بخشی از مقاله

کاربرد رشته صنایع

مقدمه:
شايد در اين مقاله كه به بررسي صنعت چاپ بسته بندي، تبليغات، بازاريابي ، بازار هدف … و تأثير آن در افزايش فروش و در طي آن افزايش سود و كاهش هزينه ها و در يك كلمه ارتقاء سطح كيفي و كمي محصولات و تغييرات در نقطه بهينة بهره وري مي پردازد اشارة مستقيمي به ارتباط آن با مهندسي صنايع نشده باشد.

اما در گيردار مقاله نقش مهندسي صنايع به خوبي قابل تشخيص مي باشد. لازم به ذكر است كه يكي از عوامل اصلي شكست محصولات ما در صادارت غير نفتي نحوة غلط ارائه ، بسته بندي و عرضه به بازار است.

بسته بندي محصول، اولين برخورد با مشتري و مصرف كنندة نهايي است. رفتار اشخاص مختلف در جنسيت ها، افكار، فرهنگ ها و زبانهاي مختلف با اين پديده كاملاً متفاوت بوده و جاي بررسي و تحقيق دارد. در اين مقاله به اين ترفندها، تكنيك ها و روشها اشاره شده است. كه چگونه بتوانيم در قفسه اي كه از نوع محصول ما (مثلاً سس مايونز) چندين رقيب ديگر با نامهاي مختلف قرار گرفته اند، مصرف كننده نهايي محصول ما را انتخاب و مصرف كند. يكي از عوامل اصلي اين پديده، بسته بندي، طراحي و تبليغات است.

بخشي از اين مقاله كه به عنوان ارباب نشانه ها مي باشد، باعث گرديد تا نام اصلي مقاله را ارباب نشانه ها انتخاب كنم.
با تشكر از اعضاي محترم انجمن علمي صنايع و تبريك هفتة مهندسي صنايع و عرض ادب به هيأت داوران.

1- به امروز كشاندن فردا
هر بسته اي مي تواند به جز آن كه معرف محتويات خود باشد، راوي حال و روز و زمانه فرهنگي – صنعتي خود نيز باشد.
به نظر مي رسد بسته هايي كه امروز پيرامون ما روي قفسه ها و يا پشت ويترين ها مي نشينند، پيام هايي بهتر از ديروز دارند. اين كيفيت بهتر كه البته تا نقطه بهينه هنوز فاصله دارد، گوياي چند نكته است:

1- رقابتي تر شدن بازار داخلي
هر چه مصرف كننده رضايت بيشتري از يك محصول و نحوة عرضه آن داشته باشد، حاكي از آن است كه آن محصول و شكل عرضه آن نه در وضعيت انحصاري، بلكه در يك موقعيت رقابتي قرار دارد و هر چه فضاي توليد و عرضه رقابتي تر باشد و به قول ادبيات رايج در مديريت، هر چه لبه ها و تيغه هاي رقابت تيزتر شده و صيقل بيشتري خورده باشد، كيفيت كالاها و خدمات، هم در مضمون و

محتوا و هم در شكل، بهتر خواهد شد. وضعيت بسته بندي امروز ما تا حدودي آينة همين واقعيت است. شاهد اين نكته و در واقع مكمل آن سرمايه گذاري هاي سنگين و تازه اي است كه در اين قلمرو در حال تكوين است.
2- درك متقابل دست اندركاران

دست اندركاران حوزه هاي پيش از چاپ، چاپ و پس از چاپ و در كنار آنان طراحان گرافيست، در قياس با پيشينه بسته بندي در ايران به يك حالت درك متقابل رسيده اند و به جاي ايراد گرفتن از يكديگر، دنبال ايرادات پايه اي مي گردند تا با رفع آن ها در يك كار تيمي، به نتايج مطلوب تري برسند.
در كنار همكاري اين جمع و در واقع با باور كردن اين همكاري، مديران واحدهاي صنعتي نيز تأثيرات معجزه آساي يك كار خوب و كيفي را بر فروش محصولات خود ديده اند.

اين مديران حالا پذيرفته اند كه بخشي از سود خود را صرف طراحي خوب يك نشانه (Brand) يا صرف تغيير يك فرم دلپذيرتر كنند و براي آن كه كار به فرجامي مطلوب تر هدايت شود، هزينه هاي كارهاي كيفي تر را نيز در عرصه هاي سه گانه پيش از چاپ، چاپ و پس از چاپ پذيرفته اند.

به عبارت بهتر مي توان گفت، محصول اين درك متقابل، رسيدن به اين نقطه است كه هيچ محصولي نمي تواند بدون شناخت عميق بازار، براي نفوذ به بازار موفق شود و شناخت عميق بازار نيز بايد در قالب يك بينش مكتوب در حوزة چاپ بسته بندي جلوه گر شود. شكل و شمايل اين بينش و در واقع عرضه بي نقص و قوي آن در گرو رعايت اصول پيش گفته و در گرو رعايت قواعد بازي مبتني بر درك متقابل است.

3- جدي تر شدن صادرات
دست اندركاران امور چاپ بسته بندي كه ابتدا مصرف كننده مطلق همتايان بين المللي خود بوده اند، اكنون نيم نگاهي هم به بازارهاي جهاني دارند. آن ها اگرچه در حال حاضر براي خود در آن سوي مرزها باريكه راه هايي يافته اند، اما به اين بسنده نكرده اند و طرح هاي بزرگ تري دارند. اين يك ادعا نيست و حتي اگر يك ادعا باشد، براي آن يك شاهد ملموس و عيني وجود دارد: چرا ايراني ها شركت در نمايشگاه هاي خارجي را جدي گرفته اند؟

پاسخ اين پرسش روشن است. روند رو به صعود حضور غرفه داران و بازديد كنندگان ايراني در نمايشگاه هاي منطقه اي حاكي از آن است كه اين جمع در خود يك توان بالقوه را مي بيند كه در جست و جوي بالفعل شدن است.

آينده پيش رو
آنچه طرح شد، رگه هايي از نقاط قوت بود، رگه هايي كه ممكن است اين گمان را ايجاد كند كه نقاط ضعف ناديده گرفته شده است. اما به نظر مي رسد، شناخت زمان مي تواند مفاهيم ضعف و قوت را تغيير دهد.
بسته هاي امروز از يك جهت مشابهت عميقي با يكديگر دارند و آن درك نيازهاي مخاطباني است كه هرگز مخاطبان ديروز نيستند. مصرف كنندگان امروزي، سطح توقعي بسيار بالا دارند، به سادگي راضي نمي شوند و وقتي كيفيت را درك كردند، به سادگي از آن جدا نمي شوند. در جهان امروز، كيفيت يك بسته، معنايي كاملاً مشخص دارد: رعايت شخصيت مصرف كننده.

فرض كنيم از همين فردا ايران به سازمان تجارت جهاني پيوسته باشد. در اين حالت مفاهيم واردات و صادرات، ضعف ها و قوت ها از سطحي به سطحي ديگر جابجا خواهند شد و به عبارت بهتر، حالا روي پاي خود ايستادن هم مفهوم ديگري مي يابد، مفهوم رقابت هم دستخوش تغيير مي شود، مفهوم كيفيت هم زير و رو مي شود. به عنوان نمونه، در اين حالت كيفيت فقط به قيمت كيفيت پذيرفتني نيست، به جز استانداردهاي كيفيت، ده ها استاندارد ديگر را نيز بايد رعايت كرد. استاندارد در اين صورت فقط به بسته مربوط نمي شود، بلكه به كارگر توليد كننده آن نيز گره مي خورد، به مواد سازنده آن نيز مرتبط مي شود، مديران را هم در بر مي گيرد و مصرف كنندگان را نيز. در اين حالت ده ها متغير مربوط به سلامت و بهداشت، حفظ محيط زيست، رعايت مقررات رقابت در عرصه جهاني و … هم به ميان مي آيند.
بسته بندي ما بايد براي چنين عرصه اي آماده شود و اين جاست كه مفاهيم قدرت و ضعف در اين آينده، ناگزير دستخوش تغييرات بنيادين مي شود. اين آينده را بايد در نظر گرفت و از همين اكنون به آن شكل داد.
سه نكته پيش گفته از آن جايي كه متمركز بر مصرف كننده هستند و در واقع آلياژي از يك بينش فرامحلي هستند، همه مي توانند در ترسيم آيندة پيش رو به عنوان متغيرهايي اميدبخش قلمداد شوند.

2-چهرة روز سرمايه گذاري در حوزه چاپ بسته بندي
سرمايه گذاري هاي جديد در توليد فيلم (PE , CPP, BOPP و …) و چاپ بسته بندي (چاپ فيلم، فلز، ليبل و …) بار ديگر اين صنعت را در آستانة فراز و تحولي نو قرار داده است. با اجراي دو پروژه بزرگ توليد فيلم BOPP كه در سه ماهه دوم سال 1382 به بهره برداري رسيد عرضه اين محصول به سطحي بالاتر از تقاضا و مصرف داخلي رسيد و مازاد توليد راهي جز صادرات نيافت. چند خط جديد فيلم هاي CPP به بهره برداري رسيد و خطوط جديد ساير فيلم ها نيز در حال كار، راه اندازي يا حمل هستند

.
پيش از چاپ فلكسو با ورود تكنولوژي كليشه سازي ليزري دگرگون شده، حرف تازه اي براي گفتن دارد و كيفيت چاپ فلكسو را به سطح بالاتري ارتقا داده است.

ماشين آلات چاپ فلكسو، روتو گراور و لمينيت نو و پيشرفته اي خريداري شده و در واحدهاي موجود يا تازه تأسيس نصب مي شوند. ماشين پيشرفته چاپ ليبل در حال نصب است و چند واحد قوطي سازي و چاپ فلز هم به تجهيزات جديد مجهز شده اند. در شرايط كنوني با توجه به افزايش مصرف عمومي و ظهور فزايندة كالاها و بازارهاي جديد (استفاده از بسته براي محصولاتي كه قبلاً به صورت فله عرضه مي شدند) و … توسعه چاپ بسته بندي و سرمايه گذاري در اين بخش دور از انتظار نيست. اين سرمايه گذاري ها به طور طبيعي پاسخگويي به تقاضاهاي جديد، ارتقاي كيفيت و همگامي با ساير بخش هاي صنعتي و مرتبط را به دنبال مي آورد.
اما گاهي واحدهاي داير هم از اين سرمايه گذاري ها و ظرفيت ساز

ي هاي جديد ابراز نگراني مي كنند و بر اين باورند كه بيش از نياز، ماشين آلات وارد شده و فعاليت آن ها را با خطر ركود مواجه ساخته است. جدا از اين مبحث، اين سرمايه گذاري ها با پرسش ها و مسايل ديگري هم رو به رو هستند. براي تأمين نيروي متخصص لازم جهت كار با اين تجهيزات چه اقدامي شده است؟ آيا دانش فني لازم براي راهبري اين واحدها و بهره برداري از اين دستگا

ه ها وجود دارد؟ و آيا اصلاً كيفيت مديريت ها با حجم سرمايه گذاري ها تناسب دارد؟ ظاهراً عادت شده است كه فقط به دستگاه و لوازم ملموس و آهن و … هزينه شود و غالباً از هزينه كردن براي مديريت كارآمد و اداره صحيح امور و آموزش و تحقيق غفلت مي شود.

چهره روز سرمايه گذاري –چاپ و توليد لفاف
3-ماشين هاي مدرن، واردات گسترده
سرمايه گذاري در بخش چاپ و توليد لفاف همچنان ادامه دارد و واردات ماشين هاي چاپ (فلكسو و روتوگراور) و لمينيت پيشرفته و گاهي دست دوم در جريان است. اما در كنار اين سرمايه گذاري ها و ظرفيت سازي هاي جديد، مديران واحدها نيز از پايين آمدن قيمت هاي چاپ، عدم هماهنگي و تفاهم چاپخانه ها، تشديد رقابت و كمبود فيلم ناخشنودند و اوضاع اين صنعت را نگران كننده و نامساعد ارزيابي مي كنند. عدم وجود مراكز آموزشي و كمبود نيروهاي فني و متخصص هم از شكايت هاي چندين ساله اين گروه است كه هنوز گوش شنوايي نيافته است.

 

به هر حال سرمايه گذاري هاي جديد حاكي از تحولي چشمگير در اين صنعت است. گزارشها حاكي از آن است كه دستگاه هاي پيشرفته چاپ فلكسو و روتوگراور و لمينيت متعددي در حال ورود، نصب يا در حال حمل هستند. وجود بازار و افزايش مصرف و تقاضا و ضرورت نوسازي و جايگزيني دستگاه هاي قديمي و ارتقاي كيفيت در كنار توسعه صنايع غذايي، شيميايي و بهداشتي و … از عوامل و انگيزه هاي اين حركت به حساب مي آيند.

ارزيابي تحولات جهاني بازار كاغذ و مقوا
4-اين دنياي كاغذيِ كاغذي
مقدمه
بازار كاغذ در جهان به كدام سو مي رود. مقالة زير كه در اين زمينه است، تلاش مي كند تا به اين پرسش با تمركز بر بسته بندي و به ويژه وضعيت مقواي كارتن و مقواي جعبه پاسخ دهد. استخوان بندي اصلي اين مقاله را يك پژوهش بزرگ تشكيل مي دهد كه توسط مؤسسه پژوهشي RISI صورت گرفته است. مؤسسه RISI كه از سال 1985 پايه ريزي شد، تحولات كاغذ را بررسي مي كند. پژوهش 142 صفحه اي اين مؤسسه عمدتاً بازار آسيا را زير پوشش گرفته است، اما مقاله اي كه خواهيد خواند، فراتر از آسيا به تحولات جهاني اين بحث مي پردازد تا تصويري همه جانبه از بازار به دست دهد.

«توليد كنندگان مقواي جعبه در آسيا در وضعيت خوبي به سر نمي برند. علت اين امر كاهش تقاضا، سقوط قيمت ها و نرخ اندك بهره برداري است.
كسادي بازار تقاضا در آسيا ريشه در اُفت اقتصادي هاي اين منطقه دارد. اين امر به ويژه در حوزه توليد صنعتي و صادرات كالاهاي بازرگاني بيشتر به چشم مي خورد. امسال توليد صنعتي در اكثر كشورهاي آسيايي به سرعت نزول كرده است و هنوز اين احتمال وجود دارد كه در همين حوزه توليد صنعتي نيز با يك اُفت سه درصدي مواجه شويم.

صادرات كالاهاي بازرگاني هم در كشورهاي سنگاپور، تايوان، كره جنوبي و مالزي از كاهش جهاني تقاضا براي محصولات الكترونيك و مرتبط با تكنولوژي هاي اطلاع رسان در رنج است، به طوري كه اين كاهش تقاضا باعث اُفت دو برابر در اين باره شده است. علاوه بر اين، هزينه كردن هاي مشتريان هم در اكثر كشورهاي آسيايي به شدت به خاطر بيكاري و بي اعتمادي مشتريان كاهش يافته است. كاهش در خريدهاي مشتريان عملاً باعث كاهش تقاضا براي جعبه هاي تاشو و در نهايت به كاهش تقاضا براي مقواي جعبه منجر شده است. به اين ترتيب تقاضا براي مقواي جعبه در امسال طبق پيش بيني هاي به عمل آمده رو به رشد نخواهد گذاشت.»

آنچه خوانديد، بخشي از گزارش RISI viewpoint بود كه در نوامبر 2001 پيرامون وضعيت بازارهاي مقواي جعبه در آسيا به رشته تحرير درآمده بود. آيا در، بر همان پاشنه مي چرخد؟
براي دستيابي به پاسخي عيني بايد دوباره ارزيابي ها را مرور كرد:
پيش بيني بازار آسيا تا سال 2006

مؤسسه پژوهشي RISI در يك ارزيابي 142 صفحه اي كه داراي 28 جدول تحليلي است، بازار كاغذ بسته بندي در آسيا را مورد تحليل قرار داده است. پيش بيني مؤسسه RISI كه تا سال 2006 را در بر مي گيرد، حاوي ارزيابي هايي در قبال متغيرهايي چون كاغذ، خمير كاغذ و فيبر است. مؤسسه مزبور، آسيا را در بستر تحولات جهاني اين عرصه تحليل كرده است.
ارزيابي RISI در عين حال يك پيش بيني مبتني بر اقتصاد كلان، عرضه، تقاضا، تجارت، ظرفيت، قيمت و هزينه است و به خوبي ابعاد تحولات مرتبط با مقواي كارتن، مقواي جعبه، كاغذهاي بسته بندي و صنعتي، خمير چوب، خمير غير چوب، خمير چوب كاغذهاي بازيافتي در دوازده كشور آسيايي را در بر مي گيرد.

طبق اين گزارش تحقيقاتي، رشد اقتصادي در سراسر آسيا در سال 2001 رو به افول بوده است. معهذا علي رغم اين وضعيت دشوار اقتصادي مي توان بر اين نكته تأكيد كرد كه طبق يافته هاي تازه، بازار منطقه براي مقواي كارتن و مقواي جعبه ثابت بوده، اما به لحاظ رشد يكنواخت در چين، مي توان ضرر آسيا در اين عرصه را ناديده گرفت و در واقع سرمايه گذاري هاي تازه در چين، عامل اين اتفاق بود.

در هر دو مورد براي مقواي كارتن و مقواي جعبه، نرخ بهره برداري دو تا سه درصد در سال 2001 دچار كاهش شده است. اما امسال يعني در سال 2002 توليد صنعتي كه سال پيش دچار اُفت شده بود، دوباره تكان خورده است. اين امر در مورد صادرات اقلام بازرگاني نيز صدق مي كند. در پايان ربع اول سال 2002 اكثر گزارش ها حاكي از رشد اقتصادي در آسياست و طبق پيش بيني ها، مقواي كارتن و مقواي جعبه امسال از 3 تا 5 درصد رشد بهره مند خواهند شد.

• بازار آسيا در عرصه مقواي كارتن و مقواي جعبه يك بازار ثابت است كه با توجه به رشد يكنواخت چين مي توان ضرر آسيا در اين عرصه را ناديده گرفت.

موقعيت چين
ظرفيت چين در عرصه كاغذ و مقوا از موقعيت ممتاز اين كشور خبر مي دهد. آن ها به هر طريق ممكن، روند رشد خود را حفظ كرده اند و يكي از موارد مشهود در اين زمينه، واردات ماشين هاي جديد در عرصه مقواي كارتن است. تمايل دولت چين به خودكفا كردن اين كشور در صنعت كاغذسازي، يكي ديگر از عوامل رشد چين در اين زمينه به حساب مي آيد.
به نظر مي رسد با افزوده شدن چهار ماشين پرقدرت جديد با ظرفيت 3/1 ميليون تن، موج توليد مقواي جعبه در چين براي نيمه پاياني سال 2003 به شدت بالا بگيرد.
چين در واقع از سال 1998 به بعد در همه عرصه هاي كاغذ روند رو به صعودي را تجربه كرده است. يكي از دلايل اين امر كاهش واردات چين در اين زمينه هاست. به طور نمونه، چيني ها با افزودن 8 ماشين جديد به خط توليد خود توانستند در سال هاي 1999 تا 2001 ظرفيت توليد كاغذ روزنامه در كشور خود را 570 هزار تن افزايش دهند و اين افزايش توليد در واقع به معني كاهش واردات 19 درصدي در سال 1998 و كاهش 7 درصدي در سال 2001 بود.

چين در عرصه مقواي كارتن هم سرمايه گذاري خود را از سال 2000 شروع كرد و محصول اين سرمايه گذاري را در سال 2002 ديد. افزودن 13 ماشين با ظرفيت 1/2 ميليون تن زيرساخت اين روند بود.
چين در عين حال، افزايش ظرفيت در زمينه مقواي جعبه را هم در سال 2001 شروع كرد و اين روند را در سال 2001 هم تعقيب كرد.
چيني ها سال پيش با افزودن پنج ماشين با ظرفيت 340 هزار تن و امسال هم با افزودن پنج ماشين ديگر با ظرفيت 410 هزار تن توان توليد خود در عرصه مقواي جعبه را بالاتر بردند.
اما علي رغم اين تحولات، چيني ها كماكان براي تأمين مقواي جعبه به واردات وابسته هستند و لذا پيش بيني مي شود كه چيني ها باز هم براي پاسخ گويي به نيازهاي مرتبط با مقواي جعبه دست به سرمايه گذاري هاي تازه در اين زمينه بزنند.

تحولات بازار چين به اين معناست كه صادر كنندگان آسيايي مقواي جعبه چشم انداز روشني در برابر خود ندارند. اين امر به خصوص در مورد صادر كنندگاني صدق مي كند كه چشم اميد خود را به بازار چين دوخته بودند. صادر كنندگان كشورهاي كره جنوبي، تايوان و اندونزي كه جزو صادر كنندگان مقواي جعبه به چين بودند، به طور مشخص از افزايش توان توليد چين در اين زمينه آسيب خواهند ديد. آن ها از اين پس بايد به دنبال بازارهاي ديگري براي صادرات خود باشند. به جز آسيايي ها، صادر كنندگان غير آسيايي مقواي جعبه هم از اين تحولات تأثير خواهند پذيرفت.

• فرانسه جزو بزرگ ترين مصرف كنندگان كالاهاي مصرفي در جهان است و خواسته و ناخواسته در خدمت صنايع بسته بندي است.

جايگاه و بازار هند
صنايع كاغذ در هند به دو بخش تقسيم مي شود: كاغذ و مقوا و بخش دوم كاغذ روزنامه.
بخش كاغذ و مقوا در واقع شامل كاغذ فرهنگي، كاغذ صنعتي و كاغذهاي ويژه مي شود.
در اين ميان، كاغذ صنعتي از قدمتي طولاني در هند برخوردار است، به طوري كه نخستين كارخانه آن در سال 1832 در هند نصب شده است.
جالب است بدانيد 80 درصد كل صنعت بسته بندي در هند در واقع معرف يك بازار 1235 ميليون پوندي (معادل 86 ميليارد روپيه) است و عمدتاً محور آن را بسته هاي سخت به مثابه سنتي ترين شكل بسته بندي تشكيل مي دهد.
اما در مورد كاغذ، 78 درصد بازار در دست بازيگران كوچك كاغذهاي صنعتي است و همان گونه كه گفته شد، كاغذ صنعتي در هند قدمتي ديرينه دارد و اولين كارخانه در اين عرصه در سال 1832 در هند نصب شده است و از آن تاريخ به بعد ظرفيت توليد كاغذ صنعتي در هند سالانه 2/6 ميليون تن افزايش داشته است.

صنعت كاغذ در هند بسيار پراكنده و بخشي است، به اين معنا كه به خاطر سياست هاي دولت كارخانه هاي كوچك كاغذسازي در هند بسيار گسترش يافته اند.
سياست دولت در اين زمينه ترغيب به احداث كارخانه هاي كوچك با ظرفيت توليد روزانه يك تن كاغذ بوده است.
در بخش كاغذ روزنامه هم در حال حاضر 39 كارخانه در هند در حال توليد هستند كه 33 كارخانه متعلق به بخش خصوصي است. ظرفيت اين كارخانجات 836/0 ميليون تن در سال است.
ميزان تقاضاي داخلي براي كاغذ در هند از 05/3 ميليون تن در سال (98-1997) به 58/3 ميليون تن در سال (2000-1999) رسيد و در واقع از يك رشد 5/5 درصدي در ظرف مدت سه سال حكايت داشت.

ميزان مصرف سرانه كاغذ در هند پنج كيلوگرم است و احتمالاً ظرف پنج سال آينده 6 تا 7 درصد در سال از رشد برخوردار خواهد شد.
گفته مي شود مصرف كاغذ در هند در سال 2010 به 9/6 ميليون تن در سال خواهد رسيد.
• 80 درصد كل صنعت بسته بندي هند را بسته هاي سخت به مثابه سنتي ترين شكل بسته بندي تشكيل مي دهد.
ظرفيت جهاني، فراتر از آسيا
تعجب نكنيد! طبق برآوردهاي RISI آسيا بيشترين سهم ظرفيت توليد كاغذ و مقوا را در سطح جهاني در سال هاي آتي خواهد داشت. سهم اين منطقه 40 درصد كل افزايش تقاضا براي كاغذ و مقوا تا سال 2004 است.
اكثر شركت هاي جهان در حال سرمايه گذاري در آسيا هستند تا سهم خود را در اين افزايش تقاضا براي كاغذ و مقوا به دست آورند.

با اين تفاصيل، آسيا در يك زمينه از اروپاي غربي عقب است و آن رشد 42 درصدي در عرصه كاغذ چاپ و تحرير است. اين رقم براي آسيا در اين زمينه 34 درصد است.
اما از ديگر سو، 40 درصد رشد ظرفيت مقواي كارتن و 58 درصد رشد ظرفيت مقواي جعبه كه هر دو متعلق به آسياست، چشم اندازهاي مثبتي را براي اين دو عرصه به تصوير مي كشد.
علت گسترش سهم اروپاي غربي در عرصه كاغذ تحرير و چاپ به چند موضوع باز مي گردد:
اول اين كه توليد كنندگان اروپاي غربي به طرز گسترده اي در زمينه گسترش ظرفيت توليد خود سرمايه گذاري كرده اند.

آن ها مي خواهند سطح درآمد خود در سال هاي گذشته را حفظ يا افزايش دهند. آن ها از سال 2002 تا 2004 به دنبال 9 درصد افزايش ظرفيت هستند (3/3 ميليون تن) تا بتوانند به افزايش تقاضا در اين زمينه پاسخ دهند.
عامل دوم در اين رابطه، نقش صادراتي اروپايي هاست. اروپا جزو عمده ترين صادركنندگان كاغذ تحرير و چاپ در منطقه است و لذا توليد كنندگان مايل هستند كه اين نقش صادراتي خود را به هر طريق ممكن حفظ كنند. صادر كنندگان اروپايي به خصوص به بازارهاي آمريكاي شمالي و اروپاي شرقي هم چشم دوخته اند.

و بالاخره عامل سوم اين است كه اروپا به تحولات ساير مناطق جهان هم چشم دوخته است. آن ها از رشد احتمالي تقاضا در آسيا مطلع هستند و بنابراين از اين اتفاق نيز سهم خود را مي خواهند مطالبه كنند. پيش بيني مي شود آسيا در فاصله سال هاي 2002 تا 2004 با 7 درصد رشد مواجه شود.
در مورد آمريكاي شمالي يك نوع افول در راه است. طبق پيش بيني هاي به عمل آمده در قبال بازارها، ظرفيت توليد كاغذ و مقوا در آمريكاي شمالي در فاصله سال هاي 2002 تا 2004 رو به افول خواهد گذاشت.

از ديگر سو طبق همين پيش بيني ها، اروپاي غربي، خاور ميانه، آمريكاي لاتين و آفريقا در عرصه كاغذ و مقوا با يك رشد آرام مواجه خواهند شد.
اكثر اين پيش بيني هاي جهاني از يك گزارش معتبر استخراج شده و آن گزارشي است كه RISI تحت عنوان «چشم انداز جهاني سرمايه گذاري در عرصه خمير و كاغذ» (1) صورت داده است.
فرانسه؛ يك نمونه از اروپا
فرانسه جزو بزرگ ترين مصرف كنندگان مقولات مصرفي در جهان است و بنابراين خواسته و ناخواسته در خدمت صنايع بسته بندي است و علي القاعده رشد صنعت بسته بندي مديون تغيير رويه هاي انسان ها و مصرف گرايي بي سابقه آن هاست. اگر به اقتصاد فرانسه نگاهي بيفكنيم، صنعت بسته بندي رتبه هشتم را در اين كشور به خود اختصاص مي دهد. اين صنعت در فرانسه در واقع آميزه اي از 1500 شركت با درآمدي معادل 117 ميليارد فرانك (24 ميليارد دلار) است. در اين مجموعه نيز 120000 نفر مشغول كار هستند.
آرژانتين؛ يك نمونه از آمريكاي لاتين
كل بازار بسته بندي آرژانتين را يك رق

م 5/106 ميليون دلاري معنا مي كند. آرژانتيني ها در سال 1999 حدود 95 ميليون دلار واردات داشته اند.
در آرژانتين مصرف سرانه بسته بندي 132 دلار آمريكاست. اين رقم براي شيلي 88 دلار، براي برزيل 64 دلار و براي مكزيك 51 دلار است. در بخش بسته بندي اين كشور 1800 شركت فعاليت دارند.

خاورميانه؛ بازار رو به رشد
نقش خاورميانه در تجارت كاغذ و مقوا، نقشي رو به گسترش است. اين نقش در حالي به تحقق مي رسد كه خود اين منطقه دومين منطقه كوچك جهان از نظر تقاضاست. جمعيت خاورميانه 250 ميليون نفر است و منظور از خاورميانه، منطقه شامل تركيه به سوي شرق تا ايران و كل كشورهاي شبه جزيره عربي است. رشد اقتصادي خاورميانه متأسفانه ظرف بيست سال گذشته فقط 8/2 درصد در سال بوده است. كاهش قيمت نفت، كشمكش اعراب و اسرائيل، جنك كوتاه مدت در كويت و تحريم عراق همه در اين مسأله نقش داشته اند.

اما علي رغم اين ها، درخواست براي كاغذ و مقوا تابع اين وضعيت اقتصادي نبوده است. از دهه هشتاد به بعد، مصرف منطقه اي كاغذ و مقوا، سالانه 6 درصد رشد داشته است و اين امر مرتبط با افزايش سطح زندگي و هزينه كردن درآمدهاي نفتي در توليد ساير محصولات است.
به هر حال، در حال حاضر مصرف سرانه كاغذ و مقوا در خاورميانه 28 كيلوگرم است و 50 درصد نيازهاي خاورميانه از طريق واردات تأمين مي شود. خاورميانه در سال گذشته از نظر واردات (5/3 ميليون تن) در رتبه سوم قرار داشته است.

البته RISI به ارقام خاورميانه با ترديد مي نگرد و معتقد است يافتن اعداد و ارقام دقيق در اين منطقه از جهان تا حدودي دشوار است. بايد گفت چند عامل دست به دست يكديگر داده و موجب محدوديت توليد در خاورميانه شده اند:
اولين عامل در اين زمينه، فقدان الياف نو به عنوان پايه توليد است. البته تركيه و ايران تقريباً هر نوع چوبي را دارا مي باشند.
دومين عامل محدوديت توليد كاغذ در خاورميانه كمبود آب در اكثر اين كشورهاست.
عامل سوم كوچك بودن بازارهاي بومي است كه امر سرمايه گذاري در زمينه ماشين آلات مرتبط با كاغذ را دچار ترديد مي كند.
و بالاخره عامل چهارم، پايين بودن قيمت تمام شده كالاهاي اروپايي است كه رقابت را براي توليد كنندگان خاورميانه اي به مقوله اي دشوار تبديل مي سازد.
اما با اين همه طبق يافته هاي RISI ميزان واردات خاورميانه كه به طور تاريخي بالا بوده است، ظرف پنج سال آينده از اين روند تبعيت نخواهد كرد. استفاده از بيست ماشين جديد كاغذسازي با ظرفيت توليد 1/1 ميليون تن بر اين روند تأثير خواهد گذاشت.
استفاده از ماشين هاي مدرن و متكي به بازيافت كاغذ هم علي القاعده مشكل كمبود الياف تازه را تا حدود زيادي برطرف خواهد ساخت.

علاوه بر اين، بايد نقش صرفه جويي در آب را نيز مدنظر قرار داد، چرا كه اين امر هم مي تواند مشكل كمبود آب در خاورميانه را تا حدي برطرف سازد.
پيش بيني مي شود واردات هم از 56 درصد در سال 2000 به 50 درصد در سال 2006 برسد و اين امر نيز ناشي از سرمايه گذاري هايي است كه در منطقه خاورميانه صورت مي گيرد.

اروپاي غربي؛ قيمت ها مي شكند؟
توليد كنندگان مقوا در اروپا در نيمه دوم سال 1999 به افزايش قيمت رو آوردند. قيمت هاي GD2 يا همان مقواي با كيفيت نازل روكش دار قابل بازيافت در نوامبر 1999 در هر تن 50 تا 60 يورو افزايش قيمت يافت.

در بهار 2000 نيز اتفاق مشابهي افتاد و باز قيمت ها افزايش پيدا كرد. در جولاي 2000 هم توليد كنندگان كاغذهاي قابل بازيافت هر تن 50 تا 60 يورو به قيمت محصولات خود افزودند و به اين ترتيب قيمت GD2 به هر تن 730 يورو رسيد.
قيمت GC2 نيز در كشورهاي مختلف 35 تا 80 يورو در هر تن افزايش يافت. اما متأسفانه عواملي كه از اين افزايش قيمت ها حمايت مي كرد، ديگر وجود خارجي ندارد تا از توليد كنندگان حمايت كند.
به عنوان نمونه راندمان بالاي صنعتي كه منجر به 5/3 درصد افزايش در مصرف مقوا شد، ديگر وجود خارجي ندارد و در واقع آميزة كاهش توليد صنعتي و افزايش قيمت ها عملاً بر مصرف مقوا تأثيري منفي مي گذارد.
ماجراي خرگوش و لاك پشت
مقايسه رشد نسبي بازارهاي مقواي كارتن و مقواي جعبه طي دهه گذشته يادآور داستان مسابقه خرگوش و لاك پشت است.

مقواي كارتن سال ها صاحب سريع ترين ميزان رشد در صنعت بسته بندي بوده است (خرگوش) و اين در حالي است كه نرخ هاي رشد سريع كه در بازار رخ داد، اين استنباط را تأييد مي كند.
در اين دوران،‌ مقواي كارتن از ظهور گسترده جعبه هاي كارتني نفع برد. اما با اين اوصاف، سه سال گذشته ثابت كرد كه چنين ظهورهايي هميشه خوش يمن نيست، چرا كه اُفت توليد به تقاضاها ضربه مي زند. افزون بر اين، بازارهاي مقواي كارتن بايد با تهديد غير قابل تصور ديگري هم كه تا پيش از 1995 محلي از اعراب نداشت، مقابله كنند: پستانيل ضرر دادن در مقابل پلاستيك.

يكي از مثال هاي بارز در اين زمينه، تصميم شركت وال مارت در استفاده از جعبه هاي پلاستيكي به جاي جعبه هاي مقوايي بود. ضمن اين كه به نظر مي رسد مردم هم در استفاده از اين جعبه ها، تمايل بيشتري نشان مي دهند.
بازار مقوا هم تا حد ممكن از رشد فاصله گرفته است (لاك پشت). علت اين امر، روشن است، چرا كه تقاضا براي مقوا به ميزان بسيار زيادي وابسته به رشد بخش فرآورده هاي غذايي در اقتصاد است. توليد صنعتي فرآورده هاي غذايي در فاصله سال هاي 2000 و 2001 حدود 5/1 درصد اُفت داشت.

رفتار زنان و مردان در نقطه انتخاب كالا
1-رفتار زنان و مردان در نقطة انتخاب كالا

آيا بسته ها با جنسيت در ارتباط هستند؟ شايد اين سؤال براي عده اي عجيب و يا پيش پا افتاده جلوه كند. كساني كه سريع قضاوت مي كنند، حتي ممكن است آن را احمقانه قلمداد كنند. اما كساني كه تعمق بيشتري دارند، ممكن است اين پرسش را پرسشي جدي قلمداد كنند. براي اين كه به اين نكته برسيم كه كدام يك از اين قضاوت ها صحيح است، اتحاديه تجاري سازندگان اروپايي جعبه هاي تاشو (ProCarton) با همكاري پروفسور اوتابراندس (UtaBrandes) از كالج فني كلن آلمان به بررسي اين موضوع مي پردازد.

اكثر ما ممكن است نسبت به اين كه آيا بسته ها با جنسيت انسان ها در ارتباط باشند، احساس ترديد كنيم، اما دكتر براندس روان شناس كه مسؤول كرسي «رابطه جنسيت و طراحي» در كالج فني كلن آلمان نيز هست، به دليل مطالعات آكادميكي كه دارد مي داند كه زنان و مردان علائق متفاوتي در اين باره دارند كه عملاً تحت تأثير فضاي اجتماعي است. به ديگر سخن، هر كس يك احساس ناخودآگاه نسبت به چيزهاي زنانه يا مردانه دارد.

دكتر براندس با قاطعيت مي گويد: «رابطه زنان و مردان با بسته ها، رابطه اي متفاوت است و اين رابطه تقريباً يك رابطة ناگزير و جبري به حساب مي آيد.»
يكي از دلايل اين امر، اين است كه اگرچه همه به شدت در حال كار هستند، اما زنان به امر خريد مي پردازند از اين نظر كه از سازمان خانواده نيز مراقبت مي كنند، بيشتر از مردان با بسته ها سر و كار دارند. اين امر در مورد بسته هاي كالاهاي لوكس و يا روزمره در هر دو مورد صدق مي كند.»‌
اين حقيقت كه زنان از ساك هاي جذاب طراحي شده براي عطرها و يا پاكت ها و كيسه هاي زيباي بوتيك ها براي حمل كالاهاي كوچك استفاده مي كنند، بيانگر آن است كه آن ها به جنبه هاي عملي توجه ويژه اي دارند.
دكتر براندس بر اين باور است كه اين امر نه تنها در مورد زنان به عنوان خريدار كالا مصداق دارد، بلكه در مورد زناني هم كه در سوپرماركت ها كار مي كنند و كارشان با قفسه هاست، صدق مي كند.

اما از ديگر سو، سر و كار بيشتر مردان با جعبه هاي موبايل يا كامپيوتر و چيزهايي شبيه به آن هاست.
براي اين كه صحت اين تئوري به اثبات برسد، بيست دانشجوي گرافيك هشت هفته در سوپرماركت ها، عطر فروشي ها و فروشگاه هاي تخفيف دهنده قطعات و وسايل برقي وقت گذاشتند و يك الگوي از پيش تعريف شده را تعقيب كردند تا دريابند كه رفتار زنان و مردان با بسته ها چگونه است.
نتايجي كه دانشجويان مزبور به آن رسيدند، كاملاً قابل توجه بود.
زنان به هنگام خريد و در واقع به هنگام انتخاب كالاها به جاي آن كه به بسته بندي توجه داشته باشند به خود محصول بيشتر دقت مي كنند. به نظر مي رسد آن ها احتياجي به اطلاعات ندارند.
اما مردان رفتار متفاوتي دارند، بسته ها را تكان مي دهند، آن ها را نزديك گوش خودشان مي گيرند و يا به دقت اطلاعات روي آن ها را مي خوانند. اين به خوبي حاكي از آن است كه مردان به اطلاعات روي بسته ها نياز بيشتري دارند.

دكتر براندس مي گويد از آن جايي كه مردان كمتر خريد مي كنند، بنابراين كمبود اطلاعات خود در اين زمينه را بايد با خواندن اطلاعات روي بسته ها جبران كنند.

اما نتايج تحقيقات در فروشگاه هايي كه براي قطعات و وسايل برقي تخفيف مي دهند، خيلي جالب بود. از آن جايي كه اين كالاها در اين فروشگاه ها بدون بسته فروخته مي شوند همه مردان و همة زنان هر دو به اطلاعات مربوط به تلفن ها، راديوها، تلويزيون ها و وسايل پخت و پز نياز داشتند و براي گرفتن اين اطلاعات به مسيرهاي مختلفي مي رفتند.

زنان براي اين كه اطلاعات خود را تكميل كنند، دنبال فروشندگاني مي رفتند كه كار با كالاي مورد نظر آن ها را بداند و يا اطلاعاتي درباره اش داشته باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید