بخشی از مقاله

فهرست منابع و مآخذ :
1- اهري ، زهرا و اميني جديد ، شهلا ، تجارب كشورهاي مختلف در تامين مسكن ، وزارت مسكن و شهر سازي ( سازمان ملي زمين و مسكن ) .1375. چاپ اول.
2- برآبادي ، محمود ، حاشيه نشيني پديده اي به قدمت شهر نشيني ، شهرداريها ، سال 4 ، شماره 45 ، بهمن 1381.
3- آقاي دكتر پيران ، آلونك نشينين در تهران ، نشريه سياسي – اقتصادي ، شماره 7 .
4- خضرايي ، فرزين ، توانمند سازي در اسكان غير رسمي ، هفت شهر ، سال 3 ، شماره 8 ، تابستان 81.
5- سازمان عمران وبهسازي شهري ، جمعبندي كميته تخصصي اسكان غير رسمي ، هفت شهر ، سال 3 ، شماره 8 ، تابستان 81.
6- شكويي ، حسين ، حاشيه ناشينان شهري ، خانه هاي ارزان قيمت و سياست مسكن ، اشارات مؤسسه تحقيقات اجتماعي و علوم انساني ، تبريز ، 1355.
7- آقاي دكتر شيخي ، اجتماعات الونكي ، پديده اي فراتر از حاشيه ها و حاشيه نشيني ، شهرداريها ، سال 3 ، شماره 32 ، دي 1380.
8- آقاي دكتر شيخي توانمند سازي اسكان غير رسمي ، شهرداريها ، سال 3 ، شماره 31 ، آذر ، 1380.
9- صرافي ، مظفر ، اسكان غير رسمي و شهرداريها ، شهرداريها ، سال چهارم ، شماره 45 ، بهمن 1381.
10- صرافي ، مظفر ، به سوي نظريه اي براي ساماندهي غير رسمي – از حاشيه نشيني تامين شهر نشني ، هفت شهر ، سال 3 ، شماره 8 ، تابستان 1381.
11- عسگري طباطبائي ، اسلام ، برسي اجمالي از پديده بافتهاي پيراموني و يا حاشيه نشيني در ايدان، هفت شهر ، سال 3 ، شماره 8 ، تابستان 81.
12- علي آبادي ، جواد اسكان غير رسمي و شهرداريها ، شهرداريها ، سال 4 ، شماره 45 ، بهمن 1381.
13- قاسمي خوزاني ، محمد وهانيزاده بزار ، مريم ، اسكان غير رسمي و بهسازي محله هاي فقير نشنين شهري ، شهرداريها ، سال 4، شماره 45، بهمن 1381.
14- مشهدي زاده دهاقاني ، ناصر تحليلي ،از ويژگيهاي برنامه ريزي شهري ، علم و صنعت ، 1378 ، چاپس سوم .

طرح مسأله
حاشيه نشين به مفهوم كلي به كسي گفته مي شود كه در اكثر سكونت دارد ولي به علل گوناگون نتوانسته است جذب نظام ا قتصادي شهر شود و از خدماتي شهري استفاده كند . حاشيه نشيني در پي وجود يك اقتصاد ناسالم و بسيار و در كنار ساير عوامل بر مشكلات شهري افزوده است .
حاشيه نشيني از آنجا كه بر حاصل زندگي جمعي انسان هاست ، پديده اي اجتماعي مي باشد . اين مسأله تنها مختص كشورهاي جهان سوم نيست ، بلكه در كشورهاي پيشرفته نيز مي توان نمونه هايي از حاشيه نشين را البته با اختلافاتي از نظر كمي و كيفي مشاهده كرد . ليكن آمارنشان مي دهد كه اين مسأله به صورت حاد تري دامنگير كشورهاي در حال توسعه ا ست . بنابرگزارش سازمان ملل متحد در سال 1981 ، از هر 5 شهر نشين كشورهاي در حال توسعه ، دو تن زاغه نشين بوده اند كه اين مقدار 40% جامعه آنان را شامل مي شده است . در سال 1990 اين رقم به 50% رسيده است و در آن زمان پيش بيني شده كه تا سال 2000 به 62% خواهد رسيد .


البته بايد گفت در شهرهاي ايران حاشيه نيسن به آن شكل كه در بسياري از شهرهاي كشورهاي در حال توسعه مثل مكزيكوسيتي يا قاهره قابل مشاهده است وجود ندارد . اما به هر حال اين مسأله در ايران نيز خود را به عنوان معصل حادي كه قابل طرح و به درستي است ، نشان داده است !
در اين تحقيق سعي بر آن بوده است كه به اين سؤالات پاسخ داده شود :
الف – علل ايجاد پديده اي به نام حاشيه نشيني ( امكان غير رسمي ) چيست ؟
ب – را محل هاي موجود براي مقابله با اسكان غير رسمي كدامند ؟

اقتصاد شهري :
مربو ط به متن اقتصاد شهري : با توجه به اينكه حشاشيه نشيني از مسائل و مشكلات اتباع شهري است و بعلاوه مانند ساير مشكلات شهري جنبة اقتصادي هم دارد ، از مسائل مورد بررسي در اقتصاد شهري مي باشد .

ياد داشت ها :
2- عابدين در كوش ، سعيد ، در آمدي به اقتصاد شهري ، صص 2 و 3 .
3- مشهدي زاده دهاقاني ، ناصر ، تحليلي از ويژگيهاي مثل در ايران . صص120و121 .

فهرت منابع و مآخذ :
12 عابدين در كوش ، سعيد ، در آمدي به اقتصادي شهري ، مركز نشر دانشگاهي ،چاپ چهارم .1380.

نيم نگاهي به معنا و مفهوم اسكان غير رسمي ( حاشيه نشيني )
امكان غير رسمي از جمله پديده هاي ناشي از شهر نشيني شتابان معاصر از جلوه هاي بارز فقر شهري است كه در شكلي برنامه ريزي نشده و خود روي يدر درون يا اطراف شهر ها ظاهر شده است . سكونتگاه هاي غير رسمي با تجمعي از اقشار كم در آمد و غالباً با مشاغل غير رسمي و نازل و شيوه اي از شهر نشنيني ناپايدار همراه هستند و زمينه مناسبي براي بروز آسيب هاي اجتماعي به شمار مي روند .


اسكان غير رسمي در ت مدن تخصصي علوم مربوط به اجتماع در شهر ، با عنوان هاي ديگري چون حاشيه نشيني ، اسكان خود روي ، اسكان نابهجار يا نابسامان ، امكان عدواني ، آلونك و زاغه و اصطلاحاتي از اين قبيل نيز خوانده شده است . از اين جهت در اين تحقيق اين مسأله را با نامهاي مختلف به كار مي بريم . 2
از ديدگاه شهر سازي حاشيه نشيني نوعي اسكان غير رسمي و شيوه اي از سكونت موقت تلقي مي شود كه درخارج از محدوده هاي شهري در زمين هايي كه براي توسته شهري پيش بيني نشده اند ، شكل مي گيرد و بسا ساخت و ساز غير قانوني و تغيير كاربري زمين هاي كشاورزي همراه است .


البته بايد گفت گرچه بسياري يا به عبارتي بيشتر حاشيه نشينان در حاشيه شهرها زندگي مي كنند ، اما بسيارند افرادي كه در داخل محدوده شهري زندگي مي كنند ، ولي جزو حايشه نشينان به حساب مي آيند . برعكس ، كساني هم هستند كه در حاشيه شهرها زندگي مي كنند ، ليكن حاشيه نشين نيستند.3
حاشيه نشينان گروههاي اجتماعي هستند كه در شهرها پديد مي آيند . حاشيه نشينان شهري معمولاً بر سر دوراهي مرحله گذار اجتماعي هستند . به اين صورت كه اولاً ، كساني كه به طور موقت وارد شهر مي شوند به مسكن موقت احتياج دارند . اين افراد شهري كه از نظر اقتصادي و اجتماعي از شهرها رانده شده اند به علت كمي دستمزد و ديگر اجتماعي جاشيه نشين مي شوند .


ضمناً قابل تاكيد است كه به دلايل وجود حرمت در خيلي از موارد تصرفات عداوني نبوده و حاشيه نشينان با ميزاني از توان ماني به پيرامون شهر آمده و براي زمين وساختمان مسكن خود پرداختهاي قابل توجهي ( نسبت به روستاي مبدأ) مي نمايند ولزوماً از نظر اقتصادي و اجتماعي حاشيه نشيني شهر اصلي نبوده و بعضاً از داخل شهر به اين مكانها رانده شده اند ، هر چند عمده آنها روستا زاده هستند .4


بازار رسمي ( مديريت شهري ، طرحهاي توسعه شهري ، اراضي شهري ) براي پذيرش اقشار كم در آمد شهري و روستايي و تأمين مسكن ايشان سازماندهي نشده است ؛ ولي بازار يغير رسمي ( زمين غير رسمي ، مصالح غير رسمي ، نيروي كار غير رسمي ) جنگلي به طور متناوب و بسيار ماهرانه براي پذيرش اين اقشار سازماندهي شده اند . به عبارتي بازار غير رسمي با حداكثر سود برنده و مديريت شهري با حداكثر هزينه بازندة اين جريان هستند .


در فاصله سالهاي 80-1370 تحولات مختلفي در سكونتگاههاي غير رسمي يا اجتماعات آلونكي رخ داده است .از جمله اين تحولات ، افزايش خانوارهايي است كه از سكونتگاه هاي رسمي درون شهرهاي بزرگ – به خصوص تهران – به سكونتگاه هاي غير سرسمي يا اجتماعات آلونكي نقل مكان مي كنند . مهمترين دليل اين امر مشكلات اقتصادي خانوارهاي شهري از يك سو و تعامل برخي ديگر از شهر نشنيان براي به كف آوردن مبالغي به منظور سرمايه گذاري و كسب درآمد براي هزينه كردن ماهيانه است ؛ و يا گروهي نيز براي حذف هزينه مسكن رسمي ( اجاره بها ) ترجيح مي دهند مسكن در اجتماعات آلونكي خريداري كنند .
از ديگر موارد فقير تر شدن اكثريت ساكنان اجتماعات رسمي در ده سال اخير مي باشد . خانوارها درده سال گذشته اقلامي را از زندگي خود خارج كرده اند تا به فروش برسانند ، به همين دليل برخي اقلام كنار گذاشته شده ، دو ماده به زندگي بازگشته اند . چراغهاي خوراكپزي و ايجاد گرما به نام و آلود از آن جمله اند . البته تحولات ديگر بسيارند ، كه در اينجا فرصت پرداختن به همه آنها نمي باشد .6


در يك جمعبندي در باب تعريف و مفهوم اينگونه سكونتگاهها كه در درون يا مجاور شهرها ( محدوده استحفاظي يا منطقه كلان شهري ) شكل مي گيرند ، مي توا ن به مشخصه هاي زير اشاره كرد :
الف ساخت و ساز آنها به صورت خودرو يا بدون رعايت قواعد اصول مصوب شهري با پروانة ساختمان انجام گرفته باشد.
ب – در ا كثريت واحد هاي مسكوني آنها اصول فني ساختمان رعايت نشده باشد ، هر چند از مصالح ساختماني متعارف ساخته شده باشند .
ج – هر چند واحدهاي مسكوني از برخي خدمات چون آب يا برق يا مدرسه برخوردار باشند اما كل خدمات زير بنايي و اجتماعي نظام يافته و حد معمولي كمبود يا نبود خدمات و پايين تر نباشد .


د – از لحاظ كاربري زمين كمبود هاي چشم گير ، باز دارنده و ناكار آمد براي فعاليت‌هاي اقتصادي و اجتماعي ، فضاي سبز ، معابر و غيره وجود داشته باشد .
هـ – اكثريت ساكنان آنها را گروه هاي كم در آمد تشكيل مي دهند .
و- از نظر شكل با باقي شهر سنخيت نداشته و از نظر محتوي نظارت اجتماعي كم و ناهنجاري شهري ديده مي شود.
نارسايي هاي فوق و استفادة غير كار آمد از زمين و آشفتگي كالبدي و نازيبايي ، كيفيت پايين محيط زيست و عدم وجود امنيت كافي و تجميع مهاجرين از مبدأ مشترك يا قوميت مشابه ، از ويژگيهاي اين گونه سكونتگاه هاست.7


قابل ذكر است ، اگر چه بعضي ، نابهنجاري و آسيب هاي اجتماعي را نيز يكي از خصوصيات اين جوامع مي دانند ، ليكن بايد گفت « آلونك نشيني را به هيچ وجه نبايد به معني دست يازي به جرائم اجتماعي و درگير بودن با آسيب هاي اجتماعي به حساب آورد.»8 غالباً محيط زندگي و شرايط موجود در اين سكونتگاه ها برانگيزاننده نابهنجاري وآسيب هاي اجتماعي مي باشد : لين خود مردم اين مناطق متهم به داشتن ضعف در رفتارهاي اجتماهي نمي باشند .9

علل حاشيه نشيني ( اسكان غير رسمي )
1- مهاجرت روستاييان به شهرها و پيدا نكردن جايي براي سكونت ، كه در نتيجه مجبور به سكونت در اطراف شهرها مي شوند .
2-مردم كم در آمد شهري در جستجوي و احدهاي مسكوني ارزان قيمت به منطقة حاشيه نشين پناه مي برند .10
البته بايد گفت ته بازگي علت دوم نيز پررنگ شده است ، درحالي كه در گذشته بيشتر حاشينه نسيني را علت اول تشكيل مي داد.11
در تبيين پديده اسكان رسمي بايد به علل گوناگوني اشاره كرد كه ذيلاً ذكر مي نماييم :


نخستين علت در سطح كلان را بايد ساختاري دانست كه سازكار تبعض آميز و فقر زا بر پاية توزيع غير عادلانه منابع قدرت ، ثروت و در آمد در جريان است . تجلي فضايي اين سازو كار در سطح كشور ، عدم تعادلهاي منطقه اي و در سطح شهر منطقه اي و محلي ، رجهان فاضهاي برگزيده اي همچون شهرهاي بزرگ و محلات ثروتمندان در برابر ديگر نواحي و مراكيز زيست و فعاليت است كه به حركت « منطقي » جمعيت هاي مهاجر به سوي كانونهاي برگزيده مي انجامد . از آنجا كه اين جمعيت ، عمدتاً همچون پناه جويان اقتصادي ، بدون توجه به قابيلت هاي طبيعي و ظرفيت هاي « انسان ساخت» مقصد شان در پي دسترسي به فرصتهاي اشتغال و در آمد سرازير مي شوند، تقاضاي ناگهاني و پر شتابي براي حركت و جابجايي گروههااي كم در آمد امكان خود در نواحي محدودي به وجو مي آورند : اين تقاضا باعث افزايش قيمت ها ، كاهش ذخيره مسكن ، نارسايي خدمات شهري و اشباع شبكه هاي زير بنايي مي شود .

در چنين شرايطي ، مهاجرين كم در آمد ، توان استفاده از بازار رسمي زمين و مسكن را نداشته و با اصرار بر لزوم استقرار خود در همان ناحيه ، فضايي ناخوشايند و نامطمئن ، ليكن ارزان تر را در بازار غير رسمي زمين و مسكن تهيه مي كنند . اينجاس كه مي توان از علل متعدد ديگري كه در سطح خرد زمينه ساز اين شكل سكونتگاه ها هستند ، به اختصار تحت عناوين زير نام برد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید