بخشی از مقاله

مقدمه
در اهمیت موضوع آب همین بس که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می‌فرماید: "وجعلنا من الماء کل شیء حی" و در آیات مختلفی از قرآن، خداوند شکر آن را لازم دانسته است.


از چالش‌هایی که امروزه فراروی جهان قرار دارد بحث تغییر اقلیم، کمبود آب شیرین و بیابان‌زایی است. نقش آب در زندگی انسان‌ها و مجموعه جهان طبیعت بسیار موثر است. در شبانه‌روز به‌طور متوسط هر انسان یک لیتر غذا و 6/1 لیتر آب و حدود یازده کیلو اکسیژن لازم دارد. علاوه بر کمیت آب، کیفیت آب نیز یکی از موضوعاتی است که در کنار امنیت غذایی و شاید در بطن امنیت غذایی باید برای آن اهمیت خاصی قائل شد.

هر پدیده‌ای که تعادل اکوسیستم را به هم بزند می‌تواند در تخریب سرزمین نقش داشته باشد. در پهنه سرزمین ایران که یک منطقه خشک و نیمه‌خشک می‌باشد به‌طور متوسط یک‌سوم میانگین سالیانه جهانی یعنی حدود 250 میلیمتر بارندگی دارد که البته میزان تبخیر آن هم حدوداً سه برابر میانگین سالیانه جهانی است. باید به این نکته توجه داشت که مدیریت موفق ترسالی (مدیریت صحیح نزولات آسمانی) می‌تواند مدیریت دوره‌های خشکسالی را به ثمر و نتیجه موفق برساند.


قرآن کریم در سوره یوسف بحث ضرورت مدیریت خشکسالی را بیان می‌کند. تمثیل قرآن در این زمینه نابودی سنبله‌های سبز توسط سنبله‌های زرد و خشک می‌باشد. قرآن کریم بیان می‌کند که خشکسالی پدیده‌ای طبیعی است که مبتلابه دوره خاصی نیست. در کلام خداوند توصیه شده است که دوره ترسالی باید مدیریت صحیح شود و غذا تولید گردد تا در هفت سال خشکسالی آسیب کمتری وارد شود. رویکرد حل مشکل پس از وقوع آن با منش و هدایت قرآنی سازگار نیست.
آنچه در سال جدید در کشور ما اتفاق افتاده است در درجه اول تاوان عدم مدیریت تر‌سالی‌ها می‌باشد که در آن دقت و برنامه‌ریزی جایی نداشته است. بیش از یکی دو دهه است که تعادل سفره‌های زیرزمینی به هم خورده و بیلان منفی بیش از شش میلیارد متر مکعب به عنوان یک هشدار جدی مطرح شده که آغاز بحران آب نیز از همان زمان شروع شده است. بحث پدیده‌های جوی باید با برنامه‌ریزی بلندمدت پیش‌بینی شود. بحث آب باید در تمام شئونات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و قوانین و مقررات و پدیده‌های زندگی جایگاه خاصی داشته باشد.
کمیته کشاورزی، آب و منابع طبیعی از کمیته‌های زیرمجموعه کمیسیون امور زیربنایی‌وتولیدی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام مأموریت دارد طبق وظایف محوله سیاست‌های کلی نظام را در زیربخش‌های مرتبط تهیه و بر اجرای سیاست‌های کلی مصوب و ابلاغی نظام نظارت داشته

باشد. در راستای شناخت صحیح موضوعاتی که در این حوزه قرار می‌گیرد، آشنایی با معضلات و چالش‌هایی است که در این محورها در سطح کلان کشور مطرح می‌باشد و به همین منظور و با توجه به اهمیت موضوع اولین نشست تخصصی کمیته به بحث “تحلیل وضعیت آب‌وهوایی کشور در سال زراعی جدید” اختصاص داده شده است.

تحلیل وضعیت آب و هوایی سال زراعی جاری
با توجه به واقعیت‌هایی که کشور با آن مواجه است مثل کمیت و کیفیت سرانه آب، وضعیت اقلیمی، تغییرات رشد جمعیت و افزایش تقاضا و . . . به نظر می‌رسد مدیریت‌های کشور بایستی نسبت به تصمیماتی که برای برنامه‌های کشور تنظیم می‌کند خط‌مشی و سیاست جدیدی در پیش بگیرد. برخی موضوعات مثل جدی بودن یا نبودن تغییرات اقلیمی، آنی یا تدریجی بودن آن و بحث چگونگی مدیریت آن برای کاهش تنش‌ها و پیامدهای منفی احتمالی آن از مباحث خیلی مهمی است که باید جامعه علمی کشور به آن بپردازد. در مباحثی که در این گزارش مطرح می‌شود

شده سیستمی را در کشور مطرح کند تا وضعیت کشور به‌صورت یکپارچه تحلیل شود و لذا به این معنی نیست که قبول شود این شرایط، شرایط نامناسب است یا شرایطی است که کشور مستحق آن است بلکه به‌علت عدم توجه به برنامه‌های منطقی به این شرایط منجر شده است.فصل زراعي سال جاري (یعنی از اول مهرماه سال 1386) از نظر اقلیمی شرایط نرمالی نبوده است و مي‌توان آن را كاملاً متفاوت نسبت به شرايط قابل انتظار (شرايط نرمال) دانست. بارندگي در فصل پائيز تقريباً در اغلب نقاط كشور با تأخير بسيار (یعنی در آذرماه) همراه بود. در اواخر آذرماه تا نيمه اول بهمن ماه سرماي شديد (بعضي مناطق كم و بي‌سابقه) به صورت مستمر مستقر گرديد، به نحوي كه در بعضي از شهرها در ساعات روز نيز درجه حرارت از 10- درجه سانتيگراد فراتر نرفت.

بارندگي اين ايام بعلت برودت زياد در اكثر نقاط سرد و حتي معتدل آب و هوائي به صورت برف نازل گرديد. سپس هوا سريعاً در كليه نقاط كشور رو به گرمي نهاد و در مدت حدود 20 روز آخر اسفندماه كل كشور گرم شد و حتي افزايش حرارت در نقاط سردي نظير اردبيل به بالاي 20 درجه سانتيگراد رسيد و سپس در اوايل فروردين ماه نيز شدت گرما افزايش و به مدت دو الي سه هفته اول فروردين ماه نيز بالاتر از حد نرمال ادامه يافت كه تاكنون نيز شاهد آن هستيم.

نظر بارندگي نيز بعد از رفع شدن شدت سرما (نيمه اول بهمن ماه) تاكنون بارندگي قابل ملاحظه‌اي در اكثر نقاط كشور وجود نداشته است. اگرچه از نظر اقلیمی تقریباً از اول اردیبهشت ماه به شرایط عادی برگشت ولی مجموعا یک اتفاقاتی را در کشاورزی گذاشته است. سعی می‌شود این اتفاقات با استفاده از آمارهای هواشناسی و بحث‌هایی که می‌شود مرور گشته و آثار این اتفاقات بررسی شود و نهایتاً خصوصيات شرايط اقليمي موجود موجب بروز چه تأثيرات منفي (خسارت) در عرصه كشاورزي و منابع طبيعي خواهد شد.


در اين مجموعه در ابتدا تقسيم‌بندي زراعي اقليمي كشور و مراحل فیزیولوژيك محصولات مهم، سپس تغييرات عوامل اقليمي در فصول و مناطق مختلف كشور مورد تحليل قرار گرفته و در ادامه تأثير اين عوامل بر كشاورزي مورد بررسي و در خاتمه پيش‌بيني خساراتي كه تاكنون بر توليدات وارد شده ارائه خواهد شد. بديهي است در صورت نياز مي‌توان نسبت به ارائه راه‌كارهاي مقابله با اين عوامل طبيعي خسارت‌زا اقدام تا آنها را مديريت و خسارات را به حداقل رساند و برنامه‌ریزی کلان بلندمدت را برای حوادث طبیعی اینچنینی که در آینده اتفاق خواهد افتاد را انجام داد.

1ـ اقليم‌بندي زراعي كشور:
با توجه به تجارب تحقيقاتي موجود از نظر شرايط اقليمي مناطق زراعي كشور را مي‌توان به 4 اقليم زراعي متفاوت نسبتاً بزرگ تقسيم‌بندي نمود. البته این تقسیم‌بندی‌ ممکن است با تقسیم‌بندی‌های منابع طبیعی و یا هواشناسی فرق کند؛ اما متناسب با خصوصیات گیاهان و زراعی و باغی است و تقریباً 4 اقلیم بزرگ در کشور وجود دارد:
1-1- اقليم گرم و مرطوب سواحل درياي خزر:
اين اراضي در سواحل درياي خزر از دشت مغان (استان اردبيل) آغاز شده و استان‌هاي گيلان، مازندران و بخشی از گلستان را شامل مي‌شود. مقدار بارندگي ساليانه اين مناطق بر اساس ميانگين ساليانه، از 1500 ميليمتر در بندر انزلي تا 150-100 ميليمتر در شرق صحاري گنبد متغير مي‌باشد. اين مناطق داراي تابستان‌هاي گرم و مرطوب و زمستان‌هاي معتدل سرد است. در

سالهاي نرمال معمولاً بندرت كمترين درجه حرارت در زمستان به 7- درجه سانتي‌گراد مي‌رسد.
2-1- اقليم گرم و خشك جنوب:
اراضي زراعي اين اقليم از قصر شيرين، گيلان غرب و سرپل ذهاب استان كرمانشاه آغاز شده و در حد فاصل دامنه‌هاي جنوبي زاگرس تا سيستان و بلوچستان ادامه دارد. مناطق كوهدشت و پل دختر لرستان، مناطق مهران، دهلران، آبدانان، هليلان و دره شهر استان ايلام، كليه مناطق استان‌هاي خوزستان، بوشهر، بندرعباس و مناطق گرمسير استان‌هاي كهگيلويه و بويراحمد، فارس، كرمان، بلوچستان، سيستان و مناطق جنوبي استان خراسان جنوبي را شامل مي‌شود. مقدار متوسط بارندگي ساليانه اين مناطق از حدود 500 ميليمتر در منطقه ايذه خوزستان و

گچساران تا 200-50 ميليمتر در بوشهر و بنادر اين استان متغير است. زمستان‌هاي ملايم و بندرت درجه حرارت زير صفر و تابستان‌هاي گرم و خشك تا بيش از 50 درجه سانتي‌گراد همراه با وزش بادهاي گرم و گرد و خاك و غبار محلي است.
3-1- اقليم معتدل سرد:
اين اقليم شامل مناطق معتدل سرد كشور است كه كمترين درجه حرارت آن‌ها در زمستان 7- تا 14- درجه سانتيگراد و ارتفاع آن‌ها از سطح دريا كمتر از 1200 متر است. متوسط بارندگي ساليانه اين مناطق از 100-50 ميليمتر در يزد تا 450 ميليمتر در خرم‌آباد مي‌رسد. تعداد روزهاي يخبندان سال اين مناطق حدود 60-30 روز است. مناطق مركزي استان كرمانشاه، خرم‌آباد، اصفهان، يزد، تهران، كرج، سمنان، فارس، مشهد و نيشابور، سيرجان، كرمان جزو اين اقليم هستند.
4-1- اقليم سرد:


كليه مناطق مرتفع كشور كه بيش از 1200-1000 متر از سطح دريا ارتفاع داشته و كمينه درجه حرارت آنها در زمستان كمتر از 14- درجه سانتيگراد مي‌رسد. استان‌هاي كردستان، آذربايجان غربي و شرقي، همدان، مركزي، چهارمحال بختياري و مناطق سرد استان‌هاي زنجان، قزوين، تهران (دماوند)، خراسان شمالي، خراسان رضوي، اصفهان، لرستان، كرمانشاه، فارس، شاهرود و كهگيلويه و بويراحمد در اين اقليم قرار دارند.

 

2- محصولات زراعي اساسی پائيزه:
محصولات زراعي مهم كشت پائيزه عبارتند از گندم، جو و كلزا. براي اينكه بتوان تأثير دو عامل مهم مقدار بارندگي و تغييرات درجه حرارت را در سال زراعي جاري تاكنون تجزيه تحليل نمود به اختصار وضعيت توليد آنها طي دو سال زراعي گذشته (85-84 و 86-85) و نيازهاي فيزيولوژيكي اين محصولات نسبت به رطوبت و درجه حرارت بيان مي‌شود.
1-2- گندم:
سطح كشت گندم آبي به ترتيب 63/2 و 7/2 ميليون هكتار و توليد آن در سال‌هاي مذكور به ترتيب 9/9 و 1/10 ميليون تن و متوسط عملكرد 3786 و 3745 كيلوگرم در هكتار بوده است. سطح كشت گندم ديم كشور نيز طي سال‌هاي فوق به ترتيب 3/4 و 17/4 ميليون هكتار و مجموعه توليد آن در این سال‌ها به ترتيب 3/4 و 5/4 ميليون تن و متوسط عملكرد به ترتيب 1004 و 1084 كيلوگرم در هكتار گزارش شده است. اما چون می‌خواهیم وضعیت اقلیم را با تولیدات کشاورزی تحلیل کنیم،‌

نگاه مختصری به وضعیت فیریولوژیکی گندم خواهیم داشت: بهترين درجه حرارت جوانه زدن گندم حدود 15 درجه سانتيگراد است. جوانه زدن گندم در كمتر از 5 درجه سانتي‌گراد متوقف شده و حرارت بيش از 25 درجه سانتي‌گراد جوانه زدن بذر گندم را مختل مي‌كند. براي توليد عملكرد مطلوب در گندم حدود 40-30 روز قبل از شروع سرما بايد گندم كشت شود. طبق نظريه فيشر صفر فيزيولوژيك گندم 2 درجه سانتي‌گراد است. براي جوانه زدن بذر ضروري است كه ميزان رطوبت آن به 50-40% وزن خشك گندم برسد. كم بودن رطوبت در اراضي ديم در اين مرحله باعث اختلال در

فعاليت‌هاي بيوشيميائي بذر گندم و عدم جوانه زدن و پوسيدگي آن مي‌شود. جوانه زدن گندم به دو عامل مهم رطوبت و درجه حرارت محيط خاك بستگي دارد. داشتن ريشه قوي و پنجه زدن بوته گندم در پائيز قبل از شروع سرما باعث مي‌شود كه در مناطق سرد و معتدل سرد بوته گندم بتواند سرما را بخوبي تحمل نموده و در صورت نبودن عوامل محدودكننده پتانسيل عملكرد خود را ظاهر سازد. درجه حرارت بالاتر از 35-32 درجه سانتيگراد رشد و تلقيح گندم را مختل مي‌كند.
2-2- جو:
سطح كشت جو آبي در سال‌هاي زراعي 85-1384 و 86-1385 به ترتيب 607 و 624 هزار هكتار و مقدار توليد آن 85/1 و 97/1 ميليون تن و متوسط عملكرد اين سالها نيز به ترتيب 3050 و 3158 كيلوگرم در هكتار گزارش شده است. سطح كشت جو ديم در سال‌هاي مذكور به ترتيب 1051 و 983 هزار هكتار و مقدار توليد 1004 و 983 هزار تن ذکر گردیده است. طول دوره رويش جو كمتر از گندم و تحمل آن به كم‌آبي بيشتر از گندم است ولي مقاومت آن به سرما كمتر از گندم مي‌باشد.

سرماي شديد در مناطق سردسير گاه باعث خسارت شديد به مزارع جو مي‌شود و به علت افزايش غير قابل انتظار قیمت آن در سال گذشته و افزايش آن به بيش از 3000 ريال براي هر كيلوگرم كشت آن در پاييز سال گذشته مورد اقبال زارعين قرار گرفته و طبق بعضي گزارش‌ها سطح زير كشت آن در سال زراعي (87-86) حداقل 5/8 درصد افزايش داشته است و سطح زير كشت آبي آن به 756 هزار هكتار و سطح زير كشت ديم نيز به بيش از يك ميليون هكتار افزايش يافته است.

3- عوامل اقليمي
1-3- بارندگي:
ميزان ميانگين كل بارندگي كشور از تاریخ 1/7/1386 تا تاریخ 31/1/87، به میزان 6/112 ميليمتر بوده است كه نسبت به ميانگين بلندمدت كشور در همين تاريخ 49 درصد كاهش داشته است (51 درصد بارندگي نرمال ريزش نموده) به عبارت ديگر از 219 ميليمتر متوسط بارندگي تنها 6/112 ميليمتر آن نازل شده است. از آنجائيكه تنها به اتكاء متوسط بارندگي نمي‌توان نسبت به آثار آن، چه در تأمين منابع آن و چه در تأمين رطوبت گياهان اظهارنظر نمود، لازم است پراكنش فصلي، منطقه‌اي (استاني) آن نیز توأم با تغييرات درجه حرارت مورد توجه و مقايسه قرار گيرد؛ زیرا به تجربه دیده

شده که برخی مواقع بارندگی برخی از استانها از وضعیت طبیعی بهنر بوده اما وضعیت کشاورزی آنها نامناسب می‌باشد. در این موارد، نکته قابل اهمیت پراکنش زمانی و درجه حرارت هنگام ریزش بوده است. موضوع جدید دیگری که ما خیلی از آن غافل بودیم شرایط و جهت وزش باد می‌باشد. ما در گذشته نسبت به این عوامل خیلی توجه نمی‌کردیم. لذا یکی از مباحثی که به نظر می‌رسد بایستی به آن پرداخته شود بحث اثر تغییرات اقلیمی و آنالیز آن به صورت مجرد و ترکیبی است.
2-3- توزيع فصلي بارندگي:

ميانگين بارندگي كشور در اين فصل مقدار 95/38 ميليمتر بوده است در حاليكه متوسط بارندگي فصل پاييز كشور 87/67 ميليمتر مي‌باشد. مقدار ريزش فصل پاييز سال جاري 57 درصد مقدار متوسط بوده است. فارغ از پايين بودن مقدار آن، مشکل بزرگتر در فصل زراعی اخیر، توزيع فوق‌العاده نامناسب آن به‌خصوص در مناطق سرد، معتدل سرد و معتدل كه مصادف با شروع كشت پاييزه (گندم، جو و كلزا) و در مناطق گرم مصادف با كشت كليه محصولات رايج اين مناطق است،

مي‌باشد که اصلاً شرايط مطلوبي نداشته است. خلاصه مقدار و تغييرات ماهيانه و منطقه‌اي آن در فصل پاييز به شرح زير است:
طي اين فصل استان‌هاي تهران و سمنان به ترتيب با ميانگين بارش 86/115 و 49/40 ميليمتر بيش از نرمال بارش دريافت داشته‌اند و استان قم با 63/43 ميليمتر بارش در حد نرمال ريزش داشته است، ولي 27 استان كشور كمتر از نرمال بارندگي داشته‌اند. استان‌هاي خراسان رضوي، اصفهان، شمال فارس، بوشهر، جنوب خوزستان، بخشي از سمنان و نواحي از كرمانشاه و آذربايجان شرقي مجموع بارندگي فصل پاییز آنها از 10 تا 50 ميليمتر بوده است.
بطور نقطه‌اي شهرستان‌هاي انار، بافق، بم، بندرعباس، بندر دير، ايرانشهر، كهنوج، لار، سراوان، سيرجان و ني‌ريز در اين فصل فاقد بارندگي بوده‌اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید