بخشی از مقاله

درخت گلابی

بسمه تعالي
كليات :
دومين درخت از گروه سيب سانان Pomidoidea درخت گلابي است . اين درخت از نوع ( ژانر ) Pyrus بوده و داراي گونه هاي متعددي است . از دسته درختان خزان كننده بوده و تمام گونه هاي وحشي آن در نيمكره شمالي از شرق به غرب پراكنده هستند . حدود 20 گونه ( ESPECES ) از اين نوع شناخته شده است ،

كه از نوع قابل توجهي برخوردارند . بين آنها از بوته هاي كوچك تا درختان بزرگ ، بعضي خاردار و بعضي بي خار ديده ميشود . حدود نصف اين گونه ها بومي اروپا و شمال افريقا و آسياي صغير و سواحل مديترانه بوده ، بقيه كلاً بومي آسيا مي باشند . گلابي هاي كاشته شده فعلي حاصل هزاران سال تلاش بشر براي

انتخاب بهترين ها و اصلاح آن ها ميباشد . تقريباً 90 % واريته هاي گلابي هاي كاشته شده از گونه معروف Pyrus Communis بوجود آمده اند . اين گونه گسترده ترين گونه گلابي در باغداري امروزة دنيا بحساب ميايد . بنظر گياه شناسان اين گونه احتمالاً از اختلاط يك گونه وحشي بومي قفقاز بنام Pyrus caucasica كه داراي ميوه هاي نسبتاً درشتي است با گونه وحشي ديگري به اسم Pyrus Nivalis بوجود آمده است . يك دسته گلابي هاي اهلي ديگري نيز وجود دارد كه

اصطلاحاً به گلابي هاي ريگدار معروف ، بومي شرق آسيا در منطقه ژاپن و چين ميباشد . به عقيده اكثر دانشمندان اين ارقام از گونه كه بومي شرق دور است بدست آمده اند و اصطلاحاً در باغباني به آنها گلابي ريگدار ژاپني ( Japanese sand pears ) مي گويند . تعدادي از دانشمندان گياه شناسي آنها را از گونه ديگر بومي شرق دور به اسم Pyrus Ussuriensis مي دانند . بهر صورت اين دسته از گلابي ها از روزگاران بسيار دور ( حدود 1100 سال قبل از ميلاد طبق مدارك

مكتوب موجود ) در شرق دور كاشته مي شده اند . البته در طي قرون مثل واريته هاي گلابي هاي گونه P . Communis اختلاط ها و هيبريدهائي بين خود بوجود آورده اند كه ارقام فعلي را تشكيل ميدهند .

 

گسترش گلابي و ارزش اقتصادي آن :
در اكثر نقاط دنيا ، هم چنين در ايران ، گلابي همسايه يا برادر كوچك سيب مي باشد . در بيشتر مناطق كشت ، سيب و گلابي در كنار هم هستند . البته همراه درصد سطح كشت گلابي نسبت به سيب بطور كلي كمتر بوده و خواهد بود ، مگر در مناطق خاص ، كه به علت شرايط اقليمي يا اقتصادي ، گلابي مهمترين ميوة تجارتي محسوب مي شود و به اصطلاح منطقه منطقه گلابي است .


جمع آوري و كاشت گونه هاي فوق در پاركهاي مختلف الشرايط كشور علاوه بر افزودن به غناي گياهي منطقه و بهره وري مردم از زيبائي آنها هنگام بهار و تابستان مي تواند عرصه مناسبي باشد براي علاقهمندان و دانش آموزان جهت استحضار از فلور غني ايران و احياناً مطالعات دانشجويان گياه شناسي و باغباني روي گونه هاي وحشي جهت شناخت بيشتر آنان از نظر خواص ژنتيكي مطلوب و استفاده در اصلاح نباتات و پرورش گلابي .


طبق آمار منتشر شده از طرف F . A . o ( جدول شماره 1 ) كل توليد گلابي دنيا در سال 1988 ( آخرين آمار در دسترس ) معادل 000 ، 873 ، 9 تن مي باشد . كه با مقايسه با توليد چند سال پيش سالهاي ( 81 ـ 79 ـ 1971 ) در روند توسعه مي باشد .


( 000 ، 559 ، 8 تن در سال هاي 81 ـ 1979 ) . مهمترين قاره توليد كننده گلابي ، قاره آسياست كه با توليد سالانه 000 ، 954 ، 3 تن ( سال 1988 ) . در صدر قرار گرفته است . در صورتيكه در 5 سال پيش اروپا با توليد 000 ، 756 ، 3 مقام اول آسيا با توليد 000 ، 733 ، 2 تن مقام بعدي را داشت . عامل اين تفوق بلاشك افزايش توليد روز افزون كشورهاي مثل چين و كره ( شمالي و جنوبي ) بوده است كه توليد خود را جمعاً از 1746000 تن در سال ( 81 ـ 1979 ) به 000 ، 728 ، 2 تن در سال 1988 رسانيده اند . ( آمار F . A . o) . آمريكاي شمالي با 000 ، 870 تن در مقام سوم و آمريكاي جنوبي و افريقا با مختصر تفاوت با توليد به ترتيب

000 ، 388 تن و 000 ، 365 تن مقام چهارم و استراليا با توليد 000 ، 124 تن مقامهاي بعدي را بين قاره هاي پنجگانه دارند . در بين كشورهاي توليد كننده ايتاليا با 000 ، 981 تن در درجة اول ، ايالات متحدة آمريكا با 000 ، 790 تن مقام بعدي ، آلمان ، ( غربي و شرقي ) و روسيه به ترتيب با توليد 000 ، 575 تن و 000،

480 تن با اختلاف اندكي مقامات بعدي را در اختيار دارند . ساير كشورهاي عمده توليد كننده گلابي در جهان به ترتيب اهميت عبارتند از اسپانيا 000 ، 459 تن تركيه 000 ، 385 تن ، فرانسه با 000 ، 355 تن ، آرژانتين 000 ، 240 تن ، افريقاي جنوبي 000 ، 220 تن با مقايسه با كشورهاي فوق ايران از توليد اندكي برخوردار است طبق برآورد سازمان F . A . o توليد ايران معادل 000 ، 70 تن ولي برابر آمار منتشره از طرف وزارت كشاورزي توليد در سال 1370 حدود 153000 تن بوده است كه كلاً بمصرف داخلي در كشور ميرسد .


درخت گلابي از دوران ما قبل تاريخ بعلت حضور طبيعي آن در فلات ايران مورد توجه مردم اين سامان قرار گرفته و نسبت به انتخاب ارقام بهتر وحشي و با كاشتن بذر و دانه كه اختلاطي از ارقام گوناگون طبيعي را بمنصة ظهور ميرساند ، انواع گلابي ها در مناطق مختلف كشور بوجود آمده است . كليه واريته هاي بومي ايران از گونه p . communis يا خروج بدست آمده اند و ارقام نيمه وحشي آن هنوز هم در گيلان ، آذربايجان ، كردستان كاشته مي شود و ميوة آنها مصرف محلي و منطقه اي دارد ( بيشتر در شمال و شمال غربي ) . علاوه بر آنها واريته هاي از گونه هاي شرق دور در اثر ارتباط مداوم مردم ايران با چين از راه تركمنستان با ايران وارد و با شرايط محلي تطلبق و جزء ارقام محلي درآمده اند . هنوز مطالعات سيستماتيك روي اين ارقام بعمل نيامده است و از نظر نياي ژنتيكي وضع آنها مشخص نيست .


جدول شماره 1 : آمار توليدات گلابي در جهان ( مناطق عمده توليد ) ( ارقام به 1000 تن ) به نقل از سالنامه آماري F . A . o سال 1988
سال / منطقه 81 ـ 1979 1986 1987 1988
جهان
آسيا
اروپا


آمريكاي شمالي
آمريكاي جنوبي
افريقا
اقيانوسيه


چين
ژاپن
تركيه
ايران
روسيه
ايتاليا
فرانسه


آلمان شرقي
آلمان غربي
جمع دو آلمان
اسپانيا
يوگوسلاوي
ايالات متحده


آرژانتين
آفريقاي جنوبي
استراليا 8559
2732


3756
871
254
221
149


1616
500
310
37
575
120
412
64
346


410
480
116
801
148
132


133 9535
3799
3625
777
296
256
157


2453
489
380
70
625
914


370
100
499
559
373
169
695


162
136
143 9492
3939
3319
983
390


346
160
2615
477
370
70
400
894


439
51
294
345
521
147


853
252
189
145 9873
3954
3676
870
388
365
140
2580
497
385
75
480
981
355
77
498
575
459
173
790
240
220
124


طبق آخرين آمار منتشره از طرف وزارت كشاورزي ( آمار نامه 1370 ) در حال حاضر كل سطح كشت باغهاي گلابي كشور ، فقط حدود 20125 هكتار است . كه 2114 هكتار آن نهال و غير بارور و 18010 هكتار بارور ميباشد . كه البته بر آن به علت علاقه مردم مقاديري نيز در باغها و منازل مردم شهري گلابي وجود دارد كه در آمار فوق منظور نشده است . با اين حال سطح فوق زير كشت باغهاي گلابي از 36/1 درصد كل مساحت باغات و توليد آن از 8/1 درصد كل توليد ميوه جات

كشور تجاوز نمي نمايد . دليل آن را ميتوان در محدود بودن امكانات انبار و نگهداري گلابي در غير فصل ( سردخانه ) و كمي گسترش صنايع تبديلي مربوطه و قابل فساد بودن سريع ارقام تابستانه جستجو كرد . از طرف ديگر چيدن و رسانيدن ، حمل و نگهداري گلابي به تخصص بيشتري نياز دارد و مشكل تر از سيب ميباشد زيرا اگر گلابي هاي پاييزه و زمستانه را در مناسبترين زمان نچينند و در شرايط خاص در سردخانه نگهداري نكنند و دقت هاي لازم را در رسانيدن و حمل و نقل و بسته بندي آنها بعمل نياورند ، محصول بزودي كيفيت خود را از دست داده و قابل فروش نخواهد بود . بهمين جهات گلابي در بازار امروزي ايران جنبة مصرفي عمومي مثل سيب را ندارد . البته بايد گلابي هاي تابستانه را كه در مدت كمي بازار را اشباع مي كنند از اين مقوله خارج دانست .


اين ارقام كه در مدت كمي بازارتابستانه را در اختيار مي گيرند بازار گرمي دارند ولي چون قابل نگهداري نيستند دوران كوتاهي در بازارهاي محلي عرض اندام مي نمايند .


كشور ما ، با داشتن مناطق مستعد و ارقام بسيار مرغوب انتخاب شده داخلي و خارجي جا دارد با ايجاد موجبات و بالابردن دانش باغداراي و ايجاد صنايع تبديلي در سطح وسيع و توسعه انبارهاي فني ، بازار مطمئني براي انواع گلابي در داخل و خارج كشور بوجود آورد . اين كار شدني است به سرطي كه مقامات

مربوطه واقعاً بخواهند به آن عمل كنند . وضع فعلي باغهاي گلابي به استثناي موارد معدودي كه در بيست و ـ سي سال اخير با رعايت نسبي نكات فني احداث شده اند زياد با اصول صحيح باغداري مدرن تطبيق نمي كند . بطوريكه حتي در بعضي مناطق هنوز هم گلابي هاي تخمي را پرورش مي دهند . مثلاً در مناطق بسيار مستعد دامنه هاي كوهستان بزگوش سرابي ، به باغهاي گلابي نسبتاً وسيعي برمي خوريم كه از درختان سالمند عظيم الجثه اي تشكيل يافته و كلاً

بذري بوده يا از پا جوش بعمل آمده اند و با وجود مرغوبيت نسبي ميوه ، بعت هرس و تربيت نكردن عملاً برداشت ميوه آنها با دست چين غير اقتصادي است و فقط با زدن شاخه ها يا تكان دادن ميوه ها را از شاخه هاي كه در ارتفاع بالاتر از 10 متر قرار دارند مي توان ميوه را به زمين ريخت كه لازمست بلافاصله به بازار محلي حمل و به ثمن بخش فروخته شود . نظير اين وضع كم و بيش در باغهاي مناطق مجاور مثل مشگين شهر ـ اهر اردبيل و ساير مناطق ميوه خيز كشور كم

نيست . مثلاً در دره هاي بسيار مستعد خيز بينالود ، گلابي همه جا در كنار سيب و گيلاس بصورت مخلوط و در هم و بدون هيچگونه مراقبت خاصي عرض اندام مي كند . در باغهاي اصفهان كه موطن اصلي شاه ميوه مي باشد وضع بهتر نيست و در اكثر نقاط باغهاي گلابي شكل جنگل مخلوطي به خود گرفته اند . در

كرند كردستان ارقام بومي گلابي كه از جنگلهاي دالاهو انتخاب و بصورت بذري كشت شده اند جزء باغهاي ميوه شده و مصرف محلي دارد . در مقابل اين قبيل باغها ، با تقريب ميتوان گفت كه حدود 30 درصد باغهاي گلابي كشور بصورت قطعات جداگانه روي رديف با فواصل كافي از ارقام پيوندي احداث شده اند كه حاصل دسترنج كارشناسان باغباني و ترويج در 30 سال اخير ميباشد كه نتايج تحقيقات و آموزش كارشناسان اين فن را توانسته اند تا حدي به روستاها منتقل كنند

 
با توجه به ظرافت و اصالت درخت گلابي و مصارف آن الگوي كاشت باغهاي جديد گلابي بايد با تبعيت از اصول جديد دنيا روي پايه هاي كوتاه كننده به با فواصل كم و تراكم بيشتر اكثراً از ارقام كنسروي و قابل تبديل ايجاد گردد كه بتوان با وسائل مكانيكي برداشت نمود . توسعه صنايع تبديلي در مناطق مستعدي مثل خراسان ـ آذربايجان ـ اطراف تهران ( منطقه كرج ) ـ اصفهان با تبعيت از توسعه كارخانجات تبديلي بايد درآينده توسعه يابيد . مطالعات براي انتخاب ارقام مناسبتر براي تهيه كمپوت و هم چنين بررسي بهترين زمان چيدن و صحيح ترين روش نگهداري در سردخانه و مناسب ترين تكنيك رسانيدن و پختن و بسته بندي بايد

انجام گيرد . البته علي رغم تمام اقدامات فوق ، به فرض انجام صحيح و مستمر آنها ، ميزان كشت و توليد اين ميوه هيچوقت در حد سيب كه مصارف عديده دارد نخواهد رسيد . اين توسعه نسبي بايد تركيبي باشد از ارقام تازه خوري براي مصارف فصلي در تابستان و زمستان از ارقام مرغوب زودرس و ديررس و انباري و

ارقامي كه بايد به مصرف پخت و تبديل برسند . براي نيل به اين هدف ، يك برنامه ريزي جامع مملكتي با شناخت همه جانبه از نظر مناطق مستعد پرورشي ـ خواص ارقام ـ بازارهاي مصرف داخلي و خارجي ، بايد تنظيم گردد و از كشت بي رويه همه چيز در همه جا جلوگيري و با آموزش باغداران و بالابردن بينش آنان به بالابردن كميت و كيفيت اين ميوه كمك كرد .


فعلاً گلابي بصورت تجارتي و عمده فقط در 5 استان بعمل ميايد . توجه به آمار توليدي و سطح زير كشت كه در جدول شماره 2 خلاصه شده نشان ميدهد كه از نظر سطح زير كشت استان خراسان در راس و بعد از استانهاي تهران و آذربايجان شرقي قرار دارد . اين سه استان جمعاً 11594 هكتار از 20000 هكتار كل كشور كه معادل 5 / 54 درصد مي باشد زير كشت دارند . بعد از آنها به ترتيب استانهاي آذربايجان غربي ، زنجان ، اصفهان ، گيلان ، كرمان ، مازندران ، كردستان قرار ميگيرند كه كلاً 7070 هكتار بيشتر زير گشت گلابي ندارند . بقيه استانها جمعاً از 1300 هكتار كمتر ميباشد . كمترين رقم از آن استان كهكيلويه است كه فقط 18 هكتار باغ گلابي دارد . شايد به خاطر وجود جنگلهاي نسبتا وسيع گلابي در اين استان مردم خود را مستغني از كاشت اين درخت مي پندارند .


از نظر توليد همان 3 استان در رده اول قرار دارند و جمعاً با توليد 97000 تن ، 8 / 59 % كل توليد كشور را بدست ميدهند . با اين تفاوت كه از نظر توليد تهران در درجة اول و خراسان دوم و آذربايجان شرقي سوم ميباشد و اين بخاطر عملكرد در واحد سطح است كه در استان تهران در حدود 13 تن قلمداد شده در صورتيكه دو استان ديگر بين 7 و 8 تن ذكر كرده اند .


عملكرد در واحد سطح به طور متوسط 6663 كيلو در هكتار است كه در 11 استان بيشتر از حد متوسط و در 11 استان از آن كمتر است . اگر بتوان به آمار فوق اطمينان كرد استان تهران با عملكرد بالغ بر 13000 كيلو مقام نخست را بين استانها دارد و سيستان و بلوچستان با 2500 كيلو كمترين .


اگر ارزش متوسط هر كيلو گلابي را فقط 400 ريال بحساب بياوريم قيمت كل توليد كشور كه حدود 152000 تن ميباشد معادل 60800 ميليون ريال خواهد بود .
از نظر توسعه بعدي بررسي آمار درختان جوان كه هنوز به بار نرسيده اند معلوم مي دارد كه در استانهاي خراسان ، آذربايجان شرقي و زنجان و تهران توجه بيشتري به توسعه باغهاي گلابي وجود دارد . برخلاف آنها در آذربايجان غربي كه در سنوات اخير هيچگونه توجهي به ايجاد باغهاي جديد گلابي نداشته است يا در استانهائي مثل فارس ـ همدان ـ چهار محال و بختياري با وجود داشتن استعداد توليد اين محصول ، توجه چنداني از طرف مردم ابزار نمي شود .

 

تشكيل و نمو ميوه :
اكثريت ارقام گلابي مثل سيب ولي كمتر از آن ، بطور كامل يا تا حدودي خود ناسازگار Self Incompatible مي باشند . تعداد قليلي از ارقام هستند كه نسبت به همديگر ناسازگار و عقيم مي باشند . اين مسئله در شرايط اقاليم مختلف در ارقام متداول در كشور هنوز مورد بررسي علمي قرار نگرفته است و تاكنون بعلت مخلوط كاشته شدن ارقام متعدد در يك باغ يا در يك منطقه محدود ، درختان از پولن همديگر به حد كفايت بار ميگرفته اند . ولي در آتيه كه لازم است باغهاي

جديد از يك يا دو واريته ممتاز بوجود آيد ، مسئلة مثل گيلاس و سيب مطرح خواهد شد و لازمست از هم اكنون روي درجه ناسازگاري و تلقيح پذيري ارقام مهم تجارتي از قبيل شاه ميوه ـ نطنزي ـ پيغمبري ـ قوسي ـ تاشكندي و ... مطالعاتي از نقطه نظر بعمل آيد . تا لزوم و يا عدم لزوم انتخاب رقم پولن دهنده براي هر رقم مشخص و به مردم توصيه و راهنمائي گردد . همچنين در مورد ارقام خارجي متداول در ايران رقم ويليام ( بارلت ) ـ بوره هاي ردي ـ دوشس و بوره ژيفارود ...

اين بررسي در شرايط گوناگون مناطق كشت ضرورت دارد . زيرا درجه حرارت و شرايط اقليمي در هر منطقه كشت روي اين مسئله تاثير ميگذارد . كما اينكه رقم بارلت ( ويليام ) در شرايط اقليمي جلگه هاي مركزي آمريكا كه اغلب سالها هواي بهاره گرم و مساعد ميباشد ( حدود حداقل 16 درجه سانتي گراد بمدت 80 ساعت در زمان گل ) متجاوز از 80 درصد گلها ميتوانند بدون تلقيح ، بصورت پارتنوكارپيك بارور شوند ولي اگر در سالي آب هوايي مساعد نباشد و هواي ملايم

بالاي 16 + درجه سانتي گراد در دوران گل بوجود نيايد بدون داشتن رقم پولن دهنده و كمك زنبور ها ميزان باردهي همان واريته همان محل خيلي كمتر خواهد گرديد . بطور كلي ميتوان گفت شرايط مساعد براي تلقيح گلهاي گلابي وجود گرما در حد 16 الي 30 درجه سانتي گراد بمدت يك هفته در دوران گل مي باشد .
اگر در اين دوران هوا سرد يا باراني و مرطوب باشد و فعاليت زنبورها بعلت نا مناسب بودن هوا محدود گردد حتماً از ميزان باردهي كاسته خواهد شد ( حتي با گذاشتن كندو ) .


با توجه به مراتب فوق براي احتراز از هر گونه ريسك بهتر است باغهاي گلابي را از دو يا سه رقم كه نسبت به همديگر تطابق جنسي دارند و قادر به تلقيح گلهاي همديگر هستند بوجود آورد . تنها مي توان نسبت را طوري تنظيم كرد كه اكثريت محصول از رقم ممتاز انتخابي باشد . خوشبختانه اكثر ارقام مرغوب همديگر را ميتوانند تلقيح كنند .


مثلاً براي بارلت رقم بوره هاردي ، بوسك ، و نيترنليس كه بازار فروش خوبي دارند انتخاب مي كنند . يا بارلت بخوبي رقم تجارتي انژو را مي توانند بارور كند . در صورتيكه رقم گرده دهنده تا حدي كم بها ء و زياد مرغوب نباشد ميتوان نسبت اختلاط را از و به تقليل داد . يعني در مقابل 9 درخت از رقم اصلي يك درخت از رقم پولن دهنده كاشته شود . در شرايط مساعد كاليفرنيا براي بارلت از هر 16 رديف 1 رديف از رقم گرده دهنده مناسب ديگر ميكارند . در مغان بعد از هر چهار رديف ويليام يك رديف بوره هاردي كاشته اند . لازم به تكرار مطلب نيست كه اين ارقام بايد طوري در باغ پراكنده باشند كه زنبورها بتوانند گردة آنها را در همه باغ بطور يكنواخت پخش كنند . ( رجوع فرمائيد به كتاب سيب صفحه 48 و 58 ) حضور زنبور و استقرار كندوها در دوران گل ضرورت دارد و چون معمولاً زنبور عسل در صورت دسترسي به ساير شكوفه ها كمتر سراغ گلابي ميرود . در باغهائي كه گلابي مخلوط با ساير درختان كه همزمان گل مي كنند كاشته شده باشند بايد تعداد كندوها را بيشتر و آنها را در مجاورت درختان گلابي قرار داد .


استفاده از هرمون هاي مصنوعي جهت توليد ميوة پارتنوكارپيك همچنين ازدياد باردهي ارقام كم بار نتايج رضايت بخش در آمريكا داشته است طبق آزمايشات معموله پاشيدن محلول TP ـ 5 و 4 و 2 به غلظت PPM 5/7 روي بعضي ارقام مثل واريته آنژو An jou بلافاصله بعد از برداشت محصول موجب ازدياد بار درخت در سال بعد شده است ( كمك به تشكيل تعداد بيشتري جوانه هاي گل براي سال بعد ) محصول رقم بارلت را نيز ميتوان با پاشيدن همان شبه هورمون به غلظت PPM 5/2 زيــاد كـرد . هــم چنين محلول Chlorimequat به غلظت ( 1500PPM ) 4 هفته بعد از ريزش گل ها موجب تسريع در باردهي درختان جوان و افزايش

محصول شده است . يا هورمون N . A . A كه بعنوان ماده اي براي جلوگيري از ريزش ميوه قبل از برداشت بكار ميرود در عين حال موجب افزايش باروري درخت در سال بعد خواهد گرديد . اگر كمبود بر بصورت خفيف در منطقه اي وجود داشته باشد ، پاشيدن محلول هاي رقيق بوريك موجب افزايش باروري خواهد شد .
مطالعات دانشمندان حاكي از اينست كه نوع پولن هيچگونه تاثيري در فرم و شكل ميوه و كيفيت آن ندارد . ولي فقدان پولن كه موجب تشكيل ميوة بدون بذر

ميشود ( پارتنوكارپيك ) در فرم و شكل ميوه گلابي اثر دارد . شرايط اقليمي نيز در فرم ميوه موثرتر است . كما اينكه گلابي بارلت در ارتفاعات كشيده تر و در جلگه هاي كم ارتفاع گردتر مي شود و از اين حيث شبيه سيب هاي « رد » مي باشد . درجه صدمه ديدن گل هاي گلابي از سرماي بهاره در حدود گلهاي سيب مي باشد . در بعضي مناطق گلابي زودتر از سيب گل مي كند بدان جهت در بعضي از سالها بيشتر از سيب در معرض خطر قرار مي گيرد حرارت زياد در طول

تابستان بر خلاف سيب هاي پاييزه روي گلابي هاي پاييز تاثير بد ندارد بلكه مفيد تر است . بطوريكه كه اگر حرارت متوسط از 5/15 كمتر باشد مناسب براي ارقاي مثل بارلت نخواهد بود . تاريخ رسيدن گلابي ها نظير سيب در اثر بالابودن حرارت تابستانه بر خلاف ميوه جات هسته دار جلو نخواهد افتاد . حتي در حرارت هاي بالاي 24 ممكن است حرارت موجب سفتي بيشتر ميوة بعضي ارقام باشد . ( چندلر ) .

تنك كردن ميوه :
بعضي سالها برخلاف تلاش هاي لازم براي ازدياد جوانه هاي گل و بالابردن تعداد ميوه به ثمره رسيده ، به منظور بدست آوردن حداكثر محصول كوشش هائي در جهت عكس يعني تقليل تعداد ميوه به نفع باقيمانده از نظر درشتي ، و هم چنين برقراري تعادل ميوة توليد شده با نيرو و قدرت درخت جهت به كمال رسانيدن بار موجود ، و در عين حال توليد جوانه هاي گل به تعداد لازم براي سال آينده لازم است بعمل آيد . اين عمليات را تحت عنوان تنك كردن ميوه مياورند . تنك كردن ميوه مثل ساير درختان از جمله گلابي يا با دست يا با پاشيدن محلولهاي شيميائي شبه هورموني ميسر است ، هر چند اصولاً در اكثر ارقام گلابي اين كار برخلاف سيب زياد واجب نيست ميتوان گفت درخت گلابي از اين نظر عاقل تر از سيب عمل مي كند . يعني با توليد بار متوسط جوانه كافي نيز براي سال بعد ذخيره مي كند ( البته در شرايط خوب از نظر غذا و نور و آب ) .


علي رغم حكم كلي فوق در بعضي ارقام پر بار تنك كردن مفيد و لازم است در اين ارقام از يك جوانه 3 ـ 5 ميوه توليد مي شود كه بهتر است تعداد آنها را به 2 عدد تقليل بدهيم .


اين عمل موقعي ضرورت پيدا مي كند كه كل بار درخت از حد معقول و معمول بيشتر باشد . اگر بارگيري درخت سنگين باشد براي ايجاد تعادل باردهي با رشد گياهي و درشت تر كردن ميوه ها بهتر است ميوه ها را بعد از خاتمه ريزش هاي طبيعي اول سال حدود 50 ـ 70 روز بعد از گل تنك كرد . اين عمليات بايد توجيه اقتصادي داشته باشد يعني در شرايط مي توان اينكار را تجويز كرد كه ارزش ميوه درشت تر در بازار به مراتب بيشتر از بهاي ميوه هاي كوچكتر باشد ، روي گلابي

اين عمليات را مي توان تا زمان رسيدن به تاخير انداخت . بدين معني كه برداشت را ابتدا از ميوه هاي درشت شروع كرده ، اجازه داده شود كه ميوه هاي ريزتر چند روزي بيشتر روي درخت بمانند تا به حجم و وزن آنها افزوده شود . در اين فرصت كم تقريباً هر روز معادل 5/2 درصد به حجم ميوه افزوده مي شود . ( البته در شرايط مناسب از حيث آب و غذا ) ولي در اينكار نبايد زياد تاخير رواداشت . زيرا بعضي ارقام من جمله رقم معروف ويليام ( بارلت ) يا هم چنين شاه ميوه اگر زياد روي درخت بماند و برسد مغز آن سياه و فاسد خواهد شد و يا در انبار بعد از چيده شدن دچار عارضه خواهد گرديد . در ارتباط در مسئله تنك كردن ميوه گلابي

مثل سيب مي توان يك قاعده كلي را ملاك عمل قرار داد ، و آن تناسب تعداد برگ با تعداد ميوه در مجاورت آن مي باشد . اصولاً براي هر ميوه حدود 20 الي 30 عدد برگ سالم لازم است و اگر نسبت غير از اين بود بايد با تقليل تعداد ميوه ها اين تناسب را برقرار كرد . تا اكثريت ميوه ها بتوانند با دريافت غذاي كافي در حد مطلوب درشت بشوند .


تنك كردن شيميايي در صورت لزوم روي گلابي توصيه مي شود . درصد غلظت مواد تنك كننده بر حسب شرايط اقليمي و خواص واريته متفاوت است . مثلاً براي رقم ويليام ( بارلت ) محلول پاشي شبه هورمون ( N . A . D ) را در موقع ريزش گلبرگها با غلظت 25 P P M روي درختان كم رشد و 35 PPM براي درختان متوسط 45 PPM براي درختان قوي و پر رشد توصيه مي كنند . در ايالت نيويورك پاشيدن محلول ( N . A . D ) با غلظت 25 PPM 3 الي 5 روز بعد از تمام گل روي درختان پر بار نتيجه بخش بوده است يا از محلول ( N . A . A ) 5 الي 10 روز بعد از تمام گل به غلظت 2. PPM اگر ميوه سبك باشد ، و 10 – 15 PPM اگر بار زياد باشد ميتوان استفاده كرد .


نكته قابل تذكر اينست كه قبل از هر گونه اقدامي در مصرف مواد شبه هورمون بعنوان تنك كننده ( با مصارف ديگر ) لازمست حتماً روي ارقام محلي در شرايط هر محل قبلاً آزمايشاتي بوسيله افراد ذيصلاح بعمل آيد تا بتوان مصرف آنها را با دور معين و در زمان مناسب در هر منطقه به باغداران توصيه نمود .

محدوديت هاي اقليمي :
1 ـ آبهوا :
بطوريكه ميدانيم گلابي جزء درختان سردسيري برگ ريز ( Deciduous ) بوده و به يك دوره استراحت زمستانه نياز دارد . اين استراحت براي تكامل جوانه هاي گل و شكستن دوران خواب در اين دسته از گياهان ضرورت قطعي دارد . براي اغلب ارقام گلابي حدود 600 الي 1500 ساعت حرارت زير 7 + درجه سانتي گراد كفايت مي كند . اين مقدار برودت تقريباً معادل مقداريست كه براي اكثر ارقام سيب ها نيز لازمست . در بين ارقام عمده تجارتي گلابي خارجي ، رقم بارلت ( ويليام )

بيشتر از سايرين به هواي سرد نياز دارد ( حدود 1000 تا 1100 ساعت ) . در مناطقي با زمستان ملايم مثل نوار شمالي مناطق گرميري كشور يا در قسمت هاي پست سواحل درياي مازندران توجه به اين نكته و پرورش درختان سردسيري از جمله گلابي بايد مد نظر باشد . اگر بدون توجه به اين مسئله به احداث باغ از ميوه جات سردسيري بشود . ممكن است در مورد ارقامي مثل رقم بارلت مشكلاتي از نظر باز شدن نامرتب گلها در بهار ، يا نامنظم بودن زمان رسيدن ميوه و عواقب ناشي از آنها مواجه گردند . اكثر ارقام گلابي برودت هاي زياد را در زمستان بخوبي تحمل مي كنند درجة برودت خطرناك براي گلابي را اكثر پژوهشگران حدود 25 ـ درجه سانتي گراد ذكر كرده اند . ولي عملاً ارقامي در مناطق خيلي سرد كشور وجود دارند كه درجات تا 30 ـ درجه سانتي گراد را نيز تحمل مي

نمايند البته هنوز هيچگونه مطالعه علمي روي دوام و نياز گلابي هاي محلي به سرما در كشور ما بعمل نيامده است . اظهار نظر فوق صرفاً بر اثر مشاهدات و مشهوداست . گلابي هاي مناطق سردسير در سراب و اردبيل و مشكين شهر شاهد اين مدعا ميتوانند بود . در بين ارقام خارجي كه در ايران نيز بمقدار قابل توجهي كشت ميشود ، دوام رقم بارلت به سرماي زمستانه كمتر از سايرين است . بنابراين از كشت آن در مناطق خيلي سرد بايد احتراز كرد . بطور كلي بهتر از سرمايه گذاري براي احداث باغهاي گلابي در مناطق خيلي سرد كه درجة بروردت آنها در اكثر سالها به 25 ـ درجه سانتي گراد مي رسد خوداري گردد ( نظير

اردبيل ـ همدان ـ فيروزكوه ـ ميبد و نظاير آنها ) .
از نقطه نظر سرماهاي بهاره بعلت ديرتر شكوفه كردن گلابي با مقايسه با درختاني مثل بادام ـ زرد آلو ـ هلو و بطور كلي هسته دار ها كمتر در معرض خطر قرار دارد . ولي از سيب آسيب پذيرتر است . زيرا گلابي از درختان هسته دار ديرتر و از سيب زودتر گل مي كند و از اين حيث در حد وسط قرار گرفته است . بنابراين در مناطق مرتفع كه بيم بروز سرما حتي در ماه دوم بهار وجود دارد گلابي بيشتر از سيب در معرض خطر قرار ميگيرد . درجة حرارت كشندة جوانه هاي گل بر حسب درجه تكامل آنها و در ارقام مختلف متفاوت است . جدول زير نمونه اي از اين مقاومت را در مراحل مختلف رشد جوانه بطور كلي نشان مي دهد .
جدول شماره 4 ـ نمايش درجات برودت خطرناك در مراحل مختلف تكامل جوانه هاي گلابي :
مراحل و


درجه رشد 1 2 3 4 5 6 7 درجه 7
( حالت تمام گل
بازشده )
درجه حرارت استاندارد پذيرفته شده 8/7 ـ 5 ـ 4/4ـ 2/2ـ 7/1 ـ 7/1 ـ 1/1 ـ
متوسط حرارت كشنده با 10 % 4/9 ـ 7/6 ـ 4/4ـ 9/3 ـ 3/3 ـ 2/2 ـ 2/2 ـ
متوسط حرارت كشنده با 90 % تلفات ـ/18 ـ 14 ـ 4/9 ـ 2/7 ـ 6/5 ـ ـ/5 ـ 4/4 ـ
متوسط دوران سرما ( روز ) 23/2 31/3 5/4 9/4 14/4 25/4 ـ
اقتباس از كتاب Pomology of Deciduous Fruits
به طور كلي مي توان استنتاج كرد كه درجة حرارت كشندة جوانه هاي گل در حال شكوفا بر حسب ارقام از 1 ـ الي 4/ 4 ـ ميباشد ، در ارتباط با خطر سرماي بهاره و عدم تشكيل ميوه يا صدمه ديدن بعلت بوجود نيامدن تخم در درون تخمدان ، گلابي كمتر از سيب آسيب پذير است . توضيح مطلب اينكه ، گلابي قدرت توليد و حفظ ميوه خود را در چنين شرايط ناجور بيشتر از سيب دارا ميباشد . در سيب عدم تلقيح يا عدم تشكيل دانه در درون تخمدان اكثراً موجب ريزش گل و ميوه در سطح وسيع ميشود . ولي بيشتر ارقام گلابي قادر هستند بدون تشكيل بذر نيز ميوه بوجود آورند و آنرا تا مرحله رسيدن نگهدارند سرماي خفيف بهاره در هفته هاي اول تشكيل ميوه موجب ايجاد نسج سوبريني در پوست ميوه شده و اغلب لكه ها يا نوار هائي روي پوست بوجود مي آورد كه به آن كمربند سرما ميگويند ، اين پديده در كيفيت ميوه اثر بدي ندارد ولي از بازار پسندي آنها ميكاهد .
حرارت زياد در طول دوران رشد ميوه در تابستان آن تاثير نامطلوب را كه براي ارقام پاييزه و ديررس سيب دارد در روي گلابي ندارد . بلكه برايش مناسبتر نيز ميباشد و كيفيت ميوه را بهتر مي كند . بدين سبب جلگه هاي گرم كه براي پرورش سيب هاي زمستانه ( مثل رد و گلدن ) زياد مناسب نيستند . براي پرورش گلابي مناطق مناسبي محسوب مي شود ( مثل جلگه كرج و جلگه هاي اطراف شهر اصفهان ) . بطور كلي مي توان گفت مناطقي كه حرارت متوسط تابستانه آنها زير 15 الي 16 درجه سانتي گراد باشند براي ايجاد باغهاي وسيع ارقام پائيزه گلابي مناسب نمي باشند . از نظر طول مدت دوام درجه حرارت بالا در دوران رشد ميوه تاثير چنداني در جلوه انداختن تاريخ رسيدن ميوه ندارد و بر خلاف ميوجات هسته دار كه در مناطق گرمتر از معمولا ميرسند ، در گلابي اين حرارت بالا ممكنست موجب دوام بيشتر و ديررسي آن گردد .

 

2 ـ نياز به آب :
احتياج گلابي براي آب را مي توان متوسط به حساب آورد . درختان گلابي بطور كلي به شرايط نامناسب رطوبت در خاك متحمل تر هستند و طاقت بيشتري به شرايط خشكي يا زيادي رطوبت خاك نشان مي دهند . روش آبياري باغ هاي گلابي فرقي با ساير درختان ندارد و بر حسب موقعيت و امكانات از انواع سيستم هاي آبياري از قطره اي ، باراني تا نشتي و كرتي ميتوان استفاده نمود . نياز متوسط درختان گلابي را به آب بر حسب شرايط مختلف خاك و هوا و پايه و رقم ميتوان بين 10 ـ 12 هزار متر مكعب در سال قبول كرد .


زيادي و فراواني بارندگي زمستانه و پائيزه نمي تواند نياز درخت را به آب در طول تابستان هاي خشك و بي باران نظير ايران ، بدون آبياري كمكي بر طرف بكند . رطوبت مناسب خاك در طول دوران رشد ميوه بخصوص زمان درشت شدن آن نهايت ضرورت را دارد . مثل سيب و اكثر درختان ميوه آبياري با هر سيستمي كه انجام گيرد بايد طوري تنظيم شود كه از خيس شدن طوقه جلوگيري گردد والا خطر پوسيدگي طوقه ، مخصوصاً اگر خاك سنگين و درخت عميق تر از طوقه كاشته شده باشد ، وجود خواهد داشت و عمر بهره دهي درخت را كوتاه تر خواهد كرد .


خاك :
در مورد خاك نيز وسعت تطابق گلابي با انواع خاكها بهتر از سيب است . بخصوص دوام آن در خاكهاي سنگين و مرطوب بيشتر مي باشد . اين تحمل محيط مربوط نبايد مجوزي باشد براي احداث باغهاي گلابي در اراضي زهدار با خاكهاي سنگين . مثل ساير درختان ميوه بهترين خاك مناسب گلابي خاكهاي شن و رسي و يا رس و شني ( Sandy or Clay Loam ) و عميق ، با تحت الارض بلامانع براي نفوذ ريشه و آب و هوا مي باشد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید