بخشی از مقاله

بررسی ساخت یک ساختمان

بررسي زمين :
قبل از اجرا بايد توسط مجري كه به اوضاع منطقه آشنائي كامل دارد مسائل زير درنظر گرفته شود تا بتوان نوع ساختمان را نسبت به موقعيت محل با توجه به استقامت زمين، فراواني مصالح موجود در محل ، نوع آب و هوا و آبهاي زيرزميني آن معين نموده و آن را پياده نمايد. تا هم استحكام كافي داشته باشد و هم از نظر اقتصادي مقرون به صرفه باشد. لكن مهمترين مسئله أي كه قبل از احداث هر بنا و ساختماني بايستي در نظرگرفته شود و بسيار حائز اهميت است، شناخت كامل زمين از نظر مقاومت و نوع خاك آن است . عدم توجه به اين موضوع خسارات جاني و مالي جبران ناپذيري را در پي خواهدداشت.

انواع زمين:
1- زمين خاك دستي:
همانطور كه از نام اين خاكها مشخص است يا حاصل از گودبرداري خاكهاي ديگر مناطق بوده و يا از نخاله هاي بنائي مي باشد. اين قبيل خاكها اغلب با مواد زائد ديگري مثل زباله، مواد پلاستيك و … آميخته مي باشد و به همين خاطر حتي با كوبيدن و غلتك زدن نيز تراكمشان از زمينهاي طبيعي كمتر بوده و در نتيجه مقاومت آنها به اندازه زمينهاي طبيعي نمي باشد و بايستي از احداث بنا روي آن خودداري شود ولي بنا به ضرورت جهت ساختمان سازي بر روي اين زمينها بايد محل پي تا رسيدن به زمين طبيعي حفر گردد.
2- زمينهاي رسي:


زمينهاي رسي اگر خشك و بي آب و فشرده باشند، ميتوان براي ساختمان زمين مناسبي به حساب آيد. اين چنين زميني فشاري در حدود 4 تا 5 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع را تحمل مي نمايد و اگر آبدار و مرطوب باشد و لايه هاي آن نسبت به افق داراي شيب باشد، از احداث ينا بر روي آن بايد اجتناب نمود، زيرادر اثر نشست فوري نقاط مختلف آن ترك برداشته و باعث انهدام ساختمان مي شود.


3- زمينهاي ماسه أي:
اين قبيل زمينها اگر خشك باشد و لايه هاي ماسه أي در سطح افق قرار گرفته باشد، مقاومتش در حدود 5/1 تا 5/2 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع مي باشد و قادر است تا يك طبقه ساختمان را تحمل نمايد. در صورتيكه لايه ها نسبت به سطح افق داراي شيب بوده و مرطوب باشد زمين حالت لغزنذگي پيدا كرده ودر اثر بار وارده از ساختمان، ماسه ها در زير پي حركت نموده و باعث انهدام ساختمان مي شوند.


4- زمينهاي سنگي:
زمينهاي سنگي را بيشتر مي توان در دامنه كوهها مشاهده نمود. چنانچه اين زمينها از تخته سنگهاي بزرگ و يكپارچه تشكيل شده باشد مقاومتي تا حدود 40 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع را دارا مي باشد و محل مناسبي براي احداث ساختمانها است. زمينهاي متشكل از سنگهاي گچي از اين قاعده مستثنا مي باشند.
5- زمينهاي دج:


به زميني گفته مي شود كه از شنهاي ريز و درشت و خاك تشكيل شده باشد. اين قبيل زمينها از آن جهت كه عناصر متشكله اش داراري ابعاد مختلفي است كاملا فشرده و داراي تراكم زياد مي باشد چراكه دانه هاي ريز فضاي خالي بين دانه هاي درشت را پر ميكنند و باعث تحمل مقاومتي در حدود 5/4 تا 30 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع مي شوند.
6- زمينهاي مخلوط:


اين نوع زمينها از سنگ درشت، شن، ماسه و خاك رس تشكيل شده است. چنانچه اين عناصر درهم فشرده و متراكم باشند مقاومت زمين را تا حد5 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع افزايش مي دهند و در صورت عدم تراكم براي ساختمان سازي مناسب نمي باشند.

پياده كردن نقشه بر روي زمين:
بعد از مشخص نمودن محل ساختمان و تهيه نقشه آن، اولين مرحله از كار اجرائي، پياده نمودن نقشه است. معمولا نقشه را با توجه به برداشت از پلان پي كني پياده مي نمايند.
براي پياده نمودن نقشه مي بايست يكي از اضلاع ساختمان (بر سلختمان ) و امتداد آن را نسبت به امتداد موجود در منطقه نظير بر خيابان، رودخانه، ابنيه قديمي و … مشخص نمود.
با پياده كردن يك ضلع ساختمان و با توجه به امتداد مشخص شده، ابتدا و انتهاي آن ميخ كوبي مي شود و براي دقت بيشتر، مركز ميخ چوبي يا فلزي مشخص مي گردد.


با استفاده از گونياي بنائي و ريسمان و متر ضلع جديد را عمود برضلع بدست آمده، بدست مي آوريم. چنانچه منطقه وسيع باشد براي استخراج زواياي 90 درجه بهتر است از رابطه فيثاغورث استفاده كنيم وبه همين ترتيب دو ضلع ديگر ساختمان را استخراج و ميخ كوبي مي كنيم. براي اطمينان از صحت عمل، اقطار نقشه پياده شده متر كشي ميگردد، چنانچه اندازه دو قطر برداشت شده، دقيقا يكسان باشد نقشه صحيح پياده شده است و در غير اينصورت مراحل انجام شده مجددا تكرار مي گردد.


در منطق وسيع با شعاع عملياتي زياد پياده نمودن نقشه با وسائل ابتدائي امكان پذير نيست و يا حداقل كار ساده أي نيست. در اينگونه موارد از دوربين نقشه برداري استفاده مي شود. در صورتيكه ساختمان نسبتا بزرگ و گودبرداري نياز داشته باشد براي رنگريزي از خرك نقطه گيري با نصب در فاصله 1 متري استفاده مي شود. پس از نصب خرك ابعاد و امتداد پي روي آن ميخ كوبي يا با اره به عمق 5 ميليمتر برش زده مي شود و سپس ريسمان كشي مي گردد و به كمك شاقول نقاط مختلف پي روي زمين منتقل شده و رنگ ريزي مي- گردد.

حال به شرح مراحل اجراي يك ساختمان فلزي مي پردازيم:
گودبرداري:
معمولا"براي احداث زيرزمين احتياج به گودبرداري مي باشد. اگر مقدار خاك كم باشد مي توان با ايجاد سطح شيبدار خاك را از محوطه به آساني خارج نمود. ولي درصورتيكه حجم خاكبرداري زياد باشد از ماشين آلات لودر و بلدوزر استفاده مي شود. مسئله أي كه اكثرا" باعث خطرات جاني و مالي مي شود گودبرداري در مجاورت ديوار همسايه است كه گاهي مجبوريم بغل ديوار همسايه را چندين متر خاكبرداري كنيم لذا بايد قبل از خاكبرداري ديوار همسايه شمع زده شود. در اين ميان بهترين شمعها شمعهاي تيرآهني مي باشد كه پس از شمع زدن جاي ستون مجاور همسايه را خاكبرداري مي كنيم و پي آن را مي سازيم و ستون را نصب مي كنيم سپس خاك پشت ديوار همسايه را به طول 5/1 متر

خاكبرداري كرده و پي سازي و ديوارسازي آن را انجام مي دهيم. ظاهرا" حداكثر عمق مورد نياز براي گودبرداري تا روي پي مي باشد، بعلاوه چند سانتيمتر بيشتر براي فرش كف و عبور لوله ها ( در حدود 20 سانتيمتر) كه در اينصورت مي بايد محل پي هاي منفرد و نواري و شناژها را با دست خاكبرداري نمود. البته بهتر است كه گودبرداري را تا زير سطح پي ها ادامه دهيم چرا كه براي قالب بندي پي ها آزادي عمل بيشتري داريم و هم مي توانيم خاك حاصل از چاه كني و همچنين نخاله هاي ساختمان را در فضاي ايجاد شده بين پي ها بريزيم كه اين از لحاظ اقتصادي مرقون به صرفه است. البته در مورد پي هاي نواري اين كار عملي نيست زيرا معمولا" پي سازي در پي هاي نواري با شفته آهك مي باشد كه بدون قالب بندي بوده و شفته در محل پي هاي حفر شده ريخته مي شود در اينصورت اگر به گودبرداري نياز داشتيم گودبرداري را تا روي پي ادامه مي دهيم.

پي ساختمان:
جهت اجراي پي براي يك ساختمان مي توان از انواع مختلف پي مانند منفرد، نواري، راديه ژنرال استفاده نمود كه در اينجا به شرح دو پي منفرد و نواري كه معمولا" در ساختمانها بيشتر اجرا ميشوند مي پردازيم.
پي منفرد:
پي هاي منفرد براي ساختمانهائي كه با آن بطور متمركز به زمين منتقل مي شود ساخته مي گردد مانند ساختمانهاي فلزي و بتني.
لايه هاي پي هاي منفرد به شرح زير مي باشد:

1- زمين مناسب
2- بتن مگر
3- ميلگردهاي كف پي
4- بتن اصلي

اين گونه پي ها را اغلب با بتن مسلح مي سازند ( بتني را مسلح گويند كه داخل آن قطعات فولادي بكار رفته باشد مانند ميلگرد.)

1-زمين مناسب:
زمين مناسب براي پي سازي بايد تحمل وزن ساختمان را داشته باشد. در ساختمانهاي بزرگ اين قدرت بوسيله آزمايشات مكانيك خاك و در ساختمانهاي كوچك به كمك آزمايشهاي محلي تعيين مي گردد.


2-بتن مگر:
بتن مگر يا بتن لاغر يا كم سيمان، اولين قشر پي سازي در پي هاي منفرد مي باشد استفاده از اين بتن به دو دليل است: الف) براي جلوگيري از تماس مستقيم بتن اصلي با خاك
ب) براي رگلاژ كف پي و ايجاد سطحي صاف
ضخامت بتن مگر در حدود 10 سانتيمتر است.

3-ميلگردهاي كف پي:
از آن جهت كه بتن در مقابل نيروهاي كششي ضعيف است و در محل تارهاي كششي تركهائي در آن ايجاد مي شود، براي جلوگيري از اين حالت در محل تارهاي كششي از ميلگردهاي فولادي استفاده مي شود. در اين حالت چون تارهاي كششي در پي هاي منفرد در كف پي بوده لذا ميلگردها را در دو جهت به فاصله أي حدود 5 سانتيمتر بالاتر از كف به صورت مشبك روي بتن مگر قرار مي دهند. اين فاصله 5 سانتيمتر براي آن است كه شبكه كاملا" در بتن غرق شود.

شايان ذكر است در پاره اي از موارد چون خود پي به تنهائي توانائي انتقال نيرو به خاك را ندارد از يكسري شمع در مركز پي استفاده ميشود.


4-بتن اصلي:
بتن از مخلوط شن و ماسه و آب تشكيل مي گردد. در موقع انتخاب شن وماسه بايد توجه داشت كه دانه ها عاري از كوخه و خاك و مواد آلي بوده و در مجاورت يكديگر فعل و انفعال شيميائي نداشته باشد. براي تهيه بتن مناسب بايد قطر و درصد مناسبي از هر دانه را به كمك منحني هاي موجود تعيين نمود. براي بتن ريزي در شرايط معمولي از سيمان پرتلند استفاده مي نمايند. مواد متشكله اين سيمان عبارت است از حدود 65% آهك و بقيه 35% آن از سيليس، اكسيد آلومينيوم، اكسيد آهن و غيره تشكيل شده كه پس از پختن و آسياب كردن در حدود 2% گچ به آن مي افزايند. آب مورد استفاده در بتن بايد پاك و زلال بوده و فاقد عناصر تركيب شونده با سيمان و دانه هاي تشكيل دهنده بتن باشد. بطركلي آب مناسب براي بتن همان آب شرب است.


بلت گذاري در فونداسيون:
متصل نمودن صفحه ستون به فونداسيون بوسيله بلت انجام مي گيرد، بلتها به شكلهاي مختلفي ساخته مي شوند اما فرم L شكل آن بيشتر مرسوم است. جنس بلت از فولاد سخت و معمولا از آرماتور آجدار انتخاب مي شود. قطر بلت توسط محاسبات مشخص مي شود و معمولا از قطر بالاي20 ميليمتر استفاده مي شود. ارتفاع بلت به كف فونداسيون نمي رسد و معمولا بين 10 تا 15 سانتيمتر تا كف فونداسيون فاصله دارد. به همين خاطر در موقع زلزله بلت از اهرم كردن ستون به كف فونداسيون جلوگيري كرده . ناحيه سر بلند بلت به اندازه 10 سانتيمتر دنده درشت مي گردد تا باعث اتصالات بعدي شود. (شكل زير)


الف- اتصال بلتها به آرماتورهاي فونداسيون وشناژ:
بعد از مشخص نمودن محل بلتها ، بلتها را تك تك در محل خود در فونداسيون قرار مي دهند و خاموت آنها را دربر مي گيرد. ابتداي هر بلت به اندازه 10 سانتيمتر از سطح روي فونداسيون به سمت بالا برمي گردد. بعد از اين مرحله بلتها در حالت كاملا شاقولي با آرماتورهاي فونداسيون يا شناژ محكم بسته مي شوند بطوريكه جايي براي حركت بلتها نباشد. بلت گذاري در فونداسيون در قالبهاي 4 عددي، 6 عددي و 8 عددي نسبت به هم با ابعاد صفحه فونداسيون گذارده مي شود.

نكته قابل توجه اين است كه براي جلوگيري از زخمي شدن و پرشدن دنده هاي بلت در موقع بتن ريزي بايد ناحيه سر بلت را بوسيله گوني محكم بست.
ب- اتصال بلتها به صفحه زير ستون :
بعد از 72 ساعت از نصب صفحات زير ستون مهره گذاري بر بلت انجام مي گردد. بعد از باز كردن گوني از دور بلت ابتدا واشر فنري به اندازه بلت در جاي خود قرار مي دهند. سپس مهره بر دنده بلت پيچيده مي شود و عمل سفت كردن مهره ها با آچار دستي بلند انجام مي گيرد.
صفحه زير ستون:
1- استقرار صفحه ستون در آكسهاي مشخص:
بعد از بستن بلتها توجه به بتن ريزي و محل زير بلتها بايد انجام گيرد.
اولا"- عمل ويبراسيون در محل مذكور صحيح انجام شود.
ثانيا"- نهايت دقت به عمل آيد كه بلتها جابجا نشود.
توجه به مراتب زير به هنگام استقرار صفحه ستون ضروري مي باشد:
1- سطوح فونداسيونها تراز بتن ريزي شود.
2- سطح بالاي فونداسيون در عين حال تراز بودن و همواري كامل زبر باشد تا با ملات زير صفحه پيوند داشته باشد.
عمل نصب صفحات بعد از 48 ساعت انجام مي گيرد و معمولا" در گوشه أي از ساختمان يك تراز ثابت ساخته مي شود كه كد گذاري تمام سطوح از روي آن برداشته مي شود.


2- زير سازي صفحه ستون از روي فونداسيون تل زير صفحه ستون:
در زير اولين صفحه به اندازه 2 تا 3 سانتيمتر ملات ماسه سيمان قرار مي گيرد. تراز نمودن صفحه بوسيله 2 تراز ياب، يكي دوربين نيو و ديگري تراز دستي انجام مي گيرد. بايد دقت شود كه هيچ گونه فضاي خالي در زير صفحه ستون به وحود نيايد و دقت شود به هنگام بتن ريزي جاي كافي براي 2 تا 3 ساتيمتر ملات ماسه سيمان باقي مانده باشد.
3- استقرار ستون بر روي صفحه ستون:


بعد از آكس بندي صفحه زيرستون بوسيله دوربين تئودوليت، معمولا از نبشي براي اتصال ستون به صفحه زير ستون استفاده مي شود.
مقطع ستون بطور دقيقي با فاصله گيري از خطوط آكس بر روي صفحه مشخص شده و دو نبشي بلند در جاي خود يكي بر صفحه و ديگري بر ستون جوش مي شود.
جرثقيل ستون را بلند نموده و در جاي خود روي صفحه ستون قرار ميدهد و پس از شاقول شدن ستون از دو جهت بوسيله دوربين تئودوليت به دو نبشي در تمام جهات جوش مي گردد. پس از اين مرحله در طرفين ديگر ستون دو نبشي جوش مي شوند. شايان ذكر است در برخي موارد بين نبشيها ورق لچكي جوش مي گردد.

قفسه شناژ:
پس از انجام قالب بندي و قرار گرفتن شبكه هاي زير ستونها در داخل پي هاي منفرد، قبل از بتن ريزي پي هاي منفرد را بوسيله حداقل 4 ميلگرد به هم متصل مي نمايند. اين ميلگردها بايد بوسيله ميلگردهاي عرضي ( خاموت ) به هم متصل شوند.


خاموتها بايد حتما" به خم غير 90 درجه ختم شود و بهتر اينكه خم در قسمت فشاري قطعه بتن قرار گيرد. قفسه هاي شناژ بايد حداقل تا 25/0 بعد پي منفرد به داخل آن ادامه يابند.


بعضي از مهندسين محاسب ترجيح مي دهند كه اين قفسه شناژ سراسر پي منفرد را طي نموده و از طرف ديگر آن ادامه پيدا كند در اينصورت اين قفسه ها بايد يكديگر را قطع نمايند.
در موقع بتن ريزي بهتر است بتن پي هاي منفرد و شناژهاي متصل كننده يكجا ريخته شود.چنانچه ريختن بتن كليه قسمتهاي پي در يكروز ممكن نباشد بهتر است بتن ريزي را در محل 2/0 طول شناژها ( محور تا محور ) متوقف كرد. در موقع متوقف كردن بتن ريزي بهتر است 2 تا 3 عدد ميلگرد كمكي با همان نمره آرماتورهاي شناژ داخل بتن قرار داده، بطوريكه تقريباگ نصف طول آن در بتن روز بعد قرار گيرد.


پي نواري:
1- خصوصيات پي نواري:
در اين پي ها طول پي نسبت به پهناي آن زياد مي باشد و بار وارده در جهت طول پي پخش شده و به خاك مي رسد. اين قبيل پي ها زماني ساخته مي شوند كه در زير يك

رديف ستون يا در زير يك ديوار و يا در زير يك ستون و يك ديوار تواما قرار گرفته باشد. مورد استفاده اين پي ها نسبتا زياد بوده و زماني كه فاصله پي ها از يكديگر كم باشد و اطراف ساختمان را زمينهاي همسايه احاطه كرده باشد از اين پي ها بيشتر استفاده مي- شود.
2- آرماتور گذاري در پي هاي نواري:


زماني كه ديوارهاي جداكننده بزرگ باشد، نيروي وارد از طبقات برسطح زيرين ديوار كه مسلما بر پي نواري وارد مي گردد از ديوارهاي معمولي و كم عرض خواهد بود. آرماتورگذاري دقيقا مانند نيروهاي يكسره سقف ولي به صورت وارونه مي باشد.


در پي نواري نيروي فشاري زياد مي باشد از اين رو آرماتورگذاري با فونداسيون معمولي و شناژبندي آنها فرق مي كند.
در اين پي ها ادكاگذاري در ميان آرماتورهاي راستا نيز معمول است. وجود آرماتورهاي ادكا قسمتي از حركات زمين را در مقابل زلزله و يا موارد ديگر خنثي مي نمايد. در پي هاي نواري آرماتورهاي طولي و عرضي با پوشش از يكديگر عبور مي كنند كه اين مسئله در كلاف ميلگردها به يكديگر و مقاومت پي بسيار موثر است.

3- آرماتورگذاري در شناژ:
اساس پيوند بين شناژ و فونداسيون بوسيله آرماتور انجام مي گيرد.شناژ فاقد آرماتور

در مقابل حركات فونداسيون بلافاصله مي شكند و كاملا بي فايده خواهد بود. آرگاتورگذاري در شناژ به دو صورت انجام ميگيرد:
الف- آرماتورگذاري سرتاسر پي ، يعني اين كه آرماتور در جاي خود بعد از پوشش بتن از يك ضلع شروع و با كم كردن پوشش بتن در ضلع ديگر ختم مي شود.
در اين حالت وجود آرماتور در وضع عبور شناژهاي افقي، و كيفيت شناژهاي عمودي در محل فونداسيون دو سيستم آرماتورگذاري شناژ به صورت متقاطع، مقاومت فشاري فونداسيون را زياد مي كند. در اين صورت مي توان آرماتورهاي مشبك كف فونداسيدن را كاهش داد.


ب- آرماتورگذاري شناژ همراه با اورلپ ( قرار گرفتن دو آرماتور بر روي يكديگر يا ارماتوركف فونداسيون OVERLAP . در اين حالت فقط آرماتورهاي كف شناژ در حالت ذكر شده به يكديگر متصل مي گردند. اما آرماتورهاي ناحيه بالا در شناژ بايد سرتاسري به شدح مرحله اول انجام شود، مگر در موارد خاص.
آرماتورگذاري به طريقه اول بسيار سريع و از نظر مقاومت نيز مؤثر مي باشد.

چاه:
حفر چاه به دو منظور انجام مي گيرد: 1- جهت آشاميدن 2- جهت دفع فاضلاب.
براي حفر چاه مراحل زير به ترتيب انجام مي شود:
1) ميله
2) انبار
3) طوقه
4) گلداني روي دهانه چاه
5) دال بتني روي گلدان
مراحل فوق به اجمال توضيح داده مي شود:
1)ميله:


ميله جاه استوانه أي است به قطر تقريبي 90 سانتيمتر طول اين ميله بر حسب زميني كه در آن چاه حفر مي گردد متفاوت است معمولا" عمق اين ميله نبايد از 12 متر كمتر باشد بايد دقت شود كه اين ميله كاملا" عمودي حفر شود و چنانچه در حين حفر به سنگ بزرگي برخورديم بهتر است محل چاه را تغيير دهيم. به كسي كه چاه را حفر مي كند مغني مي گويند.
2) انبار:


پس از پايان مرحله حفاري ميله در انتهاي چاه از هر طرف تونلهائي را حفر مي نمايند. حفر اين تونلها به جهت ايجاد سطح تماس بيشتر آب با قسمتهاي آبكش چاه مي باشد.
3) طوقه:


به محل آجر چيني دهانه چاه طوقه مي گويند. به جهت جمع كردن دهانه چاه اين طوقه را به شكل مخروط مي چينند و طريقه عمل چنين است كه در حدود 1 الي 2 متر پائين تر از سطح زمين در ميله چاه پله أي ايجاد مي نمايند كه به آن جاي طوقه يا پاي طوقه مي گويند آنگاه آجر چيني را از اين محل شروع مي كنند. ملات طوقه چيني بايد ملاتي باشد كه در مقابل آب مقاومت نمايد. مانند ملاتهاي ماسه آهك.


4) گلداني روي چاه:
براي اينكه آبي كه به سمت چاه مي آيد مستقيما" و بطور عمودي به چاه وارد شود و از پاشيدن آن به بدنه چاه مخصوصا" پاي طوقه جلوگيري شود روي دهانه چاه گلدان بزرگي كه انتهاي آن را برداشته اند قرار مي دهند.


5) دال بتني روي گلدان:
براي جلوگيري از بروز خطرات جاني در موقع نشست چاه بهتر است پس از نصب گلدان دال بتني به ابعاد 5/1 × 5/1 × 1/0 متر روي چاه قرار مي دهند.

محل حفر چاه:
اين محل بهتر است جائي باشد كه رفت و آمد در آنجا كمتر باشد مانند زير پله ها، حياط خلوت و… . شايان ذكر است چاه بايد به لوله فاضلاب عمودي نزديك باشد.
تعداد چاه:
در هر ساختمان حداقل دو حلقه چاه مورد نياز است. يك حلقه براي آشپزخانه ها و يكي براي سرويسهاي بهداشتي. نكته مهمي كه در اينجا حائز اهميت است اينستكه در داخل چاه سرويسهاي بهداشتي مواد چرب ريخته نشود تا عمر چاه چندين ده سال افرايش يابد.


هواكش چاه:
چاه فاضلاب بوسيله هواكشي بايد به هواي آزاد مربوط باشد. در ساختمانهائي كه آب باران بوسيله ناودان به چاه فاضلاب منتقل مي گردد مي توان از اين لوله به جاي هواكش استفاده نمود. اكثر طراحان ترجيح مي دهند كه براي هواكش از لوله هاي چدني استفاده نمايند به نحوي كه اين لوله ها از سطح بام 1 متر بالاتر قرار مي گيرند و به دو عدد زانوئي 90 درجه ختم مي شود.

اسكلت بندي ساختمان:


عموما"به علت كمبودن مقاومت فشاري و عدم مقاومت كششي مصالح آجري ساختمانها،
مهندسين از ايجاد بناهاي مرتفع در قالب فوق معذورند لذا بر آن شدند كه مشكل فوق را بوسيله ايجاد اسكلت بر طرف نمايند
اسكلت فلزي:


در ساختمانهائي كه از اسكلت فلزي استفاده مي شود براي ستونها از تيرآهنهاي I شكل دوبل و يا بال پهن هاي تكي و براي تيرها از تيرآهنهاي I شكل تك كه بصورت لانه زنبوري درآمده و همچنين براي ساير اتصالات از نبشي و تسمه و جهت اتصال قطعات فلزي به يكديگر از جوش استفاده مي شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید