بخشی از مقاله

چکیده

رهبری یک سازمان برای انطباق با تغییرات داخلی و تحولات بیرونی و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید خارجی و داخلی، ویژگیهای خاصی را میطلبد که عموماً مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه میشوند. با این تفسیر هدف کلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر هوش اجتماعی مدیران بر عملکرد نوآورانه است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکت گاز استان اردبیل میباشند. بر اساس آمار واحد انفورماتیک شرکت گاز استان این تعداد جمعاً 220 نفر میباشد برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده میگردد که تعداد

نمونه مورد نظر با سطح اطمینان %95 و با سطح خطای 0/05، 136 نفر بدست میآید. روش نمونهگیری در این تحقیق نیز از نوع نمونهگیری تصادفی ساده میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که هوش اجتماعی (پردازش اطلاعات اجتماعی، مهارتهای اجتماعی، آگاهی اجتماعی و انعطافپذیری اجتماعی) بر عملکرد نوآورانه تأثیر معناداری دارد.

واژگان کلیدی: هوش اجتماعی، پردازش اطلاعات اجتماعی، مهارتهای اجتماعی، آگاهی اجتماعی، انعطافپذیری اجتماعی، عملکرد نوآورانه

مقدمه

عملکرد نوآورانه کارکنان به عنوان جوهره عملکرد سازمانی و یکی از عوامل کلیدی و رمز پیشرفت و حتی بقای سازمانهای نوین است. اگر چه این روزها موضوع عملکرد نوآورانه در محافل و نشستهای علمی و صنعتـی کشور بسیار به گوش میخورد، اما عملاً هنوز به عنوان یک دیدگاه وارد دانشگاهها، کارخانجات، مقررات، مدارس، فرهنگ و خلاصه رگ و خون جامعه نشده است. در چنین شرایطی که هنوز موج و حرکت کوبنده عملکرد نوآورانه، فراگیر نشده است و هنوز مباحث عملکرد نوآورانه در جامعه کاربردی نشده است، طرح مباحث کلان و فلسفی آن میتواند راهگشای فکری مدیران، رهبران و استراتژیستهای علمی و صنعتی گردد تا قبل از آنکه ترمینولوژی1 غربی عملکرد نوآورانه در جامعه نهادینه شود، امکان حرکتهای تازه و خلق پارادایمهای نوین در حوزه عملکرد بیشتر و سهلتر گردد (حبیبی، .(1392

از سویی شخصیت یک فرد در زندگی، زائیده استعدادهای عاطفی نهفته است نه ضریب هوشی. آنچه که مسلم است در مورد رهبران بزرگ و موفق سازمانها میدانیم این است که لزوماً آنها باهوشترین فرد سازمان از لحاظ بهره هوشی نیستند، بلکه آنها شعور عاطفی بالاتری نسبت سایرین دارند و به همین وسیله افراد را به سمتی که در نظر دارند سوق میدهند. باید گفت رمز نفوذ آنها بر افراد همین نکته است. رهبری و مدیریت یک سازمان برای انطباق با تغیرات و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید ویژگیهای خاص را میطلبد که عموماً مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه میشوند. یکی از مهمترین خصیصههایی که میتواند به رهبران و مدیران در پاسخ به این تغییرات کمک کند، هوش اجتماعی است (نیکخو و رحمانی، .(1392 یکی از مشکلات عمده در زمینه مطالعات هوش اجتماعی اختلاف نظر در مورد تعریف هوش اجتماعی است که توسط صاحبنظران و محققین درگیر طی سالهای متمادی ارائه گردیده است. برابر اظهارات نظریهپردازان، هوش اجتماعی دارای ساختاری چند وجهی بوده و شامل مؤلفههای ادراکی، تجزیه و تحلیل شناختی و رفتاری میباشد. با این توصیف فرد دارای هوش اجتماعی بالا، فردی است که قادر است رفتار کافی برای رسیدن به اهداف اجتماعی مورد نظر را به انجام برساند (رضایی و خلیلزاده، .(1388 از سویی بهبود مستمر عملکرد نوآورانه، نیروی عظیم همافزایی2 ایجاد میکند که این نیروها میتواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات تلاش جلو برندهای را در این مورد اعمال میکنند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرا سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد .(Mary and et al, 2013) از طرفی در دو دهه اخیر، عملکرد نوآورانه کارکنان به یکی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل هم در زمینههای تحقیقاتی و هم در زمینههای کاربردی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است. از عملکرد نوآورانه تعاریف گوناگونی ارائه شده است، که هر یک از آنها در جای خود قابل بحث و بررسی میباشند، لیکن در اینجا به تعریف جول و همکاران (2009)که نسبتاً جامع به نظر میرسد و ابعاد مختلف نظام را در بر میگیرد، اشاره میگردد:

»ایجاد نظامی برای بکارگیری اطلاعات مربوط به اندازهگیری عملکرد مبتنی بر نوآوری به منظور اثرگذاری بر تحول مثبت در کار، سیستمها و فرآیندها، از طریق کمک در تعیین اهداف عملکردی مورد توافق، تخصیص و اولویتبندی منابع، آگاهی دادن به مدیران برای حفظ یا تغییر خطمشی فعلی یا مسیر برنامه به منظور دستیابی به آن اهداف و تسهیم و در میانگذاری نتایج عملکرد مبتنی بر نوآوری در ترغیب آن اهداف.( Jol and et al, 2009 ) « با در نظر گرفتن نقش محوری هوش اجتماعی در افزایش عملکرد نوآورانه و نیز مصاحبه با تعدادی از مدیران و کارکنان در زمینه عملکرد نوآورانه در پیشبرد اهداف شرکت گاز و نیز آمارهای شرکت بر این نکته اذعان داشت که میزان پاسخگویی هر کارمند به مراجعین ارتباط مستقیمی با تعامل مدیران و کارکنان دارد. همچنین آمارهای مقایسهای با شرکتهای گاز استانهای دیگر نشان از عملکرد پایین کارکنان از حیث نحوه انجام

1 Terminology 2 Synergy

کار و زمانبندی انجام کار در سالهای اخیر دارد، که نیاز به مطالعه بیشتر دارد. با این وجود میتوان گفت هوش اجتماعی توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران که در افراد مختلف متفاوت است، مؤلفههای هوش اجتماعی در این تحقیق بر اساس تحقیقات ژورکوویزیت (2000) و همبل و همکاران ( (2011 استخراج گردیده که عبارتند از پردازش اطلاعات اجتماعی، مهارتهای اجتماعی، آگاهی اجتماعی و انعطافپذیری اجتماعی که این مؤلفهها به عنوان معیارهای هوش اجتماعی ترومسو موسوم هستند. مشکلی که در شرکت گاز استان اردبیل در مورد هوش اجتماعی مطرح است این است که کارکنان و مدیران این مؤلفهها را اجرا میکنند، ولی آگاهی از مقوله هوش اجتماعی ندارند. هر یک از مدیران ناخواسته ارتباطی که با دیگران برقرار میکنند، ناگریز از مؤلفههای هوش اجتماعی از استفاده میکنند، هدف محقق از این تحقیق نظم بخشی به این مؤلفههاست تا همه مدیران به طور منظم در جهت پیشبرد اهداف سازمان از همه این مؤلفهها استفاده کنند. همچنین در این تحقیق محقق به دنبال یافتن پاسخ مناسبی به این سؤال است که آیا هوش اجتماعی و ابعاد آن بر عملکرد نوآورانه تأثیر معناداری دارد؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید