بخشی از مقاله

چکیده


خلاقیـــت یکـــی از نیروهـــای حرکـــت و پیشـــرفت جوامـــع هســـت و افـــراد خـــلاق گرانبهـــاترین ســـرمایه هــای جامعــهی بشــری هســتند.و جامعــهی مــا بــیش از هــر زمــان دیگــری بــه افــراد هوشــمند و خــلاق نیــاز دارد. یکـــی از زی بـــاترین وجـــوه تمـــایز انســـان بـــا ســـایر موجـــودات، قـــدرت تفکـــر وخلاقیـــت اوســـت. هــدف کلــی ایــن تحقیــق عبــارت اســت از:بررســی راهکارهــای افــزایش و تقویــت خلاقیــت در دانــش آمــوزان دورهی ابتــدایی. و از اهــداف دیگــر ایــن مقالــه ،آشــنایی بــا عوامــل مــوثر در خلاقیــت دانــش آمــوزان و موانــع آن ، آشـــنایی بـــا نقـــش آمـــوزش و پـــرورش و معلـــم در پـــرورش خلاقیـــت دانـــش آمـــوزان ابتـــدایی، شناســـایی اصــــــــول توســــــــعه و پــــــــرورش خلاقیــــــــت دانــــــــش آمــــــــوزان ، مــــــــی باشــــــــد. روش انجـــام ایـــن پـــژوهش روش مطالعـــهی کتابخانـــه ای اســـت. از نتـــایج ایـــن پـــژوهش ایـــن اســـت کـــه ،از جملــه راهبردهــایی کــه آموزگــاران ابتــدایی از طریــق آشــنایی و بــه کــار بــردن آنهــا مــی تواننــد نقــش مهمــی در پـــرورش قـــدرت خلاقیـــت دانـــش آمـــوزان ابتـــدایی داشـــته باشـــند ،عبارتنـــداز:اســـتفاده از روش تـــدریس بـــارش مغـــزی و روش تـــدریس مبتنـــی بـــر خلاقیـــت، پـــرورش خلاقیـــت بـــا اســـتفاده از فـــاوا ،تـــدارک محـــیط هــایی کــه خلاقیــت را تحریــک مــی کند،محــدود نکــردن دانــش آمــوزان،پرورش تفکــر انعطــاف پــذیر،معرفی دانــش آمــوزان بــه افــراد خــلاق، ایجــاد زمینــه تفکر،هنــر پرســش،به کــارگیری قــوه ی تخیــل ، طــرح ســوالات انشـــعاب پـــذیر، روش حـــل مســـأله، پـــروژه هـــای علمـــی دانـــش آمـــوزان دورهی ابتـــدایی(جشـــنوارهی جـــابربن حیان)و...

واژگان کلیدی:خلاقیت،روش تدریس مبتنی بر خلاقیت،تفکر خلاق،فاوا،دانش آموز دورهی ابتدایی.


1


.1مقدمه

یکی از زیباترین وجوه تمایز انسان با سایر موجودات، قدرت تفکر و خلاقیت اوست . این قدرت سـرآغاز تحقـق اهـداف آرمانگرایانه انسان هاست و باعث می شود انسان بتواند توانائی های خود را نمودار سازد. قدرت تغییر در ذهـن و پدیـده هـای هستی قدرت کشف و تولید اندیشه های تازه از مصادیق خلاقیت اند .خلاقیت یک خصیصه صـرفأ ذاتـی نیسـت بلکـه همـه انسان ها از این توانایی برخوردارند اما هر کس درجه ای از این استعداد را داراست . معلم موفق معلمی است که این درجه را به سطح بالاتر بلکه بالاترین سطح برساند .

عوامل مؤثر در خلاقیت را شناسایی نموده برای پرورش این توانایی در دانش آموزان تلاش نمایـد . بـه ویـژه آموزگـاران ابتدایی که با دنیای درون دانش آموزان ارتباط بیشتری دارد بهتر می تواند در راه شناسـایی و تقویـت خلاقیتهـای آنهـا گـام بردارد.

روان شناسان در تعریف خلاقیت متفق القول نیستند و به خلاقیت از زوایای گوناگونی می نگرند; در گذشته محور بحث روان شناسان از خلاقیت »شخص خلاق یا فرایند خلاق« بود. امروزه نیز اگرچه بسیاری از اندیشمندان به خلاقیت به عنوان یـک فرایند می نگرند، اما تعریف آنان از خلاقیت، مبتنی بر ویژگی»مولدبودن«است . مک کینان در تعریف خلاقیـت مـی نویسـد: »خلاقیت عبارت است از حل مسأله به نحوی که ماهیتی بدیع و نو داشته باشد. «

ویلیامز می نویسد: »خلاقیت مهارتی است که می تواند اطلاعات پراکنده را به هم پیوند دهد، عوامل جدید اطلاعاتی را در شکل تازه ای ترکیب کند و تجارب گذشته را با اطلاعات جدید برای ایجاد پاسخ های منحصر به فرد و غیرمتعارف مرتبط سازد.« »خلاقیت در هم کردن عناصری متناسب و جدا از هم است که به منظور کسب سود انجام می گیرید.«


»خلاقیت انجام دادن کاری نو است که از سوی گروه ها یا افرادی مورد توجه قرار می گیرد،یا آنکه برای برآوردن نیازی استفاده می شود.[1]« »خلاقیت توانایی تفکر در مورد چیزی به شیوه ای جدید و غیر معمول و نیز ارائه راه حل های منحصر به فرد برای مسائل می باشد.[2] «

بنابراین نتیجه می گیریم خلاقیت عبارتست از: توانایی مشاهده اشیاء به روشهای جدید، یادگیری از طریق تجربیات گذشته و ارتباط آن به موقعیتهای جدید، تفکر در راستای برداشتن موانع و خطوط نا متعارف، استفاده از دیدگاههای غیر سـنتی بـرای حـــل مســـایل، خلـــق و ابـــداع چیـــزی تـــازه و ابتکـــاری، طـــی کـــردن مراحلـــی فراتـــر از اطلاعـــات داده شـــده. به طور کلی می توان گفت کاری را می توان خلاقیت نامید که متعلق به فرد بوده و برآمده از اندیشهی خود فرد باشد و یا راه حل های جدید برای حل مسائل ارائه دهد.


.2بیان مسئله

خلاقیت یکی از نیروهای حرکـت و پیشـرفت جوامـع هسـت و افـراد خـلاق گرانبهـاترین سـرمایه هـای جامعـه ی بشـری هستند. وجامعهی مـا بـیش از هـر زمـان دیگـری بـه افـراد هوشـمند و خـلاق نیـاز دارد. اهمیـت خلاقیـت بـه انـدازه ای اســت کــه بــه جــرات مــی تــوان گفــت درزنــدگی امــروز موفـق تــرین افــراد ،خلاقتــرین آنهاســت زیــرا آنقــدر مشــکلات ومســایل متنــوع گریبــان گیــر بشــری اســت کــه بــدون خلاقیــت فــایق آمــدن بربســیاری از ایــن مشــکلات غیــرممکن


2


اسـت.اینکــه احســاس کنـیم فاقــد خلاقیــت هسـتیم تنهــا یــک باوراشــتباه اسـت.فاجعــه زمــانی آغـازمی شــودکه بــه ایــن نتیجه برسیم،بدون خلاقیت هم زندگی امکان پذیراست.

به عقیده گیلفورد تاوقتی که انسان به مشکلی برخورد نکند وزندگی اوازروی عادت ویابرمبنای دورزدن مشـکلات سـپری شودخلاقیتی درکارنیست،ولی همین که به مشکلی برخوردکرد وخواست آن راحل کند،فرایندفکری واعمـالی کـه متعاقـب آن بــــــــــرای حــــــــــل مشــــــــــکل ایجــــــــــادمی شــــــــــود خلاقیــــــــــت نــــــــــام دارد. [3] این مقاله در پی پاسخگویی به این سوالات می باشد: عوامل موثر در خلاقیت و موانع خلاقیت چیست؟ نقش معلم در پرورش خلاقیت چیست؟اصول توسعه و پرورش خلاقیت و نوآوری کدامند؟و در نهایت بـا اسـتفاده از چـه راهکـار هـایی مـی تـوان خلاقیت و نوآوری را در دانش آموزان افزایش داد؟


.3ضرورت تحقیق

روزافزون دانش وفناوری وجریان گسترده اطلاعات،امروزه جامعه مانیازمنـدآموزش مهارتهـایی اسـت کـه باکمـک آن بتوانـد همگام باتوسعه علم وفناوری به پیش برود.هدف پرورش انسانهایی است که بتوانند بامغزی خلاق بامشکلات روبه روشوندوبه حل آن بپردازند،به گونه ای کـه انسـانهابتوانند بـه خـوبی بایکـدیگر ارتبـاط برقرارکننـد وبـا بهـره گیـری از دانـش جمعـی وتولیدافکارنو،مشکلات را ازمیان بردارند.امروزه مردم مانیازمند آموزش خلاقیت هستند تاباخلق افکارنو،بـه سـوی ایجادجامعـه ای سعادتمند قدم بردارند.

آنچه که درسیستمهای آموزشی،بویژه درمسئولین آموزش وپرورش،مدیران مدارس،یامعلمان می توان مشـاهده کـرداین است که علی رغم پذیرش این فرض که تفکرخلاق راه را برای آموزش بهتربازمی کند،چندان رغبتی درتشویق دانش آمـوزان به تفکرخلاق،ازخودنشـان نمـی دهنـد.درحقیقت،ادعـای نظامهـای آموزشـی همیشـه بهترازعملکردآنهاسـت،زیرا زمـانی کـه تفکرخلاق مطرح می شودهمه با آن موافق هستند،وازآن تمجید می کنند، اماهمین که شاگردان بخواهند دربـاره مسـائل بـه اندیشه بپردازند،وراحل های تازه بیابند،مشکل ظاهر می شود.معلمان نیزعلی رغم ادعایشان همواره با روش قالبی خـاص وبـا ایجادمحیط سخت انضباطی موجب حفظ کردن مطالب درسی شده وعملا یـک نـوع حکومـت اسـتبدادی را درکـلاس درس حاکم می سـازند،وجلوی هرگونـه خلاقیـت را مـی گیرنـد.مجمـوع فعالیتهـای آموزشـی وتربیتـی مـدارس چنـدان ابتکـاری نیست،کتابهای درسی فقط حقایق را بر روی هم انباشته می کنند،وازمسایل اساسی بویژه تفکرخلاق غفلت می کنند.اگـراداره یک مدرسه وفعالیتهای آمو.شی آن به صورت انتقال دادن شاگردان ازکلاسی به کلاس دیگریا ازکتابی به کتاب دیگر باشد،بی گمان هرگز زمینه مساعدرشدتفکرخلاق را فراهم نخواهد کرد.

علارغم موفقیتهای چشمگیری که بشرامروزی درعرصه های مختلف علمی ، فنی،رفاهی،وغیره... بدان دست یافته، باناکامیهای بسیاری هم درابعاد مختلف زندگی روبروست،درجازدن درعادات ها،نداشتن مهارت استفاده از آموخته هاوتجارب ، برخوردهای غیرمنطقی ونامعقول بارویدادها،ناکارآمدی درمواجهه باشرایط خاص،نداشتن روش ومنش علمی درانجام امور روزمره ازجمله ناکامی هایی هستند که می توان آن را باپایین بودن سطح خلاقیت درمیان افراد جامعه معادل دانست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید