بخشی از مقاله

شيوه اي جديد براي مبارزه با مواد مخدر


«بسمه تعالي»
تاريخ: 17/3/84
شماره: الف- 2/1001
فرمانده محترم مركز مبارزه با مواد مخدر ناجا
با نهايت احترام به عرض مي رساند، اينجانب پيرو ارسال نامه ي قبلي به موضوعيت- پژوهشي درباره شيوه اي جديد براي مبارزه با مواد مخدر به شماره، الف-1/1001 در مورخه 13/2/84- و پيگيريهاي انجام گرفته، كليات و جزئيات اين طرح را (در برگ) بيان مي نمايم. اميد است كه اين تحقيق منشاء تحولات پر خيري براي جامعه باشد.
قبلاً ذكر شده بود كه بايد سرچشمه هاي توليد مواد مخدر را در آن سوي مرزها بخشكانيم و اين امر با تمركز بخش اعظم قواي ما بر روي مبارزه با توليد اين ماده در افغانستان ميسر مي شود. در واقع بايستي شيوه جديد مبارزه با مواد مخدر، همانا نابود كردن گياه خشخاش در سطح منطقه كشت آن باشد. آن هم مبتني بر روش ها و رفتارهاي كاملاً علمي كه مستلزم توجه و اعتماد تصميم گيران به آگاهي و دانش متخصصين امر مي باشد.
در اين زمان كه علم و دانش، سرفصل توسعه هر جامعه اي است، غفلت و ناديده گرفتن اين مسئله، براي هر مجموعه اي، جز عقب ماندگي و در نهايت پشيماني سودي نخواهد داشت.


در تحقيق صورت گرفته كه جزئيات آن را به تفصيل ارائه خواهيم كرد، مشخصه مهم اين است كه براي به اجرا درآوردن روشهاي زير بايد داراي يك نگاه و بينش علمي بود و سپس با كمك نهادهاي دخيل در امر مبارزه با مواد مخدر، از جمله اين مركز و ياري مراكز تحقيقاتي كه عمدتاً در حوزه هاي تخصصي علوم زيستي فعاليت مي كنند، اين پروژه را عملياتي نمود.
محوريت علمي روش ها اين موضوع است؛ خشخاش به عنوان يك گياه، در بحث زيست شناسي، داراي يك سري فرصتها و تهديدات براي بقاء و زندگي است كه در ارائه راهكارها سعي بر اين شده با شناسايي اين مشخصات، آنها را بررسي و در جهت به چالش كشيدن فرصتهاي زيستي اين گياه و تبديل آنها به تهديدات و در انتها نابودي آن بكوشيم.


1- روش جايگزين كردن: در اين روش از گياهان مناسب، براي جايگزيني با خشخاش استفاده مي گردد. در اين روش سعي مي گردد گياهي را جايگزين كنيم، متناسب با جغرافيا و تنوع آب و هوايي آن مناطق، كه داراي مؤلفه هايي برتر نيز باشد نظير؛ هزينه و زحمت كمتر در فرآيند داشت، كاشت و برداشت، سود افزونتر، نگهداري و پرورش آسان، مقاوم در برابر عوامل محيطي، طبيعي و آفتها، قابل كشت در مناطق كم آب، قابل كشت و دسترسي در مناطق فاقد راههاي ارتباطي و بسترهاي حمل و نقل و در نهايت برآوردن رضايت مندي زارعان براي اجرا و كشاورزان دو راهكار پيشنهاد مي گردد؛
الف- جايگزيني مستقيم: كه با جستجو در طبيعت، گياه يا گياهاني را متناسب با مؤلفه هاي فوق مي يابيم.
ب- جايگزيني همراه با تغييرات زيستي: در اين راهكار با توسل به فن آوري زيستي (بيوتكنولوژي) و مهندسي ژنتيك (كه علم شناسايي، انتقال و جابجايي ماده ژنتيكي موجود زنده است)، تغييرات مورد نظر را در گياه جايگزين به وجود مي آوريم تا قابليتهايي را كه مدنظر ماست، به دست آورد. دستاورد اين عمل، محصول ژنتيك يا تراريخته نام دارد.


قابل ذكر است، پيدا كردن گياه يا گياهان جايگزين كه تناسب خوبي با موقعيت جغرافيايي، اقتصادي و اجتماعي منطقه دارد از آن جهت بسيار ارزشمند و قابل تأمل است، كه بسياري از مردم مناطق گوناگون افغانستان، خود نيز از كشت خشخاش ناراضيند و تنها به خاطر اجبار، فقر و شرايط اقتصادي خاص آن جامعه، دست به اين عمل مي زنند. كه اگر بتوانيم جايگزين مناسبي براي خشخاش بيابيم، نه تنها مخالفت و مقاومت مردم را نخواهيم داشت، بلكه آنان با رضايت خود به اجراي سريع و فراگير اين طرح نيز كمك مي كنند.


2- روش خريد محصول جايگزين: يكي از دلايل عمده كشت خشخاش در افغانستان به اذعان خود كشاورزان، نبود بازار فروش براي محصولاتي نظير گندم، برنج و غلات آنان است. در عين حالي كه كشت اين گياهان در سابق رونق خوبي داشته اما با ورود محصول مشابه و ارزان خارجي (به ويژه آمريكايي)، عملاً كشت آنها نيز متوقف شد و زارعان براي گذران امور خود از روي اجبار به كشت خشخاش روي آورده اند. همچنين دولت افغانستان به دليل ناتواني و فساد در درون ساختار خود و نيز نيروهاي بيگانه موجود در منطقه، رغبتي براي رشد بازار محصولات كشت جايگزين ندارند.
اما در اين روش –با يك نظر اقتصادي- دولت ايران به عنوان خريدار، محصول كشت جايگزين را، به صورت مستقيم و با شرايط حمايتي و تضميني از كشاورزان خريداري مي نمايد.


در اين حالت مسير طولاني فروش محصول كشاورزان و عرضه آن به بازار، كاملاً كوتاه مي گردد و كشاورز بدون نگراني از فروش محصول خود، به خوبي مي داند كه خريد محصولش توسط دولت ايران تضمين شده و بدون كمترين دردسر به حق الزحمه خود مي رسد. كه اين خود عامل تشويق كشاورزان و اشتياق مضاعف آنان براي اين نوع كشت مي شود. در اينجا به غير از ايران، مي توان بخشهاي خصوصي ايراني و خارجي كشورهاي ديگر را هم به خريد تضميني از كشاورزان افغاني ترغيب نمود كه نتيجه اين كار، رقابت كشورها با يكديگر بر سر خريد مستقيم از زارعان خواهد بود و سود اين عمل باعث رونق بخشيدن به كشت جايگزين و ايجاد يك جريان منفي براي كشت خشخاش مي گردد.
در اين روش تجاري كه مي توان آن را (برد-برد) ناميد، برخلاف گذشته هم افغانستان و هم ايران سود خواهند برد.
مطلب ديگر آنكه در روش خريد تضميني محصول، مسئله بسيار مهم پايبند بودن خريدار به تعهدات خود از جمله خوش قولي در زمان پرداخت وجه به كشاورز است و نبايد تجربه تلخ بدقولي به كشاورزان ايراني از سوي دولت ما، در آن سوي مرزها نيز تكرار شود كه به وجود آمدن حس بي اعتمادي نزد مردم، تمام زحمات اجراي برنامه ها را بر باد خواهد داد.


و نكته ديگر توجه ويژه به رقباي احتمالي محصول مورد نظر ما در سطح منطقه و بازارهاي جهاني در زمان حال و اينده است، همچنين گياه مورد نظر نبايد به شيوه اي انتخاب گردد كه در صورت كشت در داخل افغانستان، تهديدي براي كشاورزان و صنعت خودمان باشد.
قابل ذكر است قبل از توجه به روش خريد محصول جايگزين، ابتدا بايد در روش شماره يك اين تحقيق (جايگزين كردن) دقيق شد و آن را بررسي نمود. همچنين بايد به مسائل اقتصادي طرح توجه ويژه گردد. از جمله اينكه، پس از خريد محصول كشاورزان، به بهترين نحو از آن استفاده ببريم تا زمينه موفقيت پروژه تضمين گردد، كه براي اين مورد به چند روش مي توان عمل كرد:
الف- خريد محصول و سپس تغذيه بازار داخلي افغانستان
ب- خريد محصول و به مصرف رساندن در بازار داخلي ايران
ج- خريد و آن و صدور به كشورهاي ثالث


د- خريد محصول، فرآوري آن در يك فرايند صنعتي و سپس مصرف يا صدور آن، كه اين روش داراي مزيت هاي ويژه از جمله ارزش افزوده بالا و كمك به صنعت و اقتصاد داخلي كشورمان است. به عنوان مثال مي توان در جهت گسترش كشت يك نوع گل لهستاني (كه توضيحات آن در ادامه ذكر مي شود) تلاش نمود و پس از خريداري آن و تبديل به نوعي عطر، در جهت صادرات آن اقدام كرد.
ي- احداث مجتمع هاي فراوري در افغانستان براي كمك به صنعت و امر اشتغال در آنجا مواردي از محصول گياهان جايگزين كه قابل خريد است:
الف- محصولات توليد شده با روش شماره يك و بند (ب) آن
ب- گندم و برنج، كه پتانسل بالايي براي كشت، همانند ساليان گذشته دارند. اما فعلاً به دليل وجود محصول مشابه خارجي كه ارزان تر است، كشت نمي شوند.
ج- جو، كه وزارت جهاد كشاورزي در زمينه گسترش كاشت آن در مزارع تلاش هايي را انجام داده است.
د- زعفران، كه خود شخص حامد كرزاي، براي كشت آن تبليغ مي كند.
ن- نوعي گل لهستاني، كه براي توليد عطر از آن استفاده مي شود و گويا يك شركت فرانسوي خريدار آن مي باشد. كاشت آن به صورت آزمايشي صورت گرفته كه نتايج خوبي را در پي داشته است. محل احتمالي كشت آن، در منطقه جنوب و شرق افغانستان و جلال آباد است.
و- قارچ هاي خوراكي، كه در يك مكان سربسته نيز قابل كشت است و درآمد زايي خوبي دارد.
ي- ديگر گياهان متناسب با اهداف ما ....


3- روش حمله با آفات: در اين روش با شناسايي دشمنان طبيعي گياه، آنها را به صورت هدفدار به كار مي گيريم تا زمينه نابودي گياه را فراهم آوريم.
در ابتدا با شناخت نقاط ضعف قسمتهاي ساختاري گياه، نظير ريشه، ساقه، غنچه و گل و ... آفات آنها را شناسايي كرده و از ميان انواع جانداران نظير جوندگان، خزنده ها، پرندگان، حشرات، كرمها، علفهاي هرز، قارچها (كپك)، ميكروارگانيسم ها و بيماريها هوامل تهديدكنندگي زندگي گياه را مي يابيم. كه اين مرحله اول است و در صورت عدم كسب نتيجه لازم، باز با اتكاء به فن آوري زيستي و مهندسي ژنتيك، اين گياه را با ذائقه آفت منطبق كرده و يا با روش هاي دقيق تر، حتي مي توان براي آن آفتي را به وجود آورد. در روشهاي بكارگيري آفت، مي توان از شيوه تركيبي نيز سود برد و از چند آفت گوناگون براي هدف خود استفاده نمود.
نكته: در اين روش به عنوان مثال مي توان از يك حشره به عنوان عامل نابودكننده استفاده كرد يا از حشره اي ديگر (مانند زنبور) براي انتقال عامل نابود كننده به گياه استفاده نمود.
قابل ذكر است، در اينجا بايد به نحوه قرارگيري خشخاش و آفات آن، در چرخه و هرم زيستي موجود در طبيعت، توجه ويژه اي شود. همچنين آفات ياد شده بايد داراي يك سري مشخصه هايي باشند نظير:


- قابليت پراكنده و فراگير شدن خودجوش به صورت يك اپيدمي و در عين حال قابل هدايت از طرف ما.
- مقاوم در برابر سموم، آفت كشها، مواد شيميايي، عوامل طبيعي، شرايط جوي، محيطي، جغرافيايي منطقه و به طور كلي هر عامل تهديد كننده، كه حتي مي توان بااتخاذ شيوه هايي، اين عوامل را براي اثربخشي بيشتر، كم اثر يا بي اثر نمود.

 

4- روش مبارزه بيوشيميايي: در اين روش با شناخت دقيق و انتخاب مناسب مواد شيميايي، به مبارزه عليه گياه خشخاش مي پردازيم. شيوه هاي آن استفاده از مواد بيولوژيك، سموم مهلك رايج يا ساخت مواد شيميايي اثربخش است. كه مي توان اين نتايج را به دلخواه انتخاب و برآورده كرد:
الف- از بين بردن كامل گياه
ب- معيوب ساختن گياه
ج- عدم حصول دهي آن
د- حساس كردن گياه به شرايط اقليمي، جوي و نوسانات دما و ...
و- ايجاد جاذبه و جلب آفات و جانوران براي از بين بردن كل مزرعه
در اينجا بايد به نكته اي توجه كرد؛ آلوده كردن زيستگاه گياه بايد به صورتي باشد كه مواد، اثربخشي طولاني مدتي را در محل داشته باشند و گذشت زمان، تغييرات جوي، آبياري، به هم زدن سطح زمين و ديگر پيشامدها باعث كاهش مقدار يا از بين رفتن تأثير آن نشود تا در فصول ديگر كشت هم سد راه محصول دهي گياه خشخاش باشد و اين چرخه دائماً تكرار گردد.
در عين حال نبايد تجربه تلخ يكي از NGO هاي خارجي، در زمينه سمپاشي مناطقي از ولايت ننگرها و كنرها، كه موجب از بين رفتن هر نوع گياه، آلوده ساختن منابع آب و تهديد سلامت انسان ها شد را تكرار كرد، كه نارضايتي مردم، واليان، فرماندهان و مخالفت دولت، نتيجه اين عمل ناشيانه بود.


5- روش بكارگيري بذر معيوب: با كمك اين روش ابتدا بذر گياه خشخاش را با تكنيكهاي علمي، تغييرات زيستي و ژنتيك مي دهيم، به نحوي كه با كاشت آن، يكي يا همه مواد زير حاصل گردد:
الف- توليد گياه معيوب و بدون محصول (پوچ)
ب- آلوده كردن ديگر گياهان خشخاش سالم به بيماري يا آفت
ج- ايجاد جاذبه براي آفات، جلب آنان و از بين رفتن گياهان مزرعه
د- به وجود آمدن گياهي كه براي كشاورز ايجاد مشكلات خاصي كند تا او مجبور به انهدام كردن مزرعه شود و يا كشت را در فصل زراعي بعد انجام ندهد.
و- پايين آوردن آستانه تحمل پذيري گياه نسبت به عوامل محيطي
سپس بذ رمورد نظر را با بذر موجود در مناطق، جايگزين كرده يا با آنها آميخته مي كنيم تا در هنگام استفاده براي كشت، به اهدافمان برسيم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید