بخشی از مقاله

فقر و غنا

مقدمه
1-
2- كليات
معاني لغوي و اصطلاحي واژه فقر و غنا
1-2 اقسام فقر و غنا
2-2 ستايش فقير
3-2 نكوهش فقر
4-2 آثار فقر مذموم
5-2 علل ابتلا به فقر
فصل اول: فقر در آينه آيات و روايات
1-3 فقر ممدوح- نكوهش فقر- آثار فقر
2-3 غنا ممدوح- نكوهش غنا- آثار غنا
دستگيري از فقرا


پرداخت حقوق واجب صدقات
فصل دوم- تعريف فقر
1-4 در فرهنگ علوم اجتماعي
2-4 در كتاب نابرابري و قشربندي اجتماعي
3-4 در كتاب فقر به عنوان يك ارزش- تكنولوژي فقر

فصل سوم- ماهيت عمومي فقر
1-5 تعادل فقر
2-5 تطابق وسازگاري
3-5 مهاجرت
جامعه شناسي فقر
1-6 كشورهاي جهان سوم
2-6 فقر ملل


تنها بازوي بن بست شكني فقر
فقر و غنا در اسلام
1-8 خطوط كلي اقتصاد اسلامي
9- آمار و ارقام فقر در تهران
10- نتيجه گيري و پيشنهاد
11- منابع و مآخذ

مقدمه:
خداوند تمام مخلوقاتش را به طور مساوي نيافريد يكي را غني و ديگري را فقير، يكي را زور و بازو و ديگري را ضعيف و ناتوان، يكي را با اراده و ديگري را سست و بي اراده آفريد تا تمام بندگانش را مورد آزمايش قرار دهد تا بندگانش به صبر پيشه كنند و در برابر ناكاميها و مصائب و آزمايشات الهي صبور بوده تا كفر نورزند و فقر و غني يك از بحثهاي گسترده اي است فقر و غنا را به بنده اش داد تا كسي كه فقير است روي به خدا مي آورد و ايمانش مستحكم است ولي همين فقير از روي

تنگدستي گاهي به فقر عناد مي پردازد، گاهي غني هم از بس كه غرق لذات دنيوي است خدا را فراموش كرده و گاهي اينگونه نمي باشد فقير و غني هر دو به خدا روي آورده و شكرگذار نعمتهاي الهي اند. و اين تحقيق در رابطه با فقر و غنا از منابع گوناگون مي باشد اميدوارم كه مورد لطف شما واقع گردد.

شمسي اسكندري اقدم
دانشجوي رشته فقه و مباني حقوق
پائيز 83


(فقر زحمتكشان)
اصطلاحي در فرهنگ ماركس كوليان است كه فقر مستمر و تدريجي مخصوصاً شايع در طبقه كارگر و همچنين پيشروان خرده پا و دهقانان را كه از تضادهاي دروني ناشي از تطور سرمايه داراني منبعث مي شود مي رساند.
1) بيروآلن، فرهنگ علوم اجتماعي، ترجمه باقر ساروخاني، انتشارات كيهان، بهار 1375 ص 9

(فقر)
فقر و آسيب پذيري در جوامع بشري داراي ابعاد گوناگوني است اما جنبه هاي اقتصادي آن از نمود بيشتري برخوردار است و تا حدي مي توان ابعاد مختلف فقر و آسيب پذيري ناشي از تبعات فقر و اقتصادي دانست اگرچه تاكنون براي فقر تعاريف مختلف و تكنيك هاي گوناگون به لحاظ ابعاد آن از قبيل فقر مطلق و فقط نسبي به عمل آمده است با وجود اين بسياري از انديشمندان پديده فقر و محروميت را لازم و ملزوم همديگر مي دانند و حتي در برخي از موارد آندو را يك مفهوم تصور كرده اند (1)


1) لهسايي زاده- عبدالعي 1374- نابرابري و قشربندي اجتماعي- انتشارات دانشگاه شيراز- نشريه علمي پژوهش نامه علوم اجتماعي- شماره 2- پائيز و زمستان 1381- انتشارات دانشگاه تهران ص 10

مفهوم پيشرفت: پيشرفت حركتي به جلو و گام به گام است، يعني حركتي زنده و فعال و نه جابجايي ساده سنگي كه تحت تأثير عملي نيرويي مي غلطد، حركت مستلزم وجود فاعلي است كه عملي را انجام مي دهد يا لااقل فشاري را كه از عمل نيرويي غلط خارج مي تواند بر او وارد شود و به گام گام هاي خود تبديل كند (1)
مفهوم فقر:
واژه فقر paurer از ريشه لاتين pauper مي آيد كه با pauces و يوناني penes (فقير) و penia (فقر) قرابت داشته و با penia (گرسنه) هم خانواده و با واژه ponos (درد) و واژه poine (مكافات- مجازات) نيز هم خانواده است، ولي خويش دورتري دارد. بنابراين (فقر) را در يوناني با واژه aporia (راه به جايي نداشتن، مشكلي كه فقير با آن دست به گريبان است) تعريف مي كند (2)
1) پاول مارك هنري، فقه- پيشرفت- توسعه، ترجمه مسعود محمدي- ص 13
2) همان منبع ص 13

كلمه فقه در علوم اجتماعي و اقصادي، مترادف كلمه poverty در انگليسي برگزيده شده و كلمه poverty ريشه در كلمه لاتين pouper و كلمه يوناني penia دارد، تاكنون براي اين معضل ساخته دست بشري تعريف جامع و مانعي ارائه نشده اما در ساده ترين شكل مي توان فقر را با توجه به نقطه مقابل آن عين رفاه walrave تعريف كرد، به اين صورت كه اگر welfer را در ساده ترين تعريف التي از خوب بون و خوب زندگي كردن بدانيم poverty را مي توان محروميت از زندگي خوب زندگي كردن تعريف كرد و به عبارتي فقدان رفاه و ناتوان از تأمين نيازها. (1)


1) پاول مارك هنري، فقر- پيشرفت و توسعه- ترجمه مسعود محمدي ص 13

تعريف كنوني فقر:
فقير بودن از نظر بسياري كه دچار آن هستند و غالب كساني كه گرفتار آن نيستند چيز ناخوشايندي است چنانچه در اين مورد بايد ميان فقرا و اغنيا اختلاف عقيده اي باشد ناشي از عمق و در چه احساس اين حالت است، زيرا تجربه به عملي فقر حساسيت روي آن را افزايش مي دهد، اگرچه هميشه نمي توان به دين امر يقين كامل داشت به احتمال بسيار زياد در بسياري جوامع فقرا نسبت به اوضاع اقتصادي نگراني و حساسيت كمتري در مقايسه با ثروتمندان نشان مي دهند (1)
1) ماهيت فقر عمومي- جان كنت گالبرايت- ترجمه دكتر سيد محمد حسين عادلي

فقر
فقر در لغت به معناي شكسته شدن استخوانهاي ستون فقرات است و فقير كسي است كه استخوان هاي ستون فقراتش شكسته باشد گويند: فقرته الداهيه، يعني حادثه اي كوبنده بر او وارد شد و ستون فقراتش را شكست و نيز به معناي حفر و كندن چاله به كار مي رود و فقير به معناي حفره (چاله) است و فقير كسي است كه ناملايمات، شكاف و حفره در نفس او ايجاد كرده، يا مال او را از بين برده و چالي خالي آن را به صورت حفره اي باقي نهاده است فقر در اصطلاح شرع و اهل آن به چند معنا به كار مي رود.


چنانكه راغب اصفهاني به آن اشاره مي كند (1)
1) حاجت و نياز
2) نداشتن لوازم معيشت و زندگي نسبت به كسي كه به آنها نيازمند است.
3) فقر نفس
4) فقر به خدا
1) آيت الله مشكيني- مجله فرهنگي- آموزشي و اجتماعي ناظر امين- آذرودي 1383

فقر در لغت به معناي شكسته شدن استخوان هاي ستون فقرات است و فقير كسي است كه استخوان هاي ستون فقراتش شكسته باشد گويند فقرته الداهيه، يعني حادثه اي كوبنده بر او وارد شد و ستون فقراتش را شكست و نيز به معناي حفر و كندن چاله به كار مي رود و فقير به معناي حفيره (چاله) است و فقير كسي است كه ناملايمات، شكاف و حفره در نفس او ايجاد كرده، يا مال او را از بين برده و جاي خالي آن را به صورت حفره اي باقي نهاده است. فقر در اصطلاح شرع و اهل آن به چند معنا به كار مي رود. چنان كه راغب اصفهاني به آنها اشاره نموده است. (1)
1) حاجت و نياز: حاجت و نياز به معناي حقيقي عامش در هر موجودي نسبت به خداي متعال موجود است زيرا همه موجودات در وجود و بقا، بلكه در زوال و نابودي خويش نيازمند خدا و خواست او هستن، چنان كه فرموده: انتم الفقراء الي الله (1) همه شما به خدا نيازمنديد. فقر به اين معني يك امر وجودي است.
2) نداشتن لوازم معيشت و زندگي نسبت به كسي كه به آنها نيازمند است: فقر در بيشتر آيات و روايات اين باب به همين معناست و آن يك امر عدمي است
3) فقر نفس، به معناي حرص و آزمندي آن به دنيا و متاع دنيوي، و در مقابل آن غنا و بي نيازي نفس قرار دارد.
4) فقر به خدا: به معناي حالت اعتماد و تكيه نفس به خدا و انقطاع آن از غير خدا و عدم توجه به اسباب ظاهري.

در اين جا درباره معناي اول سخني نداريم و علم و اقرار به آن از شئون ايمان است فقر به معناي سوم نيز از صفات رذيله است و در آن بحثي نداريم. در روايات به معناي چهارم نيز اشاره شده است، اما عمده سخني در اين جا معني دوم است و همين معناي فقر است كه از ادله اين باب ظاهر مي شود. كه فقر به خودي خود امري پسنديده و مطلوب و داراي برتري و رجحان بوده و مورد پسند شرع واقع شده و غنا و نكوهيده و مبغوض بوده و مورد نهي شرع واقع است. ولي ظاهراً فقر پسنديده داراي چند شرط است:


اولاً: حصول فقر نبايد از ناحيه كوتاهي مكلف و تقصير او در سعي و تلاش براي تحصيل روزي آن گونه كه خداوند او را امر فرموده باشد والا داراي حسن نيست و مشمول دلايل فضيلت فقر نمي گردد.
ثانياً: فقر بايد با رضا و تسليم همراه باشد و بي تاب و شكايت به مردم از آن به ظهور نرسد.


ثالثاً: نبايد صاحب آن به جهت فشار فقر در گناه بيفتد. با حفظ اين شرايط است كه فقر پسنديده مي گردد، زيرا در اين صورت فقير با هنا به قضا و قدر الهي راضي و قلباً تسليم فرمان اوست با اين كه در تنگناي عيش و تنگي زندگي به سر مي برد، به علاوه غالباً اهل چنين فقري عمر خود را در راه دين و اطاعت پروردگارشان و ديگر اموري كه براي معاش و معاد خود و برادرانشان سودمند است مي گذرانند به جاي اوقاتي كه اغنيا در دنياي خود مصرف مي كنند. غنا نيز در صورتي

نكوهيده و ناپسند است كه موجب حرمي بر دنيا و غفلت از خداي متعال و از پرداختن به وظايف و اعمال واجب و مستحب، بلكه وقوع و غرق شدن در گناهان گردد، چنان كه اغلب ثروتمندان چنين اند. از اين غنا به خدا پناه مي بريم!
و اگر فرضاً ثروتمندي در عين داشتن ثروت بر آنچه شرع از او خواسته مواظبت نمايد و حقوق واجب و مستحب اموالش را بپردازد، بلكه توفيق صرف مال در راه خدا و احياي دين او و خدمت به اهل آيين او پيدا كند كارهايي كه براي فقير امكان آن فراهم نيست بي ترديد نكوهش هاي وارده درباره غنا شامل حال او نمي گردد.
خلاصه، چه بسا ثروتمندي كه غنايش او را از خدا غافل ساخته، و چه بسا فقري كه فقرش او را از خدا غافل ساخته است. بنابراين اخباري كه مطلقاً فقر يا غنا را ستايش يا نكوهش مي كنند مربوط به غالب موارد و افراد است نه همه آنها. بنابراين، فقر نيكو پسنديده است، زيرا ملازمت و مقارنت با چيزي دارد كه از نظر عقل و شرع نيكو است، و غنا زشت و ناپسند است، زيرا مقرون به چيزي است كه از نظر عقل و شرع مبغوض و ناپسند باشد. (2)


علامه مجلسي فرموده: مقتضاي جمع ميان اخبار شيعه آن است كه فقر و غنا هركدام نعمتي است از نعمت هاي خدا كه براساس مصالحي به هريك از بندگانش كه بخواهد مي دهد و بر بنده فقير است كه بر فقر صبر و شكيبايي كند بلكه سكه بگذارد و ثروتمند نيز بايد شكرگذارد و به وظايف خويش عمل نمايد، پس در صورتي كه هركدام به مقتضادي حال خود عمل كند، غالباً فقير صابر ثوابش بيش از غني شاكر است، ولي مراتب هردو مختلف است وظاهر آن است كه كفاف و روزي كافي سالم تر و خطر آن از هر دو طرف (فقر و غنا) كمتر است (3)


بهتر آن است كه ادله اين باب را ذكر كنيم تا حقيقت حال روشن گردد زيرا حق شايسته پيروي همان است كه از كتاب و سنت استفاده شود.

ستايش فقر:
در روايات مي خوانيم:
1) فقر ذخيره اي است نزد خدا يعني اگر شخصي فقير به نيكي بر آن صبر كند پاداش آن نزد خدا ذخيره مي شود.
2) خداوند فقر و نياز به امانت نزد خلق خود قرار داده، پس هركه آن را مخفي و پنهان كند خداوند پاداشي مانند پاداش روزه دار شب زنده دار را به او عطا فرمايد.
3) چيزي از دنيا به كسي داده نشده مگر براي عبرت ديگران، و چيزي از كسي دريغ نشده مگر براي آزمايش خودش.
4) خداوند در روز قيامت شبيه عذرخواهان به فقراي مومن نظر مي كند و مي گويد: من شما را در دنيا نه به خاطر حقارتتان در نظر خود فقير كردم و امروز خواهيد ديد كه با شما چه خواهم كرد در ميان چهره هاي مردم بگرديد و هركه را ديديد كه فقط به خاطر من به شما احسان كرده به تلافي احسانش بهشت از جانب من به او عوض دهيد و اين پرده را كنار زنيد و به آنچه عوض دنيا به شما داده ام بنگريد. آنان گويند: با اين چيزهايي كه اكنون به ما عوض دادي، آنچه در دنيا از ما دريغ داشتي ما را زياني نداشته است.


5) خداوند متعال به موسي (ع) فرمود: اي موسي، هرگاه ديدي فقر به تو روي آورده بگو: آفرين به شما صالحان و هرگاه ديدي ثورت به تو روي آورده بگو: گناهي از من سرزده كه در كيفر آن تسريع شده است.
6) خوشابحال تهيدستان به خاطر صبرشان، آنانند كه ملكوت آسمان ها و زمين را مشاهده مي كنند.
7) پيامبر (ص) فرمود: اي گروه تهيدستان، دلخوش باشيد و از عمق دل از خداوند راضي باشيد تا شما را به خاطر فقرتان پاداش دهد.
8) به ازاي هر جنس و ميوه اي كه فقير در بازار مي بيند و قدرت خريد آن را ندارد براي او حسنه اي خواهد بود.


9) دعا نكن كه خداوند تو را از خلق خود به نياز كند، زيرا خداوند روزي هركه را خواسته بر دست هر كه خواسته تقسيم نموده است، بلكه از خدا بخواه كه تو را از حاجتي كه تو را ناگزير از مراجعه به مردم پست مي كند بي نياز گرداند.
10) در فقر نيازمندان آزمايش براي ثروتمندان است
11) امام صادق (ع) فرمود: شيعيان ثروتمند ما امانتدار شيعيان نيازمندند، پس حقوق ما را درباره آنان حفظ كنيد.
12) فقيران شيعه را سبك نشماريد، زيرا يك تن از آنان براي عده اي به اندازه قبيله (پرجمعيت) ربيعه و مضرشفاعت مي كند.
13) هركه فقيري را به خاطر فقرش سبك بشمارد حق خدا را سبك شمرده و خداوند در روز قيامت او را سبك خواهد شمرد.
14) سلام كردن به فقير به صورتي متفاوت با سلام به غني، سبك شمردن اوست.
15) آدميزان كمي حال را خودش نمي دارد با آن كه حساب آن آسان تر است.
16) هيچ يك از شما به حقيقت ايمان نمي رسد تا آن كه فقر نزد او محبوب تر از غنا باشد.
17) علي (ع) به دوستي و مجالست با تهيدستان سفارش نموده است.
18) در دارايي به پايين تر از خود بنگر و به بالاتر از خود منگر، زيرا اين نگاه تو را به قسمت خود قانع تر مي سازد.
19) فقر همراه با عقيده به ولايت بهتر از غناي بي ولايت است، و كشته شدن با ولايت بهتر از زندگي بدون آن است.
20) مومنان فقير چهل سال پيش از اغنياي آنان در باغ هاي بهشت به گردش مي پردازند و اين مانند دو كشتي است كه مأمور ماليات بر آنها مي گذرد در يكي از آنها چيزي نمي يابد و مي گويد: بگذاريد برود و ديگري مي گويد: متوقفش سازيد.


21) فقر دنيا، غناي آخرت است و غناي دنيا فقر آخرت و هلاكت همين است.
22) آيا خوشحال بودي كه دنيا پر از طلا براي تو بود و برخي از اموال ناپسند اين ستمگران را داشتي؟ پس چه خوب است حال تو كه مرفه اي در دست داري كه با يك دنيا پر از طلا معامله نمي كني!
23) فقر ويژگي پيامبران و فرزندان و پيروان آنان است.
24) پيامبر (ث) فرمود: فقر افتخار من است.
25) و نيز فرمود: خدايا مرا مسكن زنده بدار، و مسكين بميران و با مسكينان محشور كن.
26) چه نيكوست فروتني ثروتمندان در برابر فقيران براي رضاي خدا! و نيكوتر از آن تكبر و بي اعتنايي فقيران در برابر ثروتمندان است در اثر توكل و اتكاي به خدا!
27) فقر كرامتي از سوي خداست.
28) هركه بهره اش از دنيا فراوان باشد بهره اش از آخرت كاهش مي يابد هر چند كريم و بخشنده باشد.
29) فقر در نظر مردم عيب و خواري است و روز قيامت در نزد خدا زينت و بزرگواري است.
30) اگر فقر در آدميزاده نبود چيزي سر او را فرو نمي افكند.
31) آبروداري زينت فقر است، و شكر زينت غناست.
32) فقر و غنا پس از عرضه شدن در پيشگاه پروردگار معلوم مي شود.
33) كسي كه آميختگي او به دنيا فراوان باشد هنگام جدايي از آن حسرت بيشتري دارد.
34) سبك بار باشيد تا به مقصد برسيد، زيرا اولين شما رابراي رسيدن آفرين، منتظر نگاه داشته اند (4)
نكوهش فقر :
35) فقر مرگ سرخ است.
36) فقر بزرگترين مرگ است
37) فقر زبان آدم زيرك را در استدلال بند مي آورد و تنگدست در شهر خود هم غريب است.
38) فقر در وطن غربت است.
39) خداوند در زمين چيزي دشوارتر از فقر نيافريده،

فقر دشوارتر از كشته شدن است.
40) كسي كه قوت و خوراك نداشته باشد خطاهايش زياد مي شود.
41) فقير نه سخنش شنيده مي شود و نه مقامش شناخته مي گردد، اگر راستگو باشد دروغگويش نامند، و اگر زاهد باشد جاهلش خوانند.
42) لقمان فرمود: من صبر و انواع تلخي ها را چشيدم و تلخ تر از فقر نديدم . آثار فقر مذموم: در روايات ديگري از اين قبيل هست ولي اين روايات با آنچه در سابق گذشت مخالف نيست، زيرا اين اخبار به برخي آثار فقر بر او و سختي تحمل آن، يا به نوع معامله مردم با فقير مانند تحقير او و امثال آن اشاره دارد. آري ممكن است برخي از آنها به معناي ديگري اشاره داشته باشد. مانند اين دو روايت:
43) نزديك است كار فقر به كفر بيانجامد.


44) فقر سياه رويي در دودنياست. كه شايد مراد از اين روايت معناي سومي باشد كه براي فقر گفتيم و آن حرص و طعم نفس بر مال و مقام باشد يا مراد فقر نفس و نداشتن چيزي باشد كه شايسته است داشته باشد مانند علم و دين و فضايل نفساني و عمل به طاعت خدا و امثال اينها. و اين فقر داراي مراتبي است كه بعضي كفر، بعضي فسق و بعضي جهل و حيوانيت است.
45) امام صادق (ع) فرمود: فقر مرگ سرخ است گفتند: نداشتن درهم و دينار چنين است؟ فرمود: نه، نداشتن دين.
46) و رسول خدا (ص) فرمود: فقر دو گونه است: فقر در دنيا، و فقر در آخرت كه هلاك است.
47) و فرمود: فقر واقعي فقر دل است.

علل ابتلا به فقر
الف) به جهت اصلاح نفوس آنان و بازداشتن آنها از شهوات و وقوع در انواع گناهان و كارهاي حرام.
ب) فروريختن گناهاني كه از آنان سرزده كه فقر كفاره آنهاست.
ج) به خاطر مصلحت ديگران مانند خويشاوندان و افراد اجتماع او
د) به خاطر مصلحت دين او.
در هر صورت، دانستي كه خداوند در دنيا يا آخرت به فقير عوض مي دهد و اين يا تفضلي از سوي خداست يا عوضي صبر و يا عوضي محروميت اوست و خداوند بسيار آمرزنده و قدرشناس است.
1) مجله فرهنگي آموزشي و اجتماعي- ناظر امين- شماره 19- آذرودي 1383
2) مجله فرهنگي، آموزشي و اجتماعي- ناظر امين شماره 19- آذرودي 1383
3) مجله فرهنگي، آموزشي و اجتماعي- ناظر امين شماره 19- آذرودي 1383


4) يعني دنيا مانند ميدان مسابقه است كه هركه سبكبارتر باشد زودتر مي رسد و مانند صحنه اجتماع نظاميان در برابر فرمانروا، براي اعطاي جايزه به نخبگان، مجازات خطاكاران است، كه افراد به تدريج مي رسند و تا آخرين نفر نرسد مراسم شروع نمي گردد.
5) مجله فرهنگي، آموزشي و اجتماعي- ناظر اميني- شماره 19 آذرودي 1383

بقره آيه (3) آن كساني كه به جهان غيب ايمان آرند و نماز بپاي دارند و از هرچه روزشان كرديم به فقيران انفاق كنند و ياد آريد هنگامي را كه از بني اسرائيل عهد گرفتيم كه به جز خداي را نپرستيد و نيكي كنيد درباره پدر و مادر و خويشان و يتيمان و فقيران و به زبان خوش با مردم تكلم كنيد و نماز به پاي داريد.
بقره آيه (83) روزهائي به شماره معين روزه داريد و هركس از شما مريض باشد يا مسافر به شماره آن از روزهاي غيرماه رمضان روزه دارد و كساني كه توانند روزه داشت به زحمت و مشقت عوض هر روز خدا دهند آنقدر كه فقير گرسنه سير شود.
بقره آيه (184) نيكوكاري بدان نيست كه روي به جانب مشرق يا مغرب كنيد چه اين چيزي بي اثر است ليكن نيكوكار كسي است كه به جز خداي عالم و روز قيامت و فرشتگان و كتاب آسماني و پيغمبران ايمان آرد و دارائي خود را در راه دوستي خدا به خويشاوندان و يتيمان و فقيران و رهگذران و گدايان بدهد و هم خود در آزادكردن بندگان صرف كند.


سوره بقره ايه (215) اي پيغمبر از تو سوال كنند در راه خدا چه انفاق كنيم بگو هر آنچه از حال خود انفاق كنيد درباره پدر و مادر خويشان و فقيران ور اه گذاران رواست و هر نيكوئي كنيد خدا بر آن آگاه است.
بقره آيه (263) به زبان خوش و طلب آمرزش فقير مسائل را رد كردن بهتر است تا آنكه صدقه دهند و از پي آن آزار كنند خداوند از اطلاعات و صدقه خلق بي نياز و بر عصيان خلق غني و بي نياز است و شما فقير و نيازمنديد و اگر شما روي از دين حق بگردانيد خدا قومي غير شما كه مانند شما بخيل نيستند به جاي شما پديد آرد سوال كردند مراد از آن قوم كيستند حضرت دست بر شانه سلمان فارسي زد و فرمود قوم اين مرد كه اگر علم در ثريا باشد رجال فارسي بر آن دست يابند.
سوره ذاريات آيه (19): در اموالشان بر فقير مسائل و محروم حقي منظور دارد.


سوره حديد آيه (22) هر رنج و مصيبتي كه در زمين (از قحطي و آفت و فقر و ستم) يا از نفس خويش به شما رسد همه در كتاب و لوح محفوظ بيش از آنكه در دنيا ايجاد كنيم ثبت است و خلق آن بر خدا آسان است.
سوره مجادله آيه (13) آيا از اينكه پيش از راز گفتن با رسول صدقه دهيد از فقر ترسيديد پس حال كه اداء صدقه نكرديد باز هم خدا شما را بخشيد اينك نماز بپاداريد و زكوه بدهيد و خدا و رسول را اطلاعات كنيد و خدا به هرچه كنيد آگاه است.
سوره تغابن آيه (8): آنها مي گويند اگر به مدينه مراجعت كرديم البته بايد يهودان اربابان عزت و ثروت مسلمان ذايل (فقير) را از شهر بيرون كنند و حال آن كه عزت مخصوص خدا و رسول و اهل ايمان است وليكن منافقان از اين معني اگر نيستند.
سوره تغابن آيه (11) هيچ رنجي و مصيبتي و فقر درد و غمي به شما نرسد مگر به فرمان خدا و هركه به خدا ايمان آرد خدا دلش را هدايت كند و خدا بر همه امور عالم آگاه است.
آزمايش بعضي ديگر مي گردانيم چنانچه انبياءرا به امت را به انبياء يا فقير را بعضي و غني را به فقير امتحان مي كنيم كه آيا صبر در طاعت خواهيد كرد و پروردگار توبه احوال و اعمال همه خلق آگاهس

.
سوره روم آيه (39) و آن سودي كه شما به رسم ربا داديد كه به احوال مردم رباخوار بيفزائيد نزد خدا هرگز نيفزايد و آن ذكوتي كه از روي شوق و اخلاص به خدا به فقيران داديد ثوابش چندين برابر شود و همين زكوه دهندگان هستند كه بسيار دارائي خود را افزون كنند.
سوره لقمان آيه (4) آنانكه نماز بپا مي دارند و زكوه فقيران ادا مي كنند و به عالم آخرت كاملاً يقين دارند.
سوره زمر آيه (8) و بيچاره انسان را هرگاه فقر و مصيبتي و رنجي پيش آيد در آن حال بدعا و توبه به درگاه خدا رود و چون نعمت و ثروت به او عطا كند خدائي را كه از اين راه پيش مي خواند به كلي فراموش سازد و براي خدا يكتا شريك و همتا قرار دهد تا خلق را از داده خدا گمراه سازد با چنين كس بگو (اي بدبخت) كمتر بر كفر و عصيان لذت و آسايش جو كه عاقبت از اهل آتش دوزخي.
سوره سجده آيه (7) آنانكه زكوه به فقيران بينوا هرگز نمي دهند و به عالم آخرت (و جهان ابدي) به كلي كافرند.


سوره فتح آيه (38) باز بعضي از شما بخل مي ورزند و هركه در انفاق بخل كند و بر عوفي دهد و هركه در انفاق بخل كند بر صدر خود اوست كه (از اجر و ثواب) خدا خود را محروم كرده و گرنه خدا از بخل و بدنفسي عيبجويي مي كنند بر آن مؤمناني كه از فرط سخاوت علاوه بر واجبات به صدقات مستحبات نيز فقيران را دستگير مي كنند همچنين مسخره مي كنند مؤمناني را كه از اندك چيزي كه مقدور آنهاست هم در راه خدا مضايقه نمي كنند خدا هم آنها را در مقابل تمسخر به مؤمنان البته مجازات مي كنند و به آنها عذاب دردناك خواهد رسيد.
سوره توبه آيه (91) بر ناتوانان و بيماران و فقيران كه خرج سفر عيال خود را ندارند تكليف جهاد نيست هرگاه آنها هم به راه رضاي خدا و رسول خلق را نصيحت و هدايت كنند بر نيكوكاران از هيچ راه خرج و زحمتي نيست و خدا آمرزنده و مهربان است.


سوره هود آيه (29) باز گفت (بدانيد كه) من از شما ملك و مالي نمي خواهم اجر من بر خداست و من هرگز آن مردم با ايمان را هرچند (به نظر شما) فقير و بي قدر باشند از خود دور نمي كنم كه آنها به شرف ملاقات خدا مي رسند ولي به نظر من شما خود مردم ناداني هستيد.
سوره حج آيه (28) تا در آنچا منافع بسيار براي خود فراهم بينند و نام خدا را در ايامي معين ياد كنند كه ما آنها را از حيوانات بهائم (شتر و گوسفند و غيره) روزي داديم تا از آن تناول كرده و فقيران بيجاره را نيز طعام دهند.


سوره نور آيه (56) اي اهل ايمان شما نماز را بپا داريد و زكوه مال خود را به فقيران بدهيد و رسول ما را اطاعت كنيد باشد كه مورد لطف و رحمت شويد.
سوره فرقان آيه (25) و ما هيچ رسولي پيش از تو به خلق نفرستاديم مگر آنكه آن ها هم مانند تو غذا مي خوردند و در ميان كوچه و بازار راه مي رفتند و ما بعضي از شما بندگان را سبب و بندگان و پرستاران كه زيردست تصرف نمايند همه نيكي و مهرباني كنيد كه خدا مردم خود پسند و متكبر را دوست ندارد سوره انعام آيه (95) هرگز مؤمناني كه بي هيچ عذري مانند نابينائي مرض فقر و غيره از كار جهاد باز نشنيدند با آنانكه به مال و جان كوشش كنند در مراتب ايمان يكسان نخواهند بود.
سوره اعراف آيه (53): و هم چنين ما برخي را به برخي ديگر بيازموديم تا آنكه گويند آيا اين فقيران را خدا در ميان ما برتري داد.
سوره اعراف آيه (194) غيرخدا هر آن كس را شما مي خوانيد (مشركان خدا) مانند بتان و عيسي و عزير و غيره) به حقيقت همه مثل شما بندگاني فاني و فقير و محتاج هستند
سوره انفال آيه (41) و اي مؤمنان بدانيد كه هرچه به شما غنيمت و فائده رسد خمس آن خاص خدا و رسول و خويشان او و يتيمان و فقيران و در راه سفر ماندگان است به آنها بدهيد اگر به خدا و به آنچه بر بنده خود در روز فرقان روزي كه دو سپاه روبرو شدند خدا نازل فرمود: ايمان آورده ايد و بدانيد ك هخدا بر هر چيز قادر و تواناست.
سوراه انفال آيه (28) اي كساني كه ايمان آورده ايد محققاً بدانيد كه مشركان جنس و پليدند و بعد از اين سال نبايد قدم به مسجدالحرام گذارند و اگر در اثر دورشدن تجارت و ثروت آنها از شما از فقر مي ترسند كه خدا شما را به فضل و رحمت خود از خلق و از مشركان بي نياز خواهد كرد كه او (به حوايج شما) داناست و در كمال عنايت و حكمت است.


سوره توبه آيه (179) آن كساني كه از فرط بخل و بدنفسي عيبجوئي مي كنند بر آن مؤمناني كه از فرط بخل آنان بردبار است.
سوره بقره آيه (271) اگر به مستحقان انفاق صدقات آشكار كنيد كاري نيكوست ولي اگر در پنهاني به فقيران رسانيد نيكوتر است و خدا به پاداش آن گناهان شما مستور دارد و خدا از آشكار و نهان شما آگاه است.
سوره آل عمران آيه (273): صدقات مخصوص فقيراني است كه در راه خدا ناتوان و بيچاره اند و تواناي آن كاري پيش گيرند ندارند و از فرط عفاف چنانند كه هركس از حال آنها آگاه نيست پندارد غني و بي نيازند شما بايد به فقر آن ها از سيمايشان پي بريد كه عزت نفس هرگز آنها چيزي از كسي سوال نكنند و هرچه انفاق كنند خدا بر آن آگاه است.
آل عمران آيه (134) آنهائي كه از مال خود به فقرا در حال وسعت و تنگدستي انفاق كنند و خشم و غضب فرونشانند و از بدي مردم مدد گذر ند و خدا دوستدار نيكوكاران است.
سوره نساء آيه (181) هر آينه خدا شنيد سخن جاهلانه آن كسان را كه چون دستور آمد كه به خدا قرض الحسنه بدهيد آنان به تمسخر گفتند پس خدا فقير است و ما دارا و غني البته ما گفتارشان را ثبت خواهيم كرد با اين گناه بزرگ انبياء را بناحق كشتند و در روز كيفر گوئيم بچشيد عذاب آتش سوزاند.


سوره النساء آيه (36) خداي يكتا را پرستيد و هيچ چيزي را شريك وي نگيرد و نسبت به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و فقيران و همسايه كه يگانه است و دوستان موافق و رهگذران
آيه 16 سوره طلاق: پس تا بتوانيد خدا ترس و پرهيزكار باشيد و سخن حق بشنويد و اطاعت كنيد و از حال خود براي ذخيره آخرت خويش به فقيران انفاق كنيد و كساني كه از حوي لئامت و بخل نفس خود محفوظ مانند آنها و ستمكاران عالمند.
آيه 24 سوره قلم كه امروز مواظب باشيد فقيري وارد نشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید