بخشی از مقاله


1- نيما يوشيج 21- لئوناردو داوينچي
2- دكتر محمود حسابي 22- سنايي
3- فروغ فرخزاد
4- فخرالدين اسد گرگاني
5- حافظ
6- ايرج ميرزا
7- پروين اعتصامي
8- شهريار
9- سعدي
10- ابوريحان بيروني
11- ميرزاده عشقي
12- نظامي گنجوي
13- فرخي يزدي
14- زكريايي رازي
15-مهرداد اوست
16- خيام
17- عراقي
18- ابوعلي سينا
19- رودكي سمر قندي
20- ارشميدس
نيما يوشيج

در سال 1374 طفلي در يوش به نام علي متولد شد . پدر او خان زاده اي به نام ابراهيم و مادري از خاندان علم و هنر به نام طوبي به دنيا آمد . او تا 12 سالگي در ميان قبايل كوهستاني و چادر نشين و ايلخاني به سر برد . علي از سال 1300 شمسي نام خود را به نيما مبدل كرد ‹ نيما يكي از سپهبدان طبرستان و همچنين نام محلي نیمارستاق است › و به نام خانوادگي اسفندياري ‹يوشيج › يعني اهل يوش است . وي فرزند ارشد خانواده بود و در مدرسه ي حاج حسن رشیدیه به نام « حيات جاويد» كرد رو به روي مدرسه ي مروي بود دوره دبستان را آغاز كرد وسپس از آن براي فراگيري زبان فرانسه به مدرسه « سن لوئي » نام نويسي كرد و به تحصيلات خود ادامه داد .
صميمي ترين دوست وي جلال آل احمد بود كه هميشه و همه جا اين دو يار با هم بودند از آثار نيما مي توان به ‹ قصري رنگ پريده › اسفند سال 1299 « افسانه » دي ماه سال 1301 « خانواده سرباز» دي ماه 1304 و« دو نامه » به سال 1329 اشاره كرد .
قسمتي از آثار او به زبانهاي فرانسه ، انگليسي و روسي ترجمه شده و نامش در « آنسيكو پري » درج گرديده است .
نيما در سال 16 دي ماه سال 1338 خورشيدي برابر با ششم ژانويه 1959 (م) در : تجريش ، كوچه فردوسي ، در خانه اي كه پس سالها ساخته بود به بيماري ذات الريه چشم از جهان فرو بست .


دكتر محمود حسابي

دانشمندان شهيد معاصر در سال 1281 هجري قمري در تهران به دنيا آمد . خامواده ي وي اهل تفرش و سالها پيش به تهران مهاجرت كرده بودند .
پدر بزرگ محمود ايران در عراق بود ، به همين دليل او در چهار سالگي همراه با خانواده ي خود به بغداد و از آنجا به بيروت رفت و در آنجا تحصيلات دبستاني و دبيرستاني خود را به پايان رسانيد . دكتر محمود حسابي نوزده ساله بود كه با كمك و فداكاري مادرش وارد دانشگاه شد و در راه رشته مهندسي راه و ساختمان فارغ التحصيل شد . او در بيروت تحصيلاتش را در رشته ي زيست شناسي ادامه داد ، سپس از لبنان به فرانسه رفت ودر فرانسه ابتدا در رشته ي مهندسي برق و سپس در رشته مهندسي معدن به تحصيل پرداخت و سرانجام دوره ي دكتراي فيزيك را در دانشگاه سورین فرانسه با پايان رسانيد . بعد ها در المعلمين به دانشسراي عالي و چند ي بعد به دانشگاه تربيت معلم تغيير نام يافت تا آن زمان در ايرانرشته ي فيزيك در سطح دانشگاه وجود نداشت دكتر حسابي نخستين بار به تدريس آن پرداخت . از تاسيسات وي مي توان ، دانشكده علوم كه تقريبا 12 سال رئيس آن بود چندين موسسه تاسيس كرد كه از مهم ترين آن ها مي توان مركز اتمي دانشگاه تهران رصد خانه دانشگاه تهران موسسه رئو فيزيك و......... نام برد .
دكتر حسابي در سال 1371 چشم از جهان فرو بست پيكرش را بنا به وسيعت او در تفرش به خاك سپردند.


فروغ

سال تولد : 1313 سال مرگ: 1345 شماره ي شناسنامه : 678
نام پدر و مادر : محمد فرخ زاده – بتول وزيري تبار 1329 : تحصيل در هنرستان كمال الملك 1330 :ازدواج پرويز شاپور 1331 :انتشار اسیر نخستین مجموعه شعر.
1333: جدايي از همسر 1335 :استار ديوار – سفر به ايتاليا و آلمان 1336 : انتشار شعر فروغ ، زندگي شاعر است در لحظاتي تا آرام هستي ، گسترده است از رنج حضور ودر دغدغه ها و درمنديها جهان عيني كه انسان را به نگرشي تازه دعوت مي كند . شور پرستش شاعر ، محصول سرگرداني ها ، آرزوها ، نيازها ، درد ها و انديشه هاي اوست و چنان باغيست زندگي اميخته است . كه گذار پندهای او را در مرحله اي به مرحله ديگر نشان مي دهد در واقع شور او ، نهان شاعر است كه به شكلي شاعرانه عرضه شده است ، زهن پوياي اوست كه خود و پيرامونش را تصوير كرده است و آميزه اي از جهان دروني و شخصي شاعر و نيازهاي جمعي اوست . اين گمان از بي گناهي اين پندار با شنيدن صدايي كه لبريز از انبوهي غم پنهان است به يقين مي پيوندند . شاعر براي دريافت واقيعت ، از اراده و نيروي زهن خويش ياري گرفت و با سنت هاي كطلق نگه و متعارف سر ناسازگاري داشت .
من از زماني
كه قلب خود را گم كرده است مي ترسم و از تجسم بي گانگي اين همه صورت مي ترسم من از تصور بيهودگي اين همه است.

فخرالدين اسد گرگاني

داستان سراي مشهور ايراني فخرالدين اسد گرگاني در اوايل قرن پنجم ه : به دنيا آمد ظاهرا محل تولد او شهر گرگان بود يا اينكه مدت زيادي از عهد خود را در اين شهرسپهري مي كرد و مشهود شدن او ( گرگان ) نيز به همين خاطر بوده است .
از دوره كودكي نوجواني فخرالدين چيزي روشن نيست ولي به نظر مي رسد كه او علاوه به شهر ادب در زمينه مطالب فلسفي نيز تحصيلاتي داشته و يا حتي مطالعاتي صورت گرفته بود هم نشيني طغرل : فخرالدين در سالهاي جواني و يا
ميان سالي خود ، به دربار طغرل سلجوقي پيوست . طغرل سلطان مشور ساج.قيان بود كه در فاصله سالهاي 429 تا 45 هجري قمري سلطنت كرد و شهرها ومناطق فراواني را بخصوص در ايران را فتح كرد طغرل در سال 443 هجري قمري اصفهان را فتح كرد در اين هنگام فخرالدين نيز همراه او به اصفهان وارد شد و حتي هنگام كه طغرل اين شهر را ترك كرد او چند ماهي در آنجا ماند و در همين ايام بود كه تقسيم به سرودن منظومه ي مشهود خود يعني داستان ( ويس و رامين ) گرفت . (داستان ويس و رامين )


چانشين طغرل در اصفهان ابوالفتح نيشابوري بود كه فخر الدين با او رابطه اي خوب داشت و ومرتبا به دربار او رفته . مي گويند روزي هنگام گفتگوي سخن از داستان ( ويس و رامين ) در ميان آمده امير از شاعر خواست كه اين داستان را به نظم در آورد و ويس و رامين از داستان هاي قديمي ايران است كه مي گويند كه اصل آن مطعلق به دوره اردشير اكبان است . در دوران زندگي فخر الدين دست نوشته هاي از اين داستان در ميان مردم وجود داشت .


حافظ

خواجه شمس الدين محمد شيرازي شاعر غزل سراي بلند آوازه اي ايران در قرن هشتم هجري قمري ( 726 – 791 ) به گفته بسياري از ادب پژوهشها و صاحب نظران بزرگ ترين غزل سراي ايران در طي تاريخ هزار و دويست سال شود فارسي است غزل ناب حافظ هنوز پس از شصت سال چون گوهري درخشنده در آسمان ادبيات فارسي جلوگيري مي كند به جرات مي توان گفت پس از اين هم هيچ گاه از فروغ اين گوهر كاسته نخواهد شد حافظ در سال 727 ق در دوران مابين حكومت چنگيز و تيمور در دوران شكوه عظمت ايران نبود و در شيراز چشم به جهان گشود و هم در آنجا زيست . خواجه در اصول عقايد پيرو مذهب شعري و در فروغ افقي پيرو مذهب شافعی بوده است . اشاره به قرآن در شعر حافظ بيشتر است چرا كه پيوند حافظ با قرآن پيوندي عميق است.


ايرج ميرزا

ايرج ميرزا ملقب به جلا الملك شاهزاده قاجار در سال 1291 هجري قمري در تبريز به دنيا آمد علوم ادبي و زبان فرانسه را از اساتيد زمان خود فراگرفت و به اشد تشويق ديگران به سرودن شعر پرداخت . مدتي در تبريز به مديريت مدرسه مظفري منصوب گرديد ولي با سرودن قصيد هاي از قبول اين لقب امتناع كرد چندي نيز منشي مخصوص امين الدوله شد و در سال 1314 ه.ق سفري به اروپا كرد او پس از مرگ پدرش وارد خدمات دولتي شد ايرج ميرزا به زمان توانسته تسلط كامل داشت و به زبا نهاي روسي ، عربي ، و تركيه آشناي داشت در اين زمان او بر اثر مرگ پسرش بسيار اندوهگين شد و به او اين حادثه ناگوار آمد و بعد از آن به همراه مستشاران آمريكاي به خراسان رفت . و مثنوي اقورای ادبي را كرد و درباره ي اوضاع اداري – دارايي آن زمان و آن شهر بود سرود . سرانجام در سال 1344 سكته ي قلبي در گذشت ودر شمبران به خاك سپرده شد .


پروين اعتصامي


پروين در روز 25 اسفند ماه سال 1285 هجري شمسي در تبريز به دنيا آمد پدرش مرحوم يوسف اعتصام املك بود كه خود را از ادبيان و نويسندگان معروف زمان خود به شمار مي آمد . پروين از كودكي با خانواده اي خود به تهران آمد و در اين شهر زير نظر اندیشمندان مقدمات علوم و زبان عربي دستور زبان اين دو زبان را آموخت . پدراندیشمند پروين با ديدن استعداد فرزندش و علاقه ي او به درك مطالب نو جديد او را تحت مراقبتهاي خود قرار داد به طوري كه او از ابتداي نوجواني در جلسات مذاكرات و مباحثات ادبي و علمي شركت مي كرد . پروين دورهي مدرسه ي آمريكاي را در خرداد ماه سال 1303 ش به پايان رسانيد و در همان مدرسه به تذريس و تعليم نو آموزان كشور خود پرداخت . او در تيرماه سال 1313 ش با پسر عموي پدري خود ازدواج كرد و به كرمانشاه رفت . اما بعد از چهارماه اين زندگي ازهم پاشيده شد . وفات :1316 ش


شهريار

مير محمد حسين بهجت تبريزي كه بعدها به استاد شهريار شهرت يافت فرزند حاج مير آقا از سادات آذربايجان به سال 1285 هجري قمري در تبريز متولد شد . پدرش از خوشنويسان بنام مردي فاخر و با ايمان و در كسوت وكالت و دادگستري تبريز خدمت مي كرد .
محمد حسين تحصيلات خود را در مدرسه متحده و قيوضات تبريز شروع كرد. قبل از آن نيز گلستان و نصاب را در كتابخانه و نزد پدر آموخته بود و به حافظ نيز دل داده بود وي در سال 1300 پس ازپايان دروس متوسطه به تهران مهاجرت كرد و در دارلفنون به تحصيل مشغول شد ، سپس به تحصيلات طب روي آورد . اما در ماهاي آخر به علت شكست در عشق و عوامل ديگر درس را ناتمام رها كرد.
شهريار در سال 1310 به استخدام اداره ثبت در آمد و نزديك به دوسال در اداره ثبت استاد نياشبور مشهد خدمت كرد در سال 1314 به تهران بازگشت و در شهرداري به بعنوان بازرس بهداري مشغول به كار شد . يك سال بعد به بانك كشاورزي منتقل شد و تا زمان بازنشستگي كارمند بانك كشاورزي باقي ماند .
انواع ديوان او عبارتند از : غزل ، قطعه ، رباعي ، قصيده ، شعر نو و .... .
استاد شهريار : در سال 1367 به سن 84 سالگي دار فاني را وداع گفت ودر مقبره الشعراي « سرخاب » تبريز به خاك سپرده شد .
( هرگز نمي رود آن كه دلش زنده شود به عشق
ثبت است به جويده عالم دوام او)

 

سعدي
شيخ مشرف الدين مصلح بن عبدالله سعدي شيرازي از ستاره هاي قر آسمان ادب ايران است كه نظم نثر بديع او زبان فارسي را به اعلي درجه صفاحت رسانيده و در هر عصري آثار وي از ارزش و اهميت فامي برخوردار مي باشد .
در شيراز به دنيا آمد در اول جواني پدر خود را از دست داد. سعدي علاقه زيادي به سير و سياحت داشت و فتنه ي مغول وآشفتگي اوضاع شيراز او را وادار به ترك وطن نمود بغداد ، مكه ، افغانستان ، تركمنستان ، هند ، از جمله اماكني بودند كهسعدي در آنها اقامت داشته است .
پس از بازگشت به شيراز و آرام شدن اوضاع به خدمت اتابك ابوبكربن سعد زنگي رسيد و تخلص خود ( سعدي ) را نيز از وي گرفته است در 655 هجري قمري بوستان را به نظم كشيد و در 656 هجري قمري گلستان را كه نثر مس جه و ازشاهكارهاي ادبي ايران است تضعیف كرد . جهت پي بردن اشعار شعري و قرات بيان وي شعري از استاد شهريار كه غزل معروف سعدي ( من نداشتم از اول كه تو با مهر و وفاي ... )را تنظيم كرده است . برگزيده ايم كه خواندگان گواهي از آن نسل خواهد بود .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید