بخشی از مقاله

شـــيشه

مقدمه :
شيشه به عنوان يكي از مصالحي كه از هزاران سال پيش ساخته مي‌شده، همواره مورد توجه انسان ها قرار داشته و در اعصار مختلف داراي كاربردهاي متعددي بوده است. زماني يك شيء تزئيني، زماني يك وسيله جادويي و همنطور براي در و پنجره ها ونيز چراغ هاي برق و امروز حتي در كلاه فضانوردان كاربرد داشته و دارد.


شيشه به خاطر خواص منحصر بفرد خود كه از جمله آن مي توان به شفافيت آن اشاره كرد قابليت آن را دارد كه بكاربردهاي متعددي را به خود اختصاص دهد. همينطور طيف وسيع مواد شيميايي به كار رفته و نيز پديد آمدن انواع مختلف شيشه با رنگ هاي و خواص متفاوت و نيز خواص فيزيكي گوناگون كه از شيشه هاي ايمني شروع و تا انواع ضد گلوله هم حتي ادامه مي يابد. دست بشر را در اين تنوع وطيف وسيع باز گذاشته تا جايي كه امروزه در كلان شهرها مي افزايد و قدرت خود را بر شهر تحميل ميكند.


دركشورهاي جهان سوم به پيروي از كشورهاي پيشرفته استفاده از شيشه رونق بسيار يافته اما متأسفانه كمتر به بحث هاي زيست محيطي، شهري، اقليمي و… در ارتباط با شيشه توجه شده و اكثراً به لحاظ زيبايي و در مواردي ايمني و زيبايي از شيشه استفاده ميشود. بدون اينكه متوجه باشند كه شيشه در آينده چه خطراتي را به بار مي‌آورد. بايد دركشورهاي در حال توسعه تلاش شود تا مصالحي انتخاب گردند كه با اقليم و معماري سنتي آن كشورها در تضادي متقابل نباشد. تا از اين نظر علاوه بر فرهنگ، تمدن ومعماري اصيل بناها، شهرهايي بر طبق معيارها واستانداردها جهاني داشته باشيم.
در اين تحقيق سعي شده به مباحث تئوري به صورت اجمالي و بدور از مسائل تخصصي اين حرفه پرداخته شود و با تكيه بر شهر مقدس مشهد در كنار اين مباحث كاربردهاي وسيع شيشه در شهر مورد بررسي قرار بگيرد.


شيشه در طبيعت بسياركمياب است اما در جاهايي كه صخره هاي مذاب به سرعت سرد شده اند (مثلاً در مجاورت آتش فشانيها) شيشه البته يافت مي شود، هر چند اين شيشه ها به قدري ناخالصي دارند كه شفاف نيستند. آدمهاي نخستين چنانچه بر حسب حسن اتفاق درمجاورت اين ذخاير شيشه طبيعي زندگي ميكردند، براي شيشه بسيار ارج قائل بودند. زيرا مي توانستند آنرا بشكنند وتكه هاي دراز و نوك تيز آن را جدا كنند، خدنگ و تيغه چاقو و انواع ابزارها و زيورآلات از آنها بسازند در تمام نقاط دينا، از يونان گرفته تا پاتاگونيا ، ابزارهايي از جنس مواد شيشه اي سخت، پيدا شده است.

شيشه هايي كه ساخته دست مصريان و روميان باستان اند
قديمي ترين نمونه ها از شيشه هاي ساخته دست بشر، در ميان آثار تمدنهاي باستاني خاور ميانه پيدا شده است. شايد قديمي ترين اشياء از جنس شيشه خالص، مهره هاي مصري متعلق به 2500 سال پيش از ميلاد باشد. شواهد ديگر حاكي از آن است كه مصريان از 3000 سال پيش از ميلاد و حتي زودتر از اين به توليد شيشه پرداخته اند.


نخستين انقلاب مهم در تكنيك شيشه گري، اختراع بوري بود. به احتمال زياد، اول در بابل و درنزديكهاي 200 پيش از ميلاد وبعدها درمصر از اين وسيله استفاده شده است. بوري از يك لوله آهني توخالي به طول صدالي صدو پنجاه سانتي متر و از دو قسمت – دسته و دهانه – تشكيل شده است. شيشه گر با اين وسيله، مي تواند حباب شيشه داغ را كه به سر آن زده ، از طريق باد كردن شكل دهد.


ظاهراً شيشه گران رومي، تقريباً در تمام مراحل اصلي تكنيك شيشه گري و آذين بندي شيشه (يعني باد كردن، قالب ريزي، دستكاري با انبر آتشكاري، برش وحكاكي ، نقاشي و طلاكاري) مهارت پيدا كرده بودند. اشياء شيشه اي در مصر (مربوط به زماني كه تحت سيطره امپراطوري روم بوده)، پيدا شده اند. وشامل بشقاب، پياله، گيلاس، بطري، انگشتري، و حتي تكه هايي از شيشه پنجره و حاكي از روش تكنيكي بسيار پيشرفته اند.


شيوه هايي اصي شكل دادن به شيشه بسيار ساده است. شيشه را مي توان به صورت تخت قالب ريزي كرد ويا در قالبي داراي شكل مورد نظر ريخت. ميتوان به كمك فشار، به شيشه شكل داد به شرطي كه داغ باشد ونارواني آن، آنقدر پايين باشد كه بتوان آن رابا فشار به داخل تورفتگي هاي قالب راند. همچنين شيشه را ميتوان با وارد كردن هوا به داخل آن شكل داد، خواه در هواي آزاد باشد ويا در قالبي كه شكل بيروني محصول منبسط شده را تعيين مي كند.


شيشه را موقعي كه هنوز داغ است، مي توان خم كرد، تاب داد و يابه شكل لوله‌اي در آورد كه باوجود طول زياد و جداره نازك بتواند، شكل خود را حفظ كند. در دماهاي بالاتر، كم بودن نارواني شيشه، امر جوش دادن شيشه را به شيشه آسان مي سازد. به سبب همين خاصيت ارتجاعي شيشه در حالتي كه نرم وداغ است (خاصيتي كه شيشه گران رومي كاملاً به آن آگاه بودند و از آن استفاده ميكردند)است كه امروزه توليد انواع پرشمار وسايل شيشه پيچيده آزمايشگاهي و محفظه هايي با جدار نازك از قبيل حبابهاي الكتريكي امكان پذير است.

شيشه در قرون وسطي
متلاشي شدن امپراتوري روي، به تنزل شيشه گري انجاميد . كيفيت شيشه اي كه در اروپاي غربي توليد مي شد، بسياز پايين تر از شيشه هايي بور كه در مصر و روم توليد مي شد. اما بزرگترين موفقيتهايي كه شيشه گران قرون وسطي بدست آوردن به سبب استفاده از شيشه پنجره واستفاده ماهرانه از شيشه هاي رنگي براي اين مقصود بود. البته رنگي بودن همه شيشه هاي رنگي كه براي پنجره هاي كليساهاي بزرگ و كوچك به كار رفته اند، به سبب افزودن اكسيدها فلزي به مواد اوليه شان نيست.

در قرن سيزدهم يك نوع ماده رنگي از جنس كلرايد نقره راروي سطح شيشه شفاف بكار مي بردند كه آنرا زرد طلايي بكند ويا همين ماده را به سطح شيشه آبي مي‌زدند كه آن را به سبز روشن در مي آورد و به اين ترتيب، وجود دو نوع رنگ را براي يك قطعه شيشه ممكن مي ساخت. با ظهور اسلام و گسترش آن در حدود سال 1000 ميلادي ، مصر و به ويژه اسكندريه، بار ديگر مركز شيشه گري دنيا شد. مراكز شيشه گري ديگري نيز پيدا شدند از قبيل حلب و دمشق. در خلال سده هاي بعد، شيشه گري در سراسر امپراتوري اسلامي گسترش يافت . در اين دوره، مينا كاري شيشه ها، مطلوبترين شكل آذين بندي بود و هر چند كه خودشيشه اغلب شفاف نبود، استفاده از نقوش غربي ، در اغلب موارد فوق العاده موفق بود، به ويژه براي آذين بندي لامپهايي كه روشنايي مساجد را تأمين مي كردند. پاره اي از محصولات شيشه اي را عملاً با طلا رنگ آميزي مي كردند و براي كردن نقوش روي آنها، از يك وسيله نوك تيز فلزي استتفاده مي كردند. اما اين سنت قرون وسطايي طلا كاري و مينا كاري شيشه، از عظمتي كه در اواسط قرون چهاردهم داشت، سقوط كرد و راه شيشه، از عظمتي كه در اواسط قرون چهاردهم داشت، سقوط كرد وراه انحطاط را پيمود تا اين كه در اواخر قرن بعد تقريباً‌ از بين رفت.

ونيز رقابت با اروپا
بي شك ، تأثير باور كننده اولين جنگهاي صليبي بودكه تكان تازه اي به شيشه گري اروپا كه بيش از هزار سال راه انحراف را پيموده بود، داد و نيز در حدود سال 1200 ميلادي ، مركز عظيم شيشه گري اروپا شد.
ونيزيها تمام مهارتهاي گم شده روميان را از نو كشف كردند. براي به وجود آوردن نقوش ظريف نوار، مارپيچي و پيچ و تاب دار در اشياء شيشه اي بي رنگ، شيشه سفيد سخي را (كه همانطور كه ديديم از افزودن قلع به ماده اوليه اش ساخته مي شد) در آنها جاي مي دادند. شيشه گران خاصيت مفتول پذيري شيشه مذاب را براي نخستين بار و بطور كامل براي تزئينات شگفت انگيز به كار گرفتند. در سطح محصول شيشه اي داغ كه در آب سرد فرو ميكردند و سپس حرارت مي دادند . شبكه اي ظريف از ترك خوردگيهاي ريز بوجود مي آمد، شبكه اي خاص يخي بود. شيشه گران ونيزي ، مينا كاري وطلا كاري را بار ديگر به اوج رساندند.


تا همين قرن نوزدهم ، متداولترين شيوه براي تويد شيشه پنجره به صورت ورقه هاي كمابيش مسطح، عمدتاً به باد كردن متكي بود. قديمي ترين شيوه براي توليد شيشه پنجره، شيوه اي بود كه تا دومين دهه قرن نوزدهم هنچنان بكار مي رفت و در اساس تفاوت چنداني با شيوه توليد غرابه ها، و بطريها بزرگ نداشت. توده اي از شيشه را به مقداري كه لازم بود، با يك سربوري بر مي داشتند و با سر ديگر آن را باد مي كردند تا تقريباً به شكل كره اي به قطر 50 سانتي متر يا بيشتر درآيد. اين كره را دوباره حرارت مي دادند و به يك ميله شيشه گري ميزدند وبوري را از آن جدا مي‌كردند و آن را روي يك ميله قطعه فلز تخت مي گذاشتند طوري كه به شكل يك غرابه تخت در مي آمد. سپس روزنه اي دايره اي به قطر چند سانتي متر را از ته تخت آن مي كندند آنگاه آن را در كوره مخصوص نرم كردن شيشه به طور كلي دوباره حرارت مي دادند و نرم مي كردند. آنگاه تحت تأثير نيروي گريز از مركز، قسمتي سوراخ شده كره باز مي شد و شيشه نرم شده، قرصي شكل مي شد. معمولاً وسط اين شيشه اين شيشه بسيار ضخيم تر از لبه هاي آن بود وسطح آن پر بود از برآمدگيهاي موجي و دايره اي شكل و هم مركز. در آن مركز آن يك گره درشت (كه به آن كراون مي گفتند) وجود داشت و در آن ، ترك خوردگي اي كه به هنگام جدا كردن ميله شيشه گري پديد آمده بود، پيدا بود و دايره هاي مجاور آن ، از بر آمدگي و فرورفتگي بيشتري نسبت به قسمتهاي ديگر شيشه برخوردار بود.


روش ديگر (اما پرخرج تر) براي توليد شيشه مسطح، عبارت بود. از توليد ورقه هاي ريخته شده كه ابتدا در سال 1688 در فرانسه و بعدها در حدود سال 1770 در انگلسان پا گرفت. در اين روش شيشه مذاب رابه وسيله ملاقه هاي آهني روي قالب كه عبارت بود از يك ميز آهني ، مي ريختند. سپس شيشه را با غلتكهاي آهني مسطح مي كردند. سطح شيشه اي كه اين طريق توليدمي شد، ناهموار بود و با تحمل زحمات زياد، آن را با دست سمباده مي زدند و صيقل مي دادند. از شيشه اي كه با اين طريقه طولاني و پر خرج توليد مي شد و اما در قياس با شيشه اي كه به طريقه باد كردن توليد مي شد بسيار مسطح تر بود، براي پنجره وبه خصوص آئينه استفاده مي كردند.
رشد سريع جمعيت وشهر نشيني در اروپا در خلال قرن نوزدهم، تقاضا براي شيشه را بسيار افزايش داد. با كنار گذاشتن روش قديمي توليد شيشه كراون، ورقه هاي شيشه اي مسطح تري توليد شد. با روش جديد كه عبارت بود از بادكردن استوانه هاي عضيمي كه بعداً حرارت مجدد داده و از پهلو شكافته و باز مي شدند، تهيه ميكردند.

اما يك طرف محصول از صيقل دادن طبيعي از طريق حرارت بي نصيب مي ماند ومسطح بودن شيشه هنوز امري نسبي بود. چين و شكن اين نوع شيشه، هر چند نسبت به اغلب شيشه هاي كراون كمتر بود، باعث مي شد كه شيشه هاي مسطح هنوز از پاره اي از ويژگيهاي اپتيكي بسيار نامطلوب برخوردار باشد. به طرف اواخر قرن نوزدهم، اين روش استوانه اي با توليد استوانه هايي بطور مكانيكي اصلاح گرديد : يك بوري راكه به يك سر آن حلقه اي فلزي نصب كرده بودند، در شيشه مذاب فرو ميكردند و به آرامي بالا مي آوردند و هواي متراكم شده رابا سرعتي نسبتاً كن در آن مي دميدند، به اين طريق مي توانستند استوانه اي خالي به ارتفاع 12 متر و قطر 75 سانتي متر بسازند.


به سبب افزايش نمايشگاههاي بين المللي، در قرن 19 براي شيشه گران اروپايي فرصتي پيش آمد كه دستاورد –هايشان را به نمايش بگذارند.
شايد چشم گير ترين پيشرفت در اين دوره، در زمينه معماري صورت گرفت . كاخ كريستال (اين عمارت هيجان بر انگيز وانقلابي) توسط سرژوزف پاكسون در لندن و در سال 1851 و به عنوان محل برپايي نمايشگاههاي بزرگ بين المللي طراحي وساخته شد . كاخ كريستال نخستين ساختمان عظيم بود كه به وسيله قطعات آهني و شيشه‌اي از پيش ساخته شده ، درست شد.


كارخانه هاي در اروپا و آمريكا در نيمه دوم قرن نوزدهم، از دو جنبه مهم با بزرگترين كراخانه هاي شيشه گري قرن هجدهم فرق داشتند. يكي ايجاد تغييراتي در كوره هاي احيا كننده كه تكامل آنها در اساس در جهت كار متالوژي بود، و هدف از اين تغييرات آن بود كه بتوان اينكوره ها را براي ذوب شيشه بكار برد و به اين ترتيب هم استفاده مؤثر ار از سوخت بشود و هم منبع پر قدرت تري از لحاظ حرارت تأمين مي‌گردد. ديگر آن كه كوره هاي پات جاي خود رابه كوره هاي بزرگتر يعني به كوره هاي تانكي دادند.


بعدها به سبب افزايش تقاضا ومطرح بودن مسئله توليد بلور آلات ارزان در مقياس وسيع، پيشرفتهاي ديگري صورت گرفت. در حدود سال 1827، در آمريكا شيوه اي ديگر براي توليد بلورآلات پديد آمد وبه سرعت در اروپا رواج يافت. اين شيوه عبارت بود از ايراد فشار مكانيكي بر شيشه موقعي كه آنرا در قالب ريخته اند. با بكار بردن صفحه هاي نقش برگردان و رنگي، نقوش تزئيني را روي بلورآلات چاپ ميكردند. يكي از شيوه هاي توليد بلورآلات عبارت بود از سفت كردن شيشه از طريق سرد كردن ناگهاني آن (براي ساختن لامپهاي گازي و روغني. بنابر اين ، در سال 1900، آنچنان پيشرفتهايي در شيشه گري حاصل گرديد كه اين صنعت را در طول قرن بيستم، متحول گردانيد. پيدايش كوره هاي تانكي احيا كننده و دستگاههاي بطري سازي خودكار، ساختن استوانه هايي (به روش مكانيكي) براي توليد شيشه مسطح، و پيدايش روش سفت كردن، همه اينها دردست هم، همراه با درك روبه فزون نسبت به تركيب و ساختمان شيشه و انگيزه توليد وسيع شيشه كه ناشي از تقاضاي عظيم بود، به مكانيزه كردن و ايجاد اصلاحاتي بيشتر در صنعت شيشيه گري منجر شد و در فصل بعد ، به اين مطلب خواهيم پرداخت.

تعريف شيشه
مسئله يافتن تعريفي جامع و كامل براي شيشه از دهها سال پيش مطرح بوده است. اما شايد هنوز هم چنين تعريفي كه مورد قبول همگان باشد يافت نشده است. يكي از تعاريف بسيار معروف كه از يوي انجمن آزمون مواد آمريكا (ASTM) در سال 1945 ميلادي پيشنهاد شد شيشه را بصورت زير تعريف مي كند:
شيشه ماده اي غير آلي است كه از حالت مذاب طوري سرد شده است كه بدون آنكه تبلور يابد بصورت صلب در آمده است.
شيشه يك جامد آمرف است. ماده را آمرف مي گويند كه از نظر ساختاري داراي نظم پر دامنه نباشد. امروزه هم تعريف بسيار عام شيشه بصورت جامد آمرف يا غير بلوري و هم تعريف دقيقتري كه علاوه بر آمرف بودن بروز پديده انتقال به شيشه را نيز از الزامات تعريف حالت شيشه اي مي شمارد در بين دانشمندان و پژوهشگران علم شيشه طرفداراني دارد.

تئوري هاي شيشه سازي
اين پرسش كه از چه موادي مي توان شيشه ساخت از مدتها پيش فكر بشر را به خود مشغول كرده داشته است. پاسخ هاي داده شده به اين پرسش كه ابتدا صرفاً تجربي و فاقد علمي بودند به تدريج با پيشرفت دانش شيشه علمي تر ، دقيق تر و كاملتر شدند. مهمترين تئوري هاي شيشه سازي كه كم بيش متكي به پايه هاي علمي هستند را ميتوان بصورت زير خلاصه كرد.

تئوريهاي ساختاري شيشه سازي
الف – تئوري گلداسميت
ب ـ تئوري شبكه نامنظم زاكارياسن

قوانين زاكارياسن در شيشه سازي:
1. هيچ آنيوني اكسيژني نبايد به بيش زا دو كاتيون وصل شود.
2. تعداد اكسيژني هاي اطراف كاتيون بايد كم باشد.
3. چند وجهي هاي اكسيژن بايد فقط رئوس خود را به اشتراك بگذارند ونه يالها وجوه خود را.
4. حداقل بايد سه رأس هر چند وجهي به اشتراك گذاشته شود.

تئوريهاي شيش سازي بر اساس استحكام اتصال
الف – شيشه سان
ب – تئوري راوسون

تئوري كينيتكي شيشه سازي
مطابق اين تئوري مسئله اينكه مايعي به هنگام سرد شدن پيش از رسيدن به دماي Tg تبلور بيابد يا خير دقيقاً يك مسئله كينيتكي است كه از يك سو بستگي به سرعت جوانه زني ورشد بلور سازي و از سوي ديگر سرعت خارج كردن انرژي حرارتي از سيستم دارد. Turnball در مقاله بسيار مشهور خود دراين مورد مي نويسد كه درهر دسته اي از مواد كه برحسب نوع اتصال مي توانند به گروههاي كوالانت، يوني، فلزي، واندروالز و اتصال هيدروژني تقسيم بندي گردند مي توان موادي كه شيشه ساز هستند يافت.

سرعت سرد كردن، تمركز جوانه ها، برخي از خواص ماده مانند كشش سطحي سطح مشترك بلور – مايع، انتروپي ذوب و غيره بعنوان عوامل مؤثر و مهمي كه توانايي مايعات مختلف را از نظر شيشه سازي تحت تأثير قرار مي دهند ذكر شده اند. اين نوع برخورد با مسئله شيشه سازي به جاي آنكه به اين پرسش پاسخ دهد كه آيا يك مايع بخصوص بايد با چه سرعتي سرد شود تاتبديل به شيشه گردد (با جلوگيري از عمل تبلور). يعني از نظر تئوري كينيتكي شيشه سازي ، هر ماده‌اي ميتواند به شيشه تبديل شود به شرط اينكه با سرعت كافي (كه بتواند مانع از تبلور آن شود) سرد گردد. همانگونه كه ذكر شد مسئله تبلور (يا انجماد حقيقي) كه هنگام سرد شدن مايعي به زير دماي تعادلي پايداري آن (دماي انجماد يا دماي ليكويدوس) اتفاق مي افتد بستگي به دو فرايند دارد كه عبارت است از جوانه زني و رشد.

جوانه زني
1. جوانه زني هموژن
2. جوانه زني هتروژن

رشد بلورها:
1. رشد طبيعي
2. رشد همراه با جوانه زني سطحي
3. رشد با استفاده از نابجائي هاي پيچي

تركيبات شيشه
با توجه به تعريفي كه به صورت كلي از شيشه به عمل آمده، معلوم مي شود كه از تركيب و ذوب خيلي از عناصر بتوان شيشه را بدست آورد. بطوريكه تاكنون در حدود 6500 نوع تركيب مختلف براي ساخت عناصر شيشه پيشنهاد شده وخواص آنها ثبت گرديده، با نگاه به جدول عناصر كمتر عناصري را مي توان يافت كه از آن شيشه بدست نيايد ولي سه عنصر كربنات دو سود، سنگ آهك و سيليس مواد اصلي تشكيل دهنده شيشه مي باشد كه در اكثر كارخانه هاي شيشه سازي مورد استفاده قرار مي گيرند.


اصولاً مي توان از دو نوع تركيب اصلي براي ساختن شيشه كه عموميت بيشتري دارد نام برد، يكي آهك كربنات دو سود و سيليس و ديگري پتاس، اكسيد سرب و سيليس مي باشند . همانطوري كه ملاحظه مي شود سيليس در هر دو گروه مشترك بوده و ماده اصلي شيشه راتشكيل مي دهد. به عبارت ديگر تركيباتي تشكيل دهنده شيشه عبارتند از :


1. سيليس : كه ماده اصلي تشكيل دهنده شيشه است.
2. كربنات سديم: كه نقش كمك ذوب را در توليد شيشه دارد.
3. دولوميت: كه به عنوان تأمين كننده اكسيد سديم و اكسير منيزيم به كار مي‌رود.
4. آهك : تثبيت كننده ميزان اكسيد كلسيم در شيشه.
5. سولفات سديم: مانع ايجاد و تشكيل سرباره در سطح شيشه مذاب در مرحله تصفيه مي شود.
6. زغال : به عنوان برطرف كننده حباب مي باشد.
7. نيترات : زمينه رابراي دريافت مواد بيرنگ كننده آماده مي كنند.
8. مواد بيرنگ كننده : كه مخلوطي از اكسيد سلنيوم، اكسيد كبالت و پودر آرسنيك ميباشد.
9. شيشه خورده: كه در حقيقت به عنوان كمك ذوب اصلي و خمير مايه ابتدايي براي خمير شيشه مورد مصرف قرار مي گيرد.

شيوه هاي توليد
در اين فصل نظري مي افكنيم به مراحل ذوب شيشه، و به روشهاي گوناگون براي كار كردن روي شيشه مذاب از جمله شيوه هاي توليد شيشه هاي مسطح و رشته رشته، وبه پرداخت زدن و سرد كردن شيشه و به صورت چند لايه در آوردن و تزئين كردن آن.
از آنجا كه هدف اصلي از ذوب شيشه، تبديل اين موادخام به خميري يك دست است، يكنواختي اندازه ذرات نيز اهميت دارد.


غير از ماسه ونمك قليا و آهك كه اجزاء اصلي شيشه هاي سودا – آهكي هستند، خورده شيشه هايي از جنس همان شيشه را به خمير شيشه اضافه مي كنند زيرا، هر نوع شيشه در دمايي پايين تر از دماي لازم براي ذوب هر كدام از اجزاء تشكيل دهنده اش ذوب ميشود. بنابر اين، افزودن خرده شيشه، روند ذوب را تسريع ميكند و به همين دليل امكان دارد 75 درصد از تمام شيشه مذاب را خرده شيشه تشكيل دهد. اجزاء مخلوط شده شيشه را بطور هموار در كف كوره پهن مي كنند.


كوره هاي شيشه گري در دو نوع متفاوت وجود دارند: كوره هاي پات و كوره هاي تانكي . كوره هاي پات كه امروزه از آن فقط براي توليد شيشه هاي اپتيكي و شيشه هاي كريستالي استفاده مي شود. اغلب كوره هاي شيشه گري از نوع كوره ها تانكي و احياء كننده اند. شيشه مذاب ماده اي است فوق العاده فرساينده، به همين دليل بايد كوره ها، تانكي ها و كوره هاي مخصوص نرم كردن شيشه را با ديوارها يا لايه هاي ضخيم از جنس مواد نسوز ومخصوصاً مقاوم در برابر فرسايش اندود كرد.


فرسايش تدريجي اين پوشش هاي نسوز، يكي از علل قاطي شدن مواد زائد در شيشه است. عمر طبيعي پوشش نسوز در تانكي هاي كه بطور مداوم كار ميكنند، بين سه تا چهار سال است.
سوختي كه در شيشه گري بكار مي رود، بستگي به قيمت و ميزان دسترسي به آن. شيشه گري به كار مي رود. بستگي دارد به قيمت و ميزان دسترسي به آن. شيشه گران در سالهاي اخير به تدريج از ذغال سنگ (يا دقيقتر بگوييم از توليد كننده گاز) به نفت روي آورده اند.
حرارت دادن با استفاده از مقاومت الكتريكي، شيوه ديگري است براي ذوب شيشه و در سالهاي اخير با گامهاي سريع پيش رفته است.

مراحل شكل دادن به شيشه
مشهورترين طريقه براي شكل دادن شيشه، باد كردن آن دست است. اين شيوه، از نيمه اول قرن 16 يعني از زماني كه ايگوكولا به تشريح آن پرداخت، عملاً بي تغيير مانده است. امروزه از اين شيوه، براي توليد محصولات هنري و ظروف تجملي سر سفره استفاده مي كنند.
قالبهاي شيشه سه نوعند: آهني، خميري و فشاري. قالبها، صرفنظر از نام فريب دهنده شان، از جنس آهن خاكستري ريخته شده و تراشكاري وصيقل داده شده اند. قالبهاي به اصطلاح آهني (يا داغ)، قالبهايي اند يكپارچه و از آنها براي ساختن محصولاتي استفاده ميشود كه گوديشان كم باشد وبه آساني بتوان از قالب بيرون آورد. پيچيده تر از اين قالب، قالبي است كه باز و بسته مي شود واز آن براي ساختن غرابه هاي و بطريهاي بزرگ (و در تعداد محدود) استفاده مي شود.


قالب خميري، عبارت است از يك قالب آهني كه جداره داخلي اش را قشري از مايعي سنگين و ناروان مي مالند اين مايع ، حركت شيشه را هنگام باد كردن آن، ساده مي سازد. براي اين كار، معمولاً از صابون يا موم استفاده ميكنند و سطح آن را آرد يا خاك اره مي پاشند. اين لايه، پس از پختن به صورت قشري از كربن دانه دانه در مي آيد. اين لايه را در طول مرحله كار، مرطوب نگه مي دارند و بخارات حاصل شده، به عنوان لايه اي ميان قالب و شيشه عمل مي كند. بخارات و آب اضافي، از روزنه هاي قالب خارج مي شوند. استفاده از قالب خميري، اين مزيت را دارد كه محصول جز با بخار با چيز ديگري تماس نداشته و بنابر اين سطح آن به طور طبيعي، صاف و صيقلي است. ظروف مواد شيميايي، ليوانها و انواع ويژه اي از حبابهاي الكتريكي را با اين روش توليد مي كنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید