بخشی از مقاله

خلاصه
تصادفات در محل قوسهای افقی چه به لحاظ تعداد و چه به لحاظ شدت از اهمیت زیادی برخوردار است به طوریکه اغلب قوسهای افقی، جزو نقاط سیاه راهها یا نقاط با خطر بالای تصادفات محسوب می شوند. از طرف دیگر محدودیت منابع مالی و همچنین لزوم توجیه اقتصادی هر پروژه موجب شده است که اولویت بندی نقاط تصادف خیز راهها از جمله محل قوسها از اهمیت زیادی برخوردار باشد.

در این تحقیق عوامل جاده ای موثر در تصادفات، در محل و در اطراف قوسهای افقی واقع در راههای دو خطه دو طرفه شناسایی شده، سپس با استفاده از روش دلفی که از مجموعه روشهای تصمیم گیری گروهی است و با بکار گیری یک مدل رگرسیون، این عوامل اولویت بندی گردید.

نتیجه حاصله بیانگر آنست که اگرچه افزایش شعاع قوسها یکی از راه حلهای موثر بر بهبود ایمنی آن می باشد اما با استفاده از راه حلهای کم هزینه تر از جمله تامین بربلندی کافی، بهبود مقاومت لغزشی روسازی و بهبود فاصله دید می توان ایمنی ترافیکی محل قوسهای افقی را به طور قابل ملاحظه ای افزایش داد.

کلمات کلیدی: قوس افقی ، راه دوخطه ، ایمنی ، روش دلفی ، اولویت بندی


1. مقدمه

تقریبا پس از دهه هفتاد میلادی، تحقیقات مربوط به تصادفات جادهای از کارهای علمی و تحلیلهای منسجم متاثر گردید. به طوری که محققـین به این واقعیت پی بردند که تصادفات نتیجه فقط یک علت نبوده برعکس پیامد زنجیرهای از دلای است. این زنجیره شامل علل و عوامل جادهای، انسـانی، وسیله نقلیه و محیط اطراف میباشد که هر یک از آنها نیز مشتمل بر اجزای متعدد دیگری است. بنابراین یافتن علل واقعی تصادفات از میان سلسله عوامـل جمعآوری شده، مثل یافتن حلقههای ضعیف این زنجیره خواهد بود. پیشبینی تصادفات ترافیکی، بـدلیل فراوانـی و تـداخل پیچیـده پارامترهـای مـوثر بـر وقوع آن کار ساده ای نیست. پیچیدگی پیش بینی تصادفات ترافیکی در محل قوسهای افقی و دیگر نقاط خاص راههـا افـزایش مـییابـد زیـرا پارامترهـای موثر بر تصادفات بیشتر شده و تعامل بین آنها نیز پیچیدهتر میشود.[1]

از طرف دیگر، ایجاد وضعیتی دور از انتظار راننده در محل قوسها، اشغال شدن عرض بیشتری از مسـیر توسـط وسـیله نقلیـه، خطـر سـازتر بـودن لغزندگی سطح جاده به نسبت قطعات مستقیم راهها و کاهش مسافت دید در محل قوسـهای افقـی باعـث شـده اسـت تعـداد و شـدت تصـادفات در محـل قوسهای افقی بیش از میزان تصادفات در قطعات معمولی راهها باشد و این وضعیت خطرناک بـه خصـوص بـرای راههـای دوخطـه بحرانـی تـر اسـت. بـه طوریکه بر اساس بررسیهای آماری انجام گرفته، 50 تا 60 درصد کل تصادفات شبکه راهها در راههای دوخطه برون شهری اتفاق افتاده کـه نیمـی از ایـن تصادفات در قوسهای راه به وقوع می پیوندد و حدود 70 درصد از تصادفات محل قوسها مربوط به قوسهای افقی می باشد.[2]

در این تحقیق سعی شده است متغیرهایی از قوسهای افقی که بر وقوع تصادفات تاثیر بیشتری میگذارنـد شناسـایی شـده و سـپس بـا اسـتفاده از قضاوت کارشناسان مربوطه و با به کارگیری روش دلفی که از مجموعه روشهای تصمیم گیری گروهی است وضعیت آن متغیرهـا بـه ایمنـی محـل قـوس افقی نسبت داده شود.


2. مروری بر تحقیقات گذشته

تصادف در محل قوسهای افقی اغلب شامل یکی از حالات خارج شدن وسیله از راه و برخورد با موانع حاشیه راه، از دست دادن کنترل و غلتیدن به بیرون، برخورد شاخ به شاخ و یا پهلو به پهلو است. دلیل چنین تصادفاتیمعمولاً سرعت زیاد راننده و قضاوت اشتباه وی در مورد شدت درجه قوس است که میتواند ناشی از طراحی ناسازگار با انتظارات راننده باشد. وجود پیچ تند در انتهای یک مسیر مستقیم و یا ترکیب یک قوس تند در میان تعدادی قوس ملایم از جمله مصادیق طرح ناسازگار است. مطالعات انجام شده بر روی تصادفات در راههای دو خطه برون شهری نشان دهنده این است که متغیرهای طرح هندسی راه از قبیل شعاع قوس، بر بلندی، طول قوس، درجه قوس، عرض راه در محل قوس و حجم ترافیک روزانه از عوامل مؤثر در وقوع حوادث ترافیکی در راههای دو خطه و قوسها می باشند.

تحقیقات مختلفی در این رابطه انجام گرفته است که در آن برخی از عوامل موثر در تصادفات محل قوسها در میان عوامل متعدد تاثیر گذار در تصادفات محل قوسها با اهمیت تر تشخیص داده شده اند. پرکینز مطالعاتی در سال 1983 انجام داد که درآن مشخص شد، عرض راه در تصادفات نقش مهمی دارد، ولی عرض شانه راه در تصادفات قوسها اثر چندانی ندارد.[3] نیومن با انتخاب 334 قوس از راههای دو خطه واقع در چهار ایالت آمریکا و تحقیق بر روی تأثیر پنج متغیر متوسط ترافیک روزانه، درجه قوس، طول قوس، عرض سواره رو و عرض شانه بر تصادفات جاده ای به این نتیجه رسید که بجز متوسط ترافیک روزانه سایر متغیرها نقش عمده ای در تصادفات قوسها دارد.[4] میایو طی تحقیقی که در سال 1993 در کشور فرانسه انجام گرفت، نشان داد که وقتی شعاع قوس کاهش یافته و طول بخش مستقیم قبل از قوس افزایش یابد، میزان تصادف در محل قوس نیز افزایش خواهد یافت.[5] در مطالعات گلنون و همکارانش نیز مشخص شد که درجه قوس، طول قوس، عرض شانه، وضعیت حاشیه راه و اصطکاک رویه راه همگی از عوامل تعیین کننده در میزان تصادفات محل قوسها هستند. همچنین کراس و همکارانش در مطالعات خود دریافتند که عرض کلی روسازی بر میزان تصادفات محل قوسها اثر قابل ملاحظه ای دارد.[6] پژوهشگران کانادایی نیز با بررسی عوامل عملکردی موثر در تصادف محل قوسهای افقی واقع در راههای دو خطه برون شهری، نشان دادند که توزیع سرعت در قوسهای افقی، با جهت و میزان انحناء قوس ارتباط دارد. زمانی که قوسهای کوچک بر خلاف جهت عقربه های ساعت پیموده می شوند، سرعت بیشتر است و زمانی که در جهت عقربه های ساعت پیموده می شوند سرعت کمتر است. از نظر رفتاری نیز مطالعات نشان داده است که در قوسهای با شعاع بزرگتر، اغلب رانندگان در هر دو جهت، خط مرکزی را دنبال می کنند اما در قوسهای با شعاع کوچکتر، رانندگان قوس را در هر دو جهت قطع میکنند.[7] و در تحقیق انجام گرفته بر روی قوسهای افقی واقع بر راههای دوخطه کشور ایران، صفارزاده و همکارانش نشان دادند که عواملی مثل درجه قوس، عرض سواره رو و حجم ترافیک اثر گذاری بیشتری نسبت به سایر عوامل داشته و میزان تصادفات محل قوسهای افقی با افزایش درجه قوس((D و کاهش عرض سواره رو افزایش می یابد.[8]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید