بخشی از مقاله
طراحی صنعتی
ارتباط
چرا ارتباط را ياد ميگيريم؟
هر طراح صنعتي جهت خلق مصنوعي كه بتوان آن را توسط صنايع ماشيني توليد نموده و در زماني استفاده كارآيي لازم را از جهت جسمي و رواني براي استفاده كننده خود داشته باشند ناچار است قبل از خلق هر نوع مصنوعي نحوه ارتباطات بين استفاده كنندگان و مصنوعات مشابه را مطالعه نموده و از طريق اين مطالعه معايب و محاسبن و كمبودهاي احتمالي در نحوة ارتباط توليد و مصرف كننده را بشناسد زيرا با شناخت اين نقايص و كمبودها ميتوان ايدههاي خلاقانهاي براي ايجاد مصنوعي جديد ارائه كرد كه مصنوع جديد اين نقايص ارتباطي را نداشته باشد.
به طور مثال براي طراحي يك ترازوي شيريني فروشي ابتدا شناخت مفاهيم ارتباطي انسان با چنين ترازويي در وضع موجود كاملاً ضروري است. آيا فروشنده در خواندن اعداد مشكلي ندارد (كه اين اشكال ارتباطي ميتواند كوچكي اعداد، براقي صفحه، تقسيم نكردن فواصل كيلوها و غيره باشد)، آيا خريدار با قيمت و وزنهاي مورد درخواستش كاملاً راحت مرتبط ميشود؟ يعني به سادگي آنان را ميخواند؟ ميبينيم براي طراحي چنين وسيلهاي حداقل شناخت اين ارتباطات در وهله اوّل قرار ميگيرد.
چارلز كولي در كتاب مفهوم به معناي ارتباط در سازمانهاي اجتماعي “ارتباط را چنين تعريف كرده است: «ارتباط مكانيزمي است كه روابط انسان بر اساس و به وسيله آن به وجود ميآيد و تمام مظاهر فكري و وسايل انتقال و حفظ آن در مكان و زمان بر پايه آن توسعه پيدا ميكند. ارتباط حالات چهره، رفتارها، حركات، طنين صدا، كلمات، چاپ ، راهآهن ، تلگراف، تلفن، اينترنت و … تماماً وسايلي هستند كه در راه غلبه انسان بر مكان و زمان ساخته شده است.»
يكي از دانشمندان در مورد ارتباط ميگويد: «ارتباط عبارت است از انتقال اطلاعات در محدوده سه چيز: انتشار- انتقال- دريافت پيام.»
ميلر در كتاب … چنين اظهار ميدارد : ارتباط هنگامي روي ميدهد كه يك منبع پيام علائمي را از طريق كانال به دريافت كنندهاي كه مقصد محسوب ميشود ارسال كند.
بابك احمدي در كتاب “از نشانههاي تصويري تا متن”؛ يك پيام داراي عناصر زير ميباشد:
1- عنصر فرستنده پيام
2- گيرنده
3- خود پيام
4- خبري كه از زمينه ميدهد
5- در پيكره يك سري بندهايي وجود دارد كه بايد آنها را كنار زد و به مقصود نهايي رسيد.
6- تماس واكنشي در مقابل پيام نشان دادن حاكي از برقرار شدن تماس است.
در مقوله ارتباط بايستي چهار اصل را مد نظر قرار دهيم:
- شدت ارتباط
- اهميت ارتباط
- كيفيت ارتباط
- محتواي ارتباط
شدت ارتباط
شدت ارتباط بر اساس واحد زمان محاسبه شده و مقدار ارتباطي است كه از نظر زماني هر فرد يا گروه با توليد صنعتي به هنگام استفاده پيدا مينمايد.
چنانچه در يك ساعت استفاده از وسيلهاي مانند كيف در حال حمل كه بيشترين ارتباط به لحاظ زماني با دستگيره صورت ميپذيرد، نتيجه گرفته ميشود كه از مجموعه ارتباط با كيف، شدت ارتباط دست با دستگيره بيشتر است. اين را بدان لحاظ بايد بدانيم كه به هنگام طراحي يك كيف دانشجويي از طريق شدت ارتباطات مقدار تفكر و دقت خود را بر روي تك تك گروههاي ساختاري يك مصنوع داشته باشيم تا بدين نسبت تفكرات خود را ارزشيابي نموده و ميزان دقت خود را بر روي طراحي پيكره جديد نشان دهيم.
اهميت ارتباط
بستگي به عملكرد يك نوع مصنوع دارد كه به طور مثال بيشترين ارتباط استفاده گر با يك چاقوي آشپزخانه دسته و عمل كرد تيغه آن بوده كه ميبايست كاملاً راحت و درست طراحي شده باشد. در يك آنكوباتور بيشترين توجّه طراح به طراحي المانهايي است كه هشدار دهنده بوده تا از اين طريق وضعيت كودك را به پرستاران ابلاغ نمايد.
كيفيت ارتباط
كيفيت ارتباط بدين معناست كه بر ارتباط وضع موجود ميتواند درست يا ناقص و يا كاملاً غلط باشد. مثال: ارتباط استفاده گر به هنگام استفاده با يك دستگاه چرخ گوشت خانگي ميتواند به دليل درست بودن مخزن گوشت و همچنين ارتفاع چرخ گوشت و … كاملاً به درستي فكر شده باشد يعني استفاده گر از هنگام شروع كار دستگاه تا اتمام آن بدون هيچ مشكلي كار خود را انجام دهد. حال اگر همين چرخ گوشت به نحوي باشد كه از طريق كودكان متعلق به خانواده با انداختن وسايلي و يا احتمالاً دست خود در داخل چرخ گوشت و … باعث صدمه زدن به آنان شود، مسلم است طراح فقط مسائل ارتباطي را براي والدين در نظر گرفته و ارتباط كودكان را مد نظر قرار نداده است.
در مورد يك سماور درجه تنظيم وجود داشته باشد ولي اگر اين درجه تنظيم هنگام اتومات شدن يا جوش را به درستي نشان ندهد، مسلم است كه ارتباط استفاده كننده با اين كليد ناقص خواهد بود.
محتواي ارتباط
در محتواي ارتباط ما ميتوانيم رابطههاي فيزيولوژيكي، رابطههاي احساسي، استتيك و سمبليك داشته باشيم كه از نظر شخصيتي طراحي صنعتي برايمان از ساير ارتباطات مهمتر بوده و ميبايستي دقت لازم را در تجزيه و تحليل اين نوع ارتبااطت داشته باشيم.
تعريف رفتار
رفتار آن چيزي است كه ميتوانيم بگوييم يا انجام دهيم.
كاركرد (function) :
همانطور كه گفتيم ارتباطات انسان با مصنوعات ميتواند عامل تعيين كنندهاي جهت طراحي طرحهاي جديد باشد. براي اينكه اين ارتباطات را بهتر درك كنيم از اصطلاحي به نام كاركرد استفاده ميكنيم كه عمل اصلي ارتباط انسان با مصنوعات ميباشد بنابراين از اصطلاح functionجهت توزيع و تشريح بهتر ارتباط ميتوان كمك گرفت.
انواع كاركرد (function) :
معمولاً كاركردها داراي يك اسم و يك محتوي ميباشند. از انواع اسمي كاركردها ميتواند عملكرد تكي، زنجيرهاي يا خطي و مركب يا پيچيده نام برد.
از نظر محتوايي هر عملكرد تكي ميتواند با توجّه به رشته تحصيلي داراي كاركرد فني، جسمي، استيتيكي، سمبليك و عملي باشد.
بايد بدانيم كاركردها بسيار متنوع بوده كه هر حرفه و تخصص بحث جداگانه خود را نسبت به كاركردها از نظر محتوايي دارد. به طور مثال: يك كارگر مونتاژگر در كارخانه بيشترين توجهش به لحاظ ارتباطي، توجّه به كاركردهاي راحت و قابل فهم سيستم مونتاژ با حركات ساده ميباشد. يك اقتصاددان توجّه بيشترش نسبت به يك توليد مورد استفاده به عملكردهاي اقتصادي آن ميباشد.
كاركرد تكي- هرگاه بخواهيم از يك سماور برقي استفاده كنيم، مجبوريم به لحاظ ارتباطي هدفي را كه دنبال ميكنيم (طبخ چاي) و تعدادي فونكسيونهاي تكي را انجام دهيم تا به طبخ چاي برسيم. دو شاخه را داخل پريز كردن، كليد سماور را در درجه مطلوب قرار دادن، منتظر ايستادن جوش آمدن آب از طريق ارتباطات صوتي، برداشتن قوري، ريختن چاي، ريختن آب، در پوش گذاشتن، گذاشتن روي سماور، انتظار جهت آماده شدن چاي و … فونكسيونهاي تكي ميباشند كه در رابطه با هم قرار گرفته و منجر به طبخ چاي ميگردد.
محتواي فونكسيونها
از نظر حرفه ما ميتواند روابط جسمي يعني كليّه ارتباط فيزيولوژيكي ما انسانها با مصنوع باشد و ارتباطات احساسي كه محتواي عوالم رواني ما را با مصنوع تشكيل ميدهد كه اصطلاحاً به آن استيتيك يا علم به محسوس يا دانش دريافتهاي حسي ميگوييم.
هرگاه محتواي فونكسيون تكي يا زنجيرهاي ما را به تفكرات سواي آنچه كه ديده ميشود وا دارد از يك كاركرد سمبليك بهرهمند ميشود. مانند: پرچم، كه علاوه بر محتواي استيتيكي نشان دهنده تعلق خود به يك كشور يا گروه و … ميباشد.
تمرين 1- يك توليد مورد استفاده صنعتي را در فضاي زندگي خود انتخاب نموده و معرفي نماييد. سپس در ساعات معيني از استفاده افراط مرتبط با آن را معرفي و ارتباطات آنان را در هنگام استفاده از توليد به كمك فونكسيونهاي تكي و زنجيره اي توضيح دهيد. نظرات خود را نسبت به محاسن، معايب و كمبود هر ارتباط در صورت وجود نشان دهيد.
- تذكر: سعي نماييد بيشتر از تصاوير براي ابراز منظور خود استفاده كرده و با عبارات توضيحي كوتاه در صورت نياز ارتباطات را مشخص كنيد.
كاركردهاي توليدات صنعتي
همانطور كه قبلاً گفته شد، با استفاده از اصطلاح كاركرد توزيع و تشريح ارتباطات انسان با مصنوعات راحتتر شده و ميدانيم اين عملكردها به هنگام استفاده توسط استفاده گر تجربه گشته و سبب ارضاء نيازهايش ميشود. هر توليدي داراي كاركردهاي متفاوتي ميباشد كه اين موضوع با مقايسه يك شيء مورد استفاده واضحتر ميگردد. غالباً انسانها ارتباط چنداني با صخرههاي طبيعي ندارد امّا در جريان درك چنين صخرههاي تحت تأثير عناصر استيتيكي مشهود در صخره قرار گرفته (كاركرد استيتيكي) و ميتواند او را به ياد جغد يا عقاب و يا … بياندازد (كاركرد سمبليك). از اين مثال معلوم ميشود كه اين صخره داراي كاركرد استاتيكي و كاركرد سمبليك ميباشد.
مثال يك توليد صنعتي مورد استفاده:
غالباً استفادهگر با يك توليد صنعتي ارتباط با كاركرد عملي آن ميباشد. به طور مثال: يك ماشين ريشتراش برقي داراي كاركردهاي عملي زير است:
- به وسيله موتور تيغ آن به حركت در آمده و موهاي انسان را ميتراشد.
- هماهنگ با حركات دست استفادهگر موها تراشيده شده ودر مخزني انباشته ميشود. در كنار اين كاركرد عملي ماشين ريشتراش داراي بعدهاي استيتيكي مثل: فرم، رنگ، جنس، رويه و … ميباشد.
از توضيحات مثالهاي فوق ميتوان چنين نتيجه گرفت كه اولاً توليدات صنعتي داراي كاركردهاي متفاوت بوده كه درجه اهميت هر يك از اين كاركردها ميتواند در توليدات مختلف متفاوت باشد (تقدم و تأخر داشته باشد) ثانياً همراه با مهمترين كاركردهاي اصلي، كاركردهاي ديگر نيز همراه بوده و ميتواند براي استفاده گر به صورت ناآگاهانه باقي ميماند. وقتي طراحان فني يك توليد صنعتي را طراحي مينمايند نميتوانند به صورت آگاهانه يا ناآگاهانه به همراه كاركرد فني توليد، كاركردهاي استيتيكي توليد را نيز مشخص سازند. به هنگام طراحي و ساخت يك چرخ دنده مسأله كاركرد فني آن در درجه اوّل اهميت قرار داشته و مسأله كاركرد استيتيكي آن به دليل آنكه چرخ دنده در حين استفاده در جريان مستقيم استفاده قرار نميگيرد، به صورت ناآگاهانه باقي مانده و اغلب شكل دهد آنان بدون منظور فوق انجام ميپذيرد.
در طراحي يك جاروي برقي خانگي اكثر كاركردهاي جسمي و استيتيكي آن نمايان ميشود. امروزه به هنگام خريد اتومبيل در كشورهاي پيشرفته صنعتي بيشترين توجّه خريداران به كاركردهاي استيتيكي و سمبليك آنان بوده و كاركردهاي عملي پس از خريد اتومبيل اتفاق مي افتد.
در بيشتر موارد طراح صنعتي مسئول ايجاد كاركردهاي استيتيكي و سمبليك بوده و طراحان فني فقط جوابگوي كاركردهاي فني وسيله ميباشند. طراحي عملكردهاي توليدات صنعتي زماني ميتواند به صورتي موفق در توليد مشهود شود كه تكتك كاركردها بر مبناي نتيجه كلّي توليد هماهنگ و مرتبط باشد كه هماهنگ كننده تمامي فاكتورهاي تعيين كننده كاركردهاي توليدات ميتواند در دست طراح صنعتي باشد زيرا او ياد گرفته از لحظه شروع تا اتمام پروژه هميشه ارتباط استفاده گر با توليد را مد نظر داشته و پروسه طراحي را بر اساس آن تعيين كنترل و هدايت نمايد. چنانچه معلوم شده است ارضاء نيازهاي استفاده كنندگان توليدات صنعتي با استفاده از كاركردهاي توليدات صورت ميپذيري. بنابراين وظيفه طراح صنعتي و ساير طراحان به وجود آوردن كاركرد هايي است كه منطبق بر نيازهاي استفاده كننده باشد. نتيجتاً ميتوان گفت طراحي صنعتي بايد شناخت و ارزيابي دقيقي از نيازها و آمال و آرزوهاي استفاده كنندگان فردي و گروهي موضوع مورد طرح خود داشته باشد يعني قبلاً آنان را شناسايي كرده تا قادر به تجهيز طرح توليد صنعتي خود به كاركردهاي مناسب باشد.
تمرين 2- سه توليد مورد استفاده صنعتي را (شخصي، گروهي) انتخاب نموده به نحوي كه در هر يك از اين توليدات يكي از كاركردهاي سه گانه جلوتر از ساير كاركردها باشد.
به طور مثال: موضوع انتخابي شما يك قيچي خياطي است. همان طور كه ميدانيم حداقل سه نوع قيچي در زندگي روزمره ما مشاهده ميشود. قيچي معمولي خانگي، قيچي كه براي تشريفات و … استفاده ميشود، قيچي حرفهاي خياطي. با نگاهي به اين سه قيچي ديده ميشود كه در قيچي خانگي بيشترين توجّه طراح به كاركرد استيتيكي و سمبليك بوده
و كاركرد عملي آن بعد از آنها قرار ميگيرد. در قيچي ديگر بيشترين توجّه طراح به استثناء بودن و داشتن ايدههاي استثناء كه از كلاس ويژهاي برخوردار باشد، توجّه نموده است. بنابراين، اين قيچي در درجه اوّل داراي كاركرد سمبليك بوده و سپس كاركردهاي استيتيكي و عملي قرار دارد. امّا در قيچي حرفهاي طراح صنعتي توجّه كاملي به راحتي استفاده، سرعت عمل و درستي برشها و تيز بودن ويژه آن دارد زيرا شدت ارتباط خياطي در طول استفاده از چنين وسيلههايي بيشتر رابطهاي فيزيولوژيكي است. بنابراين كاركرد عملي در درجه اوّل و كاركرد استيتيكي قيچي كه براي تشريفات و … استفاده ميشود، قيچي حرفهاي خياطي. با نگاهي به اين سه قيچي ديده ميشود كه در قيچي خانگي بيشترين توجّه طراح به كاركرد
استيتيكي و سمبليك بوده و كاركرد عملي آن بعد از آنها قرار ميگيرد. در قيچي ديگر بيشترين توجّه به استثناء بودن و داشتن ايدههاي استثناء كه از كلاس ويژهاي برخوردار باشد، توجّه نموده است. بنابراين، اين قيچي در درجه اوّل داراي كاركرد سمبليك بوده و سپس كاركردهاي استيتيكي و عملي قرار دارد. امّا در قيچي حرفهاي طراح صنعتي توجّه كاملي به راحتي استفاده، سرعت عمل و درستي برشها و تيز بودن ويژه آن دارد زيرا شدت ارتباط خياط در طول استفاده از چنين وسيلههايي بيشتر رابطهاي فيزيولوژيكي است. بنابراين كاركرد عملي در درجه اوّل و كاركرد استيتيكي در درجه دوّم و كاركرد سمبليك در درجه آخر قرار ميگيرد.
نظام دايرهاي توليد در كشورهاي صنعتي پيشرفته دنيا
كاركرد عملي :
به تمامي ارتباطات و تأثيرات جسمي فيمابين استفاده گر و توليد صنعتي اتلاق ميشود (تأثيرات فيزيولوژيكي). بنابراين كاركرد عملي را ميتوان به صورت زير تعريف نمود:
كاركرد عملي توليدات يعني همه جانبههاي فيزيولوژيكي جريان استفاده از توليد.
با استفاده از كاركرد عملي يك صندلي، نيازهاي جسمي استفاده گر بايد ارضاء گردد. همچنين با توجّه به وضعيتهايي كه براي جسم انسان در حال نشسته حاصل ميشود، آن صندلي بايد قادر باشد كه از خستگيهاي فيزيولوژيكي انسان جلوگيري نمايد. در اينجا تعدادي از كاركردهاي عملي يك صندلي گفته ميشود كه به كمك آنها نيازهاي جسمي ارضاء ميشود.
سطح نشيمن صندلي وزن استفاده كننده را تحمّل نموده و ناراحتي، خواب رفتگي پا كه در اثر فشار ماهيچههاي ران به وجود ميآيد، با گرد كردن لبه جلوي صندلي جلوگيري ميكند.
پهناي كافي سطح نشيمن سبب ميشود كه جابجايي انسان به هنگام خسته شدن امكان پذير شده و از اين طريق از خستگي جسمي كاسته ميشود. پوشش سطح صندلي از الياف مناسب استفاده شود و به طور كلّي جاهاي تكيه داده شده بدن عرق ننموده و از اين طريق راحتي نشستن را فراهم ميسازد. دستههاي صندلي نشستن مناسب را (راست نشستن) امكان پذير ميسازد و …
با توجّه به موارد فوق وظيفه طراح صنعتي در ايجاد كاركردهاي عملي صحيح در ابتدا داشتن دانش آنتروپومتري و ارگونومي و فهم فلسفه وجودي يك مصنوع به لحاظهاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي، مذهبي و … بوده و سپس با استفاده از اين اطلاعات كه با گروه معين استفاده كننده آن تطبيق دارد، ايجاد ارزشهاي جديدي در جهت سهولت استفاده و راحتي كاربرد وسيله است. به هيچ وجه تحقيقات محدود روابط فيزيولوژيكي و اندازه گيريهاي محدود ايستا و پويا نميتواند جايگزين ابعاد و اندازههايي باشد كه با تحقيقات وسيعو ابزار كار وسيع به دست آمده در كتابهاي مربوطه انعكاس پيدا كرده است.
در نتيجه هر نوع ابتكار و نوآوري با توجّه به فهم موارد بالا در حيطه تخصصي طراحي صنعتي ميتواند باشد. مثال: در يك يخچال با دستگيره افقي طراح صنعتي با مطالعاتي بر روي گروه معين متوجه ميشود كه با عمودي گرفتن اين وسيله ميتواند نيازهاي جسمي افراد كوچك را نيز پاسخ گويد و يا مطالعه بر روي يك دستگيره صندلي اتومبيل كه كارش جابجايي راننده ميباشد تا تطبيق آنتروپومتري رانندههاي مختلف امكان پذير گردد مشاهده مينمايد كه اين دستگيره بسيار كوچك بوده و براي پيدا كردن آن تعداد زيادي از فونكسيونهاي تكي، عملي و يا استيتيكي بايد انجام شود تا صندلي راننده تطبيق يابد بنابراين طراح صنعتي يا بزرگ كردن دستگيره و يا ايدههاي ديگري اين عمل را ساده مينمايد.
استتيك
علم به محسوس يا دانش دريافتهاي همه توليدات مادي محيط زيست ما داراي فرمهاي ظاهري ميباشند كه با تأثير گذاشتن بر روي روان انسانها سبب جريان درك خود ميشوند (درك كردن يعني ديدن و آگاه شدن).
بنابراين ميبايستي براي حفظ سلامت رواني اين مسأله كه فرم ظاهري مصنوعات محيط زيست ميبايستي به نحوي باشد كه مناسب شرايط دركي انسان باشد از اهميت ويژهاي برخوردار بوده زيرا در اين صورت است كه به عنوان مثال:استفاده گر توليدات صنعتي با تشخيص محتواي اين گونه مصنوعات آن را به اصطلاح از نظر رواني تصاحب مينمايد و در نتيجه ميتوان گفت استفاده توليدات صنعتي از طريق احساس (استفاده توسط احساس به ويژه استفاده بصري، لمسي، صوتي) به وسيله كاركرد استيتيكي توليدات انجام ميپذيرد.
تعريف كاركرد استيتيكي
به ارتباطات فيمابين يك استفادهگر و يك توليد كه به هنگام درك آن توسط او تجربه ميشود،كاركرد استيتيكي ميگويند. بنابه توضيح بالا ميتوان كاركرد استيتيكي را به شرح زير تعريف كرد:
كاركرد استيتيكي عبارت است از همه جنبههاي رواني دركهاي احساس انسان به هنگام استفاده از توليد:
كريستوفر جونز در كتاب ديزلين متد Desing metod
Desinjg نبايد فقط با هنر يا علم و رياضيات اشتباه شود. ديزاين يك فعاليت تركيب است كه جهت توفيق در اين حرفه طراح بايد به هر دوي اينها متكي باشد و اگر با هر كدام به تنهايي جهت اجراي كارهايي استفاده كند، به طور يقين طرح او ناموفق خواهد بود. طراحان به روي آينده اي ذهني و تخيلي كار ميكنند و بايد با روشهاي ويژه و مشخص اشيايي را پيشبيني نمايند كه در زمان خود به وجود آيد و بتواند ساخته شود.
ارزانترين كاركرد استيتيكي “رنگ” است.
سمبل: نشانه، علامت
كاركرد سمبليك: يك شيء داراي كاركرد سمبليك ميباشد كه ذهن انسان را به هنگام درك خود به نحوي تحت تأثير قرار دهد كه براي او يادآور مجموعه تجربيات گذشته (فرهنگ) و مسائل احساسي در رابطه با آن باشد.
بنابر توضيح بالا ميتوان كاركرد سمبليك را چنين تعريف نمود: كاركرد سمبليك توليدات با استفاده از مجموعة جنبههاي ذهني، رواني و اجتماعي در توليدات به وجود ميآيد.
تمرين 3- يك توليد صنعتي را كه به آن علاقه داريد انتخاب كنيد و با نشان دادن آن كاركردهاي عملي، استيتيكي و سمبوليك را در آن به ترتيب اولويت استدلال نموده و سپس همان توليد را با ايدههايي كه ميدهيد، عملاً هر يك از كاركردهاي سه گانه را در اولويت قرار دهيد.
مبناي تشكيل كاركرد سمبليك توليدات، كاركرد استيتيكي توليد بوده و اين محتوا به وسيله عناصر استيتيكي مانند: فرم، رنگ، رويه و … در توليد به وجود آمده و با چگونگي قرار گيري اين عناصر، كاركرد سمبليك در ذهن انسان بوجود ميآيد.
همانطور كه قبلاً گفته شد، (مباني 1) هر طراح صنعتي فرستندهي پيامي است براي مخاطبين معين كه اين پيام در پروسه طراحي با توجّه به اطلاعات استيتيكي عمومي طراح و تجربيات او در پيكرة توليدات مورد استفاده به وجود ميآورد. نتيجتاً هر موضوع همانند كتاب، نشريه، فيلم و غيره بازگو كننده پيامهاي نهفته در خود ميباشد كه بايد توسط گيرندههاي پيام درك شود با توجّه به توضيحات فوق چنين بر ميآيد كه هر طراح صنعتي قبل از طراحي توليد ميبايستي با استيتيك عمومي آشنا باشد كه منطبق با نيازها و آمال خريداران آن توليد است.