بخشی از مقاله

آثار حفظ قرآن
حفظ قرآن مانند تلاوت آن آثاري ارزنده دارد.برخى از آثار به خاطر سپردن آيات عبارت است از:
- ١ پاداش اخروي
چنان كه در بحث ارزش حفظ قرآن گذشت , حافظان در بهشت جايگاهى والا دارند و پاداش آنان دو چندان خواهد بود.


- ۲ هدايت انسان
تلاوت و انس با قرآن از سفارش هاى مكرر معصومان (ع ) است وحفظ قرآن به طور طبيعى به انس بـا آيـات الهى مى انجامد, زيرا حافظ قرآن بايد براى تثبيت محفوظات قرآنى اش دست كم روزى چـنـد بار به قرائت قرآن بپردازد.معصومان (ع ) حافظان قرآن را به تكرار آيات الهى فراخوانده , ياد آور شده اند همان گونه كه شتر بسته شده در يك نقطه - چنانچه مورد ديدار پياپى صاحبش واقع نـشـود_جايگاهش راترك مى كند, محفوظات حافظ قرآن نيز- اگر پيوسته مورد مراجعه وتكرار قـرار نـگـيـرد- از خـاطـر زدوده مى شود. بنابراين ,حافظ ناگزيربا قرآن انس مى گيرد و زمـينه ى هدايت وسعادتش فراهم مىآيد.حضرت على (ع ) مى فرمايد: هيچ كس با قرآن هم نشين نـمـى شـود مـگـرايـن كـه از كـنـار آن بـا افزايش يا كاهش بر مى خيزد: افزايش هدايت ياكاهش گمراهى .نفوذ قرآن در جان ها و پديدآوردن تحول در شخصيت افراد نيزاز آثار سازنده ى تلاوت و حفظ قرآن اسـت .بـسيارى از مردم با تلاوت يا شنيدن آهنگ دلنشين قرآن مسير زندگى خود را تغيير داده , سمت سعادت و كمال رهنمون شدند.


٣ - آرامش روحى
يـاد خـدا تـاثـيـر بـسـزايـى در روان آدمـى دارد و دل ها در پرتو آن آرام مى گيرد.
خداوند متعال مى فرمايد: الا بذكر اللّه تطمئن القلوب . يعني: آگاه باش , دل ها با ياد خدا آرام مى گيرد.يكى از نام هاى قرآن ذكر است .تلاوت و حفظ قرآن نوعى ذكرخداوند است كه انسان در پرتو آن از هجوم بسيارى از فشارهاى روانى و اضطرابات درونى مصون مى ماند.درستى اين سخن در عمل نيز بـه اثبات رسيده است .


قاريان و حافظان قرآن , به ويژه آنان كه درسحرگاهان با قرآن انس دارند, هـمـگـى اعـتـراف دارند ارتباط با قرآن درپيشگيرى از نگرانى و هجوم فشارهاى روانى بهترين و مـؤثـرتـريـن عـامـل بـه شـمـار مى آيد.اين اثر در پرتو نشاط بخش بودن قرآن پديد مى آيد.پيامبر اسـلام (ص ) مـى فـرمايد: مثل قرآن مثل كيسه ى سر بسته ى پر ازمشك است .اگر آن را باز كنى , بوى مشك فضا را معطر مى سازد و اگربه حال خود رها سازى , سود نمى بخشد.قرآن نيز, چنانچه به تلاوتش روى آورى , فضا را از عطر خود آكنده مى سازد و روان را نشاط مى بخشد, و اگر تلاوت نكنى , در سينه ات پنهان مى ماند.


- ٤ نجات از تنهايى
كـتـاب بـهـتـرين هم نشين تنهايى است و قرآن زيباترين , عميق ترين و با نفوذترين كتاب شمرده مـى شود.امام سجاد(ع ) مى فرمايد: اگرهمه ى مردم روى زمين از دنيا بروند, تا وقتى قرآن با من است , از هيچ چيز وحشت ندارم .
- ٥ فهم بهتر قرآن
مـهـم تـريـن و عمده ترين اثر حفظ قرآن درك بهتر آن است .حافظ به سبب تسلط بر همه ى آيات , ارتباط آن ها را نيك در مى يابد و در پرتوآن دركى بهترو درست تر از قرآن به دست مى آورد.هر آيه از قرآن , ضمن داشتن معناى ظاهرى , بطن هاى متعدددارد كه در اثر شناخت بيش تر روابط آن بـاسـايـر آيـات قـرآن بـه عـنـوان جـزئى از يـك كـل آشكار مى شود.هرچه انس انسان با آيات

مـخـتـلـف قرآن بيش تر باشد, در تفسير قرآن بهتر و دقيق تر گام برمى دارد, براى مثال كسى كه مى خواهد درباره ى دعا در قرآن تحقيق و جست و جوكند, در نخستين مرحله به كشف الايات و معجم هاى قرآنى پناه مى برد.اين كتاب ها اطلاعاتى درباره ى ماده ى دعا و مشتقات ومترادفات آن در دسـتـرس مـحقق مى گذارد, ولى هرگز به آياتى كه بدون به كارگيرى مشتقات ومترادفات دعـا مـعـارفـي پـيرامون آن مطرح مى كند, نمى پردازد.


دراين موارد, به خاطر داشتن قرآن بسيار سـودمـنـداسـت .حـافظ مى تواند همه ى آياتى كه در لفظ و معنا با موضوع موردنظر ارتباط دارد, گـردآورد و كـارى فراتر از كشف الايات انجام دهد.بنابراين , آنچه در حفظ قرآن مهم است درك ارتباط آيات و سوره هابايكديگر است نه به خاطر سپردن كليات .هرچه حافظ قرآن بر آيات و ارتباط و بـازيـابى آن ها مسلطتر باشد, بهتر مى تواند نظر قرآن درباره ى يك موضوع رابه دست آورد.پس مـفـسـران حـافـظ قـرآن , بـهـتـرو دقيق تر مى توانند قرآن را تفسير كنند و تفسيرشان از تفسير مفسران غير حافظ جامع تر و دقيق تر است .
- ٦ تقويت حافظه
يكى از امتيازهاى قرآن مجيد آن است كه تلاوت و به خاطرسپردنش سبب تقويت حافظه مى شود.در روايـات چنان مى خوانيم كه قرائت قرآن به افزايش حافظه مى نجامد.
از آن جا كه حفظ ايـن كـتاب آسمانى به تكرار پيوسته ى آن وابسته است , مى توان گفت حفظ قرآن مجيد حافظه را فزونى مى بخشد.

فلسفه ى حفظ قرآن
در آغـاز بـعـثـت پيامبر(ص ) براى حفظ قرآن از تحريف و نابودى ,راهى جز به خاطر سپردن آيات الاهى وجود نداشت , ولى اكنون - كه چاپ ونشر به پيشرفتى باور نكردنى دست يافته - چرا از حفظ قرآن سخن مى گوييم ؟ در پـاسـخ به اين پرسش بايد گفت : كلام الهى تنها براى جلوگيرى از تحريف و نابودى به خاطر سـپـرده نمى شد تا با پيشرفت صنعت چاپ حفظ بيهوده جلوه كند.اين امر انگيزه هاى گوناگون داردكه برخى ازآن ها عبارت است از:


- ١جلوگيرى از تحريف
چنان كه گفته شد, در صدر اسلام آيات قرآن به صورت پراكنده وبر پوست و استخوان هاى شانه و دنـده هـاى جـانوران , چوب هاى درخت خرما, سنگ هاى سفيد, كاغذ و پارچه ثبت مى شد, واحـتـمـال نـابودى يا تحريف كلام الهى همواره وجود داشت .
در اين موقعيت , پيامبراسلام (ص ) مسلمانان را به حفظ قرآن سفارش كرد وحتى گروهى را برگزيد تا بدين كار پردازند.
- ۲ عمل به قرآن


يـكـى از اهـداف حـفظ آيات قرآن , عمل به مضامين آن است .وقتى انسان كلام وحى را به خاطر مـى سـپـارد, نـاخود آگاه جانش تاثيرمى پذيرد و او را در مسير عمل به دستورهاى خداوند پيش مـى برد.پاداش بسيار حافظان قرآن - كه در برخى از روايات به چشم مى خورد- بدين جهت است .آنـان پـيـوسـتـه آيـات الاهـى راتـكرارمى كنند و گوشت و پوست خود را با آن مى آميزند.در اين موقعيت ,احتمال اين كه خداوند آن ها را سمت كمال و سعادت رهنمون نشود

,بعيد مى نمايد.
عـمـل بـه آيات الهى , از ديرباز مورد توجه حافظان و قاريان بوده است .
چنان كه صحابه يى مانند عـثمان و ابى و عبداللّه بن مسعودگفته اند: چون ده آيه از رسول خدا(ص ) مى آموختيم تا آن ها را بـه طـوركـامـل به خاطر نمى سپرديم و عمل نمى كرديم , به فراگيرى آيات ديگرنمى پرداختيم .
- ٣ بهره مندى از عبادت
در آيـيـن اسـلام , بـه خاطر سپردن آيات قرآن عبادتى مهم به شمارمى رود و پاداش دارد.بيش تر روايـاتـى كه درباره ى ارزش و اهميت حفظ قرآن ذكر شده است , نگاه ابزارى ندارد و حفظ را تنها بـراى جـلوگيرى از تحريف عبادت نمى شمارد.
در نگاه معصومان (ع ) نفس به خاطر سپردن آيات الاهى عبادت است و پاداش دارد.
امام صادق (ع ) مى فرمايد: [اللهم فحبب الينا حسن تلاوته و حفظ آياته .]
خداوندا, تلاوت قرآن و حفظ آياتش را براى ما دوست داشتنى فرما.


ايـن دعـا نشان مى دهد كه نفس تلاوت قرآن و حفظ آن محبوب حضرت است , و امام ششم (ع ) به خاطر سپردن آيات الاهى را, بى توجه به مسئله ى تحريف , از حضرت احديت درخواست مى كند.مـرحوم طبرسى در كتاب مكارم الاخلاق بابى با عنوان [صلاه حفظ القرآن ] دارد كه نشان مى دهد حفظ قرآن ذاتا ارزش منداست و از عبادات شمرده مى شود.
حفظ قرآن و جهاد


حـفـظ قـرآن آثـار دنيوى و اخروى بسيار دارد و عبادت شمرده مى شود.
بى ترديد اين آثار در پرتو عـمل به قرآن و احكام الهى نهفته در آن تحقق مى يابد.
در بسيارى ازكشورهاى اسلامى , به ويژه آن هـا كـه زير سلطه ى فرهنگ شرق و غرب به سر مى برند, شمار حافظان قرآن بسيار است .كتاب الهـى در اين سرزمين ها كتابى تشريفاتى شده , تنهابه قرائت نيك ,پخش راديو- تلويزيونى و حفظ آن اهـميت مى دهند.در برخى از اين كشورها

مدارسى با عنوان [مدارس تحفيظ القرآن ] به صورت گـسـتـرده ديـده مى شود, در حالى كه ارزش هاى آن ها از غرب ياشرق گرفته شده است .محمد عبده در تفسيرالمنار آورده : يكى ازقوانين بعضى از كشورهاى اسلامى اين است كه حافظان قرآن از جنگ و جهاد و بخشش اموال در راه خدا معافند.چنين قوانينى با سيره ى حافظان صدر اسلام سازگارنيست آن هامجاهد بودند و آيات الهى رادر زندگى به كار مى بستند, موارد زير بردرستى اين سخن گواهى مى دهد
انواع حفظ قرآن


حفظ قرآن به دو شكل ممكن است
1. حفظ ترتيبى
2. حفظ موضوعى
حـفـظ ترتيبى يعنى حفظ آيات از ابتداى قرآن تا پايان آن .
حفظ موضوعى به معناى حفظ آيات دسـتـه بـنـدى شـده در مـوضـوع هـاى مـتـفـاوت است .كسانى كه از حافظه ى متوسط و وقت بـيـش تـربرخوردارند, شايسته است در مسير حفظ ترتيبى گام بردارند.براى آنان كه از حافظه ى مـتـوسـط يـا فرصت كافى بى بهره اند, حفظموضوعى يا حفظ

بعضى از سورهاى كوچك و داراى فضيلت سودمندتر است .كسانى كه به هيچ وجه توان حفظ آيات قرآن راندارند, بايد بسيار سجده به جـاى آورنـد.يـكـى از يـاران پـيـامـبراسلام (ص ) نزد حضرت آمد و گفت : قرآن از ذهنم رميده ونگهدارى اش برايم دشوار شده است .حضرت فرمود: لا تحمل عليك ما لا تطيق و عليك بالسجود.كارى كه توان انجامش را ندارى , انجام مده , و بر تو بادسجده كردن .مراحل حفظ قرآن حفظ قرآن مراحلى دارد.كه رعايت آن ها بسيار سودمند است


اين مراحل عبارت است از:
- 1 نقطه ى شروع
حـفـظ جـزء اول قرآن از حفظ جزء دوم مشكل تر است , و حفظ جزء دوم از جزء سوم دشوارتر.
بدين سبب , يكى ازدانشمندان مى گويد: هركه پنج جزء قرآن را حفظ كند, بايد به حفظ كل قرآن اميدوار باشد.حـفـظ قـرآن در آغاز كار دشوارتر است و هر چه پيش تر رويم ,دشوارى ها كم تر مى شود.از اين رو, شـايـسـته است براى جلوگيرى ازدلسردى حفظ رااز آسان ترين مكان آغاز كنيم .موارد زير براى شروع حفظ مناسب ترين آيات شمرده مى شود: الف ) فهرست سوره هاى قرآن ب ) جزء سى ام ج ) داستان هاى قرآن در بسيارى از كشورها, جزء سى ام قرآن - كه سوره هايش كوچك و يادگيرى اش تا اندازه يى آسان تر است - با عنوان عم جزء جداگانه چاپ مى شود و متن درسى قرار مى گيرد.


- 2 كيفيت حفظ
نـخـست بايد سوره يا جزءمورد نظر را تقسيم بندى كردو سپس به حفظ آن پرداخت .با اين روش , حجم آيات سوره يا جزء كم تر و كارحافظ آسان تر مى نمايد پس از تقسيم بندى سوره يا جزء, نوبت به حفظ مى رسد.براى حفظ دو راه وجود دارد: الف ) حفظ آيات بر اساس صفحه ب ) حفظ آيات بر اساس شماره در راه اول , به طور متوسط سهميه ى هر روز يك صفحه است .اگر كسى اين شيوه را انتخاب كرد, بـايـد تا آخر قرآن بدان پاى بند ماندو بر اساس صفحه پيش رود.در شيوه ى دوم ,

مناسب ترين راه اين است كه آيات پنج تا پنج تا به خاطر سپرده شود, زيرا كسى كه شماره هاى 1 و 5 و 10 و...را حفظ كـنـد, شـماره هاى بين آن ها را ناخودآگاه به خاطر مى سپارد و براى اين كار به تمركز شديد فكر نـيـاز نـدارد.بـاايـن روش , خـوانـدن قرآن از آخر به اول نيز دشوارنيست و با اندكى تمرين امكان پذيراست .بـايـد تـنـها پس از به خاطر سپردن دقيق يك آيه سراغ آيه ى ديگررفت , وقتى آيه ى دوم به خاطر سـپـرده شـد, بايد دو آيه با هم تكرارشود و پس از اطمينان كامل , حفظ آيه ى سوم آغاز گردد.


بر ايـن اسـاس , وقـتـى پـنـج آيه به خاطر سپرده شد, بايد آن قدر به تكرار شان ادامه داد كه در ذهن اسـتقرار يابد.
پس از اين مرحله , بايد آيات پنج گانه هر روز دست كم پنج بار با فاصله تكرار شود تا در ذهن اثر عميق نهد.
يك روان شناس مى گويد: به خاطر داشته باش كه نيمى از آنچه امروز مى خوانى پس ازنيم ساعت فراموش خواهى كرد, و 23 آن را پـس از 9 سـاعـت و 34 آن رادر مـدت 6 روز و 45 آن را نـيـز در عـرض يـك مـاه از يـاد خواهى برد.بنابر اين , راه تثبيت آيات در ذهن تكرار روزانه ى آن ها درفاصله هاى مختلف و منظم است در روز بـعد, بايد ابتدا پنج آيه ى روز پيش را چندين بار از حفظ خواند و سپس به حفظ پنج آيه ى بعدروى آورد.به كارگيرى دقيق اين شيوه , حفظ قرآن كريم را آسان مى سازد.در پـايـان ايـن بخش , بايد ياد آور شد كه براى حفظ آيه ى طولانى مى توان آن را به دو يا سه بخش تقسيم كرد و در مدت دو يا سه روز به خاطر سپرد.

[كميت يا كيفيت ]
آنچه به حفظ قرآن كمك مى كند و محفوظات قرآنى را متقن ومستحكم مى سازد, كيفيت است نه كـمـيـت .خوب به خاطر سپردن ,بيش از حجم محفوظات اهميت دارد.پس بايد به تكرار - حتى اگر به طولانى شدن بسيار زمان حفظ قرآن بينجامد - ارج نهاد, زيرا تكرارپيوسته ى محفوظات بر دوام و استحكام آن ها مى افزايد.
- 3 تثبيت محفوظات


نـگهدارى هر پديده يى از ايجاد آن دشوارتر است .اين قانون در[حفظ قرآن ] نيز جارى است .پس از مـرحـلـه ى دشـوار حـفظ, بايد درانديشه ى مرحله ى دشوارتر تثبيت محفوظات بود.تثبيت آيات درذهن به چند شكل زير انجام مى پذيرد: 1- تكرار 2- گوش سپردن به نوارهاى قرآنى 3- نوشتن آيات در اين ميان , نيرومندترين و مؤثرترين ابزار تكرار است كه در بحث آينده از آن , سخن گفته خواهد شد.شيوه ى تكرار تكرار خود به شكل هاى گوناگونى نيز تحقق مى يابد, براى مثال مى توان به سه شيوه ى زير اشاره كرد:


- 1 قرائت در نماز
قـرائت قـرآن در نمازهاى واجب و مستحب , نوعى تكرار شمرده مى شود.در نماز واجب بايد بعد از سـوره ى حـمـد يـك سـوره ى كـامل قرائت شود, ولى در نماز مستحبى بعد از حمد هر مقدار آيه خوانده شود, كافى است و نماز صحيح است .بااجراى اين روش , مى توان به تكرار محفوظات قرآنى پرداخت و آن هارا در ذهن متقن و مستحكم ساخت .


- 2 تكرار انفرادى
حافظ قرآن بايد روزانه بخشى از وقت خويش رابه تكرارمحفوظات اختصاص دهد.هركس با توجه بـه حـافظه و موقعيت خويش مى تواند زمان مورد نياز براى تكرار خود را در يابد, ولى تجربه نشان مى دهد كه بايد هر 10 روز يا حداكثر 30 روز به تدريج همه ى محفوظات قرآنى تكرار شود.از آن جا كه قرائت هر جزء به طورمتوسط نيم ساعت وقت مى خواهد, مى توان جدول زير را, به عنوان روش مطمئن استقرار محفوظات در ذهن , به عاشقان قرآن ارائه داد: نوع حافظزمان لازم براى تكرار در روز كل قرآن يك ساعت و نيم 20 جزء يك ساعت 10 جزء نيم ساعت 5 جزء يك ربع نـاگـفـته نماند, مهم تلاوت قرآن است نه مرور آن در ذهن .


افزون براين , بايد زمان تكرار در تمام روز تـقـسـيـم شود, براى مثال بهتر است حافظ كل قرآن زمان يك ساعت و نيم تكرار را به 3 نيم سـاعـت تـقـسـيـم كند: نيم ساعت صبح , نيم ساعت ظهر و نيم ساعت پيش از خواب شبانه .


البته مطلوب آن است كه حافظ به زمان هاى ياد شده بسنده نكند و از هر فرصتى براى تكرار و استحكام محفوظاتش بهره گيرد.خداوند مى فرمايد: [فاقرؤا ما تيسر من القرآن .] هر قدر ممكن است قرآن تلاوت كنيد.در پـايـان ايـن بخش , ذكر روش استاد طبلاوى در تكرار آيات , به عنوان يك الگو, سودمند به نظر مـى رسـد.او روز جـمعه تكرار رامى آغازد و سوره هاى بقره , آل عمران و نساء را به پايان مى رساند.روزيـكشنبه از ابتداى سوره ى يونس تا آخر نحل مى خواند و بر اساس تقسيم بندى خويش , تا پايان هفته يك بار قرآن راختم مى كند.


اومى گويد: اختصاص داده ام و آن را به سرعتى بيش من براى مرور قرآن هر روز دو ساعت و نيم وقت از ترتيل تلاوت مى كنم , چرا كه تلاوت با تجويد زمان بيش ترى مى طلبد.سهم هر روز من اين است كه در هرنيم ساعت يك جزء بخوانم و اين دو ساعت ونيم را به اين طريق در روز تقسيم كرده ام كه صـبح يك ساعت يعنى دو جزء, عصر يك ساعت يعنى دو جزء و هنگام خوابيدن نيز نيم ساعت يعنى يك جزء كه روى هم رفته پنج جزء را قرائت مى كنم .


- 3 عرضه بر ديگران
يـكـى از راه هاى تكرار محفوظات قرآنى , عرضه بر ديگران است .حافظ قرآن هنگام عرضه به نقاط ابـهـام و ضـعـف خـود پـى مـى برد ومحفوظاتش متقن ومستحكم مى گردد.پيامبر اسلام (ص ) كـه فـصـيـح تـريـن مـردم اسـت و قـرآن را از جـبـرئيل دريافت مى كرد - در ماه رمضان هر سال محفوظاتش رابر جبرئيل عرضه مى داشت .صحابه نيز محفوظات خويش را بر پيامبر عرضه مى كردند تا بردرستى اندوخته هاى قرآنى شان مهر تاييد زنند و اطمينان يابند.حافظ قرآن مى تواند با شركت در محافل حفظ يا گزينش دوست به تكرار آيات بپردازد يا دست كم محفوظات خود را بر يكى از بستگان و آشنايانش عرضه كند.


شيوه ى حفظ آيات همانند
در حـفظ قرآن , به ويژه دراثناى آن , با مسئله يى به نام حفظ [آيات همانند] روبه رو مى شويم .براى حـفـظ ايـن آيـات , بايد آن ها را چندبرابر آيات ديگر تكرار كرد تا از دوام بيش ترى برخوردار شوند, آيات همانند به شكل هاى مختلف ديده مى شوند.گاه دو يا چند آيه ,جز دريك يا دو حرف يا كلمه , باهم شبيه اند, مانند آيات 84 آل عمران و136 بقره : [قـل امنا باللّه و ما انزل علينا و ما انزل على ابرهيم و اسمعيل واسحق و يعقوب والاسباط و ما اوتى موسى و عيسى و النبيون من ربهم

لانفرق بين احدمنهم و نحن له مسلمون .] [قـولوا امناباللّه و ما انزل الينا و ما انزل الى ابراهيم و اسمعيل واسحق و يعقوب والاسباط و ما اوتى موسى و عيسى و ما اوتى النبيون من ربهم لا نفرق بين احدمنهم و نحن له مسلمون .] ايـن دو آيـه در كـلمات :[قل و قولوا], [علينا و الينا] و [على

ابراهيم و الى ابراهيم ] با يكديگر تفاوت دارند.افزون براين , در آيه ى دوم واژه ى [و ما اوتى ] دوبار تكرار شده است .اين همانندى به شكلى ديگر در سوره ى انشراح ديده مى شود: [فان مع العسر يسرا.] ان مع العسر يسرا.] اين دو آيه تنها در فاى آغازين تفاوت دارند.گاه اين شباهت تنها در پايان آيات است , مانند آيات 1 احزاب و30 دهر: [يا ايها النبى اتق اللّه و لا تطع الكافرين و المنافقين ان اللّه كان عليما حكيما.] [و ما تشاؤن الا ان يشاء اللّه ان اللّه كان عليما حكيما.] زمانى نيز اين

تشابه تنها در صدر آيات است , مانند آيات 10 و116 آل عمران : [ان الذين كفروا لن تغنى عنهم اموالهم و لا اءولادهم من اللّه شيئا و اولئك هم وقود النار.] [ان الـذيـن كـفـروا لـن تـغـنـى عـنـهـم امـوالـهـم و لا اءولادهـم مـن اللّه شـيـئاو اولئك اءصحاب النارهم فيهاخالدون ] گـاه دو آيه با يكديگر همانند است , ولى كلمات متفاوت نيزدرآن ها به چشم مى خورد, مانند آيات 100 و 149 آل عمران : [يا ايها الذين آمنوا ان تطيعوا فريقا من الذين اوتوا الكتاب يردوكم بعد ايمانكم كافرين .] [يا ايها

الذين آمنوا ان تطيعوا الذين كفروا يردوكم على اعقابكم فتنقلبوا خاسرين بـرخـى اوقـات تـنـها عبارت ميانى دو آيه با يكديگر شبيه است ودر صدر و پايان شان تفاوت ديده مى شود, مانند آيات اول صف وجمعه : [سبح للّه ما فى السموات و ما فى الارض و هو العزيز الحكيم .] [يسبح للّه ما فى السموات و ما فى الارض الملك القدوس العزيز الحكيم .] بـى تـرديـد شـكل هاى همانندى بسيار است و بررسى همه ى آن هاما رااز هدف اصلى باز مى دارد.آنـچـه بـديـن مـجـمـوعه مرتبط است ,شيوه ى به خاطر سپردن آن هاست .دراين باره , روش هاى متعددى وجود دارد كه عبارت است از:
- 1 تكرار
براى حفظ و استقرار آيات همانند, بايد آن ها را چند برابرآيه هاى معمولى تكرار كرد.
- 2روش مقايسه
[مـقـايـسـه ] يعنى كنار هم قرار دادن آيات همانند و به حافظه سپردن دقيق موارد اختلاف آن ها, بـراى مـثـال وقـتـى آيـه هـاى 136 بقره و 84 آل عمران را كنار هم مى نهيم و دقت مى كنيم , در مـى يـابـيـم كه آيه ى 136 بقره كلمه ى [قولوا] دارد و آيه ى 84 آل عمران [قل ] دراولى [الى ] و در ديـگرى [على ] ديده مى شود.افزون براين , در اولى [اوتى ] دوبار تكرار شده است .پس اين دوآيه در سه مورد با يكديگراختلاف دارند.وقتى آيات همانند را يك جا قرار دهيم و بايكديگرمقايسه كنيم , در حافظه بهتر جاى مى گيرند و از دوام بيش ترى برخوردار مى شوند.
- 3 روش تناسب


يـكى از بهترين و سودمندترين راه هاى حفظ آيات همانند, روش [تناسب صدر و ذيل ] است كه در فـن بديع [تمكين ] خوانده مى شود.تمكين يعنى آن كه ذيل آيه با صدر آن در معنا تناسب دارد,براى مثال درآيه 103 انعام مى خوانيم : لاتدركه الابصار و هو يدرك الابصار و اللطيف الخبير.] او[ خدا] را هيچ چشمى در نمى يابد و او بينندگان رامشاهده مى كند, و او نامرئى وآگاه است .بـى تـرديـد وقـتـى چـيـزى لطيف باشد چشم ها از ديدنش ناتوانند.بنابراين , كلمه ى [اللطيف ] با جـمـلـه ى [لاتدركه الابصار] مناسبت دارد.افزون براين , هركس از حقيقت اشيا آگاه باشد, خبير

خوانده مى شود.پس كلمه ى [الخبير] با جمله ى [و هو يدرك الابصار] متناسب است .
در آيه ى16 نساء نيز مى خوانيم : [و الذان ياءتيانها منكم فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضواعنهما ان اللّه كان توبا رحيما.] هـركـس از مـسـلـمانان كردار ناشايست مرتكب شود چه زن چه مرد, آن ها را با سرزنش بيازاريد.چنانچه توبه كردند, متعرض آنها نشويد, زيراخداوند توبه ى خلق رامى پذيرد و مهربان است .در صدر اين آيه , جمله ى [فان تابا و اصلحا] و در پايان آن صفات [توابا] و[رحيما] ذكر شده است كه با [تابا] و [اصلحا] تناسب دارد.البته گاه ميان كلمات و عبارات صدر و ذيل آيه به ظاهر تناسبى مشاهده نمى شود, ولى با دقت و تامل بيش تر مى توان رگه هاى تناسب راشناسايى كرد.
- 4 روش قرداد
[قرداد] يعنى رمزى كه حافظ قرآن براى به خاطر سپردن دقيق آيات همانند درست مى كند.البته ايـن رمز گاه معنا و مفهوم روشنى ندارد و تنهاحافظ را در تداعى الفاظ آيات يارى مى دهد, براى مثال در آيات 176 و 177 و 178 سوره ى آل عمران به ترتيب مى خوانيم : [ولايحزنك الذين ...و لهم عذاب عظيم .] ان الذين اشترو...و لهم عذاب اليم .] و لايحسبن الذين ...و لهم عذاب مهين .]

بـراى حـفظ آخر اين آيات - كه با يكديگر همانند است - قرارداد[عام ] سودمند مى نمايد.سه حرف [ع ], [الف ] و [م ] به ترتيب حروف آغازين كلمات [عظيم ], [اليم ] و [مهين ] است و نشان مى دهد كه ايـن كـلـمـات بـه تـرتيب [عظيم , اليم و مهين ] دراين سه آيه آمده است .در آيه ى154 آل عمران مى خوانيم : ثم انزل عليكم ...و ليبتلى اللّه ما فى صدوركم و ليمحص ما فى قلوبكم ...] درايـن آيـه , كـلمه هاى [صدوركم ] و [قلوبكم ] به طور معمول اشتباه مى شود.در اين جا, مى توان مـقـدم بـودن حـرف [ص ] بـر [ق ] درحـروف الفبا را رمز قرار داد و در زمان ترديد با توجه به اين

رمزدريافت كه [صدوركم ] پيش از [قلوبكم ] قرار دارد.اين قراردادهابيش ترشخصى و مبهم است , ولى رمزهاى غيرمبهم و قابل استفاده براى همگان نيز وجود دارد كه چند نمونه از آن عبارت است از: 1 - در قرآن همواره كلمه ى [ولى ] بر [نصير] مقدم است , مانندآيات زير: و اللّه اعلم باعدائكم و كفى باللّه وليا وكفى باللّه نصيرا.[واجعل لنا من لدنك وليا واجعل لنا من لدنك نصيرا.] [ومالكم من دون اللّه من ولي و لا نصير.]


2 - در قرآن هميشه [سميع ] پيش از [عليم ] آمده است , مانندآيات زير: ربنا تقبل منا انك انت السميع العليم .[ فسيكفيكهم اللّه و هو السميع العليم .]
[ان اللّه سميع عليم .]
تاريخچه حفظ قرآن
خداوندا, مـن در كتاب تورات امتى مى بينم كه انجيل شان در سينه هايشان جاى دارد و آن را از حفظ مى خوانند.
مناجات حضرت موسى
پيدايش حفظ قرآن


پـيـامـبـر اسـلام در چهل سالگى به مقام شامخ نبوت برگزيده شد وقرآن در بيست و سه سال به مـنـاسـبـت رويدادهاى مختلف بر قلب مبارك وى فرود آمد.در اين مدت , صحابه به سفارش آن حـضرت درنگهدارى آيات الهى مى كوشيدند.آن ها آيات الهى را بر پوست واستخوان هاى شانه و دنده ى حيوانات , چوب هاى درخت خرما,سنگ هاى سفيد پهن , كاغذ و پارچه مى نگاشتند و بـراى بـرخـوردارى از پـاداش معنوى به خاطر مى سپردند.حفظ آيات الهى نخستين گام در راه نـگاهبانى از قرآن به شمار مى آمد, زيرا از يك سوخط آن روز كوفى بود و به سبب نداشتن نقطه و اعـراب بـه شـكـل هـاى مختلف خوانده مى شد, و از سوى ديگر, تقريبا همه ى مردم بى سوادبودند وتنهاباحفظ قرآن مى توانستندعشق خودبه كتاب خداوندرا آشكارسازند.هنگامى كه

پيامبر اكرم (ص ) در غار [حرا] به سر مى برد,فرشته يى در برابرش حضور يافت و گفت : بـخـوان .
پيامبر فرمود:خواندن نمى دانم .آن گاه بى هوش شد.وقتى حضرت به هوش آمد,فرشته گفت : اقراء باسم ربك الذى خلق .... امـام صـادق (ع ) فـرمـود: بـسـم اللّه الرحمن الرحيم .اقراء باسم ربك ...،اولين آياتى است كه بر نبى اكرم (ص ) نازل شد.اولـيـن مـرحـلـه , مـرحـلـه ى قـرائت و به خاطر سپارى است ومرحله ى كتابت بعد از آن تحقق يـافـت .از ايـن رو, آيـه هاى آغازين قرآن از [اقراء] سخن مى گويد و مراد از آن حفظ آيات در سينه ها است .
اكنون اين مسئله را در موارد مختلف زير مورد بررسى قرار مى دهيم :
اصطلاح حافظ در صدر اسلام
واژه ى [حفظ] در زبان عرب در دو معنا به كار رفته است :
الف ) نگهدارى و نگهبانى ب ) به خاطر سپردن (ضد فراموشى )
در قرآن مجيد, اين واژه و مشتقاتش تنها در معناى اول به كاررفته است .


[حافظ] اسم فاعل است و در اصـطـلاح عـلـوم قـرآنـى , بـه كـسـى مى گويند كه همه ى قرآن را با تجويد و ترتيل و به كار بـردن قـرائت قابل قبول قرآن شناسان به خاطر سپرده باشد.همچنين به كسى كه بر سنن رسول اكـرم (ص ) احـاطـه داشـتـه , موارد اتفاق واختلاف آن را بداند و به احوال راويان و طبقات مشايخ آگاهى كامل داشته باشد, حافظ مى گويند.


برخى تعداد آن را نيز معين كرده اند و گفته اند بايد فرد صدهزار حديث با سند از حفظ باشد تا اين واژه بر او اطلاق شود.در صدر اسلام , به خـاطـر سپارندگان قرآن را [حافظ] نمى خواندند و با واژه هايى چون [جماع القرآن ], [قراءالقرآن ], [حملة القرآن ] و [الماهر فى القرآن ] از آنان ياد مى كردند.واژۀ حافظ پس از قرن اول يا نيمه ى دوم قرن هجرى دراين معنا به كار گرفته شد.
البته واژه ها و تركيب هاى ياد شده در سراسر روزگار پيامبراسلام (ص ) به معناى كسى كه همه ى مـتـن قـرآن را بـه خاطر سپرده ,نبوده و پس از رحلت رسول اكرم (ص )چنين معنايى يافته است .درزمان آن حضرت , از حافظ بخشى از كتاب خدا نيز با اين عبارت ها يادمى كردند.
اولين حافظ قرآن
حفظ آيات الهى , از نخستين روزهاى نزول وحى آغاز شد.
پيامبر اسلام (ص ) نخستين حافظ قرآن بـه شـمـار مـى رفـت و بـراى فـراگـرفـتن و حفظ آن بسيار مى كوشيد.
آن حضرت همراه پيك وحى زبانش را حركت مى داد و شتاب مى كرد تا آنچه مى شنود فراموش نكند.
مرحوم طبرسى در شان نزول آيۀ [لاتحرك به لسانك لتعجل به .ان عليناجمعه و قرءانه] .
[اى رسـول ما ] در حال وحى , شتابان زبان به قرائت قرآن بگشاى كه ما خود آن را جمع كرده , [ در سـيـنـه ات ]نگاه مى داريم و بر تو مى خوانيم .از ابن عباس چنين نقل مى كند:پيامبر اكرم (ص ) به سـبـب عـشـق شـديـدى كـه بـه دريافت و حفظ قرآن داشت هنگامى كه پيك وحى آيات را بر

او مـى خـوانـد, همراه وى زبانش را حركت مى داد و شتاب مى ورزيد تا آنچه مى شنود فراموش نكند.خـداونـد او را از ايـن كـار بـازداشـت و فرمود: ما آن را برايت جمع مى كنيم .حضرت براى اطـمـيـنان كامل از محفوظات خويش آن هارا بر فرشته ى وحى عرضه مى كرد.در روايات متعدد چـنـان مـى خوانيم كه پيامبراسلام (ص ) در ماه رمضان هر سال قرآن را, تا آن جا كه نازل شده بود, بـاجـبـرئيل مقابله و تكرار مى كرد, و در واپسين سال زندگى اش , بر خلاف گذشته , اين مقابله و تكرار را دو بار به انجام رساند.


جايگاه حفظ قرآن
آن كـه اسـلام را بـپـذيـرد, فرمانبردار باشد و قرآن راقرائت و حفظ كند, هر سال دويست دينار از بـيـت الـمـال بهره مند مى شود, و اگر در دنيا به طور كامل به اوداده نشود, روز قيامت - كه نياز بيش ترى دارد-دريافت خواهد كرد . امام على [ع]


اهميت
ويژگى هاى قرآن و سفارش هاى پيوسته ى پيامبر اسلام (ص )درباره ى آن سبب شد تا اين كتاب در سرتاسر زندگى مردم راه يابد وهمه چيز مسلمانان گردد, به ويژه آن كه مؤمنان آن روزگار جز قـرآن كـتـابى نداشتند و تلاوت , حفظ, تعليم و تعلم به آن اختصاص داشت .
حفظ قرآن همواره , به عـنـوان يك سنت و عبادت بزرگ , در ميان مسلمانان مطرح بود و حتى پس از پديد آمدن صنعت چـاپ نـيـزمـوقعيت خود را حفظ كرد.اين امر در پرتو جايگاه والاى قرآن و حفظ آن تحقق يافت , جايگاهى كه مى توان آن را در ابعاد مختلف زير موردبررسى قرار داد.


قرآن
قـرآن دربـاره ى بـه خـاطـر سـپـارى كتاب خدا تنها دريك جا سخن به ميان آورده است .آنجاكه مى فرمايد: و اذكرن مايتلى فى بيوتكن من آيات اللّه و الحكمة ان اللّه كان لطيفا خبيرا. حـكـمت و آيات الهى را كه در خانه هاى شما تلاوت مى شود, به خاطر بسپاريد.[ بدانيدكه ] همانا خداوندمهربان و از همه آگاه است .[ذكـر] درايـن آيـه در قـبـال نـسيان (فراموشى ) به معناى حفظ و به خاطر سپردن است .


خـداونـد مـتـعـال در ايـن آيـه و آيـات قبل وظايفى را براى زنان پيامبراسلام (ص ) معين ساخته اسـت .آخـريـن وظـيـفـه که درايـن آيه بيان شده است، به آنان سفارش مى كند هرچه از كلام الهى درخانه هايتان نازل مى شود, به خاطر بسپاريد و آن ها را در زندگى خويش به كار ببنديد.ايـن آيـه در واقع ارزش حفظ قرآن را براى مسلمانان گوشزدمى نمايد.مخاطبان آيه , زنان رسول خـدايـنـد امـا از آن جـا كـه اسـاس شـريـعـت بـر حـفظ قرآن و سنت پيامبر گرامى (ص ) است , مى توان گفت : در واقع مخاطب آيه گر


احاديث
مـعـصـومـان (ع ) در ايـن بـاره سخنان بسيار دارند و در موارد مختلف به فراخور آگاهى و ايمان مـخاطبان شان به آن اشاره كرده اند.گفتارپيشوايان دين نشان مى دهد حفظ قرآن چنان اهميت دارد كـه بسيارى از مقام هاى معنوى جز به يارى آن به دست نمى آيد.
بخشى از اين مقام ها عبارت است از:
- 1 هم نشينى با فرشتگان
امام صادق (ع ) مى فرمايد: الحافظ للقرءان العامل به مع السفرة الكرام البررة .حافظ قرآنى كه به آن عمل كند, با فرشتگان پيغام برونيك رفتار هم نشين خواهد شد.گروهى اين روايت را ذيل آيۀ :باءيدى سفرة .كرام بررة .ذكر كرده اند و معتقدند مراد از[سفرة ] (سفيران ) حافظان , قاريان

,كاتبان قرآن و دانشمندانى است كه در هر عصرى آيات خداوند را ازدستبرد شياطين محفوظ مى دارند.ايـن تـفـسـير درست نمى نمايد, زيرا خداوند مى فرمايد: آيات الهى به دست [سفيران نيك رفتار] سپرده شده است و روايت نشان مى دهد كه حافظان هم نشين سفيرانند نه خود آن ها.سـخـن امام صادق (ع ) بر همراهى و هم نشينى حافظان و مفسران با سفيران گواهى مى دهد.بى تـرديـد وقتى دانشمندان و حافظان قرآن كارى شبيه فرشتگان و حاملان وحى انجام مى دهند, با آن ها در يك جايگاه و رتبه قرار مى گيرند.


- 2 در شمار بزرگان امت جاى گرفتن
امام صادق (ع ) مى فرمايد: اشراف امتى حملة القرءآن و اءصحاب الليل .بزرگان امت من , قاريان و حافظان و شب زنده دارانند.
- 3ايمنى از عذاب الاهى
امير مؤمنان (ع ) مى فرمايد: اقرؤواالقرآن و استظهروه فان اللّه تعالى لا يعذب لبا وعى القرآن . قـرآن تـلاوت كـنـيـد وآن را به خاطرسپاريد, زيرا خداوندمتعال دلى كه قرآن در آن باشد عذاب نمى كند.حـفـظ قـرآن مـجيد و انس با آن , انسان را در مسير عمل به وحى وبهره جستن از معارف آن قرار مى دهد و در نتيجه از آتش دوزخ مصون مى دارد.پيامبراكرم (ص ) مى فرمايد: لوكان القرآن فى اهاب ما مسته النار. اگر قرآن در پوستى باشد, آتش بدان نخواهد رسيد.
- 4آبادى قلب
رسول خدا(ص ) مى فرمايد: ان الذى ليس فى جوفه شيى ء من القرآن كالبيت لخراب . كسى كه در درونش چيزى [ سوره يا آيه اي ] از قرآن نباشد, مانند خانه ى ويران است . چـنـان كـه خـانه ى ويران نزد مردم ارزش ندارد, دل تهى از آيات الهى نيز نزد خداوند بى ارزش اسـت .اسـاس شـرافت و ارزش انسان ها تقوا و انس با قرآن است .روح مانند بدن به غذا نياز دارد و غذاى آن قرآن و معارف الهى است .دلى كه از كلام وحى بى بهره باشد, مرده و چون خانه ى ويران است .
- 5 مشمول آمرزش الاهى


رسول خدا(ص ) فرمود: من قراء القرآن عن حفظه ثم ظن ان اللّه تعالى لا يغفره فهو ممن استهزء بايات اللّه . كـسـى كـه قرآن را از حفظ بخواند و گمان كند خداى تعالى او را نمى آمرزد, در شمار كسانى كه آيات الاهى رابه تمسخر گرفته اند, جاى دارد.
- 6 پاداش مضاعف
امام صادق (ع ) فرمود: ان الذى يعالج القرآن و يحفظه بمشقة منه و قلة حفظ له اجران .هـركـس در فـراگـيرى قرآن بكوشد و به سبب كمى حافظه آن را به سختى حفظ كند دو پاداش دارد. پاداشى براى حفظ آن و پاداشى براى تحمل سختى آن .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید