بخشی از مقاله

شرکت کامپیوتری

دوران تكويني تمدن انسان از نظر مورخين به مراحل گوناگون تقسيم شده است كه از ميان انها چهار عنصر غارنشيني ، كشاورزي ، صنعت و الكترونيك و ارتباطات نقاط عطفي در تاريخ تمدن بشر بوجود آورده اند .


عصرغارنشيني ، تحولات تاريخي انسان را از ابتداي خلقت تا حدود هشت هزار سال قبل از ميلاد رادر بر مي گرد . در ايندوران تحول چشمگيري در تاريخ بشري رخ نداده وبشر غالباً افراد مصرف كننده اي در جامعه


بوده اند تا اينكه در نقطه اي از تاريخ حدود هشت هزار سال قبل از ميلاد انقلاب كشاورزي آغاز شد و جاي خود را در كره زمين با گسترش روستاها ، ايجاد زمين هاي زراعتي و شيوه جديد زندگي باز كرد . از سال 1750 ميلادي به عبد اين موج نيروي متحرك خود را از دست دادو انقلاب صنعتي عنان اختيار رال در دست گرفت

و تمدن صنعتي بر برصه گيتي مسلط شد تا اينكه آن نيز به اوج خود رسيد ودر دهه قبل از 1955 نقطه عطفي در تاريخ تمدن بشر بوجود آمد . دهه اي كه در آن ، كامپيوتر و بسياري از اختراعات ديگر بوجود آمده و گسترش يافتند و بشريت يا جهش كوانتمي و يا عميق ترين خيزش اجتماعي و خلاقانه ترين نوسازي كه جامعه به خود ديده است مواجه
شد .

تاريخچه :
توسعه كامپيوتر براي شمارش و محاسبات رياضي به هزاران سال قبل بر مي گردد . به زماني در حدود 600 سال قبل از ميلاد مسيح ، به زماني كه چيني ها موفق به ساخت دستگاهي به تام چرتكه شدند . دستگاهي كه بقدري از عصر خود فراتر بود كه امروزه هم كاربردهايي دارد .
در سال 1642 بليز پاسكال اولين ماشين حساب مكانيكي خود را اختراع نمود بعضي از اصول اساسي و مكانيزم ماشين او هنوز هم مورد استفاده قرار مي گيرد .

در سال 1953 شركت آي بي ام اولين كامپيوتر خود را با حافظه الكترومغناطيسي ساخت وشركت هاي سازنده ديگر از قبيل CDC ، NCR ، SRC مشغول ساخت كامپيوتر هاي بزرگ شدند . و چيزي نگذشت كه رقابت در ساخت كامپيوترهاي الكترونيكي باعث پيشرفت هاي عظيمي در اين تكنولوژي شد . در سال 1955 با اختراع ترانزسيتور كه به انقلاب صنعتي الكترونيك معروف است سرعت عمليات به دهها برابر ماشين هاي غير ترانيزستوري مي رسيد .

در سال 1962 ترانزيستورهاي كوچك را كوچكتر كردند و با استفاده از مدارهاي يكپارچه و عناصر مغناطيسي كامپيوترهائي به بازار عرضه شد كه سرعت محاسباتي را چند صد برابر كردند .

توليدات و مصارف صنعتي :
به طور عمده توليدات در زمينه علمن كامپيوتر به دو قسمت سخت افزار و نرم افزار تقسيم بندي شده است . در قسمت نرم افزار هم مي توان به عناصر برنامه نويس و كاربرها اشاره كرد . در زمينه توليدات نرم افزار شركت هاي معتبري در دنيا مشغول هستند

از آن جمله شركت مايكروسافت . بورند ، آلوب و شركت هايي در كشور عزيزمان مانند : مينا ، نوين گستر . در قسمت سخت افزار هم شركت هايي مانند : Philips , TVM , ACER , LG , IBM و ... مشغول به كار هستند .


امروزه در هر مكاني براي انجام سريع و ذخيه سازي اطلاعات و كنترل دقيق از كامپيوتر استفاده مي شود . مانند : كنترل كارخانه هاي ماشين سازي توسط كامپيوترهاي بزرگ ، محاسبات رياضي مربوط به علوم هوا و فضا ، طراحي و ... .

فرصت هاي شغلي :
در زمينه فرصت هاي شغلي مي توان چند مثال را يادآور شد : تقريباً در 6 ماه قبل سران كشور ايتاليا بابوجود آوردن يك شبكه بزرگ در سطح اين كشور موفق شدند نزديك به دو ميليون فرصت شغلي را فراهم‌ آورند كه اين يكموفقيت بزرگ محسوب مي شود .


در اوسط دهه 80 شركت IBM باركودي مواجه شد كه تصميم به اخراج نزديك به 30 هزار نفر از كاركنان خود آن هم نه در كشور آمريكا بلكه از خاور دور گرفت . «نشان از كاركنان زياد اين شركت » .
پس با بوجود آوردن موسسات كامپيوتري و شبكه ها و شركت هاي برنامه نويسي مي توان فرصت هاي شغلي بسياري بوجود آورد .

چگونگي پيشرفت :
كامپيوتر تنها از 3 جزء تشكيل شده است و ما تنها 2 قسمت آن را در اختيار داريم : 1)نفت 2)شن (سيليكون) 3)تكنولوژي ساخت
ما قسمت اول و دوم را در اختيار داريم و از قسمت مهمتر آن


بي اطلاعيم . حالا مي توان تا حدودي مسير پيشرفت را نشانداد . كسب هر گونه اطلاعات يعني رسيدن به بالاترين درجه تكنولوژي چيزي كه در شرق و غرب به صورت گنجي نگهداري مي شود و 2 جزء ديگر آن را از كشورهايي همچون ايران با قيمت هايي ارزان مي خرند و نوع ديگر آن را قيمت هاي سرسام آور به ما مي فروشند .


مراحل راه اندازي
يك شركت برنامه نويسي

مقدمه :
امروزه شركت هاي برنامه نويسي زيادي در سراير اين كره خاكي مشغول به امر برنامه نويسي كامپيوتر مي باشند . بدون شك هيچ علمي در يك دهه پيشرفتي همچنان علم انفورماتيك نداشته كه علم برنامه نويسي هم جزئي از آن محسوب مي شود . اما چرا علم بنامه نويسي براي ما اينقدر مهم است ؟


براي پاسخ به اين جواب كافي است نگاهي به كارخانجات ، بانك ها ، آزمايشگاهها و ماهواره هايي كه در مدارهاي مختلف قرار گرفته اند و... بيندازيم . تمام سازوكار اين قطعان فيزيكي و محاسباتي از قبل توسط يك برنامه نويسس به يك زبان خاص طراحي گرديده و همچون روحي كه در كالبدي بي جان دميده شده باشد با سخت افزار مورد نظر يكي شده و آن را به راه مي اندازد .


از طرفي ديگر مشاهده مي كنيم كه شركت هايي كه به امر برنامه نويسي اشتغال دارند در سطح بين المللي بزرگترين شركت هاي محسوب مي شوند . مانند مايكروسافت ، بورلند و Sum و IBM و ... .
پس با اين توصيفات نوشتن در مورد يك شركت كاري دشوار قلمداد مي شود .
به هر حال گردآورنده در اين چند خط تنها به راه اندازي شركتي در سطح ميهن اسلاميمان پرداخته و در گزارش مراحل توسعه به استاندارد كردن اين شركت و رقابت در بازارهاي جهاني مي پردازد .
قبل از هركاري در راه اندازي يك شركت برنامه نويسي بايد شركت از حمايت مالي خوبي برخوردار باشد تا در پروژه هاي بزرگ باشكست مواجه نشود . بحث مالي در گزارش هزينه ها و نيروي انساني يك گروه


برنامه نويسي مطرح گرديد . پس با احتساب اين كه مدير عامل شركت از حمايت مالي خوبي برخوردار بوده وارد مراحل راه اندازي مي شويم .
متاسفانه سازمانهايي كه در اين مورد «حمايت از برنامه نويسي دادن مجوز و حمايت از برنامه » فعاليت مي كنند بسيار محدودند و در ايران ما تنها شاهد سازمان انفورماتيك مي باشيم و اخذ مجوز از اين سازمان يكي از مراحل راه اندازي مي باشد .


اما بجز اين سازمان بايد از وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي هم مجوز گرفت چرا كه برنامه نويسي يك كار فرهنگي هم محسوب مي شود . گرفتن مجوز از اين مرحله به اين صورت كه شخصي كه خواستار مجوزي باشد بجز داشتن علم كافي در اين زمينه بايد داراي شرايط اعتقادي مناسبي باشد چراكه اگر داراي هيچ گونه اعتقادات اسلامي و با اعتقادات نامشروع باشد ممكن است عوض خدمت به جامعه باعث ابتذال بيشتر مي شود .


پس از گرفتن سازمان ارشاد اسلامي تعيين محل شركت و محلي كه برنامه نويسان بايد در آن مستقر شوند موردي است كه بايد به ان توجهي زياد بشود كه البته اين مورد هم در گزارش هزينه و نيروي انساني يك گروه برنامه نويس مورد بحث قرار گرفت .


بعد از تعيين مكان شركت و گرفتن تجهيزات نوبت به استخدام پرسنل مي باشد كه در اين ميان استخدام برنامه نويس حرفه اي و يك بازارياب مجرب بقدري مهم است كه مي تواند يك شركت نوپا و درجه 3 را به يك شركت در سطح جهاني بادرآمدي سرسام آور سوق دهد .


شايد تفاوت شركت برنامه نويسي با ديگر شركت ها اين باشد كه با گرفتن تجهيزات سخت افزاري بيشتر مي توان مراحل توسعه را انجام داد . يك شركت برنامه نويسي مهمتر از هر چيز احتياج به برنامه نويسان و بازاريان نرم افزار مجرب و حرغه اي دارد .


يك بازارياب خوب كه در زمينه نرم افزار مشغول بازاريابي است .
مي تواند بهترين برنامه كاربرپسند را كه مورد احتياج كاربران مي باشد را براي نوشتن تحويل شركت دهد .
يك برنامه نويس حرفه اي هم ، چنان برنامه را مي نويسد كه زودترين زمان ممكن و بيشترين قابليت رادارا باشد .


با يك نگاه سطحي به مجموعه نرم افزارها در بازار و فروشگاههاي نرم افزار مي توان فهميد كه كشور ما در حاضر حرفي براي زدن در ميان اين صاحبان نرم افزار ندارد . اما مهمترين عامل اين عقب ماندگي چيست ؟ بدون شك مهمترين عامل اين عقب ماندگي نداشتن مغز متفكر مي باشد . به سادگي مي توان گفت كه شركت ها داراي مغز متفكر در زمينه تجارب نرم افزار
مي باشند .


زماني كه شركت مايكروسافت از وجود مديرعامل 19 ساله خود و جوان متفكري سود مي برد ، شركت اپل مكينتاش از جوان 22 ساله و متفكري به نام استيو جايز و ... به طور خلاصه تمام شركت هاي موفق داراي يك راهنماي متفكر كه نقش هسته اصلي شركت را بازي مي كند

سود مي برد . اما فاقد اين افراد مي باشيم و يا بهتر بگوييم فاقد مقطع آموزشي كه پرورش استعدادهاي اين چنين را بر عهده بگيرند مبارزه و رقابت در سطح بين المللي همانند بازي شطرنج مي مانند البته به غير از عناوين نام برده نداشتن مرجع هاي مناسب در زمينه علم نرم افزار هم تا حدودي آزار دهنده مي باشد .


به طور يقين اينده تجارت نرم افزار در دست شركت هايي است كه صاحب مغزهاي متفكر و برنامه نويسان حرفه اي باشد . يكي ديگر از اين عوامل سرنوشت ساز حمايت قوانين يك كشور از نرم افزار و مقابله با ربايندگان نرم افزار ، ويروس نويس ها و قفل شكنان نرم افزار مي باشد . چيزي كه در كشور ما جاي خالي آن بوضوح احساس مي شود و اين در حالي است كه در كشورهايي مانند انگليس و كانادا ما شاهد وجود دادگاههايي مخصوص در اين زمينه و حتي پليس هاي مخصوص مي باشيم .


كاهش هزينه
با كاهش هزينه سخت افزار كامپيوتر ، به كارگيري سيستم هاي كامپيوتري در محصولات بيشتر و بيشتر مي گردد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید