بخشی از مقاله

بناها و يادمان هاي تاريخي


كاخ ها و عمارت ها
سر در عالي قاپو
يكي از بناهاي مهم دوره صفويه در قزوين «حياط نادري» با عمارت ها و باغ هاي بسيار زيبا بوده است. اين مجموعه هفت در داشته است كه يكي از آن ها را عالي قاپو مي ناميدند. از درهاي آن جز در عالي قاپو، اثري باقي نمانده است.


اين بنا درگاه بلندي دارد كه به خيابان شهداي قزوين مشرف است. اين در به هشتي بزرگي متصل است و در داخل، در دو طرف آن دو اتاق وجود دارد كه جايگاه دربانان بوده است. راهرو طبقه دوم بنا نيز از همين اتاق ها مي گذشته است. در سمت غرب اين در، سه اتاق طولاني پهلوي هم در اتاق ها در دوره قاجاريه به قرائت خانه و ديگري به چاي خانه و ديگري به چاي خانه تبديل شد. اكنون تمام اتاق ها متعلق به چاي خانه است. در طرف شرقي بنا، بعدها، مدرسه اي ساخته شد. اين قسمت نيز در گذشته مانند طرف غربي، جايگاه قراولان و نگهبانان بوده است. جلو در عالي قاپو جلوخاني است كه در دو طرف آن دو سكوي پهن با سنگ ساخته شده است.


از اره هاي سردر، با كاشي پوشيده شده اند و بقيه سر در با گچ پوشيده شده است. در قسمت مياني سر در و بالاي در، كتيبه اي به خط ثلث جلي به قلم علي رضا عباسي- نقاش معروف- در كاشي معرق نوشته شده است. بالاي كتيبه در وسط سر در، پنجره مشبك بزرگي از كاشي معرق نوشته شده است. بالاي كتيبه، در وسط سردر، پنجره مشبك بزرگي از كاشي معرق دورو قرار دارد نظير آن را در ديوار شمالي نيز كار گذاشته اند. يكي از پنجره ها به خيابان شهدا و ديگري به حياط شهرباني كنوني گشوده مي شود. امروزه سر در عالي قاپو و حياط و ساختمان هاي شمالي آن، از محل اداره شهرباني قزوين است.
عمارت چهل ستون


اين بناي تاريخي كه يادگاري از دوران صفويه است، در وسط يك باغ قرار گرفته است. اين بنا در دو طبقه ساخته شده و تالار بزرگي دارد و در روزگار رونق، داراي درهاي خاتم كاري، راهروهايي با تزئينات نقاشي، كاشي كاري و طلا كاري جالب بوده است كه به مرور زمان، اين تزئينات از بين رفته و يا زيبايي اوليه خود را از دست داده است.
قطعه هاي تاريخي


در نقاط مختلف استان قزوين، قلعه هاي متعددي وجود دارد كه برجسته ترين آن ها قلعه الموت است كه با جنبش سياسي و ديني حسن صباح ارتباط مستقيم دارد. در زير، به معرفي مهم ترين قلعه هاي محدوده استان قزوين مي پردازيم:
قلعه الموت
اين قلعه بر فراز كوهي است كه اطراف آن را پرتگاه هاي عظيم بريدگي هاي شگفت فرا گرفته است. اين كوه از نرمه گردن ‌(ميان نرمه لات و گمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پيدا كرده است. صخره هاي پيرامون قلعه كه رنگ سرخ و خاكستري دارند، در جهت شمال شرقي به جنوب غربي كشيده شده اند. پيرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه دسترسي به آن راه بسيار باريكي است كه در جانب شمال آن قرار دارد.
قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» مي نامند. اين قلعه از دو بخش غربي و شرقي تشكيل شده است. هر بخش به دو بخش: قلعه پايين و قلعه بالا تقسيم شده است كه در اصطلاح محلي، آن ها را «جورقلا» و «پيازقلا» مي نامند. طول قلعه حدود 120 متر و عرض آن در نقاط مختلف بين 10 تا 35 متر متغير است.


ديوار شرقي قلعه بالا يا قلعه بزرگ كه از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، كم تر از ساير قسمت ها آسيب ديده است. طول آن حدود 10 متر و ارتفاع آن بين 4 تا 5 متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقي كنده شده كه محل نگهباني بوده است. در جانب شمال غربي قلعه بالا نيز دو اتاق به داخل در داخل سنگ كوه كنده اند. در اتاق اول، چاله آب كوچكي قرار دارد كه اگر آب آن را كاملا تخليه بكنند، داشته باشد. در پاي اين اتاق، ديوار شمالي قلعه به طول 12 متر و پنهاي 1 دارد. در جانب جنوب غربي اين قسمت، قلعه پايين تر واقع شده است و پرتگاه مخوفي دارد. در جانب جنوب غربي اين قسمت قلعه، حوضي به طول 8 متر و

عرض 5 متر در سنگ كنده اند كه هنوز هم بر اثر بارندگي هاي زمستان و بهار پر از آب مي شود. در كنج جنوب غربي اين حوض، درخت تاك كهن سالي كه هم چنان سبز و شاداب است، جلب توجه مي كند. اهالي محل معتقدند كه آن را «حسن صباح» كاشته است. اين قسمت از قلعه، به احتمال زياد همان محلي است كه حسن صباح مدت 35 سال در آن اقامت داشته و پيروان خود را رهبري مي نموده است.
در جانب شرقي قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده هايآن ها ساكن بوده اند. در حال حاضر آثار كمي از ديوار جنوبي اين قسمت باقي مانده است. در جانب شمال اين ديوار، ده آخور براي چارپايان در داخل سنگ كوه كنده شده است. گذشته از‌ آثار ديور جنوبي، ديوار غربي اين قسمت به ارتفاع 2 متر هم چنان پابرجاست، ولي از ديوار شرقي اثري ديده نمي شود. در اين قسمت، سه آب انبار كوچك در دل سنگ كنده اند و چند اتاق نيز در سنگ ساخدته شده كه در حال حاض ويران شده اند.


بين دو قسمت قلعه يعني قلعه بالا و پايين ميدانگاهي قرار دارد كه بر گرداگرد آن ديواري محوطه قلعه را به دو قسمت تقسيم كرده است. در حال حاضر در ميان ميدان آثار فراواني به صورت توده هاي سنگ و خاك مشاهده مي شود كه بي شك باقي مانده بناها و ساختمان هاي فراواني است كه در اين محل وجود داشته و ويران گشته اند.


به طور كلي بايد گفت، قلعه الموت كه دو قلعه بالا پايين را در بر مي گيرد، به صورت بناي سترگي بر فراز صخره اي سنگي بنا شده و ديوارهاي چهارگانه آن به تبعيت از شكل و وضع صخره ها ساخته شده اند، از اين رو عرض آن به خصوص در قسمت هاي مختلف فرق مي كند از اين برج هاي قلعه سه برج گوشه هاي شمالي و جنوبي و شرقي هم چنان بر پاي اند و برج گوشه شرقي آن سالم تر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهاي ضلع شمال شرقي قرار دارد. مدخل راه منتهي به دروازه از پاي برج شرقي است و چند متر پايين تر از آن واقع شده است. در اين محل تونلي به موازات ضلع جنوب شرقي قلعه به طول 6 متر و عرض 2 متر و ارتفاع 2 متر در دل سنگ هاي كوه كنده شده است. با گذشتن از اين تونل، برج جنوبي قلعه و ديوار جنوب غربي آن كه روي شيب تخته سنگ ساخته شده است، نمايان مي گردد. اين ديوار بر دشت وسيع

گازرخان كه در جنوب قلعه قرار دارد مشرف است؛ به نحوي كه دره الموت رود از آن ديده مي شود. راه ورود به قلعه با گذشتن از كنار برج شرقي و پاي ضلع جنوب شرقي به طرف برج شمالي مي رود. از آنجا كه راه ورود آن در امتداد ديوار ميان دو برج شمالي و شرقي واقع شده است، استحكامات اين قسمت، از ساير قمست ها مفصل تر است و آثار برج هاي كوچك تري در فاصله دو برج مزبور ديده مي شود. ديوارهاي اطراف قلعه و برج ها در همه جا داراي يك ديوار پشت بندي است كه 8 متر ارتفاع دارد و به موازات ديورا اصلي بنا شده است و ضخامت آن به 2 متر مي رسد.
از آنجا كه در تمام طول سال گروه زيادي در قلعه سكونت داشته و به آب بسيار نياز داشته اند سازندگان قلعه با هنرمندي خاصي اقدام به ساخت آب انبار هايي كرده اند و به كم آب روهايي كه در دل سنگ كنده اند از فاصله دور آب را بر اين آب انبارها سوار مي نمودند.


در پاي كوه الموت، در گوشه شمال شرقي، غار كوچكي كه از آب رو (مجرا)هاي قلعه بوده ديده مي شود. آب قلعه از چشم «كلدر» كه در دامنه كوه شمال قلعه قرار دارد تامين مي شده است.
مصالح قسمت هاي مختلف قلعه سنگ (از سنگ كوه هاي اطراف)، ملاط گچ، آجر، كاشي و تنپوشه سفالي است. آجرهاي بناها كه مربع شكل و به ضلع 21 سانتي متر و ضخامت 5 سانتي مترند، روكار بنا به كار برده شده اند. در ساختمان ديوارها، براي نگهداري ديوارها، متصل كردن قسمت هاي جلو برج ها به قسمت هاي عقب، در داخل كار كلاف هاي چوبي به طور افقي به كار برده اند. از جمله قطعات كوچك كاشي كه در ويرانه هاي قلعه به دست آمده قطعه اي است به رنگ آبي آسماني با نقش صورت آدمي كه قسمتي از چشم و ابرو و بيني آن كاملا واضح است.
امروزه در دامنه جنوبي كوه هودكان كه در شمال كوه قلعه الموت واقع شده است، خرابه هاي بسياري ديده مي شود كه نشان مي دهد روزگاري بر جاي اين خرابه ها، ساختمان هاي بسياري وجود داشته است. در حال حاضر، اهالي محل خرابه هاي اين محوطه را ديلمان ده، اغوزبن، خرازرو و زهير كلفي مي نامند.
هم چنين در سمت غرب قلعه، قبرستاني قديمي معروف به «اسبه كله چال» وجود دارد كه در بالاي تپه مجاور آن، بقاياي چند كوره آجرپزي نمايان است. در قله كوه هودكان نيز پويه سوزهاي سفالين كهن به دست آمده است.
قلعه نويزرشاه
اين قلعه در شرق «شترخان» و در شمال شرقي روستاي «گرم رود» بر فراز كوه بلندي كه ديوارهاي صخره اي آن به طور عمودي به سوي دره هاي اطراف پايين مي رود و بلندترين نقطه آن 2000 با ارتفاع دارد، واقع شده است.
از ديوار قلعه هنوز قسمتي برپا است و در بالاي يكي از دو ديوار آن، روزني قرار دارد. از بنايهاي آن چند اتاق و ساختمان بزرگ هنوز برپا است. اين قلعه با توجه به وضع طبيعي آن، از جمله قلعه هاي مستحكم و تسخير ناپذير منطقه به شمار مي رفته است.
قلعه لمبسر
در ناحيه رودبار نيز بيش از هر چيز ويرانه هاي مربوطه به قلعه هاي اسماعيليه كه بر فراز ستيغ كوهساران خودنمايي مي كنند، نمايان است. دژ لمبسر يكي از عظيم ترين و وسيع ترين دژهاي منطقه است كه دو رود «نينه رود» و «لمه در» در دو سوي آن جريان دارد. قلعه لمبسر از سه جهت مشرق، جنوب و شمال به پرتگاه هاي مخوفي منتهي مي گردد. بخشي از سمت شرقي آن يعني سمت رودخانه نينه رود. شيب كم تري دارد. به همين جهت، ديواري عظيم و قطور با سنگ هاي بسيار بزرگ ساخته اند كه تا امروز قسمتي از آن پابرجاست و در حدود 20 متر طول و 10 متر ارتفاع دارد.
قلعه سميران


اين قلعه بر بالاي تپه سنگي در دهستاني طارم قرار دارد و دسترسي به آن جز از سمت شمال، بسيار دشوار است. سفيد رود از جانب جنوبي اين قلعه مي گذرد و آن سوي رود، رشته ارتفاعات بلند سنگي سر به آسمان كشيده اند. بناي اصلي قلعه در بالاي كوه قرار دارد و بخشي از شيب آن را كه به طرف جنوب مي باشد، در بر ميگيرد.
در حال حاضر از ديوارهاي قلعه، گذشته از ديوار اصلي در بالا قسمتي نيز در دامنه شمالي پابرجاست. ين بخش از ديوار كه بر روي يك رگه سنگي استوار شده است،به خاطر به وجود آمده تا در مسير دسترسي باشد و امكان نفوذ به قلعه را سد ساخته باشند. بايد دانست كه در دوران آباداني اين قلعه چنان كه ناصر خسرو نقل نموده، قلعه مزبور داراي سه ديوار تو در تو است.
قلعه سنگرود


در شمال روستاي زردگرد كه در ناحيه كوهستاني شمال قزوين قرار دارد از دهات كوهپايه به شمار مي رود، بر فراز قله كوهي آثاري از بناهاي ويرانه سنگي به چشم مي خورد كه احتمالا يك قرار گاه و يا يك قلعه نظامي بوده است. در پاي كوه، رودخانه اي به نام سنگرود در بستر دره پلنگ دره جاري است. بر روي تپه مرتفع كنار اين دره، آثاري شبيه به چهار تاقي هاي دوره ساساني ديده مي شود.
قلعه شيركوه


برفراز كوه بيدلان كه بر الموت رود و طالقان رود مشرف است، بقاياي قلعه اي مشاهده مي شود كه از دژهاي اسماعيلي است و براي حفاظت دره الموت مورد استفاده قرار مي گرفته است. بقاياي قلعه شيركوه عبارت است از هشت آب انبار، يك برج و بخشي از ديوار قلعه. همه اين بناها در دل سنگ هاي كوه كنده شده اند. براي رسيدن به قلعه از راهي بسيار دشوار بايد گذشت.
قلعه شيركوه در زمان حمله هلاكوخان مغول از بزرگترين قلعه هاي اسماعيليان بوده كه به علت استواري آن و بسياري مردان، لشگر مغول موفق به تسخير آن نگرديده.
قلعه ساسان (آرامگاه بزرگ)


اين قلعه در دهستان طارم قرار دارد و بر فراز تپه بلندي ساخته شده كه قسمت بالاي آن فاقد پوشش گياهي است و به صورت سكويي از سنگ سياه خودنمايي مي كند. اين بنا از سه جهت داراي شيب تند است كه تا حدي دسترسي به بناي روي تپه را دشوار مي سازد. در حال حاضر آب درياچه سدي كه در نزديكي آن قرار دارد، اين تپه ادامه يافته و چشم انداز زيبايي را پديد آورده است.
بناي قلعه ساسان عبارت است از برجي با طرح هشت ضعلي كه در قسمت پايين آن دور تا دور ديواري به ارتفاع 2 متر قرار دارد. طول هر ضلع برج از خارج 50/6 متر است.
قلعه دختر (قزقلعه)


اين قلعه در 15 كيلومتري جاده تاكستان- رنجان، در نزديكي روستاي آبك لو، بر بالاي كوهي واقع شده است. دسترسي به اين قلعه از راهي است كه از گرده جنوبي به بالاي قله و پاي بناي قلعه منتهي مي شود.
در مسير منتهي به قلعه آثاري از سكوهاي متعدد مشاهده مي وشد و نشانگر آن است كه در زمان آباداني بنا، اين پله ها جهت دسترسي به بناي قلعه ساخته شده است.

قلعه و آثار ايوان نياق
روستاي نياق در 16 كيلومتري قزوين و در يك منطقه كوهستاني واقع شده است. در اين روستاي بقاياي آثاري تاريخي وجود دارد كه به ايوان نياق و تاق محمد حنيفه معروف شده است. اين اثر تاريخي بر بالاي كوه سنگي مجاور روستاست و عبارت از گودالي به طول 8 و عرض 5/2 متر مي باشد كه يك ضلع آن به صورت منحني است. اين گودال به يك حوض سنگي شبيه است. در گوشه اين حوض پلكاني سنگي با هفت پله دردل سنگ هاي كوه كنده شده است.


بر روي سطح كوه، آثار ديگري مربوط به ويرانه هاي يك قلعه ديده مي شوند كه از آن ميان تنها سنگ هاي لاشه اي كه در بناي قلعه به كار رفته ان را مي توان تشخيص داد. علاوهن بر آن چندين گودال ديگر نيز به قطرهاي تقريبي يك تا دو متر در اين قسمت ديده مي شوند كه احتمالا به عنوان انبار و محل ذخيره گندم و حبوبات مورد استفاده قرار مي گرفته اند.
در نزديكي آثار ياد شده، ايوان ديگري ديده مي شود كه فقط يك صندلي سنگي كه در كوه كنده شده است، از آن باقي است.
قلعه هاي ديگر استان قزوين عبارتند از: قلعه قسطين لار، شهرك رشگين، ميمون دژ واقع دهستان رودبار.


برج هاي تاريخي
برج هاي آرامگاهي خرقان
اين برج ها در يك كيلومتري روستاي حصار ارمني- از توابع خرقان غربي، و در 32 كيلومتري جاده قزوين- همدان قرار دارد. برج هاي سخرقان در محوطه وسيعي به فاصله كمي از يكديگر قرار گرفته اند و از بسياري جهات با هم شباهت دارند؛ اما برج شرقي، قديمي تر از برج غربي است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید