بخشی از مقاله

استقلال كودك با غذا خوردن آزاد رشد مي كند والدين بايد از تغذيه اجباري كودك خودداري كنند و كودك را هنگام غذا خوردن آزاد بگذارند تا احساس استقلال كودك رشد كند و با احساس رضايت از امر تغذيه، از غذا خوردن لذت ببرند.به مادران توصيه مي شود، غذاهاي متنوعي براي كودك تهيه كنند و به او اجازه امتحان تمام غذاها را بدهند تا كودك از بين آنها غذاي مورد علاقه خود را انتخاب كند و از تحميل سليقه خود در انتخاب غذا به كودك بپرهيزند. يك برنامه غذايي متعادل، شامل غذاهايي است كه علاوه بر رفع گرسنگي، مقدار لازم و كافي از هر يك از عناصر غذايي و مواد مغذي براي وصول به تندرستي كامل را در برداشته باشد.

يكي از مهمترين راه ها براي اطمينان از تأمين نيازمندي هاي تغذيه اي كودك، استفاده از چهار گروه اصلي غذايي، شامل گروه شير و لبنيات، گروه نان و غلات، گروه گوشت و تخم مرغ، حبوبات و مغزها و گروه ميوه و سبزي است.غذاي دلخواه كودك را تهيه كنيد و اگر به دلايلي كودك ميل به خوردن غذا ندارد، از يك اسباب بازي مورد علاقه كودك براي تشويق او به غذا خوردن اسنفاده كنيد. مواد غذايي مقوي و مورد نياز كودك را به غذاي او اضافه كنيد. مثل : اضافه كردن گوشت گوساله به ماكاراني، البته اين كار بايد به احتياط صورت گيرد. به طوري كه كودك به تدريج به غذاي جديد علاقه مند شود.

براي كم كردن حساسيت كودك نسبت به غذا، او را در تهيه غذا دخالت دهيد، مانند پختن و مخلوط كردن مواد غذايي با يكديگر و يا دادن غذا به عروسك. فاصله بين وعده هاي غذايي كودك را كنترل كنيد، چون كودك گرسنه براي خوردن غذاي جديد نسبت به كودكي كه در فواصل غذا با خوردن تنقلات سير شده است، تمايل بيشتري نشان مي دهد. ضمناً فاصله زماني دادن تنقلات تا وعده هاي اصلي غذا (ناهار و شام) را نيز كنترل كنيد. براي تشويق كودك به غذا خوردن، از ظرف غذاي مخصوص كودكان استفاده كنيد. اگر كودك شما در مرحله اي از رشد (سال اول زندگي) است كه از بازيهاي دهاني لذت مي برد. مثل: (فوت كردن، قلقل كردن، صدا درآوردن و گازگرفتن) 5 دقيقه قبل از خوردن غذا به او اجازه انجام اين بازي ها را بدهيد. اين كار موجب حساس و فعال شدن ناحيه دهان كودك مي شود.

از تغذيه اجباري كودك خودداري كنيد. گاهي اوقات به نظر مي رسد مادران به هنگام بي اشتهايي كودك نسبت به مسأله رشد و نمو كودك حساس مي شوند. آنان در مورد نقش مادري خود احساس ناتواني مي كنند و در نتيجه سطح اضطراب آنان بالا مي رود و قادر به تغيير درست علايم بي اشتهايي در كودكشان نيستند و هنگام غذا دادن به كودك وقتي با امتناع كودك از غذا خوردن مواجه مي شوند، احساس ناكامي مي كنند.

نكات علمي در مورد تغذيه كودكان :
«تغذيه مطلوب» سرآغاز سلامتي است. تغذيه مطلوب مي تواند فرد را در برابر بيماري هاي آينده محافظت نمايد. يك رژيم غذايي سالم بايد كليه گروههاي اصلي غذاها را دربرگيرد. اين گروههاي اصلي غذايي عبارتند از: غلات (نان، برنج، ماكاراني و …) ، سبزيجات، ميوه ها، محصولات لبني، گوشت و پروتئين ها (انواع گوشت ها، تخم مرغ، حبوبات) . چربي ها در بالاي هرم غذايي قرار گرفته اند و به مقدار كمتري مورد استفاده قرار مي گيرند. تحقيقات اخير، حاكي از آن است كه تنها عده اندكي از كودكان آمريكايي همة توصيه هاي غذايي هرم تغذيه را به كار مي برند. يكي از كمبودهاي اصلي در برنامه غذايي بسياري از كودكان، كلسيم است. كه در فرآورده هاي لبني و سبزيجات داراي برگ هاي تيره يافت مي شود. كلسيم نقش مؤثري در كاربرد بهينه قلب، ماهيچه ها و سيستم عصبي داراست و فشار خون را در حد مطلوب نگه مي دارد. اما بيشترين كاربرد كلسيم در ساختمان استخوان هاست تا فعاليت جسمي را در طول عمر فراهم نموده و خطر شكستگي استخوان ها را در آينده كاهش دهد.

(ساخت استخوان هاي محكم):
دانشمندان تأكيد مي كنند كه كمبود كلسيم در رژيم غذايي در دوران كودكي احتمال ابتلاء به پوكي استخوان را افزايش مي دهد كه تا سنين پيري، پنهان باقي مي ماند. يك تعادل مثبت در ميزان كلسيم كه عبارتست از: جذب بيشتر و دفع كمتر آن در خلال كودكي، نوجواني و جواني باعث مي شود كه رشد استخوان ها با حداكثر تراكمشان صورت گيرد. اما در طي نوجواني است كه به حداكثر رساندن ميزان جذب كلسيم بسيار مهم است. چرا كه سرعت رشد و دريافت كلسيم استخوان ها در سنين صورت مي گيرد. تحقيقاتي كه توسط «انستيتوي بين المللي رشد كودكان و سلامت انسان ها» انجام شده است، نشان مي دهند كه در سنين نوجواني «دريچه اي به سمت فرصت ها» وجود دارد كه مي توان در خلال آن سالها بانك كلسيم استخوانها را افزايش بخشيد.

ـ كودكان به چه ميزان كلسيم نياز دارند؟
رهنمودهاي كسب كلسيم در منابع تغذيه مصرفي، توصيه مي كنند كودكان 4 تا 8 ساله بايستي هر روز 800 ميلي گرم كلسيم به دست آورند. اين ميزان با مصرف روزانه 2 تا 3 ليوان شير كم چرب تأمين مي گردد.
ـ كودكان و كلسيم : چه كسي به اندازه مصرف مي كند؟
متأسفانه بسياري از كودكان به ميزان توصيه شده، كلسيم به دست نمي آورند. پيمايش هاي
بين المللي تغذيه اي حاكي از آنند كه بيش از نيمي از كودكان زير 5 سال ميزان توصيه شده مصرف كلسيم را به دست نمي آورند. در واقع كودكان تنها حدود 800 ميلي گرم در روز، كلسيم جذب مي نمايند كه بسيار كمتر از ميزان نياز آنها جهت رشد به هنجار است. چنين مصرف ناكافي كلسيم، خطر ابتلاء به پوكي استخوان و شكستگي ها را در سنين بالاتر افزايش خواهد داد.
چه كسي به اندازه كلسيم مصرف مي كند؟
گروه سني درصد دريافت كلسيم در مقايسه با تصويه هاي تغذيه اي كافي
زير 5 سال 4/45
پسران (11ـ3) 2/53
دختران (11ـ6) 1/43

گروه سني درصد دريافت كلسيم در مقايسه با تصويه هاي تغذيه اي كافي
تولد تا 6 سالگي 210 ميلي گرم
1 تا 3 سالگي 500 ميلي گرم
4 تا 8 سالگي 800 ميلي گرم

كلسيم در كجا موجود است؟
«انستيتوي بين المللي رشد كودكان و سلامت انسان ها» بر اين باورند كه شير كم چرب يا فرآورده هاي لبني كم چربي بهترين منابع كلسيم هستند. چرا كه علاوه بر اين كه سرشار از كلسيم هستند، داراي مواد غذايي ديگري نيز مي باشند كه به جذب بيشتر كلسيم كمك مي كند. شيره علاوه بر كلسيم، مواد غذايي ضروري ديگري را نيز نظير ويتامين D ، پتاسيم، منيزيم و … فراهم مي آورد كه در رشد سالم انسان و سلامت استخوان ها مؤثر هستند.سبزيجاتي كه داراي برگ هاي سبز و تيره هستند نيز، منابع سالمي جهت كسب كلسيم محسوب مي گردند. اما حداقل مصرف 5 وعده انواع كلم در روز نياز است تا به اندازه 4ـ3 ليوان شير، كلسيم رساني كند.

نكاتي چند :
ـ در زمينه كاهش اشتها در كودكان
(عامل اصلي كاهش اشتها در كودكان)
1ـ ابتلا به بيماريهاي عفوني و انگلي (خصوصاً دستگاه گوارش و تنفس)
2ـ رژيم غذايي يكنواخت و فقدان مواد مغذي كه بر اشتها اثر دارند (مثل روي، آهن)
3ـ سوء تغذيه
4ـ غصه، حسادت و اضطراب در كودكان

5ـ زخمهاي دهاني (مثلاً به علت دندان درآوردن)
علل امتناع كودك از خوردن غذاهاي جامد در دوران تغذيه تكميلي و نحوه مقابله والدين با آن ها:
كودك ممكن است بيمار باشد يا كودك در اثر مبتلا به بيماريهاي عفوني، انگلي، زخم در دهان يا سوزش گلو، اشتهاي خود را به غذا از دست مي دهد. در اين صورت كودك را بايد براي معالجه نزد پزشك بُرد.كودك ممكن است غمگين باشد اغلب كودكان به واسطة ورود نوزاد جديد، بيماري يا غيبت مادر غمگين مي شوند و اشتهاي خود را از دست مي دهند. در اين صورت كودك غمگين نيازمند عشق و محبت بيشتر خصوصاً در هنگام غذا خوردن است.دندان هاي كودك ممكن است در حال نيش زدن باشند، به كودك وسيلة تميز و سفت مثل: قاشق بدهيد تا بجود. ممكن است نحوه معرفي غذاي جامد توسط مادر صحيح نبوده است.

به عنوان مثال: تأخير در شروع تغذيه تكميلي (اغلب شيرخوران در صورت تأخير در شروع غذاي كمكي از 9 ماهگي به بعد تمايل خود را به خوردن غذاهاي ديگر و پذيرش مزه و طعم هاي جديد از دست مي دهند.) پافشاري زياد مادر به خوراندن غذاهايي كه كودك نسبت به خوردن آن ها علاقه اي ندارد. اين امر باعث مي شود كه كودك از زمان غذاخوري خاطره خوشي نداشته باشد.خوراندن مقادير زيادي مايعات شيرين و شيريني در فواصل وعده هاي غذايي، استفاده از شيشه و سرپستانك در تغذيه تكيلي كودك.

والدين چه كمكي مي توانند به مشكل غذا خوردن كودكان و كاهش اشتهاي آن ها بكنند؟
1ـ كودكان بايد در هنگام غذا خوردن احساس گرسنگي كنند. براي اين منظور كمي فعاليت پيش از غذا و عدم مصرف شيريني يا مايعات شيرين در بين وعده هاي غذايي كمك مي كند. لازم به ذكر است كه كودك نبايد در هنگام غذا خوردن خيلي خسته و خواب آلود باشد.

2ـ در تغذيه كودكان از غذاهاي مورد علاقه آن ها استفاده كنيد. اكثر كودكان غذاهايي با طعم كمي شيرين را دوست دارند و غذاهاي شور و ادويه دار را نمي پسندند.

3ـ در غذا دادن به كودك صبور باشيد. كودكان را به غذا خوردن تشويق كنيد و به واسطه حرف زدن و محبت كردن به آن ها اين زمان را براي كودكان لذت بخش كنيد. كودكان همچنين تمايل به استقلال دارند و اگر به آن ها اجازه به كارگيري مهارت هاي جديد مثل: استفاده از انگشتان براي غذا داده مي شود ممكن است مقدار بيشتري غذا بخورند.از پافشاري و اصرار زياد در مواقعي كه كودك تمايلي به خوردن ندارد، اجتناب شود. هرگز به زور به كودك غذا ندهيد. ولي در عين حال نسبت به غذاغ خوردن او بي تفاوت نباشيد. در صورت امتناع كودك از خوردن غذا، مي توان 1 يا 2 ساعت بعد مجدداً امتحان كرد و يا تا وعده بعدي غذا منتظر ماند.

4ـ در اين فاصله از دادن هرگونه ماده غذايي ديگر يا مايعات شيرين خودداري كنيد.

5ـ كودك را براي خوردن تمجيد كنيد و در اين زمان به او توجه بيشتري در مقايسه با زماني كه از خوردن غذا امتناع مي كند، نشان دهيد.

6ـ در صورت عدم تمايل كودك به خوردن انواع غذاها، با استفاده از روش هايي چون تغيير در تركيب، مزه، بافت و نحوه طبخ غذاها او را به خوردن تشويق كنيد. با تزيين غذاها به شكل هاي جالب نظير شكل حيوانات، گل، عروسك و غيره. بشقاب غذاي كودك را برايش جالب كنيد تا او به خوردن آن ها تشويق شود.

7ـ اگر كودك از خوردن ماده غذايي كه برايش مفيد است، امتناع مي كند مي توان آن ماده غذايي را با غذاي مورد علاقه اش مخلوط كرد و يا به طعم و يا شكلي درآورد كه مورد پذيرش كودك است.

8ـ كودكان معمولاً در كنار ديگر كودكان به غذا خوردن تشويق مي شوند. به طور كلي حضور افراد مورد علاقه كودكان، آن ها را به غذا خوردن راغب مي سازد.

9ـ در سال دوم عمر از دادن شير مادر بلافاصله قبل از غذا خوردن و يا فواصل آن اجتناب شود. ولي در سال اول كاملاً عكس اين مطلب، يعني اول شير مادر و سپس غذاي كمكي توصيه مي شود.

10ـ به تغذيه كودكان در هنگام بيماري و دوران نقاهت بايد توجه بيشتري كرد.در دوران بيماري بايد به غذاي كودك بيشتر توجه كرد. چون:

1ـ نياز كودك به مواد غذايي افزايش مي يابد.
در دوران بيماري براي اين كه بدن بتواند با عوامل بيماري زا مقابله كند نياز به انرژي و مواد معدني دارد كه بايد از طريق غذا تأمين شود. اگر به شخص بيمار غذا داده نشود، بدن او ضعيف شده و نمي تواند در مقابل عوامل بيماري زا مقاومت كند. در اين صورت بيماري او شديدتر مي شود و ديرتر بهبود پيدا مي كند. در طول دوران بيماري اگر غذاي كافي مصرف نشود، چربي ذخيره در بدن براي توليد انرژي مصرف مي شود و عضلات تحليل مي رود و در نتيجه وزن كمتر مي شود.

2ـ اتلاف مواد غذايي از بدن كودك بيشتر مي شود. زيرا:
اگر بيماري با علائمي مثل اسهال، استفراغ و يا تب همراه باشد. در هر سه حالت، مواد غذايي بدن از دست مي رود. در تب نيز با افزایش حرارت بدن، انرژي بيش از حد عادي

3ـ دريافت مواد غذايي كمتر مي شود.:
معمولاً در دوران بيماري به ويژه كودك به شدت بي اشتها مي شود. اگر زخم در دهان و يا گلودرد داشته باشد، اگر اثر سرماخوردگي و گرفتگي بيني براي نفس كشيدن مشكل داشته باشد، غذا خوردن براي كودك سخت مي شود. پس مي بينيد كه در دوران بيماري از يك طرف نياز كودك به مواد غذايي افزايش مي يابد چون مي خواهد با عامل خارجي مقابله كند و هم زمان دريافت غذا به دليل بي اشتها كم مي شود. و از طرف ديگر از طريق تب، اسهال، استفراغ، اتلاف غذا و انرژي هم پيش مي آيد. همه اين عوامل دست به دست هم مي دهند و وزن كودك كم مي شود و اين آغازي است براي توقف و يا تأخير رشد كودك كه با مراقبت رشد و عتوجه به روند منحني رشد كودك مي توان آن را ديد.در اين حالت به مادر توصيه كنيم تا حد امكان به كودك غذا بدهد. چون باعث مي شود وزن كودك كم نشود و يا وزن كمتري را از دست بدهد و روند بهبودي كودك سريعتر شود.

تغذيه كودك در زمان بيماري1 :
روش غذا دادن به كودك :
ـ قبل از غذا دادن به كودك دست و صورتش را بشويد تا احساس آرامش كند.
ـ غذا دادن به كودك بيمار مشكل و خسته كننده است و بايد سعي كنيد با صبر و حوصله زيادي به كودك غذا بدهيد.
ـ در طول بيماري، كودك را به خوردن غذا تشويق كنيد. حتي اگر مقدار كمي غذا بخورد بهتر از آن است كه چيزي نخورَد.
ـ در حالتي كه كودك خواب آلود است به او غذا ندهيد.
ـ از غذاهايي كه در حالت سلامت، كودك به آن ها علاقه بيشتري دارد به او بدهيد.

ـ غذاهاي نرم مثل: سوپ، فرني و پوره به او بدهيد.
ـ براي نرم كردن غذا از شير يا روغن مايع استفاده كنيد.
ـ اگر كودك تب دارد وقتي تب او پايين آمد به او غذا بدهيد.
ـ كودك را مجبور به خوردن غذا نكنيد. چون باعث تهوع در او مي شود.
ـ در صورت گرفتگي بيني قبل از دادن غذا به او ، بيني اش را تميز كنيد.
ـ به كودك بيشتر از قبل غذا بدهيد و دفعات وعده غذايي را زياد كنيد.

روش تغذيه كودك اسهالي :
ـ در صورتي كه شيرخوار دچار اسهال شده، دفعات شيردهي را زياد كنيد.
ـ غذاهاي آبكي و سوپ به كودك بدهيد.
ـ براي جبران آبي از دست رفته، مايعاتي مثل: دوغ، اُ. آر. اس. و لعاب برنج و … بدهيد.
ـ علاوه بر غذاهاي آبكي، كته، گوشت ماهيچه و مرغ به او بدهيد.
ـ موز، اسفناج و … را كه داراي پتاسيم هستند به كودك بدهيد.
ـ از دادن نوشابه و آب ميوه سنتي بره كودك اسهال خودداري كنيد.

بايد توجه داشت كه كودكان مبتلا به اسهال به علت دفعات اجابت مزاج، آب بدنشان را به همراه سديم و پتاسيم از دست مي دهند. براي جلوگيري از خطر كم آبي و مرگ در آنان بايد غذايشان بيشتر شود تا سريعتر بهبود يابند.تغذيه كودكي كه استفراغ مي كند :

ـ در صورتي كه كودك تهوع دارد، دادن غذا را تا چند ساعت قطع كنيد. ولي هر 10 دقيقه 2ـ3 قاشق به او مايعات سرد بدهيد.
ـ بعد از اين چند ساعت از قطع شدن استفراغ در او گذشت، 6ـ8 قاشق غذا شير يا پوره رقيق به او بدهيد.
ـ اگر بعد از شير يا پوره استفراغ نكرد، بعد از دو ساعت به همان ميزان به او شير يا پوره بدهيد.

تغذيه دوران نقاهت :
برخلاف دوران بيماري كه كودك بسيار بي اشتها است. در دوران نقاهت، به طور واضح اشتها كودك بيشتر مي شود. اين زمان بهترين فرصت براي جبران وزن از دست رفته كودك در دوران بيماري است. بايد حتماً به مادر آموزش داده شود كه از اين فرصت استفاده كند و همواره پيامهاي زير را به خاطر داشته باشد:
ـ تعداد وعده هاي غذاي كودك را بيشتر كند. (به جاي 5 وعده 6 وعده غذا به كودك بدهد.)
ـ در هر وعده غذا، نسبت به قبل مقدار غذاي بيشتري به كودك بدهد.
ـ غذاي كودك را نسبت به قبل مقوي تر تهيه كنيد.
ـ پيش از شروع تغذيه كودكان بيمار، مي توان دست و صورت آن ها را شست تا احساس راحتي كنند. به علاوه تميز كردن بيني گرفته كودكان بيمار پيش از تغذيه، عمل غذا خوردن را برايشان آسانتر مي كند.
ـ در تغذيه كودكان بيمار، از غذاهايي كه خوردن آن ها براي اين نوع كودكان آسانتر است. مثل: شير، فرني، سوپ و انواع پوره جات و … استفاده كرد.

گرمازدگي1 :
گرمازدگي، اكثراً شرايطي كه فرد در محيطي گرم بوده و گرماي بدن نتواند دفع شود، به خصوص در مواردي كه فرد فعاليت بدني زيادي دارد روي مي دهد.

علائم :
فرد گرمازده اغلب خسته و گيج مي شود و ممكن است دچار برخي علائم از قبيل: سرددر، گرفتگي عضلات، پوست خشك داغ، آهسته و در موارد پيشرفته عدم هوشياري شود كه در صورت عدم رسيدگي به بيمار مي تواند كشنده باشد.
اقدامات اوليه :براي كمك به فردي كه دچار گرمازدگي شده است بايد وي را به مكاني خنك مثل: زير سايه بان يا اتاق برده لباس هاي وي را از بدن خارج نمود. يك ملحفه نازك مرطوب روي بدن وي كشيده شود و هرچند دقيقه يك بار ملحفه را مرطوب كرد تا به تدريج بدنش خنك شود. به او مايعات خنك خورانده شود تا رسيدن دماي بدن به حدود دماي طبيعي، مرطوب كردن ملحفه و بدن را بايد ادامه داد. پس از انجام كمك هاي اوليه بايد فرد مصدوم را به مركز فوريت پزشكي رساند.
براي جلوگيري از گرمازدگي، بايد موارد زير را رعايت كرد:

1ـ پوشيدن لباس ضخيم و غيرقابل نفوذ در فصول گرما، كه مانع تبخير عرق و دفع گرما
مي شود، خودداري كرد.
2ـ هنگام فعاليت شديد بدني به قدر كافي مايعات نوشيدني مصرف شود.
3ـ فعاليت بدني را در مناطق داراي آب و هواي گرم به تدريج طي 3 تا 4 هفته براي عادت كردن بدن به گرما بايد افزايش داد.
4ـ در فعاليت ورزشي گروهي، گرمازده شدن يكي از افراد به معناي در خطر بودن ديگران است و بايد اقدامات احتياطي را براي بقيه افراد در نظر داشت.

خوردن و مصونيت غذايي :
آلرژي هايي از قبيل خارش گلو، خارش پوست و مشكلات تنفسي از جمله موارد رايج در كودكان هستند كه با تغذيه صحيحي قابل پيشگيري مي باشند. متأسفانه پدر و مادراني كه به آلرژي مبتلا هستند اين عارضه را تا حدود 20 الي 30 درصد به فرزندانشان منتقل مي كنند. اما آنها مي توانند با كنترل تغذيه كودكانشان از همان روزهاي نخستين مانع از انتقال آلرژي به آن ها شوند. به اعتقاد يكي از متخصصين تغذيه كودكان در آلمان شيرمادر، كودك را در مقابل آلرژي مصون مي كند. مواد تشكيل دهنده شيرمادر داراي خاصيت حفاظتي ضدآلرژي هستند.

پروتئين هاي موجود در تخم مرغ، شيرگاو و يا دانه هاي سويا به علت متفاوت بودن با هم نوعان خود در شيرمادر قادر به ايجاد عكس العمل در ارگانيسم كودك مي باشند كه اين عكس العمل همراه با خارش پوست، گلو و يا حتي مشكلات تنفسي است. سيستم مصون نگهدار بدن قادر به تشخيص مواد خطرساز و بي خطر نيست. شيرمادر به گونه اي است كه تركيبات پروتئين هاي آن براي سيستم ايمني بدن كودك شما پروتئين هاي هم نوع تلقي مي شود و بدن در مقابل آن مقاومتي نمي كند. به همين لحاظ شيرمادر در 6 ماه اول زندگي كودك توصيه مي شود و يكي ديگر از مزاياي شيرمادر اين است كه داراي عناصر بنيادي است و باعث مي شود سيستم دفاعي بدن كودك را بسازد تا در مقابل آلرژي قوي شوند.

اخـلاق
روش تكامل اخلاق:
1ـ اخلاق يعني احترام :
نخستين نكته مهم اين است كه جوهر اخلاق احترام است. احترام به خود، احترام به ديگران، احترام به همة اشكال حيات و محيطي كه آنها را دربرگرفته است.لازمة احتران به خويشتن اين است كه براي زندگي و شخص خود ارزشي قايل باشيم. «با ديگران چنان رفتار كن كه مي خواهي با تو رفتار كنند و به عبارتي آنچه براي خود نمي پسندي براي ديگران مپسند» يك اصل اخلاقي است كه در تمامي مذاهب و فرهنگهاي دنيا توصيه شده است. براي ترتبيت فرزندان شايسته به چيزي بيش از اخلاق احترام نياز داريد. ايجاد اخلاق احترام گام مؤثري براي رسانيدن فرزندانمان به بلوغ اخلاقي است.

2ـ تكامل اخلاقي فرآيندي تدريجي است :
نكته بسيار مهمي است كه اخلاق احترام ناگهان و تمام و كمال در هيچ سن به خصوصي ديده نمي شود. تكامل اخلاق فرآيند تدريجي است كه مرحله به مرحله به دست مي آيد. زيرا پايه هاي تكامل اخلاق از بدو تولد تا پايان سه سالگي استوار مي باشد. بخش دوم به مراحل استدلالي اخلاقي مربوط است و اين مرحله اي است كه با دخالت پدر و مادر و سايرين از زمان پيش از مدرسه تا بلوغ صورت خارجي مي گيرد. آنها مي توانند در كنار خواسته هاي خود توجه به خواسته هاي ديگران را هم ياد بگيرند و در جادة دور و دراز منتهي به بلوغ اخلاقي قدم بردارند. تجربه نشان مي دهد كه مراحل استدلالي شبيه نردباني است كه كودك براي صعود از آن بايد از پله ها به ترتيب و تدريج بالا رود. به تدريج و به دنبال هر صعود، احترام كودك به ديگران بيشتر مي شود. توجه داشته باشيد كه بچه ها هم مثل بالغها گاه به پايين سر مي خورند و موقتاً در مرحله پايين تري قرار مي گيرند. بعضي از بچه ها سريعتر از ديگران پله هاي تكامل را مي پيمايند. اما تكامل اخلاقي مسابقه نيست، يك جريان و فرآيند است. مهم اين است كه به ادامة حركت او در مسير تكامل كمك كنيم.

3ـ به كودكان احترام بگذاريد و از آنها احترام بخواهيد :
يكي از اصولي ترين راههاي ايجاد احترام در كودكان تا به خود و ديگران احترام بگذارند، احترام گذاشتن به آنها و تقاضاي احترام متقابل از آنهاست.دكتر كابرگ مي گويد: «قدم نخست براي تربيت اخلاقي كودك برخورد اخلاقي با اوست.» برخورد محترمانه با كودكان مستلزم رفتار انساني با آنهاست. به گفته يك مادر: «آويزه گوشم كرده ام كه بچه هاي من انسانهايي هستند كه حق و حقوقي دارند، عروسك خيمه شب بازي نيستند كه با آنها هر طور كه بخواهم رفتار كنم.»
رفتار انساني با كودكان و رعايت انسان بودن آنها مستلزم برخورد منصفانه است، و به حكم همين انصاف بايد با كودك به اقتضاي سن و سال او رفتار كرد و بالغ نبودن او را در نظر گرفت. بايد با كودك چنان رفتار كرد كه احساس كند آراء و نظراتش را به حساب مي آوريد.

با اين وجود، تصور باطلي است اگر خيال كنيم چون به بچه ها احترام مي گذاريم، آنها هم به ما احترام خواهند گذاشت. مطمئناً شما هم بسياري از بالغها را مي شناسيد كه احترام با احترام پاسخ نمي دهند. با اين حساب چه جاي تعجب كه بچه ها، كه در مرحلة تكامل نيافته اخلاقي خود هستند، احترام را با احترام متقابل پاسخ ندهند. بنابراين، براي ايجاد حس احترام بايد ضمن آنكه به فرزندانمان احترام مي گذاريم، از آنها احترام متقابل بخواهيم.احترام خيابان دوطرفه است. تا احترام نگذاريد، احترام نمي بينيد.در ارتباط با فرزندان، احترام متقابل را فراموش نكنيد.

4ـ سرمشق شويد و درس بدهيد :
يكي از مطمئن ترين راههاي تربيت فرزند براي رسيدن به استدلال اخلاقي مثبت، سرمشق شدن پدر و مادر است.با احترام گذاشتن به فرزندان خود الگو و سرمشق مي شويم. وقتي به فرزندانمان احترام مي گذاريم، در اصل عقيده خود را درباره برخورد درست با اشخاص منتقل مي كنيم و به توصيه هاي خويش عمل مي نماييم.با رفتار خود مي توانيم سرمشق ديگران و از همه مهمتر سرمشق فرزندانمان باشيم.

5ـ آموزش كلامي :
سرمشق شدن و آموزش دادن با آنكه بسيار مهم است، كافي نيست.فرزندان ما را سرمشق هاي بد احاطه كرده اند. آموزشهاي كلامي به قدر آموزش هاي رفتاري حائز اهميت است. كودك هم بايد رفتارهاي خوب را ببيند و هم دلايل را از زبان ما بشنود. براي اينكه سرمشق شدن تأثير لازم را داشته باشد، بچه ها بايد از ارزشها و باورهايي كه در پس منطق پيشنهادي ما نهفته است مطلع شوند.اين پنجمين نكته مهم روش تكامل اخلاقي است. با كلام به طور مستقيم درس مي دهيم. هم بايد به موعظه ها عمل كنيم و هم درباره اعمال خود حرف بزينم. براي آموزش كلامي نيازي به كامل بودن پدر و مادر نيست. مي توانند به فرزندانشان بگويند: «بيشترين تلاشم را مي كنم، اما من انسان همه چيزدان نيستم. من هم اشتباه مي كنم، شما هم اشتباه مي كنيد، اما مي خواهم تجربه هايم را با شما در ميان بگذارم.»پدر و مادر مي توانند بي آنكه در نقش خداوند همه چيزدان ظاهر شوند، نظرات خود را با فرزندانشان در ميان گذارند، مي توانند راهنمايي كنند، گوش كنند و اندرز بدهند.با آموزشهاي مستقيم ارزشهاي مثبت اخلاقي، نظير ادب، نزاكت، صداقت، محبت و دوستي صادقانه و قبول مسئوليت و غيره ، به فرزندانمان كمك مي كنيم به كمك استدلال اخلاقي، اعمال خوب را انتخاب كنند.

6ـ به فرزندان خود فكر كردن را بياموزيد :
به فرزندان بايد ياد داد كه:

الف) وقت خودشان را صرف فكر كردن كنند.
ب) خودشان را جاي ديگران بگذارند. كودك به خودي خود به اين طرز تلقي نمي رسد. به كمك ما احتياج دارد تا با تشويق دائم او به فكر كردن و از دريچه چشم ديگران قضاوت كردن او را در راه تكامل كمك كنيم. دسترسي به استدلال اخلاقي مستلزم تمرين است.

7ـ فرزندان خود را به قبول مسئوليت تشويق كنيد :
آموزش قبول مسئوليت به فرزندان، اقدامي است كه آنها را به جانب دستيابي به استدلال اخلاقي سوق دهد. خواسته هر پدر و مادري است كه فرزندان خود را انسانهايي مسئول و شايسته تربيت كنند. اما لازمة تربيت فرزندان مسئول و متعهد واگذاري مسئوليت به آنهاست و از جمله اين مسئوليت ها، مسئول شناختن آنها در قبال خودشان است.مواظبت از خود و اموالشان، كسب درآمد براي مصارف شخصي با توجه به اقتضاي سن و سال، افزايش احساس مسئوليت در قبال ديگران و كمك به رفاه ساير انسانها و بسياري از مقولات مشابه ديگر را مي توان به بچه ها واگذار كرد.آموزش قبول مسئوليت بايد خيلي زود شروع شود. حتي كودك دو ساله هم مي تواند در چيدن ميز و سفره غذا و يا پهن و جمع كردن دستمال سفره و غيره، كمك كردن را ياد بگيرد. هر چه بچه ها بيشتر كمك كنند به كمك كردن بيشتر عادت مي كنند. وقتي استدلال اخلاقي شان ابعاد وسيع تري مي گيرد، وقتي دليل كافي براي كمك به ديگران پيدا مي كنند، عادت كمك و توجه به سايرين در آنها تقويت مي شود.

8ـ تعادل استقلال و كنترل :
دادن آزادي كليدي است كه درهاي زندگي مسالمت آميز ميان پدر و مادر و نوجوان را مي گشايد. در تمام مدت رشد از آغاز تولد تا پايان نوجواني بچه ها هم به استقلال نياز دارند و هم به كنترل و اين يكي از آموزنده ترين توصيه هاي تربيتي براي بچه ها است.بچه ها هم در كودكي و هم در نوجواني به راهنمايي شما احتياج دارند.هدف نهايي تعليم و تربيت فرزند كنترل او نيست. هدف اين است كه به فرزندان خود كمك كنيم تا بالغهاي عاقلي بشوند و گليم خود را از آب بيرون بكشند.مي دانيم كه بچه ها خواهان استقلال هستند. بچه هاي دو ساله هم استقلال مي خواهند. فراموش نكنيد كه فرزند شما به كنترل هم احتياج دارد. ايمني و سلامت كودك كم سن و سال مستلزم كنترل اوست. بسياري از بچه ها به قدر كافي مورد مراقبت و كنترل قرار نمي گيرند. استقلال و كنترل در موضوع مهم هستند كه براي پرورش و تربيت فرزندان سالم ضرورت دارند.

9ـ به كودكان محبت كنيد تا تصوير ذهني مثبت به دست آورند :
محبتي كه كودك را در كسب يك تصوير ذهني مناسب كمك مي كند با ايجاد احساس ارزش و ارزشمند بودن به او اتكاي به نفس و قدرت مي بخشد.عشق و محبت، سواي بسياري از محسنات ديگر، انسانها را به هم پيوند داده. آنها را در مجموعة خانواده انساني قرار مي دهد. محبت به فرزندان، ابتدايي ترين راهي است كه مي تواند فرزندانمان را در رسيدن به تصوير ذهني مثبت كمك كند. اما راههاي ديگري هم وجود دارد. مي توانيم به آنها كمك كنيم تا مهارتها و استعدادهايشان را افزايش داده، از كارشان احساس غرور و افتخار كنند كه اين منبع مهمي از عزت نفس است. مي توانيم آنها را تشويق به يافتن دوستاني كنيم كه آنها را به خاطر آنچه هستند قبول كنند.مي توانيم كيفيات خوب و نقاط قوتشان را كه خود توانايي ديدنش را ندارند، به آنها نشان دهيم. مي توانيم بيش از آنچه گله و شكايت و انتقاد مي كنيم تحسين و قدرشناسي نماييم.به فرزندانتان محبت و توجه كنيد، از آنها حمايت و برايشان وقت صرف كنيد تا خود را انسانهاي مستقل و شايسته اي ببينند كه مي توانند روي پاي خود بايستند و محتاج تصديق و تأييد اين و آن نباشند. به آنها كمك كنيم تا احساس عشق و محبت كنند.

10ـ با تربيت اخلاقي خوشبختي خانواده را بيشتر كنيد :
براي تربيت اخلاقي كودكان و رفاه و خوشبختي خانواده، دو اقدام متفاوت لازم نيست. توجه به تربيت اخلاقي و داشتن خانواده خوب و خوشبخت دو رويِ يك سكه اند. اقدام در هر مورد به هر دو منظور كمك مي كند.با ايجاد توانايي درك نقطه نظرهاي ديگران و با كمك به حصول توافقي كه نظرات همه را به حساب آورده، به رشد اخلاقي كودك كمك كند.محيط گرم و صميمانه خانواده، به بچه ها امكان مي دهد تا در زندگي سرمشق هاي مناسبي پيدا كنند. از ارزشها و سنت ها مطلع شوند و در وقت نياز از تدابير حساب شده استفاده نمايند. وقتي كودك خود را متكي و متصل به خانواده احساس كرد، ناخودآگاه در موقعيتي قرار مي گيرد كه در برابر فشار هم سن و سالانش مقاومت كند.
تربيت خوب و خانواده صميمي دست در دست هم حركت مي كند.

پيش به سوي تكامل اخلاقي :
سالهاي نخست زندگي و به خصوص سال اول براي رشد اخلاقي اسنان حائز بيشترين اهميت است. به دلايل زير:
دوران نوزادي زماني است كه پيوند ميان پدر و مادر و فرزند جوش مي خورد. هرچه نوزاد ر ا بيشتر لمس كنيد و هرچه بيشتر به او برسيد و با او بازي كنيد، پيوند عاطفي شما با او بيشتر مي شود.
با تَر و خشك كردن نوزاد، با ايجاد تماس جسمي، يكي از نيازهاي اصولي او را برآورده سازيد.
3ـ اگر نوزاد در نخستين سال زندگي مورد مهر و محبت قرار نگيرد و پيوند عاطفي با مادرش ايجاد نشود، احتمالاً در سالهاي بعد، توانايي مردم دوستي را از دست مي دهد.
4ـ با رفتع نيازهاي سال نخست زندگي نوزاد به او اطاعت از دستورات پدر و مادر را مي آموزد.
با توجه به نوازد، پيوندي عاطفي ايجاد مي كنيد كه در اثر آن اعتماد به نفس و استقلال فرزندانتان افزايش يافته، توانايي او را در ارتباط با سايرين و حساسيت به نيازهاي آنها بيشتر مي شود.
با فراهم آوردن محيطي صميمي خانوادگي و اجتماعي به يادگيري كودك و كنجكاوي او كمك مي كنيد تا در مراحل بعد بهتر بتواند مراحل رشد اخلاقي را بپيمايد.
عشق و محبت چراغ رشد انسان را روشن مي كند. اگر فرزندان خوب و شايسته مي خواهيد بايد با مهر و محبت شروع كنيد. در ضمن يادتان نرود محبت به كودك درس اطاعت است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید