرگز بين دو امر مخير نشد مگر اينکه سخت ترين کار ار انتخاب مي کرد و هرگز در صدد انتقام در مقابل ظلمي بر نمي آمد، مگر اينکه به محارم الهي توهين مي شد، که در اين صورت آن حضرت خشمگين مي شد و خشمش هم براي خداوند تبارک و تعالي بود.


تا زماني که زنده بود در حال تکيه دادن غذا ميل نفرمود.
* پرهيز از قصد فريب کاري
رسول خدا (ص) فرمود: تا جايي که مي تواني، کوشش نما که در طول روز و سب، قصد فريب دادن احدي به دل تو راه پيدا نکند، و اين سنت من است و هر که سنت مرا زنده بدارد، مرا زنده کرده است، و هر که مرا زنده نمايد، در بهشت با من خواهد بود.


* شاد کردن اصحاب
سپس امام صادق (ع) فرمودند: پدر بزرگواري از پدران گرامي اش از امام علي (ع) روايت کرده است که فرمود:
هر گاه رسول خدا (ص) يکي از ياران خود را اندوهگين مي ديد، با شوخي کردن او را شاد مي نمود و مي فرمود: خداوند دشمن کسي است که با روي گرفته و عبوس با برادرانش ملاقات نمايد.


* اکرام ميهمان
هر گاه شخصي خدمت رسول خدا مي رسيد آن حضرت تشک زير پاي خود را به او مي داد و اگر قبول نمي کرد، پيامبر آنقدر اصرار مي ورزيد تا بپذيرد.

 

* رفتار رسول خدا (ص) با خدمتکار
انس بن مکالک مي گويد: نه سال خدمتگزار رسول خدا (ص) بودم، در اين مدت هرگز به خاطر ندارم يکبار به من فرموده باشد: چرا اين کار را انجام ندادي و مرا بر چيزي شماتت ننمود.


* احوال پرسي از ياران
رسول خدا (ص) اگر سه روز يکي از اصحابش را نمي ديد، از احوال او جويا مي شد، اگر مي گفتند غايب است، او را دعا مي فرمود و اگر در منزل بود، به زيارتش مي رفت و اگر بيمار بود، به عيادتش مي رفت.


* سيره رسول اکرم (ص) در برخورد با شخص پياده
هنگامي که رسول خدا (ص) سواره بودند، اجازه نمي داد کسي پياده همراه ايشان حرکت کند، يا او را با خود سوار مي کردند يا اگر آن شخص، از سوار شدن امتناع مي ورزيد، مي فرمود: تو جلوتر برو و در فلان جا به ما ملحق شو!


* روش رسول اکرم (ص) در پاسخ دادن به سلام
هنگامي که يکي از مسلمانان به پيامبر (ص) سلام مي کرد و مي گفت: سلام عليک، پيامبر (ص) در جواب مي فرمود: و عليک السلام و رحمه ا... و هنگامي که آن مسلمان مي گفت: السلام عليک و رحمه ا... مي فرمود: و عليک السلام و رحمه ا... و برکاته. رسول اکرم (ص) اينچنين جواب سلام را اضافه تر مي داد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید