بخشی از مقاله

دنياي شناخته شدة اقتصادي، مصارف گوناگون افزايش يافته تكنولوژي و تغييرات در سازمانهاي فرهنگي و ساختارهايشان، تأثيرات شگرفي در راه و روش كاركردن ما در ايالات متحده دارند اگر شما در مورد مشاغل هميشگي و غيرمتوقف كر كرده باشد، مانند يك گلدان كريستال مي‌باشد كه توسط يك گريه از روي يك صفر پايين افتاده است، راهها و روشهاي جديد كاركردن به اندازه قطعات ريز آن گلدان شكسته است.


مكان شخصي و خصوصي ما براي استخدام با سرعت زيادي در افزايش است و رابطه بسيار نزديكي با شبكه هاي ارتبطات ساير مشاغل دارد. و اين بازرگانان سعي در يافتن بازارهاي فروش كالاهايشان هستند كه اين بازارها در سطح جهاني مي باشند. بعلاوه گروههاي كه امروزه ما با آنها در حال كاركردن هستيم، مفهوم و تعريف كار را در بسياري از راهها تغيير دادند هدف اصلي اين قسمت ميزان كار و تلاش نيروها مي باشد كه در بخشهاي 7 و 8 به آنها اشاره شده است. فهميدن جزئيات به شما كمك خواهد كرد كه بتوانيد موارد مربوط به برنامه ريزي شغلي را مشخص كنيد تا در تصميم گيري خود راحت تر عمل كنيد و همچنين بعد از سطح كيفيت شغل خود ارتقاء دهيد.
موضوعاتي كه در اين قسمت ما به آنها پرداخته ايم در زير آمده اند :


1- طبيعت توليد يك شغل؛
2- راههاي جديد كاركردن و بالا بردن سطح مشتركات بيان و نيروهاي كار كه شامل گوناگونيهايي در انواع پذيرش كارمند ( استخدام كردن) و جزئيات مربوطه به اين استخدام ها مي باشد؛
3- مشكلات اين راههاي جديد كار كردن.
ما با چشم اندازي از CIP آغاز مي كنيم و از آن نتيجه گيري مي كنيم.


ايجاد شغل ( كارآ‏فريني)
مشاغل از كجا آمده اند؟ قبل از توجه به روشهايي كه ما به آنها كار مي كنم ، احتمالاً‌فكر كردن به چگونگي پيدايش و علت پيدايش مشاغل مي‌تواند مفيد باشد. چه اتفاقات و عواملي كارفرمايان را مجبور به ايجاد شغل كرده است؟ (ممكن است كه شما بخواهيد مروري بر تعريف شغل در قسمت يكم داشته باشيد ) اگر چه كاهش ميزان مشاغل طي 10 سال گذشته در ايالات متحده به طرز باورنكردني كاهش يافته است، ( عده اي اين ميزان را 43 ميليون برآورده كرده اند ) آژانس هاي كاريابي هنوز فعاليت خود را متوقف نكرده اند. بيش از 17 ميليون شغل از سال 1994 تا سال 2005 توليد شده اند واز 127 ميليون به 7/144 ميليون افزايش يافته اند و يا عبارتي رشد 14% داشته اند. شايد قبلاً بدان اشاره شده است كه اگر چه با اين سرعت رشد در حدود 10% است كمتر از يك دهه گذشته مي باشد ، اقتصاد با سرعت كمتري در حال رشد است. Clifford Johnson , Sar Levitan (1982)‌، اقتصاد داناني كه كتاب Second Thught on work را نداشته اند، توضيح مي دهند كه مشاغل با توجه به نيازها و آمال عمومي واجتماعي بوجود آمده اند. در واقع ، مشاغل نتيجه نيازها و خواسته هاي ما مي باشند. زمانيكه ما به لباسها، ماشينها، مدارك دانشگاهي، مراقبت از بزرگسالان، مراقبت از كودكان نيازمنديم و مردمي كه اين سرويسها را ارائه مي دهند سعي در توليد بيشتر اين مورد دارند.


توليد اين نيازها مي تواند به دو روش بيان شود توليد كنندگان مي توانند كارگراني براي توليد بيشتر در حال حاضر داشته باشند كه مي بايست ساعات وروزهاي بيشتري در هر هر هفته كار كنند و هم مي توانند كارگران بيشتري در اختيار داشته باشند ( استخدام كنند) كه البته قبل از آن مي بايست مشاغل جديدي را توليد كنند. البته زمانيكه اين خواسته ها كاهش يابند ، مشاغل نيز حذف مي شوند واز بين مي روند چرا كه توليد كنندگان خود را كاهش داده اند.
نياز مشتريان براي بيشتر چيز در ايالات متحده بسيار زياد است – اقتصاد در حال رشد است.


در گذشته كارفرمايان تعداد بيشتري از كارگران را به خدمت مي گرفتند ، ولي امروزه سازمانها، كارمنداني دارند كه ساعات بيشتري براي آنها كار مي كنندو اين تدبيل به يك امر عادي شده است چرا كه كارمندان تمام وقت بيشتر شده اند و تعدادشان افزايش يافته است و تا حدود 40% سطح سود و فايده كاري را افزايش داده اند ، آنها مي توانند ارتقاء شغلي پيدا كنند و در كارشان پيشرفت كنند و نمي توانند سركار دير حاضر شوند حتي در مواقع ضروري تلاش براي كنترل ارزشهاي كاري ،سازمانها راه ها و مشاغل جديدي را براي پاسخگويي به نيازهاي اجتماع وافزايش ميزان محصولات وسرويسها را در حال طراحي هستند.
ما بين ساير چيزها ، سازمانها از مشتركات مابين كارگران كه ممكن است مربوط به يكديگر باشند ، استفاده مي كنند در واقع آنها بعد از اتمام كار و مصرفشان كنار گذاشته مي شوند و كارفرمايان خود را موظف به پرداخت حقوقشان نمي دانند.
اين يك روش جديد كار در امريكا مي باشد به اين دليل كه در گذشته ما معتقد بوديم كه زمانيكه سود كرديم ونياز مشتريان رفع شد، مشاغل خوب دوباره باز خواهند گشت. حالا ما معتقد به كاركردن درست در زمان مورد نياز هستيم.


راههاي منتخب كار
موقعيتهاي هميشگي مشاغل تمام وقت
رايج ترين كار كردن در حال حاضر، كار به مدت 40 ساعت در هفته مي باشد البته براي مشاغل تمام وقت. اگر چه تمام اتفاقات در حال وقوع هستند و در دنياي اقتصاد اين اتفاقات عادي هستند و به نظر صحبت كردن درباره اين موضوع كمي مشكل به نظر مي رسد ( درباره مشاغل دائمي)
نقطه نظر كسي اين صحبت اين بود كه اين نوع مشاغل و موقعيتها براي يك زندگي لازم و كافي بودند ، اگر چه كه كارمندان به كناره از شغل و بيرون رفتن از سازمان بودند.


تا زمانيكه مشاغل مانند قبل هميشگي هستند ، اين نوع موقعيتها براي كارگران قسمتهاي مهم يك سازمان نيز هميشگي نيست در قسمت 8، ما طرح و مدل جديدي از نوع مديريت سازمانها را مطالعه كرديم.
و مشاهده كرديم كه كارمندان قسمتهاي مهم در حدود 50% تا 80% كل كارمندان يك سازمان را تشكيل مي دهند. كارمندان با موقعيتهاي ثابت،مستقيماً براي سازمان كار مي كنند. كارمندان ثابت ؟؟ و عوايد كامل و ثابتي دارند ، خدمات پزشكي و درماني، سرويسهاي مراقبت از كودكان، برنامه ها و طرح هاي بازنشستگي از اين كارمندان در مقبال بسياري از مسائل حمايت و محافظت مي شود. حقوقهاي اين كارمندان شامل بيشترين مبالغ پرداختي مي باشد ، كه يك سازمان مي تواند پرداخت كند.


در اين نوع سازمانها جداولي براي نشان اين موقعيتها وجود دارد كه با خطوطي نيز اين روابط نشان داده شده است. كارمندان ثابت يك سازمان، اصولاً بعنوان نيروي كار گروهي حساب نمي شوند ، كه در اواخر اين قسمت به آن رسيدگي مي كنم. در سالهاي اخير ، سازمانها آغاز به آزمايش برنامه هايي براي آماده سازي بيشتر و ارائه سرويسهاي بيشتر كرده اند.


مشاغل نيمه وقت
بر طبق مطالعات آموزشگاه Upjoh براي استخدام كارمندان مشاغل نيمه وقت كه در حدود 72% از سازمانها از آنها استفاده مي كنند اين روش گسترده ترين راه در حال استفاده براي كاركردن مي باشد و اين ارتباط ما بين اقسام گوناگون اين كارمندان در حال افزايش است.
مشاغل نيمه وقت امروز، تبديل به بهترين روش و ابزار براي كارمندان شده است كه نيروهاي كار خود را با موقعيتهاي اجتماعي تطابق مي دهند.


ساعات كار تغيير پذير
كارمنداني كه برنامه هاي كاري را تغيير مي دهند و يا ساعات كار تغيير پذير در سطح گسترده اي در ميان سازمانها در حال استفاده مي باشند. رايج ترين و متداول ترين اين برنامه ها اين است كه به كارمندان اين اجازه داده شود تا خودشان جدول كاريشان را مشخص سازند. راههاي زيادي براي انعطاف پذيري موجود است كه در زير تعدادي از آنها آمده اند.
1. كاركردن 4 روز در هفته و هر روز 10 ساعت.
2. كاركردن از 30: 6 صبح تا 3:30 عصر
3. نيم ساعت توقف كار براي صرف نهار
4. كاركردن در بعضي روزها براي ساعتهاي طولاني تر و در بعضي روزها، ساعات كمتري كار كردن.
5. كار كردن در روزهاي شنبه و يكشنبه
سازمانها با ارائه و پيشنهاد اين روش كاري به كارمندان اين اجازه را مي دهند كه ساعات بيشتري را بتوانند با خانواده خود سپري كنند ، از برنامه هاي مراقبتهاي پزشكي براي حفظ سلامت خود استفاده كنند.
البته يك سازمان ميبايست يك روشي را اتخاذ نمايد كه تمام كارمندان از ساعت 9 صبح تا 3 بعد از ظهر در تمام ايام هفته در دسترس باشند براي مثال تمام دوشنبه ها.
جوامع محلي مشاغل تغيير پذير را دوست دارند چرا كه اين نوع مشاغل باعث كاهش ترافيك در ساعات پيك مي شوند. سازماني با مشاغلي همچون مشاغل تغيير پذير مي بايست برنامه هايي را در خصوص فرهنگهاي اجتماعي شان كه مربوط به روشهاي كاركردن است ارائه دهند.


اضافه كاري
قبل از بحث در مورد مشاغل همراه با اضافه كاري ، ممكن است كه تحليل روابط بين ساعات كاري وحقوق كارمندان مفيد باشد. كارمنداني كه ساعتي كار مي كنند مي بايست كه بطور يكدست لباس كار بپوشند و شامل قوانين كار مي شوند. روش پايه كارآنها بر طبق كنترل ساعات كارشان توسط يك كارت و يا يك ساعت مي باشد ( در بعضي از سازمانها ممكن است كه مدير و يا كارمندان با تجربه و حرفه اي نيز ساعتي كار نيستند ) كارگران ساعتي بعضي مواقع شامل پرداخت جريمه مي شوند و قوانين كار ساعتي شامل آنها مي شود. اين كارگران در مقابل سوء استفاده كارفرمايان حفاظت مي شوند و ميزان كاركردن بيش از 40 ساعت در هفته مي بايتس شامل پرداخت حقوق بيشتري از سوي كارفرمايان شود.


بعبارت ديگر ،كارمندان بخشوده شده كه شامل مديران و كارمندان با تجربه و حرفه اي نيز مي شوند به 40 ساعت كار در هر هر هفته محدود نمي شوند و بيشتر آنكه اين كارمندان در بعضي ازسازمانها ممكن است تا 60 ساعت را نيز در يك هفته كار كنند و يا حتي كارشان را در منزل ادامه دهند.
همانطور كه ما قبلاً اشاره كرديم، بيشتر سازمانها، كارمندان براي پاسخگويي به نيازها و خواسته هاي اجتماع ساعات بيشتري را كار مي كنند يعني اضافه كاري مي كنند. بيشتر مردمي كه داراي مشاغل ساعاتي هستند اغلب با مشكلاتي مواجهند كه تصميم گيري برايشان بسيار مشكل است مثلاً زمانيكه كارفرمايانشان از آنها مي خواهند كه ساعات بيشتري را در هفته كار كنند چرا كه اغلب اين اضافه كاريها منجر به كم شدن اوقات فراغت ، روابط دوستانه و ديدار خانواده و دوستان مي شود.
اضافه كاري اگر چه ، نشاندهنده ميزان استطاعت مالي كارمندان مي باشد و اغلب افراد فقير اضافه كاري مي كنند ولي مقدار كم علاقه بودن كارمندان به شغلهايشان را نيز نشان مي دهد.


Arile Hochsohild كه در مورد يك كمپاني بزرگ در ايالات متحده مطالعه مي كرده است، دريافته است كه اگرچه بسياري از كارمندان اعلام كرده اند ساعات تعطيلي بيشتري را خواهان هستند ولي ترجيح مي دهند كه ساعات بيشتري را كار كنند ، يعني اضافه كاري كنند.
اتفاقاتي مشابه براي يك كارمندان رخ داده است، همچنين براي كارمندان ارشد يك سازمان و حتي مدير براي بررسي بيشتر اين دلايل قسمت اين نوشته مطالعه شود.
زمانيكه شما در مدد يك سازمان تحقيق و بررسي مي كند ، فهميدن در مورد تعداد كارمنداني كه اضافه كاري مي كنند و اينكه مديران و كارمندان ارشد و حرفه اي چند ساعت در هفته كار مي كنند، مي تواند اطلاعاتي را درباره فرهنگ و نحوه عملكرد سازمان در اختيار شما قرار مي دهد.


مشاغل شيفتي
نياز به توليد بيشتر جهت رفع نيازهاي اجتماع و همچنين توليد 24 ساعته، سازمانها را مجبور به داشتن جداول كاري 24 ساعته كرده است. قبلاً مشاغل شخصيتي مختص بيمارستانها عده محدودي از كارمندان بود ولي امروزه اين قانون تغيير كرده است. بعضي از فارغ التحصيلانه در دانشكده ها مجبور به انجام مشاغل شيفتي در رشته خود مي باشد. براي مثال حتي در بعضي از مواقع بانكها مجبور به كار كردن 24 ساعته مي شوند بعلت اتفاق افتادن واقعه اي در فروشگاههاي توكوي در 2 بامداد ساعات وزمان شرقي نياز به عملكرد صحيح در New York دارند.
Hunt (1994) گزارش كرده است كه در سال 1991 در حدود 20% از كارگران در امريكا ساعاتي را كه كار كرده اند غير استاندارد بوده اند ، ميزان ساعت كاري و اين ميزان قطعاً افزايش خواهد يافت. بسياري از عوامل مربوط به هم در رابطه با اين جابجايي به مشاغل شخصيتي وجود دارد كه شامل كمبود برنامه هايي براي كودكان و همچنين سلامت جسم و روان كساني كه بصورت شيفتي كار مي كنند مي باشد.
مشاغل شيفتي يكي ديگر از عوامل مربوط به روشهاي كاركردن مي باشد كه مي تواند مشكلات داخل كندو تصميم گيري را آسانتر نمايد.


مشاغل دوم و يا داشتن چند شغل همزمان با يكديگر
Jean Kimmel (1995) گزارش كرده است كه كارگراني كه داراي شغل دوم هستند ملائمي از نيروي كار ايلاات متحده را دارا هستند گزارش شده است كه در حدود 6% از كارگران در يك زمان واحد داراي 2 شغل مي باشند البته در سال 1994 زنان سرعت بيشتري در دارا بودن شغلهاي دوم دارا هستند. مشاغل دوم داراي فرمهاي مختلفي هستند كه شامل (1) داشتن 2 شغل نيمه وقت (2) داشتن يك شغل نيمه وقت بهمراه داشتن يك شغل تمام وقت و يا (3) كاركردن و داشتن بيش از يك شغل تمام وقت مي شود كساني كه 2 شغل دارند اغلب از خانواده هاي سطوح پايين و يا متوسط از لحاظ درآمد در اجتماع هستند داشتن 2 شغل در اغلب موارد با انواع سرويسهاي شغلي، سرگرمي و تفريحات و آموزش و .. در ارتباط است.
دارا بودن 2 شغل براي يك شغل مي تواند بهترين روش براي بدست آوردن پول بيشتر باشد.
ياد گرفتن يك شغل جديد ، ويا مراقبت كردن از اعضاي يك خانواده
چند شغله بودن مي تواند همچنين معايبي همچون افزايش فشار اجتماعي ، سطح پايين كيفيت مشاغل و هزينه هاي بسيار بالا را دارا باشند.


تقسيم شغل
تقسيم شغل بين 2 نفر تبديل به يك امر رايج در مشاغل تمام وقت شده است و زماني ظاهر مي شود كه يك شغل بين 2 نفر تقسيم مي شود با تقسيم موقعيتهاي يك شغل تمام وقت هر شخص موظف به كار به مدت 20 ساعت در هفته مي شود و اگر چه آنها ممكن است كه 2 يا 3 ساعت از يك شغل را در هر هفته تقسيم كنند اين به علت كه شايد خواهان ملاقات و ديدار با اسير اعضا و كارمندان سازمان هستند مانند ساير مشاغل نيمه وقت ، فوايد متعددي از تقسيم شغل حاصل مي شود.
1- اداره و كنترل مراقبت از كودكان و يا بزرگسالان و مسئوليتهاي آنها در زمانيكه اشخاص 40 ساعت در هر هفته كار مي كنند اين كار تقريباً غير ممكن است.
2- كامل كردن مدارك تحصيلي با سرعت بيشتر با داشتن كلاسهاي بيشتر در طول ساعات بيكاري
3- داشتن تفريحات و اوقات فراغت بيشتر كه تا زمان داشتن مشاغل تمام وقت تقريبا اين كار مشكل بود.
4- بدست آوردن سود و فايده هايي كه با داشتن شغل تمام وقت كمتر حاصل مي شود.
5- كاهش استرس حاصل از فشار كاري مربوط نوع شغل و روابط خانوادگي.
از ديدگاه و نقطه نظر يك سازمان ، تقسيم مشاغل اين امكان را به كارمندان مي دهد كه با تغييراتي در روابط و موقعيتهاي زندگي شان بتوانند برنامه ريزي بهتري بر خود داشته باشند.
و همچنين شرايط و موقعيتهايي براي انجام بهتر امور فراهم مي سازد. اگر چه افرادي كه مشاغل خود را با ساير همكاران وشركاي خود تقسيم مي كنند ، ملزم به داشتن روابط نزديكتري با همكاران خود هستند، روابط اجتماعي موثرتري با يكديگر داشته باشند و اين نوع روابط منجر به ايجاد تطابق با برنامه ها و جداول كاري مي شود.


ارتباطات از راه دور
ارتباط از راه دور منجر به يك راه جايگزين كار كردن شده است كه به نظر مي رسد با سرعت زيادي در حال رشد است. اين نوع كار كردن شامل موارد مي شود كه مثلاً از يك محلي كهخ در دفتر يا مركز يا سازمان اداري نيست بتوان كار كرد. كار در منزل رايج ترين روش مي باشد. اين روش كاركردن به طور وضوح بيشترين تاثير را از تكنولوژي دارد كه وسايل آن ابزاري مانند كامپيوترهاي Notebook ، ماشينهاي فكس ، تلفنهاي شبكه اي، اينترنت ، ايميل و ناب هاي صوتي مي باشند.
Maggie jakson (1997) گزارش كرده است كه 11 ميليون امريكايي از راه دور كار مي كنند حداقل يك روز در ماه استفاده مي كنند كه انتظار مي رود اين رقم تا سال 2005 به 15 ميليون افزايش يابد معرفي اين روشهايي تكنولوژي چديد كنفرانس هاي ويدئويي توسط Clesktop، سرويسهاي اينترنتي ، شبكه هاي جهاني ديجيتالي و خطوطي ارتباطي شان ، ماشينهاي فكس سيار، اين امكان را براي سازمانها فراهم ساخته است تا بتوانند كارهاي بيشتري توسط اين روشها انجام دهند و كارمندان بيشتري را در برنامه هاي كاري خود قرار دهند.


1- AT و T در حدود 3% نيروي كار از راه دور در سال 1994 داشتند كه تا سال 2005 اين رقم تبديل به 15% شد.
2- يك سوم از فروش IBM توسط همين نيروهاي كار از راه دور انجام شده است.
3- شانس يك هزار كمپاني كه داراي كارمنداني بود كه از طريق راه دور برايشان كار مي كردند ، چه تمام وقت و چه نيمه وقت ، 1 در 4 بود.
4- در كاليفرنيا، 34% از نيروهاي كار از راه دور ، حداقل داراي مشاغل نيمه وقت بودند.
5- در حدود 4/1% از كارمنداني كه براي 89/4 سازمان از طريق راه دور كار مي كردند ، توسط دانشگاه ايالتي مشيگان اداره مي شدند.
سازمانهايي كه كارمندانشان از طريق ارتباط راه دور برايشان كار مي كردند اين روش را ترجيح مي دهند چرا كه كارمندانشان قضاي كمتري از اداره را اشغال مي كردند، قادر هستند كه با رضايت بيشتري به كاريشان ادامه دهند و به خانواده خود رسيدگي بيشتر مي كنند و ميزان محصولات با اين روش افزايش مي يابد. يك تحقيق درباره اين موضوع ثابت كرده است كه كارفرمايان در حدود 6000$ تا 12000 $ سالانه پس انداز داشته اند و اين در نتيجه افزايش توليدات مي باشد. نياز به داشتن فضاي كمتري از ادارات تجهيزات كمتر نيز در نتيجه هممين روش هستند.


اگر چه عدم ارتباط كارمندان با يكديگر و تيم هاي سازنده يك سازمان بصورت چهره به چهره مي تواند مشكل زا مي باشد. ساير مشكلات شامل مشكلاتي همچون عواقب نيمه اي در هنگام وقوع حادثه مي باشد. كارمندان با اين‌ روش مي توانند كار خود را در اتاق نشيمن و يا حتي اتاق خواب خود انجام دهند. در آخر، هزينه كار در منزل براي كارمندان در حدود 3500$ مي باشد كه مطالعات نشان داده اند كه كارمندان مي تواند تمام صورتحسابها و مخارج خود را تامين كنند.
كارمندان اين روش رضايت خود را از نحوه كار خود كه نيم آن در منزل و نيم ديگر در اداره انجام مي شود اعلام كرده اند. اين روش به كارمندان اين امكان را مي دهد كه ساعات بيكاري بيشتري داشته باشند و جدولهاي كارشان نحوه عملكرد اين كارمندان را كنترل مي كند. اين روش جديد كار كردن باعث ايجاد انگيزه شده و وابستگي را از بين مي برد ، توانايي مواجهه با مشكلات را پيدا مي كنند، مي توانند موثر واقع شوند.
حتي قابل اعتمادتر شوند ، واز برخوردهاي ارتباطي غيرضروري در ادارات رهايي يابند.


اين كارمندان اعلام كرده اند كه با اين روش شما مي توانيد هميشه كار كنيد والبته اين روش عيبي كه دارد اينست كه كار شما هميشه در منزل است و جدا ساختن كار از زندگي شخصي كمي مشكل است ساير مشكلات شامل اين مي شود كه مثلاً چه كسي براي چه چيزي بايد پرداخت كند ؟ آيا كارفرمايان هزينه كامپيوترهاي پيشرفته تر ، ماشين هاي فلكس ، خطوط ارتباطي بيشتر تلفن هاي همراه را پرداخت خواهند كرد؟
تنها 27% از سازمانها روشهاي رسمي براي كار از راه دور را دارند كه آن اينست كه يك ؟؟ مسئول بررسي نموده عملكرد كارفرمايان است و اين به نظر يك روش بسيار خوب براي كاركردن است كه با سرعت زيادي در حال رشد است كه بسيار از فارغ التحصيلان دانشكده ها خواهان آن هستند يكي از فوايد اين روش اين است كه كارمندان شانس استفاده بهتر از زمان خودرا پيدا مي كنند و كنترل بيشتري بر روي فاكتورهاي زندگي نشان دراند.
شركاي تجاري مستقل – مشاغل آزاد ، غير وابسته و يا مشاوره هاي فني اين كارگران غير وابسته بودن را ترجيح مي دهند Sharon cohany (1996) گزارش كرده است كه يافته هايي در مورد كارگران مربوط به آن نوع كاركردن و برنامه ريزهاي آنها ، از طريق اطلاعاتي از Anee Porikan در اكتبر 1996 در Monthly Labor Review بوده است.
شركاي تجاري مستقل از يكديگر ، داراي مشتريان خاص خود هستند كه اين نوع ارائه دهندگان سرويسها يا آنها را تامين مي كنند . اين كارگران همچنين بعنوان اشخاصي كه مي توانند جدا ازيك كمپاني كار كنند و وابسته به يك سازمان خاص نباشند. شناخته شده اند. اما صاحبان مشاغلي همچون ، مديران مغازه ها و مديران رستورانها نيز جزء اين ليست مي باشند.


Cohan% فهميد كه تقريباً 7% و يا در حدود 3/8 ميليون از كارگران اعلام كرده اند كه وباسته به سازمان يا ارگان خاصي نيستند و براي خودشان كار مي كنند.
همچنين اعلام كرده است كه اين كارگران مستقل موفق تر بوده اند.
همچنين شانس بيشتري براي داشتن مشاغل پاره وقت دارند و بهتر مي توانند توليدات خود را ارتقاء و افزايش دهند.
اين گروه از كارگران ، كارگراني هستند كه انتظار ندارند تا هميشه كارفرماي خود كار كنند البته مدت كاري بيشتر از يكسال واگر دوره قراردادشان تمام شود مجبور به ترك كار هستند.


اگر چه كه اين كارگران مشاغل ثابت را ترجيح مي دهند و تنها در حدود 4% از اين كارگران ، كارگران گروهي و مطالعه Cohan% هستند.
با همه اين تفاسير هنوز اين نكته باقي است كه آرد اين كارمندان و كارگران واقعاً كارمند هستند و يا يك شغل مستقل از همه دارند Diana(1997) ، در حدود 20 عامل بررسي شده براي ارتقاء و گسترش توسط Internal Revenue Service اعلام داشته است كه بعضي از آنها در جدول 1/9 آمده اند. بعلت معرفي حدود 7% از كارمندان بعنوان كارمندان غيروابسته و مستقل و همچنين به اين علت كه بسياري از اين كارگران در صنعت در حال تلاشند و بسياري از فارغ التحصيلان از دانشكده ها خواهان اين چنين مشاغلي هستند ، نرخ اين نوع كارها در حال افزايش است.
سالها پيش ، يكي از مسئولان يكي از ايالت ها اعلام كرد كه كارگران مستقل و غير وابتسه بايد تبديل به يك كارمند عادي شودند.
همچنين در مكالمات و مصاحبات با كارفرمايان و در نتيجه صحبتهاي آنها در مي يابيم كه بيشتر مردم خواهان اين هستند كه مستقل باشند و براي خودشان كار كنند تا براي يك كارفرما.
كارگران قراردادي
اين نوع كارگران و كار كردن به اين معني است كه طي يك قرار اين كارگران موظف به ارائه سرويس و خدمات مي باشند. از 6000 مخالفان ؟؟؟ ( در تحقيقات Cohany) در حدود 625000 و يا 5/0% براي خود نشان كار مي كنند. Cohan% نشان داد كه اين كارگران غالباً مذكر هستند و در صنايع خدماتي در سطح بالايي مشغول به كار هستند. در حدود 80% از اين كارگران، كارگران ثابت هستند و 20% غير دائمي.


نيروهاي كار غيردائمي
اين قسمت از كاركردن تبديل به يك امر رايج شده است چرا كه برنامه ريزيهاي جديد بر پايه كارهاي غيردائمي قرار دارند ما در اينجا به بحث راجع به گستردگي ها و توسعه اي اخير خواهيم پدراخت. توجه به اين نوع مشاغل نيز امروزه بيشتر شده است. اين لغبت مشاغل غير دائمي: مفاهيمي همچون غيرقطعي بودن، امكان داشتن، شانس ، موقعيتها ، وابستگي ها و تصادفات را بدنبال دارد.
زمانيكه اين لغات به يك شغل اضافه شونده تصويري واضح از اين روش كاركردن در ذهن نقش مي بندند. سازمانها از اين نيروهاي كار غيردائمي در شرايطي همچون غايب بودن، كارمندان ، سوختگي كارمندان ، كساني كه شغل خود را ترك كرده اند و يا در شرايطي كه نياز به تغييرات سريع حس مي شود ، استفاده مي كنند. اين دوره كاري بيشتر از يكسال نمي باشد. و اين يك روش عادي در سازمانهاي ايالات متحده و همچنين سراسر دنيا مي باشد.
بسياري از سازمانها تعداد مشخصي از كارمندان را براي ساعات مشخصي خواهان هستند.
و زمانيكه اين دوره تمام مي شود ، مديران نيازي به اين كارگران ندارند.


در قسمت 7 ما نظريه توليدات درست در زمان صحيح را معرفي كرديم. و اين امري طبيعي در دنياي اقتصادي در ايالات متحده مي باشد.
اين موقعيت چطور گسترش يافته است؟ و به اين موضوع در قسمتهاي 7 و8 به آنها اشاره شده است و ميزان استفاده از تكنولوژي در ميان ساير چيزها افزايش يافته است كه بر روي سازمانها نيز موثر است همانطور كه سازمانها ، ساختمانشان را دوباره بازسازي مي كنند و ممكن است كه نتيجه اين كار كاهش اندازه و يا كم شدن ميزان كار كارمندان در سازمانها مي باشد.


روشهاي بسياري براي توضيح اين كاهش اندازه موجود است . متاسفانه، ممكن است كه بسياري از كارگران در آينده اين روش را در نحوه كاري خود داشته باشند.
هر چند كه ديدگاه ديگري براي اين موضوع موجود است .و اگر چه سازمانها در حال كاهش ميزان كارمندانث ابت خود هستند، اندازه درست و دقق زمانيكه كارگران مشغول بكار هستند ثابت مي باشد . زمانيكه ما در مورد مشاغل تحقيق مي كرديم ، كه اين روش در مورد مردان كاهش يافته ولي در مورد زنان افزايش يافته است البته بين سالهاي 1983- 1996
سالهاي متوسط كار غيردائمي براي مردان 4 سال و براي زمان 5/3 سال مي باشد.


مطالعات كار و نوع عملكرد در تحقيقات Bureall
اولين مطالعه در مورد مشاغل غير دائمي توسط Bureau انجام شده است و در Mothry Labor Reaniaw آمده است در اين مطالعات نمونه اي 6000 نفري مورد بررسي قرار گرفت كه در فوريه 1995 توسط Census Qureau براي BLS انجام شد. كارگران غير دائمي جز گروههايي هستند كه انتظار استخدام هميشگي را ندارند. Polivka (1996) اعلام كرد كه در حدود 5% از استخدامات مربوط به مشاغل غيردائمي مي باشند يعني در حدود 6 ميليون كارگر . در كل Polivka گزارش داد كه مسن اين كارگران كاهش يافته است ( 16 تا 24) زنان در حدود 50% از اين استخدام را تشكيل مي دهند.
براي ما خبر مهم اينست كه 95% از مشاغل توسط كارگراني غير از كراگران غير دائمي مي باشند و اين نشا نمي دهد كه كارگراني بيشتري نسبت به قبل تمايل به اين كار دارند و سرعت اين نوع استخدام ها در حال رشد است.
مطالعات آموزشگاه Upjohn
براي آموختن بيشتر در مورد اين ناحيه ، آموزشگاه Upjohn براي بررسي و تحقيق در مورد استخدامات نمونه اي از 550 سازمان را با 5 و يا بيشتر از كارمند مورد بررسي قرار داده است.

آنها نتايج زير را اعلام كردند:
1- سازماندهي كاركنان با ساعات كار متغير در سطح گسترده اي براي استفاده (78%) در تمام انواع گوناگون سازمانهاي مختلف انجام شده است.
2- اگرچه بسياري از سازمانها از اين نوع كاركنان استفاده مي كنند تنها عدة كمي از كاركنان از تاثيرات اين طرح بهره جستند.
3- اگرچه در طول يكسال سازمانها در حدود 7 يا 8 شغل را ايجاد كرده اند. و اين نشان مي‎دهد كه اشخاص با تجربة كاري بيشتر در طول اين يكسال به كار گرفته شده اند.
4- بيشتر اشخاص با دارا بودن مشاغل غيرثابت خواهان مشاغل تمام وقت و ثابت هستند.
5- 21% از كارفرمايان از استخدامهاي غيردائمي استفاده مي كنند ولي عده كمي از كارفرمايان اين كار خود را گزارش مي دهند.
6- پس انداز حقوق و فوايد حاصل از آن تنها توسط 12% از كارفرمايان براي كارمندان اجرا مي‎شود. اگرچه اين كارفرمايان اعلام كرده اند كه هزينه هاي كار براي مشاغل غيرثابت كمتر از مشاغل دائمي نيست.
7- 18% از سازمانها بيشتر كارهاي خود را توسط كارمنداني كه كارشان را از راه دور انجام مي دهند، اجرا مي كنند. اين اطلاعات جزئياتي در مورد مشاغل غيرثابت در اختار ما مي گذارد.
«به ياد داشته باشيد كه مشاغل غيردائمي يعني محدوديت زماني»
براي ما، يافته هايي كه از اين مطالعات به دست آمده است بر اهميت كار بروش ساعات متغير تأكيد مي‎كند.
خريد كالا از منابع خارج از كشور
سازمانهايي كه داراي كارمنداني با مشاغل غيردائمي هستند، مجبور به همكاري با ساير سازمانها و ارگانها مي باشند. كارگران جديد بعنوان، كارگران غيردائمي استخدام شده اند. يك مثال خوب از اين نمونه اشخاصي مي باشند كه سرويسهاي خدماتي ارائه مي دهند. كه ما در مورد آنها در قسمت 8 بحث كرديم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید