بخشی از مقاله

داستان آتشفشان

قدرت و ماهيّت غير غابل پيش بينیِ آتشفشان، آن را به نيرويی طبيعی تبديل می کند که بسيار خطرناک، ولی در عين حال ، زيبا وتماشايی است . سوراخی در پوسته ی سيّاره است که سنگِ مذاب، گدازه (لاوا)، خاکستر وگاز از آن به بيرون فوران می کند.
در سپتامبر ۱۹۹۴ ميلادی، دو آتشفشان در گينه ی نو فعّال شدند. ابرهای متراکم خاکستر و گدازه ی سرخ به هوا برخاستند. مناظرِ اطراف از سبز به خاکستری تغيير رنگ دادند؛ زيرا خاکستر روی جنگل، مزارع، دهکده ها و شهر ها را پوشاند.


اين دو آتشفشان، « ولکان» و «تاروِروِر» ناميده می شوند و درون جزيره ای واقع در در جنوب غربیِ اقیانوس آرام قرار گرفته اند. در اين نقطه ی جهان، هر سال حدّاقل يک آتشفشان فوران می کند. بعضی از ويران کننده ترين فوران هايی که ثبت شده اند، مربوط به اين ناحيه بوده اند. «تاملورا» و «کراکاتوآ» ازقوی ترين آتشفشان های منطقه هستند.
در سال۱۸۱۵ ميلادی، آتشفشان «تامبورا» به طور ناگهانی فوران کرد و بخش عمده ای از مخروط آن منفجر شد و از بين رفت. حدود000/10 انسان جان خود را در جريان فوران از دست دادند و000/80 نيز قربانیِ امواجِ سهمگينی شدند که پس از فوران به وجود آمدند و سواحل جزاير مسکونی اطراف را در هم کوبيدند. در سال1883 نيز آتشفشان «کراکاتوآ» فوران کرد و همان اثرات را بر جای گذاشت. آتشفشان های زيادی باهمان شدّت «تامبورا» و «کراکاتوآ» فوران كرده اند،امّا هيچ کدام قدرت و ميزان


تلفات آن دو را نداشتند.
مطالعه آتشفشان:
درزبان انگليسی,آتشفشان را«ولکانو»می ناميدندکه ازنام يکی ازخدايان دروغی روم گرفته شده است.او آهنگری بود که برای خدايان ديگر سلاح می ساخت .
طبق اعتقادات مردم روم اين خدای دروغی درون جزيره ای به نام «مونت ولکانو»درنزديکی سيسيل زندگی می کرد.خروج دودوآتش وسروصدااز دهانه آتشفشان جزيره، نشان دهنده آن بودکه «ولکان»در آهنگريش مشغول کار است!روميان باستان با اثرات فوران های آتشفشانی آشنا بودند.درسال۷۹پس ازميلاد،با فوران ناگهانی آتشفشان«وسوويوس»،دو شهررومی به نام های «هرکولانيوم»و«پمپئی»کاملاً ويران شدند.هردوشهر زيرلايه های خاکستر قرار گرفتندو۱۵۰۰سال بعد دانشمندان توانستند اين لايه ها را بردارند و به آثار باقی مانده از شهرها

برسند.از زمانی که دانشمندان بررسی دليل،چگونگی و زمان وقوع آتشفشان راآغاز کردند، فقط۲۵۰ سال می گذرد.در قرن هجدهم ،دانشمندان و جهانگردان به ايتاليا رفتند تادر مورد آتشفشانهای فعّال آن ناحيه مطالعه و بررسی کنند.پس ازآن مشخّص شد که در نقاطِ ديگر نيز آتشفشان هايی وجود داشته اند. در فرانسه سنگ های آتشفشانی ديده شدند و معلوم شد که تپّه های مخروطی شکلِ اين ناحيه در قديم آتشفشان بوده اند. دانشمندان در اسکاتلند و آلمان نيز به سنگ های آتشفشانی قديمی برخورد کردند.کشور ما ايران نيز زمانی مکان فعّاليّت آتشفشان ها بوده است. وجود آتشفشان هايی چون دماوند و تفتان و همچنين مطالعات زمين شناسی اين مسئله را اثبات می کند. خوشبختانه اکنون اين آتشفشان ها خاموش هستند و ما ميتوانيم از شکوه زيبايی قلّه ها لذّت ببريم. کوه دماوند يکی از زيباترين قلّه های آتشفشانی جهان است.


در۳۰سال گذشته،زمين شناسان وديگردانشمندان تلاشی راآغازکرده اندتاازدليل ومکان فوران آتشفشان مطّلع شونداگر بتوانيم وقوع و زمان اتشفشان ها را پيش بينی کنيم در آينده جان افراد زيادی را می توانيم نجات خواهيم داد.
بسياری شواهد در پوسته سخت زمين و بستراقيانوس ها قرار دارند اکنون،با در اختيار داشتن لوازم و تجهيزات بهتر ،می توانيم اطلاعات بيشتری در اين زمينه به دست آوريم و در مورد موادّی که از آتشفشانها بيرون می آيدو چگونگی رفتار آتشفشان ها دانش بيشتری کسب کنيم.


زير پوسته زمين
لايه های درونی:
درون زمين لايه های مختلفی وجود دارد .در مرکز زمين هسته درونی است که دمای آن به۴۳۰۰درجه می رسد لايه بعدی را هسته بيرونی می نامند .پس از آن لايه ای قرار گرفته است که گوشته پائينی ناميده می شود.اين لايه دمايی حدود ۳۷۰۰ درجه دارد.درگوشته بالايی نيز دما آنقدربالاست که سنگ را ذوب می کندهمچنين سنگ مذاب اين لايه را ماگما می نامند


نازک ترين لايه
پوسته زمين،نازک ترين لايه آن است.اين لايه بيرونی،حالت سردوسخت دارد.در بعضی نقاط، ضخامت پوسته فقط به پنج کيلومتر می رسد.اين نقاط معمولاًدر بستر اقيانوس ها قرار دارند.در قسمت قارهّ ها ضخامت پوسته می تواند تا پنجاه کيلومتر برسد.حتی در اين جا نِز چنين ضخامتی ،در مقايسه با شعاع زمين که ۶۴۰۰ کيلومتر است ناچيز به نظر می رسد.
پوسته زمين نيز يک تکه نيست و به قطعات بزرگی تقسيم می شود که صفحه نام دارند.اين صفحات از سنگی ساخته شده اند که درمقايسه با موّاد گوشته،سبک تر است و تراکم و فشردگی کمتری دارد.


به تين ترتيب،صفحات می توتنند بر روی گوشته شناور شوندو ماگماوديگرقطعات سنگ های مذاب اين امکان را دارند که ازمحل تلاقی و برخورد صفحات به بالا راه يابند.
با وجود چنين پوسته نازکی،تعجبی ندارد که گاهی ماگما به سطح زمين می رسد؛در واقع،عجيب آن است که چرا بيش تر شاهد اين حادثه نيستيم!
درون آتشفشان
آتشفشان ها مجرای خروجیِ سنگ های مذاب و گازهای زير پوسته ی زمين هستند. نگاهی به درون آتشفشان، طرز عملِ قسمت های مختلف آن را نشان می دهد.
قسمت های خارجی


مخروط آتشفشان از لايه های گدازه،خاکسترو مواد ديگری که در گذشته به بيرون فوران کرده اند ساخته شده است.با هر فوران جديد،موادّبيش تری برروی مخروط انباشته می شود.بعضی از مخروط ها عمدتاًاز گدازه يا اخگرهای(خاکستر)آتشفشانی ساخته شده اند .
مخروط های ديگر دارای لايه هايی از مواد مختلف مانند خاکستر ،گدازه و باز هم خاکستر هستند.اين نوع مخروط ها را مخروط مرکّب می نامند.
در بالای آتشفشان ،خروجی گرد و عريضی وجود دارد که دهانه ناميده می شود.اطراف اين دهانه را حلقه ای فراگرفته است.درون بعضی دهانه ها استخرهای جوشانی ازسنگ مذاب وجودداردکه خروج گاز سبب جوشش آن ها می شود.دردهانه ديگرگدازه سرد شده و به سنگ سخت تبديل گشته است.درون آتشفشان


مجرای باريکی وجود دارد که لوله ناميده می شود و تا محل سنگهای مذاب پائين می رود وحرارت و نيروی سنگ مذابی که با فشار به بالا حرکت می کرده،اين لوله را در سنگ های لايه بالايی به وجود آورده است.
اگر آتشفشان برای مدّت طولانی فوران نکند،ممکن است درون دهانه آن درياچه ای تشکيل شود.گاهی اوقات نيز سنگ های سست حلقه دور دهانه پايين می ريزندوآن را پرمی کنند.برف و يخ نيز می توانند،تا زمان فوران بعدی،درون دهانه انباشته شوند .


قسمت های داخلی
در پايين لوله،حوضچه بزرگی از ماگما وجود دارد که محفضه يا اتاق ماگما ناميده می شود.سنگ مذاب از اين جا به درون لوله راه می يابدو از آتشفشان بيرون می آيد.
سنگ مذاب با فشار از درون ترکهاوخطوط ضعيف درون سنگ ها راه خود را بگشايدوبه سطح زمين برسد.اين عمل يا درون سنگ های نزديک آتشفشان انجام می گيردويا حتّی درون سنگهايی که در کناره آتشفشان قرار گرفته اند.وقتی ماگمادر مسيری عمودی از لايه های سنگ می گذرد،يک دايکبه وجود می آيد.امّااگرماگمابين لايه های سنگ جاری شود،تشکيل سيل می دهد.


گاهی اوقات در شيب های آتشفشان دهانه های خروجی کوچکتری به وجود می آيندکه مخروط طفيلی ياجانبی ناميده می شوند.اين مخروط ها نشان می دهندکه درون گدازه و خاکستر سازنده ذيوارهای آتشفشان،يک دايک يا سيل ايجادشده است.
بعضی از آتشفشان ها گذشته ای بسيار طولانی و فعّال دارند.مخروط می تواند ساخته شود و سپس در يک فوران شديد از بين برود.اطن به معنی خاموش شدن آتشفشان نيست و ممکن است مخروط جديد و کوچکتری در همان محل به وجود آيد.«آناک کراکاتوآ»آتشفشان جديدی است که پس از انفجار و نابودی يک آتشفشان بزرگتر جای آنرا گرفته است.
جريان گدازه ها


انواع گدازه
گدازه ای که سريع جاری می شود ،می تواند با سرعت ۲۰۰ متر بر ثانيه از شيب مخروط آتشفشان پايين آيد.در اين حالت گدازه پس از سرد شدن،به توده ای از رشته های طناب که روی هم انباشته شده باشند شباهت پيدا می کند.


توده طناب مانند گدازه را پاهويی هويی می نامند. اين نام مربوط به سرزمين هاوايی است که در آن جا چنين گدازه ای زياد ديده می شود. گدازه همچنين می تواند با سرعتی کمتر از سرعت قدم زدن حرکت کند.سرعت جريان گدازه به کانی ها و گازهای تشکيل دهنده آن بستگی دارد.معمولاًگدازه هايی که سريع جاری می شوند در مقايسه با گدازه های کم سرعت،سيليسيم کم تری دارند.اگر مقدار سيليسيم بالا باشد،چسبندگی و غلظت بيشتر می شود.


سيليسيم مادّه ای معدنی است که به مقدار فراوان در پوسته زمين وجود دارد.
بعضی گدازه ها پخش می شوند و در جبهه وسيعی پيش می روند .گدازه های ديگر جريانی باريک و سريع دارند.در نوع دوم،لايه های بيرونی زودتر سرد می شوند و پوسته ای سخت به وجود می آورند که می توان بر روی آن قدم زد. حرارت درون جريان باقی می ماند و در نتيجه گدازه به حرکت ادامه می دهد.با خارج شدن گدازه،پوسته بر جا می ماند و تونلی به نام لوله گدازه به وجود می آيد.

سيلی از گدازه
گدازه هميشه از دهانه آتشفشان بيرون نمی آيد.گاهی اوقات مواد آتشفشانی از درون شکاف هايی طويل به سطح زمين می ريزند.
ممکن است اين شکاف ها ۱۰۰ کيلومتر طول و ۳۰ متر عرض داشته باشند.
سيل گدازه از شکافش بيرون می آطد و در مسيرش همه چيز را مدفون می کند.اطن نوع جر يان های بزرگ گدازه را بازالت سيلابی می نامند.در بعضی نقاط،بازالت همانند سيلاب بر روی زمطن پخش می شود و تشکطل يک فلات می دهد. شواهدی نشان می دهد که حدود شش ميليون سال قبل در ناحيه ای از آمريکاچنين حادثه ای اتفاق افتاده وفلات رود کلمبيا پديد آمده است.بازالت سيلابی ديگری نيز در ايرلند شمالی و سرزمين های مرتفع«دکان»در هند پيدا شده اند .


بازالت سطلابی می تواند صدها متر ضخامت داشته باشدو اگر به درون طک ناحيه چست جريان پيدا کند ضخامت بيشتری به دست می آورد.بعضی ازمناظرعجيبی که درطبيعت ديده می شوند،به وسيله بازالت های سيلابی پديد آمده اند.گدازه،همزمان با سرد شدن،منقبض می شودکه اثر آن شبيه خشک شدن خاک است.سنگ به شکل شش ضلعی های منظم ترک برمی داردوگاهی اوقات ستون های شش وجهی بلنذی را بوجود می آورد .


ستون ها ازبالاتاپايين بازالت امتدادمی يابند.خوشبختانه بازالت های سيلابی برخلاف فوران های آتشفشانی
زياد به وجود نمی آيند.بزرگترين آنها ميلييون ها سال قبل تشکيل شدندو درطول تاريخ مکتوب بشر مورد مشابهی ثبت نشده است.امّا اگردرگذشته چنين پديده ای رخ داده است حتماًدر آينده احتمال وقوع آن وجود دارد.
شکل آتشفشان
آتشفشان های خاموش:
آتشفشان هايی وجود دارد که ديگر هرگز فوران نخواهد کرد مثلاًآتشفشان دماوند در ايران ازاين نوع است.باران و يخ و بادبعضی از اين آتشفشان ها را دچارفرساطش کرده اندو فقط بخش ناچيزی از آن باقی مانده است.


مخروط آتشفشان:
آتشفشان هارابيشتر ازروی شکل مخروطی شان تشخيص می دهند.هيچ شکل طبيعی ديگری در زمين وجود ندارد که شبيه آن ها باشد.بعضی آتشفشانها از ناحيه ای صاف و هموارويا از بستر دريا بلند می شوند. آتشفشان های ديگر، بخشی از سلسله کوه ها را تشکيل می دهند. بعضی از بلندترين کوه های دنيا آتشفشان هستند.
تندی شطب مخروط بهموادی بستگی دارد که ازآتشفشان خارج می شود.گدازه های کم سرعت و چسبنده


و يا قطعات بزرگ سنگ،خطلی دور نمی روندو بنابر اين روی هم انباشته می شوند و شيب تندی را بوجود می آورند.
گدازه روان و سريع مسافت زيادی را طی می کندوشيب های کندراتشکيل می دهد.ديگرموادآتشفشانی مثل(اخگروخاکستر)،برزمين می ريزدودرزوايای مختلف قرار می گيرند.بسياری ازمخروطهااز لايه های موّادمختلف ساخته شده اند.به اين ترتيب شکل و اندازه آتشفشان هاخيلی متفاوت ومتغيّراست.


آتشفشان های هاوايی دارای شيب کندهستندکه(مانالوآ)ازبزرگترين آن هاست.اين آتشفشان ازبستر اقيانوس آرام برخاسته است وقاعده ای به قطر ۱۰۰کيلومتر دارد.
«بانالوآ»نمونه ای از يک آتشفشان سپری است.اين آتشفشان به سپری می ماندکه وارونه قرارگرفته باشد.
دليل پديد آمدن اين شکل، جريان سريع و روان گدازه است چنين گدازه ای می تواند با زاويه ی کند در مسيری طولانی جاری شود. سپس گدازه ی فوران بعدی روی اين جريان را می پوشاند.

نحوه ی رشدآتشفشان ها:
شکل و ارتفاع مخروط آتشفشان به چند عامل بستگی دارد. اگر آتشفشان فعّال باشد، با هر فوران جديد بر ارتفاع آن افزوده می شود. يک آتشفشان جديد نيز می تواند در چند ماه از هيج به ارتفاع چند صد متری برسد. جزيره ی آتشفشانی «سرتسی» واقع در نزديکی ايسلند، در سال ۱۹۶۳ ميلادی به همين شکل پديد آمد. اين جزيره در طول چند ماه از بستر اقيانوس رشد کرد و به وسعتی برابر۵/۲ کيلومترمربع رسيد.


سپس در کنار مخروط اصلی مخروط کوچکی شروع به شکلگيری کرد،امّادرياآن را شست و از بين برد.
ممکن است آتشفشان «سرتسی»باز هم فوران کندو بزرگترشود؛امّا سر انجام درطا آنرا نيز از بين خواهد برد.آتشفشانها می توانند تغييرشکل دهند. اين پديده زمانی اتّفاق می افتدکه يک فوران شديد قسمت بزرگی از مخروط را ويران می کند.ا


انواع فوران
: آن چه بيرون می آيد


نيروی فوران تا حدودی به آنچه فوران می کندبستگی دارد.ماگمايی که سيليسيم زيادی داردو سرشار از گاز است تمايل به فوران آرام دارد.گدازه روان از دهانه اصلی آتشفشان يا دهانه های جانبی بيرون می ريزد.اين نوع فوران را فوران جريانی می نامند.آتشفشان های هاوايی که دهانه های عريضی دارند،معمولاًچنين فوران می کنند.در فوران های کوچکتر حتّی گدازه از دهانه بيرون نمی ريزد.


اگر سنگ مذاب با آب مخلوط شود،شديدترين فوران پديد می آيد.
آب بلافاصله بخارمی شودوحالتی شبيه يک ديگ بخاردرحال انفجار به وجودمی آيداين نوع فوران را فوران بخاری می نامند.آب از دو طريق می تواند با ماگما تماس پيداکند:
حالت اول آن است که ماگمابه آب موجوددر سنگ های زيرزمينی برخوردکند؛در حالت دوم،آب دريا به درون يک دهانه در حال فروريختن می ريزدوهمين اثر را به وجود می آورد.
ازدهانه آتشفشان گازهای گوناگونی نيز خارج می شود که دی اکسيدکربن،نيتروژن ودی اکسيد گوگرد ازآن جمله هستند.مقدار اين گازهابرنيروی فوران اثر می گذارد.
سنگ ريزه های پرنده:


هنگام فوران آتشفشان،سنگها با اندازه های مختلف به بيرون پرتاب می شوند.قطعات بزرگ،روی زمين قل می خورندوشکل کروی وصاف پيدامی کنند.اين سنگ هارا بمب های آتشفشانی می نامندکه گاه وزن آنها به ۱۰۰تن می رسد.


اگرفوران قوی باشد،سنگ مذاب به صورت قطعات کوچکتربه هواپرتاب می شودکه حاصل آن ابر عظيمی ازخاکستروغباراست.دربعضی فوران ها ،قطعات بزرگترسنگ پابه همراه اخگربه هواپرتاب می شود.سنگ پادارای سوراخهای ريزی است که جای حباب های گاز بوده اند.تعدادسوراخ های سنگ پاآن قدر زياد است که روی آب شناورمی شود.مخلوط خاکسترو قطعات جامد بزرگ را جامد بزرگ را توف می نامند.


لايه های ضخيم توف در نزديکی آتشفشان روی هم انباشته میشوند.
يکی از خطرناک ترين انواعِ فورانِ آتشفشان حالتی است که خاکستر و سنگ ها به شکل ابری سوزان به هوا پرتاپ می شوند. در اين حالت مواد به سرعت مسافتی طولانی را طی می کنند.
چنين ابری را «ابر تابان» می گويند.


در سال ۱۹۰۲، شهر «سنت پی ير» واقع در يکی از جزایر هند غربی به نام «مارتينک»، مورد هجوم ابر تابانی قرار گرفت که از آتشفشان «پِلی» در همان نزديکی به هوا برخواسته بود. از۳۰۰۰۰ انسانِ ساکن در شهر، فقط دو نفر زنده ماندند!
فرو ريختن ديواره ی جانبی دهانه ی آتشفشان نوعی از فوران را به وجود می آورد که می تواند مردم را کاملاً غافلگيرکند.به اين ترتيب،تمام نيرو به پهلو (و نه به بالا) هدايت می شود. درفوران کوه «سنت هلنز»، مربوط به سال۱۹۸۰ ميلادی، چنين حادثه ای رخ داد. افرادی که ۲۵کيلومتر دورتر ساکن بودند، خود رادر امان می دانستند؛امّا اشتباه می کردند. بسياری از آنان جان خود را از دست دادند، زيرا در سمتِ ديواره ی ويران شده قرار داشتند.


سنگ های آتشفشانی

تمام سنگ ها را می توان در سه گروه جای داد. سنگ های رسوبی از بقايای گياهی و جانوری وقطعات
ريز ساير سنگ ها به وجود آمده اند. سنگ های دگرگونی آن قدر تحت فشار و حرارت قرار گرفته اند که از انواع اوّليّه ی خود به نوع دگرگونی تغيير پيدا کرده اند. گروه سوم سنگ های آذرين يا آتشفشانی ناميده می شوند. اين سنگ ها از زير زمين به سطح آمده اند و گاهی اوقات نيز از دهانه ی آتشفشان ها خارج شده اند.

سنگ های خروجی:

بازالت که به شکل گدازه از آتشفشان خارج می شود، نوعی سنگ آذرين است. سنگ های آذرينی که که به سطح زمين می آيند و سپس سرد می شوند، سنگ های خروجی نام دارند.
بازالت سنگی سنگين و تيره است ومانند ساير سنگ ها، از چند نوع كاني ساخته شده كه تحت فشار ودماي زياد به هم اتّصال پيدا كرده اند. كاني، مادّه خالصي است كه ويژگي ها و خواص شيميايي مخصوص به خود را دارد. کانی های بازالت را می توان به صورت بلورهای بسيار ريز مشاهده کرد.
با سرد شدنِ کانی ها، بلور ها رشد می کنند و شکل می گيرند. بازالت خيلی سريع سرد می شود، زيرا به هوای آزاد راه می يابد و يا به سنگ های سردِ نزديک به سطح زمين برخورد می کند و به همين دليل است که بلورهای درون بازالت خيلی ريز هستند، زيرا زمان زيادی برای رشد ندارند.


بعضی از سنگ های آتشفشان، نظير ابسيدين (يا شيشه ی آتشفشانی)، به شيشه ی سياه و درخشنده شباهت دارند. کانی های اين سنگ ابتدا پخته و سپس به سرعت سرد شده اند.
سنگ های نفوذی:
چنين نيست که تمام سنگ های آذرين با رسيدن به سطح زمين و يا نزديکی آن به سرعت سرد شوند. بعضی از اين سنگ ها در اعماق زمين حرارت خود را از دست می دهند. گرانيت از آن نوع است.و توده ای از ماگما به درون پوسته زمين بالا می آيد، امّا به سطح آن راه پيدا نمی کند. اين توده به تدريج و خيلی آهسته سرد می شود و سینگ جامد را به وجود می آورد. اين نوع سنگ را سنگ نفوذی می نامند.
تشخيص سنگ گرانيت خيلی ساده است، هر چند که رنگ های بسيار متنوّعی دارد. اين سنگ، همانندبازالت، سخت و خيلی سنگين است؛ امّا شکل، و جلوه ی متفاوتی دارد و بلورهایِ کانیِ درونِ آن


بسيار راحت تر می توان ديد.
گرانيت سه کانیِ عمده دارد. اين سه عبارتند از بلور های کوارتز که شيری رنگ هستند؛ تکّه های بزرگ فلدسپات که معمولاً صورتی، سبز يا به رنگ های ديگر ديده می شوند؛ و همچنين تکّه ها يا ورقه های کوچکی از يک کانی درخشنده به نام ميکا، دليل بزرگی بلورهای گرانيت آن است که اين سنگ در زير زمين و به آهستگی سرد شده است و بلورها زمان زيادی برای رشد داشته اند.
گرانيت و ساير سنگ های نفوذی را معمولاً می توانت در سطح زمين مشاهده کرد، زيرا لايه های سنگی روی آن ها در طول ميليون ها سال دچار فرسايش شده اند و از بين رفته اند. در بعضی از مناطق کشور ما نظير همدان و مشهد، معادن سنگ های گرانيت بسيار مرغوبی وجود دارد. گرانيت معمولاً در نواحی کوهستانی و مرتفع قرار می گيرد، زيرا از سنگ های اطرافش سخت تر است. اين سنگ ها دچار فرسايش شده اند و گرانيت در ارتفاع باقی مانده است.

آتشفشان ها كجا قرار دارند؟

خطوط آتشفشان ها:
آتشفشان ها در نقاط مختلف زمين پراكنده نيستند. نقاط آتشفشاني جهان، الگوهاي مشخّصي دارند. در تصوير بالا به وضوح مي بينيد كه آتشفشان ها در امتداد خطوطي قرار گرفته اند. بعضي از اين خطوط هزاران كيلومتر امتداد مي يابند و بعضي نيز به محلّ بر خورد قارّهو اقيانوس نزديك هستند. در مرز برخوردِ آمريكاي جنوبي و اقيانوس آرام، آتشفشان هايي ديده مي شوند. در محلّ برخورد اقيانوس آرام و جزاير و خط ساحلي آسيا نيز آتشفشان هايي وجود دارند.
تعدادي از خطوط آتشفشاني نيز در وسط اقيانوس قرار گرفته اند. ايسلند، واقع در وسط اقيانوس آرام، داراي چند آتشفشان است. خطّ اين آتشفشان ها به صورت جزاير آتشفشانيِ كوچك در اقيانوس امتداد مي يابد كه تعدادي از آب بيرون زده اند و تعدادي هم زير سطح آب قرار دارند و ديده نمي شوند.
در جزاير هاوايي، واقع در وسط اقيانوس آرام، گروهي غير عادي از آتشفشان ها ديده مي شوند كه به نظر نمي رسد قسمتي از يك خطّ آتشفشاني طولاني تر باشند.
مخروط هاي آتشفشان ها، به صورت دايره هاي نامنظم و جدا از هم در امتداد يك خط ديده مي شوند. اقيانوس آرام آن قدر آتشفشان دارد كه معمولاً آن را حلقه آتشِ آرام مينامند.
در اكتبر1994 ميلادي، يكي از آتشفشان هاي ‹‹حلقه ي آتش›› فوران كرد و ابرهايي از غبار را تا ارتفاع 20000 متري اتمسفر بالا فرستاد. اين آتشفشان كه ‹‹كليو چفسكي›› ناميده مي شود، درون شبه جزيره ي ‹‹كامچاتكا›› در روسيه قرار دارد. به هواپيماها اخطار داده شد كه نزديك اين ابر نروند، زيرا غبار مي توانست موتورهايشان را از كار بيندازد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید