بخشی از مقاله


- ERP 1

يک بسته نرم افزاری استاندارد مشتمل بر چندين ماژول مرتبط و يکپارچه است که کليه فرآيندهای تجاری يک سازمان را اعم از توليد ، منابع انسانی ، مالی ، بازاريابی و فروش و ... پشتيبانی می نمايد و منجر به به يکپارچگی وظايف در سازمان می شود.
: ERP بر روی يک بانک اطلاعاتی مرتبط قرار می گيرد .


: ERP در حالت صنعتی به مجموعه ای از فرآيندهای مرتبط گفته می شود که توسط يک نرم افزار دارای ماژولهای مختلف پشتيبانی می شود و به مديريت و اتوماسيون قسمتهای مهم سازمان کمک می نمايد .


: ERP به مثابه ستون فقرات اطلاعاتی يک سازمان از لحاظ بانک های اطلاعاتی و فرآيندهای سازمانی محسوب می شود.
: ERP بيشتر به منزله نرم افزاری برای پشتيبانی فرآيندهای داخلی سازمان محسوب می شود.


1-1 وظايف اصلی ERP
1- مديريت منابع انسانی
2- مديريت مالی و حسابداری
3- مديريت قراردادها
4- مديريت مواد و انبار
5- مديريت نگهداری و تعميرات
6- ورود و پيگيری سفارشها
7- انبارداری
8- ترابری و حمل و نقل
......

2 - 1اجرای ERP در سازمان :

زمان اجرای ERP بين 1 تا 3 سال می باشد که بيشتر صرف استاندارد سازی فرآيندهای سازمان می گردد12-18 ماه زمان پياده سازی می باشد



. ERP:Enterprise Resource Planning1


آخرين گونه از ERP ها که بعد از سال 2000 منتشر شده اند بستر ورود به صحنه تعاملات جهاني هستند. زير سيستمهايي چون2 ) CRM مديريت ارتباط مشتريان( و3) SCM مديريت زنجيره تامين)
از اجزای آن محسوب ميشوند. خصوصيت مهمي که ERP ها دارا هستند و اين نرم افزارها بواسطه همين خصوصيت به سطح راه حل ارتقاء يافته اند، اينستکه به همراه پياده سازي فرآيندهاي يک سازمان را بهبود مي بخشند. چون فرآيندها زير بناي ERP ها هستند، قبل از هرکاري بايد فرآيندهاي يک سازمان به درستي

شناخته شده و مستند شوند. سالهاست كه مشاهده مي شود بيشتر سازمانها از يك گروه كوچك با وظايف و محصولات يا خدمات محدود شروع به كار كرده اند و رفته رفته به يك سازمان بزرگ با پرسنل زياد و محصولات يا خدمات متنوع و گسترده تبديل شدند. همزمان با توسعه IT4 و فن آوري هاي جديد در اين زمينه هر بخش وظايف خود را در بستر راه حلهاي IT براي توسعه فرآيندهاي جاري خود رشد داده است وقتي هر بخش كار خود را با سياست مستقل و جداگانه اي دنبال

كنداهداف كلي و كلان سازمان نيز كم رنگ مي شود. مديريت ارشد و هيئت اجرايي سازمان نمي تواند گزارشهاي مختلف از عملكردها و وظايف متعدد سازمان خود را به صورت يكجا و مرتبط تحليل نمايد و براساس آن تصميمات استراتژيك را در زمان مقتضي براي كل سازمان اتخاذ نمايد.بنابر اين به راه حلي نياز است تا وظايف و فرآيندهاي مختلف در يك سازمان را به صورت يكپارچه متصل و به يك زنجيره اي واحد تبديل نمايد تا در نهايت كل فعاليتهاي سازمان، آنرا به يك سود برتر

و رضايت بيشتر تري هدايت نمايند. با اين شيوه مديريت سازمان با استفاده از داده هاي كل سازمان مي تواند در زمان مناسب و بموقع تصميم گيري كند. اين راه حل ، براي مشتري موجب كاهش زمان و هزينه در دستيابي به كالا يا خدمات مورد نياز خود مي شود. از اين رو، مي توان مشاهده كرد كه چگونه ERP به سازمانها و مشتري كمك مي كند. تمركز ERP اكنون بيشتر روي طراحي مجدد فرآيندها است كه موجب شفاف سازي و اتوماسيون فرآيندها شده و باعث بالا

بردن بهره وري و كاهش هزينه ها مي شود. اين فن آوري موجب اتومات كردن مديريت و كنترل تمام فرآيندها در هر بخش شده و اطلاعات هر بخش يا عملكرد آنرا بدون نياز به ارتباطات كابلي با ديگر عملكردها و بخشهاي سازمان به صورت يكپارچه و مرتبط در مي آورد ERP تنها سخت افزار يا نرم افزار نيست بلكه بر يك مجموعه فكر، معماري، عملكرد و توسعه براي دستيابي يك سازمان يا فعاليت اقتصادي به اهداف سودآوري و رضايت مشتري دلالت دارد، ERP از يك فكر و راه حل

2. CRM:Customer Relationship Management
3.SCM: Supply Chain Management
4.IT: Information Technology


ويژه براي صنعت و سازمانهاي توليدي به راه حلي جامع براي تمام سازمانها حتي ملي و خدماتي تبديل شده است.به عبارت ديگر ERP يك فكر، فن آوري و سيستم براي مديريت موثرتر بر منابع مختلف در يك سازمان است. اين مديريت از طريق اتومات و يكپارچه كردن تمام فرآيندها در نتيجه بالا بردن كارايي سازمان و افزايش رضايت مشتري انجام مي گيرد.در اين وضعيت بايد متقاعد شد كه ERP يك فن آوري مادر و مولد است و ديگر فن آوريهاي IT از قبيل SCM و CRM از آن

گرفته مي شوند. اين به دليل انتظارات سازمانها از IT است كه از يك توجه صرفا كاهش هزينه ها، بهره وري ، و كارايي به ارزش مشتري ، موثر بودن و مزاياي قابل رقابت تغيير يافته است. همين انتظارات و نگرشهاي جديد نيز موجب به هنگام شدن فن آوري و عملكردها درون سيستم ERP شده است بنحويكه متناسب با سير تحول در فعاليتهاي اقتصادي اين سيستم نيز تغيير اساسي كرده است.


پيش زمينه هاي ERP و ديگر برنامه هاي مربوطه نقش مهمي در سيستم ديجيتالي براي اين فن آوري ايجاد كرده است اين موضوع باعث معماري خوب سيستم هاي اطلاعاتي، ارتباط منطقي بين ERP و چندين راه حل ديگر از جمله مديريت جريان كار شده است از اين رو ما شاهد كاربردهاي قوي ERP در سازمانها و صحنه بين سازمانها يا فراسازماني هستيم.ارائه كننده هاي ERP برخي نرم افزارهاي استاندارد و برخي نرم افزارهاي سفارشي را تهيه و اجرا مي كنند. ، برخي ماژولهاي استاندارد در ERP كه در بازار و به صورت استاندارد موجود است در زمينه ها و موضوعات زير مي باشند:


مالي – كنترل عمليات – منابع انساني– پشتيباني – مديريت مواد – مديريت پروژه – فروش و توزيع (متصل به سيستم-( CRM مديريت تعمير و نگهداري – مديريت اموال – طراحي و برنامه ريزي استراتژيك – مديريت كيفيت – طرح ريزي و برنامه ريزي توليد – مديريت خدمات و پشتيباني - توسعه توليد – طرح و توسعه – مديريت توليد – استراتژيهاي بازاريابي – حسابداري و قيمت تمام شده- مديريت ارتباطات زنجيره اي بين سازمانها

يكي از موثرترين روشهاي طراحي و اجراي ERP استفاده از تجربيات شركتهاي موفق و پيشرو در اين زمينه است. آشنايي با تجربيات صدها شركت برتر در اقتصاد جهاني و بكارگيري هزاران روش و فرآيند نوين موجب گشايش بسياري از گره هاي كنوني سازمانها و ايجاد روشهاي جديد بمنظور پيوستن به جمع پيشروان IT و استفاده از فن آوري هایي مثل CRM و ERP مي شود.طبعاً يكي از انتظارات سازمانها از خدمات آموزشي يا مشاوره در اين زمينه ، دستيابي به تجربيات صدها شركت برتر در اقتصاد جهاني و بكارگيري هزاران روش و فرآيند نوين با استفاده از IT است.


عواملی چون مشتري ،رقابت و تغيير، سرعت، انعطاف پذيري، كيفيت، سرويس دهي (خدمت رساني) و هزينه و از اين قبيل كلمات كه هر يك موجب پيشبرد تغيير در دنياي كسب و كار مي گردند و خط مشيء اي كه سازمان جهت پيشرفت خود اتخاذ مي نمايد مي بايست با هر يك از اين اجزا همخواني داشته باشد و در صورت تخطي از اين موارد امر پيشرفت محقق نمي گردد.


از راههاي اوليه حل اين مشكلات مي توان به مهندسي مجدد فرآيندهاي كسب و كار وبرنامه ریزی منابع شرکت (ERP) اشاره نمود كه هر دو معتقدند مي توان به بهبود بنيادين در طي مدت زماني كوتاه دست يافت و اين دو ميسر نمي گردد مگر با صرف توجهات و سرمايه گذاريهاي لازم براي انجام آنها. هدف از انجام اين پروژه ها به دست آوردن منافع شگرف و البته به قيمت تحمل رنج و زحمت ناشي از انجام آنهاست كه همراه با جدايي و تجزيه برخي از قسمتها و متحمل شدن شكستهايي در اين مسير كه سازمان با آن مواجه مي گردد , ميسر خواهد بود.


به عنوان قسمتي از برنامه تغيير, سازمان نيازبه نگاهي موشكافانه به روشهاي كاري (فرآيند هاي كاري) خود خواهد داشت زيراكه اين فرآيندها هستند كه به عنوان قلب سازمان در دل شرکت به انجام وظيفه مشغولند و آن مواردی كه شرکت به واسطه آنها براي مشتريان خود خلق ارزش مي نمايد را شامل مي شوند بنابراين فرآيندها در روش BPR و ERP نقشي محوري را بازي مي كنند.


3-1 اهميت فرآيندها (شناخت فرآيندها):

هرچند فرآيندهاي كسب وكار نقشي محوري در سازمان ايفا مي كنند و خلق ارزش براي مشتريان برعهده فرآيندها مي باشد ولی عليرغم اين موضوع تنها تعداد انگشت شماري از اعضاي سازمان از چگونگي ارتباط كارهايشان با انجام فرآيندهاي ديگر و چگونگي مشاركت اين فرآيندها يا چگونگي انجام عمليات, مطلع اند همچنین فرآيندها در سازمان به صورت نامرئي و نامشهودند .در سازمانهاي سنتي فرآيندها بصورت تك تك (جداافتاده) در سرتاسر خيلي از واحدهاي سازماني قرارگرفته اند. خيلي از سازمانها هنوز از راههاي كهنه و قديمي براي مديريت فرآيندهايشان بهره مي گيرند و اين در صورتي است كه مديريت غير اصولي و غير رسمي فرآيندها نتايج نامطلوبي از جمله موارد زير را به دنبال دارد :


1- مشتريان خدماتي نامناسب دريافت خواهند كرد كه اين امر راه را در جهت به خطرانداختن تصويری كه مشتري در ذهن خود از سازمان ترسيم هموار خواهد ساخت.
2- مديران دائماً در ميان كشمكش هاي داخلي ناشي از تعاملات نادرست ميان افراد در سازمان دست پا مي زنند.
3- هزينه ها بالا و بالاتر رفته و اين درحاليستكه كيفيت همچنان كاهش مي يابد.
4- نصب و راه اندازي كاربردي سيستمهاي كامپيوتري مانند تجارت الكترونيك يا سيستم ERP غالباً بي نهايت مشكل و سخت است واين به خاطر مشكلات سازماني موجود مي باشد.


در نتيجه دستيابي به فرآيندهاي كارآمد و مؤثر و مديريت صحيح آنها با تقليل و كاهش ارزش فرآيندها ميسر نمي گردد. به بيان ديگر با بي ارزش و بي اعتبار ساختن فرآيندها كارآيي و أثر آنها از بين مي رود.

ERP 1-4 موفقيت ها و شكست ها :

ERP مركب از فرآيندهاي كسب وكار و تكنولوژي اطلاعات (IT) مجتمع در يك نرم افزار جامع مي باشد. اين نرم افزار فرآيندهاي كسب و كار را در سرتاسر يك شركت به صورت خودكار و اتوماتيك اداره كرده و موجب بهبود يك سازمان با يك طراحي خوب از فرآيندها میگردد و با بهره گيري از سيستم اطلاعات مديريتي به مديريت فرآيندها مي پردازد.


در مورد ERP مطابق با تحقيقات انجام شده درآمد كل بازار فروش نرم افزار ERP در سال 1999 ميلادي ( 3/18 بيليون ) دلار بود كه پيش بيني مي شد اين رقم به ( 6/66 بيليون ) دلار در سال 2003 ميلادي خواهد رسيد. تعدادي از سازمانها با موفقيت سيستم ERP را به كار بسته اند و سودهاي شگرفي را عايد خود ساخته اند. هم اكنون بر مبناي مطالعات تحقيقي توسط مركز مديريت كيفيت فراگير اروپا واقع در انگلستان, اين پيش بيني به عمل آمده كه حد اقل 90% از

استفاده كنندگان سيستم ERP به سوي زوال و نابودي مي روند و يا اينكه به مشكلات اساسي مثل : كسري بودجه شديد و از اين قبيل شكستها رسيده اند.

شكستهاي استفاده كنندگان ERP بواسطة دلايل متنوعي مثل : فقدان رهبري متخصص قدرتمند ، تمركز صرف بر روي فرآيندها ، برنامه ریزی ضعيف ، ارتباطات نامناسب و ناكافي، فقدان مشاركت كاركنان مي باشد.

 

القاء و الهام اين وضعيت جديد كه همراه با رنجها و زحمتها ،چالشها، موفقيتها و شكستها است در عين استمرار كار سازمان جهت انجام تعهداتش در مقابل سرمايه گذاريها , دغدغة زمان و تلاش براي انجام ERP و تاب آوردن زير اين همه فشار تلاشي بي عيب و نقص و مخلصانه را مي طلبد.

سازمانها در اجرایERP دوگزينه در پيش روي خود دارند :

1- فرآيندهاي كسب وكار را بازمهندسي نمايند قبل از آنكه ERP را به انجام برسانند.
2- مستقيماً به انجام ERP پرداخته و از باز مهندسي صرفنظر كنند.

در گزينة اوّل , از باز مهندسي فرآيندهاي كسب وكار قبل از بكارگيري ERP سخن به ميان آمده است. سازمان نياز داردكه فرآيندهاي اخير خود را تجزيه و تحليل و از ميان آنها فرآيندهايي كه به ايجاد ارزش افزوده نمي انجامند را شناسايي و اين فرآيندها را مورد مهندسي مجدد قرار دهد تا اينكه منجر به خلق ارزش افزوده براي مشتريان شود و در مرحلة بعد به توسعه كاربردهاي درون سازماني آنها دست بزند و يا اينكه با استفاده از يك سيستم ERP به برآوردن نيازهاي سازمان

پرداخته و اين سيستم را مطابق با اين احتياجات داخلي سازمان اصلاح كند. در اين گزينه احساس خوب مالكيت نسبت به فرآيندها در كاركنان پيش آمده و اين همراه با درك درست آنها نسبت به نتيجه اي كه در آن نقش دارند مي باشد. اين راه حلّي مشتري پسند است كه مستلزم تأمّل در ساختار سازمان،فرهنگ آن، منابع موجود، تكنولوژي اطلاعات و نيازهاي كاركنان و ايجاد اين اطمينان در آنان كه تغييرات در دوران انجام تغيير در سازمان موجب جدايي و تجزيه آنها از سازمان و كارها نخواهد شد, در اينصورت مي توان به تحقّق اجراي تغييرات با حداكثر احتمال كسب موفقيت آن اميدوار بود. امّا فرآيندي كه برروي آن مهندسي مجدد صورت گرفته است ممكن است در وضع بهترين موقعيت خود قرار نداشته باشد.

 

درگزينة دوّم اجراي ERP با كمترين انحراف از ابزارهاي استاندارد انجام آن قرار دارد. (استانداردهاي جهاني اين سيستم درتمام سازمانها قابل استفاده است). همة فرآيندها در شركت بايد مطابق با مدل ERP درآمده و سازمان بايد روشهاي كاري اخير خود را اصلاح كند و كارها را به همان شكل كه در سيستم ERP پيشنهاد شده است در آورد. اين گزينه يك كلاس جهاني براي فرآيندهاي كارا و مؤثر پيشنهاد مي كند كه با ابزارهاي كنترلي و شبيه به نصب و راه اندازي سريع يك سيستم مي باشد.(نيازمند به چيزي نيست، سريع عمل مي نمايد و كاملاً اجرا مي شود). اما ا گر كاركنان تصويري روشن از فرآيندهاي موجود و همچنين

درك خوبي از نياز مشتريان داخلي نداشته باشند و اگر فرآيندهاي اخير به خوبي نزد كارمندان شناسانده نشده و مستندسازي درستي نيز صورت نگرفته باشد با انتخاب فرآيندهاي استاندارد از بستة نرم افزاري ERP كاملاً اين امر آشكار است كه كارمندان درك درستي از اين تغييرات نداشته و احتمالاً در مرحلة اجرا با اين سيستم دچار مشكل خواهند شد. كاركنان احساس مالكيت نسبت به فرآيندها را از دست خواهند داد و همچنين در آگاهي نسبت به فرآيند حاضر نيز ابهام

براي آنها به وجود مي آيد. به غير از اين موارد نگرش صرف فني روي ساختار سازماني و فقدان مشاركت كاركنان مي تواند مشكلات بزرگتري را بر سر راه اجراي پروژة ERP بوجود آورد و در ضمن، رسيدن به منافع استاندارد پيش بيني شده در ERP نيز به صورت كامل امكان ناپذير است. پيامد ناشي از انجام پروژة ERP در سازمان اين خواهد بود كه سازمان فقط فرآيندهاي خود را بر طبق استانداردها, بازمهندسي نموده , و دچار هزينه هاي زياد ناشي از اشتباه خود شده است.

از لحاظ تئوري گزينة سوّمي نيز درپيش پاي سازمانها در جهت بازمهندسي فرآيندهاي كسب وكار در طول دورة اجراي ERP وجود دارد. اين گزينه اينطور به نظر مي رسد كه با تعمق در گزينه هاي ديگر پديد آمده باشد و اين يك موقعيت ايده آل و مطلوب مي باشد. اما به نظر مي رسد كه گزينه اي عملي نبوده و احتمالاً به تجزيه و جدايي بيش از حد فعاليتها خواهد انجاميد. اين نكته نبايد فراموش شود كه در طول انجام مبتكرانة ERP كارهاي روتين سازمان همچنان بايد انجام شوند و مشتريان نيز از خدمات سازمان
بهره مندگردند.


هر سازمان از چند بخش يا زير مجموعه تشكيل شده است مانند واحدهاي توليدي ، واحدهايمنابع انساني ، مالي و غيره. هر واحد داراي وظايف و فرايند و اهداف خاص خود ميباشد.از اين رو گرچه در بالاترين سطح مديريت تنها يك هدف نهايي وجود دارد اما آن رابه صورت اهداف استراتژيك ويژه هر واحد استراتژيك در سازمان تقسيم كرده و بر اساس آن وظايف جداگانه اي براي هر زير بخش يا واحد سازماني تعريف ميشود.

از اين رو به راه حلي نياز است تا وظايف و فرايندهاي مختلف در يك سازمان به صورت يكپارچه و به يك حلقه يا زنجير واحد تبديل شود تا منتهي به يك ارزش كلي براي سازمان و مشتريهايش گردد .

با اين شيوه ، مديريت سازمان با استفاده از داده هاي كل سازمان ميتواند در زمان مناسب تصميم گيري كند.اين براي مشتري از نظر كاهش زمان و هزينه در دستيابي به كالا يا خدمات، مورد نياز ميباشد.

1-5تعريف ERP(Enterprise resource planning):

ERPتمام بخشها و وظايف را در سرتاسر شركت درون يك سيتم رايانه اي يكپارچه ميكند به نحوي كه نيازهاي خاص تمام بخشهاي سازمان در اين سيستم پشتيباني ميشود.

ERP تنها يك سخت افزار يا يك نرم افزار نيست ، بلكه يك مجموعه فكر ،معماري ،عملكرد ، وانگيزه براي دستيابي يك سازمان به اهداف سود اوري و رضايت مشتري است.

ERPيك فكر ،فناوري و سيستم براي مديريت با كارايي بالا روي منابع مختلف در كل يك سازمان است که در نتيجه بالا بردن كارايي و بهره وري سازمان و افزايش مشتري انجام ميگيرد.


1-6ماژولهاي استاندارد در: ERP

1- مالي
2- منابع انساني
3- پشتيباني
4-مديريت مواد
5-مديريت پروژه
6- فروش و توزيع
7-مديريت تعمير و نگهداري
8-مديريت اموال و دارايي
9- برنامه ريزي استراتژيك
10- حسابداري و قيمت تمام شده
11- كنترل و عمليات
12- كيفيت
13- برنامه ريزي توليد
14- مديريت خدمات مشتري
15- توسعه توليد
16-طرح و توسعه
17- توليد
18-استراتژيهاي بازاريابي
19- مديريت خزانه
20- مديريت زنجیره تامين


1-7مزاياي : ERP

1- افزايش كارايي
2- كاهش تاخيرها و سيكل زماني اجراي سفارشات
3- بهينه سازي ظرفيت منابع توليد و خدمات.
4- كاهش در هزينه هاي پنهان
5- افزايش ارزش سهام
6- افزايش توان پاسخ دهي وخدمات بيشتر به مشتري
7- يكپارچگي بيشتر در توزيع اطلاعات دقيق از عملكردهاي مختلف براي اتخاذ بهتر وبه موقع تصميمات
8- سازگاري و سرعت در تمام عملكردها

1-8نكات مهم درپياده سازي ERP:

1- پرسنل علاقه اي به تغيير ندارند در حالی که ERPانتظار دارد پرسنل نحوه انجام كارهاي خود را تغيير دهند .همين يكي از دلايل مشكلات پياده سازي سيستمهاي ERP است.


2- پياده سازي يك سيستم ERPهزينه هاي متعدد و متنوعي غير از هزينه خريد نرم افزار را به همراه دارد .عمده اين هزينه ها در آموزش، مشاوره ، تغيير زير ساختهاي سازماني (در صورت نياز) و دوباره كاريها و ازمايش يكپارچه سازي و تبدیل زير ساختهاي قبلي به شرايط جديدمی باشد.


1-9دلايل استفاده از ERP در سازمانها :

1- يكپارچه سازي اطلاعات مالي
2- يكپارچه سازي اطلاعات سفارشات
3- استاندارد سازي و سرعت در فرايندهاي توليد
4- كاهش حجم انبارداري
5- استانداردسازي اطلاعات منابع انساني


1-9-1يكپارچه سازي اطلاعات مالي:

تا صاحبان سرمايه در شركتها بتوانند درك دقيقي از عملكرد سازمان خود پيدا كنند .اتفاقات زيادي در سازمان رخ ميدهد و اطلاعات انها را از جامعيت و دقيق بودن منحرف ميكند. اطلاعات مالي از درامد، با اطلاعات فروش و ديگر واحدهاي سازمان كه در امر فروش دخيل هستند متفاوت است.


1-9-2يكپارچه سازي اطلاعات سفارشات:

شركتها ميتوانند به راحتي عمليات و مراحل هر فرايند مانند سفارشات را رديابي و مديريت كنند علاوه بر رديابي می تواند در مراحل اداري و حسابداري ، هماهنگي همزمان در مراحل طراحي و توليد ، انبارداري و حمل نیز اعمال گردد.


1-9-3استاندارد سازي و سرعت در فرايندهاي توليد:

سيستمهاي ERPبا روشهاي استاندارد برخي مراحل فرايندهاي توليدي ر ا اتومات مي کند استاندارد سازي ان فرايندها واستفاده از يك سيستم يكپارچه بجاي چند سيستم رايانه مختلف ميتواند موجب بالا بردن بهره وري وكاهش هزينه هاي سربار و صرفه جويي شود.

1-9-4كاهش حجم انبارداري:

ERPموجب نظارت همزمان بر اجراي فرايند در شركت ، كاهش دارايي انبار ي مواد ، كالاهاي نيمه ساخته وكالاهاي ساخته شده میگردد در ضمن توزيع و تحويل كالا را دقيق و قابل قبول ميكند .

1-9-5استانداردسازي اطلاعات منابع انساني:
1-در سازمانهاي داراي چند واحد سازماني ، هماهنگي و مديريت زمان و ارتباط بين منابع انساني كاري ساده نيست ERPدر اين زمينه كمك شاياني ميكند.

2- در به كار گيري ERP نبايد اشتباه كرد كه سيستمهاي ERPتنها ارائه كننده يك روش عمومي براي يك همه شركتها براي انجام كارهايشان هستند در بسياري موارد بايد اين سيستمها را مطابق شرايط و نيازهاي سازمان سازگار نمود ،هر صنعت خصوصيات خاص خود را دارد.

3- برخي صنايع داراي محصولات قابل شمارش (اقلام فيزيكي) و برخي ديگر به صورت پيوسته (مانند روغن وغيره) می باشند اين دو صنعت بايستي سيستمهاي ERPرا متناسب با نياز خود سازگار واصلاح كنند.

1-10كاربردهاي :ERP

ERPبيشتر در سازمانهاي با ابعاد قوي توليدي اجرا ميشود و مزاياي مهمي از خودنشان داده است. اين مزايا هم براي مشتري است وهم براي سازمان.
1- مالي وبيمه
2- خرده فروشي
3- پست و ارتباطات
4- حقوق
5-اداري واجرايي
6- خدمات انرژي و اب
7- انتظامات و امنيت
8- پشتيباني و لجستيك
9-بهداشت
10- مسافرت و جهانگردي
11- حمل و نقل عمومي
12- سياست گذاري و برنامه ريزي
13- خدمات عمومي

1-11آينده ERP:


1- ERP تجزيه وتحليل جامع و اداره پروژه ها و فعاليتهاي سازماني از ابتدا تا تكميل و توزيع محصولات و خدمات در هر سازمان است.

2- خطر استفاده از منابع خارج از سازمان براي خدمات استراتژيك و مهم اين است كه كنترل كمتري روي انها خواهد بود و اين همان چيزي است كه مديران پروژه نياز دارند و فن اوري ERP با ارتباط با ساير فناوريهاي IT قادر به حل آن ميباشد.

3-بدون شناخت و مهارتهاي ERP ،پروژه هاي ITاز نظر هزينه يا زمان دچار صدمه و زيان ميشوند .

4- در آينده شركتهاي بسياري مشاهده ميكنيم كه تصميم به اجراي ERPهمراه با ساير فن آوريهاي اطلاعاتي ميگيرند.

5-زحمات و پيچيدگي تامين و نگهداري سيستمهاي نرم افزاري وسخت افزاري ويژه ERP و همچنين تامين هزينه هاي آن براي سازمانها ، خصوصاَ سازمانهاي كوچك ممكن است غير قابل اجرا باشد.

6- به همين دليل لازم است كه با مفهومی آشنا شد تا بدون نگراني از هزينه ، زمان و هر گونه تلاش فني و سطح بالا در راه اندازي و نگهداري سيستمهاي ERPبتوان از مزاياي ان به خوبي استفاده نمود .


1-12يكپارچگي سيستمهاي نرم افزاري :

با رايج شدن سيستم ERPدر دهه 1990 يکي از نيازها استفاده از سيستمهاي موجود و داده هاي قديمي درون سيستمهاي ERP بود.
شرکتها ابتدا از فناوري نرم افزاري استفاده ميکردند و سيستمهاي مستقل متناسب با وظايف و عملکردهاي هر بخش از سازمان را استفاده نمودند.سپس به سمت ارتباط فرآيندها وپردازش داده هاي چند بخش از سازمان حرکت کردند.و همين تحول ضرورت يکپارچگي سيستم ها را نشان مي دهد.

چيزهاي ديگر که موجب توسعه یکپارچه سازی نرم افزارها گرديد شامل نفوذ بسته هاي نرم افزاري و نرم افزارهايي بود که مشکلات سال 2000 را بيان کردند.

در این مرحله روانسازي فرآيندها در سازمانهاي تجاري ويکپارچگي نرم افزارهاي اينترنتي و ديگرپيشرفتهاي فنآوري به وجود امدند.


هر سازمان معمولاً از چند بخش و واحد مستقل تشکيل ميشودکه هرکدام از اين بخشها دارايتعدادي فرايند مطابق با مسئوليتهاي تعريف شده براي آنهاست اين فرايندهامعمولا جدا از يکديگر و تنها با ارتباط اندک به صورت اتومات بين آنها فعال ميشود.

اين وضعيت موجب تماس بسياري از زير بخشها ي هر سازمان با مشتريهاوتامين کننده ها ميشود که موجب شناخت داخلي و بيروني متفاوتي از هر مشتري ميگردد.اين وضعيت ضمنا شناخت سازمان از سوي مشتريها و تامين کننده ها را هم متفاوت خواهد نمود.نه تنها اين شناختها متفاوتند بلکه متضاد هم هستند.

اين پيچيدگي ارتباطات و مبادلات و شناختها با تنوع ارتباطات شخصي و کانالهاي غير رسمي داخلي و بيروني سازمان بيشتر پيچيده ميگردد.

اين تنوع وپيچيدگي روي تعاملات تامين کننده و مشتري با سازمان از يک سو و افزيش نگاهها و شناخت هاي غير يکسان و غير واقعي تر از سازمان از سوي ديگر اثر ميگذارد.تلاش بري رفع اين گرفتاريها از قبل شروع شد و طراحي مجدد فرايندها يکي ازاين راه حلهاست .

طراحي مجدد فرايندها براي بسياري از سازمانها نتيجه بخش بود و شيوه انجام فرايندهاي داخلي سازمانها را به نحو چشمگيري بهبود بخشيد.
راه حل برنامه ریزی يکپارچه منابع سازمان معروف به ERP از طريق هماهنگي و يکپارچگي بين بخشها ي مختلف سازمان نيز موجب هزينه کمتر و سرعت بيشتر در مديريت گرديد.هدف فشاربيشتر براي استفاده مجدد و انتشار داده ها و فرايندها از هر بخش از سازمان است .

در هر دوي اين تلاشها(طراحی مجدد فرایندها و ERP ) زمان اجراي پروژه ها موضوع مهم وتعيين کننده اياست که بايستي در اجرا و نتيجه بخش بودن انها براي سازمان دقت کافي مبذول گردد .

در برخي موارد اين فناوريها خود موجب اضافه شدن سيتم هاي جديددرون سازمانها گرديده و ميتوانند به موانع يکپارچه سازي در فرايندها و زير ساختهاي سازمان اضافه کنند.

بسياري از شرکتها براي يکي کردن کانالهاي ارتباط مشتري با شرکت و بالعکس از راه حل مديريت ارتباط مشتري( CRM) استفاده ميکنند .

استراتژي مديريت ارتباط مشتري موجب بهبود قابل توجه نگاه و شناخت مشتري به سازمان و بالعکس ميگردد.

سيستم هاي مديريت زنجیره تامين (SCM)موجب کاهش زمانهاي تاخير در ارتباطات و تعاملات بين سازمانها ي مختلف با يکديگر و خدمات بيشتر به مشتري ميشود.

1-13راه حل يکپارچه سازي جامع:

چنانچه يک سيستم کاملا يکپارچه اجرا شود مزاياي زير را براي سازمان در پي خواهد
داشت:
1- مشتريها ميتوانند به طور غير مستقيم و از طريق تامين کننده ها سفارش بدهند
2- مشتريها ميتوانند سيستم اجراي سفارشات را مورد پرسش قرار داده و زمان تحويل کالا را جويا شوندو حتي بدون دخالت و واسطه انساني ادرس تحويل کالا را به طور دلخواه تغيير دهند.

3- مدلهاي جديد تجاري به سرعت قابل پياده شدن هستند .
4-دوباره کاريها و کارهاي دستي کاهش مي يابد .
5-افزايش کارايي و پياده سازي کارها .
6- افزايش کارايي مديريت زنجیره تامين (SCM)
7- توزيع وتقويت خدمات مشتري.
1-14نتيجه:

1-مديريت ارتباطات (فعاليتهاي داخلي سازمان ارتباط مشتري در تمام سازمان و ارتباط تامين کننده ها )در هر اندازه و هر نوع بسيار مهم است.

2- هر گونه کانال ارتباط با مشتري و ارائه خدمات به وي کاملا تحت پوشش مديريت ويژه قرار ميگيرد و ارزش افزوده مشتري و امکان پيش بيني آن و راه هاي توسعه آن نيز در اين استراتژي تعريف ميگردد.

3-استفاده يکپارچه از تمام سيستم هاي CRM,ERP,SCM باضافه ديگر زير ساختهاي فنآوري اطلاعات از قبيل اينترنت و نرم افزارهاي واسطه به عنوان يکي از ضروريات مهم در سازمانهاي امروزي است.

4-توجه به مدلها ونگرش يکچارچه سازي سيستم ها و فرايندها در هر سازماني بايستي قبل از اجراي ساير استراتژي هاي فن اوري اطلاعات مد نظر قرار گيرد.

1-2- مدیریت زنجیره تامین 1SCM چیست ؟
مدیریت زنجیره تامین تلفیقی است از هنر و علم که در جهت بهبود دسترسی به مواد اولیه , ساخت محصولات و یا خدمات و انتقال آن به مشتری بکار میرود . در زیر پنج بخش اصلی مدیریت زنجیره تامین می آید :

1 – برنامه ریزی – این بخش استراتژیک مدیریت زنجیره تامین میباشد . مدیریت منابعی که جهت برآوردن نیاز مشتری برای محصول و یا سرویس شما استفاده میشوند . نیاز به برنامه ریزی استراتژیک میباشد . بخش عمده برنامه ریزی , پیاده سازی مجموعه مقیاسهایی است برای نظارت بر زنجیره تامین بطوریکه , بهینه و مقرون بصرفه بوده , کیفیت و ارزش مورد نظر مشتری را تامین کند .
2 – منابع – تامین کنندگانی را که محصولات و خدمات مورد مصرف برای ساخت محصولات و خدمات شما را در اختیارتان قرار میدهند انتخاب کنید . روندهای قیمت گذاری , تحویل و پرداخت به این تامین کنندگان را مشخص کرده , مجموعه ای از مقیاسهای نظارت و بهینه سازی ارتباط با آنان را فراهم آورید . سپس روندهای مدیریت انبار شامل دریافت مرسولات , بازبینی وانتقال محصولات و خدمات را به خط تولید خود برده به علاوه نحوه اختیار دادن پرداخت به تامین کننده را مشخص کنید . 1.Supply Chain Management


3 – تولید – فعالیتهای لازم جهت تولید کنترل کیفی , بسته بندی و آماده سازی جهت ارسال مرسوله را برنامه ریزی کنید . سطح کیفیت , خروجی تولید و بهره برداری کارگران و کارمندان را اندازه گیری کنید .
4 – ارسال – این بخش اکثرا" تدارکات نامیده میشود در این بخش شما باید دریافت سفارشات مشتریان را هماهنگ کنید , شبکه ای از انبارهای کالا آماده کنید و روشهای حمل کالا به مشتری و پرداخت را انتخاب کنید .
5 – ارجاع – بخش اشکالات زنجیره تامین شبکه ای را برای مرجوع ساختن کالاهای معیوب و تولید از طرف مشتریان فراهم آورید .
2-2نرم افزار مدیریت زنجیره تامین چه وظیفه ای دارد ؟


نرم افزارهای مدیریت زنجیره تامین از جمله متنوع ترین نرم افزارها در دنیا هستند . هر یک از پنج مرحله اصلی مدیریت زنجیره تامین که در قسمت قبل ذکر شده است , شامل دهها عملکرد مختلف میباشد که هر کدام میتواند نرم افزار خاص خود را داشته باشد .
بعضی سازندگان نرم افزارهای بزرگ سعی کرده اند که این نرم افزارها را در کنار یکدیگر مونتاژ کنند ولی هیچ تولید کنند ه ای یک مجموعه کامل از این نرم افزارها نداشته و ندارد . اتصال این نرم افزار با یکدیگر میتواند یک کابوس بزرگ باشد.


شاید بهترین روش برای ترسیم نرم افزار مدیریت زنجیره تامین بدین ترتیب باشد که آنرا به نرم افزاری که در جهت برنامه ریزی زنجیره تامین باشد تقسیم کنید .
نرم افزاری که در جهت اجرای مراحل زنجیره تامین بکار گرفته میشوند .
نرم افزار برنامه ریزی زنجیره تامین از الگوریتم های خاص ریاضی در جهت بهبود روندها و کار این زنجیره و تامین و پایین آوردن موجودی انبار استفاده میکند . این نرم افزار کاملا" وابسته به اطلاعات ورودی برای دقت بیشتر میباشد . اگر برای مثال شما سازنده کالاهای مصرفی میباشید انتظار دقت عمل در سیستم برنامه ریزی منابع تامین خود را نداشته باشید , مگر اینکه بتوانید اطلاعات دقیق در مورد سفارشات مشتریان به خرده فروشان طرف قرارداد شما , آمار فروش خرده فروشان , توان تولید و محل کالا در اختیار آن بگذارید .


نرم افزارهای برنامه ریزی برای کلیه مراحل زنجیره تامین وجود دارند . بطور حتم ارزشمند ترین ( و در عین حال پیچیده ترین آنها ) نرم افزارهای برنامه ریزی نیاز مشتریان است که مشخص می کنند میزان مورد نیاز تولید کالا برای رفع نیاز مشتریان چه مقدار میباشد .
نرم افزار اجرای زنجیره تامین جهت اتوماسیون بخشهای مختلف سیستم زنجیره تامین بکار میرود .
این نرم افزار میتواند به سادگی انتقال الکترونیک سفارشات از کارخانه و یا کارگاه شما به تامین کنندگان مواد اولیه مورد نیاز باشد .
3-2 آیا نیاز به نصب نرم افزار مدیریت منابع سازمانی ( ERP2) قبل از نرم افزار مدیریت زنجیره تامین (SCM) میباشد ؟


این موضوع بسیار بحث برانگیزی میباشد . امکان دارد در صورت نیاز به نصب نرم افزار برنامه ریزی زنجیره تامین نیاز به وجود نرم افزار ERP بدلیل وجود نیاز به اطلاعاتی که قاعدتا" در نرم افزار EPR جمع آوری شده است باشد .
از لحاظ فرض علمی شما نمیتوانید اطلاعات مورد نیاز نرم افزار برنامه ریزی زنجیره تامین را از

2.Enterprise Resource Planning

سیستمهای قدیمی موجود در شرکت به آن تغذیه کنید ( بطور مثال از صفحات گسترده Excel که در جابجایی سازمان وجود دارد ) ولی به جریان انداختن این اطلاعات با سرعت و دقت لازم از کلیه بخشهای سازمان در عمل بسیار مشکل خواهد بود . نرم افزار مدیریت منابع سازمانی (ERP) به گونه ای است که کلیه این اطلاعات را در قالب یک بسته نگهداری میکند و بدین ترتیب نرم افزار های برنامه ریزی زنجیره تامین میتوانند با اتکا به تنها یک منبع به آخرین اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند . بیشتر مدیرانی که سعی کرده اند نرم افزارهای برنامه ریزی زنجیره تامین را در سازمان خود نصب کنند , اظهار داشته اند که از نصب ابتدایی نرم افزار مدیریت منابع انسانی (ERP) در سازمان خود راضی هستند .


آنها به پروژه های ERP به عنوان نظم بخشیدن به اطلاعات درون سازمانی خود مینگرند. واقعیت این است که نرم افزارهای ERP بسیار گران قیمت و اجرای آنها بسیار دشوار میباشد , در نتیجه ممکن است منطقی باشد که اطلاعات مورد نیاز نرم افزار برنامه ریزی زنجیره تامین بدون نصب ERP برای آن فراهم گردد.
نرم افزارهای اجرایی زنجیره تامین وابستگی بسیار کمتری به جمع آوری دقیق اطلاعات از بخشهای مختلف سازمان دارند و به این ترتیب مستقل از تصمیمات ERP عمل میکنند . ولی احتمال این وجود دارد که نیاز به تبادل اطلاعات بین این نرم افزارها و ERP باشد .


این اصل بسیار مهم است که نرم افزارهای اجرایی زتجیره تامین حتما" امکان یکپارچه شدن با اینترنت , مدیریت منابع سازمانی ERP و برنامه ریزی زنجیره تامین را داشته باشد . برای مثال اگر میخواهید یک سایت اینترنتی خصوصی برای ارتباط با مشتریان خود و تامین کنندگان مواد اولیه خود بوجود آورید حتما" نیاز به استخراج اطلاعات از نرم افزارهای اجرایی زنجیره تامین , برنامه ریزی زنجیره تامین و مدیریت منابع سازمانی و مدیریت منابع سازمانی ERP خواهید داشت که قادر به تبادل آخرین اطلاعات در مورد سفارشات , پرداختها و وضعیت تولید و تحویل کالا باشد .


4-2 هدف از نصب نرم افزار مدیریت زنجیره تامین چیست ؟
قبل از فراگیر شدن اینترنت مدیران نرم افزار زنجیره تامین عمدتا" به تقویت امکان پیش بینی نیاز مشتریان و روان سازی زنجیره تامین محدود بودند . ولی ذات ارزان و هم جا حاضر اینتن رنت به همراه استانداردهای ارتباطی جهانی و ساده خود امکانات وسیعی بوجود آورده است . در ح آيال حاضر شما میتوانید زنجیره تامین خود را براحتی به زنجیره تامین یکپارچه تبديل نمائيد بنابراين هدف آن یکپارچه سازی زنجيره تامين است .

5-2 چه موانعی بر سر راه نصب نرم افزار مدیریت زنجیره تامین وجود دارد ؟
1 -5-2 – بدست آوردن اطمینان تامین كنندگان مواد اولیه و شركای تجاری .
اتوماسیون زنجیره تامین به این دلیل است كه پیچیدگی های آن از مرز سازمان شما فراتر میرود . نه تنها كارمندان شما نیاز به تطبیق روش كار كردنشان دارند , بلكه كارمندان هر تامین كننده ای كه برای شبكه می پیوندد نیز نیاز به تطبیق روشهای عملكرد خود دارند . تنها تولید كنندگان بسیار بزرگ و قدرتمند توانایی اجبار كردن دیگران در زنجیره تامین به اعمال چنین تغییراتی را دارند . برای اینكه بتوانید رضایت شركای زنجیره تامین خود را برای همكاری در این زمینه بدست بیاورید میبایست طبق توافقاتی انتظارات آنها را نیز بر آورده ساخت تا بدین ترتیب همه عناصر این زنجیره به نوبه خود سود ببرند .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید