بخشی از مقاله
تاریخچه دو و میدانی (Athlatic)
ايران
در سال ۱۳۱۳ با همت شادروان استاد احمد ايزدپناه و با انجام مسابقاتى در بعضى از رشتههاى دو و ميدانى سرآغاز بوجودآمدن تشکيلاتى در اين ورزش مادر و جذاب فراهم گشت پس مىتوان نامبرده را بنيانگزار دو و ميدانى ايران دانست.
درسال ۱۳۱۵ مطابق ۱۹۳۶ ميلادى فدراسيون دو و ميدانى ايران تأسيس شد.
درسال ۱۹۳۶ ميلادى يک گروه ورزشى از ايران به المپيک برلين اعزام شد و در همين سال تهران به عضويت فدراسيون دو و ميدانى آماتورى بينالمللى درآمد.
رياست اولين دوره فدراسيون دو و ميدانى کشورمان را آقاى محمد ذوالفقارى در سال ۱۳۲۵ بعهده داشت که تاسال ۱۳۳۱ اين سمت به عهده نامبرده بود و دبير ايشان شادروان احمد ايزدپناه بود.
در حالحاضر رئيس فدراسيون دو و ميدانى جمهورى اسلامى ايران را جناب آقاى على کفاشيان عهدهدار هستند. خاطرنشان مىسازد که اسامى تمام رؤسا و دبيران فدراسيون از آغاز تاکنون ضميمه اين تاريخچه است.
ضمناً اولين دوره مسابقات در سال ۱۳۱۸ و در ۱۰ ماده انجام گرديد مواد فوق شامل:
۱۰۰ متر- ۲۰۰ متر- ۴۰۰ متر- ۸۰۰ متر- ۱۵۰۰ متر- ۵۰۰۰ متر- ۱۰۰ضربدر ۴ امدادي- پرش ارتفاع- پرش طول- پرش سه گام- پرتاب وزنه و پرتاب نيزه بوده است.
جهان
منشاء پيدايش دو و ميدانى به انسانهاى اوليه برمىگردد. انسانهاى اوليه، در جريات تلاش براى بقاء، شکار و دفاع از دو بدن، پريدن و پرتاب کردن استفاده مىبرند. با گذشت زمان و تغيير شرايط زندگي، انجام اين حرکات طبيعى بيشتر براى عمليات جنگى صورت مىگرفت. در زمان صلح که اوقات فراغت جنگجويان بيشتر بود و در اين زمينهها به تمرين و رقابت مىپرداختند.
نقوش روى اشياء و ظروف بجا مانده از دوران باستان، تصاوير انسانهايى را نشان مىدهد در حال دويدن، پريدن و پرتاب کردن مىباشند. براساس مدارک موجود اثبات گرديده است که پيش از اولين دوره مسابقات المپيک دويدن، پريدن و پرتاب کردن به عنوان يک ورزش داراى جاذبه براى مردم يونان بوده است. مسابقه بيشتر دو و ميدانى به يونان باستان مىرسد. در سال ۷۷۶ ق - م و رشتههاى ۵ گانه ورزشى مرکب از: دو سرعت، پرش طول، پرتاب ديسک، پرتاب نيزه و کشتى تشکيل مىشد.
دو و ميدانى نوين در قرن ۱۹ در امپراطورى انگلستان بوجود آمده و رشتههاى قديمى ابقاء و رشتههاى جديدى مانند: دو با مانع، دوهاى استقامت، پرش طول و پرش سه گام، پرتاب چکش و وزنه جزو رشته دو وميدانى درآمدند. درسال ۱۸۱۰ ميلادى مسابقهاى در زمينه دو و ميدانى در انگلستان انجام گرديد. در بين سالهاى ۱۸۵۷ و ۱۸۶۰ و مسابقات دو و ميدانى بين دانشگاههاى مشهور آکسفورد و کمبريج برگزار مىگرديد. ۲۰ سال بعد رشته دو و ميدانى آن چنان توسعه پيداکرد که انجمن دو و ميدانى آماتورى انگلستان تأسيس گرديد.
دو ۳۰۰۰ متر با مانع بصورت امروزى از مسابقات صحرا نوردى که بسيار مورد علاقه سربازان انگليسى بود مشتق گرديد. از سال ۱۹۰۰ مسابقات با مسافتهاى مختلف انجام مىشد، وى از سال ۱۹۲۰ مسافت رسمى ۳۰۰۰ متر تعيين شد. ايده واردکردن دو ماراتن در سال ۱۸۹۶ در اولين دوره المپيک جديد بوجود آمده و انجام پذيرفت. پرش ارتفاع همراه با انواع حرکات آکروباتيک، در قرن ۱۹ از جزاير انگلستان رونق يافت. پرش سه گام نيز از جزاير ايرلند آغاز گرديد، در طى قرن ۱۹
ايرلندىها در اين رشته تبحر پيدا کردند. ماده پرتاب وزنه نيز به جزاير انگلستان مربوط مىشد. در آغاز براى پرتاب از سنگ استفاده مىشده است ولى بعدها در اواسط قرن ۱۸ از گلولههاى آهنى استفاده گرديد. در آغاز قرن ۱۹ نيز محل پرتاب از مربع به دايره تبديل گرديد. پرتاب چکش نيز از قرن ۱۶ از جزاير انگلستان شروع گرديد البته شکل جديد چکش از اسکاتلند آغاز شد. موارد ۱۰ گانه نيز در اواسط قرن ۱۹ در ايرلند انجام مىشد. البته پيشگامى اسکانديناوىها موجب ورود اين رشته در مسابقات المپيک استکهلم گرديد.
در مسير تکاملى دو و ميداني، مسابقه دو ۶۰ متر سرعت در المپيکهاى ۱۹۰۰ و ۱۹۰۴ برگزار
گرديد. رشته ۲۰۰ متر سرعت نيز از دومين دوره المپيک در برنامه قرار گرفت. مسابقات دو صحرانوردى از سال ۱۹۱۲ انجام گرديد. در سالهاى ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۴ ماده ۳۰۰ متر با مانع، پرش ارتفاع و پرش طول درجا انجام گرفت. پرش سه گام بدون دورخيز نيز طى سالهاى ۱۹۰۰ و ۱۹۰۴ به اجرا درآمدند. ماده پيادهروى نيز در سال ۱۹۰۸ و ريله المپيک نيز در سال ۱۹۰۸ انجام پذيرفت.
بطورکلى نقش انگلستان در توسعه تجديد حيات رشته دو و ميدانى بسيار بوده است. بطوريکه در طول سالهاى ۱۸۲۰ و ۱۸۶۰و اين رشته در دانشگاهها و مدارس راه يافته و دانشآموزان و دانشجويان به آن تمايل خوبى نشان مىدادند. رونق دو و ميدانى در انگلستان باعث روىآورى ساير کشورهاى اروپايى به اين رشته شد. آنها در کشور و نيز در مستعمرات خود دو و ميدانى را ترويج کردند. باشگاه دو و ميدانى نيويورک در سال ۱۸۶۸ تأسيس و مسابقات منظم در موارد دوها، پرشها و پرتابها برگزار گرديد.
تفکر تأسيس فدراسيون بينالمللى دو و ميداني، همزمان با برگزارى مسابقات المپيک ۱۹۱۲ استکهلم بوجود آمد. سه روز پس از برگزارى آن مسابقات، اولين کنگره فدراسيون بينالمللى دو و ميدانى با شرکت کشورهاي: استراليا، اطريش، بلژيک، شيلي، کانادا، دانمارک، مصر، فنلاند، فرانسه، آلمان، يونان، مجارستان، نروژ، روسيه، سوئد، آمريکا و انگلستان، برگزار گرديد. اولين مقررات بينالمللى دو و ميدانى نيز در سال ۱۹۱۴ در کنگره ليون فرانسه به تصويب رسيد.
قوانين و مقررات
قوانين بازی
پرش طول
علائم
منطقه فرود
باند پرش
تخته پرش
پرش سه گام
پرش طول
۱. نوبت انجام پرش شرکتکنندگان بوسيله قرعهکشى تعيين مىگردد.
۲. هنگامى که تعداد شرکتکنندگان بيش از ۸ نفر باشد هر شرکتکننده مجاز به سه پرش
دهند. در مورد تساوى براى نفر هشتم ورزشکارانى که به اين نحو مساوى مىکنند سه بار ديگر پرش مىکنند هرگاه تعداد ۸ شرکتکننده و يا کمتر در مسابقه شرکت کنند هر شرکت کننده مىتواند ششبار پرش کند.
تذکر:
مقصود از حالت تساوي، پريدن مسافتهاى مساوى است و در اين صورت قانون ۳-۱۴۶ اعمال نمىشود. ۳. هنگامى که مسابقه شروع مىشود شرکتکنندگان حق استفاده از باند پرش را براى انجام تمرين ندارند.
۴. در موارد ذيل ورزشکار مرتکب خطا خواهدشد:
- در خلال پريدن و يا درحال دورخيز زمين آن طرف تخته پرش را با بخشى از بدن خود لمس نمايد.
- کنده شدن از زمين خارج از تخته پرش از ابتداء خط جهش از دو طرف تخته.
- بعد از فرود، خارج شدن از چاله پرش به نحوى که محل تماس با زمين نزديکتر از نزديک
ترين اثر بوجودآمده در محوطه فرود به خط جهش باشد.
- بعد از کامل شدن فرود به طرف عقب گام بردارد.
- در صورتى که در هوا معلق بزند.
۵. باستثناى بند ۲ قانون ۴-۱۷۳ در صورتى که شرکتکننده قبل از تخته جهش پرش نمايد خطا محسوب نمىگردد.
۶. کليه پرشها بايستى از نزديکترين نقطه اثرى که در منطقه فرود در نتيجه تماس بخشى از بدن يا اعضاى شرکتکننده بوجود مىآيد تا خط پرش و يا امتداد آن اندازهگيرى شود.
۷. بهترين پرش از پرشهاى هر شرکتکننده، از جمله پرشهايى که براى حالت تساوى مقام اول انجام داده است، براى وى منظور مىگردد.
باند پرش
۱.حداقل طول باند پرش بايستى ۴۰ متر باشد. حداقل پهناى باند پرش بايستى ۲۲/۱ متر و حداکثر آن ۲۵/۱ متر باشد. اين مسير با خطوط سفيدى به عرض ۵۰ ميلىمتر علامتگذارى مىشود. در صورتى که شرايط ايجاب کند حداقل طول اين مسير ۴۵ متر مىباشد.
۲.حداکثر شيب مجاز در عرض ۰۱/۰ متر و شيب کلى باند دورخيز نبايستى از ۰۰۱/۰ تجاوز کند.
علائم
هر ورزشکارى مىتواند در کنار باند دورخيز از علامتى که مورد تأئيد کميته برگزار کننده باشد و به او هنگام دورخيز يا پرش کمک کند، استفاده نمايد. وى مجاز به استفاده از گچ و يا ماده مشابه ديگرى که اثر پاک نشدنى از خود به جا بگذارد، نمىباشد.
تخته پرش
۱.محوطه خيز بايستى بوسيله تختهاى که در زمين تعبيه مىشود و همسطح منطقه دورخيز و منطقه فرود مىباشد، مشخص شده است. لبه تخته که به منطقه فرود نزديکتر است خط خيز يا پرش ناميده مىشود. بلافاصله آن سوى خط خيز تختهاى از جنس ماده نرم پلاستيکى يا ماده مناسب ديگرى که در صورت خطا اثر پاى ورزشکار بر آن نقش مىبندد، قرار داده مىشود. در صورتيکه امکان نصب وسايل فوق وجود نداشته باشد روش ذيل اتخاذ مىگردد: بلافاصله پس از خط خيز و در سراسر طول آن به عرض ۱۰۰ميلىمتر با زاويه ۲۰ درجه نسبت به سطح افق شن يا خاک نرم ريخته مىشود.
۲. فاصله بين تخته خيز و انتهاى چاله پرش بايستى حداقل ۱۰ متر باشد.
۳. تخته خيز بايستى در فاصله يک تا سه مترى از لبه چاله پرش قرار داده شود.
ساختمان تخته پرش:
۱. تخته خيز بايستى از چوب يا جنس سخت مناسب ديگرى ساخته شود که طول آن بين ۲۲/۱-۲۱/۱ متر و عرض ۲۰۲-۱۹۸ ميلىمتر و ضخامت آن ۱۰۰ ميلىمتر باشد. اين تخته بايستى سفيدرنگ شود.
۲.تخته نشاندهنده پلاستوسين - اين تخته بايستى از جنس محکم به عرض ۱۰۲-۹۸ ميلىمتر و طول ۲۱/۱-۲۲/۱ متر باشد. حداقل تا ۱۴ ميلىمترى تخته پرش بايستى با پلاستوسين يا ماده مناسب ديگر پوشيده شود. سطح آن از سطح تخته پرش با زاويه ۳۰ درجه در چهت دو و حداکثر تا ارتفاع ۷ ميلىمتر بالاى تخته پرش بالا برده مىشود. تخته بايستى بلافاصله بعد از تختهخيز که به چاله برش نزديکتر باشد در يک قسمت جاسازى شده، نصب گردد. زمانى که تخته در محل مورد
نظر جا گرفت بايستى آنقدر محکم باشد که بتواند فشار وزن پاى ورزشکار را تحمل کند. سطح تخته در زير ماده پلاستوسين بايستى از جنسى باشد که ميخهاى کفش ورزشکار روى آن محکم شود و سُر نخورد. لايه پلاستوسين بايستى با غلطک يا ماله که برروى اين تخته کشيده مىشود، صاف مىشود تا اثر پاى ورزشکار بر روى آن برطرف شود.
توجه:
توصيه مىشود که چند تخته پلاستوسين يدکى وجود داشته باشد تا وقتى ردپا برطرف مىش
ود، تأخيرى در برگزارى مسابقه پيش نيايد.
منطقه فرود
۱.حداقل عرض منطقه فرود بايستى ۷۵/۲ متر و حداکثر آن ۳ متر است.
۲.در صورت امکان بايستى باند دورخيز طورى ساخته شود که ادامه وسط باند کاملاً برخط وسط چاله پرش منطبق گردد.
توجه:
چنانچه محور باند دورخيز با خط مرکزى منطقه فرود در يک راستا نباشد يک يا دو نوار در طول محل فرود قرار داده مىشود تا اين امر حاصل شود. منطقه فرود متمرکز
منطقه فرود متمرکز:
منطقه فرود بايستى با شن نرم و مرطوب پُر شود و سطح بالايى اين منطقه بايستى همسطح تخته پرش باشد.
پرش سه گام
۱. پرش سه گام شاملى لىلى با يک پا، يک گام و يک پرش مىشود.
۲. لىلى يا گام اول بايد بطريقى انجام گيرد که پرشکننده با همان پايى که عمل خيز را انجام داده بروى زمين فرود آيد و بهنگام برداشتن گام بايستى با پاى ديگر فرود آيد. چنانچه در حين پرش ورزشکارى زمين را با پاى تاب خورنده لمس کند خطا محسوب نمىشود.
تخته پرش:
۱. فاصله بين تخته پرش و منتهىاليه منطقه فرود بايستى حداقل ۲۱ متر باشد.
۲. توصيه مىشود که در مسابقات بينالمللي، تخته پرش از ۱۳ متر براى مردان و ۱۱ متر براى بانوان از منتهىاليه نزديکتر به منطقه فرود بيشتر نباشد. براى مسابقات ديگر اين فاصله بايستى با سطح مسابقه متناسب باشد.
تذکر:
در شرايط ديگر، قوانين مربوط به پرش طول براى پرش سه گام قابل اعمال است.
موارد منع
پزشکی
قانونی
پزشکى
هيئت پزشکى اختياردار کليه امور پزشکى مىباشد. اين هيئت بايستى از امکانات لازم براى معاينات پزشکي، معالجات و مراقبتهاى فورى در صحنه مسابقات و در محل سکونت ورزشکاران اطمينان حاصل کند.
قانونى
اين هيئت براى اطمينان حاصلنمودن از وجود امکانات لازم براى کنترل دوپينگ بايستى با کميته سازماندهنده مسابقات در تماس باشد و همراه با هيئت پزشکى مسؤول کليه موارد کنترل دوپينگ مىباشد.
اين هيئت که متشکل از سه، پنج و يا هفت نفر مىباشد تعيين مىشود. بعلاوه، در مسابقاتى که برگزار کنندگان آن، تشکيل چنين هيئتى را براى برگزارى بىنقص مسابقات ضرورى تشخيص دهند، هيئت ژورى منصوب مىشود. نقش اساسى اين هيئت بررسى و رسيدگى به اعتراضهايى است که طبق قانون ۱۴۷ صورت مىگيرد. اين هيئت همچنين به مشکلاتى که در خلال برگزارى مسابقه پيش مىآيند و براى تصميمگيرى به آن ارجاع مىشوند رسيدگى مىکند. رأى اين هيئت تصميم نهايى مىباشد. به هنگام تصميمگيرى در مورد مطالبى که در مقررات فدراسيون منعکس نيامده است رئيس هيئت ژورى گزارشى از اين موارد براى دبيرکل فدراسيون مىفرستد.
شرایط بازیکنان
جنس و سن
- زنان و مردان جوان:
هر ورزشکارى که تا سىويکم دسامبر سالى که مسابقات برگزار مىشود بيش از بيستسال نداشته باشد.
- پا به سن گذاشته:
هر ورزشکار زنى که تا سىويکم دسامبر سال برگزارى مسابقات ۳۵ سال به بالا داشته باشد.
- پا به سن گذاشته:
هر ورزشکار مردى که تا سىويکم دسامبر سال برگزارى مسابقات چهل سال به بالا داشته باشد.
داوران و برگزارکنندگان
هیئت داوران
جدولنویس و منشی
طراح مسیر
هیئت داوران
داوران
-کمک داور
وقتنگهدار
داوران
۱. براى مسابقات روى پيست، مسابقات ميداني، مسابقات دو و مسابقات راهپيمايى و غيره که در خارج از استاديوم برگزار مىشود بايستى سرداور جداگانهاى تعيين شود. سرداور خارج از استاديوم اختيارى در مسائلى که جزو مسؤوليتهاى کارشناس اصلى مسابقات دو مىباشد، ندارد.
۲. سرداور بايد از جراى مقررات در مسابقه اطمينان حاصل کند و بايستى در زمينه کليه نکات فنى که در خلال مسابقات بوجود مىآيد و حتى مسائلى که در کتاب مقررات نيز پيشبينى نگرديده باشند، تصميم بگيرد. سرداور اختيار دارد فقط در زمانى که داوران در مورد رفع اختلاف و تعيين مقام در يک مسابقه عاجز ماندهاند، تصميم بگيرد. سرداور به هيچوجه حق ندارد مانند داور و کمکداور انجام وظيفه نمايد.
۳. سرداور خاصى بايستى کليه نتايج نهايى را بررسى کند. او بايستى به تمام موارد اختلاف رسيدگى کند و درد مورد مسابقات ميدانى (بايستى ) بر اندازهگيرى رکوردها نظارت داشته باشد.
۴. سرداور اختصاصى هر مسابقه بايستى در زمين مسابقه درباره هر اعتراض و يا ايرادى که مربوط به نحوه اجراى مسابقه باشد تصميم بگيرد. او اختيار دارد که به هر شرکتکننده براى رفتار نادرستش اخطار نموده و يا او را از دور مسابقات مربوط اخراج نمايد.
اخطار ممکن است بوسيله نشان دادن کارت زرد به ورزشکار انجام شود و اخراج از دور مسابقه بوسيله نشان دادن کارت قرمز انجام مىگيرد. اخطار و اخراج بايستى در کارت نتايج منعکس گردد.
۵. اگر بنا به عقيده سرداور عدالت ايجاب نمايد که بنابر شرايط بوجودآمده، مسابقه بايستى تجديد گردد حق دارد مسابقات را باطل اعلام نموده و با تصميمى قاطع و با نظر او مسابقه در همان روز و يا موقعيت مناسب ديگر انجام گيرد.
۶. سرداور مربوط حق دارد در صورتى که شرايط ايجاب کند محل مسابقات ميدانى را تغيير دهد. چنين تغيير و تعويضى پس از آنکه يک دوره کامل از مسابقه انجام گيرد قابل اجرا مىباشد.
تذکر:
تغيير جهت و قدرت باد جزو شرايط لازم براى تغيير محل مسابقه نمىباشد.
۷. به محض کامل شدن هر مسابقه کارت قضاوت بايستى تکميل و به وسيله سرداور امضاء و به امتياز نويس داده شود.
مقررات عمومى:
۱. داور اصلى مسابقات و داور اصلى مسابقات ميدانى بايستى وظايف خاص داورهاى مختلف را در رشتههاى مربوط تعيين کنند.
۲. مسابقات دو و مسابقات دو در جاده که پايان آن در پيست دو مىباشد.
۳. کليه داوران دو که همگى بايستى از يک سمت پيست عمل نمايند، بايستى برابر ترتيبى که شرکتکنندگان به خط پايان مىرسند قضاوت کنند و در هر موردى که نتوانند به تصميم نهايى و توافق برسند، بايستى مراتب به سرداور رجوع شود تا او تصميم قطعى را اتخاذ نمايد.
توجه:
داوران بايستى حداقل با ۵ متر فاصله از پيست و در امتداد خط پايان به نحوى که ديد خوبى از آن داشته باشند مستقر گشته و سکويى مرتفع براى آنها مهيا گردد.
مسابقات ميدانى:
داوران بايستى در کليه مواد مسابقات که نتايج حاصله از روى طول و ارتفاع مشخص مىگردد، هر نوبت صحيح را قضاوت و اندازهگيرى و ثبت نمايند. در پرش ارتفاع و پرش با نيزه زمانى که مانع بالا مىرود ارتفاع بايستى دقيقاً اندازهگيرى گردد. علىالخصوص وقتى که بر روى شکستن رکورد رسمى تلاش مىشود، حداقل در هر پرشى دو نفر داور بايستى نتايج را هميشه بنويسند که در آخر هر دوره مسابقه با هم مقايسه نمايند. داور اختصاصى بايستى پرشها و پرتابهاى صحيح را با بالا بردن پرچم سفيد و پرشها و پرتابهاى خطا را بالا بردن پرچم قرمز اعلام نمايند.
کمکداور
۱. کمکداوران سرداور را يارى کرده، بدون آن که اختيار تصميمگيرى داشته باشند.
۲. وظيفه کمکداور است که در محلى که سرداور تعيين مىنمايد مستقرشده و از نزديک مراقب مسابقه و شرکتکنندگان در مسابقه و اشخاص ديگر باشد بمحض خطا نمودن و مشاهده هر نوع خلاف قانون از طرف آنان مراتب را کتباً در اسرع وقت به سرداور گزارش نمايد.
۳. نقض قوانين با بالابردن پرچم قرمز نشان داده مىشود.
۴. تعداد کافى از کمک داوران بمنظور قبول وظايف سرپرستى و نظارت در خطوط تعويض دو امدارى بايستى گمارده شوند.
توجه:
زمانى که کمکداورى مشاهده نمايد که دونده در غير از خط خود دويده است و يا در دو امدادى انتقال در خارج از محل تعيين شده صورت گرفته است، بايستى بلافاصله روى پيست، محلى را که خطا انجام گرفته است علامتگزارى کند.
وقتنگهدار
۱. تعداد کافى از وقتنگهداران که متناسب با تعداد شرکتکنندگان مسابقه باشد بايستى تعيين شوند که يکى از آنها رياست بقيه را برعهده دارد.
۲. وقتنگهداران يکى از دو وسيله، يعنى کورنومتر و يا دستگاههاى تعيين زمان الکترونيکى دستى را بکار مىبرند. چنين وسايل زمانسنج در کليه قوانين و مقررات اين کتاب ساعت اتلاق مىگردد.
۳. وقتنگهدار بايستى در پايان خط و بيرون پيست قرار گيرد. در صورت امکان او بايستى با حداقل ۵ متر فاصله از خط بيرونى پيست مستقر شود و براى اينکه ديد خوبى از خط پايان داشته باشد روى سکوى مرتفعى قرار گيرد.
۴. سه داور رسمى وقتنگهدار که يکى از آنها سمت سرداور را داشته باشد و يک يا دو وقتنگهدار ديگر بايستى زمان برنده مسابقه را تعيين کنند. زمان گرفته شده بوسيله اين دو وقتنگهدار به حساب نمىآيد مگر ساعت يکى از اين سه داور رسمى فوق از کار افتاده و زمان را صحيح ضبط ننموده باشد که در اين صورت از ساعت وقتنگهداران ذخيره به ترتيبى که از پيش قرار مىگذارنداستفاده خواهدشد. در کليه مسابقات بايستى وقت برنده رسمى مسابقه توسط سه ساعت ثبت شود.
۵. هريک از وقتنگهداران بايستى مستقلاً عمل نموده و زمان تعيين شده را به کسى نش
ان ندهند و درباره آن يا ديگر داوران بحث ننموده و آنرا در فرمز رسمى منعکس و پس از امضاء دست بدست به سر داور برسانند تا او پس از آزمايش کونومتر وقتنگهداران صحت زمان اندازهگيرى شده را تأئيدنمايد.
۶. سرداور وقتنگهداران در مورد زمان رسمى هريک از شرکتکنندگان تصميم خواهدگرفت و پس از در نظرگرفتن شرايط مندرج در قانون ۱۶۰ نتايج حاصله را براى نشر آماده مىنمايد.
جدولنويس و منشى
منشى بايستى کليه نتايج مواد هرمسابقه را جمعآورى کند. اين جزئيات بايستى بوسيله سرداور، سروقتنگهدار و متصدى دستگاه بادسنج در اختيار وى قرار گيرد.
منشى در اسرع وقت اين اطلاعات بدست آمده را بايستى به گوينده مخابره نموده و پس از ثبت نتايج حاصله، اين نتايج رسمى را همراه با کارتهاى مربوط به مدير مسابقات ارائه دهد.
منشى مسابقات مسؤوليت تشکيل جلسات و آماده نمودن کليه صورت جلسات مربوط به آنها را در کليه جلسات کميته مربوط بعهده دارد. بعلاوه او بايستى مسؤول کليه نظم و ترتيب در امور ادارى مسابقات از جمله مکاتباتى مىباشد.
طراح مسير
۱. زمانى که از وسايل تمام اتوماتيک براى زمانگيرى استفاده مىشود بايستى يک داور اصلى و دو کمک داور فتوفينيش تعيين شوند.
۲. داور اصلى مسؤوليت کارکردن با اين دستگاه را بعهده دارد. قبل از شروع مسابقه او با مسؤولين فنى مربوط تماس مىگيرد و با وسايل مورد نظر آشنا مىشود. او بر آزمايش اين وسايل و محل قرارگرفتن آنها نظارت دارد.
۳. داور اصلى بهمراه کمک داوران محل و زمان مربوط به هر مسابقه دهندگان را تعيين مىکنند.
۴. داور اصلى زمان و محلهاى رسمى را روى فرم مخصوصى وارد مىکند و پس از امضاى آن، آن را به ثبتکننده امتيازات مىدهد.
۵. در صورتيکه از نوار ويديويى استفاده شود داور بايستى حدود قبل و بعد از خط پايان را مشخص کند. چنانچه تغييرى در حدود مشخص شده بوجود بيايد او بايستى مسابقه دونفر ورزشکارى که محلهاى آنها عوض شده است، نامعلوم کند. Dead beat
استارتر و فراخواننده ورزشکاران براى شروع مسابقه:
۱. استارتر بايستى نظارت کامل بر روى کليه استارتکنندگان از موقع به جاى خود داشته باشد و در مورد هر موضوعى که به استارت مسابقه مربوط مىشود، تصميمگيرى نمايد. استارتر با
يد از آمادگى داوران و وقتنگهداران اطمينان حاصل کند. (به بند ۱۰ قانون ۱۶۲ مراجعه شود).
۲. در کليه مسابقات دو که در خط انجام مىگيرد استارتر بايستى براى رساندن فرمان خود به دوندگان که در خطوط پيست قرار دارند، از بلندگو استفاده نمايد در جايى که از اين وسايل استفاده نمىشود استارتر بايستى خود را در جايى قرار دهد که فاصله او با استارت کنندگان تقريباً يکسان باشد. در موردى که استارتر نتواند در چنين محلى قرارگيرد طپانچه او و يا يک وسيله مجاز بايستى در آنجا قرار داده شود که بوسيله يک اتصال الکتريکى شليک مىشود.
۳. در خلال مسابقه دو يا سه نفر کمک استارتر بايستى در نظر گرفته شوند که استارتر را يارى دهند.
توجه:
براى مواد ۲۰۰ متر، ۴۰۰ متر، ۴۰۰ متر با مانع و ۱۰۰×۴ متر و ۲۰۰×۴ متر و ۴۰۰×۴ متر امدادى منطقيه است که از ۲ کمک استارتر استفاده شود.
۴. هريک از کمک استارترها بايد در وضعيتى قرار بگيرند که بتوانند استارتکننده مربوطه را بخوبى ببينند.
۵. اخطار دادن و محروم کردن از ادامه مسابقه مندرج در قانون ۷-۱۶۲ فقط بوسيله استارتر مىتواند بمورد اجراء گذارده شود.
دورشماران:
۱. دور شماران در مسابقات بيش از ۱۵۰۰ متر بايد دورها را براى کليه مسابقهدهندگان ثبت کنند. براى مسابقات بالاتر از ۵۰۰۰ متر و مسابقات راهپيمايى در پيست تعدادى از دورشماران سرپرستى يک سرداور انتخاب و با کمک کارتهاى دورشمارى که برروى هريک بايستى زمان دور انجام شده مربوط ورزشکار مربوط به خود را که مسؤوليت دورشمارى او را دارند ( که بوسيله وقتنگهداران رسمى که به آنها داده مىشود ) بنويسند.
- زمانى که اين سيستم بکار مىرود هيچيک از دورشماران نبايستى دور بيش از ۴ نفر دونده و يا ۶ نفر راهپيما را ثبت کند.
۲. يک دورشمار خاص براى اعلام تعداد دورهاى باقيمانده به هرشرکتکننده انتخاب مىشود. اين دور شمار مخصوص دورآخر مسابقه را بوسيله بصدا درآوردن زنگ پايان و يا هر وسيله ديگر به اطلاع شرکتکنندگان مىرساند.
مواد
در دوهاى بيش از ۴۰۰متر عامل اساسى تازهاى مطرح مىشود به اين معنى که از اه
ميت سرعت و قدرت بدنى کاسته شده نياز به استقامت بشدت افزايش مىيابد.
دوها
۱۰۰ متر - ۲۰۰- ۴۰۰ - ۸۰۰ - ۱۵۰۰ - ۵۰۰۰ - ۱۰۰۰۰- ۴۲۱۹۵ متر (ماراتن) ۱۱۰ متر با مانع - ۴۰۰ متر با مانع - ۳۰۰۰متر با مانع - ۱۰۰٭۴ متر امدادى ۴۰۰٭۴ متر امدادي.
پرشها
پرش طول - پرش ارتفاع - پرش سه گام - پرش با نيزه.
پرتابها
وزنه - ديسک - نيزه - چکش.
مسابقههاى راهپيمائى در المپيک به مسافت ۲۰ و ۵۰ کيلومتر برگزار مىگردد.
مواد دو و ميدانى مردان که در ايران انجام مىشود:
۱۰۰ - ۲۰۰ - ۴۰۰ - ۸۰۰ - ۱۵۰۰ - ۵۰۰۰ - ۱۰۰۰۰ متر و ۱۱۰ - ۴۰۰ - ۳۰۰۰ متر با مانع . پرشهاى طول - ارتفاع - سه گام - بانيزه - پرتابهاى وزنه - ديسک - نيزه - چکش - امدادى ۱۰۰٭۴ - ۴۰۰٭۴ متر.
مواد دو و ميدانى زنان که در ايران انجام مىگيرد:
۱۰۰ متر با مانع - ۱۰۰ متر - پرش طول - ۴۰۰ متر با مانع - ۲۰۰ متر - پرش ارتفاع - ۴۰۰ متر - ۸۰۰ - ۱۵۰۰ متر - ۱۰۰٭۴ متر - ۴۰۰٭۴ متر امدادى پرتاب وزنه - پرتاب ديسک - پرتاب نيزه.
پنجگانه زنان:
۱۰۰ متر با مانع - پرش طول - پرتاب وزنه - پرش ارتفاع - دو ۸۰۰ متر .
مواد دهگانه مردان:
۱۰۰ متر - ۴۰۰ متر - پرش طول - پرش ارتفاع - پرتاب وزنه - پرتاب نيزه - پرش با نيزه - ۱۵۰۰ متر - ۱۱۰ متر با مانع - پرتاب ديسک.
امکانات و تجهیزات
وسایل تخصصی رشته
وسایل بازیکن
وسايل تخصصى رشته
تخته استارت قوس صفحه
ابعاد موانع
باند دورخیز و منطقهخیز پرش ارتفاع
تخته پرش
ساختمان دایره پرتاب وزنه
ساختمان دایره پرتاب دیسک
چکش
باند دورخیز پرتاب نیزه
قفس پرتاب تخصصی
تخته استارت قوس صفحه
۱. تخته استارت براى کليه مسابقات تا ۴۰۰ متر و خود ۴۰۰ متر و نيز اولين استارتکننده ۲۰۰×۴ و ۴۰۰×۴ متر امدادى استفاده مىگردد و به هيچوجه نبايستى براى مسابقات ديگر بکار برده شود. اين تختهها بايستى داراى خصوصيات ذيل باشند:
تختهها بايستى از جنس محکم و انعطافناپذير ساخته شوند و هيچگونه امتيازى به دونده ندهند.
۲. تخته استارت با تعدادى ميخ يا سوزن قطور طورى به روى پيست کار گذارده شود که به پيست حداقل آسيب را برسانند. اتصال تخته بايد به نحوى باشد که براحتى و بسهولت از پيست جدا شود. تعداد ميخها، ضخامت و طول آنها بستگى به ساختمان پيست دارد. اتصال تخته استارت بايد طورى باشد که به هنگام استارت جابجا نشود.
۳. زمانى که ورزشکار از تخته استارت شخصى خود استفاده مىنمايند، تخته استارت بايستى با پاراگرافهاى الف و ب فوق مطابقت داشته باشد. اين تختهها ممکن است از طرحها و جنسهاى مختلف ساخته شوند به شرط آنکه مزاحم و مانعى براى استارتکنندگان ديگر نباشد.
۴. در صورتيکه کميته برگزار کننده مسابقات اين تختهها را تهيه کند علاوه بر مشخصات ذکر شده بايستى خصوصيات ذيل را نيز دارا باشد. تخته استارت بايستى شامل ۲ جاى پا بوده که پاى دونده در موقع استارت بروى آن فشار وارد مىآورد. صفحات فلزى جاى پا بروى تنه تخته استارت محکم نصب مىگردد که به هيچوجه نبايستى از جلو رفتن پا در هنگام جداشدن پا از آن ممانعت بعمل آورد.
صفحات فلزى جاى پا بايستى داراى شيب مناسب با وضع استارت ورزشکار باشد. سطح آنها ممکن است صاف يا مقعر باشد. سطح صفحهها بايستى به گونهاى باشد که به ميخهاى کفش ورزشکار جاداده خواه برروى صفحه فلزى شيار و يا فرورفتگى ايجاد شود و يا سطح صفحههاى جاى پا با موادى پوشيده شود که ميخهاى کفش در آن قرار گيرد. محل نصب صفحهها، در روى تنه سفت و محکم مىتواند قابل تنظيم باشد، ولى در خلال استارت واقعى اجازه هيچ حرکتى را نبايستى بدهد. در کليه موارد صفحات فلزى جاى پا نسبت به يکديگر بايستى براى حرکت به جلو و عقب قابل تنظيم باشد. تنظيم بايستى بوسيله گيره محکم و يا مکانيسم محکمکننده ديگر که بتواند بوسيله ورزشکار به سادگى و بسرعت عملى گردد، صورت گيرد.
تخته استارت را مىتوان براى کمک به استارتر به دستگاه مجاز آشکارکننده خطاى اس
تارت متصل کرد. اين دستگاه علامت صدا دارى که قابل تشخيص براى استارتر اس، ايجاد مىکند که استارترمطلع مىشود. اگر استارتر متقاعد باشد که استارت خطا بوده، مىتواند به زمان عکسالعمل روى دستگاه آشکارکننده استارت خطا مراجعه کند تا مطمئن شود که استارت دونده خطا بوده است.
ورزشکاران بايستى از تخته استارتى که کميته برگزار کننده تهيه مىکند، استفاده کنند. در مسابقات ديگر هم ممکن است اين کميته صلاح بداند که از تخته استارتهايى که خودش تهيه مىکند، استفاده شود.
پايان مسابقه:
چوبها و يا تيرهاى خط پايان- در صورتيکه استفاده از اين تيرها مانع از فيلمبردارى نشود، دو تيرک سفيدرنگ سراسر خط پايان را مشخص مىکند که به فاصله ۱۰۰/۳۰ مترى لبه طرفين پيست قرار مىگيرند.۲ تير خط پايان بايستى از جنس محکم و به ارتفاع ۴۰/۱ متر و عرض ۸ سانتىمتر و ضخامت ۲ سانتىمتر باشند.
ابعاد موانع
ارتفاع مانع دوهاى ۲۰۰۰ يا ۳۰۰۰متر بايستى ۹۱۴/۰ متر با ۳+ ميلىمتر باشد بالاتر و پائينتر از اين مقدار و حداقل عرض مانع ۹۶/۳ متر قسمت بالاى آن چاله ۱۲۷۰۰×۱۲۷۰ ميلىمتر مربع مىباشد. وزن هر مانع بايستى بين ۸۰ و ۱۰۰ کيلوگرم باشد. هرمانع بايستى در هر طرفش پايهاى باشد که اندازه آن بين ۲۰/۱ تا ۴۰/۱ متر باشد.
مانع بايستى طورى به روى پيست قرار گيرد که با ۱۰۰/۳۰ متر از لبه بالايى آن زمانى که از لبه داخلى پيست اندازهگيرى شود داخل زمين قرار گيرد.
تذکر:
توصيه مىشود که اولين مانعى که در شروع گذارده مىشود حداقل به عرض ۵ متر باشد.
چاله آب که شامل مانع هم مىشود بايستى ۶۶/۳ متر طول و عرض داشته باشد. سطح
آب بايد همطراز با سطح پيست بوده و در انتهاى مانع تا فضاى تقريباً ۳/۰ متري، به عمق ۷/۰ متر باشد. از تَه چاله بايستى شيبى معمولى بطرف بالا تا سطح پيست و منتهىاليه چاله آب داشته باشد.
مانع بايستى محکم در جلوى آب نصب شود و کليه موانع مسابقه بايستى همارتفاع باشند. براى اطمينان حاصل نمودن از اينکه شرکتکنندگان سالم فرود مىآيند، انتهاى محل پرش از آب ( چاله آب) بايستى در منتهىاليه آن با مواد مناسبى پوشيده شود که حداقل عرض آن ۶۶/۳ متر و طول ۵۰/۲ متر و ضخامت ۲۵ ميلىمتر باشد.
باند دورخيز و منطقهخيز پرش ارتفاع
حداقل طول باند پرش ۱۵ متر است در صورتيکه شرايط مساعد باشد، حداقل باند دورخيز ۲۵ متر مىباشد.
حداکثر شيب کلى باند پرش و منطقه خيز در جهت مرکز مانع پرش نبايد از ۲۵۰/۱ متر تجاوز کند.
منطقه خيز پرش بايستى هموار باشد و اگز از کفپوشهاى قابل حمل استفاده شود کليه قوانين مربوط به مسطح بودن منطقه خيز بايستى در مورد سطح کفپوشها اجراء گردد.
علائم:
شرکتکننده مىتواند از علائمى که بوسيله کميته برگزارکننده مسابقه تهيه مىشود، بهنگام دورخيز و خيز استفاده کند. چنانچه چنين نشانههايى تهيه نشوند او مىتواند از نوار چسبان خود استفاده کند اما حق استفاده از گچ يا ماده مشابه ديگر که اثر پاکنشدنى از خود به جا بگذارد، ندارد.
مانع پرش:
پايههاى پرش هرنوع و يا مدل پايههاى پرش در صورتيکه محکم باشند مىتواند مورد اس
تفاده قرار گيرد. اين پايهها بايستى داراى نگهدارنده براى مانع پرش که به پايه متصل است، باشند. اين پايهها بايستى به اندازه کافى بلند باشند و از حداکثر ارتفاعى که مانع بالا برده مىشود ۱۰۰ ميلىمتر (بالاتر) باشند. فاصله بين پايهها نبايد از ۴ متر کمتر و از ۰۴/۴ متر بيشتر باشد.
پايکهاى پرش ارتفاع نبايستى در خلال مسابقه تغيير جا داده شوند مگر به نظر سرداور منطقهخيز يا فرود نامناسب تشخيص داده شود. در چنين مواردى تغيير حاصله بايستى پس از انجام يک دور کامل پرش انجام گيرد.
مانع پرش بايستى از چوب، فلز يا جنس مناسب ديگر که به مقطع دايره شکل باشد ساخته شود. اندازه طول مانع پرش بايستى بين ۹۸/۳ تا ۰۲/۴ متر و حداکثر وزن آن دوکيلوگرم باشد. قطر مانع بين ۳۱-۲۹ ميلىمتر است. دو پهلوى مانع بايستى طورى ساخته شود که حداقل يک سطح مقعر يا صاف ۲۰۰-۱۵۰×۳۵-۲۹ ميلىمترى براى قرارگرفتن روى پايهها داشته باشد بخشى از مانع که روى پايهها قرار مىگيرد بايد مسطح باشد و نبايستى با لاستيک يا ماده ديگرى که ممکن است اصطکاک بين آنها و تکيهگاه پايهها را افزايش دهد، پوشيده شوند.
۱۸ تکيهگاههاى مانع:
تکيهگاهها براى مانع بايستى صاف، مسطح و مستطيل شکل و بعرض ۴۰ ميلىمتر و طول ۶۰ ميلىمتر باشند. تکيهگاهها بايستى کاملاً محکم به پايهها در خلال پرش ثابت شد
ه و طولاى قرار گيرند که هرکدام روبروى پايه مقابل باشند. دو انتهاى مانع بايستى طورى بروى آن قرار گيرند که به محض کوچکترين برخورد شرکتکننده با مانع، مانع بطرف جلو يا عقب سقوط کند.
پايهها نبايستى با لاستيک يا ماده ديگرى که اصطکاک بين آنها و سطح مانع را افزايش دهد، پوشيده شوند و يا داراى فنر باشد.
هميشه بايستى حداقل به اندازه ۱۰ ميلىمتر بين دو انتهاى مانع و پايهها فاصله وجود داشته باشد.
منطقه فرود:
اندازه منطقه فرود نبايستى کمتر از ۳×۵ متر باشد.
تذکر:
پايهها و منطقه فرود بايستى طورى طرحريزى شود که حداقل ۱۰۰ ميلىمتر بين آنها فاصله باشد تا بتوان از هرگونه انتقال، تکان و حرکت تشکها به پايهها را که باعث لغزش و سقوط مانع مىگردد، جلوگيرى نمود.
تخته پرش
جعبه پرش با نیزه
نیزهها
محل فرود
جعبه پرش با نيزه
پرش با استفاده از جعبهاى که مواد سخت مناسب ساخته شده و طورى در زمين کار گذاشته شده که لبه آن هم سطح زمين پرش باشد، انجام مىگيرد. طول جعبه که از کف داخلى آن اندازهگيرى مىگردد يک متر و عرض آن در لبه جلو ۶۰۰ ميلىمتر است که بتدريج که باريکتر مىگردد در لبه انتهايى به ۱۵ سانتىمتر مىرسد. طول جعبه در سطح زمين و ارتفاع ديواره جلويى براساس زاويه ۱۰۵ درجهاى که بين پايه و ديواره جلويى تشکيل مىشود، تعيين مىگردد ( پايه
جعبه نسبت به سطح زمين شيبدار بوده و در محل تقاطع با لبه جلويى فاصله عمودى به عمق ۲۰ سانتىمتر دارد( جعبه بايستى طورى ساخته شود که پهلوهاى خارجى کف شيبدار با صفحه انتهايى زاويه ۱۲۰ درجه بسازد. در صورتيکه جعبه از چوب ساخته شود کف آن با ورقه فلزى ۵/۲ ميلىمتر به فاصله ۸۰۰ ميلىمتر از لبه جلويى جعبه پوشيده مىشود. پايهها:
از هرنوع پايهاى مىتوان استفاده کرد بشرط آنکه محکم باشد. فاصله بين اين پايهها و يا در صورتيکه از پايههايى با بازوهاى متحرک استفاده مىشود نبايستى از ۳۰/۴ متر کمتر و از ۳۷/۴ متر بيشتر باشد.
مانع پرش بايستى از چوب فلز يا ماده مناسب ديگر ساخته شده باشد و بايستى داراى مق
طع دايره شکل يا مدوٌر باشد.
طول ميله مانع بين ۴۸/۴ و ۵۲/۴ متر و حداکثر وزن آن ۲۵/۲ کيلوگرم مىباشد. ضخامت مانع بين ۳۱-۲۹ ميلىمتر است. دو انتهاى مانع طورى ساخته مىشود که حداقل يک سطح مقعر يا مسطح ۲۰۰×۳۵-۲۹ ميلىمترى براى قرارگرفتن روى تکيهگاه مانع داشته باشند.
قسمتى از مانع که برروى تکيهگاه قرار مىگيرد بايستى کاملاً مسطح (صاف ) باشد و به هيچوجه با لاستيک يا جنس ديگرى که سبب افزايش اصطکاک بين مانع و تکيهگاهها شود نبايستى پوشيده شود. تکيهگاههاى مانع:
از ميخها يا ميله چنگکهايى براى نگهدارى مانع استفاده مىشود که نبايست فرو رفتگى يا ناهموارى داشته باشد و قطر سرتاسر آن بايستى ۱۳ ميلىمتر باشد. اين تکيهگاهها نبايد بيش از ۷۵ ميلىمتر از پايههاى پرش جلو بيايد. مانع پرش بايستى طورى روى آن قرار گيرد که در صورت اصابت نيزه پرش کننده يا خود پرنده به آسانى در جهت منطقه فرود به زمين سقوط نمايد.
تکيهگاهها نبايستى با لاستيک يا هرنوع ماده ديگرى که سبب افزايش اصطکاک بين آنها و سطح ميله مانع گردد، پوشيده شود و يا از فنر درست شود.
تذکر:
جهت کاهش احتمال صدمات وارده به شرکتکنندگان در موقع فرود در اثر برخورد به پاى پايههاى پرش، تکيهگاههايى که مانع پرش برروى آنها قرار دارد مىتواند به روى بازوهاى فرعى که به پايهها متصل هستند، قرار داده تا بدينوسيله بدون افزودن بطول مانع به پايهها فاصله بيشترى بدهند.
نيزهها
هر شرکتکننده مىتواند از نيزه خود استفاده کند. هيچ شرکتکنندهاى حق استفاده از نيزه ديگر شرکتکننگان را ندارد مگر اينکه صاحب آن اجازه بدهد نيزه ممکن است از هرماده و يا ترکيبى از مواد مختلف ساخته شود و داراى طولها و قطرهاى مختلف باشد اما بايستى سطح اصلى آن صاف باشد. نيزه ممکن است با دو لايه نوار چسبدار با ضخامت يکسان و سطح صاف پوشيده شود. اين محدوديت شامل انتهاى نيزه که با لايههايى از نوار محافظ تا ارتفاع ۳۰/۰ مترى پوشيده مىشود، نمىشود اينکار براى جلوگيرى از خطر شکستهشدن نيزه به هنگام برخورد با جعه انجام مىگيرد.
محل فرود
منطقه فرود نبايستى از ۵×۵ متر کمتر باشد.
ساختمان دايره پرتاب وزنه
ساختمان دایره
ساختمان تخته
-ساختمان وزنه
اندازهها
-اندازههای تخته
منطقه فرود
ساختمان دایره
دايره پرتاب بايستى از نوار آهني، فولاد و يا جنس مناسب ديگر که در آن ه
م سطح زمين خارج از دايره پرتاب باشد، ساخته شود. داخل داوير از سيمان، آسفالت يا مواد محکم ديگر که لغزنده نباشد، ساخته مىشود. سطح قسمت داخلى بايستى هموار و ۱۴ تا ۲۶ ميلىمتر پايينتر از لبه بالايى قاب دايره پرتاب باشد.
ساختمان دايره پرتاب وزنه
دايره قابل حملى (متحرکي) که خصوصيات فوق را داشته باشد مىتواند مورد استفاده قرار گيرد.
اندازهها
قطر داخلى دايره بايد ۱۲۵/۲ متر + ۵ ميلىمتر باشد. قاب يا لبه دايره پرتاب بايستى حداقل ۶ ميلىمتر ضخامت داشته باشد و به رنگ سفيد شود.
خط سفيدى به عرض ۵۰ ميلىمتر بايستى از لبه طوق فلزى حداقل به طول ۷۵ ميلىمتر از طرفين دايره کشيده شود. اين خط مىتواند رنگ شود و يا از چوب يا ماده مناسب ديگر ساخته شود. امتداد فرضى لبه (عقبي) اين خط سفيد بايستى از مرکز دايره عبور کند و در اين نقطه نسبت به خط مرکزى قطاع پرتاب زاويه ۹۰ درجه ايجاد کند.
ساختمان تخته
اين تخته از جنس چوب يا مواد مناسب ديگرى و به شکل قوس ساخته مىشود که بايست لبه داخلى آن با لبه داخلى دايره پرتاب تماس داشته باشد. رنگ تخته بايد سفيد بوده و بين خطوط قطاع قرار داده شود و طورى ساخته گردد که در زمين محکم شود.
اندازههاى تخته
عرض تخته ۳۰۰ تا ۱۱۲ ميلىمتر و عرض داخلى آن ۲۳/۱ تا ۲۱/۱ متر و ارتفاع آن نسبت به سطح داخل دايره ۱۰۲-۹۸ ميلىمتر است.
تذکر:
تختههايى که خصوصياتى را که سابقاً فدراسيون تعيين کرده بود دارا باشند، مورد قبول واقع مىگردد. ساختمان وزنه
وزنه بايد از جنس آهن خالص، برنج و يا فلزاتى که سبکتر از برنج نباشد و يا غلافى برنجى که با سرب يا ماده ديگر پُر شده باشد، ساخته شود. وزنه بايستى کرومى و سطح آن صاف باشد.
در مسابقات بايستى از وزنههايى که بوسيله کميته برگزارکننده تهيه مىشون
د، استفاده کرد و نبايد در سراسر مسابقه تغييرى در آنها داد. هيچ شرکتکنندهاى حق بردن وزنهاى را داخل محوطه مسابقه ندارد. در کليه مسابقات ديگر ورزشکاران مىتوانند به شرط آنکه وزنهها به وسيله کميته برگزارکننده قبل از برگزارى مسابقه بررسى و علامتگذارى شود و در اختيار آنها قرار گيرد از وزنههاى خود استفاده کنند. منطقه فرود
اين منطقه بايستى با خاکستر، چمن يا ماده مناسب ديگر که اثر وزنه روى آن باقى بماند، پوشيده شود. حداکثر شيب کلى مجاز در جهت پرتاب نبايستى از ۰۰۱/۰ تجاوز نمايد.
منطقه فرود بايستى با خطوط سفيدى به عرض ۵۰ ميلىمتر و با زاويه ۴۰ درجه علامتگذارى شود و چنانچه اين خطوط را امتداد دهيم از مرکز دايره بگذرد.
پرچم مشخص يا نشانه ديگرى که علامت بهترين پرتاب هر ورزشکار است در طول و خارج از خطوط منطقه فرود قرار داده مىشود. از يک پرچم يا نشان مشخص مىتوان براى نشان دادن رکورد جهانى يا رکوردهاى قارهاى و ملى موجود استفاده کرد.
ساختمان دايره پرتاب ديسک
دواير پرتاب بايستى از نوار آهني، فولادى يا هر جنس مناسب ديگر ساخته شود. بالاى دواير بايستى همسطح زمين خارج از دايره پرتاب باشد. قسمت داخلى دايره از بتون، آسفالت يا جنس محکم ديگر بشرط لغزنده نبودن ساخته مىشود. سطح داخلى دايره پرتاب بايستى هموار و ۲۶-۱۴ ميلىمتر پائينتر از لبه بالايى حاشيه دايره باشد.
- اندازهها
- طرح دایره پرتاب دیسک
- ساختمان دیسک
اندازهها
- قطرداخلى دايره پرتاب بايستى ۵۰/۲+۵ ميلىمتر باشد.
- ضخامت لبه دايره فلزى بايستى حداقل ۶ ميلىمتر بوده وسفيد رنگآميزى گردد.
طرح دايره پرتاب ديسک
ساختمان دیسک
بدنه ديسک بايستى از چوب يا هر ماده مناسب ديگر و يک طوقه فلزى که لبه آن مدور باشد، ساخته شود. مقطع لبه بايستى مدور باشد و به شکل دايره واقعى گردشده و شعاعى در حدود ۶ ميلىمتر داشته باشد. ممکن است صفحات مدورى در قسمت مرکزى و در طرفين ديسک کار گذارده شود و يا اينکه ديسک را مىتوان بدون ضخامت فلزى ساخت ولى بشرط اينکه سطح مورد نظر مسطح باشد و اندازهها و وزن ديسک با ويژگىهاى قانونى تطبيق کند.
چکش
ساختمان چکش
سر چکش
مرکز ثقل سرچکش
ساختمان چکش
چکش بايستى از سه قسمت سرفلزى، سيم و دستگيره تشکيل گردد.
۱. طرح دايره پرتاب چکش.
۲. طرح دواير مرکزى براى پرتاب چکش و ديسک.
سر چکش
اگر غلاف يا مادهاى پُر شود بايستى اينکار به نحوى انجام گيرد که ماده پُر کننده در داخل غلاف غيرقابل حرکت و ثابت باشد و مرکز ثقل آن بيش از ۶ ميلىمتر از مرکز کُره فاصله نداشته باشد.
سيم:
سيم بايستى يک تکه صاف و از جنس فنر فولادى که قطر آن کمتر از ۲ ميلىمتر نباشد و يا از سيم استاندارد شماره يازده ساخته شود. سيم چکش نبايد در زمانى که عمل پرتاب انجام مىگيرد بطور محسوس به طولش اضافه گردد.
براى اتصال يک سر يا هر دوسر سيم بايستى به شکل قلاب درآيد.
ساختمان دستگیره :
دستگيره ممکن است از يک حلقه يا ۲ حلقه سيم تشکيل گردد ولى بايستى محکم باشد و هيچگونه مفصل متحرک نداشته باشد. در موقع پرتاب چکش نبايستى بطور قابل ملاحظهاى بطول آن اضافه گردد ( کش بيايد). دستگيره بايستى طورى به سيم متصل گردد که درون حلقه گردش نکند و در نتيجه بطول کشى چکش اضاف ننمايد.
اتصالات سیم:
سيم بايستى بوسيله محور گردندهاى که ممکن است بلبرينک يا ساده باشد به سر چکش متصل گردد. دستگيره بوسيله حلقه يا مفصلى به سيم متصل مىشود ولى به هيچوجه نبايستى از حلقهگردان استفاده شود.
مرکز ثقل سرچکش
مرکز ثقل سر چکش نبايستى از ۶ ميلىمتر از مرکز کُره فاصله داشته باشد. بايستى امکان کنترل وزنه سر چکش با قراردادن طول کمتر دستگيره روى لبه تيز مدوٌر يک سوراخ افقى که به قطر ۱۲ ميلىمتر باشد، وجود داشته باشد.
باند دورخيز پرتاب نيزه
علایم
ساختمان نیزه
خصوصیات نیزه
جزئیات نیزه
منطقه فرود
حداقل طول اين باند بايستى ۲۰ متر و حداکثر ۵/۳۶ متر باشد. در صورتى که شرايط ايجاب کند حداقل طول منطقه دورخيز بايستى ۵/۳۳ متر باشد. اين باند با دو خط سفيد موازى به عرض ۵۰ ميلىمتر و به فاصله ۴ متر از هم مشخص مىشود. پرتاب پنيزه بايستى از پشت قوسى از دايره به شعاع ۸ متر انجام گيرد. قوس شامل يک نوار رنگ شده است و يا از جنس چوب يا فلز به پهناى ۷۰ ميلىمتر ساخته مىشود. اين قوس همسطح زمين بوده و سفيدرنگ مىشود. اين خطوط را از منتهىاليه قوس خطوطى عمود بر خطوط موازى دورخيز رسم مىنمائيم. طول اين خطوط ۷۵/۰ متر و عرض آنها ۷۰ ميلىمتر مىباشد.
حداکثر شيب جانبى (عرضى ) باند دورخيز ۰۱/۰ مىباشد.
علايم
هر شرکت کننده مىتواند در کنار مسير دورخيز نشانهاى که بوسيله کميته برگزارکننده تهيه مىشود، قرار دهد که به هنگام دورخيز به او کمک کند. اما نمىتواند از گچ يا موادمشابه که اثر پاک نشدنى به جا مىگذارد، استفاده کند.
ساختمان نیزه
نيزه از سه قسمت سرنيزه، ميله و دستگيره نخ پيچى شده تشکيل مىگردد.
ميله از فلز ساخته شده و به آن سر فلزى تيزى متصل مىشود. سطح ميله نبايستى داراى فرو رفتگي،برآمدگي، شيار، سوراخ يا ناصافى باشد و انتهاى آن بايستى صاف و يک تکه باشد.
دسته نخپيچى شده نيزه در مرکز ثقل نيزه قرار مىگيرد و نبايستى بيش از ۸ ميلىمتر از اندازه قطر ميله تجاوز کند سطح آن نبايست لغزنده باشد و هيچگونه تسمه، فرو رفتگى و برآمدگى داشته باشد. ضخامت قسمت نخپيچى شده بايستى کاملاً يکنواخت باشد.
۲۰. مقطع نيزه در سراسر طول نيزه بايستى مدوٌر باشد و حداکثر قطر ميله بايستى در زير قسمت نخپيچى شده باشد. بخش مرکزى ميله از جمله بخشى که زير قسمت نخپيچى شده است ممکن است استوانهاى باشد و يا تا انتهاى آن باندپيچى شود در هر حال کاهش قطرميله از جلو دستگيره تا پشت آن نبايست از ۲۵/۰ ميلىمتر بيشتر باشد. از دستگيره، نيزه از نوک آن که در جلو قرار دارد تا دُم که در انتها قرار گرفته از قطر آن کاسته مىشود. برش طولى دستگيره از نوک در جلو تا دُم
مىتواند مستقيم يا محدب ( خميده ) باشد و در طول نيزه نبايست تغيير ناگهانى در قطر بوجود آيد باستثناى پشت نوک نيزه و جلو و پشت دستگيره نخپيچى شده، در انتهاى سرنيزه کاهش قطر نبايستى از ۵/۲ ميلىمتر بيشتر باشد. انحراف از مقطع طولى نبايست در پشت سرنيزه از ۳۰۰ ميلىمتر بيشترشود.
تذکر۱:
از آنجايى که مقطع عرضى مدوٌر است حداکثر اندازه مجاز بين بيشترين و کمترين قطر ۲ درصد مىباشد. ميانگين اين دوقطر بايستى مطابق مختصات يک نيزه مدوٌر باشد.
تذکر۲:
شکل برش طولى با استفاده از يک ميله مستقيم فلزى بطول ۵۰۰ ميلىمتر و به عرض ۲۵/۱ ميلىمتر و تيغه ضخامت سنج ۲/۰ ميلىمترى بسهولت بررسى مىشود.
براى بررسى صحت قسمت خميده برش عمودى اين ميله بهنگام تمامس با بخش کوتاه نيزه نوسان مىکند. در مورد بخشهاى مستقيم برش عمودي، اين ميله بايستى محکم به اين قسمتها بچسبد و داخلکردن تيغه ضخامت سنجى به قطر ۲۰/۰ ميلىمتر بين نيزه و اين ميله مستقيم در سراسر طول تماس غيرممکن شد. اينکار در مورد محل اتصال نيزه و ميله انجام نمىشود. در اين هنگام نبايستى مقياس ۲۵/۱ ميلىمتر از محل تماس بگذرد.
هر دو طرف ديسک بايستى داراى ساختمان يکسان بوده و فرورفتگي، برآمدگى با لبهتيز نداشته باشد. کنارههاى ديسک در يک خط مستقيم از شروع انحناى قاب (طوقه) تا دايرهاى به شعاع ۵/۲۸-۲۵ ميلىمتر در مرکز ديسک باريک مىشود.
قفس پرتاب تخصصى
قفس پرتاب ديسک
۱. بمنظور تأمين ايمنى تماشاچيان، داوران و يا شرکتکنندگان کليه پرتابهاى ديسک بايستى از يک محوطه بسته (محافظت شده) يا قفس انجام گيرد. قفس مورد نظر، در ميادين مهم ورزشى که تماشاچيان زيادى دور تا دور و خارج از منطقه مسابقه مىنشينند و مواد ديگر علاوه بر پرتاب ديسک در همان منطقه مسابقه برگزار مىشوند، استفاده مىشود. در جايى که موارد فوق را شامل نمىگردد و بخصوص هنگامى که عمل پرتاب در منطقه آموزشى انجام مىگيرد، استفاده از وسيله سادهترى که مناسب باشد رضايتبخش مىباشد. اطلاعات مورد نياز در اين مورد در دفتر فدراسيون و يا مؤسسات ملى موجود مىباشد.
تذکر:
قفس پرتاب چکش خواه بوسيله نصب دايره پرتاب متحدالمرکز ۵/۲، ۱۳۵/۲ مترى و يا بوسيله تغيير شکل و گسترش قفس از طريق ايجاد دايره پرتاب ديسک دوم پشت دايره پرتاب چکش که در يک امتداد نصب گردند.
۲. قفس پرتاب بايستى بنحوى طرحريزي، ساخته و نگهدارى شود که بتواند ديسکى به وزن ۲ کيلوگرم را که با سرعت ۲۵ متر در ثانيه در حرکت است متوقف سازد. نحوه پرتاب ديسک بايستى بگونهاى باشد که خطر کمانه کردن و برگشت ديسک بطرف ورزشکار يا خارج شدن ديسک از بالاى قفس وجود نداشته باشد. در صورت رعايت اين خصوصيات مىتوان از قفسهايى با طرحها و ساختمانهاى مختلف استفاده کرد.
۳. طرح قفس بايستى نعلاسبى شکل باشد و حداقل از ۶ صفحه تورىدار با عرض ۱۷/۳ متر (برابر نمودار ) تشکيل شده باشد. عرض دهانه قفس بايستى ۶ متر باشد و در ۵ مترى جلوى دايره مرکزى پرتاب قرار گيرد. حداقل ارتفاع قطعات مشبک ( صفحات توردار) بايستى ۴ متر باشد. جهت جلوگيرى از اينکه ديسک راه خود را از درزها يا محلهاى اتصال صفحات قفس، تورها و يا زير صفحات توردار به بيرون بازکند بايستى پيشبينىهاى لازم در طرح و ساختمان قفس پرتاب بعمل آيد. طبق
اين قوانين از سال ۱۹۵۸-۱۹۷۸ مىتوان از قفس پرتاب چکش براى پرتاب ديسک استفاده نمود. در اين مورد دايره پرتاب بايستى ۸۰ سانتىمتر ( ۸۰/۰ متر) عقبتر کشيده شود تا نسبت به دهانه ۶ مترى و ۵ متر فاصله پيدا کند که از هرگونه خطر احتمالى جلوگيرى شود و بر امنيت آن افزوده گردد.
۴. تور قفس مىتواند از فيبر يا ريسمانهاى مصنوعى يا طبيعى و يا سيمهاى فولادى با کشش زياد يا کم ساخته شود. حداکثر اندازه شبکههاى تورى فلزى بايستى ۵۰ ميلىمتر و ۴۴ ميلىمتر براى تورهاى نخى باشد. حداقل اندازه سيم يا ريسمان به ساختمان قفس دايره پرتاب داشته اما حداقل فشار براى شکستن ( پاره کردن) آنها ۴۰ کيلوگرم مىباشد.
- قفس جديد که تنها براى پرتاب ديسک بکار مىرود.
- استفاده از قفس قديمى پرتاب چکش.
بمنظور اطمينان از امنيت قفس، شبکه فولادى هر ۱۲ ماه يکبار مورد آزمايش قرار مىگيرد. براى ريسمانهاى فيبرى بازديد نظرى کافى نبوده و در عوض چندين طول نمونه از الياف استاندارد در شبکه بکار برده مىشود. يکى از اين الياف هر ۱۲ ماه يکبار جدا مىشود و مورد آزمايش قرار مىگيرد تا از قدرت نگهدارى آن اطمينان حاصل شود.
۵. حداکثر خطر فاصله دوشعاع براى پرتاب ديسک از اين قفس براى شرکتکنندگان راستدست و چپدست تقريباً ۹۸ درجه مىباشد. وضعيت و تنظيم قفس در منطقه مسابقه ب
راى تأمين امنيت بسيار حياتى و ضرورى است.
وسايل بازيکن
البسه
کفشها
شمارهها
البسه
در کليه مواد مسابقات شرکتکنندگان بايستى از البسهاى استفاده کنند که تميز باشد و طورى طرح شده باشد که قابل اعتراض نباشد و از جنسى دوخته شده باشد که حتى در زمان خيس شدن بدننما نگردد. کليه ورزشکاران بايستى لباسهاى متحدالشکلى را که مورد تأئيد هيئت حاکمه ملى کشورشان باشد، به تن کنند و ورزشکاران بايستى لباسهاى متحدالشکل کشور خود و يا لباسهاى باشگاه مربوطه که رسماً توسط هيئت ورزشى دو و ميدانى ملى تأئيد شده بپوشند. مراسم اهداء جايزه بخشى از مسابقات محسوب مىشود.
کفشها
شرکتکنندگان ممکن است با پاى برهنه و يا با يک کفش و يا با دو کفش مسابقه دهند. هدف از کفش در مسابقه پايداري، دادن پوشش و گير بهتر به پاها در روى زمين مىباشد. در هر حال مىبايستى کفشها بنحوى ساخته شوند که به ورزشکاران شرکتکننده کمک اضافى ننموده و فنر و يا هرگونه وسيله ديگرى در آنها بکار برده شود. استفاده از يک بند دور پاشنهپا مجاز است. در کليه مسابقاتى که در بيش از يک روز انجام مىشود، مقامات رسمى تيم بايستى در فرم
مخصوصى به کميته برگزارکننده نوع کفشى که بايستى ورزشکاران به پا کنند را اطلاع دهند. هيچ ورزشکارى حق ندارد که اين کفش را در طول برگزارى مسابقه عوض کند. ورزشکارانى که در مسابقات ترکيبى شرکت مىکنند، نوع کفشى را که در هر مسابقه پوشيده مىشود تعيين مىکنند.
تعداد ميخهاى کفش:
در کف کفش، پنجه و پاشنه آن در دو و ميدانى مىتوان تا يازده ميخ استفاده کرد ولى محل ميخها نبايستى از يازده تا تجاوز کند.
طول و ضخامت ميخها:
زمانى که مسابقه روى سطوح مصنوعى ( پيستهاى تمام فصل تارتان ) برگزار مىگردد، طول بخشى از هر ميخ که از پاشنه پا يا پنجه بيرون آمده است نبايستى از ۹ ميلىمتر باشد، مگر در پرش ارتفاع و پرتاب نيزه که نبايد از دوازده ميلىمتر بيشتر باشد. کلفتى يا قطر اين ميخها ۴ ميلىمتر است.
در غير از اين سطوح حداکثر طول ميخها ۲۵ ميلىمتر و قطر آنها ۴ ميلىمتر مىباشد.
کفکفش و پاشنه آن:
کف يا پاشنه کفش مىتواند داراى شيار، فرورفتگى ، برجستگى و يا تيغه باشد ولى شرط اين که جنس آن با پاشنه پا يکى باشد. چنين برجستگى و يا تيغهها بايستى جزو ضخامت کفش قلمداد گشته که سرانجام ضخامت کلى پنجه در پرش ارتفاع نبايد از ۱۳ ميلىمتر و ضخامت کلى پاشنه از ۱۹ ميلىمتر بيشتر باشد.
در رشته ديگر کف يا پاشنه ممکن است ضخامتهاى متفاوتى داشته باشد.
قسمتهاى اضافى و داخلى کفش:
ورزشکاران نبايستى از هيچ وسيلهاى در داخل يا بيرون کفش استفاده کنند که بر ضخامت کفش بيش از مقدارى که مجاز است بيفزايد و يا به شخصى که آن را به پا مىکند، امتيازاتى بدهد که پوشيدن کفشهاى فوقالذکر نداشته باشد.
شمارهها
براى هر شرکتکننده بايستى ۲ شماره تهيه گردد که قابل رويت بوده يکى در پشت و يکى در جلوى سينه ورزشکار نصب گردد. تنها در پرش ارتفاع و پرش با نيزه شرکتکننده مىتواند از يک شماره چه در جلو و چه در عقب استفاده کند. شمارههاى سينه بايستى با شمارههايى که در برنامه منظور گرديده مطابقت داشته باشد. هرگاه ورزشکارى در مسابقه با لباس گرم بدود بايستى به همان طريق بالا يک شماره بر پشت لباس گرم و يک شماره جلوى آن نصب گردد.
هرگاه در مسابقه از فتوفينيش استفاده مىگردد. برگزار کننده مسابقه ممکن است ورزشکاران را ملزم به استفاده از شمارههاى اضافى از نوع چسبان بنمايد که در پهلوى شورت خود نصب نمايند. در هيچ مسابقهاى هيچ شرکتکنندهاى مجاز نخواهد بود که بدون شماره و يا شمارههاى مربوط در مسابقه شرکت نمايد.
آموزش
- مهارتهای پایه
- تکنیکها
مهارتهاى پايه
- دوهای سرعت
- دوهای امدادی
- دوهای با مانع
- پرشها
دوهاى سرعت
با توجه به اينکه هريک از مراحل سرعت داراى عوامل تعيينکنندهٔ متفاوتى است. هيچکدام از تمرينها بهصورت انفرادى نمىتواند همزامان همهٔ توانائىها و قابليتهاى مورد نياز آنرا توسعه دهند. بنابراين ورزشکار مىبايد با انجام تمرينهاى مختلف نسبت به توسعهٔ زمان عکسالعمل، شتابگيري، سرعت استقامت اقدام کند. دقت کنيد که ظرفيتهاى قدرت و سرعت استقامت در مقطع نوجوانان بهطور کامل توسعه نيافته است و لذا اين امر بايد در حين تمرينها در نظر گرفته شود.
- نظریه اصلی دویدن - تمرینهای پایه دویدن
- بازیهای دویدنی - تکنیک دوهای سرعت
- مراحل آموزش دوهای سرعت - تکنیک شروع دوهای سرعت
نظريه اصلى دويدن
دويدن يکى از بنيادىترين مهارتهاى دووميدانى است. اين مهارت داراى اهميت محورى در کليه دوهاى سرعت، نيمهاستقامت و استقامت، دوهاى بامانع و رشتههاى پرشى است.
هدفهاى کلى و عوامل مؤثر
هدف اصلى در کليهٔ رشتههاى دو اين است که در طول مسافت مسابقه سرعت دويدن به حد پيشينه رسانده شود. در دوهاى سرعت اين امر به معنى بهدست آوردن و نگهدارى حداکثر سرعت است. در حالىکه در دوهاى طولانىتر يا استقامتى اين امر يعنى توزيع بهينه نيرو يا تلاش در طول مسير مسابقه.
سرعتِ دويدن پيشينه يک ورزشکار بيشتر به قدرت، توان، انعطافپذيرى و تکنيک دويدن بستگى دارد. استقامت ويژه و تاکتيک دويدن نيز در کليه رشتههاى دو، داراى اهميت است. توجه به اين دو عامل يعنى استقامت ويژه و تاکتيک بستگى به ماهيت دوها دارد. بهطورى که اهميّت اين دو عامل در دوهاى سرعت با دو ماراتن (۴۲،۱۹۵ متر) و يا مسافتهاى بيشتر متفاوت است.
قوانين و ساختار بيومکانيکى
سرعت دويدن تحتتأثير دو عامل است: طول گام و تواتر گام
طول گام بهينه معمولاً با ويژگىهاى جسمانى و فيزيکى ورزشکار و نيروى ايجادشدهٔ عضلات او تعيين مىشود. در حالىکه تواتر گام بيشتر به عوامل وراثتى مانند برخوردارى از درصد بيشترى از تارهاى تند انقباض، مکانيک بدن، تکنيک و هماهنگى عصبى ـ عضلانى بستگى دارد.
هر گام دويدن شامل دو مرحلهٔ کلى است:
۱. مرحله اتکاء
۲. مرحله پرواز
اين دو مرحله را مىتوان به مراحل بيشترى مانند مراحل اتکاء در جلو و رانش با راندن براى پاى اتکاء و مراحل تاب دادن به جلو و بازيافت براى پاى آزاد تقسيمبندى کرد.
دو قسمت مرحلهٔ اتکاء براى کسب سرعت دويدن داراى اهميت ويژهاى است. در مرحلهٔ اتکاء در جلو در واقع يک شتاب منفى در حرکت رويه جلوى بدن وجود دارد. برخوردارى از تکنيک کارآمد و مؤثر باعث مىشود که اين کاهش سرعت به حداقل برسد. براى دستيابى به اين مهم، دونده بايد هنگام ورود به مرحلهٔ رانش (راندن)، پا را بهطور فعال از ناحيهٔ سينهٔ پا روى زمين قرار داده، عمل ”پنجه زدن“ يا ”پنجه کشيدن“ روى زمين (مانند عمل پنجه کشيدن گربه يا اسب روى زمين) را براى ايجاد نيروى رانش بيشتر انجام دهد. تنها مرحلهاى که ورزشکار مىتواند سرعت خود را افزايش دهد. مرحله رانش است. هدف اين مرحله اين است که بيشترين مقدار نيرو در کمترين زمان ممکن به زمين وارد شود تا طبق قانون سوم نيوتن به همان اندازه و در جهت عکس، نيروى به بدن براى رانش به طرف جلو وارد گردد. در مرحلهٔ رانش باز شدن کامل مفاصل مچ پا، زانو، و لگن همراه با تاب خوردن فعال پاى آزاد و عمل راندن دستها براى دستيابى به شتاب بيشينه ضرورى است.
تمرينهاى پايه دويدن
در اجراء تمرينهاى پايه و بنيادى دوهاى سرعت، بايد به موارد زير توجه شود:
ـ عمل باز شدن کامل پاى اتکاء
ـ عمل زانو بلند و حرکت کوتاه لنگرى پاى آزاد
ـ عمل توانمد ولى سبک و بدون تنش دستها
زدن پاشنه به لگن نرمش مج پا حرکت زانو بلند
حرکت جهشی با پای کشیده
انجام تمرينهاى ترکيبى و متنوع :
هر تمرين را با يک پا انجام دهيد و سپس در تکرار بعدى پا را تعويض کنيد.
- زانو بلند + سه گام + زدن پاشنه به لگن + سه گام + زانو بلند + ... :
ـ زانو بلند + زدن پاشنه به لگن + سه گام + زانو بلند + زدن پاشنه به لگن +....
انجام تمرينهاى ترکيبى و انتقالى :
ـ از تمرين مربوط به مچ پا به زانو بلند
ـ از تمرين زانو بلند به سريع دويدن
ـ از تمرين زدن پاشنه به لگن به سريع دويدن
ـ از تمرين جهشى با پاى کشيده به سريع دويدن
در تمرينهاى انتقالى بعد از اينکه براى مثال ۲۰ متر حرکت مچ پا يا زانو بلند يا زدن پاشنه به لگن انجام مىگيرد بلافاصله آن را با مثلاً ۲۰ متر دويدن سريع دنبال کنيد.
حرکت دستها:
ـ دستها را روى کمر يا لگن گذاشته و در حالىکه ثابت هستند ش
تاب بگيريد. سپس بعد از ۲۰ متر دويدن با استفاده از دستها شتاب بيشترى بگيريد.
ـ دستها را روى سر يا بالاى سر نگه داشته، در حالىکه بالا قرار دارند شتاب بگيريد و پس از طى ۲۰ متر با استفاده از دستها شتاب بيشترى بگيريد.
تند و کند دويدن :
ـ ۲۰ ـ ۱۰ متر سريع بدويد؛ سپس ۱۰ متر آهسته و آنگاه مجدداً ۲۰ ـ ۱۰ متر سريع دويده و ۱۰ متر بعد را آهسته بدويد و ... .
بازىهاى دويدنى
- بازی سرعت (عبور از حلقه لاستیکی)
- بازی امدادی ”امدادی سرعت“
- بازی استقامتی ”دوگانه“
بازى سرعت (عبور از حلقه لاستيکى)
براى هر تيم يک حلقهٔ لاستيکى مطابق تصوير زير در انتهاء مسافت تعيينشده (۳۰ ـ ۲۰ متر) قرار دهيد. وظيفهٔ هر فرد اين است که با شروع تمرين، با سرعت بهطرف حلقه دويده، پس از برداشتن، از درون آن گذشته و با سرعت بهطرف تيم خود برمىگردد و با زدن دست خود به دست دونده بعدى به آخر صف مىرود و دونده جديد همان کار را تکرار مىکند تا اينکه همهٔ افراد موفق به انجام اينکار شوند. براى ايجاد تنوع مىتوان به اندازهٔ نفرات حلقههاى مناسب تهيّه و از همه خواست تا با هم شروع کنند و پس از گذشتن از ميان حلقه بهجاى اول برگردند و مجدداً همه با هم شروع کنند.
بازى امدادى ”امدادى سرعت“
کليهٔ اعضاء گروههاى مختلف (مطابق تصوير زير) در حالىکه روى يک پا لى لى مىکنند پشت سر هم در يک صف روى خط حرکت کنند. اولين نفر هر گروه يک چوب امدادى را حمل مىکند و با علامت از پيش تعيينشدهٔ معلم يا مربى شتاب مىگيرد و پس از دور زدن مسير با همان سرعت خود را به آخر صف رسانده، چوب امدادى را به نفر آخر تحويل مىدهد. چوب امدادى بايد بلافاصله دست به دست به نفر جلوئى رسانده شود تا اين نفر نيز با علامت، سرعت گرفته، پس از طى مسير به آخر صف برگردد. اين کار تکرار مىشود.
بازى استقامتى ”دوگانه“
هر دونده بايد تعدادى دور از پيش تعيينشده را در يک مسير بسته معيّن (۱۰۰ ـ ۲۰۰ ـ ۴۰۰ متر) بهصورت صحرانوردى طى کند. در هر دور (مطابق تصوير زير) ايستگاهى وجود دارد که در آنجا تعدادى هدف روى زمين يا جعبههائى قرار داده شده است. دونده به محض رسيدن به آن محل بايد يک توپ را از داخل سبد برداشته، بهطرف هدف پرتاب کند و اگر هدف را زد طبق مسير قبلى به دويدن ادامه دهد ولى اگر موفق نشد بايد دور مسير اضافى را طى کرده، بهکار خود ادامه دهد. اين بازى را مىتوان بهصورت رقابتهاى انفرادى يا امدادى تيمى نيز برگزار کرد.
بازى استقامتى دوگانه
تکنيک دوهاى سرعت
- ویژگیهای تکنیکی سرعت (مراحل کامل)
- ویژگیهای تکنیکی مرحله اتکاء
- ویژگیهای تکنیکی مرحلهٔ پرواز
ويژگىهاى تکنيکى سرعت (مراحل کامل)
هر گام شامل يک مرحله اتکاء و يک مرحله پرواز است.
ـ مرحلهٔ اتکاء مىتواند به مرحلهٔ اتکاء در جلو و مرحلهٔ رانش تقسيم نمود. مرحله رانش تنها مرحلهاى است که بدن شتاب مىگيرد.
ـ مرحلهٔ پرواز، شامل مرحلهٔ تاب خوردن به جلوى پاى آزاد و مرحلهٔ بازيافت پاى اتکاء قبلى است.
مراحل سرعت
ويژگىهاى تکنيکى مرحله اتکاء
هدف:
به حداقل رساندن شتاب منفى بههنگام تماس پا با زمين و به حداکثر رساندن رانش به جلو
ويژگىهاى تکنيکى :
ـ فرود روى سينهٔ پا در مرحلهٔ اتکاء در جلو (۱)
ـ خم کردن ران در حين برخورد پا با زمين (استهلاک) به حداقل. پاى آزاد کاملاً از ناحيه زانو خم، بالا آورده شود (۲)
ـ باز شدن کامل مفاصل مچ پا، زانو و لگن پاى اتکاء در لحظهٔ جدا شدن از زمين
ـ تاب خوردن سريع ران پاى راهنما به وضعيّت افقى (۳) (تصوير زير)
ويژگىهاى تکنيکى مرحلهٔ پرواز
هدف:
به حداکثر رساندن اتکاء براى رانش به جلو و آماده شدن براى قرار دادن فعّال پا بههنگام تماس با زمين ويژگىهاى تکنيکى:
ـ زانو بهطرف جلو و بالا براى حمايت از عمل رانش و افزايش طول گام حرکت مىکند (۱)
ـ زانو بهطور قابل توجّهى در مرحلهٔ بازيافت خم مىشود تا يک لنگر کوتاه بهدست آيد (۲)
ـ تاب دادن فعال ولى سبک و بدون تنش دستها
ـ حرکت جمع کردن به عقب (حرکت جاروئي) پاى اتکاء در حال فرود به زمين براى به حداقل رساندن عمل ترمز کردن در لحظهٔ تماس پا با زمين (۳) (تصوير بالا)
مراحل آموزش دوهاى سرعت
- تمرینهای دویدن پایه
- تمرینهای مقاومتی
- دوهای شتابدار
- تمرینهای جهشی با پای کشیده
- دوهای تعقیبی
- ۲۰ متر سرعت
تمرينهاى دويدن پايه
ـ گرم کردن کامل بدن با انجام تمرينهاى دويدن پايه
ـ حرکات زدن پاشنه به لگن، بالا آوردن مچ پا و زانو بلند
ـ از تمرينات متنوع استفاده کنيد.
هدف:
توسعهٔ مهارتهاى بنيادى دويدن
تمرينهاى جهشى با پاى کشيده
ـ حرکت جمع کردن فعال پا به طرف عقب
ـ انجام حرکت پنجه زدن يا پنجه کشيدن با پا
ـ خم کردن مفصل زانوى پاى اتکاء
هدف:
توسعه عمل کششى و باز شدن پا و عمل پنجه کشيدن پا بر روى زمين
تمرينهاى مقاومتى
از ورزشکار ديگرى براى ايجاد مقاومت يا وسايلى مانند لاستيک قابل انعطاف استفاده کنيد.
ـ مقاومت را مناسب انتخاب کنيد.
ـ مطمئن باشيد که پاى اتکاء کاملاً کشيده مىشود.
هدف:
توسعهٔ مرحله رانش و قدرت ويژه
مراحل آموزش دوهاى سرعت(۲)
دوهاى تعقيبى
ـ از يک قطعه طناب به طول ۵/۱ متر استفاده شود.
ـ دو سر طناب بهوسيلهٔ دو دونده در حالىکه پشت سر هم و بهطور آهسته در حال دويدن هستند گرفته مىشود.
ـ با رها کردن طناب از سوى دوندهٔ جلوئى عمل تعقيب از سوى دونده دوم شروع مىشود.
هدف:
توسعهٔ زمان عکسالعمل و قاببليت شتابگيرى
دوهاى شتابدار
ـ يک منطقهٔ ۶ مترى علامتگذارى شود.
ـ يک دونده در خط دوم منتظر مىماند.
ـ به مجرد اينکه دونده اولى از خط اوّل گذشت، دوندهٔ دوم با حداکثر سرعت شروع به دويدن مىکند. هدف:
توسعهٔ شتابگيرى و قابليت دويدن با حداکثر سرعت.
۲۰ متر سرعت
ـ يک منطقه ۲۰ مترى علامتگذارى شود.
ـ از مسافت ۲۰ تا ۳۰ متر بهعنوان دورخيز براى کسب سرعت اوليه استفاده کنيد.
ـ منطقه ۲۰ مترى را با حداکثر سرعت بدويد.
هدف:
توسعه سرعت بيشينه يا حداکثر
تکنيک شروع دوهاى سرعت
- ویژگیهای تکنیکی شروع نشسته مراحل کامل
- تکنیک شروع نشسته
- تکنیک شروع ایستاده
ويژگىهاى تکنيکى شروع نشسته مراحل کامل
شروعِ نشسته به چهار مرحله تقسيم مىشود: وضعيت ”بهجاى خود“، وضعيّت ”حاضر“، ”رانش“ و ”شتابگيرى“
- در وضعيّت ”بهجاى خود“، دوندهٔ سرعت شتابگيرى را شروع کرده، براى برداشتن سريع اولين گام آماده مىشود.
- در مرحلهٔ ”شتابگيري“، دوندهٔ سرعت، سرعتِ خود را افزايش داده، مرحلهٔ انتقال بهسرعت کامل را عملى مىکند. (تصوير بالا)
تکنيک شروع نشسته
- ویژگیهای تکنیکی تنظیم صفحههای تخته ...
- ویژگیهای تکنیکی وضعیّت ”حاضر“
- ویژگیهای تکنیکی مرحله شتابگیری
- ویژگیهای تکنیکی وضعیّت ”بهجای خود“
- ویژگیهای تکنیکی مرحلهٔ رانش
- مراحل آموزش شروعِ نشسته
ويژگىهاى تکنيکى تنظيم صفحههاى تخته شروع
بهوجود آوردن وضعيّت ”حاضر“ مطلوب با استفاده از صفحههاى تختهٔ شروع با توجه به اندازههاى بدن و قابليتهاى ورزشکار
ـ صفحهٔ جلوئى تخته شروع ۲ پا پشت خط شروع قرار مىگيرد.
ـ صفحهٔ عقبى تخته شروع ۵/۱ پا پشت صفحهٔ تخته شروع جلوئى قرار مىگيرد.
ـ صفحهٔ تخته شروع جلوئى صافتر يعنى با شيب کمتر کار گذاشته مىشود.
ـ صفحهٔ تخته شروع عقبى با شيب بيشترى کار گذاشته مىشود. (تصوير بالا)
ويژگىهاى تکنيکى وضعيّت ”بهجاى خود“
قرار گرفتن در وضعيّت شروع مطلوب با توجّه به اندازهٔ بدن و توانائىهاى ورزشکار
ـ هر دو پا در تماس با زمين است.
ـ زانوى پاى عقب روى زمين قرار دارد.
ـ دستها در حالىکه اندکى بيش از عرض شانهها از هم فاصله دارند روى زمين قرار دارند.
ـ انگشتان دستها، حالتى ”پل“ مانند بهوجود آورده بازوها وزن بدن را تحمل مىکنند.
ـ سر در امتداد صفحههاى تخته شروع قرار مىگيرد و چشمها مستقيماً بهطرف پائين نگاه مىکنند. (تصوير بالا)
تکنيک شروع نشسته(۲)
ويژگىهاى تکنيکى وضعيّت ”حاضر“
آماده شدن براى مرحله رانش
ـ پاشنهها بهطرف عقب فشار وارد مىکنند.
ـ زاويه زانوى پاى جلو، در وضعيّت حاضر ۹۰ درجه است.
ـ زاويه زانوى پاى عقب در حدود ۱۴۰ ـ ۱۲۰ درجه است.
ـ لگن اندکى بالاتر از سطح شانهها قرار دارد و بالاتنه وضعيتى مايل به پائين دارد.
ـ وزن بدن روى دستها و شانهها بالا و اندکى جلوتر از دستها قرار گيرد. (تصوير بالا)
ويژگىهاى تکنيکى مرحلهٔ رانش
شروع شتابگيرى و آماده شدن براى اولين گام سريع
ـ در حالىکه هر دو پا بر صفحههاى تخته شروع فشار وارد مىآورند، قسمت پشت ورزشکار بايد کشيده باشد و بالاتنهٔ او به طرف بالا بيايد.
ـ دستها همزمان از زمين جدا شده، در وضعيت دست و پا
ى مخالف حرکت مىکنند
ـ پاى عقب با شدّت بيشتر در زمانى کوتاه و پاى جلو با شدت کمتر و در زمانى طولانىتر به صفحههاى تخته شروع فشار وارد مىکنند.
ـ پاى عقب در حالىکه بدن بهطرف جلو متمايل است بهسرعت بهطرف جلو رانده شود.
ـ در تکميل عمل رانش مفاصل زانو و لگن را باز کنيد.
ويژگىهاى تکنيکى مرحله شتابگيرى
افزايش سرعت و ايجاد وضعيّتى براى ورود به سرعت کامل
ـ پاى جلو را براى برداشتن اوّلين گام سريع طورى برداريد که سينهٔ پا روى زمين قرار بگيرد.
ـ وضعيّت بدن را در حالىکه بدن بهطرف جلو متمايل است و هنوز باز نشده حفظ کنيد.
ـ ساق پا در وضعيّت کشيده و موازى با زمين قرار گيرد.
ـ طول و تواتر گام را از يک گام به گام بعدى افزايش ده
تکنيک شروع نشسته (۳)
مراحل آموزش شروعِ نشسته
شروع از وضعيّتهاى مختلف
ـ مىتواند بهطور انفرادى يا دو نفره يا گروهى انجام شود.
ـ يکنفر ديگرى را تعقيب کند
هدف:
توسعهٔ عکسالعمل و شتابگيرى از وضعيّت سکون
عکسالعمل از شروع ايستاده
ـ شروع ايستاده از خط
ـ استفاده از علامتهاى شروع مختلف مانند، صدا، نور، ل
مس و غيره.
هدف:
توسعهٔ عکسالعمل و تمرکز :
شروع ایستاده
ـ شروع (استارت) با انتقال وزن بدن به جلو بدون دستور (۱)
ـ شروع ايستاده در وضعيّتى که بدن به طرف جلو خم شده است (۲)
ـ شروع ايستاده در حالىکه دستها با زمين در تماس هستند (۳)
هدف:
توسعهٔ شتابگيرى در حالىکه بدن ابتدا بهطرف جلو متمايل و سپس تنه راست مىشود.
وضعيّت ”بهجاى خود“
کاشتن و تنظيم صفحههاى تخته شروع (Start Block)
ـ شرح و نمايش وضعيّت ”بهجاى خود“
ـ تصحيح اين وضعيت بهوسيلهٔ مربى يا همبازى
هدف:
آشنا کردن وضعيّت ”بهجاى خود“
وضعيّت ”حاضر“
ـ شرح و نمايش وضعيّت ”حاضر“
ـ تکرار تمرين وضعيت ”بهجاى خود“ و ”حاضر“ و تعويض مکرر اين وضعيتها بدون شروع.
ـ تصحيح وضعيت ”حاضر“ بهوسيلهٔ مربى يا همبازى.
هدف:
آشنا کردن وضعيّت ”حاضر“
اجراء کامل تکنيک
ـ انجام شروعِ نشسته و شتابگيرى به مسافت ۱۰ تا ۳۰ متر بدون دستور و با دستور
ـ انجام شروع نشسته با رعايت مدت زمانهاى مختلف بين ”حاضر“ و صداى طپانچه بهصورت انفرادى و دو نفره در خطوط مختلف و خطوط مستقيم و قوسي.
هدف:
ارتباط دادن و الحاق مراحل مختلف براى تکميل کردن کل مهارت شروع.
تکنيک شروع ايستاده
ويژگىهاى تکنيکى شروع ايستاده
توسعهٔ تکنيک شروع مؤثر مطابق با قوانين
ـ پاى راست در پشت خط و پاى چپ با فاصلهاى در حدود عرض شانه پشت آن قرار گيرد.
ـ وزن بدن روى پاى راست قرار گيرد.
ـ دستها در وضعيّتى باشد که بلافاصله با حرکت پاها هماهنگ شود.
ـ بعد از اعلان علامت شروع وزن بدن روى پاى جلو منتقلشده دونده در خط مستقيم شتاب بگيرد.
ـ اين بار جاى پاها را تعريض کرده، همان مراحل را تکرار کنيد و وضعيّت مناسب و قوى را پيدا کنيد. (تصوير بالا)
دوهاى امدادى
- ویژگیهای تکنیکی دوهای امدادی تعویض ...
- تکنیک غیر دیداری تعویض چوب دردوهای ...
- تکنیک دیداری تعویض چوب در دوهای امدادی ...
- قوانین دوهای امدادی
- تکنیک تعویض چوب امدادی
- مراحل آموزش تعویض چوب در دوهای امدادی
دوهاى امدادى به دو دسته تقسيم مىشوند:
۱. دوهائى که در آنها تعويض چوب امدادى بهصورت غيرديدارى انجام مىشود. معمولاً اين تکنيک تعويض يا مبادله چوب امدادى در رشتهٔ ۱۰۰ × ۴ متر مورد استفاده قرار مىگيرد.
۲. دوهائى که در آنها تعويض چوب امدادى بهصورت ديدارى انجام مىشود. معمولاً اين تکنيک تعويض يا مبادله چوب امدادى در رشته ۴۰۰ ×۴ متر بهکار مىرود.
ويژگىهاى تکنيکى دوهاى امدادى تعويض غيرديدارى مراحل کامل
تکنيک مبادله يا تعويض غيرديدارى به سه مرحله تقسيم مىشود: آمادگي، شتابگيرى و تعويض (تصوير بالا)
ـ در مرحله آمادگى دوندهٔ آورنده چوب امدادى با نگهدارى حداکثر سرعت خود را براى مبادله چوب امدادى با دوندهٔ گيرنده آماده مىکند و دوندهٔ گيرندهٔ چوب امدادي، در آن مرحله، وضعيّت شروع بهخود مىگيرد.
ـ در مرحلهٔ شتابگيرى دو دوندهٔ آورنده و گيرندهٔ چوب امدادى بايد سرعتهاى خود را طورى تنظيم کنند که بتوانند مبادله را در منطقهٔ مجاز بدون از دست دادن سرعتِ حداکثر انجام دهند.
ـ در مرحلهٔ تعويض، چوب امدادى بايد با استفاده از تکنيک ويژه در کوتاهترين زمان ممکن مبادله شود.
تکنیک غیر دیداری تعویض چوب دردوهای امدادی
- ویژگیهای تکنیکی تعویض غیردیداری مبادله متناوب
- تعویض غیردیداری ویژگیهای تکنیکی اندازهگیری و علامتها
- ویژگیهای تکنیکی تعویض غیردیداری مرحلهٔ آمادگی
- ویژگیهای تکنیکی تعویض غیردیداری مرحله شتابگیری
- ویژگیهای تکنیکی تعویض غیردیداری مرحلهٔ تعویض
ويژگىهاى تکنيکى تعويض غيرديدارى مبادله متناوب
به حداکثر رساندن سرعت چوب (امدادي) در طول ۴۰۰ متر با استفاده از کوتاهترين مسافتهاى دويدهشده.
ـ اولين دونده چوب امدادى را با دست راست حمل مىکند و از طرف داخلى پيست به دومين دونده نزديک مىشود. (تعويض داخلى).
ـ دومين دونده چوب امدادى را با دست چپ دريافت مىکند و از طرف خارجى پيست به سومين دونده نزديک مىشود. (تعويض خارجى).
ـ سومين دونده چوب امدادى را با دست راست دريافت مىکند و از طرف داخلى پيست به چهارمين دونده نزديک مىشود. (تعويض داخلى)
ـ چهارمين دونده چوب امدادى را با دست چپ دريافت مىکند. بسيارى از دوندههاى چهارم چوب امدادى را پس از گرفتن با دست چپ به دست راست داده، با سرعت خود را به خط پايان مىرسانند. (تصوير بالا)
تعويض غيرديدارى ويژگىهاى تکنيکى اندازهگيرى و علامتها