بخشی از مقاله

اکتینوباسیلوز بیماری عفونی مشخصی است که خصوصیات آن در گاو التهاب زبان و بمیزان کمتری التهاب عقده های لنفاوی حلقی و ناودان مری می باشد. در گوسفندان جراحات بیماری محدود به بافتهای نرم سر و گردن و ندرتا بینی می شود و معمولاً ابتلاء زبان صورت نمی گیرد. اکتینوباسیلوز در گاو معمولاً بصورت انفرادی در یک گله ظاهر می شود و نظر به اینکه قابل درمان می باشد خسارات کمی وارد می سازد. بیماری در گوسفند بطور تصادفی و انفرادی بروز می کند ولی رد بعضی از گله ها ممکن است میزان ابتلاء به 25 درصد بالغ شود.

مناطق جغرافیایی:
اکتینوباسیلوز گاو رد تمام نقاط دنیا شیوع دارد. بیماری در گوسفندان اسکاتلند زیاد دیده می شود و در اغلب کشورهای گوسفند خیز گزارش دیده شده است.

عامل بیماری:
عامل این بیماری اکتینوباسیلوس لین یرزی می باشد که اولین بار در سال 1902 بوسیله لین یر و اسپیتز از گاوان آرژانتین که مظنون به اکتینومیکوز بودند جدا گردید.

شکل و خصوصیات رنگ پذیری
در چرک و جراحات دامهای مبتلا دانه های کوچک پنیری شکلی وجود دارد که خیلی به دانه های گوگردی که در اکتینومیکوز دیده می شود شبیه می باشد فقط از آنها ریزتر و متحدالشکل تر است و در حدود یک میلی متر قطر دارد. هرگاه دانه های مزبور را بین لام و لامل خرد و در زیر میکروسکوپبا عدسی خشک بررسی کنند اشکال دوکی شکل به نظر می رسد که اشعه مانند پهلوی دیگر قرار گرفته و منظره ای نظیر گل مینا بوجود آورده اند، در صورتی که گسترش مزبور را پس از رنگ آمیزی مشاهده کنند تعداد زیادی باسیل های کوتاه گرم منفی در مرکز آن مشاهده می گردد که همان اکتینوباسیل های عامل بیماریست. این میکروب در محیط های مایع اغلب به شکل دیپلوکک و یا کوکوباسیلهای کوتاه دیده می شود. در محیط جامد کلنی های عمیق اغلب میله ه ای طویل و خمیده ای را تشکیل می دهد. به طور کلی طول این میکروب در محیط های کشت از یک تا 15 میکرون تغییر می کند و عرض آن در حدود 4/0 میکرون است. میکروبی است غیر متحرک، گرم منفی با رنگهای عادی به سهولت رنگ می گیرد.

خصوصیات کشت
اکتینوباسیلوس لین یرزی میکروبی است هوازی و کشت آن در شرایط بی هوازی همواره با عدم موفقیت همراه می باشد با وجود این در کشتهای اولیه در محیط مایع و یا عمق محیط های جامد بیش از سطح آن احتمال رشد موجود است. به طور کلی اگر در ابتدا آنرا در محیطی که حاوی 10 درصد گاز کربنیک باشد کشت دهند موفقیت بیشتری در جدا کردن آن خواهند داشت. این میکروب خیلی بسرم عادت دارد و در صورتی که سرم و یا خون به محیط کشت اضافه نشود رشد آن بسیار مختصر خواهد بود.
در آبگوشت سرم و گلوکزدار کشت به شکل دانه های کوچک خاکستری رنگی در امتداد و دیواره داخلی لوله در می آید و با تکان دادن لوله به آسانی می توان دانه های مزبور را در داخل محیط کشت پخش کرد.
در آگار سرم دار پرگنه های سفید متقابل به آبی خیلی کوچک، ظریف، نرم، براق و محدبی ایجاد می کند که 5/0 تا یک میلی متر قطر دارد.

خواص بیوشیمیائی
در روی ژلاتین سرم دار بدون اینکه آنرا ذوب نماید بخوبی رشد می کند شیرتورنسل دار را تغییر نمی دهد ولی در بعضی از مواقع آن را کمی اسیدی می نماید. در روی سرم منعقد بخوبی می روید ولی آنرا ذوب نمی کند. قندهای دولستیول گلوکز، مالتوز، مانیتول، فروکتوز، وسوکروز را اسیدی می نماید و قندهای دولستیول، اینولین و سالیسین را تخمیر نمی کند. به مقدار بسیار کمی اندل تولید و نیتراتها را به نیتریت تبدیل می نماید.

مقاومت میکروب
حرارت 65 درجه شانتیگراد در مدت 15 دقیقه میکروب را از بین می برد و در برابر مواد ضدعفونی کننده نور خورشید و یا خشک شدن مقاومتی ندارد. به منظور نگهداری این میکروب در آزمایشگاه باید هفته ای یک بار آن را تجدید کشت نمود.

دامهای حساس :
این بیماری در گاو دیده می شود ولی به ندرت آنرا در گوسفند نیز مشاهده کرده اند . سوتر (6) اکتینوباسیلی از سگ جدا ساخت ولی خواص میکروب مزبور با اکتینوباسیلوس لین یرزی اندکی متفاوت بود . در انسان نیز حالاتی از این بیماری گزارش شده ولی ظاهرا بیماری زایی این میکروب برای انسان چندان زیاد نیست .
این میکروب دارای قدرت بیماری زایی ضعیفی برای خوکچه هندی و خرگوش است ولی برای موش سفید و موش صحرایی به کلی بی آزار می باشد . تزریق داخل صفاقی این میکروب در خوکچه نر تولید ورم پرده صفاق در ناحیه اطراف بند بیضه می کند و بیضه ها نیز متورم می گردند و آثاری نظیر نشانی اشتراوس (7)در مشمشه به وجود می آید .

طرز انتقال بیماری :
ترشحات آلوده منبع عفونت می باشد و انتقال در نتیجه چرا در مراتع و یا خوردن مواد غذایی آلوده صورت می گیرد . در اینجا نیز مانند بیماری اکتینومیکوز وجود جراحات دهانی دخول عامل بیماری را تسحیل می کند . در زلاندنو موارد زیادی اکتینوباسیلوس در گاوانی که در مزارع سوخته چرا می کردند گزارش شده است ، این قبیل چراگاه ها دارای شن و خاکستر کافی بوده اند و به خوبی قادر به ایجاد جراحات دهانی می باشند . اشاعه زیادی نیز رد گوسفندانی نیز که با نوع گلابی تیغ دار (8) تغذیه شده اند مشاهده گردیده است .

طرز ایجاد بیماری :
در نتیجه عفونت عمومی به وسیله عامل بیماری واکنش التهابی هادی بروز کرده و در اثر آن جراحات دندانه داری ایجادمی گردد که در آن چرک ه وجود می آید و اغلب موجب سر باز کردن چرک به خارج می گردد . معمولا عفونت تا عقده های لنفاوی ناحبه مبتلاانتشار می یابد . ابتلا زبان موجب در اشکال در اخذ و جویدن مواد غذایی می شود زیرا در ابتدا زبان ملتهب و در مراحل آخر سخت و پیچ خورده ایپست .

نشانه های بیماری :
در گاو:
شروع اکتینو باسیلوس زبانی معمولا هاد است و دام مبتلا تا مدت 48 ساعت قادر به خوردن غذا نیست بزاغ فراوانی در دهان ایجاد می شود حرکات جویدن آهسته است و مثل اینکه جسم خارجی در دهان موجود باشد در صورتی که زبان را مورد آزمایش قرار دهند در قسمت قائده متورم و سخت گردیده و نوک آن اغلب عادی به نظر می رسد لمس زبان موجب درد و واکنش از طرف حیوان میگردد.گره ها و زخم هایی در اطراف زبان وجود دارد و ممکن است زخمی در لبه قدامی سطح فوقانی زبان تولید شود در مراحل آخر بیماری هنگامی که التهاب هاد جای خود را به بافت فیبروز می دهد زبان چروک می خورد و بی حرکت میشود این امر تاثیر زیادی بر روی اخذ مواد غذایی دارد . تورم عقده های لنفاوی معمولا بروز کرده اغلب ارتباطی با آثار زبانی ندارد ممکن است عقده های زیر فکی و یا بنا گوش یقابل رویت و لمس باشد تورم های موضعی سختی به وجود می آید که اغلب سر باز نموده و چرک بی بو و رقیقی از آن خارج می گردد التیام جراحات باکندی صورت می گردد . یک شکل غیر عادی پوستی اکتینوباسیلوز در گاو گزارش شده که در آن جراحات در دهان (نه بر روی زبان)سر ، دیواره سینه،پهلو و ران ها وجود داشته و به شکل زخم های بزرگی بوده که چرک زرد رنگی از آن خارج شده و یا به صورت گره هایی به اشکال و ابعاد مختلف (تا15 سانتی متر)و بیشتر بر روی عروق لنفاوی جلوه گر بوده است این عقده ها همواره مبتلا ولی سخت و ، سرد و بدون درد بوده اند.

در گوسفند:
در گوسفند زبان معمولا مبتلا نمی شود و جراحاتی به قطر تا 8 سانتی متر در فک زیرین صورت و بینی یا در چین های پوستی واقع بین فک زیرین و استخوان جناغ به وجود می آید جراحات ممکن است سطحی یا عمیق باشد و اغلب به طرف عقده های لنفاوی جمجمه و یا گردن توسعه می یابند . چرک لزج و زرد سبز رنگی که محتوی دانه های کوچکی است از تعداد زیادی از سوراخ های کوچکی که در جراحات ایجاد شده خارج می گردد . جراحات موجب ایجاد بافت فیبروزه می شود که ممکن است به طور فیزیکی در گرفتن غذا و یا تنفس تاثیر سوء داشته باشد و کلفت شدن و دلمه بستن لبها نیز ممکن است مشاهده شود . ابتلا حفره بینی ممکن است موجب ریزش از هر دو مجرای بینی گردد . گوسفندمبتلا با دشواری غذا می خورد و ممکن است در اثر گرسنگی تلف شود .

آثار کالبدگشایی :
معمولا در گاو هایی که مبتلا به این بیمار یمی شوند انجام نمی گیرد گوسفند تورم عروق لنفی و دومل هایی که حاوی چرک غلیظ و چسبنده که به رنگ زرد مایل به سبز میباشد در اطراف جراحات به نظر می رسد در صورتی که مقتعی از بافت های آلوده را تهیه نمایند کانون های دوکی شکلی را می توان دیدو کشت از مواد موجود را موجود در این کانونها وجود اکتینوباسیلوس لین یرزی را آشکار می سازد .

تشخیص و تشخیص تقریبی :
می توان از چرک جراحات گسترش تهیه کرد و یا آنرا کشت داد و وجود اکتینوباسیلوس لین یرزی را کاوش نمود سرم بیماران معمولا دررقت های - تا --- میکرب عامل بیماری را اکلوتینه می کند و از این خاصیت می توان در شناخت بیمار ی استفاده نمود .

این بیماری از حیث جراحات و منظره چرک به بیمار ی اکتینومیکوز شباهت زیادی دارد و برای تشخیص باید در نظر داشت که اکتینومیکوز اغلب استخوان ها و مخصوصا استخوان های جمجمه را مبتلا می سازد در صورتی که اکتینو باسیلوز معمولا در بافت های نرم دیده میشود برای تشخیص باید دانه های موجود در چرک را روی لام خورد کرد و پس از رنگ آمیزی عامل بیماری را در هم کاوش نمود و در نظر داشت که عامل اکتینومیکوز گرم مثبت و دارای اشکال مختلف می باشد و به خوبی از اکتینوباسیلوس که گرم منفی و کوچک است متمایز می گردد. ریزش بزاغ و وجود حرکات جویدن در دهانو بی اشتهایی در نتیجه فرم زبانی ممکن است با نشانه های مرحله ابتدایی هاری و یا وجود جسم خارجی در دهان بویژه فرورفتن استخوان در آرواره ها شباهت داشته باشد.در گوسفند دمل های فک زیرین که در اثر دخول تخم علوفه در آرواره حاصل می شود ایجاد تورم استخوانی بزرگی در این فک می نماید این جراحات معمولا در قسمت قدامی فک زیرین قرار دارد و موجب جابه جا شدن دندانهای پیشین می گردد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید