بخشی از مقاله

كلمه آندوسكوپ از 2 كلمه يوناني به معناي « درون » و « ديدن » تشكيل شده است . عبارت endoscopy به معناي استفاده از تجهيزات براي معاينه درون ارگان هاي حفره مانند بدن به صورت ديداري است . در علم پزشكي از دير باز تمايل و رغبت براي ديدن اجزاي درون بدن نيروي محركي بوده است تا بدان وسيله بتوان به بيماران كمك كرد . در كنار جراحي باز ، اين روش معاينه و جراحي با كمترين تهاجم به بدن ، روشي ظريف و استادانه و ماهرانه البته با كمترين مشكل براي بيمار محسوب مي شود .


طبيعت راه رسيدن به اين هدف را فراهم آورده است . دستيابي به درون ، از طريق حفرات و سوراخ هاي بدن انسان امكان پذير است .
براي اولين بار در سال 1868 ، آدولف كاسمال با وارد كردن لوله اي غير قابل انعطاف به داخل معده يكي از بيماران خود آندوسكوپي (gastrointestinal) Gl را پايه گذاري كرد . در سال 1881 پزشك اتريشي آقاي johann bonmilulioz به دنبال تحقيقات صورت گرفته با همكاري صنعتگران معروف آن زمان مبادرت به اختراع اولين گاستروسكوپ نمود كه انتهاي ديستال آن (distal tip) نوري داشت كه توسط لامپ پلاتيني تامين مي شد در ادامه تحقيقات ارزشمند جهت ساخت اولين گاستروسكوپ جايگزيني فرم خاصي از لامپ اديسوني به لامپ پلاتيني نيز مورد بررسي قرار گرفت . در سال Elsner گاستروسكوپ غير قابل انعطافي را عرضه نمود كه از سيستم لنزي بهره مند بود . به همين سبب امكان استفاده از نوك ابزار دستگاه به صورت لاستيكي ميسر و به تبع آن صدمات به حداقل مي رسيد .


امروزه در مسير پيشرفت و تكامل علم آندوسكوپي از سيستم هاي نور پيشرفته اي براي انتقال تصاوير و همچنين انتقال نور و روشنائي بهره گرفته مي شود و اين در حالي است كه حدود 100 سال پيش انتقال تصوير حتي بدون استفاده از لنز و تنها با استفاده از يك تيوپ صورت مي گرفته است .
اگر چه ساخت آندوسكوپ هاي نيمه انعطاف پذير تحول بزرگ در سير مراحل تكامل آندوسكوپ ها بود اما عدم توانائي آن ها در برداشتن نمونه هاي بيوپسي و محدوديت ديد تمامي زوايا باعث گرديد تا آندوسكوپ هاي فيبر نوري ارايه شوند . در سال 1965 تيم تحقيقاتي متشكل از Curtis , Hirschowitz موفق شدند اجزاء فيبروسكوپ را مهيا كنند ولي تنها مشكلي كه در اين زمينه وجود داشت كيفيت پايين دسته فيبرهاي نوري بود كه به دليل نشت نور بين پرتو ها به وجود مي آمد .
با استفاده از پوشش شيشه اي با ضريب شكست كمتر اين مشكل نيز تا حدي
مرتفع گرديد و بدين ترتيب اولين فيبروسكوپ در سال 1957 به جامعه پزشكي عرضه شد .


در حال حاضر از آندوسكوپ ها نه تنها در درمان بيماري ها و نه تنها در علم پزشكي بلكه در علم مكانيك ( ديدن اجزا و قطعات درون ماشين آلات مختلف ) و باستان شناسي ( نگاه كردن به سازه هاي دروني كليساهاي قديمي با استفاده از تلسكوپ آندوسكوپ ها ) نيز استفاده مي شود .

منابع نور
در گذشته منبع نور مورد استفاده در آندوسكوپي ، لامپ هاي تصوير تنگستن بودند كه بر سر تلسكوپ گذاشته شده و به داخل بدن فرستاده مي شد ، چون اين لامپ ها از ابتدا به منظور خاص آندوسكوپي طراحي آن ها هدر مي رفت يا به اصطلاح گم مي شد و دليل آن هم اين بود كه نقاط نوراني خروجي از لامپ (outpur spot) از نظر اپتيكي با ناحيه فعال الياف فيبر نوري همخواني كافي نداشتند . به علاوه نور لامپ هاي تنگستن زرد رنگ است و اين موضوع روي ظاهر رنگ بافت تاثير مي گذارد كه اين پديده هم به نوبه خود مي تواند ظاهر منطقه ملتهب را عوض كند .

منابع نور با شدت پايين ( منابع نور آزمايشگاهي ) و منابع نور با شدت بالا
يك منبع نور استفاده شده براي آندوسكوپي بايستي شرايط زير را دارا باشد .

1 ـ روشنائي كافي كه بتواند ميدان ديد را به خوبي روشن كند و همچنين خلوص رنگ بالا كه از طريق آن بتوان به معاينات و جراحي هاي آندوسكوپي در نقاط ظريف و حساس بدن پرداخت .
2 ـ تشعشع مادون قرمز كه منجر به انتقال حرارت تشعشعي به داخل حفرات بدن مي شود تا حد امكان حداقل گردد ( اين تشعشعات ممكن است منجر به سوختن بافت در محل تماس با آن شود )
3 ـ الكتريكي منابع تغيير مبدل ها بايستي از پرسنل اتاق عمل كاملا ايزوله شده باشند طوري كه هيچ گونه ارتباطي در اين بين برقرار نباشد .
4 ـ فن هاي استفاده شده براي كاستن حرارت نبايستي حجم خيلي زيادي از فضا را اشغال كنند طور كه باعث ايجاد اغتشاش (tubulence) و نويز و سر و صداي اضافي بشوند .


با پيشرفت علم آندوسكوپي تقاضاي فرايند هايي براي استفاده از منابع نور با شدت بالا صورت گرفت . اين منابع امروزه به طور وسيعي در موارد زير استفاده مي شوند :
1 ) اعمال جراحي كه در آن ها از آندوسكوپي فيبرنوري از نوع Flexble ( انعطاف پذير ) استفاده مي شود .
2 ) اعمال جراحي كه در آن ها از فيبر هاي نوري انعطاف پذير با اتصالات مورد نياز براي مقاصد آموزشي استفاده مي شود .
3 ) كـاربردهاي مستند سازي كه ممكن است به صورت سينماتوگرافي يا تلويزيوني باشد .
براي منابع نوري از لامپ هاي مختلفي مانند گزنون ، كوارتز ، هالوژن ، بخار جيوه و غيره استفاده مي شود .
لامپ هاي هالوژن داراي توان 150 وات هستند و نور زدي ايجاد مي كنند و براي حالت استفاده با چشمي مناسب هستند لامپ هاي metal ، تواني تا حد 250 وات ايجاد مي كنند و نور آن ها سفيد است . لامپ هاي زنون توان در حدود 300 وات ايجاد مي كنند كه اين مورد آخر بيشتر در آندوسكوپي قفسه سينه و اطراف قلب كه رگ هاي خوني فراواني وجود دارند استفاده مي شود . زيرا خون تيره رنگ بوده و براي ديدن اين نواحي ، بايد از منبع نور با توان بالا استفاده شود .
اين منابع نور كوچك و فشرده مي توانند ميدان ديد حدود 70 درجه را در فيبرهاي اپتيك به وجود آورند .


نور از طريق فيبر نوري از منبع نور سرد به تلسكوپ يا فيبروسكوپ منتقل مي شود . علت اين كه به اين منبع نور ، واژه سرد اطلاق مي شود آن است كه نور در محل ديگري ايجاد مي شود و از طريق فيبر به محل منتقل مي شود ، بنابراين نور مربوطه گرمائي ندارد .اين منابع دو وظيفه اصلي بر عهده دارند . وظيفه اول اين منابع تامين انرژي روشنائي مناسب براي انتقال داخل بدن و دوم تامين هواي فشرده مناسب و نيز هدايت آب و هواي فشرده به سر فيبروسكوپ به منظور شستشوي لنزهاي انتهائي دستگاه مي باشد در يك تقسيم بندي منابع نور سرد بر اساس لامپ استفاده شده در آن ها تفكيك و مشخص مي شوند كه در قسمت قبل توضيح داده شد .
بافت مورد نظر كه توسط آندوسكوپ ديده مي شود 2 خاصيت مهم جذب (absorption) و پراكندگي ( Scattering ) را در مقابل نور از خود نشان مي دهد :
(Absorption) : تبديل انرژي مكانيكي به گرمائي هنگام عبور نور از بافت را گويند كه علت آن نزديكي ملكول ها كنار همديگر و اصطكاك آن هاست .


( Scattering ) : وقتي نور به ذرات بافت برخورد مي كند ، اگر ذرات نسبت به طول موج داراي ابعاد كوچك تري باشند هر كدام از آنها پرتو را گرفته و خود را مثل يك منبع توليد نور عمل كرده ، به كليه جهات انرژي مي فرستند . اين پديده در داخل هر بافت اتفاق مي افتد نه در مرز مشترك بين دو بافت . پس پراكندگي در تمام جهات رخ مي دهد هر دو اين خاصيت ها به رنگ نور تابيده شده و طول موج آن بستگي دارند . خون ، طول موج هاي مربوط به رنگ هاي آبي و سبز را به شدت جذب مي كند به همين دليل تصوير حاصل از آندوسكوپي ، هنگامي كه در بافت خونريزي اتفاق افتاده باشد ، تيره مي گردد . همچنين هنگام انجام عمل سيستوسكوپي ( معاينه مثانه ) در مثانه اي كه از مايع شستشو پر شده است اغلب داخل مثانه تيره و تار به نظر مي رسد كه علام Scattering شديد نور تابيده شده است .


آندوسكوپ هاي rigid ( سخت )
آندوسكوپ ها معمولا در قسمت ابتدائي از يك تلسكوپ يا فيبروسكوپ تشكيل شده اند . فرق تلسكوپ با فيبروسكوپ در اين است كه فيبروسكوپ قابليت انعطاف و چرخش را دارد در حالي كه در تلسكوپ ، با يك سيستم صلب روبرو هستيم كه سر آن قابليت حركت كردن ندارد . آندوسكوپ هاي rigid غير قابل انعطاف بوده كه كاربردهاي خاص خود را دارا هستند . در مقابل آندوسكوپ هاي Flexible ( قابل انعطاف ) براي مواردي كه مسير آندوسكوپي در بدن داراي پيچ و خم زيادي است استفاده مي شوند مثل گاستروسكوپي يا برونكوسكوپي
اين آندوسكوپ ها از قسمت هاي اصلي زير تشكيل شده اند :
1 ـ سيستم نوري
2 ـ قسمت مكانيكي كه روي سيستم نوري نصب مي شود و آن را از آسيب هاي خارجي محفوظ نگه مي دارد .
3 ـ سيستم هدايت نوري داخل آندوسكوپ براي روشن كردن مسير ، حين عمل آندوسكوپي
استفاده از لنزهاي ساده
آندوسكوپ هاي قديمي با هدف افزايش زاويه ديد بافت با استفاده از لنزهاي معمولي با قطر كم ساخته مي شدند . با استفاده از لنزها در فواصل مناسب ، بافتي كه در فاصله معين قرار گرفته تصوير بزرگ تري در چشم ايجاد مي كند نسبت به زمانيكه نخواهيم از لنزها استفاده كنيم . اين تصوير با استفاده از يك يا چند رله انتقال داده مي شود .


آندوسكوپ هاي با لنز هاي ميله اي ( نسل بعدي آندوسكوپ ها )
با جايگزيني لنزهاي ميله اي به جاي لنزهاي ساده قبلي نسل جديد آندوسكوپ ها شكل گرفت كه با نام HopKins rod lens endoscope ثبت شده است و در حال حاضر متداول ترين طرح در سيستم هاي نوري به شمار مي رود .
طول لنز هاي به كار رفته در تلسكوپ به چند سانتيمتر رسيده و لنزهاي ميله اي هاپكينز شكل مي گيرد ( لنزهاي ميله اي بلند و فشرده )
در سيستم قديمي فضاي خالي بين لنزها بسيار زياد است نور اسكتر شده ( پراكنده ) به ديوارهاي داخلي برخورد كرده به نوبه خود پراكنده مي شود و به اين ترتيب از وضوح تصوير مي كاهد . در حاليكه در سيستم جديد با قطر بسيار كوچك تر و انعكاس نور بسيار بيشتر ، تصوير روشن تر و واضح تري ايجاد كرده ، زوايه ديد وسيعي دارند .
نكته مهم قابل ذكر ديگر غلافي است كه اين لنزها را مي پوشاند . اگر اين غلاف پوششي باشد كه خاصيت شديد بازتابندگي نور را داشته باشد مقدار زيادي از نور در تلسكوپ هدر مي رود و يا به اصطلاح گم مي شود اين مساله هنگامي نمود بيشتري پيدا مي كند كه ما مجبور باشيم مثلا از 30 سطح غلاف پشت سر هم استفاده كنيم . پس خاصيت بازتابنگي اين غلاف ها بسيار در طراحي تلسكوپ ها مهم مي باشد .


فيبرهاي نوري و فيبروسكوپ ها
ميله هاي شيشه اي خاصيت فيزكي هدايت نور را دارند . چنانچه قرار باشد از يك دسته فيبر براي گسيل تصوير از داخل بدن استفاده شود بايد عوامل مختلفي در نظر گرفته شود . بر اثر جذب و پراكندگي نور در شيشه از شدت آن كم مي شود و مقدار كاهش نيز به طول مورد بستگي دارد . امروزه روش هاي ساخت چنان است كه در طول مورد نظر براي مشاهده اجزاي دروني بدن ميزان اتلاف نور بسيار كم است . همچنين در هنگام ورود و خروج نور از فيبر و در ضمن بازتاب ها در امتداد طول فيبر ، اتلاف نور پيش مي آيد . براي اين منظور سيستم 2 قسمتي شامل يك بسته و يك سيستم محافظت با صفحات پوششي ( Cladding ) با شاخص هاي انكساري متفاوت مورد نياز است.


انتقال نور از طريق فيبر نوري از قوانين بازتابش و شكست پيروي مي كند . اگر پرتويي از داخل محيط با ضريب شكست بالاتر به مرز آن محيط با محيطي ديگر بتابد ، در صورتيكه زوايه تابش بيش از حد خاصي باشد ، نور به طور كامل به محيط اول باز مي تابد . به اين پديده انعكاس كلي مي گويند و در واقع مبناي انتقال نور در فيبرهاي نوري است . هر فيبر نوري از دو لايه ساخته شده است كه لايه بيروني ضريب شكست كمتري دارد و ضريب شكست محيط دروني كم تر است . اگر نور با زوايه مناسب ( كه از طريق دستگاه هاي نوري مثل عدسي ها و آيينه ها تامين مي شود ) به محيط دروني تابانده شود درون آن به دام خواهد افتاد .
لنزهاي ذكر شده در قبل نيز تصوير را به وسيله فيبرهاي نوري به قسمت چشمي تشكيل شده و پزشك مي تواند آن را مشاهده كند .


اگر ميله هاي شيشه اي به اندازه كافي بازيك شوند يك مسير هدايت نوري قابل انعطاف از مواد شكننده و نازك خواهيم داشت كه فيبر شيشه اي ناميده مي شود (Glsaa fiber ) كارل اشتورز اين خاصيت انتقال نور را براي روشنايي آندوسكوپ ها معرفي كرد . براي اين منظرو اليافي از فيبرهاي شيشه اي غير چسباك و منظم را استفاده كرد فيبرهاي شيشه اي تقريبا داراي قطر 10 ميكرومتر هستند . اگر فيبرها نازك تر از اين باشند درون رنج طول موج هاي نور معمولي قرار مي گيرند ( نور قرمز : 8/0 ميكرومتر ) . در اين قطرها ، فيبرهاي شيشه اي ديگر به عنوان يك لوله براي انتقال نور عمل نمي كنند و distortion و اتلاف نور بارزي اتفاق مي افتد . چنان چه قطر فيبر خيلي كم باشد ، آثار پراش با گسيل خطي تداخل پيدا مي كند . به همين خاطر از لحاظ قطر محدوديت دارند .

انتقال تصوير
اگر هر كدام از فيبرها داخل يك ماتريس منظم قرار داده شوند انتقال تصوير را خواهيم داشت . اين مفهوم همان است كه image waveguide ( هدايت تصوير ) ناميده مي شود . اين ماتريس منظم شده قابل انعطاف است و داراي عناصر مركزي و المان هاي ارزشمند بسياري است كه يك فيبروسكوپ را تشكيل مي دهد . فرآيند ساخت فيبروسكوپ ها بسيار هزينه بر است . در حدود 20000 فيبر نوري منظم ( الياف فيبر نوري ) در يك image waveguide شركت دارند .


آرايش ترتيب يافته و منظم اين فيبرهاي نوري طوريست كه يك عنصر تصوير
( pictue element = pixel ) در يك مكان مشخص و ويژه ، در يك انتهاي image waveguide ، دقيقا با مكانش در انتهاي ديگر تطابق دارد . فيبرهاي اطراف نيز به همان شكل آرايش يافته اند . هر فيبر مستقل از فيبر ديگر ، نوري را كه بر سطح آن فرود مي آيد منتقل خواهد كرد . براي انتقال يك تصوير ، حتي اگر دسته فيبر خم شود فيبرها بايد داراي وضع نسبي يكسان و صافي باشند تا هر عنصر فيبري سهم مناسب در ايجاد كل تصوير داشته باشد . دسته نامبرده را دسته همدوس مي نامند . پس در كل دو دسته فيبر نوري خواهيم داشت :
1 ـ فيبر نوري تصوير كه از حدود 20000 تا 40000 فيبر نوري تشكيل مي شود كه طي يك پروسه خاص با نظم ماتريس در كنار هم قرار مي گيرند تا تصوير را به خوبي منتقل كند .
2 ـ فيبر نوري روشنائي كه از حدود 30000 تا 50000 فيبر نوري تشكيل مي شود تا حداكثر انرژي روشنائي را از منبع نور سرد به سر آندوسكوپ منتقل كند .

قدرت تفكيك تصوير :
يعني ميزان جزئيات قابل رويت ،‌ به ظرافت فيبر واحد و نزديكي و فشردگي فيبرها نسبت به يكديگر بستگي دارد . اگر نگاهي به يك فيبروسكوپ از انتهاي آن بياندازيم ( distal end ) ناحيه اشغال شده توسط لنزهاي image waveguide اغلب بيشتر از يك ميلي متر نمي باشد رزولوشن يك فيبروسكوپ محدود است . قطر خارجي تا حد امكان بايد كوچك تر باشد تا رزولوشن تصوير تا حد ممكن بالا بيايد .

مزاياي استفاده از فيبروسكوپ ها
مزاياي استفاده از فيبروسكوپ ها از اين نظر است كه :
- حتي قطرهاي كمتر از mm 1 هم مي تواند ساخته شود ( miniscope )
- وسايل نيمه سخت ( در عين اين هر وسيله مكانيكي خم شونده به يك وسيله نوري rigid ممكن است آسيب برساند ) مي تواند ساخته شود .
- كاربردهاي خيلي خاص را نيز تحت پوشش قرار مي دهد .
مهم ترين تفاوت بارز بين فيبروسكوپ ها و اسكوپ هاي سخت ( rigid ) آن است كه تصوير از طريق يك سيستم رله انتقال داده نمي شود بلكه از طريق يك هدايت نوري Flexibie صورت مي گيرد بنابراين تمام وسائل جراحي و غيره مي توانند به شكل انعطاف پذيري ساخته شوند البته تا آنجا كه خواص مواد اين اجازه و امكان را به ما بدهد . شگل ( 7 ) نمايش شماتيك يك فيبروسكوپ را نشان مي دهد .

شاخص هاي ارزيابي آندوسكوپ ها
همانطور كه در اين مبحث ياد گرفتيم آندوسكوپ ها از قسمت هاي مختلفي تشكيل شده اند كه همه بايد با همديگر match باشند . شاخص هاي ارزيابي يك آندوسكوپ در زير آمده است :
1 ـ زاويه ديد
2 ـ عمق ميدان ديد
3 ـ بزرگنمائي
4 ـ روشنائي تصوير
5 ـ كيفيت و كنتر است تصوير
6 ـ ساير و اندازه تصوير
نكته مهم آن است كه اين پارامترها همگي به هم ارتباط دارند . مثلاً افزايش روشنائي تصوير روي كاهش عمق ميدان ديد اثر مي گذارد پس هدف از ارزيابي يك آندوسكوپ سنجش برقراري بهترين حالت تعادل بين آن ها در ايجاد يك تركيب تصوير خوب مي باشد .


ويديو آندوسكوپ ، ساختمان و كاربردها
انتقال الكتروني تصوير گرفته شده از بدن به يك واحد پردازشگر ويدئويي ، پيشرفت تكنولوژيكي جديدي در علم آندوسكوپي به شمار مي رود . امروزه در اكثر اعمال جراحي آندوسكوپي از ويديو و دوربين هاي عكاسي براي ديدن و ثبت عمل استفاده مي شود در اين گونه سيستم ها در عين اين كه مي توان اجزاي داخلي بدن را به شكل تصاوير رنگي در حين انجام آندوسكوپي مشاهده كرد . اين تصاوير قابليت ضبط و ذخيره داشته ، در موقع لزوم مي توان آن ها را باز خواني كرد .


متخصصان آندوسكوپي ، با ديدن تصاوير رنگي فيزيولوژيكي گرفته شده از بدن ، مي توانند پي به وجود انواع مختلف بيماري ها و همچنين لخته ها در عضو مورد نظر ببرند و شرايط پاتولوژيكي بسياري را ارزيابي كنند . نظير بررسي ميزان خون رساني به بافت ها و مخاط هاي مختلف و تشخيص بافت هاي غير طبيعتي كه در زير اين مخاط ها فرا گرفته نظير تومورهاي زير پرده مخاطي . مزيت اصلي استفاده از آندوسكوپ ويديوئي آن است كه اين سيستم ها قادر به تصوير كشيدن اجزاي داخلي بدون هستند به گونه اي كه امكان تماشاي تصوير ، همزمان به وسيله تمامي افراد تيم جراحي امكان پذير باشد بدون آن كه رزولوشن تصوير پايين بيايد .


نكته ديگر آن است كه در صورت عدم استفاده از سيستم هاي ويدئو حين انجام عمل آندوسكوپي ، متخصص براي ديدن تصاوير مجبور است كه از طريق يك چشمي ، آن هم با دقت زياد نگاه كند و اغلب به دليل خم شدن روي بيمار ، خستگي و فشار شديدي را در ناحيه چشم ها گردن و پشت خود احساس مي كند در حاليكه اگر از آندوسكوپ ويديوئي كمك گرفته شود متخصص اين امكان را دارد كه در يك وضعيت مناسب و راحت قرار گرفته ، خستگي كمي را احساس كند . ضمن آنكه تمامي افراد تيم جراحي مي توانند روند معاينه و درمان را بوضوح ديده ، از اين طريق كمك موثرتري به جراح نمايند .

اصول عملكرد
همان طور كه در قبل توضيح داده شد . آندوسكوپ هاي فيبر نوري كه به نام فيبروسكوپ ها معروفند داري 2 دسته فيبر نوري هستند كه يكي براي هدايت روشنائي و ديگري براي هدايت تصوير استفاده مي شود .
در اين شكل علاوه بر اين فيبرهاي نوري ، كانال هاي سكشن و وسائل جراحي . همچنين كانال هاي آب و هوا ديده مي شود . نوعا يك يا چند كانال ، براي وارد كردن تجهيزات جراحي به داخل بدن بر روي آندوسكوپ ها وجود دارد . كانال مربوط به ساكشن وظيفه تميز كردن و شستشوي ناحيه موردنظر را براي مشاهده بهتر به عهده دارد و در عين حال عبور وسايل جانبي نظير هندپيس هاي بيوپسي نيز از طريق همين كانال صورت مي گيرد بنابراين لوله ساكشن از مواد خاص لايه اي تشكيل شده كه علاوه بر استقامت در مقابل عبور وسائل ، از انعطاف پذيري لازم نيز برخوردار است .


كانال هاي آب و هوا كه وظيفه انتقال هوا و آب با فشار زياد را بر عهده دارند ، از اين طريق و با استفاده از نازل مي توان هنگام آندوسكوپي ، لنزها را شستشو داد و هم اين كه عمل insuffation را انجام داد ( با استفاده از هوا يا ، براي باد كردن و بزرگ كردن ناحيه مورد نظر و راحت تر تميز دادن اجزاء و ارگان ها . )
اجزاي اصلي يك سيستم آندوسكوپ ويديوئي ، سيستم هاي رديابي و پردازش تصوير ويدئويي ، آداپتورهاي سر دوربين ها ، پروسسورها و واحد كنترل دوربين (Camera Control Unit) مي باشد . اصولا سيستم هاي رديابي از سنسورهاي سيليكوني حساس به نور ( Charge – Coupled device ) يا همان CCD استفاده مي كنند كه از هزاران Pixel كه در يك شبكه مستطيلي منظم آرايش يافته اند تشكيل شده است . لنزها نور بازتابيده شده از ميدان نوري بر روي پيكس هاي CCD را متمركز كرده و انتقال الكتروني تصاوير صورت مي گيرد . ويدئو آندوسكوپ هاي 2 بعدي استاندارد مي توانند از يك يا سه CCD تك رنگ استفاده نمايند .


دوربين هائي وجود دارند كه قابل اتصال به قسمت چشمي دستگاه هستند در اين دوربين ها با استفاده از CCD تصويري كه در قسمت چشمي ايجاد مي شود به يك سيگنال الكتريكي ديجيتال تبديل شده و به ميكروپروسسور دستگاه مي رود ، ميكروپروسسور تصوير را پردازش كرده ، آن را به مانيتور مي فرستد ، در بسياري از آندوسكوپ هاي جديد دوربين ويديو همراه دستگاه وجود دارد و ديگر قسمت چشمي معمولي ندارد و پزشك به جاي ديدن تصوير از درون قسمت چشمي آن را روي مانيتور دستگاه مي بيند .


تصوير از طريق تطبيق دهنده ويديويي به سر دوربين (Camera Head) منتقل مي شود . اگر بخواهيم تصوير را از چشمي به مانيتور منتقل كنيم مي توانيم از طريق يك تزويج كننده ويدئويي آن را تطبيق كامل كنترل نور نيز معمولا از منبع نور به واحد كنترل دوربين مي رود .


به علاوه يك كابل كنترل نور نيز معمولا از منبع نور به واحد كنترل دوربين مي رود . از واحد كنترل دوربين نيز تصوير به مانيتور منتقل مي شود . امروزه در ايران اغلب از تلويزيون هاي معمولي براي اين كار استفاده مي شود اما براي تصوير با كيفيت مطلوب بهتر است از مانيتورهاي داراي ورودي RGB استفاده شود .
به طور كلي هر چه پيكسل هاي CCD بيشتر باشد رزولوشن تصوير بهتر مي شود . افزايش تعداد پيكسل ها تصوير روشن با جزئيات بيشتري مي دهد . در مدل هاي جديد ، خروجي دوربين فيلمبرداري را مي توان روي نوار ويديو ضبط كرد يا شرح عمل را به وسيله چاپگر هاي ويديو چاپ كرده ، ضميمه پرونده بيمار نمود و يا با انتقال آن به محلي ديگر ، امكان مشاهده نمودن چندين نفر را فراهم آورد .

 

كاربردهاي تجهيزات آندوسكوپي در پزشكي
آندوسكوپ ها به شكل بسيار گسترده اي در تمامي زمينه هاي علوم پزشكي كاربرد داشته و امروزه بخصوص در اورولوژي جراحي هاي نورولوژيك و هيستروسكوپيك قابليت هاي زيادي از خود نشان مي دهند .
در جراحي هاي آندوسكوپيك يا همان MIS procedures ( mimimally invasivesurgery) در عين اين كه تغيير شكل غير طبيعي بافت هاي بدن بسيار كم ديده مي شود ، بهبودي بيمار نيز در مدت زمان كوتاهي نسبت به Open surgicalprocedures صورت مي گيرد و از اين جهت آندوسكوپي روش بسيار كم ضرر براي بيمار مي باشد و آسيب بسيار مي باشد و آسيب بسيار كمي متوجه بيمار مي باشد .


اطلاعات تشخيصي حاصل بغايت ارزشمند است زيرا به ارائه شواهد روشن و مستقيمي مي انجامد ، مثلا زخم هاي روده ، انسداد ها ، تومورهاي خوش خيم و بد خيم ، بيماري هاي چون سيروز كبدي و غيره و غيره را مي توان مستقيما مطالعه كرد همچنين بيوپسي ( نمونه برداري از بافت ) ، استفاده از الكترودهاي مخصوص سوزاندن و بند آوردن خونريزي و يا وسايل خارج سازنده براي بيرون آوردن اجسام خارجي از اعمال معمولي در آندوسكوپي به شمار مي رود .
در زير چندين نمونه از كاربردهاي تجهيزات آندوسكوپي آورده شده است .

تشخيص هاي فتوديناميك و اتوفلورسانس (PDD,AF)
نور آبي با طراحي ويژه اي در زمينه آندوسكوپي معرفي شده كه تصاوير واضح و گويايي را به ويژه در هنگام معاينه نمايش مي دهد و اين تكنولوژي به ويژه در هنگام تشخيص زود هنگام تومورهاي بدخـيم و متاستـاز آن به بافت هاي سالم نمود زيادي پيدا مي نمايد .
استفاده از روش هاي تشخيص فتوديناميك (PDD) و اتوفلوتورسانس (AF) بر پايه تخيص تومورهاي سرطاني در محل هايي از قبيل ضايعات نتوپلاستيك چربي و بافت موكوسي با استفاده از رنگ آميزي ويژه و ايجاد اختلاف رنگ در دو بافت سرطاني و سالم صورت مي گيرد .

نور و آندوسكوپي
تكنولوژي آندوسكوپي فرصت هاي جديدي در زمينه جراحي اعصاب فراهم كرده است . به ويژه در زمينه تشخيص و درمان ضايعات كرانيال داخلي كارهاي مهمي صورت گرفته است .

ENT
گستره محصولاتي كه در زمينه گوش و حلق و بيني موجود است امروزه به سمت آندوسكوپ و وسايل مربوط به آن در تمامي زمينه هاي جراحي گوش ، حلق و بيني گسترش پيدا كرده است كه شامل بر برونكو ازوفاگوسكوپي ، جراحي گوش حلق و بيني گسترش پيدا كرده است كه شامل بر برونكو از فاگوسكوپي ، جراحي بيس (Base) جمجمه ، غده هيپوفيز و اعصاب شنوائي مي شود .
جراحي پلاستيك
در حقيقت ، كاربرد تكنيك آندوسكوپ امروزه به صورت يك بخش لاينفك در زمينه جراحي پلاستيك و ترميمي در آمده است . تكنيك هاي آندوسكوپي در حال حاضر در تمامي شاخه هاي جراحي پلاستيك حضور دارد كه بخشي از آن ها عبارتند از :
Face – Lifting / Rhinoplasty / Mammaplasty / Abdominoplasty / Compression Syndrome .


دانش بيهوشي
در شرايطي كه لوله گذاري درون ناي و برونكوسكوپي كه احتياج به بيهوشي دارد به سختي صورت مي گيرد لوله گذاري فايبرسكوپ در دسترس ترين روش و مناسب ترين ايده براي اين گونه بيماران مي باشد .
مخصوصا در شرايطي كه تركيبي از موارد غير منتظره و دشوار مانند لوله گذاري و فوريت پزشكي با هم رخ مي دهد ، تجهيزات آندوسكوپ هاي پيشرفته كمك با ارزشي است .


قفسه سينه ( توراكس )
توراكوسكوپي تنها منبع اصلي در تشخيص بيماري هاي پلوران ( سيستم تنفسي ) مي باشد . جراحي آندوسكوپ در مدياستينوم اجازه برداشتن عدد لنفاوي را براي مقاصد تشخيصي و يا بررسي تومورهاي ناحيه مدياستينال به ما مي دهد .

جراحي كارديوواسكولار
در كارديوسكوپي ، حفرات داخلي قلب به توسط آندوسكوپ ها به راحتي قابل بررسي و معاينه هستند . به عنوان مثال اين روش آندوسكوپ ها ، نقش بسيار مهمي در جراحي براي پس و هاروست وريد سافنوس بزرگ ايفاء مي كند .

لاپاروسكوپي
لاپاروسكوپي كه براي ارزيابي ارگانهاي شكم و لگن و همچنين معاينه حفره پريتونئال با استفاده از آندوسكوپ هاي rigid صورت مي گيرد داراي پيشينه طولاني است .
با بكارگيري سيستم هاي لاپاروسكوپي در ژينكولوژي ( بيماري هاي زنان ) پزشك اين امكان را دارد تا موقعيت هاي ژينكولوژي را مشاهده و دليل نازائي بيماري هاي مزمن شكمي را تشخيص دهد . همچنين بافت هاي درون شكم را بررسي كند .
برداشتن بافت هائي كه داراي تومور مي باشد ، همچنين هيستركتومي سوپراسرويكال با استفاده از مورسلاتور ، امروزه به صورت متدهائي قطعي و استاندارد در جراحي لاپاروسكوپي مطرح شده اند .

برونكوسكوپي
از طريق دهان يا بيني آندوسكوپ به درون مجاري تنفسي هدايت شده ، پزشك اين امكان را دارد كه نمونه اي از بافت شش را برداشته و روي آن آزمايش انجام دهد . به علاوه در سيستم هاي راديو گرايك تزريقي براي مطالعات برونكوگرافيك ، پزشك قادر به انجام درمان هاي ليزري خاص بر روي بيمار ، در آوردن اجسام خارجي ، بيوپسي خلط براي كشت ميكربيولوژيكي ، استفاده از كاتترهاي خاص و بالاخره انجام difficult intubations ( لوله گذاري هاي دشوار ) مي باشد .

پروكتورلوژي و جراحي آنان
ركتوسكوپي و پروكترسكوپي متدهايي بسيار مناسب در تشخيص و درمان بيماري هاي ناحيه ركتال شناخته مي شوند . استفاده تركيبي از ويدئو آندوسكوپ ها ما را در تشخيص واضح و مستند اين گونه بيماري ها ياري مي نمايد .


آرتروسكوپي و طب ورزشي
ضايعات مفصلي در نتيجه صدمات ورزشي و تغييرات و آسيب هاي غير قابل برگشت استخواني امروزه به صورت بسيار شايع در ميان جوامع مختلف رو به گسترش مي باشد . بدون استفاده از آرتروسكوپي مدرن و تكنيك هاي جراحي مفصلي ، درمان اين بيماري ها غيرممكن به نظر مي رسد .

جراحي نخاع و ستون فقرات
ستون فقرات و تمامي ساختارهاي اطراف آن كه شامل ليگامان هاي ماهيچه اي و عروق خوني مي باشد همگي باعث ايجاد سيستمي پيچيده در اين ناحيه از بدن شده اند . دسترسي به نقاط مختلف در اين قسمت ها بايد در كمترين و محدودترين فضاي ممكن ، امكان پذير باشد .
امروزه استفاده روش آندوسكوپيك در كشورهاي پيشرفته به عنوان روشي هوشنمندانه تر و مفيدتر نسبت به ساير روش ها مورد استفاده قرار گرفته است .

دامپزشكي
پيشرفت در زمينه كاربرد وسايل آندوسكوپي نه تنها به صورت گسترده اي در ميان انسان ها بلكه در ميان حيوانات نيز رور به رشد بوده است .
استفاده از تجهيزات آندوسكوپي در ميان حيواناتي نظير گاو ، اسب و حتي حيوانات كوچك هم رايج شد است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید