بخشی از مقاله

مقدمه:
از قرون و اعصار گذشته بشر در پي دستيابي به امكانات و ابزارهاي توسعه تلاشهاي فراواني را در راه كشف مجهولات وتازه‌ها انجام داده است.
بي‌شك فلز درعصر حاضر به عنوان زير ساخت توسعه و فناوري همواره مورد توجه بوده و كشورهاي پيشرفتة جهان با علم به اين نكته سعي فراواني را در راه كشف وتوسعة‌ ذخاير و منابع فلزي خود انجام داده و هم اكنون نيز علاوه بر استفادة‌ بهينه از ذخاير و منابع خود چشم به بهره‌برداري از مواد و كاني‌هاي غني موجود در كرات ديگر و من جمله ماه دارند.


بديهي است با توجه به بودن ذخاير و معادن قابل استحصال كشورها و همچنين استفادة‌ نادرست در بعضي مناطق، دورنماي صنعت فلز مبهم نمايد با توجه به مطالب فوق نياز بشر به ابداع روشهاي جديد فرآوري جهت بهره‌برداري از معادن و ذخاير كم عيار و همچنين استحصال آن بخشي از كاني‌هايي كه از لحاظ متالوژيكي و كانه‌آرايي مشكل‌زا مي باشند ضروري به نظر مي‌رسد.
لذا در عصر حاضر تمام توجهات به سمت مواد و كانيهايي است كه تاكنون مورد توجه نبوده و يا به دليل مشكلات فرآوري قابل استحصال نبوده‌اند.


با توجه به اين مطلب فلز آلومينيوم نيز از اين قاعده مستثني نبوده و نياز بشر به توليد واستحصال آن در سالهاي آتي بسيار مورد توجه مي‌باشد. در حال حاضر در صنعت آلومينيم جهان مهمترين منبع براي تأمين آلومينيوم كاني بوكسيت مي‌باشد.
هم‌اكنون مهمترين و بهترين گزينه‌ براي تأمين آلومينيوم بعد از بوكسيت، آلونيت مي‌باشد. كانيهاي ديگري نيز جهت توليد آلومينيوم مورد توجه قرار دارند كه از آن جمله مي‌توان به آنورتوزيت – نفلين- رسها و شيل اشاره كرد.


سميناري كه در حال مطالعه مي‌فرماييد بحث در مورد روشهاي موجود فرآوري كاني آلونيت در گذشته و حال مي‌باشد كه همراه با بحث در مورد رفتارهاي اختصاصي كاني آلونيت در شرايط مختلف شيميايي و حرارتي و مطالعه دقيق خواص اين كاني در محيطهاي اسيدي و قليايي مي‌باشد.
همچنين كاربردهاي مختلف آلونيت به غير از توليد آلومينا مانند استفاده به عنوان منعقد كننده ( كواگولان) و ( فلوگولانت) در بحث تصفيه آب (‌Water Treatment ) و داروسازي مورد بحث قرار گرفته است.
بحث در مورد مشكلات محيط زيستي و مشكلات موجود فرآوري اين كاني نيز از جمله مطالعات انجام گرفته در اين سمينار مي‌‌باشد. در پايان لازم مي‌دانم از استاد راهنماي درس سمينار جناب آقاي دكتر محمدمهدي سالاري‌راد و همچنين كمكها و راهنماييهاي استاد درس سمينار جناب آقاي مهندس ياوري كمال تشكر را بنمايم.


در آخر اميد است با تلاش و كوشش شبانه‌روزي متخصّصين و كارشناسان صنعت و معدن وابستگي عظيم درآمد كشور به نفت به مرور زمان كم شده و ما نيز همچون ساير كشورها در حفظ ذخاير و منابع ملّي خود براي آيندگان كوشاتر باشيم.
سهند اندرزي گرگري

زمين شناسي و پراكندگي آلونيت در ايران و جهان
پيش درآمد :
آلونيت در جهان از قرن پانزدهم تا اواخر قرن حاضر بعنوان منبعي براي زاج و سولفات آلومينيوم مورد استفاده قرار گرفته است . از زمان شناخت و بكارگيري آلونيت در ايران تاريخ دقيقي در دسترس نيست اما ترديدي نيست كه سابقه طولاني داشته و چه بسا ايرانيان از پيش از قرن پانزدهم آن را مورد استفاده قرار مي دهند از اوايل قرن حاضر از بوكسيت و رس هم تا حدودي براي بدست آوردن زاج و سولفات آلومينيوم استفاده مي شود . آلونيت در طول اولين جنگ جهاني نقشي استراتژيك و حساس در استراليا و ايالات متحده امريكا در تهيه كود سولفات پتاسيم ايفا كرده است . ( ( Hall et al, 1983


1 ـ 1 ـ تركيب شيميايي و برخي خصوصيات كاني شناسي آلونيت
آلونيت خالص از نظر تئوري با فرمول داراي كه 05/13 ، درصد 37/11 درصد ، 92/36 درصد و 66/38 درصد مي باشد آناليز بعضي از بلورها ممكن است مشابه تركيب فوق باشد اما آلونيت طبيعي مقداري سديم دارد كه جانشين پتاسيم شده است. و در صورتيكه نسبت اتمي سديم به پتاسيم معادل يك يا بزرگتر از يك باشد كاني را ناترو آلونيت گويند. چنانچه نسبت اتمي سديم به پتاسيم بزرگتر از 1:3 مي باشد ممكن است به آن آلونيت سديك گويند اگر چه اين نام گاهي به غلط مترادف با ناترو آلونيت در نظر گرفته مي شود .
آلونيت از نظر بلورشناسي در سيستم هگزا گونال تبلور يافته و در حالت بلوري به صورت فيبري ولي اغلب در طبيعت به صورت متراكم يافت مي شود . سختي كاني خالص آن 5/3 تا 4 درمقياس موس و وزن مخصوص آن بين 6/2 تا 8/2 متغير است . رنگ اين كاني با توجه به ناخالصي هاي همراه آن نيز متغير است چنانكه در رنگهاي سفيد ، خاكستري ، صورتي ، متمايل به زرد و قهوه اي و حتي بنفش مشاهده مي شود .

2 ـ1 ـ موارد استفاده و پراكندگي آلونيت در جهان
در برخي كشورها آلونيت جهت توليد آلومين مورد استفاده قرار مي گيرد ، چنانكه در آذربايجان شوروي ( سابق ) كارخانه اي با ظرفيت توليد تقريباً 200 تن در روز آلومين برپاست كه از آلونيت ، آلومين استخراج مي شود ، از آنجا كه آلومين منبع با ارزشي براي آلومينيوم است ، آلونيت را مي توان كانسار آلومينيوم بشمار آورد . كود از محصولات فرعي آلونيت است در ايران آلونيت از قديم و بطور سنتي در توليد زاج مصرف مي شده است كه بكار رنگرزي و تصفيه خانه هاي آب و نفت مي آيد .


آلونيت در بسياري از كشورها وجود دارد البته بايد در نظر داشت كه انباشته هاي بزرگ و غني از آلونيت كه براي تاسيس كارخانه توليد آلومين يا كود مناسب باشد ، به طور نسبي ، كم است .
در دهه اخير انباشته هاي بزرگي از آلونيت در برخي از ايالات باختري آمريكا كشف شده كه مهمترين آن ها در جنوب باختر يوتا است ، ولي انباشته هاي آريزونا و كلرادو هم شايان توجه اند ، در نوادا و نيومكزيكو و به احتمال در مكزيك هم پتانسيل يا كانسارهايي از آلونيت با عيار بطور نسبي خوب وجود دارد .


به نظر مي رسد بزرگترين و بهترين انباشته هاي آلونيت از نظر گستردگي و عيار در جمهوري هاي شوروي ( سابق ) است ، كارخانه توليد آلومين در آذربايجان شوروي از توف هاي آلونيتي شده اواخر ژوراسيك نزديك ، زايليك (Zaglik ) چند كيلومتري شمال باختر داش كسن ( Dashkesan ) تغذيه مي شود و مقدار آلونيت سنگ ها حدود 40 درصد مي باشد در ديگر جمهوري هاي شوري ( سابق ) بيش از 80 ذخيره ديگر وجود دارد كه اين انباشته ها در قزاقستان ، ارمنستان ، ازبكستان ، قرقيزستان ، تاجيكستان ـ پراكنده است .


در قاره آسيا بويژه در چين انباشته خيلي بزرگ از سنگ هاي واجد آلونيت در ناحيه پين يانگ فانشن ( pinyang Fanshan ) ، در ژاپن ، جنوب كره ، تركيه و ديگر كشورها هم گزارش هايي در مورد آلونيت موجود است ولي اقتصادي بودن برخي از آنها هنوز نامشخص است . همچنين ذخاير يا منابع موجود در اسرائيل ( فلسطين اشغالي ) ، مصر ، مراكش ، تانزانيا ، نيجريه ، نيوزيلند ، و سوماترا و فيليپين مورد بررسي هاي دقيق قرار نگرفته است . در كشورهاي اروپايي مانند ايتاليا ، اسپانيا ، در جنوب امريكا ، جنوب مكزيك و استراليا هم انباشته هاي قابل توجهي از آلونيت موجود است .


3 ـ 1 ـ چگونگي رخداد
آلونيت به صورت عدسي ها و رگچه ها در داخل كانسارهاي رگه اي فلزات و نيز در داخل شكاف هاي سنگ هاي آذرين قليائي يافت مي شود ولي توده هاي بسيار بزرگ آن به طور معمول ،‌‌ در داخل توف ها و گدازه ها تشكيل مي گردد . در ايران هم از هر دو نوع وجود دارد ولي تنها آن دسته كه در اثر آلتراسيون با هر پديده ديگر در سنگ هاي ولكانيكي يا توفي بوجود آمده ، از نظر حجم و وسعت شايان توجه است .


انباشته آلونيت نوع جانشيني شباهت كمي با نمونه هاي موجود در موزه يا توصيف هاي موجود در متون و نشريه هاي كاني شناسي دارد . بطور نمونه آلونيت در سنگهاي آتشفشاني دانه ريز يا پورفيرهاي دانه درشت تر ساب ولكانيك و يا در سنگ هاي نفوذي كم ژرفا بر اثر آلتراسيون مي تواند بوجود آيد. سنگ دگرسان شده اساساً از كواتزهاي ميكرو كريستالين ، آلونيت و مقادير جزي هماتيت ، روتيل و آناتاز تشكيل شده است ، رسها و كانيهاي سيليسي غالباً از همراهان آلونيت در سنگ هاي آلتره شده مي باشد . حضور فراون همين همراهان در فرايند توليد آلومين مي تواند توليد اشكال نمايد .


تشخيص سنگ هاي آلونيت دار در روي زمين كار ساده اي نيست . سنگ هاي ولكانيكي دگرسان شده غني از آلونيت و كائولينيت ، سريسيت و ديگر كاني هاي دگرساني خيلي مشابهند ، اما چون وزن مخصوص آلونيت ( 82/2 ) كمي بيش از وزن مخصوص كوارتز و رسها است ، بطور معمول ، حضور مقدار زياد آلونيت در يك نمونه سنگ ولكانيك قابل تشخيص است .


آلونيت هايي كه بصورت رگه اي هستند معمولاً صورتي رنگند ولي رنگ كلاً معياري ضعيف در تشخيص سنگ هاي آلونيتي است . چون آلونيت در رنگهاي گوناگون مي تواند باشد . ( بطور معمول ، رنگارنگ يا داراي خطوط رنگيني است و يا به آهن آلوده شده است . رنگ زرد پرتقالي معمولاً نشانه حضور جاروسيت ( سولفات آهن آبدار مي باشد ) .
انباشته هاي مختلف آلونيت اندازه هاي متغيري دارد چنانكه از نودول ها يا عدسي هاي كوچك در حد سانتي متر و تا توده هاي بزرگ محتوي چندين ميليون تن سنگ دگرسان شده با 30 تا 40 درصد آلونيت در تغيير است . در رگه هاي درون زا (hypogene ) آلونيت به طور تقريب خالص مي تواند يافت گردد . Hall ( 1978 ، 1980 ) انباشته هاي آلونيت را در سه گروه مي گنجاند :
1 ـ آلونيت رگه اي ؛ 2 ـ آلونيت گرهكي ؛ 3 ـ آلونيت جانشيني ؛


1 ـ 3 ـ 1 ـ آلونيت هاي رگه اي
آلونيت در رگه ها يا خيلي ريز بلور و يا نهان بلور ( Cryptocrystaline ) است كه در اين حالت به رنگ سفيد و زرد مي باشد . چنانكه آلونيت در رگه در چهره بلورهاي درشت كه گاه طول آن ها به 10 تا 20 ميلي متر مي رسد پديدار شود ، صورتي رنگ است ( 1983 ، Hall et al ) . اگر چه در رگه هاي با عيار بالا ، به طور تقريب ، ‌آلونيت جانشيني قابل قبول براي بوكسيت خواهد بود ، اما كل منابع در دسترس و موجود در رگه ها كمتر از آن است كه سازندة اساس ماده اي خام در صنعت باشد .
2 ـ 3 ـ 1 ـ آلونيت هاي گرهكي در سنگ هاي رسي رسوبي


آلونيت يا ناتروآلونيت گرهكي و لايه ها ور گه هاي كم ضخامت نامند آن از نظر جغرافيايي بسيار متداول و گسترده اند ( هال ،‌ 1978 ) و در شيل ها ، شيست هاي ميكادار ، يا لايه هاي رسي يافت مي شوند ، به نظر مي رسد اين آلونيت ها به طور دياژنتيكي يا برون زايي ( Supergenic ) و در اثر عملكرد آب هاي زيرزميني اسيدي غني از سولفات ، در رسوبات آرژيلي سرشار از ميكا يا ايليتي بوجود آمده اند اكسيداسيون پيريت پراكنده در سنگ هاي رويي يا سنگ مجاور آن ، اسيد لازم را فراهم مي سازد ؛ پتاسيم از ايليت يا ميكا (مسكويت) موجود در رسوب ميزبان آلونيت است . خلوص گرهك هاي آلونيتي ممكن است به خلوص آلونيت هاي رگه اي نزديك باشد . ولي اين رخدادهاي رسوبي ، بيشتر ، محدود به لايه هاي كم ضخامت و ناممتدي است كه بطور معمول ، با كائولين مخلوط بوده ، و توده هاي آن قدر بزرگي را تشكيل نمي دهد كه به عنوان منبع آلومينيوم بهره برداري شوند .


3 ـ 3 ـ 1 ـ آلونيت جانشيني در سنگ هاي ولكانيكي و سنگ هاي نفوذي كم عمق
اين انباشته ها ابعاد بزرگ و ذخيره هاي قابل ملاحظه دارند و به طريقه روباز مي توانند استخراج شوند . اين گروه از انباشته ها بخش عمده منابع آلونيت را در امريكا و ساير نقاط جهان تشكيل مي دهند ، و به عنوان منبع اساسي هر طرح صنعتي آلومينيوم با بكارگيري آلونيت در نقش يك مادة‌ خام ، بهره برداري مي شوند اگر چه اين انباشته ها از نظر عيار در چنان گسترش و حجم بالاي ذخيره برخوردارند كه مي توان به طريقه روباز آن ها را استخراج نمود . در اين انباشته ها ميزان پتانسيل براي تغذية يك كارخانه آلومين با مقياس اقتصادي براي بيست سال يعني تا زمان مستهلك شدن كارخانه كافي است . (Hall et al, 1983)


4 ـ 1 ـ منطقه بندي انباشته هاي جانشيني
يكي از مشخصات انباشته هاي بزرگ آلونيت (آلونيت جانشيني ) حالت منطقه اي
( Zoning ) در آن ها است . زونينگ كاني شناختي مشخصه انباشته هاي بزرگ آلونيت نوع جانشيني در باختر ايالات متحده امريكا است . منطقه بندي يكسان يا بسيار مشابه نيز در متون زمين شناسي ديگر كشورها هم گزارش شده است .
به طور كلي چهار زون اصلي شناسايي شده است . مغزه يا پوشش سيليسي ، كوارتز آلونيت ، آرژيلي ، پروپيلتي .


مغزه يا پوشش سيليسي ( زون 1 ) مركزي و برجسته و مترفع است ، و زون كوارتز آلونيت ( زون 2 ) ، زون آرژيلي ( زون 3 ) و سرانجام زون پروپيليتي ( زون 4 ) در بيرون و به سمت پائين جانشين آن مي شود . ممكن است در سطح زمين اين چهار زون در جنب يا پهلوي يكديگر باشند ، همچنين به طور عمودي ، اگر چه عموماً براي آشكارشدگي ارتباط منطقه اي در ژرفا ، حفاري عميق ضروري است .
شرحي كه در ادامه خواهد آمد حالتي ايده آل را به نمايش مي گذارد و به ندرت در طبيعت رخ مي دهد . بيشتر انباشته هاي طبيعي نامنظم و ناهمگن اند و انكلاوهاي يك مجموعه منطقه بندي با ديگري احاطه مي شود . دگرساني ها ممكن است در هم داخل شود چنانكه يك زون يا چندين زون خيلي باريك و كم ضخامت مي شود و در هنگام بررسي و مشاهده سطحي و اتفاقي ، آشكار نمي شود فزون بر آن مرزهاي منطقه اي باريك و ظريف اند، نقشه برداري واقعي آن ها دشوار است و براساس اندازه گيري هاي پراش اشعه X پودر آن ها نقشه بطور دلخواه رسم مي شود . ويژگي هاي هر يك از چهار زون نامبرده در ادامه اشاره خواهد شد .


1 ـ 4 ـ 1 ـ زون سيليسي مغزه اي يا پوششي
در اين زون سنگ به شدت سيليسي شده و ممكن است شبيه چرت يا اپاليت باشد ،‌ و اگر در نزديكي سطح يا سطح زمين يافت شود ممكن است متخلخل مانند سينتر سيليسي باشد به طور معمول ، گوگرد طبيعي در خلل و فرج ها يا حفره ها پديدار است . به طور تيپيك ، كواتز فاز سيليسي غالب است . ولي كريستوباليت هم نامتداول نيست

، و سيليس بي شكل و تريديميت در شماري از مناطق تشخيص داده شده است . زون سيليسي را نشانگر مجرا يا منفذ اصلي براي ، مرحله نهايي دگرساني مي دانند ، كه در اثر سيالات گرمابي ( hydrothermal fluids ) بشدت اسيدي و گازهايي كه منشاء آتشفشاني دارند ، قلياها ، عناصر قليايي ، آلومينا ، و ديگر عناصر از سنگ هاي ولكانيك شسته و پس مانده سيليسي از آنها بر جاي مي ماند ، مقداري از سيليس هم از زون زيرين دگرساني آلونيتي به آن اضافه مي شود و ممكن است سيليس سنگ 90 درصد يا بيشتر باشد .


2 ـ 4 ـ 1 ـ زون كوارتز ـ‌ آلونيت و زون آرژيلي
زون سيليسي به طرف بالا به يك زون سنگ به شدت دگرسان شده تغيير مي يابد كه عمدتاً متشكل از كوارتز ميكرو كيستالين و آلونيت است ،‌‌ اين سازندگان زون ، كانه انباشته اقتصادي آلونيت است . مقدار آلونيت ممكن است 30% يا بيشتر باشد ديگر كاني ها به طور معمول ، در مقادير كم يافت مي شود و شامل هماتيت ، روتيل و آناتاز است . كائولينيت ( يا پلي مورف آن، ديكيت ) و ساير كاني هاي فيلوسيليكاتي به علاوه كريستوباليت اپالي متداول است . ولي چنانچه اين كاني هاي سيليسي بيش از مقادير خيلي ناچيز باشد و در آن صورت اثراتي زيانبار بر كيفيت كانسار خواهد داشت . ممكن است در اين زون پيريت ، به ويژه در ژرفا يافت شود .


جاروسيت ، سولفات آهن دار، مانند آلونيت ، ممكن است به صورت تشكيل دهندة درون زا يا برون زا ، موجود باشد . كاني هاي زاج به صورت شوره زني هاي ( efflorescences ) فرعي هوازدگي پديدار مي شوند ، ولي در ژرفاها به ندرت يافت مي شوند .


مقاديري محسوس كاني هاي رسي كائولني ( بنابراين آرژيلي ) ، به طور معمول ، كائولينيت ، ولي بعضي مواقع ديكيت دارند ، هالوسيت در نواحي آلونيت دار ايتاليا به هر دو صورت ئيدارته و غير ئيدراته متداول است (1979,Lombardia and Mattias ) ؛ اگر چه ، به نظر نمي رسد در انباشته هاي باختر امريكا هالوسيت به متداولي كائولينيت باشد. كواتز ريز بلور باز هم غالب است . ممكن است آلونيت از نظر اندازه به طور تقريب ، برابر كائولين باشد مواد در زون آرژيلي به دليل حضور رس ها و ديگر كاني هاي ورقه اي زيانبار ، مرغوب نيست . كاني ها به غير از گروه كائولن كه در زون آرژيلي هم تشكيل مي شود شامل سريست ، دياسپر ، پيروفيليت و به طور نادر تر ، زونيت (Zunyite) است . هماتيت و روتيل يا اناستاز در همه جاي اين زون مانند تمام زون هاي ديگر ، يافت مي شود . به طور معمول جاروسيت با آلونيت همراه شده ولي ممكن است بيشتر سوپرژن (برون زا) باشد تا هيپوژن (درون زا) جاروسيت با كاني هاي اكسيد آهن نه رنگ هاي متمايل به زرد و قرمز به سنگ هاي دگرسان شده مي دهد .


مجموعه دگرساني آژريلي زون سوم به تدريج تغيير مي يابد ، به طرف بيرون پرمايه از آلونيت ( زون 2 ) به سمت زون پروپيليتي ( زون 4 ) پيش مي رود . كاني هاي گروه كائولن كمتر مي شود و سريست در آن به طور معمول ، تقريباً برابر با مقدار كوارتز است. زون 3 يا زون آرژيلي را در جايي كه سريسيت كاني غالب دگرساني مي شود (در بخش بيروني يا مركزي آن) مي توان به طور غيررسمي زون فيليك ناميد ولي اين پديده آن قدرها متداول نيست كه معرفي رسمي آن را به عنوان بخشي از طرح منطقه بندي شرح داده شده در اينجا را توجيه نمايد . رس هاي اسمكتيت و كلريت در بخش دورتر زون آرژيلي اهميت مي يابد ، و آلونيت يا ديگر وجود ندارد و يا بصورت پراكنده يافت مي شود .
3 ـ 4 ـ 1 ـ زون پروپيليتي
زون آرژيلي به طور غير محسوس و تدريجي به زون پروپيليتي تبديل مي شود ، اين زون با رنگ سبز متمايل به خاكستري تيره مشخص است و به طور معمول در آن ، بافت اوليه سنگ به خوبي حفظ شده است ، در اين زون كوارتز نسبت به ديگر زون ها كم اهميت تر مي شود و گمان مي رود كه كوارتز در اينجا يك كاني اوليه و نه يك كاني دگرساني ثانوي باشد كاني هاي همراه و شاخص دگرساني در اين زون شامل اپيدوت ، كلريت ، زئوليت ها ، پيريت و كلسيت يعني كاني هايي كه ناپايدارند و در محيط هاي به شدت اسيدي زون كوارتز ـ آلونيت نمي توانند حضور داشته باشند ، است . شايد پلاژيو كلاز اوليه سوسوريتيزه و كاني هاي مافيك در آن اوراليتيزه باشد ، اين پديده ها معرف دگرساني كمتر اسيدي و ملايم تر از آنچه در مركز حكم فرما است ، مي باشد .


5 ـ 1 ـ ژنز انباشته هاي جانشيني آلونيت
با توجه به آن كه در طبيعت تنها در انباشته هاي جانشيني است كه مقدار آلونيت فراوان و ذخيره آن چند ميليون تني است، به چگونگي پيدايش آن ها، با تفضيل بيشتر مي پردازيم .
انباشته هاي جانشيني را حاصل سيالات گرمايي مي دانند كه طي آخرين مرحله فعاليت آتش فشاني خارج مي شوند و حاوي اسيد سولفوريك و گازهاي گوگردي مي باشند عناصر محلول از سنگ هاي نفوذپذير ، بطور تيپيك سنگ هاي آذر آواري با تركيب ريوليتي تا آندزيتي يا داسيتي شسته و حمل مي گردد ، جدا از سنگ هاي ياد شده پورفيرها و جريان هاي كم ژرفا نيز مناسب اند با تجزيه و فروپاشي فلدسپار ، ميكا و ساير كاني هاي سازندة سنگ ،

سيليس آزاد مي شود و دوباره به صورت كريستوباليت يا كوارتز هاي خيلي ريز متبلور مي شود . بافت هاي ميكروسكوپي نشان از آن دارد كه آلونيت دانه ريز به طور كم و بيش هم زمان با فاز سيليس ، تبلور مي يابد .
عواملي نظير ، بافت و تركيب سنگ ، تخلخل و نفوذ پذيري ، تركيب شيميايي سيالات ، دما و فشار ، نرخ جريان سيالات و تداوم آن ها ، طول مدت دوره و ساخته هايي نظير لايه ، گسل ها و درزه ها دگرساني را كنترل مي نمايد . سيالات ممكن است در امتداد منفذ و مجزاي محلي ، صعود نمايند و در اين حالت منطقه بندي تقريباً متحدالمركز دگرساني پديد مي آيد . اين درگساني از سنگ هاي به شدت سيليسي شده در مركز به حلقه هاي آلونيتي ، آرژيلي و سرانجام سنگ هاي پروپيليتي در پيرامون تغيير مي كند .

به نظر مي رسد كه در بيشتر حالات ، مجرا يك شكستگي بزرگ يا گسلي بوده و سنگ به شدت سيليسي شده در امتداد محور اصلي و زون هاي آلونيتي ، آرژيلي و پروپيليتي به طور پي در پي پديدار مي شوند . سيستم شيميايي ديناميك است ؛ ضمن مهاجرت و جابجايي سيالات در كانال مركزي و حركت رو به بالاي اسيدي شده و با سنگ واكنش مي نمايند . بنابراين ، مجموعه هاي دگرساني در زون هاي مربوطه نشانگر دامنه پايداري كاني هاي سازنده آن است .


با آن كه فرايند آلونيتي شدن پدپده اي نزديك به سطح زمين است ، ولي ضرورتاً بيشتر درون زا (Hypogene) است تا برون زا (Supergene) . آلونيت سوپرژن را همانگونه كه Hemley , schoen , White (1974) فرض نموده اند حاصل نفوذ و حركت رو به پائين آب اسيدي سطحي مي دانند ، ولي توده هاي با چندين ميليون تن سنگ آلونيتي ضرورتاً در يك فرايند هيپوژني تشكيل شده اند ـ كه عبارت از صعود محلول هاي هيدروترمال جوشان است . اسيد سولفوريك سيستم از با منشاء آتش فشاني كه ازبخش پائين تر سيستم آتش فشان صعود نموده او در نزديك سطح تا جايي كه جوشش رخ مي دهد و با خروج اكسيژن اتمسفري در بالاي سطح ايستايي ، اكسيد شده بوجود مي آيد .


در سيستم هيدروترمال ، اصلا مقدار كمي از آب ممكن است ما گمايي باشد يا در برخي از حالات نيز شايد آب فسيل باشد ، ولي بررسي هاي متعدد ايزوتوپي كه از اواخر 1960 صورت پذيرفته حاكي از آن است كه بخش به مراتب بزگتر آب در اين سيستم ها آب جوي به جريان افتاده در قسمت مواج بالايي يك سلول كنوكسيون است . كه با گرمايي ما گمايي زيريين يا حرارت توده اي نفوذي كه هنوز گرم است به جلو رانده مي شود .


(Taylor ، 1974 ، Muffler and White Tresdell 1971) .
شايد انباشته هاي چندين ميليون تني سنگ كوارتز ـ آلونيت با افت سطح ايستابي و به مروز زمان از افق هاي مرتفع تر به افق هاي كم ارتفاع تر پديدار شده اند ، بدين گونه سنگ آلونيتي ژرف تر پي در پي در زير آلونيتي شكل مي گيرد كه پيشتر تشكيل شده است .
توسط شماري از پژوهشگران به نقش باكتري ها در ايجاد اسيد سولفوريك ، با اكسيداسيون گوگرد عنصري در چشمه هاي آب گرم محيط هاي آتش فشاني توجه شده است .( 1977(Brock ; 1968 Ivanov et al Zinder and Brock ; 1975 and Mosser


اگر چه اهميت فرايند ميكروبي و تأثيرش در پيدايش توده هاي بسيار بزرگ سنگ آلونيتي ، در ابهام است .
از مطالب ياد شده در فوق ، مشخص مي شود كه جاي اصلي و طبيعي توده هاي آلونيتي بزرگ نوع جانشيني كه انباشته هاي اصلي آلونيت را در سراسر جهان تشكيل مي دهند ، نواحي آتش فشاني است . كالدراها يا دهانه اي آتش فشاني به ويژه از اين نظر كه عناصر ضروري در تشكيل سنگ پرمايه از آلونيت را فراهم مي آورند ، مناسبند ؛ پوشش سنگ آتش فشاني مستعد آلونيتي شدن است ، يك مخزن ما گمايي در زير سلول كنوكسيوني هيدروترمال را حركت داده و به پيش مي راند ؛ گسل ها يا شكستگي هاي حلقوي مجراهايي را براي صعود سيالات گرمايي و منبع گوگرد را فراهم مي سازد.
انباشته ها و معادن آلونيت در ايران
در ايران با توجه به كمبود انباشته هاي بوكسيتي ، اكتشاف آلونيت از سال 1356شروع شد . در پي بررسي هاي مقدماتي و نيمه تفصيلي آشكار شد كه انباشته ها و پتانسيل هاي پرشماري از آلونيت در نقاط مختلف ايران و عمدتاً بر محوري با جهت شمال باختر ـ جنوب خاور از تاكستان قزوين تا مزر ايران و جمهوري هاي آذربايجان و ارمنستان وجود دارد

. مناطق عمدة تمركز آلونيت در شمال خاور زنجان ، باختر منجيل ، اطراف مشكين شهر و اهر و خاور جلفا است . اكتشاف بعدي و تكميلي آشكار ساخت كه در مناطق فوق انباشته هايي فزون بر يك ميليون تن آلونيت وجود دارد كه تنها در صورت بررسي هاي دقيق فني و اقتصادي و مثبت بودن آنها ، مي توان اقدام به توليد آلومينا از اين منابع عظيم كرد ، در حال حاضر تنها يك كارخانه توليد آلومينا از آلونيت در دنيا وجود دارد كه آن ها هم در جمهوري آذربايجان و نزديك شهر گنجه است و از انباشته هاي آلونيت معدن داش كسن استفاده مي كند .


آلونيت ايران در سنگ هاي آتشفشاني ترسير قرار دارد و در زير افق آلونيتي ، افق سفيد رنگ محتوي كائولن قرار گرفته كه مقادير كمتري آلونيت در آنها پدپدار است .
1 ـ 2 ـ خاستگاه آلونيت در سنگ هاي ولكانيكي ترسير ايران
نظريات مختلفي براي ژنز آلونيت در سنگ هاي آتشفشاني ترسير مطرح شده است كه به اجمال مورد بررسي قرار مي گيرند .
الف ـ تاثير و نقش فعاليت هاي هيدروترمال بعد از ائوسن و تزريق بخارها و مايعات گوگرددار در داخل رسوبات آذر آواري و ولكانيكي ائوسن و تشكيل منطقه بندي قائم ـ كه از پائين به بالا شامل كائولين ، آلونيت سيليس مي باشد و در اثر تبادلات يوني ناشي از فعاليت هاي هيدروترمال بوجود آمده است .


ب ـ در ضمن فعاليتهاي آتش فشاني ائوسن بطور همزمان در آنها دگرساني بوقوع پيوسته و آلونيت بوجود آمده است .
در نظرية فوق براي توضيح خاستگاه آلونيت ممكن است صحيح باشد ولي اثبات آنها نياز به بررسي هاي دقيق تري دارد .
2 ـ 2 ـ انباشته هاي آلونيت در ايران
بهترين و بزرگترين انباشته هاي آلونيت ايران در طارم زنجان و اهر واقع شده است . بعلت فراواني ماده آلونيت در ايران فقط عيارهاي بيش از 30 درصد آلونيت و متوسط 35 تا 45 درصد بعنوان مادة معدني قابل استحصال در نظر گرفته شده است .

حدود 15 انباشته و 10 توده كوچك آلونيت در نواحي بين مرز ايران و آذربايجان و ارمنستان تا قزوين پيدا شده كه در بعضي مناطق ( كه متعاقباً خواهد آمد ) انباشته ها پر عيارتراند .
1 ـ 2 ـ 2 ـ كانسار حسن آباد
اين كانسار در 24 كيلومتري جنوب باختر منجيل و به فاصله 500 تا 2500 متري از شمال باختر آبادي كوچك حسن آباد واقع و موقعيت جغرافيايي آن بدين قرار است :
طول شرقي ’12 و 49
عرض شمالي ’5/36 و 36
اين كانسار در بالاي كوهي به ارتفاع حداكثر 2125 متر از سطح دريا واقع شده است . بدين سبب زمستان هاي سرد و برفگير و تابستان هاي اغلب مه آلود دارد . تا حدود 40 سال پيش از كانسار حسن آباد به منظور ساختن زاج به طريق كوره هاي سنتي دستي بهره برداري مي شده است .
زمين شناسي كانسار


در محدوده كانسار حسن آباد سنگ ها مربوط به ائوسن مياني يا بطور كلي پالئوژن است و از نوع توف هاي خاكستري ضخيم لايه و توده اي شكل ، توف هاي بنفش حاوي گدازه هاي آندزيتي و آندزيت پرفيري تشكيل مي شود. روي اين طبقات را گدازه هاي ريوليتي و ريوداسيتي بطور دگر شيب فرا مي گيرد . در جنوب كانسار در اين توفها توده نفوذي اسيدي ( كوه قاجار ) نفوذ كرده و سن آن ظاهراً جوانتر از سري توف ها است .


كانسار حسن آباد لايه اي شكل است و در اثر دگرساني توفها پديد آمده است . كانسار حسن آباد داراي يك زون بزرگ پر عيار آلونيت ( بيش از 30 درصد ) است . اين زون تقريباً در قسمت سطحي زون دگرساني اصلي قرار گرفته است . طول آن 2600 متر ، عرض 150 تا 350 آن نسبتاً كم است و در جريان مراحل توليد آلومين مزاحمتي ايجاد نمي كند .
ذخيره كانسار حسن آباد 000،000،166 تن آلونيت پر عيار برآورده شده است كه وسعت كانسار و توپوگرافي آن موقعيت مناسب را براي استخراج آن بصورت روباز فراهم آورده است .
2 ـ 2 ـ 2 ـ كانسار سيردان
معدن سيردان در شمال خاور كوه هاي طارم و به فاصله 5/22 كيلومتري جنوب باختر منجيل قرار دارد ،‌ موقعيت آن بدين قرار است :
طول جغرافيايي ’11 و 49 شرقي
عرض جغرافيايي ’39 و 36 شمالي


كانسار سيردان در كنار ده سيردان يا در جنوب باختر درياچه سد سفيدرود است ، ارتفاع آن از سطح دريا تقريباً 985 متر و ارتفاع بلندترين قسمت كانسار 1230 متر است . ‌آب و هوا در تابستان خنك و زمستان معتدل بوده و فاصله كانسار از رودخانه قزل اوزن 10 كيلومتر است .
از كانسار سيردان در گذشته براي استفاده زاج بهره برداري مي شده و مدتي تعطيل و سپس از سال 1363 كار در آن از سر گرفته شده است .


زمين شناسي كانسار
سنگ هاي پيرامون معدن را بيشتر توف هاي پالئوژن تشكيل مي دهد كه يك توده اسيدي مربوط به اواخر ائوسن در آنها نفوذ كرده است . اين توف ها را گدازه هاي ريوليتي نئوژن بطور دگر شيب مي پوشاند توف هاي خاكستري ـ بنفش پالوژن و قسمت هايي از توده گرانوديوريتي به گونه اي منظم دچار دگرساني شده است . چنانكه در قسمت پائين گچ ، كائولينيت و ليمونيت ، در قسمت مياني بيشتر آلونيت و در قسمت بالا سيليس بوجود آمده است . در سنگ مادر آلونيت به رنگ هاي خاكستري نيلي تا بنفش نيز ديده مي شود . ساخت اين سنگ ها دانه دانه و لايه دار است

.
عيار آلونيت در قسمت مياني بيش از ديگر قسمت ها است . ابعاد زون دگرساني بصورت زير است : 5000 متر طول ، 450 متر عرض ، و 175 متر ضخامت . اين زون در جهت شمال باختر به طور تقريب يك به زون پر عيار داراي بيش از 30 درصد آلونيت و در بعضي قسمت ها تا 70 درصد ( متوسط 35 درصد ) آلونيت است . ذخيره كانسار سيردان 000،000،23 تن آلونيت پر عيار برآورده شده است .
كانسارهاي سيردان و حسن آباد در حقيقت بهم متصلند و مجموع ذخيره پر عيار
آنها 000،000،400 تن است كه مي تواند توليد آلومينا را براي سال هاي متمادي تامين كند .
3 ـ 2 ـ 2ـ كانسار زاجكان


اين كانسار در يك كيلومتري جنوب خاور دهكده زاجكان بالا است ، از سمت جنوب خاور به دهكده زاجكان پائين وصل مي شود يا بعبارت ديگر در جنوب باختر يوزباشي چاي ( در 50 كيلومتري قزوين ) با مختصات جغرافيايي زير است :
طول جغرافيايي ’25 و 49 شرقي
عرض جغرافيايي ’22 و 36 شمالي


اين كانسار در منطقه اي كوهستاني واقع شده است و ارتفاع زون اصلي آن از سطح دريا 1940 متر است ( كوه سلطانلو ) . رودخانه كوچكي كه تقريباً تمام سال آب دارد از داخل دره زاجكان بالا عبور مي كند .
معدن زاجكان از زمانهاي قديم مورد بهره برداري قرار گرفته و زاج پزي در آن به تناوب برقرار يا تعطيل بوده است . آثار كارهاي قديمي معدني و زاج پزي در محل ديده مي شود . نام دهكده زاكان از اين معدن گرفته شده است .


پيرامون معدن از سنگ هاي رسوبي ـ ولكانيكي ائوسن مياني تشكيل شده كه بوسيلة رسوبات مارني و ژيپس دارد و كنگلومرائي ميوسن در شمال ،‌ شمال خاور پوشيده مي شوند سنگ هاي ائوسن را يك توده گرانيتوئيدي قطع مي كند . سنگ هاي نزديك توده نفوذي ، توف هاي خاكستري و بنفش دگرسان شده ولي اين دگرساني در توف ها شديدتر است

. روند زون اصلي دگرساني همان روند توده نفوذي يعني شمال باختر ـ جنوب خاور است . زون دگرساني اين منطقه حدود 4500 متر طول و بين 400 تا 800 متر عرض دارد . دگرساني كائولن ، آلونيت و سيليس را پديد آورده است . در زون پر عيار بطور متوسط بين 40 تا 80% آلونيت وجود دارد (ميانگين 30 تا 35 درصد). ذخيره كانسار 000،000،121 تن برآورده شده است . سنگ هاي دگرسان شده جنوب خاور و جنوب باختر معدن بيشتر كائولينتي است در حالي كه قسمت مركزي را سنگ هاي آلونيتي تشكيل مي دهد . در جنوب خاور اين كانسار يك معدن كائولينيت وجود دارد كه در حال حاضر از آن بهره برداري نمي شود .


4 ـ 2ـ 2 ـ كانسار يوزباشي چاي
اين كانسار در جنوب منجيل و حوضه رودخانه يوزباشي چاي و در نزديكي آبادي هاي يوزباشي چاي ، آب ترش ، اسدي و زاجكان بالا و پائين قرار دارد . مختصات جغرافيايي آن بصورت زير است :
طول شرقي ’26 و 49
عرض شمالي ’23 و 36


منطقه كانسار كوهستاني و داري دره هاي ژرف است . ارتفاع دره ها از سطح دريا حدود 1000 متر و ارتفاع كوه ها تا 1300 متر است . در دره ها رودخانه هاي دائم اما كوچك جاري است .
پيرامون اين كانسار سنگهائي با ترتيب زير (از پائين به بالا) قرار گرفته است : توف هاي خاكستري كه با گدازه هاي آندزيتي در تناوب است . توف هاي اگلومرائي ، توف هاي بنفش دانه ريز ماسه اي كه روي آنها گدازه هاي اسيدي و حد واسط مربوط به اواخر ميوسن با دگر شيبي قرار دارد .


بيشتر سنگ هاي توفي و گدازه هاي دگرسان شده تا مرحله كائولينتي شدن پيشرفته و در بخشي از ناحيه نيز به تشكيل سيليس رسيده است . وسعت زونهاي كائولينيت و درگساني اين كانسار خيلي زياد است چنانكه طول تقريبي آن 8700 متر ، عرض 7500 و ضخامت بين 80 تا 300 متر است .


زون پر عيار آلونيت (بيش از 30 درصد آلونيت) اين ناحيه حدود 000،110 ، 1 متر مربع وسعت و تقريباً 50 متر ضخامت دارد . بخش كوچكي از اين كانسار بطريقه روباز قابل استخراج است ، چون زون هاي پر عيار به طور معمول با پوشش نسبتاً ضخيمي از آلونيت كم عيار و زونهاي آلتره كائولينيت دارد پوشيده شده است .
بايد متذكر شد كه قسمت اعظم زون دگرساني و آلونيت كم عيار ناحيه يوزباشي چاي داراي مقدار متوسط يا كمي (حدود 15 تا 20 درصد) كائولينيت است .


ذخيره احتمالي اين كانسار 000،560،170 تن آلونيت ناخالص است و آلونيت پرعيار حدود 000،000،121 تن برآورده شده كه با توجه به ذخيره زياد و موقعيت مناسب با ايجاد مجتمع هاي كارخانه اي كائولن شويي و توليد آلومينا سه محصول عمده آلومينا ، و كائولينيت و سيليس و محصولات فرعي ديگر مثل پتاس و سود را از آنها مي توان بدست آورد ، و از اين نظر كه ذخيره ممكن يا زمين شناسي كائولن در منطقه يوزباشي چاي حدود چند ميليارد تن برآورده شده به احتمال زياد توليد آلومينا و كائولينيت از اين كانسار مقرون به صرفه است .


5 ـ 2 ـ 2ـ كانسار زاج كندي
كانسار زاج كندي در 10 كيلومتري رودخانه قزل اوزن يا 110 كيلومتري منجيل در طول شرقي ’42 و 48 عرض شمالي ’57 و 36 واقع است . حداكثر ارتفاع آن 1800 متر از سطح دريا است در اين منطقه چند كانسار آلونيت به نام هاي زون شيد ، زون قلع (فيض آباد) و زون زاج كندي وجود دارد . اين ناحيه كوهستاني با دره هايي ژرف است، تابستان گرم و زمستان معتدل دارد آب فراوان است . در زون زاج كندي آثار كارهاي قديمي ديده مي شود .
از نظر زمين شناسي بخش عمده اي از منطقه را توف ماسه اي خاكستري پالئوژن
(احتمالاً ائوسن كه در تناوب با گدازه هاي آندزيتي است) مي پوشاند در اين سنگ ها با توليت بزرگي از سنگ هاي اسيدي نفوذ كرده و سبب دگرگوني همبري ضعيفي نيز شده است . دگرساني بر توف هاي ، آندزيت ها قسمت هاي كوچكي از توده نفوذي با شدت كم اما وسعت زياد ، اثر گذاشته است .


زون شيد و كوه قلعه تنها بيش از 30% آلونيت دارند كه پوششي از طبقات مارن گچ دار نئوژن بعنوان باطله قسمتي از زون را مي پوشاند .
ذخيره زون پرعيار آلونيت منطقه زاج كندي به نسبت بقيه مناطق ياد شده كمتر به نظر مي رسد . اگر چه خود اين ذخيره براي ايجاد صنعت توليد آلومينا كافي است ذخاير جالبي از كائولين نيز پديدار است . در ذخيره آلونيت پرعيار كائولينيت كمي وجود دارد كه اين نكته در توليد آلومينا از اين كانه مفيد است .
ذخيره كانسار زاج كندي 000، 000، 165 تن آلونيت پر عيار برآورده شده است و استخراج از آن بطريقه روباز امكان پذير است .
6 ـ 2 ـ 2ـ كانسار تا كند ( در استان زنجان )

در 5 كيلومتري جنوب آبادي تا كند و با ارتفاع 2000 تا 21000 متر قرار گرفته ، سنگهاي منطقه بيشتر شامل سنگ هاي ائوسن بالايي و احتمالاً اليگوسن و تركيب اسيدي و حد واسط مي باشد . سنگ هاي دگرسان شده در مركز يكي از ناوديس ها است و سنگ هاي مختلف كائولينيتيزه و آلونيتيزه ، سيليسيفيه را در امتداد كلي شمال باختر بوجود آورده است .

در معدن تا كند سنگ هاي سنگ هاي ناحيه دگرساني شامل نواري در امتداد باختر شمال باختر به طول 4 كيلومتر و عرض بيش از 2 كيلومتر است . طول سنگ هاي آلونيتيزه حدود 2 كيلومتر و عرض 600 متر و ضخامت 20 تا 40 متر است . سنگ هاي آلونيت در يك نقطه متمركز است ، درصد آلونيت آن خوب و راههاي ارتباطي هم در منطقه وجود دارد .


7 ـ 2 ـ 2 ـ‌ كانسار زايليك ـ قلندر
كانسار فوق در 85 كيلومتري شمال خاور تبريز و 8 كيلومتري شمال اهر با مختصات جغرافيايي زير واقع است : طول خاوري عرض شمالي’5 و 47 تا ’08 و 47 عرض شمالي ’33 و 38 تا ’36 و 38
ارتفاع منطقه بين 1720 تا 2074 متر از سطح دريا است . در اين منطقه توف هاي سبز و لاتيت آندزيت ائوسن مياني ـ بالائي سنگ هاي محدودة كانسار را تشكيل مي دهد

. و بر اثر نفوذ يك توده مونزوگرانيتي دچار دگرساني شده اند ، دگرساني بصورت كائولينيتيزاسيون ، آلونيتيزاسيون و سيليسيفيكاسيون است . در منطقه آلونيت دارد ضخامت سنگ آلونيتي متفاوت است و بين 15 تا 40 متر تغيير مي كند مقدار آلونيت در اين زون متغير است اما در كل آلونيت پر عيار ، كم است .
با توجه به تعيين ذخيره محاسباتي و ممكن ، كائولينيت بالاي 250 ميليون تن ، كريستوباليت بالاي 51 ميليون تن و ذخيرة آلونيت با عيار 20 درصد در اين كانسار حدود 000،000،10تن برآورده شده است .


8 ـ 2 ـ 3 ـ كانسار مشكين شهر
معدن مشكين شهر در 15 تا 20 كيلومتري شمال ـ شمال باختر مشكين شهر و در امتداد اهر چاي واقع شده است ارتفاع منطقه 1200 تا 1300 متر از سطح دريا است .
ولكانيت هاي ائوسن در منطقه معدن گسترش فراوان داشته و توسط نوشته هاي ولكانيكي و آواري پليستوسن ـ كواترنز پوشيده شده اند در قسمت شمال خاوري و كمي دورتر از معدن ، ولكانيك هاي ائوسن بر روي سنگ هاي كرتا سه بالا كه در مركز تاقديسي بيرون زدگي دارند قرار گرفته اند .
سنگ هاي دگرسان شده در منطقه مشكين شهر گسترش زيادي دارند ، در حوزه اهر چاي قره سو بصورت متناوب و بطرف شمال خاور امتداد مي يابند (طول 30 كيلومتر و عرض متوسط 5 كيلومتر) . اين سنگ ها توده مواد معدني لايه بندي شده را بوجود آورده كه از نظر تركيب شامل سنگ هاي سيليسيفيه ، سريسيتيزه ، كائولينيتيزه ، آلونيتيزه و ايليتيزه بوده و ضخامتي بين 20 تا 100 متر را دارا هستند .


نواحي كوجنك ، سودخانلو و دوست بيگلي در منطقه مشكين شهر از بهترين مناطق جهت آلونيت است . حوزه معدني آلونيت بطول تقريبي 5 كيلومتر بوده و آلونيت در آن بصورت لايه اي است كه داراي شيبي بطرف جنوب خاور است .
سنگ هاي دگرسان شده در منطقه مشكين شهر حاوي مقادير نسبتاً زيادي زاج طبيعي هستند كه نسبت به ساير مناطق تجزيه شده كاملاً مشخص اند بيشترين مقدار زاج طبيعي زاج در ناحيه كرملو نزديك آبادي زايليك مي توان مشاهده نمود ، اين زاجها اغلب در فصل بهار تشكيل مي شوند و ايجاد آن احتمالاً به خاطر وجود سنگ مادري است

كه داراي درصدي از آلونيت بوده هر كجا كه شكستگي بيشتر است زاج بيشتري بوجود مي آيد .
از زاجهاي طبيعي مردم محلي براي رنگرزي ـ دباغي و جلوگيري از خونريزي زخمهاي حيوانات استفاده مي نمايد . سنگ هاي دگرسان شده معمولاً داراي مقادير زيادي سيليس بوده كه درصد در آنها بيش از 80 درصد مي باشد در تمام نواحي دگرسان شده سنگ هاي سيليسي به صورت سرپوشي بر روي سنگ هاي آلتره زيرين قرار گرفته است .
9 ـ 2 ـ 2ـ ديگر مناطقي كه دگرساني گرمايي ( هيدروترمال ) تحمل نموده اند :


الف ـ زون سياهرود كه در جنوب باختر سياهرود و امتداد شمال باختر و عرض و طول 500 و 3000 متر ( بترتيب ) است ، از نظر آلونيت ، رآلگار و گالنيت ممكن است جالب باشد .
محصول هاي آلتراسون سنگ هاي توفي ائوسن پائيني شامل ژيپس ، سنگهاي كائولينيتيزه ، سريسيتيزه و سيليسيفيه مي باشد .


ب ـ زون نوجمير ـ آستمال در جنوب خاور زون سياهرود و جنوب باختر كنتاكت گرانيت دو زال – گولان واقع شده و طول اين زون حدود 25كيلومتر و عرض آن نيم تا يك كيلومتر است. ولكانيك هاي ائوسن و خود توده نفوذي است كه تجزيه شده اند .
در نزديكي آبادي نوجمير يك ناحيه كنتاكت وجود دارد كه طول آن 100 متر بوده و در آن آلونيت و پرهنيت بوجود آمده است .
ج ـ منطقه كركس ـ سنگ هاي دگرسان شده و آلونيتيزه رشته كركس (بين نطنز ـ نائين) نه از شدت دگرساني و نه وسعت قابل مقايسه با شمال باختر ايران نيست و گسترش كمتري دارند در اينجا از سنگ هاي آلونيت به مقدار كم توسط مردم محلي جهت تهيه زاج استفاده مي شده است .
زون نائين ـ بزمان چندين منطقه تجزيه شده دارد ( مانند جنوب نائين ، شمال باختر شهر بابك اطراف معدن سرچشمه و ـ ) كه سنگ هاي دگرسان شده در آنها داراي تركيبهاي سولفوري است . آلونيت هم در چند ناحيه به مقدار كم ديده شده است .
در خاور ايران در كمربند زاهدان ـ بيرجند ـ فردوس چندين ناحيه دگرسان شده وجود دارد كه حاوي كائولينيت ، سيليس و كمي آلونيت است .


همانگونه كه اشاره شده بهترين و مهمترين كانسارهاي آلونيت در چهار گوش زنجان و در محدوده طارم زنجان متمركز است در اين چهار گوش جدا از كانسارهايي كه شرح آن رفت آثار با انديس هاي معدني پر شمار ديگري از آلونيت و زاج وجود دارد و علاقمندان به گزارش هاي تفضيلي موجود در كتابخانه سازمان زمين شناسي ارجاع داده شود .


مطالب اين فصل از منبع شمارة‌ 1 اخذ شده است.
روشهاي فرآوري كاني آلونيت در آمريكا
1 ـ روش چپل ( Chappel )
اين طريقه در سال 1913 توسط شخصي بنام I .HOWARD , F ,Chappel در آمريكا براي تهيه آلومينا و سولفات پتاسيم با استفاده از آلونيت پيشنهاد و به ثبت رسيد . جهت توليد محصولهاي ذكر شده مي بايست از آلونيت نسبتاً خالص و حاوي حداكثر %2 سيليس استفاده مي شد .
در اين طريق بطور كلي پس از تكليس آلونيت تركيب قليايي موجود در آن به سولفات قابل حل در آب تبديل مي شود سپس با يك عمل ساده حل كردن (Leaching ) با آب ، سولفاتهاي محلول از سنگ تكليس شده و جدا شده و اكسيد آلومينيوم غير قابل محلول در آب باقي مي ماند .
مراحل مختلف در اين طريقه :‌


1‌ـ سنگ معدني آلونيت :
پس از استخراج با كمك سنگ شكن شكسته شده و به وسيله تجزية سرندي به اجزاء نرمه و كلوخه اي جدا مي شود .
اجزاء نرمه از سرند عبور مي كند و آنچه بر روي سرند باقي مي ماند كلوخه ها هستند كه داراي ابعاد مخلتف بوده كه حداكثر آن 2 اينچ مي باشد سنگ شكسته شده توسط كوره ها تكليس مي شود . در اين طريقه براي كلوخه هايي كه با حرارت كوره نرم و پودر نمي شوند از يك كوره كوپلا ( CUPLA ) و يا يك كوره عمودي مانند آنچه براي تكليس آهك بكار مي رود استفاده شده است . براي قسمتهاي نرم نيز از يك كورة‌ دوراني مشابه آنچه در كارخانجات سيمان بكار مي رود . مورد استفاده مي گيرد كه سوخت كمتري در اين نوع كوره ها مصرف مي شود . كوره هاي نوع شعله اي
( Rever – Bratory ) كه در داخل آنها جرياني از هوا وجود دارد نيز مي تواند براي تكليس آلونيت مورد استفاده قرار گيرد اما مصرف سوخت در اين نوع كوره ها زياد است .
مناسبترين وضعيت اين است كه آلونيت را به كمك يك جريان قوي هوا با مصرف سوخت متعادل حرارت دهند براي اين منظور وقتي آلونيت در كوره عمودي حرارت داده مي شود اگر نفت استفاده شود آنرا به داخل اتاق سوخت تزريق مي كنند و هوا نيز به مقدار مورد نياز به داخل اتاق وارد مي شود و سپس محصول احتراق به داخل اتاق ديگري در مجاورت آن وارد شده كه داراي دريچه ها و يا روزنه هاي ورود هوا است .


در اين قسمت حرارت براي ورود به محفظة اصلي كوره تنظيم مي شود و از اتاق روزنه ها كه پايين كوره تعبيه شده وارد مي گردد . درجه حرارت تكليس با توجه به تشكيل دهنده هاي آلونيت (بخصوص درصدsi ) تا ( 100 ) و حتي بالاتر هم مي رسد در اثر حرارت دادن AL موجود در اين سنگ معدني بصورت آلومينهاي غير محلول در آن در مي آيد اما آلومينات پتاسيم تشكيل نمي شود . در اثر تكليس ابتدا بين 400 تا 700 درجه آب مولكولي آلونيت خارج مي شود و بين 1000 ـ 700 درجه سولفات آلومينيوم تجزيه شده و گاز خارج مي شود . هر گاه درصد si سنگ آلونيت كم ( %2 تا 1 ) باشد درجه حرارت مورد نياز براي تكليس بين 1000 ـ 800 درجه است .


آنچه مسلم است هر قدر اجزا كوچكتر باشد عمل كلسيناسيون در درجه حرارت كمتري صورت مي گيرد . به همين جهت درجه حرارت تكليس ذرات ريز پايين تر از درجه حرارت مواد كلوخه اي است . در هر صورت هر نوع كوره اي كه براي تكليس سنگ آلونيت مورد استفاده قرار مي گيرد بايستي توجه داشت كه حرارت تكليس در مراحل اوليه به آرامي و تدريجي بالا رود و سنگ بطور ناگهاني در معرض درجه حرارت بالا قرار نگيرد .


2 ـ محصول تكليس شده را كه شامل سولفات پتاسيم و اكسيد آلومينيوم است با آب حل مي كنند ( Leaching ) و سولفات پتاسيم در آب حل شده و از اكسيد آلومينيوم جدا مي شود .
روش موفت R . MC . MOFFAT
در دهه 1930 موفت روش را براي استخراج آلومينا از آلونيت پيشنهاد كرد كه از آزمايشگاه فراتر نرفت .
مطالعات او بر روي نمونه هايي از آلونيت ايالت UTAH انجام گرفت .
روش Kalunite ( تأثير محلولهاي اسيدي )
آلومينا يا زاج سفيد طبيعي در بسياري از نقاط جهان توزيع شده و معروفترين آن در نزديكي Morsyvale يوتا واقع است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید