بخشی از مقاله

مقدمه:
امروزه اهميت فرايند مديريت بر كسي پوشيده نيست.((كشورهاي صنعتي پيشرفتـه ازدهها سال قبل به اين مقوله توجه داشته اند و عملا“ توسـعه خويـش را مديـون بهبود شيوه هاي مديريت ميدانند)) (محمدرشـيدي،جايگاه برنامه ريزي آموزشي درفراگردمديريت،مديريت دولتي،23،دورة جديد،33،1372 )در حاليكه كشورهاي درحال توسـعه هنوز در گير مسايل و مشكلاتي از قبيل فقر، رشد نرخ جمعيت ،نرخ بالاي بيكاري،تورم افسارگسيخته،اتلاف سرمايه هاي گرانبهاي انساني و مادي و…هستند كه سيستم مديريت بخصوص نظام آموزشي اين كشورها از حل آن ناتـوان است.به عنوان مثال:خسارات اقتصادي ناشي از شكست تحصيلي دانش آموزان در مدارس ايران در فاصلة سالهاي 1365 تا 1371 مبلغ 394 ميليارد ريال بوده است .


نياز به مديريت و رهبري در همه زمينه هاي فعاليت اجتماعي امري محسوس و حياتي است.منابع انساني و مادي عظيم بدون هدايت و رهبري لايق بزودي رو به اضمحلال و نابودي ميرود.
(علي علاقه بند،اصول مديريت آموزشي،تهران،انتشارات دانشگاه پيام نور1369 ص1 )

پيتردراكر در مورد اهميت مديران در سازمانها مي گويد:
((مديران كمياب ترين و در عين حال با ارزش ترين سرماية سازمانها هستند))peter drucke
اما ميـان در ميان مديران آموزشـي به عنوان اداره كنندگان يا مسئولين سازمانـها و واحدهاي آموزشي عوامل اصلي و تعيين كننده آماده سازي و تأمين نيروي انساني ديگر نهادهاي توليدي و خدماتي در جامعه هسـتند كه نقش اساسي و حياتـي در رشد و توسعه جامعه ايفا ميكنند و همچنين عامل موفقيت در امر بهسازي و حتي بازسـازي اين سازمانها محسوب مي گردند،چرا كه مديريـت و مديران آموزشـي لايق و آگاه قادرند با بهره گيري ازتواناييهاي ذاتي،دانش تخصي و تجربيات شغلي اهداف سازمان را با صرف منابع كمتر و كيفيت بهتر تحقق بخشند و اثربخشي و كارآيي سازمان را ارتقاء دهند.
(علي شيرازي ،مديريت آموزشي،مشهد،انتشارات جهاد دانشگاهي 1373 ص32)


وظيفه اساسي مديريت آموزشي كمك به فراهم آوردن زمينه ها و شرايط مناسب كار براي معلمين و دانش آموزان وتحقق هدفهاي آموزشي و پيشبرد مؤثر آموزش و يادگيري و در نتيجه پيشرفت امور آموزشي است.
اگر مديران مدارس بخواهند شرايط مناسب تحصيل و رشد دانش آموزان را فراهم آورند تا آنجا كه امكان دارد بايد ايجاد توسعه و گسترش روابط حسنه بين معلمين ،هدفهاي سازمان را از طريـق رضايـت مسندي معلمان بوجود آورنـد. يك مديـر بوجود آورنده جو مدرسه است. ارزشهـا و اعتقـادات و اقدامـات مدير بر رفتـار ديگران اثـر ميگذارد.


يك مدير ممكن اسـت نبوغ و خلا قيـت را تشـويـق كند يا مدرسـه را همچـون كارخانه اي اداره نمايد. مدير ممكن است راههاي سـازنده را براي نيـل به اهداف پيشنهادكند. ارتباطاتبين اعضا را بهبود بخشد و ديگران را در تصميم گيريها شريك نمايد. در هرصورت اقدام مدير در انجام كارها بر جو سازمان اثر مي گذارد چون:
1-تصميم اجرايي ،رضايت يا عدم رضايت شغلي را تحت تأثير قرار مي دهند.
2-اعضاي سازمان در عكس العمل به عملكرد هاي مديريت يكسان نيستند.
3-عملكردهاي مديريت و رسيدن براي تعيين روندها و شرايط محسوب ميشوند كه مي توانند حل مسايل سازماني را تسهيل نمايند يا اثر بخشي عملكرد سازماني را مانع شوند.

بيان مسئله:
در زمـان بوجود آمدن علم مديريـت تا كنون در زمينـه هاي بسـياري بـخصوص مديريت ، پژوهشهاي متعددي در كشورهاي پيشرفته انجام شده است . با مشخص شدن اثرات مثبت و منفـي آن در زمينه هاي تحقيقاتي ،پيشـنهادهايي كاربـردي در بهبود كيفي و كمي امر مديريت ارائه گرديده است.


در كشور ايران نيز پژوهشهاي متعددي در زمينـه مديريت انجام پذيرفته اسـت. با وجود اين ،هنوز شيوه هاي مديريتي ،بخصوص در مدارس تا حدودي نا شناختـه مانده است و پيشـنهادهاي كاربردي مؤثر در بهبود كيفـي مديريت ارائه نگرديـده است. شناخت و به كار گيري مباني علمي سبكهاي مديريتي ، از ضروريات مهم و حياتي در نظام آموزش و پرورش مي باشد.لازم است مورد توجه قرار گيرد،اثرات مثبت و يا منفي هر كدام از سبكها شناخته شوندتا شيوه هاي مؤثر ترغيب و شيـوه –هاي نا مناسب كنارگذارده شوند.در واقع براي سنجش ميزان موفقيت يك مدرسه و يا يك مجتمع آموزشيو يا حتي ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان به بررسي نحوة مديـريت در آن سـازمان مي پردازند.

لذا در اين تحقـيق سـعي خواهد شـد ((رابطه بين نوع مديـريت مديران آموزشـي مدارس راهنمائي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان)) بررسي شده و به سؤال تحقيق يعني ((آيا رابطه اي بين نوع مديريت آموزشي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان وجود دارد؟)) پاسخ داده شود و با توجه به نتايج تحقيق ، پيشنهادهاي لازم ارائه گردد.
اهداف تحقيق به دليل اينكه تحقيقات علمي كافي در زمينه مطالعه و بررسي رابط بين نوع مديريت و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان انجام نگرفته است ،و اين امر در آموزش و پرورشداراي اهميت خاص در زمينه اعتلاي مسائل علمي،فرهنگي، اقتصادي،اجتماعي و … در جامعه مي باشد.
از اين رو پژوهش حاضر ، بررسي و مطالعه بين نوع مديريت آموزشي بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان را هدف اصلي خود قرار دادهتا از اين طريق روشن كند كه چه نـوع مديريت آموزشي بر پيشـرفت تحصيلي دانش آموزان مؤثر اسـت ،تا بـه دست اندركاران با تـوجه بـه جنبه هاي مختـلف پيشنهادهاي لازم جهـت اعمـال نـوع مديريت در مدارس را ارائه دهد.


اهميت و ضرورت مسئله تحقيق:
چيزي كه امروز به آن آموزش و پرورش گفته مي شود،حتي در بهترين مدارس و دانشكده هاي ما به طور يأس آوري نا بهنگام و بي مورد است .والدين محصلين از آموزش و پرورش انتظار دارند كه بچه هايشان را براي زندگي در آينده آماده سازد. آموزگاران هشدار ميدهند كه بي بهره شدن از آموزش و پرورش مناسب شانس و اقبال بچه ها را در دنياي آينده تباه مي كند.


مدرسه هاي ما به جاي آنكه به جامعه جديدي كه در حال پيدايش است چشـم داشته باشند، به يك سيستم در حال مرگ واپسين مي نگرند .همة توانائيشان در اين جهت بكار گرفته مي شودتا انسـانهايي شبيه به ابزار درست كنند و تحويـل دهند،انسانهايي كه بتوانند در سيستم مختصري كه قبل از خودشان خواهد مرد به زندگي ادامه دهند.


(الوين تافلر،شوك آينده،ترجمه حشمت ا… كامراني،چاپ اول ،تهران،انتشارات مترجم،72 ،ص410 )
بي شك در نظام آموزشي فعلي ما تلاشهاي فراواني براي بهبود چنين وضعي صورت مي گيرد كه سالانه بخش بزرگي از درآمدهاي ملي براي گسترش و
بهبود كارهاي آموزشي اعم از تهيه تجهيزات آموزشگاهي،احداث مدارس و مؤسسات آموزشي جديد، پرداخت مستمري به كاركنان و بازنشستگان ،ايجاد و تشكيل كلاسهاي ضمن خدمت و… صرف مي شود .با وجود اين مدارس ما هنوز به شيوه هايي كه در نيم قرن گذشته شكست آفرين بوده اند اداره مي شود .(علي علاقه بند ـمباني نظري و اصولي مديريت آموزشي ،چاپ دوم،تهران،انتشارات بعثت،سال71 ص3)


از اواسط قرن بيستم مديريت و رهبري آموزشي دستخوش تحولات و تغييرات قابل توجهي شده است و از رفتارهاي مديريت و رهبري آموزشي در كشور ايران با تحولات و خلاقيتهاي آموزش و پرورش در جهان همخواني ندارد واز مطالعه و تحقيق در مورد مسائل آموزشي در مدارس خبري نيست.
تا زماني كه اقدام به مطالعه و تحقيق از نوع كاربردي نشود و شيوه هاي اثر بخش مديريت در مدارس شناسايي نشود نبايد به روابط اجتماعي و اقتصادي صحيح و بالنده و از همه مهمتر به اعتلاي فرهنگ خود اميدوار باشيم.


در ادبيات مديريتي شاهد سبكهاي مختلف مديريتي هستيم كه هر يك حاصل تحقيقات دامنه دار و تجربيات گرانبهاي مديران برجسته و نظريه پردازان مشهول مديريت است.
اكثر اين نظريه ها و سبكها اثر بخشي خود را در بوته آزمايش نشان دادند.
مديراني كه تنها به يك بعد (رابطه-كار)تأكيد داشته اند از اثر بخشي مطتوبي برخوردار نبوده اند.
تنهامديراني كارا و اثر بخش بودند كه همزمان به هر دو بعد رابطه و كار با قوت بيشتر توجه داشته اند . از اينرودر اين تحقيق در صدد هستيم نشان دهيم كه: 1-آيامديران مدارس به حضور در محل كار و اجراي مقررات اداري از طرف دبيران تأكيد دارند ؟
2-اولويت نيروي انساني را مورد توجه قرار داده و براي حفظ رابطهدوستانه در محيط كاري تلاشي ميكنند ؟
با انجام اين تحقيق مديران ميتوانند با يك نگرش اصلاحي به سبك مديريت خود بازنگري نموده و پيشرفت تحصلي يا عدم پيشرفت تحصيلي دانش آموزان خود را از اين زاويه مورد بررسي قرار دهندو از طرف ديگر نتايج اين تحقيق ميتواند مورد استقاده مسئولان و برنامه ريزان امر تعليم و تربيت قرار گيردودر جلوگيري از افت تحصيلي با اصلاح سبك مديريت مديران مدارس اقدام نمايند.


فرضيه هاي تحقيق :
فرضيه اهم تحقيق:
(( بين سبك مديريت دبيران آموزشي و پيسرفت تحصيلي دانس آموزان رابطه وجود دارد.))
فرضيه يك:
((سبك مديريت رابطه مدار مديران آموزشي با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان پايه سوم راهنمايي رابطه وجود دارد.))

فرضيه دو:
((سبك مديريت كار مدار مديران آموزشي با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان پايه سوم راهنمايي رابطه وجود دارد.))
تعزيف مفاهيم و واژه گان :
1-سبك عبارت است از تعبير و تفسير افراد و گروهها از الگوههاي رفتاري ثابت مدير در كار باما و از طريق آنان .(علي رضاييان ،كدامين سبك مديريت ،نشرية علوم تربيتي 3-4 ،1367)
2-كلمه سبك دقيقأ برابر است با روشي كه رهبر پيروان را تحت نفوذ خود قرار دهد ،(fred luthans .organizatinal.behavior,sixth edition mc grow –hill,1992,P.299 )
سبك عبارت است: از زير بناي ساختارنياز فرد ،كه رفتار او در وضعيتهاي مختلف بر مي انگيزد .(خليلي شوريني-1373،ص35 )
3-سبك رهبري يك فرد عبارت است از (( الگوي رفتاري كه مدير هنگام هدايت كردن فعاليتهاي ديگران از خود نشان ميدهد.(پال هرسي و كنت بلاز چارد،مديريت رفتار سازماني ،ترجمه علاقه بند سال 65 ص85)
سبك رهبري عبارت است از ((رفتار ويژه رهبر به منظور انگيزش گروه براي تحقق پاره اي از هدفها.)) (هنسن،مديريت آموزشي و رفتار سازماني ،ترجمه نائلي 1370 ص274)


مديريت عبارت است از ((كار با، افرادوگروهها به منظور كسب اهداف سازماني ))
(علي رضائيان ،مديريت رفتاري سازماني، سال 72 ص188)
5-مديريت كارمدار(task oriented) عبارت است از توجه مديريت به اهداف سازماني از طريق اعمال قوانين و ساختار رسمي سازمان.در اين سبك مديريت ،مدير تلاش ميكند به اهداف سازماني برسد،آنچه براي مدير مهم است رسيدن به هدف سازمان مي باشد.
مديريت كار مدار:


مديران وظيفه مدار كساني هسـتند كه رضايـت اصلـي را از انجـام كاربه دست مي آورند و عزت نفس خود را از دسـت يابي به هـدف حاصل ميكننـد نـه از روابطشان با ديگران.(خليلي شوريني 1373 ص138)
6-مديريت رابطه مدار عبارت است از :توجه مديريت به نيازها و مسائل انساني از طريق برقراري روابط با زيردستان و رسيدن به اهداف سازماني و يا فردي با توجه
به ابعاد انساني .


مديريت رابطه مدار:برخي از مديران رضايت عمده خود رااز روابط شخص خوب با ديگران بدست مي آورند در واقع زماني احساس راحتي ميكنند كه روابط خوبي بـا ديـگران داشـته باشند ،عزت نفس آنها تا حدود زيادي بستـه به اين اسـت كه اطرافيان چه نظري نسبت به آنها ابراز مي دارند (خليلي شوريني 1373 ص138 )
7-پبشرفت تحصيلي Acadamic Achievment ،منظور افزايش كمي نمرات درسي دانش آموزان در يك مقطع زماني معين يكسال است.
پيشرفت تحصيلي:اصطلاحي به معناي موفقيت در كسب معلومات يا مهارتهاي اكتسابي عمومي يا خصوصي در موضوعهاي درسي است كه معمولا“ بوسيله آزمونهاي ميزان شده standard dized test وآزمونهاي معلم ساخته teacher made test اندازه گيري مي شود.(علي اكبر سيف، اندازه گيري و ارزشيابي پيشرفت تحصيلي ،سال1371 ،ص41)


خلاصه روش اجراي تحقيق:
نوع تحقيق:
نوع تحقيق توصيفي-استنباطي و كاربردي است ! اين تحقيق شيوه هاي مديريت ، مديران آموزشي مدارس واسطه آن با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان را بررسي و ارزيابي ميكنند.
هدف عمده اين تحقيق شناسايي سبك هاي موجودمديران آموزشي جامعه آماري ميباشد ،به تعبيرديگر شناسـايي سبـك هاي مديريتي اسـت كه در فرضيه هاي تحقـيق عنوان شده است و همچنين بررسي رابطه هر يك از سبكهاي مورد نظر در جامعه
آماري با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان است .هدف عمده ديگر اين تحقيق استفاده كاربردي و عملي است كه موقعيت شيوه هاي مديران آموزش مدارس مورد نظر را بررسي و تجزيه و تحليل نموده و از يافته هاي بدست آمده در جهت ترويج سبكهاي اثر بخش و نهي سبكهاي غير اثر بخش استفاده نمايد.
در اين تحقيق جمع آوري اطلاعات علاوه بر استخراج داده ها از سايت رايانه اي امور امتحانات منطقه 15 شهر تهران از طريق پرسشنامه نيز انجام گرفته است .


خلاصه روش انجام تحقيق :
الف)روش كتابخانه اي :جهت بررسي و مطالعه اي نظري موضوع و دسترسي به اطلاعات اوليه مطالعات كتابخانه اي با استفاده از كتب ،مجلات،نشريات مرتبط با موضوع انجام گرفته است.
ب)روش ميداني :
1)جهت شناسايي و تعيين سبكهاي مديريتي پرسشنامه تهيه شده و در بين دبيران توزيع و جمع آوري گرديده است.
2)جهت تعيين پيشرفت تحصيلي با مرا جعه به سايت رايانه واحد امتحانات منطقه 15 و معدل دانش آموزان پايه سوم راهنمايي خرداد سال تحصيلي 81-82 انتخاب و ميانگين معدل محاسبه شده و همچنين تعداد قبول شدگان ،تعداد مردودين استخراج گرديده است.
جامعه و نمونه آماري مورد پژوهش :
1)جامعه آماري:
منبع گرد آوري اطلاعات در اين پژوهش كليه كاركنان و دبيران و سايت رايانه اي واحد امتحانات منطقه 15 و 30 آموزشـگاه راهنمايي دخترانـه و پسرانـه منطقه 15 شهر تهران كه به لحاظ گستردگي ووسعت اين منطقه داراي ويژگيها وخصوصياتي است كه از لحاظ وضع اقتصادي،اجتماعي،فرهنگي،تربيتي،سياسي،و… احتمالا“ داراي تفاوتهايي باشد.


2)نمونه آماري پژوهش:
از آنجايي كه دسترسي به كليه افراد جامعه آماري به لحاظ وسعت و پراكندگي منطقه15 شهر تهران امكان پذير نبوده از اينرو ابتدا منطقه15 آ.پ.شهر تهران 5 منطقه تقسيم و حجم نمونه از اين منطقه به روش ((نمونه برداري تصادفي ساده))
انتخاب گرديده اند، منطقه به 5 قسمت شمال،جنوب،شرق و غرب و مركز تقسيم گرديده و از هر قسمت 6 مدرسه به طور تصادفي انتخاب گرديد كه سه مدرسه پسرانه و سه مدرسه دخترانه مورد آزمون قرار گرفت.
ضمنأ سايت رايانه اي واحد امتحانات منطقه 15 شهر تهران كلاسهاي سوم راهنمايي محاسبه ميانگين معدل دانش آموزان براي يكسال تحصيلي انتخاب و مورد استفاده قرار گرفته است .


ابزار گرد آوري اطلاعات:
وسيله گرد اوري اطلاعات علاوه بر مطالعات و بررسي ادبيات و مراجعه حضوري و استخراج داده هاي لازم از سايت رايانه اي منطقه 15 شهر تهران ،يك پرسشنامه 30 سؤالي محقق ساخته از پايان نامةكارشناسي ارشد دانشجو حسن نجاري كه در رابطه با سبك مديريت پژئهش نموده است انتخاب گرديد اين پرسشنامه با استفاده از طيف يا مقياس ليكرت نگرش دبيران و كاركنان را در مورد سبك مديريت مدير مي سنجد.
اين پرسشنامه با استفاده از طيف كلمات كاملا“ موافقم ،موافقم،مطمئن نيستم مخالفم و كاملا“ مخالفم ساخته شده و افراد نمونه ميزان موافقت يا مخالفت خود را با هر يك از سؤالات پرسشنامه كه يكي از ويژگيهاي سبك مديريتي را توصيف مي نمود اعلام مي كردند .


روشهاي آماري تجزيه و تحليل داده ها :
در اين پژو هش پس از اجراي آزمون بر روي گروه نمونه و گردآوري داده ها و پس از بررسي و انتخاب پرسشنامه ها ابتدا جوابهاي پرسشنامه ها جهت تعيين سبكهاي مديريتي مديران مدارس امتياز بندي شده و ميانگين هاي امتيازات سبكهاي مديريتي براي يكايك مديران مدارس نمونه توسط كامپوتر محاسبه و سبك مديريتي هر كدام از مديران تعيين گرديد.
براي تعيين پيشرفت تحصيلي دانش آموزان درصد معدل نمرات يكسال آنها محاسبه شد،بعد از اين مراحل براي تعيين تغييرات معدل دانش آموزان و سبك مديريتي مديران مدارس از ضريب هبستگي استفاده شد.
بخش اول:
بررسي و پيشينة پژوهش حاضر
بخش د وم :
تعريف مديريت آموزشي
وظايف مديريت آموزشي
عوامل مؤثر بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان

فصل دوم
ادبيات تحقيق
بخش سوم:

سبكهاي مديريت
سبكهاي مديريت هرسي و بلانچارد
سبكهاي مديريت ليكرت
سبكهاي راف وايت و رونالدلپيت
سبكهاي مديريت جان كي همفيل
سبكهاي مديريت كونتزو اودائل
سبكهاي مديريت مطالعات ميشگان
سبكهاي مديريت مگ گريگور
سبكهاي مديريت تانن بام و اشميت


بخش اول :
بررسي و پيشينه پژوهش حاضر:
(( پژوهش امري گروهي است.هر مطالعه ضمن آنكه مبتني بر مطالعات قبلي است،خود نيز مقدمه و پايه اي براي مزالعات بعدي است هر قدر ارتباطها و پيوندهاي ممكن يك مطالعه با مطالعات قبلي و تئوريهاي موجود بيشتر باشد ، اهميت و سهم آن مطالعه در بسط دانش آدمي بيشتر خواهد بود.))
( حيدر علي هومن ،پايه هاي پژوهش در علوم رفتاري، 1370 ،ص67 )
بنابراين با بررسي اي كه در مورد پيشينه تحقيق انجام گرفت ملا حظه شد كه تعدادي تحقيق در زمينة مديريت صورت پذيرفته است، اين تحقيقات گر چه دقيقأ مشابه تحقيق حاضر نيستند اما تعدادي از آنها داراي زمينة مشترك بسياري با موضوع اين پايان نامه داشته اند كه بر اهم آنها اشاره ميشود .
1)بهناز مهاجران : (( بررسي سبك رهبري و اثر بخشي رفتار مديران مدارس متوسطه شهرستان اروميه ))
((پايان نامه كارشناسي ارشد ،دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشكده علامه طباطبائي 1373 .))


تحقيق مذكور به بررسي رابطه ميان سبك رهبري و اثر بخشي رفتاري مديران مدارس متوسطه شهرستان اروميه پرداخته و اثر متغير هايي از قبيل :سن ،جنسيت، رشته تحصيلي ،سابقه آموزشي و سابقه مديريتي مديران آموزشي را نيز در اثر بخشي رفتار مديران مدارس اين شهرستان مورد ارزيابي قرار داده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه مديران رابطه مدار نسبت به مديران وظيفه مدار داراي اثر بخشي رفتاري بالاتري هستند.
محقق در فصل نتيجه گيري و پيشنهادهاي پايان نامه خويش با تأكيد بر توجه به باز دهي بالاي مدارس ،شيوة مديريت رابطه مداري را در مدارس اين شهرستان توصيه نموده است .


2)محمد رضا اردلان : (( بررسي رابطه مداري و كار مداري در مديريت مديران مدارس راهنمائي تهران .))
(( پايان نامه كارشناسي ارشد ،دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران ،1370 ))
در اين تحقيق محقق سعي نموده كه رفتار مديران آمـوزشي و تفاوت روشـهاي آنـان را با در نظـر گرفـتن جنس مديـران ، بر اساس تئـوريهاي كلاسيـك ، نئو كلاسيك دانش مديريت ، مورد بررسي قرار دهد .نتايج تحقـيق نشان مـي دهد كه بين سبكهاي مديران و همچـنين بين منـاطق مختـلف آموزش و پـرورش از لحاظ سبك مديريت تفاوت معني دار وجود دارد و شيوه مديريت اغلب مديران زن و مرد رد مدارس راهنمائي به سبك رابطه مداري ميباشد و گرايش به رابطـه مداري در مديران زن بيشتر از مديران مرد است.


3)آقاي غلامرضا الهام در سال78-79 در مطالعات خود به بررسي سبكهاي رهبري مديران مدارس ابتدائي و راهنمائي شهرستان انديمشك و رابطه آن با ميزان رشد حرفه اي معلمان پرداخته است كه به اين نتايج دست يافته است .
الف) بين سبك رهبري مديران وظيفه مدار قوي ورشد شغلي و حرفه اي سطح پايين معلمان رابطه وجود دارد .
ب)بين سبك رهبري مديران وظيفه مدار ضعيف و رشد شغلي و حرفه اي متوسط معلمان رابطه وجود دارد.
4)و در تحقيق ديگري آقاي علي اكبر عظيمي دانشجو كارشناسي ارشد دانشگاه تهران در سال 1376 –به بررسي تأثير سبك مديريت بر ميزان شناخت و توجه مديران به عوامل انگيزشي معلمامان در مدارس پرداخته است .
كه در اين تحقيق محقق به اين نتيجه رسيده است كه سبك مديريت در بالا رفتن ميزانانگيزش معلمان تأثير دارد.
در خارج از كشور نيز پژوهشايي نيز در اين زمينه انجام شده است كه به بعضي از آنها اشاره مي گردد :
-ريزو هاوس (1970 ) در زمينه رهبري آمرانه وارتباط آن با خشنودي شغلي و ابهام نقش زير دستان در يك كارخانه سازنده صنايع سنگين پژوهشي را انجام دادند و در بررسي هاي خود به اين نتيجه دست يافتند :
بين سبك و خشنودي شغلي رابطة معنا داري وجود دارد و هنگاميكه نقش زير دستان مبهم باشد بين سبك و خشنودي زير دستان رابطه منفي وجود دارد.
(شكر كن ، صص 513-451 ، 1373)


-لوتانزوباكو ضمن اعتماد بر تأثير متغيرهاي ميانجي بر نوع رهبري مدير و تعهد سازماني زير دستان در پژوهشهاي خود پي بردند.
بين سبك رهبري آمرانه مديران با تعهد سازماني زيردستان رابطه مثبت وجود دارد (شكر كن ، صص 513-451 ،1373 )


بخش دوم :
پيشينه مديريت آموزشي:
نهضت مديريت علمي واصولي كه تبليغ مي كرد مديريت آموزشي را متأثر ساخته و توجه انديشمندان ومحققان آموزشي را به خود جلب نمود . هواداران مديريت علمي در نظامهاي آموزشي به كاربرد اصول آن همت گماشتند . آنها مدرسه را مشابه كارخانه تلقي مي كردند كه درآن دانش آموزان مانند مواد خام ،
بايد در فرا گرد process آموزش و پرورش ، متناسب با كيفيت و مشخصات مورد انتظار جامعه تغيير و تحول پيدا كند.
بنا بر اين نظامهاي آموزشي بايد براي تحقق اين هدف كاركنان واجد صلاحيت ، ابزارها و روشهاي فني ويژه مورد نياز با معيارها و استانداردها از پيش تعيين شده فراهم سازند.
(علي علاقه بند، مباني نظري و اصول مديريت آموزشي پيشين ، ص76 )


طالبان اوليه مديريت آموزشي ، گرچه دقت نظر مهندسان انسان را نداشتند ولـي همانند مديـران علمي تيلور رفتار سازمان آموزشي را مورد تجزيه و تحليـل قرار مي دادند و سعي مي كـردند كه اصول مديريت علمي را در محيطهاي آموزشـي پياده كنند و پيشنهادهايي در جهت انجام مؤثر امور و به حداكثر رساندن كارايي سازمان ارائه دهند.
تجزيـه و تحليـل مدارس به وسيـله ريموند كالاهان ramond callahan در سالهاي 1930 تا 1910 فعاليتهاي متأثر از اصول مديريت علمي را بخوبي نشـان مـي دهد . با ايـن حـال تا سـال 1940 مديريـت آموزشـي تحت تأثير مطالعات هارثورن قرار داشت .مديريت دموكراتيـك تصميم گيـري دموكراتيك و تدريس
دموكراتيـك شعـار اين دوره بود ،تـا سال 1950 مديريت آموزشـي بيشتر تحت تأثير فرضيه هاي تئوريك قرار داشت ولي در سالهاي 1960 تا 1950 رفتار گرايان پا به عرصه وجود گذاشتند و نهضتي جدي براي مطالعه و تدريس مديريت آموزشي به وجود آوردند و از اين طريق مفاهيم زيادي از ديگر رشته –هاي علمي در مورد مديريت آموزشي گرد آوري شد.


در دهه 1970 بحرانهاي اجتماعي و سياسي مانند بحرانهاي نفتي و ركورد اقتصادي در غرب مطالعات تئوريك و عملي در مديريت آموزشي را تحت تأثير قرار دادو انتقاداتي نيز بر رويكرد Approach علوم رفتاري مطرح گرديد به طوري كه ((گريفتيز)) Griffiths مديريت آموزشي را تاسال 1979 به عنوان رشته اي درآشوب روشنفكري توصيف مي كند.
ولي در سال 1979 با انتشار مقاله اي از طرف (( ران ادموندز)) كه رهبريت قوي اداري را يكي از خصوصيات مدارسي كه در زمينه تدريس ،اثـر بخش بودنـد (فيليپ هالينجر،پيشينين ص57 ) معرفي كرد.


اين موضوع نقطه عطفـي شد كه توجهي مجدد به مديريت آمـوزشي را جلب نمود و در اواسط دهه 1980 منجـر به ظهور رهبريت آموزشـي تدريس گـرا گرديد كه استاندارد آموزشي جديدي براي مديـران تعيين مـي كرد .در ايـن الگو مهمترين منبع دانش براي رشد برنامه هاي آموزشي در مدرسه تلقـي مي گرديد. در ايالات متحده مراكز آموزشي ايجاد گرديد كه بتواند توانايـي هايي از قبيل توانايي بهبودبخشيدن روشهاي تدريس معلمين .
داشتـن انتظـار بيش از حد معـلمين ودانش آموزان ،سرپرستـي نـزديك در كلاسهاي درس ،هماهنگي مواد درسي و نظارت بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان را در مديران پرورش دهند .


به لحاظ ظهور متغيرهاي محيطي جديد دردهة 1990 بطوركلي عقيده گروهي بر اين است كه نظام آموزش و پرورشدانش آموزان را بطور كارا و مؤثر براي ايفاي نقششان در جامعه آينده آماده نمي كند ،از اينرو سياستگزاران آموزشي بر آن شدند تا فرضهاي اساسي و زير بناي آموزش و پرورش را مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار دهند .
پيشنهادهاي اين افراد بر اين فرض استوار است كه نياز بيشتري به روشهاي پويا وجامع درتدريس و يادگيري وجود دارد ،در نتيجه مواردي چون تعويض
اختيار از نواحي آموزش و پرورش به مدارس در ارتباط با تصميم گيريهاي مرتبط با مواد درسي ،افزايش نقش معلمين و والدين در فرايند تصميم گيري و تأكيد بيشتر بر تدريس پويا و ياد گيري فعالانه را پيشنهاد مي كند.


تعريف مديريت آموزشي :
(( مديريت با تئجه به ارزشهاي حاكم بر جوامع و زير بناي اعتقادي وفلسفه اجتماعي آن تعريف مي شود .))
( خدا مراد شيالي ،مديريت مطلوب در آ.پ.،مديريت در آ.پ شماره 3 سال دوم ،ص43، سال 72 )
به زعم دكتر كمبل وايلز Wiles مديريت و رهبري آموزشي داراي معاني و مفاهيم مختلفي است و هر كس بر حسب تجارب و احتياجات ومقاصد خود براي آن مفهومي را در نظر مي گيرد .
فرهنگ لغات بين المللي تعليم و تربيت مديريت آموزشـي را (( بكار بردن تكنيكها و روشهاي اداره سازمان هاي تربيتي با در نظـر گرفتن هدفها و سياستهاي حكي تعليم و تربيت )) تعريف مي كند.


(سيد محمد مير كمالي رهبري و مديريت آموزشي ،چاپ اول ،سال 73 ، ص34 )
از نظر كنزويج Kenzevich مدير آموزشگاهي فرايند اجتماعي مربوط به هويت دادن ،نگهداشتن ، برانگيختن ، كنترل كردن ووحدت بخشيدن تمام نيروهاي رسمي و غير رسمي انساني و مادي سازمان يافته در يك نظام واحد و يكپارچه مي باشد كه براي دستيابي به هدفهاي از پيش تعيين شده طراحي شده است.
دكتـر مير كمـالي مديريت آموزشـي را (( فراينـدي اجتمـاعي مي دانـدكـه با بكارگيري و مهارتهاي علمي ، فني ،و هنري كليه نيروهاي انساني و مادي را سازماندهي و هماهنگ نموده و با فراهم آوردن زمينه هاي انگيزشي و رشد ، با تأمين نيازهايي منطقي فردي و گروهي معلمان دانش آموزان و كاركنان به طور صرفه جويانه به هدفهاي تعليم و تربيت ميرسد ))


دكتر وايلز بر اين اعتقاد است (( هر عملي كه بتواند معلم را در امر آموزش يك يك قدم پيش تر ببرد مدير و رهبر آموزش خوانده مي شود ))
(كيمبل وايلز ،مديريت و رهبري آموزشي ترجمه:طوسي
مركز آموزش مديريت دولتي 1370 ص5)


هدايت و رهبري آموزشي در محيط مدرسه محدود به فردي كه عنوان مدير يا راهنمـا را دارد نمـي شود. از نظـر وي رئـيس آ.پ ، مديـر مدرسـه ،دبيـران ، متخصصين وسايل سمعي بصري ،فيلمهاي آموزشي ،كتابدار و حتـي سـرايدار مدرسـه كه بتواند قدم مثبتي در امر آموزش بردارد رهبر و مدير آموزش تلقي ميگردد به اين دليل كه هر يك از آنان به گونه هاي مختلف مي توانند دبيران و همكاران خودشان را در جهت آموزش دانش آموزان ياري كنند .
همة متخصصين امور آموزشي ، دستيابي به اهداف تعليم و تربيت را هدف عمده وروشن مديـريت آموزشي ميدانند. ايـن در حالـي است كه بسـياري از مـديران آمـوزشي مـدارس ما نظر روشـن و قاطعي دربـاره اهـداف سازمانهاي آموزشي ندارند.


وظايف مديريت آموزشي :
(( تحقيقات نشان داده است كه مديران آموزشي از آنچه شرح وظايف براي آنان تعيين نموده است مسئوليتهاي گسترده تري برعهده دارند.))
(بروس بارنت ، شماره 3 ، سال دوم ص16 ، 1372 )
مديران آموزشي علا وه بر تعقيب وظـايفي ماننـد برنامه ريزي ،سـازماندهي ،نظـارت وكنتـرل انـگيزش ، ارتباطـات هـدايت و تـصميم گيري وظيفه دارند به كيفيـت امـر آموزش و يادگيري توجه خاص مبذول دارند . مديران آموزشي بايد توجه داشته باشد كه ساختار سـازماني ،وسايل و تجهيزات آموزشي ، جو سازماني ،امكانات و تسهيلاتي هستند كه براي آموزش بهتر مي توان آنها را در اختيار قرار گرفت .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید