بخشی از مقاله

مروري بر گذشته تاريخ :
مطالبي كه در اين درس عنوان مي شود در مورد خط تصويري و خط ميخي و چگونگي پيدايش آن است . در تاريخ خوانده ايم كه زندگي انسان اوليه روستانشيني ، چادر نشيني و كوچ نشيني بوده تا اينكه در بين النهرين سومري ها تمدن سومري را تشكيل دادند. اولين كساني كه خط را اختراع كردند سومري ها بودند سپس گروه ديگر بنام ابجد كه از عربستان به دجله و فرات آمده و با سومري ها زندگي كرده سپس بر آنها پيروز شده تمدن بابلي ها را تشكيل مي دهند و در خط منحني به نتايجي مي رسند و بعد آشوري ها تغييري در خط ميخي بوجود مي آورند.


خط ميخي خط مفهوم نويسي است و آشوري ها يك سري تصاوير را بر خط منحني اضافه كردند . از طرفي به ايران مي آيند ايران قبلاً در جنوب فلات ايران قرار داشت و آريائيها كه در قسمت سيبري زندگي مي كردند . سيبري منطقه خوش آب و هواي بود. آريائيها به دليل سرد شدن ناگهاني آب و هوا به منطقة رود سند در هند و عده اي به مركزي ترين فلات ايران كه ايران كنوني است و به سه دسته تقسيم شدند پارسها در جنوب ـ پارتها در شمال يعني درياي مازندران و خراسان.


عده اي جنگجو شدند و كلاً دست به تشكيل حكومتهايي در فلات ايران شدند . اولين حكومتي كه گسترش پيدا كرد مادها بودند. مادها بعد از حكومت با آشوريها همسايه شدند و با آنها از نظر علوم و هنر تجاربي را كسب كردند و اولين حروف الفبا را اختراع كردند. بعد از‌آن پارسها قدرت را بدست گرفتند ( هخامنشي ، كورش ، داريوش ) و در تمام علوم دست به نوآوري و پيشرفت زدند.

بعد از آن پارتها حكومت را بدست گرفتند كه يكي از آنها اشكانيان بودند كه در تمام زمينه ها بخصوص هنر معماري پيشرفت داشتند. گروهي در شبه جزيره عربستان بنام قبايل سامي از عربستان به روي نيل و درياي احمر رفته ودر آنجا حكومت كردند. سرزمين مصر كه بوسيله مصريان كه اقوام سامي بودند تشكيل شده و مهمترين كار آنها ايجاد خط تصويري يا همان هيرو (مقدس) گليف (حجاري) بودند

، خطوط تصوير بر روي سنگ حك مي شد اين عامل باعث شد كه مصري ها پاپيروس ( از شيرة گياه بردي بدست مي آيد ) را كشف كنند و آن بصورت نواري هايي بود كه در كنار هم قرار داده مي شد و كاغذ درست مي شد و بعد از آن خط تصويري بر روي همين كاغذ نوشته شد. اين خط داراي 500 علامت بود ولي بعد از آن فينيقي ها علامات را كاهش دادند به 24 علامت و آنرا به سرزمين كرت در مديترانه رساندند و از اين طريق به يوناني ها منتقل كردند يوناني ها اولين كساني بودند كه حروف بي صدا و صدا دار را به خط تصويري مصريان اضافه كردند.


و بعد آنرا به رومي ها منتقل كردند و رومي ها به كشورهاي اروپايي سپس تمدن غرب نشان گرفته از تمدن شرق است.


تصوير صفحه اول مربوط به خط تصويري مصريان است كه از اهرام مصر بدست آمده .
اصولاً هر خط تصويري بيان كننده آداب و رسوم و سنتهاي قبيله اي و آنچه كه رايج و مرسوم بوده است . از اين نمودها بيشتر بر روي ظروف و آثار هنري استفاده مي كرده اند و گرنه در بيان مطالب خود حروفهاي روز مره و رايج بين خود داشته اند.


اصولاً هر طراحي شامل تركيب و انتخاب مي شود. انتخاب + تركيب = طرح
تصوير صفحه بعد ليوان سفالين مربوط به تپه سيلك در كاشان را نشان مي دهد كه محل تمدن مادها بوده ، آنچه در اين ليوان مطرح است اين است كه تمام شكلها به موقعيت سنتي از نظر آداب و رسوم مردم و موقعيت جغرافيايي و تاريخي از نظر پادشاهان ( مثل تخت جمشيد) بر ميگردد.
در قسمت بالا شكل يك اسب است . در هنرهاي بومي و منطقه اي تصاوير تكرار مي شود چنانچه در قاليبافي و سوزن دوزي نيز تكرار وجود دارد.
در قسمت بالا شكل درنا ديده مي شود ، درنا پرنده مقدس و كميابي است كه به هر كجا كوچ


مي كند گويند پرنده خوش يمني است . در قسمت دوم تصوير يك گرگ يا روباه را در حال دويدن مي بينيم و پلنگي را بدنبال خود مي كشد. دراين شكل ما جريان بقاي نسل را به عينه مي بينيم يعني در طول حيات زندگي هركس براي بقاي خود تلاش مي كند.


تصوير بعدي يك بز يا گوسفند شاخدار را نشان مي دهد. در بيان تصويري هر چيزي كه براي انسان مقدس و قابل توجه باشد در كشيدن آن اغراق مي كنند در اين تصوير شاخ ها بزرگ طراحي شده چون از آن ابزار جنگي و دسته هاي شمشير مي ساخته اند و از نظر حياتي براي آنها اهميت داشته است.


در وسط شاخ بز دايره اي ديده مي شود كه باستان شناسان گفته اند كه آنها خوشه هاي گندم و به عقيده عده اي امواج آب هستند ولي آنچه كه آن روز مردم قصد داشتند نمايش دهند چيزي حياتي بوده نظير خورشيد كه برايشان اهميت داشته .

 

تصوير بعدي اسبي است كه اغراق در بدن آن صورت گرفته و اشكال را خلاصه كرده اند.
تصوير دوم خوشه هاي گندم است و قسمت پائين از نظر باستان شناسان تصاوير خانه از زاويه بالا است و تصوير بعدي اشكالي است از درختان مقدس سرو
سرو خاصيت گند زدائي دارد و جلوگيري مي كند از آفات و بادهاي مسموم.
اسم كاشمر تجزيه مي شود به كاشت ، مُرخ ( سرو) يعني شهر سروها


و كتابهاي دست نويس را قبل از نوشتن ، كاغذها را در برگ جوشاندة درخت سرو فرو مي بردند تا موريانه ها آنرا آسيب ندهند و كافور نيز از يك نوع برگ درخت سرو درست مي شود.

تصوير بالا ديگ مسي مربوط به دوران سلجوقي است كه بعد از ظهور اسلام بوده ، در اين ديگ حاشيه بندي و تركيبات مهمي ديده مي شود و ما تصاوير پرندگان را به طور تكرار مي بينيم و در ميانه آن انساني را بر روي اسب و گربه وحشي را كه بر روي انسان پريده است مي بينيم كه باز هم بقاي نسل را نشان مي دهد. در آن زمان شغل بيشتر افراد شكار بوده و در قسمت بعدي ما حروفي با خط كوفي مي بينيم چرا كه با ظهور اسلام هنرمندان به طرف آن چيزي كه خواستگاه اسلام و مورد پسند اسلام بوده روي آورده اند.


داخل ديگ بصورت دايره دايره خطوطي راحك كرده اند كه ماهي هاي بصورت پيوسته و كنار هم ديده مي شوند و انگار ماهي ها در حالت حركتند به صورت دايره اي كه چنين چيزي را در ذهن بيننده ايجاد مي كند.
در پائين ديگ مكعب مستطيل راكشيده


و در توضيح براي بچه ها بيان مي كنيم كه ما همگي به هنرهاي قديمي دقتي نداريم پس هميشه در طبيعت و محيط زندگي و اجتماعي نگاه مي كنيم تا ببينيم چه چيزهايي را به يادگار داريم. حال براي جلسه بعد طرح هاي ساده از ظروف قديمي كه در منزل داريد.


درس دوم

براي شروع طراحي ابتدا بايد با تعاريف نقطه و خط آشنا شويم. نقطه از تماس نوك مداد يا زغال يا گچ يا … بر روي يك سطح يا صفحه بوجود مي آيد و خط مجموعه اي از نقاط است و سپس بايد با مفاهيمي همچون سطح يا حجم آشنا شويم. از تكرار خطوط سطح بوجود مي آيد و اين سطح را به دو شكل مي توان حجم دار كرد كه ابتدا سايه زدن و بعد جهت دادن بچه ها چون


نمي توانند اشكال حيوانات يا چيزهاي ديگر را بكشند از خط استفاده مي كنند و خط خطي نقاشي مي كنند.
انواع خطوط : 1- خط افقي 2- خط عمودي 3- خط مايل يا مورب 4- خط منحني 5- خط دايره 6- خط مارپيچ 7- خط موج دار باز و بسته 8- خط زيگزاگ
1- خط افقي : خطي است كه هرگاه ما در بالا و پائين كادر بكشيم خط ها موازي با كادر بشود.


2- خط عمودي : طرف راست و چپ صفحه كشيده مي شود و خطي هاي هستند كه موازي با خط سمت راست و خط سمت چپ كاغذ باشند.


3- خط مايل يا مورب: خطي است كه در هر كجاي كادر قرار بگيرد و از دو طرف آن خطي را موازي با خط پايين و بالاي كادر رسم كنيم زوايايي بدست آيد.


4- خط منحني : خط نيم دايره است كه درجهات مختلف صفحه را بالا ، پائين ، چپ و راست قرار ميگيرد و يا خط در گوشة كادر قرار مي گيرد.


5- خط دايره : يا دايره هاي منظم است يا غير منظم ، دايره داراي دو خط منحني بسته است .


6- خط مارپيچ : در كشيدن درختان دانش آموز از اين خطوط مارپيچي استفاده مي كنند.


7- خط موج دار باز و بسته : در كشيدن تپه مورد استفاده قرار مي گيرد.


8- خط زيگزاگ : كاربرد بسيار زيادي در طراحي دارد . وقتي جسم خشني را بخواهيم نشان دهيم از اين خط استفاده مي كنيم.

براي شروع درس طراحي به نكاتي چند بايد توجه و دقت نمود:
1- انتخاب كادر 2- انتخاب زاويه ديد 3- سايه زدن


1- انتخاب كادر : صفحه اي 5*3 انتخاب مي كنيم و در داخل آن كادر 1*1 و 51/1*1 را رسم و بعد برش مي زنيم.
2- انتخاب زاويه ديد: كه از دانش آموز مي خواهيم اين كادرها را جلوي چشم خود بگيرد و به موضوع نگاه كند و زاويه ديد خود را مشخص كند و بايد توجه داشت كه طراحي از بالاترين نقطه مدل شروع مي شود.
3- سايه زدن : يعني تيرگيها و تاريكيهاي جسمي رامشخص كردن كه سايه زدن سه نوع مي باشد.


از تاريك ترين و عميق ترين نقاط شروع مي كنيم تا به روشن ترين قسمت برسيم. براي قسمت هاي تاريك و فرو رفته از خطوط ضخيم و يا سايه هاي تيره استفاده مي كنيم و براي قسمتهاي روشن و برجسته ازخطوط نازك و سايه هاي روشن . سايه ها بايد با نوع مدل متناسب باشد، قبلاً براي كشيدن مجسمه اي بي جان، از خطوط محو شده و نازك استفاده مي كنيم. براي نشان دادن اسب از خطوط پر رنگ و ضخيم استفاده مي كنيم.

روش هاي سايه زدن
1- محو كردن : به وسيله پنبه يا دستمال كاغذي يا قلم محو كن.
طريق ساختن قلم محو كن : كاغذ خشك كن يا كاغذ روزنامه را مي پيچيم به صورت فشده تا به صورت قلمي در آيد.
2- هاشوزدن : هاشور ها هميشه نسبت به خط افق زاويه 45 درجه دارند . هاشور با قلم فلزي يا خودكار يا مداد H كشيده مي شود.
3- نقطه چين يا پرداز: كه در مينياتور بيشتر استفاده مي شود.



درس سوم

سفال كه تركيب خاك و آب به صورت گل است يكي از اصيل ترين هنرهاي ايراني است كه به دست هنرمندان ايراني ساخته شده است چه بسا تكه اي سفال سر نخي از يك شهر يا تمدني عظيم بوده است و بهترين سفال هاي ها مربوط است به نيشابور ، گرگان و شوش كه بر روي آنها خطوط و طرح هاي منقش ثبت شده است.


سفال بخوبي مي تواند هر چيزي را در خود نگه دارد. لوله هاي آب قديم كه آب را از قنات به ده مي آورده از سفال بوده چرا كه آب را نگهداري مي كرده.
شكل صفحه 16 احتمالاً سفال هاي مكشوفه از نيشابور مربوط به قرن سوم و چهارم ميلادي مي باشد.
و در صفحه 17 ما اشكال قلم ني ، ظرف دوات و… را مي بينيم . هدف اين است كه ما قصد داريم چيزهاي را طرح بزنيم كه قابل لمس باشند و بيشتر در دسترس دانش آموزان باشند.


و بعد ما شكل نيم تنه درختي را مي بينيم . هدف از طراي درخت اين است كه كودكان اين بيشتر ناتوراليست يا طبيعت گرا هستند و مهم تر اينكه با هنر اسلامي ارتباط دارد.



درس چهارم

در اين درس ما با درخت آشنا مي شويم . در اين تصوير ما درختاني را به اشكال مختلف مي بينيم . در صفحه اول تصوير درختي را كشيده كه از تنه كلفت و ضخيم درختي بريده شده درختي كه داراي انشعاب است و درختي ديگر كه شاخه هايش بريده شده است . به سايه زدن درخت دقت كنيد . در جايي كه عمر درخت پيرتر است

خطوط ضخيم تر ، شكسته و سايه ها تيره تر است ولي در جائيكه درخت جوان تر است خطوط روشن تر است . و سپس از بچه ها سوال مي كنيم كه در اين تصاوير چه مي بينيد؟ و بعد مي خو اهيم كه درختاني را به صورت تخيلي يا زنده بكشند . تصوير صفحه 21 دو اثر از نقاشي هاي شادروان سهراب سپهري است كه اين دو اثر در موزه هنرهاي معاصر در تهران موجود است.


تصوير صفحه 22 تصوير سياه و سفيد مربوط به كتاب ناسخ التواريخ رشيدي كه از مكتب رشيدي مي باشد . يكي از مكاتبي كه بعد از اسلام بوجود آمد مكتب رشيدي بود.
چگونگي بوجود آمدن مكتب رشيدي : در زمان چنگيز خان مغول بعد از پيروزي و تسلط چنگيز بر كشورهاي آسياي مركزي آسياي صغير و اروپا آنها را بين فرزندان خود تقسيم كرد. بعد از مرگ چنگيز يكي از فرزندان او متوجه شد كه ايراني ها زير بار زور مغول نرفتند لذا به ايران حمله كرد و آنرا تسخير نمود و سلسله اسماعيليان را برچيد. بعد از آن به بغداد رفت و در آنجا بعد از از بين بردن يكي از شاهان عباسي به ايران برگشت و مراغه را پايتخت خود قرار داد

. اين نوه چنگيز هولاكوخان بود كه در ايران سلسله ايلخانان را تشكيل داد. پادشاهان ايلخاني بعد از استقرار در ايران دست از خون ريزي كشيدند و از وزراي ايراني به عنوان وزير استفاده كردند. از جمله خواجه نصير الدين طوسي كه اولين كتاب را در رابطه با علم مناظر و مرايا كه همان پرسپكتيو بود نوشت . اين كتاب اكنون در موزه آستان قدس رضوي مشهد موجود است.


و از ديگر وزيراني كه در دستگاه ايلخاني خدمت كردند خواجه رشيد الدين فضل الله بود كه وزير غازان خان ايلخاني بود. وي يكسري تشكيلات علمي در مراغه تشكيل داد كه شامل كتابخانه ، رصد خانه و نقاشخانه بودو در كتابخانه او ده هزار جلد كتاب موجود بود كه اين ده هزار جلد كتاب 5 هزار موضوع مختلف را در بر مي گرفت. خواجه اسم اين تشكيلات را ربع رشيدي گذاشت.


بعد از بوجود آمدن اين تشكيلات در بغداد همزمان مكتب بغداد ايجاد شد. يكي از افراد اين مكتب جنيد بغدادي بود كه عده اي از شاگردان جنيد علاوه بر كسب معلومات و مهارت فراوان دست به خلاقيت هاي فراواني در زمينه هنر اسلامي زدند.



تصوير صفحه 21 كتاب نقاشي سهراب سپهري است . براي آشنائي بيشتر با اين هنرمند به نوشتن سطوري اندك قناعت مي كنيم « سهراب سپهري در مهرماه سال 1307 در شهر كاشان متولد شد .پس از طي دوران كودكي و تحصيلات در سال 1332 در دانشكده هنرهاي زيبائي دانشكده تهران دوره نقاشي را تكميل كرد. سپس در مدرسه هنرهاي زيباي پاريس در رشته ليتوگرافي (چاپ سنگي) نام نويسي كرد.

سهراب سپهري در سال 1325 در آموزش و پرورش كاشان استخدام شد. در خاطره اي از باغ كودكي سهراب به گتفگوي سهراب با خواهرش گوش جان مي سپاريم.
ـ سهراب ! سهراب كجائي ؟
ـ اين جا هستيم ، پشت اين بوته گل
ـ آن جا چه مي كنيم ؟ ! تمام باغ را دنبالت گشتم.
ـ ببينين ، آرام تر ، مگر نمي شنوي؟ يك گل دارد باز مي شود.


پريدخت ، خواهر كوچك سهراب ، به امتداد اشاره انگشتان او نگاه مي كند گل ، يك گل سرخ معمولي است ؛ غنچه اي در آستانه باز شدن و پريدخت با تعجب مي پرسد : « باز شدن گل كه صدا ندارد !» چشم هاي سهراب برقي مي زنند و مي گويد :« چرا ، اگر درست گوش بدهي مي شنوي ، حتي صداي نفس هاي باغ را مي تواني بشنوي .» … باغ ، پر از گل هاي داوودي ، شب بو، زنبق و اطلسي است كه عطر دلپذير آنها خواب شب هاي كودكي بچه ها را معطر مي كند.


پا به پاي نقاشي ، شعر نيز در وجود سهراب جريان دارد. در سال 1355 ، سهراب مجموعة اشعار خود را با نام « هشت كتاب» به دست چاپ مي سپارد. اين مجموعه بسيار مورد توجه منتقدان قرار مي گيرد. اما دريغ كه در اوج سال هاي هنري سهراب ، سلامتي او رفته رفته رو به كاستي مي گذارد و كم كم بيماري در وجود او چهره نشان مي دهد، تشخيص پزشكان بسيار تلخ و خرد كننده است، سرطان خون.


سرانجام در ساعت شش بعد از ظهر اول ارديبهشت سال 1359 اين كبوتر ناآرام در پهنة بي پايان بعد از مرگ به پرواز در مي آيد و به آرامش ابدي مي رسد. پيكر سهراب در زيارتگاه مشهد اردهال به خاك سپرده مي شود . استاد « مافي» بر سنگ مزار او با خطي خوش چنين مي نگارد:


به سراغ من اگر مي آئيد
نرم و آهسته بيائيد مبادا كه ترك بردارد
چيني نازك تنهائي من
يكي از شعرهاي سهراب
رفته بودم سرحوض
تا ببينيم شايد ، عكس تنهائي خود را در آب
آب در حوض نبود


ماهيان مي گفتند:
«هيچ تقصير درختان نيست.
ظهر دم كردة تابستان بود.
پسر روشن آب ، لب پاشويه نشست
و عقاب خورشيد ، آمد او را به هوا برد كه برد
تو اگر در تپش باغ خدا را ديدي ، همت كن


و بگو ماهي ها ، حوضشان بي آب است»
باد مي رفت به سروقت چنار
من به سروقت خدا مي رفتم.
جنيد به دليل افكار بلندي كه داشت عليرغم خدماتي كه به جهان هنر كرد در ربع رشيدي به دار آويخته شد كتابخانه با ارزش او به آتش كشده شد و تنها چند كتاب منجمله ناسخ التواريخ از آثار او بجاي مي ماند.
و اين تصوير سياه و سفيد درختي است كه در اثر اين هنرمند بوده.


تصوير بعدي تصوير رنگي است از تابلوي مدرسه ليلي از آثار كمال الدين بهزاد مربوط به مكتب هرات.


در سرزمين آسياي صغير ماوراء النهر به دليل اختلافاتي كه بين ايلخانيان و حكومتهاي محلي ايجاد شده بود دچار هرج و مرج شد. در اين شرايط تيمور، خواهر پادشاه ماوراء النهر را به همسري خود انتخاب مي كند و لقب گوركان يعني داماد وي به تيمور لنگ نيز مشهور است كه علت اين لقب اين بوده كه گويا در يكي از جنگها مجروح و لنگ شده ،


تيمور سمرقند را پايتخت خود قرار مي دهد بعد از او فرزندان او راه قتل و غارت را كنار گذاشتند . يكي از فرزندان او به نام شاهرخ كه وزير او امير عليشيرنوايي نوائي است كه فرد بسيار هنرمند و هنردوستي بوده است . وي مردي آرامش طلب بود كه زنش گوهر شاد آغا دستور ساختن مسجد گوهرشاد را در مشهد مقدس داد.
يكي از فرزندان شاهرخ بايستغر است كه در هرات از هنرمندان حمايت مي كرد و خودنيز خطاط بسيار خوبي بوده كه در هنر خطاطي ما خطي بنام بايستقر داريم.


جانشين شاهرخ پسرش الغ بيگ بود كه رصد خانه اي در سمرقند ايجاد كرد در نتيجه تمامي رياضيدانان و منجمين را در آنجا جمع كردند. آخرين پادشاه تيموريان سلطان حسين بايقرا است وي در هرات مدارس و اماراتي تاسيس كرد بخصوص در زمينه هنر و تمامي اين تلاشها از زمان شاهرخ تا زمان سلطان بايقرا سرمنشاء مي شود براي مكتب هرات و همچنين مكتب هرات سرمنشاء بوجود آمدن تمام مكاتب ( مكتب تبريز، مكتب اصفهان ) است.


يكي از نقاشان مكتب هرات كمال الدين بهزاد است وي چندين سال از عمرش را در زمان تيموريان و بقيه را در زمان شاه اسماعيل صفوي زندگاني كرد. شاه سلطان حسين، كمال الدين بهزاد را مي برد و مكتب اصفهان بر اساس هنرهاي او تاسيس مي كند. اين تابلو يكي از آثار كمال الدين بهزاد است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید