بخشی از مقاله

چكيده
پژوهش حاضر به دنبال بررسي تأثير رضايت شغلي و استفاده بهينه از زمان در كارمندان استانداري زنجان مي باشد فرضيه هايي كه به معرض آزمايش گذاشته شدند عبارتند از رابطه بين رضايت شغلي و استفاده بهينه از وقت آيا معني دار است؟ فرضيه دوم اين پژوهش : رضايت شغلي كارمندان مرد بيشتر از كارمندان زن است؟وفرضيه سوم اينكه استفاده بهينه از وقت در مردان بيشتر از زنان است؟


گروه نمونه اين پژوهش شامل 50 نفر از كارمندان استانداري زنجان كه 25 نفر آن زنان و 25 نفر آنان را مردان تشكيل دادند كه به صورت تصادفي ساده انتخاب شدند و روي آنها دو آزمون رضايت شغلي و استفاده بهينه از وقت انجام شد كه پس از آن ، از دو روش آماري ضريب همبستگي پيرسون و t استفاده شد كه نتيجه به دست آمده به شرح زير مي باشد:


- بين رضايت شغلي و استفاده بهينه از وقت رابطه معني داري وجود دارد.
- رضايت شغلي كارمندان مرد بيشتر از كارمندان زن : تفاوت معني داري وجود ندارد.
- استفاده بهينه از وقت در مردان بيشتر از زنان : تفاوت معني داري وجود ندارد.


فصل اول:
«كليات»

مقدمه:
اشتغال يكي از اساسي ترين فعاليت هاي زندگي انسان به شمار مي رود و هر كس به خاطر امرار معاش و تداوم زندگي بايد ساعاتي از اوقاتش را كار كند.اشتغال واقعه اي است از زندگي انسان كه براي همۀ انسان ها در برهه اي از زمان اتفاق مي افتد و هيچ كس را گريزي از آن نيست.همچنين بقا و رشد جامعه به اشتغال آن وابسته است.اشتغال صحيح و گزينش افراد مناسب براي انجام مشاغل از مهمترين عوامل مؤثر در رشد اقتصادي و اجتماعي جامعه و تأمين كننده سلامت افراد و نيل به خودكفايي و بي نيازي از ديگران مي باشد.همچنين جوامعي كه انسان هاي فعال و كارآمد دارند بر زندگي خود حاكمند و به انواع

گوناگون در تعيين شيوۀ زندگي جوامع ديگر تأثير مي گذارد.رضايت شغلي تعيين كنندۀ مهمي در رضايت از زندگي است و تمام رفتارها و روابط انسان ها بطور مستقيم و غير مستقيم از چگونگي اشتغال آنها متأثر مي باشد.مفاسد اجتماعي به دلايل متعدد ريشه مهمي در بيكاري دارند و از طريق اشتغال مي توان نابساماني ها را برطرف كرد.(شفيع آبادي 1371)


پرواضح است افرادي مي توانند از شغل خويش راضي باشند كه تمامي عوامل مؤثر در رضايت شغلي را به نوعي داشته باشند و تمامي عوامل منفي را كه به نوعي رضايت شغلي را تحت تأثير قرار مي دهند تقليل دهند.همچنين خداوند در قرآن كريم مي فرمايند : «هر كسي اميد لقاي پروردگارش را دارد بايد عمل صالح انجام دهد»


گاهي موقعيت هاي سخت و ناگوار شغلي و عدم تغيير شغل در افراد باعث مي شود فرد دچار رنجش روز افزون مشاغل و دروني شدن و نارضايتي فرد گردد.همان طور كه مي دانيم زمان و استفاده بهينه از زمان هم باعث رضايت شغلي در فرد خواهد شد.(شفيع آبادي 1371)


زمان از جمله نعمت هاي گرانبهايي است كه نيازمند برنامه ريزي دقيق مي باشد و اين امر ملاحظاتي را مي طلبد و افرادي كه قصد دارند وقت خود را براي انجام امور متنوع زندگي سازماندهي كنند بايد ملاحظات را رعايت نمايند و به اين صورت است كه افراد بايد كار خود را در نظر داشته باشند يعني كاري را كه مي خواهند انجام دهند نيازمند چه زماني است كه بتوانند كار را به درستي و با رضايت كامل انجام دهند.برتري افرادي كه زمان خود را مديريت مي كنند در اين است كه در زمان مساوي كارهاي بيشتري نسبت به ديگران انجام مي دهند و از لحظات زندگي شان به بهترين شكل استفاده مي كنند ، و همچنين به رضايت شغلي هم دست مي يابد.(غلامرضا خاكي 1378)

 


طرح مسئله :
يكي از اركان مهم و حياتي نظام هاي پويا و در حال توسعه و توسعه يافته ، ميزان اشتغال و فرآيندهاي آن در حيات اجتماعي است چنانچه برهه كنوني نظام هاي پيچيدۀ جهاني و استفاده از امكانات تكنولوژي در عرصه توليد خدمات در مقابل افزايش روزافزون جمعيت و انتظارات آحاد مردم از برخورداري از موقعيت هاي بالاتر شغل باعث شده است ، انتخاب شغل و رسيدن به شغل و راحتي ادامۀ شغل فرآيند روابط خانوادگي و روابط اجتماعي را تحت الشعاع قرار دهد. (شفيع آبادي 1374)
هويت حيات موجودات انساني بستگي به تلاش و فعاليت و كوشش مستمر او دارد كه تلاش زمينه حيات موجودات بقاي انسان به عنوان اشرف مخلوقات است.تاريخچۀ حيات انساني هرچند از فعاليت ناايستاده است امروزه كه قرن فضا و ارتباطات است و علم به سرعت در حال توسعه مي باشد هر روز اختراعات و تكنولوژي جديد عرضه مي شود هر چند اكثر كارها توسط رباطها انجام مي گيرد بيشتر كارها كامپيوتري صورت مي گيرد وزندگي ماشيني جايگزين تحرك شده است اما با اين حال باز انسان نيازمند يك رضايت شغلي است تا با اين رضايت بتواند در اين دنياي ماشيني به سلامت زندگي كند و براي رسيدن به اين رضايت نيازمند يك زمان بندي دقيق است تا كارايي و اثربخشي مناسبي داشته باشد. (علي افشار نادري 1370)
در انجام كارها ما ممكن است نتوانيم به همۀ كارها بپردازيم ولي مي توانيم مهمترين آنها را به نحو احسن انجام دهيم.با هدف گذاري ، تعيين اولويت و در نهايت انتخاب مهم ترين فعاليت ، بازدهي مان به نحو چشمگيري افزايش مي يابد. (منبع اينترنت ، Yahoo)
مسئله مورد نظر پژوهش اين است كه آيا بين رضايت شغلي و استفاده بهينه از زمان در كاركنان استانداري زنجان رابطه وجود دارد؟
در پژوهش حاضر رضايت شغلي به عنوان متغير مستقل و استفاده بهينه از زمان به عنوان متغير وابسته در نظر گرفته شده است.
پژوهش حاضر تلاشي است در راستاي روشن نمودن اين موضوع كه كارمندان از زمان بهترين استفاده را داشته باشند و همچنين از شغل خويش راضي باشند در اين صورت مي توان انتظار داشت كه كارمنداني كارآمد و با عملكردي بهتر داشته باشيم.

اهداف پژوهش :
هدف كلي ← بررسي رابطه رضايت شغلي و و استفاده بهينه از زمان در كارمندان استانداري زنجان و همچنين بايد در نظر داشت كه كارمنداني كه در اين شهر مشغول به خدمت مي باشند از نيازهاي گوناگون زندگي از قبيل محيط كاري و روابطي كه حاكم بر آنها است و نيز اطلاعاتي از نظر فرهنگي ، اقتصادي و اجتماعي ، با هم فرق دارند و يا حتي بومي بودن آنها كه همه عوامل ياد شده ممكن است هر يك از اين عوامل در افزايش يا كاهش رضايت شغلي و استفاده بهينه از زمان در پي داشته باشد.ما در اين پژوهش مي خواهيم به هدف كلي كه در بالا مطرح شد برسيم و ببينيم رابطه معني دار بين رضايت شغلي و استفاده بهينه از زمان وجود دارد يا نه.
فرضيّات تحقيق :
- بين رضايت شغلي و استفاده بهينه از زمان رابطه معني داري وجود دارد؟
- رضايت شغلي كارمندان مرد بيشتر از كارمندان زن است ؟
- استفاده بهينه از زمان در مردان بيشتر از زنان است؟

تعريف نظري :
رضايت شغلي : نوعي احساس مثبت فرد نسبت به شغلش مي باشد كه زائيده عوامل طي نظير شرايط محيط كار و نظام سازماني حاكم بر محيط كار و تأثير عوامل فرهنگي فلذا رضايت شغلي احساس رواني است كه از عوامل اجتماعي متأثر مي باشد. (ماهر 1373) در اينجا منظور از رضايت شغلي نمره اي است كه فرد در پاسخ دهي به پرسشنامه رضايت شغلي كسب مي نمايد.
استفاده بهينه از زمان :
بهترين استفاده از وقت كه كارايي فرد را بالا مي برد يعني فرد بتواند از زماني كه براي انجام كار خويش دارد بهترين استفاده را نمايد.
دراينجا منظور از استفاده بهينه از زمان نمره اي است كه فرد از پاسخ دهي به پرسشنامه استفاده بهينه از زمان كسب مي نمايد. (علي افشار نادري 1370)

ضرورت و اهميّت تحقيق :
نيروي انساني كارآمد و با انگيزه ، بزرگترين سرمايه و پوياترين بخش هر سازمان را تشكيل مي دهد و مهره اصلي در راستاي اهداف هر سازمان است و درواقع توسعه يافتگي هر سازمان معلول اين نيروي عظيم مي باشد.
ادارات به عنوان نهادي بسيار گسترده در جهت ارائه خدمات به افراد جامعه مي باشند و كارمندان نيز به عنوان يكي از اركان اصلي تشكيل دهنده اين مراكز در راستاي انجام وظايف اين مراكز مسئوليت مهمي را به دوش دارند.بنابراين موضوع پژوهش مي توانيم به برخي از عوامل مؤثر در رضايت شغلي و همچنين استفاده بهينه از زمان پي ببريم و از پيامدهاي منفي ناشي از كاهش سطوح آن متغيرها مانند : شكايت ازكم كاري ، كاهش عملكرد ، عدم احساس مسئوليت و شكايات از زمان هاي كاري و...جلوگيري كرده و بلكه برعكس مي توان گام هاي مذكور را در جهت بهبود و عملكرد هر چه بيشتر كارمندان براي خدمت بهتر و مطلوب به افراد جامعه فراهم نمود و همچنين افراد كارمند و يا سايرين دردوره زمان كاري بتوانند به نحو احسن كارها و مسئوليت هاي خود را انجام دهند و در نهايت هم از شغل خويش رضايت كامل را داشته باشند.

كليد واژه ها :
پژوهش حاضر به دنبال بررسي تأثير رضايت شغلي و استفاده بهينه از زمان در كارمندان استانداري زنجان مي باشد.فرضيه هايي كه به معرض آزمايش گذاشته شده اينها است كه بين رضايت شغلي و استفاده بهينه از زمان رابطه معني داري وجود دارد؟
فرضيۀ دوم : رضايت شغلي كارمندان مرد بيشتر از كارمندان زن است؟
فرضيۀ سوم : استفاده بهينه در مردان بيشتر از زنان است؟


فصل دوّم
« نگاهي به تاريخچۀ متغيرهاي پژوهش »

مقدمه
راههاي مختلفي براي بيان درك ما از زمان وجود دارد.براي قرن ها مردم از حركت ماه،ساعت آفتابي،اذان،زنگ كليسا براي تتنظيم برنامه زماني روزانه خود استفاده كرده اند تا اينكه در قرن دوازدهم راهبان كاتوليك ساعت هايي را براي تنظيم فعاليت هاي خود ساختند.در طول تاريخ تمدن ها به زمان و ابعاد آن توجه داشتند و اين توجه در اين دوران نيز وجود دارد و عباراتي مانند «وقت طلاست» گوياي اين توجه است.جوامع امروزي جوامعي هستند كه در آنها تعداد ساعات كافي در طول روز وجود ندارد.فناوري هاي نو محيطي را فراهم آورده اند كه تقريباً در طول زمان كم مي تواند به خيلي از اطلاعات دسترسي پيدا كرد وخيلي

كارها را سريعتر و آسانتر انجام داد امّا تمايل به سريعتر انجام دادن كارها و بيشتر كارها انجام دادن روز به روز بيشتر مي شود.استفاده بهينه از زمان موضوعي است كه همه ما ، چه در زندگي شخصي و چه در زندگي حرفه اي ، نياز داريم ، با آن روبه رو شويم تا در زندگي موفق شويم. (اسماعيلي و خالقي 1378)
پس موفقيت در كار و زندگي نيازمند يك برنامه ريزي زماني صحيح مي باشد و براي اينكه در شغلي كه انتخاب كرده ايم به موفقيت برسيم و همين طور به

رضايت مورد نظر برسيم نيازمند اين اصل مهم هستيم.و همانطور كه مي دانيم رضايت شغلي تعيين كنندۀ مهمي در رضايت زندگي در فرد مي باشد و تمام روابط و اعمال فرد را در بر مي گيرد و افرادي كه نسبت به شغل خويش رضايت كافي را ندارند تأثير آن در زندگي روزمره هم ديده مي شود. (شفيع آبادي 1371)
تاريخچۀ رضايت شغلي


در بحث مربوط به رضايت شغلي ، ما بر مرور ادبيات پژوهشي و عنوان چارچوب سازماني كه توسط لاك و گرانبرگ ارائه شده است تأكيد مي كنيم.تا زماني محاسبه لاك مي توان نتيجه گرفت كه بيش از 40 مقاله در مورد جنبه هاي متفاوت رضايت شغلي تا سال 1980 منتشر شده است.مطالعات اوليه در باب نگرش هاي مربوط به كار پيش از جنگ جهاني اول شروع شد و به طور فعّال در انگلستان ، اروپا و آمريكا دنبال گرديد در بين عنوان هاي مهم اين مسأله و سئوال به

چشم مي خورد كه چگونه با يكنواختي و كسالت آوري شغل بايد مبارزه كرد.در اوايل (1920) اغلب پيشنهاد ناظر بود بر افزايش نرخ دستمزد ، دوره اي استراحت ، افزايش تنوع كار ، تعامل اجتماعي و پخش موسيقي در زمان كار بود.هر يك محتملاً نافذترين پژوهش ها در باب اثرات شرايط كاري به رضايت شغلي و بارآوري همانا مطالعات اثرنفچه بود (هايو 1933).لوت ريس و ريكسون (1933) نتيجه گيري حاصل از مطالعات بود كه شرايط مادي كار (مثل نور ، دوره استراحت) بر روي رضايت شغلي كارگران مؤثر است (ماهر 1373).


مفهوم رضايت شغل :
رضايت شغلي به نظر هابال مفهوم پيچيده و چند بعدي است و با عوامل رواني-جسماني ارتباط دارد.فرد با تأكيدي بر عوامل مختلف از قبيل ميزان درآمد ، ارزش اجتماعي شرايط محيط كار و فرآورده هاي اشتغال در زمان هاي متفاوت به طرق گوناگون احساس رضايت از شغلش مي نمايد.كنيزبرگ و همكارانش كه رضايت شغلي از ديدگاه هاي مختلف مورد توجه قرار داده اندبر روي رضايت شغلي اشاره مي كنند. رضايت دروني كه از دو منبع حاصل مي شود:اول احساس لذتي است كه بر اثر مشاهده پيشرفت و يا انجام مسئوليت هاي اجتماعي و به ظهور رساندن توانائيها و رغبت هاي فردي به انسان است مي دهد.رضايت بيروني كه به شرايط اشتغال درمحيط كار ارتباط دارد و هر لحظه در حال تغيير و تحوّل است.رضايت دروني پايدارتر از رضايت بيروني است اما رضايت كلي نتيجه كامل رضايت دروني و بيروني است.رضايت شغلي در اثر عوامل متعددي حاصل مي شود.رضايت شغلي نوعي احساس مثبت فرد نسبت به شغلش مي باشد كه زائيده عوامل ملي نظير شرايط محيط كار و نظام سازماني حاكم بر محيط كار و تأثير عوامل فرهنگي است.فلذا رضايت شغلي احساس رواني است كه از عوامل اجتماعي متأثر مي باشد. (ماهر 1373)


نظريه هاي رضايت شغلي :
به اعتقاد كورمن 3 نظريه عمده رضايت شغلي به عنوان نقاط مرجع پنهان يا آشكار براي بسياري از پژوهش هاي اين زمينه به كار رفته اند.با اينكه نظريه ها از سمت هاي متفاوت و از ديدگاه هاي گوناگون ناشي مي شود ، به اعتقاد كورمن براي تلقين آنها در يك چارچوب نسبتاً هماهنگ ، پايه و اساس وجود دارد.هر چند پيش از انجام كار مي خواهيم هر كدام از آنها را جداگانه مورد بحث قرار دهيم. (ماهر 1373)


1- نظريه كامروايي نيازي : از جهاتي منطقي ترين رضايت شغلي و آنكه احتمالاً آشكارترين مشابهت را با نظريه مشوق عملكرد دارد ، اين مفهوم است كه شخصي اگر آنچه را كه مي خواهد بدست آورد خشنودتر خواهد شد.و هنگامي كه آن را به دست نياورد ناخشنودتر خواهد گرديد.دو نوع عمده اين چارچوب را مورد استفاده قرار داده اند ، يكي الگوي «كاهش» و ديگري الگوي «ضربي» است.هر دو الگو فرض مي كنند كه رضايت شغلي تابعي مستقيم و منفي ازتفاوت ميان نيازهاي يك شخصي و درجه اي كه محيط كامروايي آن نيازها را فراهم مي كند.هر چقدر تفاوت با در نظر گرفتن همه نيازها بيشتر باشد خشنودي كمتر است.اين روش كاهش ، خصوصيات معيني دارد يكي از آنها اين است كه در شرايط يكسان ديگر هر چه نيازهاي شخصي بيشتر باشد ، رضايت شغلي او كمتر صرفنظر از اينكه در محيط چه روي بدهد ، همچنين هر چه بازده محيط بيشتر باشد رضايت شغلي بيشتر است صرفنظر از اينكه سطح نياز فرد مورد نظر چه باشد. (ماهر 1373)


2- نظريه گروه مرجع : نظريه گروه مرجع با نظريه كامروايي نيازي مشابه است،با اين تفاوت كه اين نظريه نقطه عطف خود خواستها ، نيازها و علايق فرد را در نظر نمي گيرد بلكه ديدگاهها و عقايد گروهي را مد نظر قرار مي دهد كه فرد براي هدايت و ارشاد به آن مي نگرد و هم چنين گروه هايي به «گروه مرجع» فرد معروفند.اين گروه ها و نگرش ها شخص را از دنيا و نيز چگونگي ارزشيابي وي از پديده هاي گوناگون در محيط تعيين مي كنند.بنابراين نظريه مي توان پيش بيني كرد اگر شغلي علائق،خواسته ها و شرايط گروه مرجع شخصي برآورد ، شخص آن را دوست خواهد داشت و اگر چنين نكند به آن علاقه اي نخواهد داشت. (ماهر 1373)


3- نظريۀ انگيزشي،بهداشتي،هرزبرگ : سومين نظريه رضايت شغلي كه طي پانزده سال گذشته حائز اهميت بوده ، استدلال انگيزشي،بهداشتي هرزبرگ است. استدلال آن اين است كه يك شغل پر مايه به خشنودي مي انجامد.زيرا شخص را برانگيخته مي سازد تا خوب كار كند و به حصول خشنودي نائل آيد.از سوي ديگر يك شغل كم مايه تنها مي تواند در بهترين صورت خود ، به فقدان ناخشنودي منجر شود.در نتيجه نمي توان به عنوان يك انگيزه براي عملكرد بكار رود.همانطور كه به خاطر خواهيم آورد.براي اين نظريه تأييد پژوهش اندكي وجود دارد.ليكن در رابطه با ماهيت خشنودگي مشاغل پرمايه تحت شرايط خاص آن تأييد وجود دارد. (كودمن - آبراهام- ك 1933)


عوامل مؤثر بر اشتغال مناسب :
درجامعه امروزي براي آنكه راهنمايي و مشاوره شغلي با موقعيت همراه شود مشاوره شغلي علاوه بر آشنايي با عواملي كه موجب تغيير در نوع مشاغل (نظير ميزان ساعات كار و ارزش هاي و تحول جامعه).شاغلان بايد از عومل مؤثر بر جريان اشتغال از نظير موقعيت ، رضايت ، سازش و انگيزش شغلي نيز آگاهي داشته باشند. (زونكر ، 1944 ، ص 64 – شفيع آبادي 1376ب ، ص 93 ؛ كراتيز 1969 ص 325)
اكنون هر يك از عوامل را به طور مختصر بررسي مي كنيم:


1- تغيير در ارزش هاي حاكم : ارزش ها و سياست هاي حاكم بر جامعه ، نوع و چگونگي جريان اشتغال را مشخص مي سازد.با تغيير ارزش ها برخي مشاغل ، اهميت و موقعيت خود را از دست مي دهند يا از بين مي رود.در مقابل برخي مشاغل ديگر اهميت بيشتري پيدا مي كنند يا به وجود مي آيند.مي توان گفت هرگاه در ارزش هاي جامعه تغييري حاصل گردد انتظار مي رود كه نوع و اهميت مشاغل دگرگون شود.در چنين حالتي عده اي از شاغلان قبلي بيكار مي شوند و گروه ديگر كه با وضعيت حاكم هماهنگي دارند به كار گمارده مي شوند.براي مثال : اگر زنان از اشتغال در مشاغل معيني منع شوند به جايشان مردان بايد استخدام گردند.همچنين اگر دگرگون در قوانين استخدامي بر اساس ارزش هاي حاكم بوجود آيد جابجايي شاغلان قطعي و اجتناب ناپذير است.


2- تغيير آن در ميزان ساعات كار : در مواقعي به دلايل مختلف تصميم گرفته مي شود كه ميزان ساعات كارشان تغييراتي به وجود آيد.هرگاه تعداد بيكاران جامعه افزايش يابد احتمال دارد ساعات كار موظف افراد كاهش داده شود تا تعداد بيشتري به كار گمارده شموند.چنانچه تعداد متخصصان در شغلي كم باشد ساعات كار موظف آنان افزايش مي يابد.تغيير ميزان ساعات كار موظف ، عوامل كنترل كننده در مواقع بحراني بيكاري يا كمبود نيروي انساني ماهر است.


3- تغيير جامعه سنتي به صنعتي : بر اثر تحول جامعه از سنتي به صنعتي ، در نوع مشاغل تغييرات چشمگيري به وجود مي آيد.در جامعه سنتي ، كارها با دست انجام مي شود در حالي كه چنين وضعي به هيچ عنوان نمي تواند پاسخگوي نيازهاي مصرفي فزاينده جامعه صنعتي باشد.با ماشيني شدن كارها عده اي از كارگران كه به كارهاي دستي و ساده مشغول بودند شغل خود را از دست مي دهند و بيكار مي شوند.توجه به اين موارد و برنامه ريزي صحيح براي پيشگيري از وقوع چنين بحران هايي در جوامع روبه رشد از اهميت بالايي برخوردار است.


4- سازش شغلي : سازش شغلي كه تركيبي از عوامل رواني و غير رواني است.براي ارائه اشتغال موفق ضرورت دارد.سازش شغلي به حالت سازگار و نظر مساعد فرد نسبت به شغلش پس از آغاز اشتغال اطلاق مي شود.در سازش شغلي نظريه هاي خصيصه-عامل ، روان پويايي و رشدي مطرح مي شود.در ديدگاه خصيصه-عامل كه به وجود تفاوت هاي فردي بين انسان ها توجه مي شود سازش شغلي امري انحصاري تلقي مي گردد.از ديدگاه روان پويايي ارضاي نيازهاي فرد كه محرك رفتارند سازش شغلي را باعث مي شوند.در نظريه شغلي ، سازش شغلي با رشد عمومي فرد هماهنگ و همگام است و در دوره هاي مختلف زندگي ، ميزان آن تغيير مي كند.


5- انگيزش شغلي : براي ادامه اشتغال موفق فرد بايد انگيزه اي قوي براي كار كردن داشته باشد.نظريه هاي انگيزش شامل محرك پاسخ ، ميزان سازگاري و عقلي – استدلالي است.در نظريه محرك – پاسخ اعتقاد بر آن است كه انگيزش شغلي با مجموعه شرايط و امكانات محيطي و فردي به عنوان محرك ها ارتباط دارد.پيرامون نظريه ميزان سازگاري انگيزش شغلي را نتيجه ميزان هماهنگي و همسازي فرد با عوامل شغلي كه به ارضاي نيازهايشان مي انجامد تلقي مي كند.بهره گيري از عقل و استدلال براي كنترل فشارهاي خارجي به منظور نيل به هدف هاي شغلي ، اساس نظريه عقلي – استدلالي را تشكيل مي دهد.
6- موفقيت شغلي : در موفقيت شغلي كه دو مفهوم عملكرد و كارايي مدنظر است بر موارد گوناگون از جمله پيشرفت در شغل ، ارتقاي مهارت و كسب درآمد بيشتر تأكيد مي شود.در موفقيت شغلي نظريه هاي رواني ، غير رواني و عمومي مطرح مي شود.احساس فرد از ميزان كارايي اش در اداي وظايف محوله در زمره تعيين كننده هاي موفقيت شغلي در نظريه رواني محسوب مي شود.در ديدگاه غير رواني بر عوامل خارج از خود نظير ميزان درآمد ، امكانات و موقعيت شغل تأكيد مي گردد.در ديدگاه عمومي ميزان رسيدن به هدف هاي ايده آل هاي شغلي از عوامل مؤثر در موفقيت شغلي به شمار مي رود.


7- رضايت شغلي : رضايت شغلي كه احساس مثبت فرد نسبت به شغلش و شرايط اشتغال به هدف هاي اشتغال موفق نقش بسزايي دارد.نظريه هاي نيازها ، انتظارات و نقشي در رضايت شغلي مطرح مي شوند.در نظريه نيازها رضايت شغلي برابر با ميزان نيازهاي ارضاء شده فرد از شغلش اساس نظريه انتظارات را تشكيل مي دهد.


در نظريه نقشي بر تأثير عوامل اجتماعي و رواني تأكيد مي شود.به طور كلي مي توان گفت كه رضايت از كار عبارت است از يك حالت هيجاني مثبت كه از نظر مشخصي اهميت دارد زيرا عقيده كلي اين است كه كارمند يا كارگر راضي بازده خوبي دارد.غيبت نمي كند ، حادثه نمي آفريند ، باند تشكيل نمي دهد ، شاد است و با شادي جو كاري نيز كمك مي كند.امّا فيش نشان داده است كه اين رابطه خيلي قطعي نيست .بين عملكرد در كار و عدم رضايت از كار رابطه مستقيم وجود دارد.كاركناني كه از كار خود ناراضي هستند بيشتر در معرض سندرم هاي جسمي يا رواني يا سندرم غيبت قرار دارد به همين دليل اندازه گيري رضايت از كار،براي مديران و رؤسا از اهميت خاص برخوردار است.آنها بر اساس اين ارزش ها مي توانند تعيين كنند كه كدام جنبه هاي كاري يا سازماني بايد تغيير يابد مي توان كل رضايت از كار يا برخي جنبه هاي خاص آن را اندازه گرفت.در حالت دوم مثلاً مي توان رضايت از كار را بر حسب دستمزد ، فعاليت ها و مسئوليت ها تا امكان ارتقاء كيفيت روابط با مديران و كيفيت روابط با همكاران اندازه گرفت. (گنجي ، 1379)

 

نارضايتي شغلي و پيامدهاي آن :
فرض كنيم شخصي از شغل خود ناراضي باشد ، اين موضوع از لحاظ اهميت براي رفتار و عملكرد چه معنايي دارد؟آيا اصولاً معنايي دارد؟اين پرسشي است كه همواره حائز اهميت بوده است ، چه اين فرض خشنودي به عملكرد منجر شود زيربناي بيشتر پژوهش ها و توصيه هاي اوليه براي اقدام و عمل بوده است.با

اينكه توصيه هاي اوليه بيش از اندازه ساده بوده اند و در اثناي نيمه آخر دهۀ (1950) و نيمه اول دهۀ (1960) به مجادله هاي قابل توجهي انجاميدند.نظريه ها و تحقيقات بعدي حاكي از آنند كه تلاش هايي كه براي بيشينه ساختن رضايت شغلي به عمل مي آيد ممكن است واقعاً به عملكرد شغل رضايت بخش تر منتهي شوند.هر چند كه روابط واقعي يافته شده از جمله چيزهاي ديگر به عنوان شغل و وسيله اي كه براي بخش عملكرد به كار رفته است بستگي دارد.اولاً بايد روند هماهنگي كه در شواهد به چشم مي خورد حاكي از اينكه نارضايتي شغل متغير مهمي براي خرج هاي بالاي ترك شغل و غيبت است.اين موقعيت كه روابط

حاصل گاهي خيلي بالا نيستند شايد از عواملي از قبيل بازار كار و شرايط اقتصادي و در مورد ترك شغل و شرايط جغرافيايي و آب و هوا در مورد غيبت ناشي شده است.در بازگشت به سئوال كه چگونه رضايت شغلي عملكرد شغلي را مستقيماً تحت تأثير قرار مي دهد ، تصوير اندكي بهتر است و به بررسي تاريخي نياز دارد.چنين عاملي بايد در نظر گرفته شود كه برخي از آنها به الگوي انگيزش كار مربوطند. (كورمن – آبراهام – ك ، 1933)
عوامل كلي نافذ در رضايت شغلي :


اندازه گيري شغلي كارگران آمريكايي از راهپيمائيهاي گزارش شخصي نشانگر بالا بودن آن بود.براي نمونه در مطالعات پيمايي ، سراي بين 85 الي 90 درصد كارگران آمريكايي گزارش داده اند كه از خود و بيش راضي يا بسيار ناراضي اند و حدود نيمي از آنها خبر از رضايت بسيار داده اند حتي در كارهاي زنجيره اي توليد (خط توليد 9 كار روانشناسان آن را كاري يكنواخت و يابي معني معني و ناانسان ساز توصيف مي كنند.درصد بالايي از كارگران خبر از رضايت شغلي داده اند. (كوئين ، 1979)


اين گزارش از رضايت شغلي بالاتري از سطوح مورد پژوهش گران اعضاي عادي جامعه يا حتي خود كارگران به هنگامي كه از آنها پرسيده شود رضايت همكارانشان را تخمين بزنند ، در نتيجه سطح مطلق رضايت شغلي بايد با احتياط تعبير و تفسير شود.در برخي موارد آنها محتملاً مبين پاسخ دفاعي يا سرسري به سئوال مصاحبه گردند و در ديگر موارد ممكن است نشانگر انطباق سازش كارانه با يك موقعيت نامطلوب باشد. (كوتك ، 1987)
هر چند سطوح مختلف رضايت شغلي را با احتياط بايد مورد تعبير و تفسير قرار داد اما سطوح نسبي آن در رابطه با شرايطي كه موجب افزايش يا كاهش رضايت مي شود حاوي اطلاعات مفيدي است.سطوح نسبي هنگامي مورد بحث قرار مي گيرد كه گزارش هاي پژوهش به مقايسه رضايت شغلي دو يا چند گروه يا شرايط رفتاري گوناگون نمي پردازد. (كوتك ، 1987)


عوامل مؤثر در رضايت شغلي :
هر چند سطوح مطلق رضايت شغلي را با احتياط بايد مورد تعبير و تفسير قرار داده اما سطوح نسبي در رابطه با شرايطي كه موجب افزايش يا كاهش رضايتمندي مي شود حاوي اطلاعات مفيدي است كه سطوح نسبي هنگامي مورد بحث قرار مي گيرد كه گزارش هاي پژوهشي به مقايسه رضايتمندي شغلي دو يا چند گروه ، و يا شرايط رفتاري گوناگون مي پردازد. (كمپ ، 1369)


عواملي كه بر رضايتمندي شغلي تأثير مي گذارد مي توان به عوامل دروني ، محتوايي يعني عواملي را كه جزء ذات كار محسوب مي شوند و عوامل زمينه ، بيروني تقسيم كرد.عوامل زمينه به نوبه خود به شرايط كاري يا موقعيت هاي غيرشخصي كار مناسب هاي بين شخصي در كار تقسيم مي شوند.


رضايت شغلي و بيگانگي شغلي :
رضايت شغلي يعني دوست داشتن وظايف مورد لزوم يك شغل ، شرايط كه در آن كار انجام مي گيرد و پاداش كه براي انجام آن دريافت مي شود.اينكه فعاليت ها ، امور و شرايطي كه كار يك كارگر را تشكيل مي دهند ، تا چه حدود چه خوبي نيازهايش را برآورده مي سازند بستگي به قضاوت وي دارد.شخص بايد موارد خوب و بد شغلش را موازنه كند چنانچه خوبيها و بد بين ها مجرپند ، احتمال دارد كه از كارش راضي باشد.به طور كلي زنان بيش از مردان ابراز رضايت شغلي مي كنند. (كمپ 1369)
بيگانگي شغلي :
محققان رضايتمندي شغلي عموماً در اين امر توافق نظر دارند كه هرچه سطح شغل پايين تر باشد رضايت كمتري دريافت مي شود.وقتي از كارگران ساده و غير ماهر بسياري پرسيدند از كارشان چه بدست مي آورند پاسخ دادند (پول).هنگامي كه تمركز بر عدم رضايت شغلي است پول در رأس فهرست دلايل قرار دارد.با اينكه پول ناكامي ممكن است دليل اوليه عدم رضايت شغلي باشد جامعه شناسان بسياري معتقدند كه عوامل ديگر باعث مي شوند كه كارگر نه تنها راضي باشد بلكه از كارش متنفر و يا نسبت به آن «بيگانه» شود.كارگر بيگانه يا محجور كسي كه كارش متناسب با تصوري كه وي از خويشتن دارد نيست.احساس او درباره كارش با چنين اظهاراتي بيان مي گردد «آدمي مثل من اينجا چه كار مي كند؟». (كمپ 1369)
تاريخچه استفاده بهينه از زمان :
استفاده مؤثر و اثربخش از زمان ضروري مي باشد چه در زمينه كار و چه در زمينه زندگي.
راههاي مختلفي براي بيان درك ، اززمان وجود دارد.براي قرن ها مردم از حركت ماه ساعت آفتابي ، اذان ، زنگ كليسا براي تنظيم برنامه زماني روزانه خود استفاده كردند تا اينكه در قرن دوازدهم راهبان كاتوليك ساعت هايي را براي تنظيم فعاليت هاي خود ساختند.فناوري هاي نو محيطي را فراهم آورده اند كه تقريباً در مدت زمان كم مي توان به خيلي از اطلاعات دسترسي پيدا كرد و خيلي كارها را سريعتر و آسانتر انجام داد اما تمايل به سريعتر انجام دادن كارها وبيشتر كار انجام دادن روز به روز بيشتر مي شود.اين رويكرد كه همواره با بشر همراه بوده است اين احساس را براي او به وجود آورده است كه از زمان عقب مي ماند و نمي تواند از آن به صورت مؤثر بهره گيرد.تاريخ به ما مي گويد كه مديريت ضعيف زمان يك مسئله قديمي است.مسئله اي است كه فناوري آن را به وجود نياورده است و آن را نمي توان حل كند.در شرايطي كه ابزار بيشتري براي مديريت و استفاده بهينه از زمان در اختيار داريم و فرآيندهاي اداري،كمتر در پيچ و تاب تشريفات اداري و كاغذبازي گم مي شوند.مديريت ضعيف زمان را كمتر مي توان مخفي كرد.مديريت زمان موضوعي است كه همه ما ، چه در زندگي شخصي و چه در زندگي حرفه اي نياز داريم با آن روبرو شويم تا در زندگي موفق شويم. (غلامرضا خاكي 1378).


در ادامه در مورد وجوه مختلف استفاده بهينه از زمان صحبت مي كنيم.ابتدا نگاهي به اصول عمومي مديريت زمان خواهيم داشت.توجه به اين اصول كمك مي كند كه درك بهتري از مفهوم استفاده بهينه از زمان داشته باشيم و پيشنهادهايي ارائه مي كند كه مي توانيد آنها را در حوزه هاي مديريت زمان در زندگي خود بكار بگيريد.پس از ارائه رهنمودهاي عمومي ، به حوزه هاي استفاده بهينه از زمان به صورت دقيق تر خواهيم پرداخت.ابتدا راجع به مديريت زمان يا استفاده بهينه از زمان در زندگي شخصي مي پردازيم و سپس استفاده بهينه از زمان را در حوزه كسب و كار مد نظر قرار مي دهيم. (روبرتاروش – ترجمه مژده شيرازي منش – اميرحسين فهيمي – حسام شهرياري – سيد حسين اصولي 1384)


اصول عمومي استفاده بهينه از زمان :
استفاده بهينه از زمان مجموعه اي از مهارت هاست كه شما را در استفاده مؤثر از زمان كمك مي كنند.رهنمودهاي عمومي وجود دارند كه مي توانند براي مديريت زمان در حوزه هاي متفاوت مانند خانه و كار و... استفاده شوند. (اسماعيلي – خالقي ،‌1378)
دلايل استفاده نكردن مردم از مديريت زمان و مزاياي حاصل از استفاده بهينه از زمان :


احتمالاً روشن ترين دليل عدم استفاده از مديريت زمان اين است كه مردم نمي دانند مديريت زمان چيست؟ دليل دوم سستي و تنبلي است.بعضي از مردم فاقد هدف و انگيزش لازم براي برنامه ريزي مؤثر هستند.گروه سومي كه از مديريت زمان استفاده نمي كنند آنهايي هستند كه دوست دارند تحت فشار و تنگي وقت (دقيقه نود) و شرايط بحران كار كنند.ممكن است در شرايطي استفاده نكردن از مديريت زمان توجيه پذير باشد اما مزاياي استفاده بهينه از زمان هرگونه دليل و توجيه را رد مي كند.مديريت زمان كمك مي كند كه تعيين كنيد كداميك از كارهايي كه انجام مي دهيد مهمترين است.اين عمل به شما اين امكان را مي دهد به برخي فعاليت ها اولويت زيادي دهيد و برخي از فعاليت ها را حذف كنيد.همچنين مديريت زمان يا استفاده درست و بهينه از زمان به شما كمك مي كند كه از طريق حذف مزاحمت ها و فعاليت هاي غير ضروري ، مدت زماني كه واقعاً كار مي كنيد را افزايش دهيد.يكي از وجوه رضايت بخش استفاده بهينه از زمان كاهش استرس در زندگي است.كاهش سطح استرس موجب بهبود سلامت روحي و جسمي مي شود. (علي افشار نادري 1370)


چگونه وقت خود را مي گذرانيد ؟
وقتي تصميم گرفتيد كه از استراتژي هاي مديريت زمان استفاده كنيد ، از همان زمان بايد شروع كنيد.اولين قدم تحليل و بررسي روشي است كه در حال حاضر از وقت خود استفاده مي كنيد.اين كار نبايد از طريق حافظه انجام شود.ممكن است شما اكثريت زمان هاي بيكاري خود را به ياد نياوريد يا قادر نباشيد زمان هايي را كه صرف مكالمات طولاني مي كنيد دقيقاً به ياد آوريد.براي ثبت نحوه گذراندن وقت مي توانيد از يك دفتر يادداشت ، دفتر گزارش فعاليت يا يك دفتر برنامه ريزي با بخش هاي تفكيك شده به ساعت براي رديابي فعاليت ها استفاده كنيد.نه تنها آنچه كه در طول روز انجام مي دهيد بلكه احساس خود (خسته ، پر انرژي ، عصبي ، بي حال و...) را ثبت كنيد.هر وقت كه فعاليت خود را تغيير مي دهيد ، نوع فعاليت و زمان آن را ثبت كنيد.


پس از ثبت فعاليت ها براي چندين روز ، يادداشت ها آماده براي تحليل هستند.خيلي از فعاليت هاي ثبت شده در گزارش به صورت باند ديده مي شوند چرا كه وقت زيادي صرف آنها شده است.ديگر حوزه مهم در يادداشت ها ، فعاليت هاي غير ضروري است كه در طول روز انجام داده ايد.وقتي اين فعاليت ها به صورت جداگانه ديده مي شود خيلي زمان بر نيستند اما وقتي دسته بندي شوند زمان كل آنها ممكن است قابل ملاحظه باشد.تحليل فعاليت ها كه در گزارش ثبت شده اند در قدم بعدي يعني اولويت بندي فعاليت ها به شما كمك خواهد كرد. (غلامرضا خاكي 1378)
اولويت بندي فعاليت ها :
اولويت بندي يكي از مهمترين قدم هاي مديريت زمان يا استفاده درست و بهينه از زمان است.اين عمل كمك مي كند كه موارد زمان بر كه نه اوقات خوشي را ترتيب مي دهند ونه كمك مي كنند كه به اهداف خود دست يابيد را حذف كنيد.اين مرحله بيشترين تغيير در جهت افزايش زمان را به دنبال دارد.با تصميم گيري در خصوص فعاليت هايي كه بايد انجام دهيد و فعاليت هايي را كه بايد حذف كنيد اولويت بندي را آغاز كنيد.براي تصميم گيري در خصوص فعاليت هايي كه بايد انجام دهيد ، فعاليت هايي كه تعيين شده كه از آنها لذت مي بريد و آنها را خوب انجام مي دهيد.خيلي مهم است كه هم از نظر حرفه اي و هم از نظر شخصي از

كاري كه انجام مي دهيد لذت ببريد.در گزارش خود كارهايي را كه از آنها لذت مي بريد و كارهايي كه براي شما خوشايند نيستند را مشخص كنيد.اكثريت روز شما بايد صرف كارهايي شود كه از انجام آنها لذت مي بريد.در حالي كه مهم است از انجام يك كار لذت ببريد ، نيز مهم است كه آن را خوب انجام دهيد.در تعيين اينكه چه كارهايي را انجام دهيد و چه كارهايي را تفويض كنيد ، شناخت نقاط قوت و ضعف شما حياتي است.تلاش نكنيد مسئوليت هايي بيش از آنچه مي

توانيد به صورت معقول انجام دهيد را به عهده بگيريد.بعد از تعيين كارهايي كه از آنها لذت مي بريد و آنها را خوب انجام مي هيد،شما آماده هستيد كه فعاليت هايي را كه بيش از توان خود مي دانيد تفويض كنيد.بعد از اينكه فهرست كارهاي روزانه را به ميزان قابل قبولي از مسئوليت ها كاهش داديد ، زمان برنامه ريزي فرا مي رسد. (روبرتا روش ترجمه 1384)


برنامه ريزي :
برنامه ريزي در زندگي شخصي و حرفه اي متفاوت از هم انجام مي شوند.در برنامه ريزي شخصي ، برنامه ريزي از طريق هدفگذاري وترسيم مسير دستيابي به اهداف انجام مي شود.در برنامه ريزي حرفه اي ، برنامه ريزي پروژه محور است.روش برنامه ريزي مناسب خود را انتخاب كنيد از هر روش مانند انتخاب اهداف برنامه ريزي رسمي يا غيررسمي كه استفاده كنيد چند نكته مهم را بايد به خاطر بسپاريد.ابتدا انتظارات خود را برآورده كنيد.به ياد داشته باشيد تعداد ساعات محدودي در يك روز وجود دارد.سعي نكنيد به نتايجي ماوراء قابليت هاي خود دست يابيد.


دوم ، مدت زماني را صرف خود كنيد.براي اينكه به حداكثر عملكرد دست يابيد به زمان خواب و استراحت كافي نياز داريد.اقدام به اين عمل سخت تر از تصميم گرفتن براي انجام آن است.هنگام برنامه ريزي شما مي پنداريد كه به هيچ استراحتي نياز نداريد يا مي توانيد فقط چهار ساعت در روز بخوابيد.كار مداوم بدون استراحت سطح استرس را افزايش داده و سطح عملكرد را كاهش مي دهد. (عباس حاتمي 1380)
نكات سودمند براي بهبود كيفيت وقت :
الف : از مزاحمت ها جلوگيري كنيد.


همواره پذيراي بازديد كنندگان نباشيد.بازديد كنندگان مي توانند موجب به هم ريختگي شوند كه در نهايت منجر به كاهش بهره وري مي شود.با بستن در اتاق يا حذف ارتباط بصري مي توانيد به بازديد كننده بفهمانيد كه شما مشغول هستيد.هر روشي كه به كار مي بريد به خاطر بسپاريد كه نبايد هر بازديدي را بپذيريد.
راه ديگر براي كاهش مزاحمت ها جواب ندادن به تلفن است.تماس هاي تلفني مي توانند خيلي وقت گير باشند.تماس هاي تلفني قطار افكار را از حركت باز مي دارند.تماس هاي تلفني ممكن است شما را متعهد به انجام كارهايي كنند كه آمادگي آنها را نداريد.از خاموش كردن زنگ تلفن نترسيد.وقتي كارتان تمام شد پيغام هاي دريافتي را چك كنيد.
ب : كنترل كنيد.
كارهايي را كه نياز داريد انجام دهيد مي دانيد.اين كارها را در فهرست كارها يادداشت كنيد.كارهاي فهرست را اولويت بندي كنيد.با انجام اين عمل شما مي توانيد روز خود را كنترل كنيد.شما ابزاري داريد كه مي توانيد از كارهاي غير ضروري جلوگيري كنيد يا كارهاي جديد را اولويت بندي كنيد.پيروي از اين رهنمودها اين تضمين را به دنبال دارد كه شما ابتدا مهمترين فعاليت ها را انجام مي دهيد.همچنين شما مي دانيد كه چه فعاليت هايي را انجام نداده ايد و مي توانيد آنها را به فهرست كارهاي فردا اضافه كنيد.


ج : بر بهره ور بودن تأكيد كنيد نه مشغول بودن.
تمركز بر بهره وري كيفيت كار و عملكرد را افزايش مي دهد.تهيه يك فهرست اولويت بندي شده از كارها به شما كمك مي كند كه بهره ور باشيد.تمركز بر انجام مهمترين كارها در ابتدا ، به شما كمك مي كند كه كار بيشتري انجام دهيد و آنها را سر وقت انجام دهيد.
د : سرعت خود را تنظيم كنيد.


مهم است كه خود را براي ميزان ساعاتي كه كار مي كنيد از خود بپرسيد كه با سرعتي كه كار مي كنيد مي توانيد ادامه دهيد.خود را با تعداد ساعات زياد كار خسته نكنيد.مديريت مؤثر زمان بايد اين امكان را فراهم آورد كه بتوانيد كارهاي مورد نياز را انجام دهيد بدون اينكه نياز باشد تعداد ساعات زيادي را در دوره زماني بزرگتر مشغول باشيد.


استفاده از زمان شخصي بخش قابل ملاحظه اي از زمان روزانه را صرف مي كند.مهارت هاي مديريت زمان شخصي در عمل داراي اشكالاتي هستند.اولويت بندي اهداف شخصي مي تواند خيلي مشكي باشد زيرا بايد نسبت به فعاليت هاي اولويت دار ، در دسته دوم از اهميت قرار گيرند.اين بخش به شما كمك مي كند كه اهداف شخصي خود را اولويت بندي كنيد به طوري كه در برنامه شما قرار گيرند.شما فقط روش «فقط بگو نه» را ياد مي گيريد كه شما را در سبك كردن زمان بندي كمك مي كند.اين بخش همچنين چگونگي ايجاد وقت براي فرزندان و ديگر افراد مهم براي شما را مورد بررسي قرار مي دهد. (اينترنت)
الف) فقط بگو «نه» :


در زندگي شخصي خود معمولاً با گفتن كلمه (نه) مشكل داريم.اين موضوع موجب بيشتر تناقضات در وقت ما مي شود.به خاطر اكراه طبيعي در گفتن نه ،‌اغلب احساس تعهد نسبت به دوستان و خانواده خود داريم.آموزش به خود در استفاده از ابزار ارزشمند نه گفتن در تشخيص اهميت اولويت هاي شخصي ضروري است.چندين روش براي نه گفتن به صورت غير مستقيم وجود دارد بطوري كه دوستان و خانواده خود را نرنجايند.يك ذهن خلّاق معمولاً قادر خواهد بود از شرايطي كه با اولويت موجود وي تناقض دارند خلاصي يابد.اما غدر و بهانه هميشه ضروري نيست.
اشكالي ندارد كه با افراد روراست بود و واقعيت را گفت.به افرادي كه تقاضاي اختصاص وقت را از شما دارند بگوييد كه شما مسئوليت هايي به عهده داريد كه امكان برآوردن تقاضاي آنها را فراهم نمي آورد.شما متعجب خواهيد شد كه مي بينيد كه به چه سادگي روش مستقيم پذيرفته مي شود.
ب) اهداف شخصي :هدفگذاري كنيد.


وقتي بتوانيد به صورت مؤثرتر (نه) بگوييد،وقت بيشتري براي تخصيص در دستيابي به اهداف شخصي خود داريد.اهداف،حوزه خيلي مهمي از استفاده از زمان شخصي هستند.
اهداف به ما كمك مي كنند كه از طريق ايجاد كار براي ما و اجازه تمركز بر تلاشهايمان ، زندگي خود را سازماندهي كنيم.هنگام هدفگذاري خيلي مهم است آنها را واقعي و قابل دستيابي تعريف كنيم.با تنظيم اهداف از پيش ، به خود اجازه مي دهيد كه يك مسير استراتژيك به سمت دستيابي به اهداف را برنامه ريزي كنيد.
اهدافي تعريف كنيد كه به سادگي قابل دستيابي باشند.وقتي به اهداف تعريف شده رسيديد ، براي هدفي كه مشكل تر است اقدام كنيد.اين فرآيند را ادامه دهيد تا اينجا كه احساس كنيد كه اهداف شما نه آسان و نه دور از دسترس هستند.اين فرآيند كند است اما به شما كمك مي كند كه ياد بگيريد چگونه به صورت موفقيت آميز به اهداف خود دست يابيد.نبايد انتظار داشته باشيد كه تمام انتظاراتتان يك شبه برآورده شوند چرا كه يك فرآيند تدريجي است. (غلامرضا خاكي 1378)
اهداف خود را اولويت بندي كنيد:
وقتي اهداف خود را تنظيم كرديد ، بايد آنها را اولويت بندي كنيد.وقت گذاشتن و اولويت بندي اهداف در مديريت زمان شخصي مؤثر حياتي است.خيلي از ما از اين مرحله مي پريم اگرچه دوباره مجبور مي شويم كه برگرديم.اهداف را به صورت روشن تعريف كنيد و مشخص كنيد كه آنها چه هستند و چه اهميتي دارند.اهدافي كه اهميت كم دارند مي توانند به تعويق بيافتند.اجازه دهيد اقلامي كه به توجه بيشتر نياز دارند ابتدا انجام شوند.شما مي توانيد يك فهرست از كارهايي كه بايد انجام دهيد،تهيه كنيد و به هر يك اقلام به نسبت اهميت عادي اختصاص دهيد يا اينكه فهرستي از اهداف اولويت بندي تهيه كنيد.پيتر دراكر مي گويد كه «انجام دادن كارهاي درست مهمتر از انجام درست كارهاست».


اقتصاددان ايتاليايي،ويلفردوپارتو،قانوني در اولويت بندي دارد.قانون پارتو مي گويد كه تقريباً 80 درصد نتيجه مورد نظر از بيست درصد تلاش هايي حاصل مي شود كه انجام مي دهيم.براي اينكه كارهاي خود را به صورت مؤثر اولويت بندي كنيد،بايد بيست درصد مهم را اجرا كنيد.وقتي كارهاي مهم تعيين شدند شما مي توانيد بر اقداماتي تمركز كنيد كه بيشترين نتيجه مورد نظر را حاصل مي كنند. (غلامرضا خاكي 1378)
مديريت ميزكار :


مهمترين وجه استفاده از زمان شخصي كه مورد بحث قرار مي گيرد مديريت دفتري شخصي است.ميزكار مهمترين چيزي است كه همواره بايد روزآمد نگاه داشته شود.براي موفق بودن،اين موضوع بايد جزو اولويت هاي بالاي شما قرار گيرد.بدين منظور ابتدا بايد ميز خود را سازماندهي كنيد.با داشتن يك ميز مرتب و تميز شما مي توانيد بهتر كارهاي انجام شده را پيدا كنيد.وقتي كاغذهاي شما مرتب شده باشند مي توانيد كارهاي مربوط به آنها را به بخش هاي كوچكتر تقسيم كرده و جداگانه هريك را انجام دهيد.


روشي كه اتاق كار خود را بر اساس نيازها ترتيب مي دهيد كليد خبره شدن در انجام كارهايتان است.حتي اگر نيازهاي شما در پايين ترين حد لازم باشند اقلام خاصي وجود دارند كه به موقعيت شما كمك مي كنند.اول بايد بدانيد كه به چه مقدار فضا براي بايگاني و ذخيره احتياج داريد. (غلامرضا خاكي 1378)
مديريت زمان و كسب وكار:


محيط كسب وكار امروز را مي توان با رقابت شديد و سخت آن توصيف كرد.در هر ثانيه از روز اختراعات جديدي صورت مي پذيرد و روش هاي سنّتي ، طول عمر كوتاهتري پيدا مي كنند.خبر تازه امروز،يك خبر قديمي در فردا محسوب مي شود.و كساني كه با تغييرات پيش نروند عقب خواهند ماند.شما بايد از تمام منابع موجود خود استفاده كنيد تا با زمان پيش رويد.بزرگترين مانع موفقيت در اين بازار ، زمان است.با ساعات نامحدود روزانه مي توانستيم سرعت كار را به اندازه رضايت بخش پايين بياوريم.متأسفانه زمان چيزي است كه بشر نمي تواند آن را كنترل كند.به خاطر اين شرايط غير قابل كنترل،بايد با زمان كار كنيم.درك محدوديت هاي حاصل از زمان و منافع مديريت زمان كمك مي كند با زمان كار كنيم نه اينكه در مقابل آن قرار گيريم.


روشي كه شما زمان خود را استفاده مي كنيد تعيين كننده موفقيت شماست.با اين حال،فلسفه مديريت زمان از فردي به فرد ديگر متفاوت است و مديريت زمان و استفاده بهينه از زمان براي شما بايد به گونه اي باشد كه با كار شما مطابقت داشته باشد. (غلامرضا خاكي 1378)
مديريت زمان كار:


رهنمودهاي كلي كه قبلاً گفته شد مي تواند در محل كار به كار روند.اين رهنمودها مواردي شامل تحليل روش گذراندن وقت،اولويت بندي فعاليت ها و برنامه ريزي است.


كار درست را در زمان درست انجام دهيد:
حتي با مديريت مؤثر زمان هم در خواهيد يافت كه هميشه نمي توان هر كاري را سر وقت انجام داد.اما كارهايي وجود دارند كه بايد سروقت انجام شوند و كارهايي هستند كه مي توان به تأخير انداخت.بر اساس رهنمودهاي عمومي استفاده بهينه از زمان يك فهرست اولويت بندي شده از كارها بايد تهيه كنيد.در سراسر روز كارهايي از فهرست را انجام دهيد كه بيشترين اولويت را دارند.اين كارها خيلي ساده است و به يك متدولوژي خاص نياز ندارد در حالي كه خيلي از ما كار درست را در زمان درست انجام نمي دهيم.انجام كارها براساس اولويت كمك مي كند كه كارها را خوب مديريت كنيد.


قبل از ترك دفتر كار فهرست كارهاي فردا را مرور كنيد؟
فهرست كار را بررسي كنيد و كارهاي انجام نشده را تعيين كنيد.كارهاي انجام شده را پاك كنيد و كارهاي انجام نشده را اولويت بندي كنيد.هنگام اولويت بندي موضوعات اصلي،كارهايي كه قرار است فردا انجام دهيد را مرور كنيد.براي مثال،اگر فاز دوم پروژه در دست را آغاز مي كنيد.
مستندات تعريف آن فاز را مطالعه كنيد.اين كار باعث مي شود اقداماتي را براي فاز دوم بايد انجام دهيد بياد بياوريد.اگرچه با چند نفر كار مي كنيد با آنها در مورد كار فردا صحبت كنيد و مطمئن شويد كه هر يك مي دانند فردا چه كاري بايد انجام دهند. (غلامرضا خاكي 1378) ساعات اوج كاري خود را پيدا كنيد:
تعيين كنيد كه در ساعات مختلف روز چه احساسي داريد.اين تمام تحقيقي است كه نياز داريد تا بتوانيد ساعات اوج كاري خود را پيدا كنيد.ساعاتي كه بيشترين انرژي را داشته ايد،انگيزش بالا داشته ايد و تماماً متمركز به كارتان بوده ايد را بشماريد.اين ساعات زماني هستند كه در آن بايد مشكل ترين كارتان را انجام دهيد.از مزاياي ساعت اوج كاري استفاده كنيد. (مژده شيرازي – اميرحسين فهيمي – حسام شهرياري – سيد حسين اصولي 1380)


پژوهش هاي داخل كشور:
1- از جمله تحقيقاتي كه در خصوص رضايت شغلي انجام گرفته است تحقيقي است كه توسط محمد ساعتچي (1370) با عنوان بررسي رابطه خشنودي شغلي با سلامتي روان كاركنان نظامي و غير نظامي يكي از شاخه هاي معاونت ارتش جمهوري اسلامي ايران انجام شده و به اين نتيجه دست يافته كه هر چه خشنودي شغلي كاركنان مذكور افزايش يابد سطح سلامت رواني آنان نيز افزايش مي يابد.


2- علي جليلوند (1379) تحقيقي با عنوان رابطه رضايت شغلي و افسردگي بر روي يك نمونه از معلمين ناحيۀ يك قزوين انجام داده و به اين نتيجه دست يافته كه بين رضايت شغلي و افسردگي رابطه معني داري وجود ندارد.


3- جعفر حافظي (1380) در پژوهش با عنوان رابطه رضايت شغلي و افسردگي در ميان دبيران شهرستان ابهر به اين نتيجه دست يافته كه بين رضايت شغلي و افسردگي رابطه معني داري وجود دارد.


4- پروين رضايي (1378) در تحقيقي با عنوان بررسي رضايت شغلي و انگيزه پيشرفت و مسئوليت پذيري مربيان امور تربيتي زن آموزشگاه هاي اهواز به اين نتيجه دست يافته كه بين رضايت شغلي و انگيزۀ پيشرفت و مسئوليت پذيري مربيان امور تربيتي رابطه معني داري وجود دارد.
5- نعمت الله حيدري (1384) در تحقيقي با عنوان تأثير رضايت شغلي بر سلامت رواني پرستاران خانم بيمارستان امدادي شهرستان ابهر انجام داده بود به اين نتيجه دست يافته كه بين رضايت شغلي و سلامت روان پرستاران بيمارستان امدادي ابهر رابطه معني داري وجود دارد.
درمورد پژوهش اينجانب هيچ فردي با موضوع بررسي رابطه رضايت شغلي و استفاده بهينه از زمان در كاركنان استانداري زنجان مي باشد كار نشده است.
پژوهش هاي خارج از كشور:


1- كوهلن (1933) طي پژوهش به بررسي رابطه رضايت شغلي با سلامت رواني كاركنان مشاغل مختلف پرداخت.وي نتيجه گرفت كه بين رضايت شغلي و سلامت رواني كاركنان (نه اختلاف رواني آنان) رابطه مثبت و معني داري وجود دارد.


2- فرنج و كاپلان (1933) در پژوهشي رابطه رضايت شغلي را با بهداشت رواني در بين كاركنان مشاغل گوناگون مورد بررسي قرار داده اند.آنان نتيجه گرفتند هنگامي كه رضايت شغلي بالا است احتمال ابتلاي افراد به بيماري هاي مذكور زياد است.
3- كلي (1999) طي پژوهشي رابطه بين رضايت شغلي و افسردگي را در بين كاركنان مشاغل مختلف مورد بررسي قرار داد و به اين نتيجه دست يافت كه بين رضايت شغلي و افسردگي رابطه مثبت و معني داري وجود دارد.


4- هامرورسين (1999) طي پژوهش گسترده اي بر روي كاركنان مشاغل گوناگون نشان دادند كه رضايت شغلي افراد ، علاوه بر افزايش كيفيت كار آنان موجب سلامتي رواني و جسماني آنان نيز مي شود.


5- پيرون ، دواردوبارن (1999) طي پژوهشي كه بر روي يك نمونه 88 نفري انجام دادند نتيجه گرفتند كه افراد داراي گرايش هاي روان رنجوري و روان پرشي در مقايسه با افراد سالم از نظر رواني در ارتباط با خرده مقياس هاي رضايت شغلي ،‌ شامل سرپرستي ، ترفيعات ، حقوق همكاران و ماهيت كار از رضايت و خشنودي برخوردارند.

فصل سوم
« روش تحقيق »


مقدمه
از كودكي در گوش ما خوانده اند كه وقت طلاست و به گمان خويش ذهن ما را نسبت به زمان و چگونگي مصرف آن حساس و هوشيار ساخته اند ، غافل از اينكه طلا را هم مي توان ذخيره كرد و هم مي توان دوباره بدست آورد در حالي كه زمان را نه مي توان دوباره بدست آورد و نه ذخيره كرد.اگر بپذيرم كه زمان به عنوان اصلي ترين سرمايۀ بشري نيازمند به مديريت كردن و اداره كردن در راستاي تحقق اهداف است ، بايد در جستجوي روش ها و فنوني برآمد كه با استفاده و بكارگيري آنها امكان مديريت بهتر زمان فراهم آيد.زمان با ارزش ترين منبعي است كه در اختيار انسان ها قرار دارد زيرا تمامي منبع ديگر به شرط وجود زمان ارزش مي يابد. (خاكي 1378)
اشتغال براي ادامه زندگي و بقاي جامعه ضرورتي اجتناب ناپذير است.زندگي هر فرد از طريق كاركردن تأمين مي شود.رضايت شغلي يكي از عوامل بسيار مهم در موفقيت شغلي است.رضايت شغلي عاملي است كه باعث افزايش كارايي و نيز احساس رضايت فردي مي گردد.هر كارفرما به نوعي درصد افزايش رضايت شغلي در كاركنان مؤسسه خود مي باشد.محققان ديدگاه هاي مختلفي نسبت به رضايت شغلي دارند بر اثر عوامل متعددي حاصل مي شود.رضايت شغلي كه نوعي احساس مثبت فرد نسبت به شغلش مي باشد زائيده عواملي نظير شرايط محيط كار ، استفاده بهينه از زمان ، روابط حاكم بر محيط كار و عوامل فرهنگي و... بستگي دارد كه در اين پژوهش عامل استفاده بهينه از زمان را بر روي رضايت شغلي مورد بررسي قرار مي دهيم.
جمعيت هدف:جمعيت هدف عبارت است از كليه كاركنان استانداري زنجان.
روش نمونه برداري و حجم نمونه:تعداد نمونه شامل 50 نفر از كاركنان استانداري زنجان كه به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند.
ابزار اندازه گيري:
1- استفاده از پرسشنامه استفاده بهينه از وقت
2- آزمون رضايت شغلي
مي باشد كه از اين دو نوع تست براي انجام پژوهش استفاده نموده ام.
1- پرسشنامه استفاده بهينه از وقت:
مقدمه:
« اگر مي خواهيد كاري درست و سريع انجام گيرد ، آن را به فردي پركار بسپاريد.» اين يك ضرب المثل است قديمي كه حقايق فراواني در خود نهفته دارد.اما چگونه چنين چيزي ممكن است؟
يك فرد پركار فردي است كه هميشه سرش شلوغ است و انسان تصوّر مي كند او آخرين فردي است كه بتواند براي انجام كاري ديگر وقت پيدا كند.كليد درك اين به اصطلاح معما از عبارت « پيدا كردن وقت » ميسر است.افراد پركار و موفق نيازي به پيدا كردن وقت ندارند ، آنان مي دانند از آن بهره مندند و صرفاً از آن بهره مي گيرند.اما پركاري داريم تا پركاري.همه ما افرادي را مي شناسيم كه از فرط مشغله از نفس افتاده اند،‌با شتاب از سويي به سوي ديگر مي روند و ظاهراً هم به جايي نمي رسند.مشكل آنان اين است كه وقت كم مي آورند و درك نمي كنند كه اگر مي دانستند چگونه از وقت خود استفاده كنند هرگز وقت كم نمي آوردند.آيا شما مي دانيد چگونه از وقت خود استفاده كنيد؟چند ساعت از وقت خود را هدر مي دهيد و چند ساعت از آن مورد استفاده بهينۀ شما قرار مي گيرد؟آيا روزها برايتان بسيار كوتاه يا بس طولاني است.
اين پرسشنامه استفاده بهينه از وقت به ما نشان مي دهد كه آيا از وقت خود استفاده بهينه داريم يا نه؟

روش اجرا:
اين پرسشنامه داراي 30 سئوال سه گزينه اي مي باشد كه افراد با خواندن سئوالات پاسخ را در پاسخنامه با انتخاب گزينۀ مورد نظر علامت مي زنند.


تحليل و نمره گذاري:
آيا براي آزمودني زمان با سرعت يا به كندي مي گذرد؟استفاده مطلوب از زمان يك هنر واقعي است.افراد با پاسخ دادن به سئوالات و نوشتن آن در پاسخنامه ما مي توانيم از روي پاسخنامه آن را مورد بررسي قرار دهيم.در هر سئوال هر كدام از گزينه ها به تناسب سئوال داراي امتيازات 5 و 3 و 1 مي باشد.بعد از نمره بندي، امتيازات را جمع مي زنيم.امتيازات آزمودني بين 30 – 140 مي باشد و اين نشانۀ اين است كه آيا زمان در كنترل آزمودني است يا آزمودني بردۀ زمان مي باشد.
- در تحليل كلي مي بينيم كه اگر فرد امتيازاتش 50 – 30 باشد كنترل زمان وي به اين صورت مي باشد:
وي از جمله بردگان زمان مي باشد.زمان موجب نگراني او مي شود و شايد حتي تمام افكار آزمودني را به خودش مشغول كرده است.متأسفانه اين افراد هميشه به دنبال «پيدا كردن وقت» براي نظم بخشيدن به زندگي خود هستند.
- گروه دوم افرادي هستند كه امتيازشان بين 70 – 51 مي باشد.اينها نگراني زيادي دربارۀ زمان دارند و نمي دانند چگونه از آن استفاده كنند و آنها افرادي هستند كه در كار شتاب دارند و اكثراً دچار اشتباهات احمقانه مي شوند و همچنين وقت بيشتري براي اشتباهات خود صرف مي كنند و آنها نيازمند شكيبايي هستند.
- گروه سوم افرادي مي باشند كه امتياز آنها بين 95 – 71 مي باشد.امتياز آنها متوسط مي باشد.آنها زياد سخت نمي گيرند و فرد عجولي نيستند و اغلب وظايف خود را با موفقيت انجام مي دهند.هرچند كه بهره وري بالايي ندارند اما اين امر هم خيال او را نمي آزارد.
- گروه چهارم افرادي هستند كه امتيازشان 120 – 96 مي باشد مطمئناً اين افراد مي دانند كه چگونه از وقت خودشان استفاده كنند.آنها ذهن سازمان يافته اي دارند و آنها مي دانند كه استفاده صحيح از زمان چه مزايايي براي آنها دارد.
- گروه پنجم افرادي مي باشند كه امتياز آنها بيش از 120 مي باشد.اين افراد افرادي هستند كه زمان كاملاً مطيع ارادۀ آنهاست.متأسفانه وسواس آنها درباره وقت و اهميتي كه به اين موضوع مي دهند از آنها يك برده مي سازد و آنها دچار اضطراب مي شوند.در حقيقت اين است كه آنها به جاي كنترل زمان،با تيك تاك لحظه ها،مسابقه گذاشته اند.


2- آزمون رضايت شغلي:
مقدمه:
صد سال پيش مردم دربارۀ كار آيندۀ خود حرفي براي گفتن نداشتند.اكثر آنها فاقد تحصيلات بودند و بيسوادي چنان شايع بود كه تنها مشاغل دستي يا كارهاي غير تخصصي در دسترس آنان قرار گرفت.عوامل جغرافيايي نيز در اين امر دخيل بود.براي مثال اگر در روستا زندگي مي كردند به كارهاي كشاورزي مي پرداختند ، اگر نزديك دريا زندگي مي كردند احتمالاً در ارتباط با ماهي و ماهيگيري فعاليت مي كردند و اگر در شهر زندگي مي كردند پس ماندۀ كارهاي صنعتي را در دست مي گرفتند.اما اين تصور در قرن بيستم دگرگون شده است.اكنون با در نظر گرفتن امكان جابجايي بيشتر و فرصت هاي تحصيلي براي همه ، درصد بيشتري از مردم دربارة نحوة زندگي و چگونگي كسب نان روزانۀ خود حق انتخاب دارند.
اما روانشناسان از مدت ها پيش به اين نكته توجه داشته اند كه افراد نه تنها از نظر هوشي متفاوت هستند بلكه هر يك استعداد و شايستگي گوناگون براي مشاغل مختلف دارد.با در نظر گرفتن اين امر ، آزمون هايي طراح گرديده تا افراد با استفاده از آنها شغل مناسب خود را بيابند.البته استفاده از چنين آزمون هايي،محدوديت هايي نيز دارد و بايد تحت نظر متخصصان آزموده انجام گيرد و به همين دليل براي خودآزمايي مناسب نيستند.ليكن درتعيين تناسب شغل با خصوصيات افراد ، عوامل ديگري غير از شايستگي و قابليت وجود دارند.
اين پرسشنامه داراي 30 سئوال سه گزينه اي مي باشد (الف – ب – ج) و افراد بايد پاسخ گزينه ها را در پاسخنامه علامت بزنند.
تحليل و نمره گذاري:
هر سئوال به تناسب گزينه ها داراي امتيازات مي باشد 5 – 3 – 1 .بعد از نمره گذاري ، امتيازات را با هم جمع مي كنيم.امتياز آزمودني ها بايد در دامنه وسيعي بين 30 تا 195 باشد.به عنوان يك قاعده كلي ، هرچه امتياز وي بالاتر باشد از كار خود رضايت بيشتري خواهد داشت.
- گروه اول 50 – 30 : رضايت شغلي بسيار پايين را نشان مي دهد.اين نشان دهندۀ اين است كه افرادي كه در اين گروه قرار دارند از شغل خويش راضي نيستند و اين افراد بايد به دنبال لذتبخشي در جايي ديگر باشند.
- گروه دوم 84 – 51 : رضايت شغلي پايين مي رسد.به نظر نمي رسد آزمودني از شغل كنوني خود خشنود باشند.شايد علتش اين است كه اين شغل مناسب وي نيست.در شغلش دلخوشي ندارد.شايد چنان ارزشي براي آزادي خود قائل است كه از تقاضاهايي كه اكثر مشاغل بر دوش او مي گذارند فزجر مي باشد.
- گروه سوم 144 – 85 (رضايت شغلي متوسط) : امتياز در اين محدوده درست در حد وسط قرار دارد.آزمودني مانند اكثر افراد احتمالاً كاري پيدا كرده كه با خلق و خوي وي سازگار است.هرچند مي توان گفت احساس مي كند به اندازه كافي حقوق نمي گيرد و شايد در شغلي ديگر ، اوضاع و احوال بهتري داشته باشد.
- گروه چهارم : 175 – 145 (رضايت شغلي بالا) : كار براي آزمودني بسيار مهم است و او نيز خود را غرق در كار مي كند و از آن هم لذت مي برد و اين نشان دهندۀ اين است كه آزمودني در مشاغل ديگر هم موفق خواهد بود.
- بيش از 175 (رضايت شغلي غير طبيعي) : اين امتياز موجب نگراني است و چنين مي نمايد كه كار ، همه جوانب زندگي آزمودني را تحت كنترل خودش در آورده است.

روش آماري:
چون نوع داده پيوسته است مقياس اندازه گيري داده ها ، فاصله اي و داده ها از لحاظ تعداد گروه ، يك گروه است و از لحاظ تعداد متغير،دو متغيري هستند.از ضريب همبستگي پيرسون استفاده مي شود و همچنين از t استفاده شده .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید