بخشی از مقاله
تحقیق کارآفرینی
الف. صادرات كشور ما به اين كشورها شامل: موادغذايي، كفش و پوشاك، مواد شوينده، لوازم خانگي و منسوجات است و واردات كشور مواد شيميايي، پنبه، آهن آلات و كود شيميايي ميباشد. اطلاع كارآفرينان از عناوين كالاهاي وارداتي و صادراتي و ميزان حجم معاملات و مبادلات كالاها در تأسيس واحدهاي توليدي و خدماتي و چگونگي توسعه فعاليتهاي آنها بسيار مؤثر ميباشد.
ب. صادرات و واردات با پول: معاملات باكشورهاي خارجي با پول و به طور عمده با استفاده از دلار انجام ميگيرد ليكن كشورهاي جهان به علت اينكه از نوسان ارزش دلار آسيب كمتري ببينند علاقه دارند كه مبادلات بازرگاني خود را با احتساب ارزش واقعي بينالمللي پول چند كشور جهان مانند ژاپن، آلمان، فرانسه، انگليس و ... انجام دهند. به همين علت كشورهاي اروپايي در حال به توافق رسيدن در انتخاب واحد پولي مشترك بين خود ميباشند .
در حال حاضر شركاي تجاري جمهوري اسلامي ايران براي كالاهاي صادراتي به ترتيب عبارتند از: آلمان، ژاپن، ايتاليا، دبي، بلژيك، تركيه، استراليا، برزيل و كره جنوبي و همچنين شركاي تجاري جمهوري اسلامي ايران براي كالاهاي وارداتي به ترتيب عبارتند از: آلمان، ايتاليا، دبي، تركيه، سويس، ژاپن، بريتانيا، فرانسه و كره جنوبي كه بديهي است به علت تغييرات شرايط سياسي و اقتصادي طرفين معامله، ترتيبات فوق پايدار نميباشد و كارآفرينان بايد با ابتكارات خود بتوانند مطابق شرايط روز نسبت به صادرات و واردات اقدام نمايند و يا خود شرايط جديدي را به وجود آورند يعني كالاي جديدي را از كشور جديدي وارد و يا به كشور ديگري صادر نمايند.
بازاريابي
براي فروش كالا و يا ارائه خدمات در داخل و يا خارج از كشور احتياج به بازاريابي ميباشد.
بازاريابي عبارتست از «همه تلاشهاي نظاممند براي شناخت نظام بازار و اقدام نسبت به انواع تقاضاها، با توجه به نظام ارزشي جوامع و هدفهاي سازماني».
مديران بنگاههاي كارآفريني و شركتهاي توليدي و بازرگاني بايد با شناخت بازار و تحليل آن سهم مناسب از بازار را براي خود بدست آورند و با عرضه محصولي با قيمت مناسب، بكارگيري روشهاي مطلوب توزيع، استفاده از تبليغات آگاه كننده و جهتدهنده و شناسايي رقبا، فرصتها و تهديدهاي محيطي، سهم بازار محصول خود را افزايش دهند و با خلاقيت، ابتكار، انعطافپذيري و تطبيق منابع با نيازها، خواستههاي مشتريان داخلي و خارجي و با رعايت عدالت و ارزشهاي اسلامي علاوه بر افزايش سهم بازار، مشتريان خود را نيز حفظ نمايند.
تبليغات
تبليغ بازرگاني عبارت است از به كار بستن اقداماتي به منظور جلب توجه افراد به ويژگيهاي خوب يك محصول و يا خدمات قابل ارائه و ايجاد تقاضاي هر چه بيشتر براي آنها با رعايت تقوا و اخلاق اسلامي.
هدف تبليغ بازرگاني، شناساندن محصول و توليدكنندة آن به گروههاي مصرف كننده و ايجاد انگيزه براي فروش انبوه است. براي اين منظور تبليغ بايد جنبه آگاهكنندگي داشته باشد. در تمام مراحل تبليغاتي لازم است مزاياي يك محصول و دلايل برتري آن به طور روشن و واقعي به اطلاع مشتريان برسد. امروزه مؤسسات تبليغاتي امر تبليغ را با استفاده از افراد متخصص و وسايل و امكانات فني بر عهده دارند.
ويژگيهاي پيامهاي تبليغي: مهمترين ويژگيهاي يك پيام تبليغي به شرح زير توصيه ميگردد:
1- قبل از انتخاب وسايلي كه براي تبليغ در نظر گرفته ميشود بايد از اثربخشي آن مطمئن شد. اين امر به ميزان خلاقيت و ابتكار مؤسسه تبليغاتي و يا واحد توليدي و خدماتي بستگي دارد.
2- بودجه تبليغات بايد با قدرت مالي واحد توليدي و خدماتي متناسب باشد.
3- پيام تبليغ بايد واضح و صميمي باشد.
4- تبليغات بر اساس يك برنامه مدون، حساب شده و از روي صداقت انجام گيرد.
به نام خداوند جان و خرد
پيشگفتار
با توجه به شرايط اجتماعي موجود در دنيا و پيشرفت جوامع در تمامي نقاط جهان ارتباطهاي اجتماعي و اقتصادي بين آنها و نياز روزافزون بدان موجب داغتر شدن بازار رقابت به منظور كسب درآمد بيشتر ميشود كه در اين ميان توليدكنندگان و دستاندركاران ذينفع بر آن ميشوند كه به مسائل جنبي مربوط به اين روند رو به رشد توجه بيشتري بنمايند و بر شما دانشجويان عزيز هم كه بزودي درگير اين نوع مسائل خواهيد شد، واجب ميشود كه تا حدودي با آنها آشنا و از شيوههاي مطلوبتري كه نتيجة بررسيها و توجه ديگران ميباشد، آگاهي يابيد تا در ادامه راه به موفقيت و نتايج بهتري دست يابيد.
بنابراين در اين مجموعه بر آن شدهام تا حدودي ولو مختصر بر اين مهم بپردازم اميد است جزوه با تمام نواقص خود انگيزهاي براي نگرشهاي بيشتر شما عزيزان باشد.
انشاءالله....
تعاريف
چون در صدد هستيم شما را تا حدودي به مسائل مربوط به كار و فعاليت مربوط به مسائل اقتصادي آشنا كنيم و شما را در جهت پيشرفت كاريتان سوق؛ دهيم پس لازمست ابتدا با بعضي از تعاريف آشنا شويد از جمله:
كار: به مجموعه كوشش و فعاليت و خلاقيتي كه موجب آفرينندگي و حتي تلاش براي افزايندگي، كار گفته ميشود.
كارآفريني: كارآفريني يعني ايجاد و فراهم كردن شرايط و زمينههاي كار براي خود و ديگران.
مؤسسه: به مجموعه و منظومهاي از عوامل انساني، مادي، دانش فني و سازمان برنامه و مديريت كار گفته ميشد كه با تركيب متناسب آن عوامل و با توجه به زمينهها و شرايط پيراموني و وروديها و خروجيهاي خود فعاليت مينمايد.
كار مؤسسه: عبارتست از تمامي يا جزئي از فرآيند فعاليت ايجادي، فرآور و فرابري يك يا چند فرآورده مادي يا معنوي.
ساختار مؤسسه: هر مؤسسه داراي ساختاري سازماني است كه بر اساس و در چهارچوبي خاص كه كليه عوامل كار و مجموعه فرآيند فرآوري تقسيم شده است و در اين ساختار سازماني، عوامل انساني در يك نظام و شبكه سلسله مراتب رياست و مرئوسيت با هم تركيب گرديده و در جهت اهداف مؤسسه فعاليت مينمايند
.
كارآئي مؤسسه: كارآيي هر مؤسسه به بهينگي عوامل كار و شرايط پيراموني و بهينگي تركيب آن عوامل از مادي و انساني بستگي دارد.
سازوارگي: ساختار و نظام هر مؤسسه بر اساس چهارچوب فعاليت، كاركرد و چگونگي آن از نظر سرعت، سهولت و رواني كار و كارآمدي آن مؤسسه كه باعث افزايش بازدهي و در مقابل كاهش ضايعات و هزينههاي آن گردد. لذا تنها در اينصورت است كه يك مؤسسه ميتواند زايا (توليد كننده) پويا (جستجوگر) و پايا (ثابت) باشد و خود را با شرايط دروني و بيروني تطبيق داده و توسعه يابد.
سازمان گروهي: موجوديت و دامنه فعاليت هر مؤسسه ناشي از كار جمعي و سازمان گروهي ميباشد كه بر اساس يك سيستم منسجم و هماهنگ كليه بخشها و زيربخشها و تمامي افراد و گروههاي تخصصي همگي در يك فراشد سيستم (واحد) با سلسله مراتب طولي و عرضي جهت دستيابي به هدفي مشخص تلاش مينمايند.
كارآفريني: با توجه به آنچه كه اشاره شد نقش مديريتهاي هر قسمت بويژه مديريت كل بمنظور ايجاد هماهنگي لازم آشكار ميشود كه براي ايجاد زمينه فعاليت براي خود و ديگران بايد كارآفرين بود.
و اينجاست كه ميتوان كارآفريني را كه خود امري فراگير است به كارآفريني فراگير يا عمومي تعبير نمود.
گر چه درجه و ارزش كارآفريني در هر يك از افراد و گروهها متناسب نقش و جايگاهشان در سازمان متفاوت ميباشد اما باز هم ميتوانند و بايد بتوانند كه خود كارآفرين باشند.
بنابراين براي كارآفرين بودن در هر سطح و موقعيتي بايد داراي خصلتها و ويژگيهاي خاص بود كه در اين مقوله به آن پرداخته خواهد شد.
بخش نخست
فصل 1
كارآفرين بودن
كارآفرين كسي است كه اهل عمل بوده و توانايي آنرا دارد تا فرصتهاي كسب را ببيند و آنها را ارزيابي كرده، منابع لازم را جمعآوري نموده و از آنها بهرهبرداري نمايد و براي رسيدن به موفقيت روش مناسبي را پيريزي كند.
1-1- ويژگيهاي كارآفرينها:
كارآفرين عموما داراي ويژگيهائي هستند كه ميتوان از صفت بارز آنها پي به آن خصوصيات برد بدين منظور به نماد زير توجه كنيد:
ويژگي عمومي صفت بارز
خودباوري اعتماد به نفس- استقلال رأي- خوشبيني
ميل به نتيجه نياز به كاميابي- منفعت شناسي
ايستادگي، پشتكار، اراده – سخت كوشي، شوق – انرژي
ريسك پذيري توانايي ريسكپذيري- اشتياق به انجام كارهاي بزرگ
هدايت و رهبري رفتار هدايتگرانه- مردم داري- انتقادپذيري
خلاقيت نوآوري- ابتكار- تدبير – دانايي
آينده نگري دورانديشي- قدرت درك
حال اگر ميخواهيد في الواقع كارآفرين باشيد بايستي داراي تمامي صفتهاي ذكر شده باشيد يا آنكه در پرورش آنها در خودتان بكوشيد گر چه ممكن است تمامي آنها به كارتان نيايد اما هر چه از اين صفات را بيشتر دارا باشيد شانس موفقيتتان براي كارآفرين شدن بيشتر خواهد شد. ضمن اينكه بسياري از اين خصوصيات به نوعي به يكديگر ارتباط دارند. و از صفات تفاوتهاي آشكاري نسبت به آنهايي كه اين صفات را ندارند وجود دارد.
2-1 فلسفه كارآفريني:
موفقيت در كارآفريني به تمايل شما در قبول مسئوليت نسبت به كار خودتان بستگي دارد. لذا اگر ميخواهيد كه هدفهايتان با خواستهتان سازگار باشد ابتدا بايد خودتان را بشناسيد. چون قدرت شما بيشتر از اعمال خودتان سرچشمه ميگيرد تا از اعمال ديگران. پس بايد شكست را پذيرفت و از آن تجربه آموخت چنانكه ايستادگي و تلاش مقدمه كاميابي است.
از طرفي كارآفرينها چون واقع بين هستند به همين خاطر از نظر آنها نتايج قابل قبول مهمتر از نتيجه بينقص و كامل است چون يافتن هدفهاي بينقص جز وقت تلف كردن و مانع از رشد و تكامل شدن نخواهد بود.
3-1 شخصيت كارآفرين:
در حاليكه به مجموعه رفتار و كردار هر فرد شخصيت گفته ميشود لذا هيچ دو نفري را نميتوان يافت كه مانند يكديگر باشند پس تجربيات گذشته كارآفرين، موقعيت كنوني او را در زندگي رقم ميزند و البته خيليها ديگران را سرمشق خود قرار ميدهند كه حتما او خود يك كارآفرين خواهد بود.
شغل فعلي، شرايط خانوادگي و كنوني جامعه همگي به نوعي در شكلگيري شخصيت كارآفرين شما نقش دارند و شما نيز در مقابل عوامل ديگري از جمله خود، خانواده، جامعه و ... مسئوليد.
يادتان باشد به اينكه اگر تعهدات بيش از حد داشته باشيد كارآفرين شدن برايتان دشوار خواهد بود. بنابراين هنگام برنامهريزي براي آينده اين را بدانيد كه ميتوانيد بعضي از چيزها را در خودتان تغيير بدهيد و بعضي چيزها را هم خير، پس واقعبين باشيد و از تجربيات گذشته كمك بگيريد تا بتوانيد موقعيت كنوني خود را بهتر درك كنيد.
براي اين منظور هم ميتوانيد از جدولي مشابه زير كمك بگيريد چنانكه با مشخص شدن عوامل مؤثر در شخصيت كارآفريني شما در ستون اول، وضعيت كنونيتان را نسبت به هر يك از اهداف و طرحهايتان را جهت دستيابي به آنها را در ستونهاي بعدي ميتوان مورد بررسي و توجه قرار داد.
فهرست عوامل زندگي كارآفرين:
عامل هدف موردنظر موقعيت كنوني طرح دستيابي به هدف
پيشرفت شغلي
امور مالي
4-1- جلوههاي كارآفريني:
كارآفرين بودن فراتر از شغل و حرفه است، شيوة زندگي است و اصول معيني بر استراتژي در مسير كارآفريني تأثير ميگذارد پس بايد نرمخو و پندرگر باشيد، توان طراحي داشته باشيد، ريسكپذير باشيد، و براي دستيابي به هدف، فعاليت كنيد. بايستي واقعبين و آيندهنگر باشيد. بايستي اراده داشته باشيد تا در شرايط متناقض، متغير عمل كنيد. كه براي اينكار هم لازمست در رابطه با محيطي كه بايد در آن كار كنيد خودتان را تحليل كنيد.
اهداف كاري شما بايستي بر حسب اولويتها تقسيم شوند و اهداف معنيدار و قابل اندازهگيري، متناسب بوده و ايجاد انگيزه نمايد.
براي اينكه دريابيد كه جلوههاي كارآفريني شما چگونه است ميتوانيد با بررسي پاسخهاي واقعبينانه داده شده به پرسشهايي مانند زير به اين مهم دست يابيد از جمله:
آيا در كارهايتان اعتماد به نفس داريد؟
آيا قادريد با ديگران ارتباط برقرار كنيد؟
آيا با اطمينان و به آساني تصميم ميگيريد؟
آيا شنوندة خوبي هستيد؟
آيا تصويري كه از خودتان داريد مثبت است؟
بنابراين ميتوان گفت به اينكه يكي از جلوههاي مهم كارآفريني آنست كه چيز با ارزشي را به ديگران عرضه كنيد چنانكه مردم هر چه بيشتر احساس كنند كه به خدمات يا محصول شما نياز دارند يا كارتان به آنها كمك خواهد كرد كه بهتر زندگي كنند و شما در خدمت نياز جامعه هستيد آنگاه برايتان و كارتان ارزش بيشتري قائل خواهند شد و براي آن پاداش مناسبي هم خواهند داد.
5-1 رفتار حرفهاي:
كارآفرينها تواناييهاي معيني دارند كه در حرفههاي بسياري به كار ميآيد لذا به نكاتي مانند زير ميتواند بشما كمك كند تا رفتارهاي كار آفرينانه را در خودتان بپرورانيد.
حرفهاي را برگزينيد كه بتوانيد در آن آزادانه خلاقيت خود را نشان دهيد.
در حرفه انتخابي خود كساني را كه در آن حرفه مؤفق بودهاند، الگو قرار دهيد.
درباره حرفه خود كسب دانش نمائيد تا خودتان در آن كارشناس شويد.
با توجه به تغييرپذيري شرايط كار، بايد آيندهنگر باشيد.
اهل عمل باشيد.
نقاط قوت و ضعف خودتانرا بشناسيد به تقويت نقاط قوت بپردازيد.
فعاليتهاي روزمرة خود را با برنامة مشخصي انجام دهيد.
توانايي همكارانتان را تشخيص دهيد.
به خودتان و همكارانتان اعتماد نشان دهيد.
ظاهر شما تصويري از خود شماست و بر روابطتان تأثير ميگذارد پس به ظاهرتان توجه داشته باشيد.
تصميمگير خوبي باشيد.
در زمان حال زندگي كنيد و نگاهتان به آينده باشد.
6-1 ذهنيت كارآفرين:
كارآفرينها ذهنيت روشني از زندگي دارند و افرادي بالغ بوده و بر خود آموختهاند كه با هر تجربهاي برخوردي سالم داشته باشند.
براي پرورش ذهنيت كارآفريني به نكات پيشنهادي زير توجه نمائيد.
* از كارتان احساس رضايت كنيد.
* چون ذهن ابزار پرقدرتي است پس هر روز مدتي را به خود فكر كنيد.
* قدرت تخيل خود را تقويت كنيد.
* خوش خلقي كنيد تا سلامت فكر شما حفظ شود و زيادي هم جدي نباشيد.
* سعي كنيد كه بتوانيد افكارتان از موردي به مورد ديگر معطوف كنيد.
پس برخورد ذهني صحيح با كار، فوقالعاده مهم است. چنانكه كارآفرين مؤفق از كارش لذت ميبرد و كاملا متوجه كاري است كه ميكند.
در اين رابطه ذهنيت مثبت باعث ميشود تا شغل او به كاري برانگيزاننده، جالب و ثمربخش تبديل شود.
7-1- اهميت رفتار و نگرش:
اكثر مردم مهار رفتار خود را به دست شرايط ميسپارند حال آنكه كارآفرين از رفتار و نگرش خود بهره ميگيرد تا شرايط را مهار كند.
* با كسانيكه كارآفرينانه ميانديشند و عمل ميكنند، معاشرت كنيد تا در انديشه و طرز رفتار و ويژگيهاي شما اثرگذار باشد.
* از انديشههاي منفي بپرهيزيد
* براي بهبود زندگيتان چه خصوصي و چه كاري هميشه گوش به زنگ فرصتها باشيد.
* محيطي كه در آن زندگي ميكنيد بر عملكردتان مؤثر است پس آنرا درست انتخاب كنيد.
* تواناييهاي خود را باور كنيد.
* از فعاليتهاي تنشزا بپرهيزيد.
* افكار خود را به مسئله خاصي متمركز كنيد، همينكه تصميم گرفتيد آنرا عملي سازيد.
براي اينكه دچار تشويق افكار نشويد و بتوانيد بدرستي تصميم بگيريد بايد بسلامت فكري و جسمي خود توجه داشته باشيد. پس در خوردن و نوشيدن ميانهروي كنيد و ورزش و استراحت كافي را فراموش نكنيد، خود را اسير استعمال دخانيات نكنيد، امور مهم، فوري و خيلي مهم و غيره را دستهبندي كنيد و پس از بررسي آنها به انجام آنها بپردازيد. (با حوصله برنامهريزي كنيد).
همانطور كه با مشاهده گفتار و رفتار كارآفرينها ميتوان به ذهنيت آنها پي برد پس ميتوان گفت كه طرز عمل كارآفرين در واقع بازتاب تفكر او در خود و محيط پيرامون اوست.
8-1 عادتهاي رفتاري:
ايجاد عادتهاي خوب دشوار است اما همينكه بدست آمد به دارايي مهمي تبديل ميشود. چنانكه بسياري از مديران موفق اين عادت را در خود بوجود اوردهاند كه صبح زود شروع به كار كنند. چون دو ساعت زودتر از معمول از خواب برخاستن ميتواند راهي براي بارآورتر شدن باشد گر چه انجام كار شايد دشوار باشد اما اگر كارآفريني بتواند اينكار را يك ماه بطور مداوم تمرين كند، عادت خواهد كرد و شما هم بايد بمنظور مهيا شدن براي مؤفقيتهاي آينده لازمست كه عادتهاي پسنديده جديدي را جايگزين عادتهاي كهنه نمائيد.
خود را بيازمائيد:
* كار را تعريف كنيد.
* كارآفرين كيست؟
* مؤسسه را تعريف كنيد.
* كار مؤسسه چيست؟
* ساختار مؤسسه كدامست؟
* منظور از كارآيي مؤسسه چيست؟
* سازوارگي يعني چه؟
* كارآفرينگي فراگير (عمومي) يعني چه؟
* سازمان گروهي چيست؟
* منظور از ويژگيهاي كارآفرين چيست؟
* ويژگيهاي عمومي كارآفرين را نام ببريد.
* چهار مورد از ويژگيهاي عمومي كارآفرينها را با صفتها بارز آنها نام ببريد.
* از فلسفه كارآفريني چه ميدانيد؟ مختصرا توضيح دهيد.
* شخصيت كارآفرين چيست؟
* براي شكلگيري شخصيت كارآفريني چه بايد كرد؟
* چارت (جدول) فهرست عوامل زندگي كارآفريني را رسم كرده و توضيح دهيد كه چيست؟ و به چه كار ميآيد؟
* جلوههاي كارآفريني چيست؟
* يكي از مهمترين جلوههاي كارآفريني چيست؟
* شش نكته از نكاتي كه در رفتار حرفهاي نقش دارند را نام ببريد.
* منظور از ذهنيت كارآفرين چيست؟
* چرا برخورد ذهني صحيح با كار مهم است؟
* چرا رفتار و نگرش كارآفرين اهميت دارد؟
* براي داشتن رفتار و نگرش كارآفريني چه پيشنهادي داريد؟
* طرز عمل هر كارآفرين نشانگر چيست؟
* براي جلوگيري از تشويش چه بايد كرد؟
* منظور از عادتهاي رفتاري چيست؟
فصل 2
رهبري هدايت:
رفتار و كردار هر كارآفرين، بيش از هر چيز ديگري تعيينكننده عملكرد كلي كسب و كار اوست و نتايجي كه در نقش رهبري عايد ميشود نشان دهنده تأثير رهبري است.
كارآفرين مؤافق، رهبر مؤفقي نيز هست. خواه رهبر چند كارمند باشد يا صدها كارمند.
كارآفرين بدليل ماهيت كارش عملا يك رهبر است چون بايد در جستجوي فرصت باشد، برنامهريزي كند، منابع فيزيكي و مالي و انساني موردنياز را جمع كند، براي خود و ديگران هدف تعيين كند و براي رسيدن به هدف ديگران را رهبري نمايد.
1-2 رشد صفات رهبري:
صفات رهبري بايد خود رشد كند چون اين صفات در همه افراد يكسان نيست آگاهي از اين نكته كه رشد توان رهبري شما به عهده شخص خودتان است هر كارآفرين براي رهبري سبك و روش خاص خود را دارد و شما هم ميتوانيد در همين فرصتهايي كه داريد به تمرين رهبري بپردازيد تا در آينده براي ايفاي نقش رهبري آمادگي لازم را كسب نمائيد.