بخشی از مقاله

بررسي زبان و آفات و راه علاج آن از ديدگاه امام سجاد(ع)
منابع

1) الهي قمشه اي ، مهدي ، قرآن مجيد، انتشارات سوره وابسته به حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي سال نشر 1377.
2) سيد رضي ( قدس الله نفسه ) ، نهج البلاغه، حاج شيخ حسين انصاريان ، انتشارات پيام آزادي چاپ موعود نور .


3) مرحوم حاج شيخ عباس قمي ، مفاتيح الجنان ، حجة السلام موسوي دامغاني ، انتشارات گلستان ادب نوبت چاپ : دوم بهار 82 چاپ مهر.
4) امام زين العابدين ( ع) ، صحيفه كامله سجاديه ، حسين انصاريان ، پيام آزادي چاپ چهارم 1376 چاپخانه شفق – همچنين ترجمه سيد صدرالدين ، صدر بلاغي ، تهران ، حسينيه ارشاد.
5) امام خميني ( رحمت الله عليه ) ،شرح چهل حديث ( اربعين حديث) ، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ( سلام الله عليه)


6) حسين ، ميرزا خاني ، آفات زبان در قرآن ، انتشارات و تبليغات فرهنگ انقلاب اسلامي، چاپ اول ، شوال 1401.
7) عالم رباني علامه مهدي ، نراقي ، علم اخلاق اسلامي ترجمه كتاب جامع السعادات ، دكتر سيد جلال الدين مجتبوي .


8) آيت الله حسين ، مظاهري ، چهارده معصوم ، چاپ كپنهاك.
9) جواد ، فاضلي ، معصوم ششم علي بن الحسين سيد الساجدين (عليه السلام) ، شركت سهامي و چاپ و انتشارات كتب ايران .


10) عبدالامير، فولاد زاده ، امام زين العابدين (عليه السلام) يادگار كربلا.
11) محمد جواد نجفي ، ستارگان درخشان جلد 6 سرگذشت امام چهارم حضرت سجاد (عليه السلام) ، انتشارات كتابفروشي اسلاميه چاپ اسلاميه .


12) هيئت تحريريه موسسه در راه حق ، پيشويا چهارم امام سجاد (عليه السلام) چاپ سلمان فارسي ، قم ، نوبت چاپ ششم 1370.
13) مهدي ، پيشواي ، سيره پيشوايان ، چاپ اعتقاد ، چ چهاردهم ، قم ، ناشر موسسه امام صادق (عليه السلام) ، انتشارات توحيد .


14) سيد مرتضي حسيني ، چهل حديث شريف ، انتشارات محقق زنگان چاپ اول.
15) امام زين العابدين (عليه السلام) ، ترجمه رساله الحقوقي امام سجاد (عليه السلام) ، دكتر علي شيرواني ، انتشارات دارالفكر چ قدس.


16) محمد بن يعقوب كليني ، اصول كافي ، علي اكبر غفاري ، تهران ، مكتبة الصدوق ،1381
ه . ق .
17) پيامبر گرامي اسلام (ص) ، نهج الفصاحة ، ابوالقاسم پاينده ، چ جاويدان ، چاپ نهم 1354.
18) حسن ، هريسي ، غررالحكم ، محمد علي انصاري ، جلد اول ، دوم ، سوم ، چهارم ، پنجم، ششم.


19) سيد حسين شيخ الاسلامي ، ترجمه غررالحكم ، انتشارات انصاريان ، قم ، چاپخانه صدر قم چ چهارم 1378.
20) محدث عباس ، قمي ، سفينة البحار ، تهران ، كتابخانه سنائي .
21) استاد جواد ، مغنيه دانشمند لبناني ، في ضلال نهج البلاغه.
22) مرحوم صدوق ، ثواب الاعمال.


23) محمد باقر ، مجلسي ، بحارالانوار ، تهران ، دارالكتب الاسلامية.
24) الحاكم النيشابوري ، المستدرك علي الصحيحين ، عبدالرحمان المرعشي چ اول بيروت، دارالمعرفة، 1406 ه . ق .


25) شيخ حر عاملي ، وسائل الشيعه ، بيروت ، دارالچياء التراث العربي .
26) استاد ناصر مكارم شيرازي ، تفسير نمونه ج سوم ، با همكاري جمعي از دانشمندان ، چ چاپخانه گوهر انديشه. ناشر دارالكتب الاسلامية ، تهران ، 1379 ه . ق .


27) حسن بن علي بن شعبة ، تحف الحقول ، قم ، دفتر انتشارات جامعة مدرسين 1363 ه . ق
28) مرحوم سيد حسن شيرازي ، كلمة الله .
29) شيخ صدوق ، الخصال ، علي اكبر غفاري ، قم ، منشورات جامعة المدرسين في الفورة العلمية قم، 1403 ه . ق .


ابن ابي الحديد ، شرح نهج البلاغه ، محمد ابو الفضل ابراهيم ، چ اول ، قاهره ، داراچيا الكتب العربية ، 1378 ه. ق .

عريف و تبيين موضوع:
1-

زبان عضوي است ماهيچه اي و بيضي شكل كه از ته به انتهاي كف دهان و به استخوان لامي چسبيده و داراي يك سطح فوقاني و يك سطح تحتــاني و دو لبه جانبي و يك نــــوك مي باشد . و در بين اعضاي انسان از اهميتي خاص برخوردار است و وظايفي را عهده دارد كه به نحو احسن انجام مي دهد .


و زبان سه كار عمده دارد :
1- جويدن و بلعيدن غذا به كمك زبان انجام مي گيرد بطوري كه اگر زبان به حركت در نيايد ، خوردن غذا مشكل و گاهي غير ممكن مي باشد.


2- طعم و مزه هاي مختلف و گوناگون ( شيريني ، تلخي ، شوري ، ترشي و .... به وسيله زبان تشخيص داده مي شود .
3- افكار و انديشه هاي انسان و مقصود و سخنان او ، با زبان ظاهر و ارائه مي شود و به سخن ديگر ؛ سازنده و خلاق اصلي سخن و كلام زبان است .


و بدين جهت است كه ما با توجه به قرآن و روايات و احاديث و .....هم روي كار سوم زبان كه همان نقش بيانگري آن است ، تكيـــه مي كنيم و از اين زاويــه مورد توجه قرار مي دهيم .
و در قرآن مجيد مي خوانيم: الرََّّحمنٍ ، علَّم القرآن ، خلق الانسان ، علَّمه البيان.


« خداوند مهربان به رسولش قرآن را آموخت و انسان را خلق نمود و به او بيان «سخن گفتن» را ياد داد.
بعد از اینکه با زبان این عضو ماهیجه ای آشنا شدیم حقوق زبان از دیدگاه امام سجاد(ع) را بیان می کنیم .
امام برای زبان چندین حق بیان کرده اند که به ترتیب ذکر می کنیم:
1- پاکسازی زبان:
امام سجاد (ع) فرمود: « و اما حق اللسان فاکرامه عن الخنی»
« حق زبان بازداشتن و پاک کردن نمودن آن از فحش و زشت گویی است.


تفسیر: در کلام امام (ع) اولین حق زبان پاکسازی آن از گفتار زشت و ناپسند است و دومین حق بهسازی آن می باشد که در واقع امام « پاکسازی » را مقدم بر «بهسازی » گرفته است.


2-بهسازی زبان:
« و تَعوِیدُهُ عَلَی الخَیرِ وَحَملُهُ عَلَی الادَبِ»
« حق زبان عادت دادن آن بر نیک گویی و وادار کردنش بر مودبانه سخن گفتن است »
تفسیر: در اینجا هم باید بعد از پاکسازی زبان از زشتیها ، آن را با زیباییها آراسته کنیم و بر سخنان خوب و زیبا و حق و منطقی عادت دهیم و بر این وادار کنیم.


« و قولوا للناس حسناً» « بر مردم سخن خوب و زیبا بگویید»
3- خود داری از سخنان بی مورد و بی فایده:
و اِجمامُهُ اِلا لِمَوضِع الحاجَةِ و المَقعَةِ و الدُّنیا و اِعظائُهُ عَنِ الفُضُولِ الشُّنعَةِ القَلِیلَةِ الفائدَةِ لا یُومَنُ ضَرُرها مَعَ قِلَّةِ عائُدَنها.


سومین حق زبان « ساکت نمودن آن مگر به مقدار نیاز و لزوم و منفعت دین ودنیا ، و بازداشتن آن از حرفهای زاید که سودش کم و ضررش محتمل است»


بنای شریعت اسلام بر اعتدال و میانه روی است .
« جَعَلناکُم اُمَّةً وَسَطاً» « شما را امت میانه رو و معذول قرار دادیم»

2- ضرورت و اهداف تحقيق
انسان بعد از خداوند متعال ، قبل از هر چيز و هر كس با جوارح و اعضاي خود در ارتباط است ، چرا كه ارتباط با اشياء و افراد ديگر نيز به وسيله اعضا و جوارح است . پس لازم است كه حقوق آنها هم قبل از حقوق ساير چيزها مطرح شود.


امام سجاد (ع) نيز وقتي كه حقوق را بيان مي كند ، بعد از بيان بزرگترين حق خداوند (عبادت و عدم شرك) كه نزديكترين صاحب حق انسان از طرف بالا است .حقوق اعضا و جوارح را بيان مي كند كه نزديكترين صاحب حق او از طرف پايين است .

و مهمترين حقوق اعضا و جوارح ، حقوق زبان و حق اللسان است . تا جايي كه امام علي (ع) مي فرمايد:
المرءُ مخبوءٌ تحت لسانِهِ شخصيت هر انسان زير زبانش نهفته است »


با توجه به آیه بالا زبان نمودار شخصیت است تاکسی به سخن نیامده است ، شخصیت و کاربرد آن پیدا نیست اما بعد از سخن ، ماهیتش آشکار می گردد.
حضرت علی (ع) فرمود :« تکلموا تعرفوا» در سخن بگویید تا شناخته شوید» و همچنین انسان می تواند با رعایت حقوق زبان از خدمات زبان بهره مند و از خطراتش در امان بماند . و می تواند انسان را به«اعلی علیین» و یا « اسفل السافلین» برساند ؛

چرا که ایمان و کفرکه از اعمال باطنی است . بوسیله زبان ظاهر می شود . وهدف از این تحقیق نشان دادن حقوق زبان و خدمات و خطرات زبان می باشد.

 

3- پيشينه موضوع:
شايد براي بعضي ها اين سوال مطــرح شود كه اعضــاي يك فرد چگونه بر او حق پيدا مي كنند و از او طلبكار مي شوند ، در حالي كه اعضاي او نه از خود شعوري دارند و نه استقلالي !
همه مي دانيم كه اعضا و جوارح انسان ، اسباب كار و وسيله زندگي و ارتباطات او است و انسان با توجه به اين كه مي تواند اين اعضا را در موارد مختلف به كار گيرد .

مالك حقيقي اين اعضا، با توجه به مصالح فردي و اجتماعي نوع بشر شرايطي را در كاربرد آنها ، بر انسان قرار داده است و او را موظف كرده است كه با اين شرايط بكار برد .

4- روش تحقيق
روش تحقيق جهت مطالعه علمي موضوع تحقيق حاضر ، عبارت است از روش كتــابخـانه اي .
در اين روش مهمترين بخش ، جمع آوري منابع و كتب قابل استفاده در تحقيق مورد نظر و مربوط به مراكز مختلف از جمله سايتهاي مختلف حوزه و دانشگاه و كتابخانه شخصي و استفاده از نوار معتبر و بررسي كتــب مربوط به رساله حقوق امام سجاد ( عليه السلام ) مي باشد.


پس از جمع آوري مطالب و فيش برداري از آنها ، موضوعات مربوطه مشخص و مطالب بر طبق آنها دسته بندي شده و در مرحله بعد ، چنين و اين مطالب و سرانجام شكل دادن و مرتبط ساختن كل مطالب جهت تبيين موضوع اصلي در پژوهش است .


امام زين العابدين( عليه السلام) شهربانو دختر يزدگرد آخرين پادشاه فارس بود. نام اول اين بانو جهانشاه و بقولي شاه زنان بوده است و شرافت اين زن آن است كه مادر نه نفر از ائمه طاهرين مي شود و چنانچه حسين (عليه السلام) اب الائمه است اين زن نيز ام الائمه است.


و اما امام سجاد ( ع)دوران كودكي خود را در شهر مدينه سپري كرد. حدود دو سال از خلافت جدش اميرالمومنين(عليه السلام ) را درك نمود و پس از آن مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عموي خويش امام مجتبي (عليه السلام ) بود كه تنها در شش ماه آن عهده دار خلافت اسلامي بود .پس از شهادت امام مجتبي (عليه السلام ) در سال 50 هجري ، به مدت ده سال در دوران امامت پدرش حسين بن علي (عليه السلام ) كه در اوج قدرت معاويه با او در ستيز و مبارزه بود ، در كنار او قرار داشت.


مدت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش 57 سال است زيرا 15جمادي الاول سال 38 از هجرت به دنيا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت اميرالمومنين است و تقريباً 23 سال با پدر بزرگوارش زندگي كرد پس مدت امامت آن بزرگوار 34 سال است .


در محرم سال 61 هجري در جريان قيام و شهادت پدرش حسين (عليه السلام )در سرزمين كربلا حضور داشت . پس از فاجعه كربلا كه امامت به او رسيد ، همراه ديگر اسيران اردوگاه حسين به اسيري به كوفه و شام برده شد ، و در اين سفر سرپرست و تكيه گاه اسيران در كوران مصائب و گرفتاريها بود .

او در اين سفر با سخنرانيهاي آتشين خود حكومت يزيد را رسوا ساخت و پس از بازگشت از شام ، در شهر مدينه اقامت گزيد تا آنكه در سال 94يا 95 هجري به شهادت رسيد و در قبرستان معروف « بقيع» در كنار قبر عمويش امام حسن (عليه السلام) به خاك سپرده شد .


و اما از نظر فضايل انساني : امام سجاد گرچه با اهل بيت ( عليه السلام ) وجه اشتراك در همه فضايل دارند و هيچ فرقي ميان آنان از نظر صفات و فضايل انساني نيست اما از نظر گفتار و كردار شباهتي تام به جدشان اميرالمومنين (عليه السلام ) دارد.

بخش دوم: ويژگيهاي اخلاقي امام سجاد (عليه السلام )
ايمان امام سجاد(عليه السلام ):
اميرالمومنين (عليه السلام ) در دعاي صباح مي گويد: يَا مَنْ دَلَّ عَليَ ذاتِهِ بِذاتِهِ (اي كسي كه برهان وجود خود هستي )


حضرت سجاد نيز در دعاي ابو حمزه ثمالي مي گويد: بِكَ عَرْفتُكَ وَ اَنْتَ دَلَلْتَنَي عَلَيْكَ وَ دَعَويني اِلَيْكَ وَ لَوْ لا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ مَا اَنْتَ .« تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودي مرا بر خودت و دعوت نمودي به خودت و اگر نبودي . ترا نمي شناختم»


اين گونه كلمات منتهاي ايمان را مي رساند و اين همان ايمان شهودي است كه اميرالمومنين مي فرمايد:
« لَوْ كَشفَتْ لِي الغِطاءُ ما أزدَدْتُ يَقينَا»
« اگر بر فرض محال ممكن بود خدا را به اين چشم ظاهري ديد و مي ديدم بر يقين من كه الان به ذات مقدس حق دارم افزوده نمي شد»


علم امام سجاد (عليه السلام )
اگر اميرالمومنين (عليه السلام ) مي گويد:« از من بپرسيد هر چه مي خواهيد كه به خدا قسم تمام وقايع را تا روز قيامت مي دانم »، حضرت سجاد نيز مي گويد : « اگر نمي ترسيدم كه مردم در حق ما غلو كنند ، وقايع را تا روز قيامت مي گفتم».

تقواي امام سجاد (عليه السلام )
اميرالمومنين (عليه السلام ) مي فرمايد « وَ الله لُوْ اُعْطُيت الا قاليمَ السَّبْعَةَ وَ مَا تَحْتَ اَفْلاكِها عَلَي اَن اَعْصي فِي نَعْلَةِ اَسْلُبُهَا جَلْبَ شِعْيرةٍ ما فَعَلْتُ».
« به خدا قسم اگر تمام عالم هستي را به من دهند كه به مورچه اي ظلم كنم و بي جهت پوست جوي را از دهان آن بگيرم ، نمي كنم»


حضرت سجاد نيز مي فرمود:
« تَعْصِيْ الا له وَ اَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ هَذَا اَلَعْمِري فِي الفِعَالَ بَديعُ
لَوْ كُنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ لا طَعْتَةُ اِنْ المُحِبُّ لِعَنْ يُحْبُّ مطيعُ»
« خداوند را معصيت مي كني و ادعا مي كني كه او را دوست داري»
« به جان من اين ادعا از عجايب امور است . اگر راست خدا را دوست داشتي او را اطاعت مي كردي ، زيرا محب هميشه مطيع محبوب است ، در اين اشعار نيز امام سجاد (عليه السلام ) مي گويد محال است كه خداوند را معصيت كنم زيرا او را دوست دارم .

 


عبادت امام سجاد (عليه السلام )
درباره اميرالمومنين گفته شده است كه روزها به ايجاد باغ و قنات براي فقرا و محتاجين مشغول بود و تا به صبح عبادت مي كرد. حضرت سجاد نيز چنين بود چه بسيار باغها و قنوات كه به دست ايشان براي ديگران آباد يا ايجاد شد، عبادت و سجده او به حدي بود كه به زين العابدين و سجاد ملقب شد .


از رسول اكرم روايت شده كه روز قيامت خطاب مي شود : كجا است زين العابدين ؟ و مي بينم كه فرزندم علي بن الحسين جواب مي دهد و مي آيد.
از امام باقر روايت شده كه : « پدرم را مي بينم كه از كثرت عبادت پاهاي او ورم كرده ، و صورت او زرد ، و گونه هاي او مجروح ، و محل سجده او پينه بسته بود »

سخاوت ، فتوت و رأفت امام سجاد (عليه السلام ):
در تاريخ است يكي از كارهاي اميرالمومنين (عليه السلام ) اداره كردن فقرا بطور مخفيانه بوده است . اميرالمومنين شبها خوراك ، پوشاك و هيزم به خانه بينوايان مي برد .

و آن بينوايان حتي نمي دانستند كه چه كسي آنها را اداره مي كند . همچنين ميان مورخين مشهور است كه امام سجاد (عليه السلام ) چنين بوده است »


رواي مي گويد: در محضر امام صادق (عليه السلام ) بودم كه از امير المومنين (عليه السلام ) صحبت شد و گفته شد هيچ كس قدرت عمل اميرالمومنين را ندارد و شباهت هيچ كس به اميرالمومنين بيشتر از علي بن الحسين نبوده است كه صد خانواده را اداره ميكرد . شبها گاهي هزار ركعت نماز مي خواند . از طريق اهل سنت روايت شده است كه چون حضرت سجاد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید