بخشی از مقاله

فضاهاي سبز را در ادبيات شهرسازي جزو كاربريها و در ضمن يكي از تسهيلات روبنايي بخش كالبدي محسوب مي‌گردند.
از فضاهاي سبط بعنوان يكي از شاخه‌هاي اصلي و در عين حال ابزار فني محافظت محيط زيست در محيطهاي انسان ساخت مي‌توان نام برد. در گذشته نقش غالب فضاهاي سبز به زيبا سازي و سپس به ظاهر سازي محيط مصنوع محدود مي‌شد. ليكن امروزه كاركرد  اين فضاها در سطح شهرها نقش به مراتب وسيع‌تر و اساسي‌تر  به خود گرفته و همانند ديگر خدمات شهري به پيروي از تقسيم‌بندي شهر به محله و منطقه واحد همسايگي به پاركهاي محلي شهري و واحد همسايگي تفكيك مي‌گردد.  
كاربريهاي شهري به طور كلي به 9 دسته تقسيم مي‌شوند و هر دسته از گروه‌هاي فرعي يا جزئي  تشكيل مي‌شود. از نظر كدگذاري هر گروه فرعي با يك شماره اختصاصي و يك پيش شماره كاربري اصلي مشخص مي‌شود.  براي نمونه كاربري فرهنگي و گذران اوقات فراغت با شماره 7 مشخص مي‌شود و كاربري پاركهاي شهري با شماره 6. بنابراين بين كاربري با شماره 76 كدگذاري مي‌شود.
 
جدول طبق‌بندي و كد كاربريهاي اصلي
كد     كاربري اصلي     كد     كاربري اصلي
1    مسكوني    6    خدماتي
2و3    صنعتي    7    فرهنگي و گذران اوقات فراغت
4    حمل و نقل و تاسيسات    8    منابع توليدي و استخراج
5    تجاري    9    اراضي باير و مناطق آبي

مفهوم و ضرورت سبز در زندگي شهري
منظور از فضاهاي سبز شهري، نوعي از سطوح كاربري زمين شهري، با كوشش‌هاي گياهي انسان ساخت است كه هم واجد بازدهي اجتماعي و هم واجد بازدهي اكولوژيكي هستند. فضاي سبز شهري از ديدگاه شهرسازي در برگيرزد بخش از سيماي شهر است كه از انواع پوشش‌هاي گياهي تشكيل شده است و به عنوان يك عامل زنده و حياتي در كنار كالبدي جان شهر، تعيين كنند ساخت مرفولوژيك شهر است.
با توجه به مفهوم فضا، زمين‌هايي كه به پوشش گياهي كوتاه  (نازك و كم حجم) اختصاص دارد، مثل همين و مراتع به عنوان سطوح سبز و زمينهايي كه به پوشش‌هاي گياهي بلند با نسبتاً اختصاص دارند، نظير جنگل، باغ و … به عنوان فضاهاي سبز دسته‌بندي مي‌شود.
از آن جا كه فضاي سبز و محيط زيست شهري در زمره اساسي‌ترين عوامل پايدار حيات طبيعي و انساني در امر سلامت اسكان انسان است لذا بايد نياز انسان به گياهان كه از مهمترين عوامل اكوسيستم است را بالاتر از ساير نيازها منظور نمود و روند نابودي آنها را به دليل اثرات مطلوب آنها، رنگ خطري براي جوامع بشري به حساب آورد.
مهمترين اثر فضاي سبز در شهرها، كاركرد زيست محيطي آنهاست كه شهرها را به عنوان محيط زيست جامعه انساني  معني‌دار كرده است و سبب افزايش كيفيت زيستي شهرها مي‌شوند: اين كاركرد زيست محيطي شامل تعديل‌ها، افزايش رطوبت نسبي، لطافت هوا و جذب گرد و غبار است. ديگر تأثيرات فضاي سبز در شهرها نقش نسبي دارند.
عملكردهاي فضاي سبز
اگر چه در گذشته، به علت تعداد محدود شهرها در مقابل روستاها و وسعت كم شهرها: غالب فضاهاي سبز در زيباسازي  و سپس در ظاهرسازي محيط‌هاي مصنوع محدودي شد، ليكن امروزه كاركرد اين فضاها در سطح شهرها، نقشي به مراتب وسيعتر و اساسي‌تر به خود گرفته است كه بطور كلي در سه دسته ذيل قابل طرح مي‌باشند.
1- عملكرد زيست محيطي فضاي سبز . 2- عملكرد فضاي سبز در ساخت كالبدي شهر. 3- عملكرد اجتماعي – رواني فضاي سبز.
 
1- عملكرد زيست محيطي:
ايجاد  فضاي سبز يكي از راه‌هايي است كه به شكل موثر آلودگي محيط زيست، اعم از آلودگي گازي، ذره‌اي، صوتي، تشعشي، بوهاي نامطبوع و ديگر آلاينده‌هاي موجود در هوا و آب و خاك  را كنترل كرده، محيط سالمتري براي انسان فراهم مي‌كند.
تأثير فضاي سبز زيست بر اقليم شهر زماني به حداكثر خود مي‌رسد كه اولاً فضاي سبز از لحاظ اقليمي به درستي مكان يابي شده و ثانياً در طراحي فضاي سبز عمدتاً از درختان و درخچه‌ها بهره گرفته باشند.
2- عملكرد فضاي سبز در ساخت كالبدي شهر
امروزه فضاي سبز به علت نقشي كه در حكم سازي مي‌دهند. و هدايت كننده رشد و توسعه كالبدي فيزيكي شهرها ايفا مي‌كند بطور اساسي مورد توجه قرار گرفته و در هماهنگي با بخش بي‌جان شهر (كالبد)، ساختار، بافت و سيماي آن را تشكيل مي‌دهد در اين حالت فضاي سبز مي‌تواند نقش ؟؟ شهر، تفكيك فضاي شهر و آرايش شبكه راه‌ها را برعهده گيرد.  
در واقع مي‌توانند در خدمات مديريت فرم شهر، بهبود شرايط اكولوژيكي، حفظ منابع آب و خاك، فقط چشم‌اندازهاي روستايي، توسعه امكانات فراغت، حفظ و تقويت عناصر هويت بخش قرار گيرند.
بطور كلي از نقطه نظر شهرسازي، جهت حصول بدين امر ( تحت تأثير قرار دادن عامل توسعه بخش كالبدي و هدايت فرم فيزيكي) دو ديدگاه عمده مطرح گشته است: در ديدگاه اول فضاي باز و سبز نه تنها مانع توسعه بلكه آنها به صورت مداوم استمرار‌ مي‌يابد.  در ديدگاه دوم فضاهاي باز، كوچك بوده و در گستره كالبدي شهر توزيع مي‌‌گردند تا بدين ترتيب موجب تسهيل دسترسي عموم شود. توزيع فضاهاي باز در نقاط مختلف شهر ادراك مطلوبي براي مردم و تمام ساكنين بوجود مي‌آورد. علاوه بر اين خصوصيات كيفي آن را مي‌توان برحسب موراد ذيل مطرح ساخت.
ارتقاء كيفيت هوا
ايجاد تنوع در زندگي روزانه در اثر تركيب آن با فضاهاي شهري
بطور كلي ديدگاه اول فضايي باز را به عنوان عاملي در نظر مي‌گيرد كه فعاليت معين معمولي را داشته و نسبت به محيط متراكم شهري تنوعي را ارائه مي‌دهد در حاليكه ديدگاه دوم فضاي باز را از حيث كيفيت مد نظر دارد. جنبه مورد توجه ديگر از نقطه نظر ديدگاه اول ادراك مطلوب از فضاهاي شهري بواسطه تمركز اين فضاها در جريان فعاليتهاي روزانه مردم است. حال آنكه ديدگاه دوم بر اين اعتقادات كه يك محيط خوب با دلپذير بخشي جدايي ناپذير از محل سكونت بوده و محيط مسكوني بايستي با اين عامل عجين گردد.
 
3- عملكرد اجتماعي – رواني فضاي سبز
كاركردهاي اجتماعي رواني فضاي سيز شهري به مسائل اجتماعي حاكم بر شهرهاي امروزي از اهميت بالائي برخوردار است. چشم اندازي سبز مي‌توانند در سلامت و بهبود وضعيت روحي و جسمي افراد از طريق ايجاد مكانهاي تفريح و نيز معاشرت گروه‌هاي مختلف نقش ارزنده‌اي داشته باشند. بدين ترتيب فضاهاي سبز يا اكوسيستم شبه طبيعي موجب تجديد قواي جسمي و روحي انسان شهرنشين مي‌شود.
نقش و اثرات فضاي سبز در محيط زيست شهري
- تعديل آب و هوا و افزايش رطوبت نسبي
دماي يك هكتار فضاي سبز در مرداد ماه 5/4 درجه سانتيگراد كمتر از فضاي مجاور خالي از درخت است. به همين نحو رطوبت نسبي درون يك فضاي سبز تا 11% بيش از محيط خارج، اندازه‌گيري شده است. با تعديل ايندوپارامتر، فضاي سبز ميكروليكي بوجود مي‌آورد كه آسايش و فيزيكي مناسبي براي زيست انسان در پي دارد.
توليد اكسيژن
هواي مورد نياز هر فرد 15 كيلوگرم در روز است. بر اساس تحقيقات انجام شده تنها 5/1 متر مربع چم كوتاه نشده مي‌تواند به اندازه نياز يك انسان در سال اكسيژن توليد كند.
 
جذب گرد و غبار
درختان به سبب پراكندگي شاخ و برگ خود بر تمام زوايا و سطوح يك گردگير عمل مي‌كنند و طي بررسي‌هاي به عمل آمده مشخص گرديده است كه يك هكتار فضاي سبز كه حدود 200 درخت‌ در آن كاشته شده باشد تا 68 تن گرد و غبار را در هر بارندگي جذب مي‌كند.
- توليد فيتوسيند
درختاني مانند گردو، كاج، فراو، بلوط، فندق، سروكوهي، اكاليپوس، سرو، افرا، زبان گنجشك و داغداغان از خود ماده‌اي به نام فيتوسيند توليد مي‌كنند كه بر بسياري از باكتريها و قارچ‌هاي تك سلولي و برخي از حشرات ريز كشندگي دارد و در عين حال توليد چنين مواردي توسط درختان بر روي انسان اثر فرح بخشي دارد. تعديل بين دو نيمكره مغز را به خوبي برقرار مي‌سازد و حالت آرام بخشي را در انسان ايجاد مي‌كند.
- كاهش آلودگي صوتي:
قدرت صداگيري انواع مختلف درختان تفاوت چنداني با يكديگر ندارند. بلكه بافت باز با متراكم بودن آنها حائز اهميت است. به علاوه درختان دائمي و هميشه سبز در تمام مدت سال به صورت يكنواخت صدا را كاهش مي‌دهد در صورتي كه درختان خزان پذير تا وقتي برگهاي آنها خزان نكرده قادر هستند صداهاي بيشتري را بگيرند. به علاوه از كشت درختان بلند و دامنه كشت وسيع‌تر نتايج بهتري حاصل گشته است. افزودن بر اين تراكم بوته‌هاي كاشته شده بايد كاملاً از سطح زمين رو به بالا ادامه يابد.
امواج صدا بر سطوح سخت مثل آسفالت و سيمان سريع‌تر عبور مي‌كند ولي بر سطوح نرم مانند چمن يا هر گونه پوشش گياهي ديگر صداگيري مي‌شود. بنا به مطالعات انجام شده هر 33 متر عرض بخش پوشيده از گياه 7 دسي بل صدا را مي‌كاهد. هم چنيني گفته شده كه يك پرچين سوزي برگ به عرض 1 متر 4 دسي بل فركانس صدا را پايين مي‌آورد.  
در مورد شهرها و درون شهرها براي كاهش آلودگي هوا و آلودگي صوتي مي‌توان اقدامات زير را انجام داد:
1-حفظ واحدهاي معين ميان كاربريهاي بالقوه و آلاينده و محدوده‌هاي حساس به آلودگي‌ها هوا و آلودگي صوتي.
2- پيش‌بيني يك حريم حفاظتي سبز ميان واحدهاي بالقوه آلاينده و محدودهاي حساس به آلودگي هوا و آلودگي صوتي.
3- در صورتي كه حساسيت كاربريهاي واقع در فاصله 50 متري از لبه خيابان نسبت به آلودگي صوتي زياد نباشد، مي‌توان دو رديف پرچين و در ميان آن يك رديف درختكاري احداث كرد.
- حساسيت كم كاربري نسبت به آلودگي صوتي
4- احداث فضاي سبط اگر با توجه به شرايط اقليمي، جهت باد و سرعت آن مكانيابي و مطرح شود، بازهي زيست اقليمي بالا خواهد داشت.
5- اگر كاهش شديد بارآلودگي ضروري باشد مي‌توان خاكريزي، به ارتفاع حداقل 2متر ايجاد كرده بر روي آن فضاي سبز احداث نمود.
نقش فضاي سبز در جذب پرتوها و ذخيره انرژي
اشعه‌هاي نور خورشيد در طيف‌هاي ماوراي بنفش و مادون قرمز با طولي  موجهاي بلند وقتي  به سطح زمين برخورد مي‌كنند در نواحي شهري بخصوص در سطوح آسفالت و ساختمانها و زمينهاي خالي به گرما تبديل شده و درجه حرارت شهرها را بالا مي‌برد ولي همين پرتوها پس از برخورد به فضاهاي سبز جذب درختان شده و با عمل فتوسنتز درختان به انرژي جنبشي تبديل شده و باعث رشد درختان و پوششهاي گياهي ‌مي‌شود. بر همين احساس آرامشي كه در سايه درختان به انسان دست مي‌دهد مربوط به جذب همين پرتوهاست. در واقع درختان مي‌توانند 9 درصد انرژي خورشيدي را در تابستان جذب كنند و گرماي واضحي ساختمانها را كاهش دهند. همچنين اثر تعديلي درختان و فضاي سبز  روي دماي شهرها باعث كاهش در مصرف انرژي لازم جهت سرمايش و انتشار گازهاي گلخانه متصادعد شده از واحدهاي مبدل انرژي مي‌گردد.
 
تأثير هيدرولوژيك و جذب برگاب
توسعه مناطق شهري باعث افزايش سطوح غير قابل نفوذ آب مي‌گردد به عنوان مثال افزايش سطوح پاركينگ، جاده‌ها و خيابانها و ساختمانها همگي نشان دهنده افزايش مساحت زمينهاي غير قابل نفوذ نسبت به سطوح پوشيده از گياهان مي‌باشد.
در چنيني شرايطي جذب آب در خاك كاهش يافته و در نتيجه بارندگيها، جريان آبي موجب بروز سيل و ساير مشكلات مي‌شود افزايش پوشش گياهي در شهرها و حومه‌هاي آنها مي‌تواند به طور موثري در مسائل هيدرولوژيك ناشي از توسعه شهري موثر باشد. گياهان از طريق جذب، ذخيره و استفاده از آب نقش موثري را در چرخه آب به عهده دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید