بخشی از مقاله

مديريت زباله هاي شهري

بيان مسئله
توجه به محيط زيست و حفظ سلامتي انسان و كليه موجودات كره زمين يكي از اصول اساسي در بقاي زندگي و استفاده از مواهب خدادادي است كه به وفور در اختيار ما قرار دارد. كنترل آلودگي‌هاي محيط ازجمله مواد زايد جامد، بخش مهمي از اين وظيفه را تشكيل مي‌دهد كه با توجه به اصول و موازين بهداشتي اقتصادي جايگاه ويژه اي را در علوم و فنون جديد به خود اختصاص داده است. بدين لحاظ در اين مجموعه سعي خواهد شد تا در حد امكان مواردي همچون اهميت مسئله، شناخت و طبقه بندي مواد، سيستم‌هاي جمع آوري و حمل و نقل و روش‌هاي دفع مواد به وضوح مورد توجه قرارگرفته و در اختتام، مبادرت به ارائه راه كارهاي اساسي در جهت بهبود
شرايط و بهينه سازي تكنولوژي موجود در مديريت مواد زايد جامد كشور نمايد كه در صورت اعمال، بازتاب آن تاثير اساسي در حفظ بهداشت و سلامت محيط زيست جامعه ما خواهد داشت.


مقدمه
در كشور ما ايران با محاسبه 800 گرم زباله سرانه، هر روزه بالغ بر 50000 تُن مواد زايد جامد توليد مي‌شود كه در مقايسه با ساير كشورهاي جهان با 292 كيلوگرم زباله هر نفر در سال در حد متعادلي قرار گرفته است، لكن ازدياد جمعيت و توسعه صنعت به گونه اي كه در برنامه سوم جمهوري اسلامي ايران مطرح است موجبات ازدياد مواد زايد جامد و بالطبع تغييرات فيزيكي ـ شيميايي آن‌ها را بوجود مي‌آورد به طوريكه برنامه هاي جمع آوري و دفع زباله موجود جوابگوي نيازهاي اين بخش از كار نخواهد بود. امر جمع آوري، دفع، بازيافت و اصولا مديريت مواد زايد جامد در ايران با توجه به نوع و كيفيت زباله هاي ايران تفاوت فاحشي با ساير كشورهاي جهان دارد، لذا بكارگيري هر گونه تكنولوژي بدون شناخت مواد و سازگاري عوامل محلي

كار ارزنده اي نيست. وجود 70 درصد مواد آلي قابل كمپوست و بيش از 40 درصد رطوبت در زباله هاي خانگي از يك سو و تفاوت فاحش آب و هوا و شرايط زيست در مناطق مختلف كشور با سبك و فرهنگ منحصر به خود از سوي ديگر خود دليلي بر عدم استفاده بي رويه از تكنولوژي‌هاي وابسته به خارج است، تجربه سال‌ها ركود در عمل آوردن كمپوست و پرداخت هزينه هاي گزاف جمع آوري و دفع زباله كه تنها براي شهرهاي مختلف كشور روزانه حدود 20% بودجه شهرداري‌ها را تشكيل مي‌دهد نشانگر اهميت اين مسئله در برنامه هاي محيط زيست كشور است.

توجه به امر بهداشت و سلامت جامعه و رعايت جنبه هاي پيش‌گيري قبل از درمان بدون توجه به سيستم‌هاي جمع آوري و دفع مواد زايد كه مسبب اصلي آلودگي در شهرها و روستاهاي كشور است، امكان پذير نيست. اشاعه بيماري كيست هيداتيك، بروز گهگاه وبا، انواع بيماري‌هاي پوستي همچون ليشمانيوز و سلسله بيماري‌هاي سرطان‌زا و سكته هاي نابهنگام در جوامع كنوني كه معمولا به مواد فساد پذير و پس مانده هاي شيميايي محيط زيست نسبت داده مي‌شود ماحصل تداخل صدها نوع مواد سمي و عفونت‌زا با زباله هاي

شهري و انتشار آن‌ها در آب، خاك و هواي زندگي روزمره ماست. عليهذا به منزله بهبود مديريت مواد زايد جامد و اجراي اهداف بهداشتي اقتصادي كشور گفتار حاضر به صورت فشرده، كلياتي از موارد آلودگي و طبقه بندي مواد زايد جامد را با توجه خاص به سيستم‌هاي جمع آوري، دفع و بازيافت مواد، مورد بحث قرار مي‌دهد كه اميدوار است مورد توجه علاقمندان بويژه دانشجويان عزيز و مسئولين محترم بهداشت محيط كشور قرار گيرد.
1 ـ خطرات ناشي از دفع زباله به طريق غير بهداشتي
اصول بهداشت و بهسازي محيط، در هر شهر ايجاب مي‌كند كه زباله ها در حداقل زمان از منازل و محيط زندگي انسان دور شده و در اسرع وقت دفع گردند. پيدايش اين ايده (دفع بهداشتي زباله در محيط زيست) در قرن نوزدهم ميلادي به مشابه يك دستورالعمل بهداشتي، شهروندان را به رعايت آن ملزوم مي‌ساخت.


اهميت دفع بهداشتي زباله ها موقعي بر همه روشن خواهد شد كه خطرات ناشي از آن‌ها بخوبي شناخته شود. زباله ها نه فقط باعث توليد بيماري، تعفّن و زشتي مناظر مي‌گردند، بلكه مي‌توانند به وسيله آلوده كردن خاك، آب و هوا خسارات فراواني را ببار آورند. به همان اندازه كه تركيبات زباله مختلف است، خطرات ناشي از مواد تشكيل دهنده آن‌ها نيز مي‌توانند متفاوت باشند. جمع آوري، حمل و نقل و آخرين مرحله دفع اين مواد بايستي به طريقي باشد كه خطرات ناشي از آن‌ها در سلامتي انسان به حداقل ممكن كاهش يابد.


راجع به خطرات حاصل از زباله هاي شهري و صنعتي بايد گفت كه در كليه منابع علمي و كتب مربوطه همواره اشاره به ابتلاي انسان‌ها به بيماري‌هاي گوناگون شده است. در كتب علمي تعداد باكتري‌هاي مختلف موجود در خاكروبه خيابان‌ها از 2 تا 40 ميليون به صورت خاص و از 50000 تا 10 ميليون بطور عموم در هر گرم برآورده شده است. اين تعداد باكتري مي‌توانند به سادگي موجب بروز بيماري‌هاي گوناگوني گردند. مخصوصاً اينكه در اين مواد انواعي از باكتري‌هاي مولد وبا، تيفوس و كزاز بطور مسلّم و صريح تشخيص داده شده است. شايان ذكر است كه سابقا فضولات حيواني (پهن گاو و اسب) قسمت عمده اي از خاكروبه هاي خياباني را تشكيل مي‌داد. اين حالت هم اكنون نيز در پاره اي از روستاها و شهرهاي كوچك مشاهده مي‌شود.


1 ـ 1 ـ مگس
خطرات ناشي از وجود مگس براي انسان و عموم حيوانات اهلي بر همه روشن است، مگس خانگي (Mussca domestica) مخصوصاً از نظر انتشار بسياري از باكتري‌هاي بيماريزا قابل اهميت مي‌باشد. اصولا بيش از 50-40 هزار نوع مگس در اين زمان شناسايي شده ولي نام گذاري همه آن‌ها به اتمام نرسيده است. بر اساس مطالعات انجام شده در صحرا و آزمايشگاه انتشار بسياري از امراض همچون اسهال‌هاي آميبي و باسيلي، تراخم، حصبه و شبه حصبه، وبا، سِل، جذام، طاعون و سياه زخم به وسيله مگس امكان پذير است. اين حشره به وسيله پُرزهاي چسبنده و مژك‌هاي فراوان بدن خود با نشستن بر روي مدفوع انسان و حيوان و بسياري از كثافات و زباله ها ميكروب‌هاي مختلف را از طريق تماس مستقيم بدن انسان و يا اغذيه مورد نياز او به محيط زندگي وارد نموده و به طور مكانيكي باعث انتقال بيماري‌ها به موجود زنده ديگري مي‌گردد.


ساختن مستراح‌هاي بهداشتي در شهر و روستا و حفظ محيط زيست از پِهِن و ديگر فضولات فساد پذير انساني و حيواني نيز از جمله عواملي است كه باعث جلوگيري از توليد و رشد لارو مگس خواهد شد. مواد زايد صنعتي اعم از فرآورده هاي گياهي، ميوه ها، فضولات كشتارگاه ها و غيره چه در شهرها و چه در مراكز توليد و مصرف مي‌تواند محل پرورش لارو (كرمينه) مگس قرار گيرد. در صورتي كه روش دفع زباله به صورت تلنبار كردن در فضاي آزاد باشد كرمينه مگس در داخل زباله كه از نشر حرارت، رطوبت و مواد غذايي مناسب ترين محيط به شمار مي‌رود رشد و نمو كرده و پس از رسيدن زمان بلوغ به منازل و اماكن مجاور پرواز مي‌نمايد. قدرت پرواز مگس تا حدود 20 كيلومتر مشخص شده است (2).
1 ـ 2 ـ جوندگان


سالم سازي محيط بخصوص كنترل زباله ها چه در امر جمع آوري و چه در دفع بهداشتي آن‌ها مفيدترين راه مبارزه با جوندگان مي‌باشد و بديهي است كه يكي از خطرناكترين مضرات عدم توجه به دفع زباله نشو و نما و انتشار موش در شهرها است. خطر ازدياد موش در شهرها را نمي‌توان به سادگي با هيچ بودجه اي جبران نمود. موش‌هاي خانگي و جوندگان ديگر به طرز وسيع و دامنه داري در جهان پراكنده و در جوار انسان‌ها زندگي مي‌كنند. از اين نظر اينگونه موجودات بالقوه ناقل بسياري از بيماري‌هاي انساني هستند. ناراحتي‌هاي حاصل از موش‌ها از يك گاز گرفتگي ساده تا تب تيفوس و طاعون متفاوت است. بيماري لپتوسپيروز در نتيجه تغذيه مواد غذايي آلوده به مدفوع موش بيمار و با استحمام در آب آلوده و يا در تماس مستقيم با موش آلوده، به وجود مي‌آيد. موش مي‌تواند در انتقال بيماري‌هايي چون اسهال آميبي و انتقال كرم كدو و تريشين نيز به طور غيرمستقيم، نقش مهمي ايفاء كند. موش و

ساير جوندگان براي توليد مثل و ازدياد جمعيت خويش به سه چيز احتياج دارند، غذا، آب و پناهگاه كه هر سه در اغلب موارد در زباله هاي شهري وجود دارد.
1 ـ 3 ـ آلودگي‌هاي آب
آب شرط اصلي ادامه حيات در جهان است، كلمه آباداني در زبان فارسي از آب گرفته شده كه خود عامل مهمي در جهت عمران و بهسازي مناطق كشور به شمار مي‌رود. سرعت افزايش جمعيت، بهبود سطح بهداشت و پيشرفت‌هاي صنعتي در سطح جهان بيش از پيش باعث محدود شدن منابع آب شده است، اما بايد قبول كرد كه دنيا تشنه است و اين تشنگي يك تصور شاعرانه و خيال نيست بلكه يك حقيقت مسلم است.


در كشور ما مسئله كمبود آب مخصوصاً چه در امر صنعت و چه در امر كشاورزي مشكلات فراواني را به بار آورده است. مصرف زياد از حدّ آب در شهرها و اسراف‌هاي بي رويه در هر زمينه نيز تشديد كننده اين مشكل است. گرمسير بودن مناطق مختلف كشور و عدم وجود منابع آب كافي از يك سو و عدم كنترل آلودگي آب به وسيله تخليه فاضلاب‌ها و زباله هاي شهري و صنعتي از سوي ديگر تاثير زيانبخشي در اقتصاد و بهداشت جامعه ما دارد. همچنين تخليه مواد زايد جامد و مايع (زباله و فاضلاب‌ها) در محيط به وسيله جاري شدن آب‌هاي سطحي اعم

از جويبارها، رودخانه ها و ديگر آب‌هاي حاصل از بارندگي به نقاط مختلف موجب انتشار آلودگي مي‌گردند و اين در حاليست كه متاسفانه در بعضي از شهرهاي ما دفع بي رويه زباله اكثرا به وسيله تخليه مواد به جويبارها صورت مي‌گيرد و يا دفن غير بهداشتي آن در سراشيبي‌ها و ديگر اماكن كه مخالف ضوابط حفاظت آب‌هاي زيرزميني است انجام مي‌شود كه از نظر بهداشت محيط كاملاً خطرناك است. مخصوصاً اينكه محل تخليه و يا دفن در خاك‌هاي سبك شني و يا در حوالي رودخانه ها و چشمه سارها باشد.
1 ـ 4 ـ آلودگي خاك


زباله هاي شهري كه خود تركيبي از فضولات انساني و حيواني و بسياري ديگر از مواد زائد صنعتي و كشاورزي است، متاسفانه در آخرين مرحله دفع به خاك و يا آب منتقل مي‌شوند. كالاهاي مصنوعي كه از مواد پلاستيكي ساخته شده اند پس از استعمال به صورت مواد زائد تجزيه نشدني در زباله انباشته و در خاك باقي مي‌مانند زيرا پليمرهاي مصنوعي (نايلون) بر عكس پليمرهاي طبيعي موجود در پشم و پنبه به علت نبودن آنزيم ويژه، سال‌ها جهت تجزيه در طبيعت به صورت خام و بدون تغيير باقي مي‌ماند. اين مواد خود خللي در تبادل آب و هوا و ديگر عكس‌العمل‌هاي فيزيكي و شيميايي خاك بوجود مي‌آورند. مجاورت و يا احاطه شدن ريشه گياهان بوسيله مواد پلاستيكي در خاك سبب نرسيدن آب و غذا به ريشه گياه شده و در

طي زمان در اطراف ريشه حرارت، رطوبت و خواص شيميايي كاملاً غيرمتعادلي بوجود مي‌آورند كه موجب ضعف رشد و يا خشكي گياه مي‌شوند. وجود انواع مختلف قوطي‌هاي كنسرو، لاستيك‌هاي مستعمل، لاشه هاي اتومبيل، فضولات بيمارستان‌ها و مواد شيميايي كارخانه ها كه هم اكنون در اغلب شهرها جزو لاينفك زباله هاي شهري هستند به خارج از شهر در دامان طبيعت پراكنده و يا دفن مي‌شوند. نتيجه اين عمل، تجزيه هايي است كه طي ساليان دراز خطرات مهيبي را در آب و خاك منطقه بوجود آورده و موجب بيماري‌هاي گوناگوني در انسان و حيوان و كليه موجوداتي كه در آن منطقه زندگي مي‌كنند مي‌شود.


ازجمله امور متداول در استفاده مجدد از زباله هاي شهري، تهيه كمپوست است كه هم اكنون در بسياري از شهرهاي پيشرفته دنيا معمول است. در ايران متاسفانه بدون مطالعه در سيستم تهيه كمپوست، نوع كمپوست و امكانات مصرف، اقدام به تاسيس كارخانه هايي شده است كه نتايج حاصل، مطلوب نبوده و آلودگي‌هاي محيط جامعه شهري و روستايي ما را تشديد مي‌نمايد. امروزه به علت پيشرفت صنايع سنگين و مصرف زياده از حد فلزات سنگين كه از راه هوا و زمين و آب وارد و خسارات زيادي را به بار مي‌آورند. Lenihan و Wainered عقيده دارند كه امروزه بيش از 60 ماده شيميايي در صنايع، مورد استفاده قرار مي‌گيرند كه نقش آنها در سيستم‌هاي حياتي گياه و حيوان، ناشناخته است. ازدياد فلزات سنگين مثل جيوه، سرب، كادميوم و آرسنيك در كمپوست و در نتيجه در خاك، باعث مسموميت‌هاي زياد و بيماري‌هاي گوناگوني در انسان مي‌شود.
1 ـ 5 ـ آلودگي هوا


در اين زمينه گفته مي‌شود احتراق مواد پلاستيكي كه متاسفانه امروزه به ميزان فراواني در زباله ها وجود دارند صرفنظر از توليد ديوكسين‌ها گازهايي همچون گاز كربنيك، انيدريد سولفوره، گازهاي سمّي كلره و غيره مي‌نمايد كه فوق‌العاده خطرناك بوده و موجب آلودگي شديد هوا مي‌گردند.
شايان ذكر است كه در مناطقي كه مبادرت به ايجاد زباله سوز مي‌شود تعبيه هواكش‌هاي طويل و فيلترهاي ويژه اي كه طبق ضوابط محيط زيست قادر به جلوگيري از آلودگي‌هاي هوا باشند از ضروريات امر است.


گازهاي حاصل از تخميرهاي هوازي و غير هوازي در مراكز دفن زباله قادرند به طبقات زيرين خاك نفوذ كرده و اختلالاتي در خاك‌هاي زراعي به وجود آورند. طبق مطالعات انجام شده در نواحي نزديك به جايگاه هاي دفن زباله ميزان گاز متان (CH4) تا حدود 60 درصد و گاز كربنيك (CO2) حداكثر تا 30 درصد تاييد شده است كه قطعا در جلوگيري از رشد و نمو صحيح گياهان منطقه بي تاثير نيست.


2 ـ طبقه بندي مواد زايد جامد
عبارت مواد زايد جامد (solid wastes) به مجموعه مواد ناشي از فعاليت‌هاي انسان و حيوان كه معمولا جامد بوده و به صورت ناخواسته و يا غير قابل استفاده دور ريخته مي‌شوند اطلاق مي‌گردد. اين تعريف به صورت كلي در برگيرنده همه منابع، انواع طبقه بندي‌ها، تركيب و خصوصيات مواد زايد بوده و به سه دسته كلي زباله هاي شهري، زباله هاي صنعتي و زباله هاي خطرناك تقسيم مي‌گردند :
2 ـ 1 ـ زباله هاي شهري
در نشريات و كتب از تعاريف و طبقه بندي‌هاي مختلفي براي توضيح اجزاء مواد زايد جامد شهري استفاده شده است. تعاريف ارائه شده در زير مي‌تواند به عنوان يك راهنما براي شناسايي اجزاء مواد زايد شهري مورد استفاده قرار گيرد (2).

زايدات غذايي
به قسمت فسادپذير زباله كه معمولا از زايدات گياهي، تهيه و طبخ و يا انبار كردن مواد غذايي به دست مي‌آيد، اطلاق مي‌شود. كمّيت پس مانده هاي غذايي در طول سال متغير بوده و در ماه هاي تابستان، كه مصرف ميوه و سبزي بيشتر است، به حداكثر مي‌رسد. پس مانده هاي غذايي مهمترين قسمت زباله است، چرا كه از يك سو به دليل تخمير و فساد سريع، بوهاي نامطبوع توليد كرده و محل مناسبي براي رشد و تكثير مگس و ساير حشرات و جوندگان است و از سوي ديگر به دليل قابليت تهيه كود از آن (كمپوست) حائز اهميت است. قابل ذكر است كه ميزان پس مانده هاي فسادپذير در زباله هاي شهري ايران بين 35 تا 76 درصد گزارش شده است.

آشغال
به قسمت فساد ناپذير زباله به جز خاكستر گفته مي‌شود. آشغال در زباله معمولا شامل كاغذ، پلاستيك، قطعات فلزي، شيشه، چوب و موادي از اين قبيل مي‌شود. آشغال را مي‌توان به دو بخش قابل اشتعال و غيرقابل اشتعال تقسيم كرد.
خاكستر
باقيمانده حاصل از سوزاندن زغال، چوب و ديگر مواد سوختني كه براي مقاصد صنعتي، پخت و پز و يا گرم كردن منازل بكار مي‌رود گفته مي‌شود.

زايدات ناشي از تخريب و ساختمان سازي
به زايدات حاصل از تخريب ساختمان، تعمير اماكن مسكوني، تجاري، صنعتي، و يا ساير فعاليت‌هاي ساختمان سازي اطلاق مي‌شود.

زايدات ويژه
اين قسمت از زباله ها شامل مواد حاصل از جاروب كردن خيابان‌ها و معابر، برگ درختان، اجساد حيوانات مرده و موادي كه از وسايل نقليه به جاي مانده است مي‌شود.
2 ـ 2 ـ زباله هاي صنعتي
زباله هاي صنعتي، مواد زايد ناشي از فعاليت‌هاي صنعتي هستند ومعمولا شامل فلزات، مواد پلاستيكي، مواد شيميايي و بالاخره زباله هاي ويژه و زباله هاي خطرناك هستند. كه عمل جمع آوري، حمل و نقل و دفع آن‌ها ضوابط خاص و مقررات ويژه اي را به خود اختصاص داده است.
2 ـ 3 ـ زباله هاي خطرناك


مواد زايد خطرناك، مواد زايد جامد يا مايعي هستند كه به علت كمّيت، غلظت و يا كيفيت فيزيكي، شيميايي و يا بيولوژيكي مي‌توانند باعث افزايش ميزان مرگ و مير و يا بيماري‌هاي بسيار جدي شوند. براساس تعريف آژانس حفاظت محيط زيست Environmental Protection Agency : EPA)) زباله هاي خطرناك به مواد زايد جامدي اطلاق مي‌شود كه بالقوه خطرناك بوده و يا اينكه پس از طي مدت زماني موجبات خطر را براي محيط زيست، فراهم مي‌كنند. زباله هاي خطرناك معمولا يكي از مشخصات قابليت انفجار، احتراق، خوردگي، واكنش پذيري و سمي را دارا بوده و اغلب تحت عنوان مواد زايد راديواكتيو، پس مانده هاي شيميايي، زايدات قابل اشتعال، زايدات بيولوژيكي و مواد منفجره دسته بندي مي‌شوند :


از منابع عمده زايدات بيولوژيكي، بيمارستان‌ها، آزمايشگاه ها و مراكز تحقيقات پزشكي هستند. زباله هاي بيمارستاني به دليل آنكه حاوي زايدات پاتولوژيكي، مواد زايد راديواكتيو، زايدات دارويي، مواد زايد عفوني، مواد زايد شيميايي و بعضا ظروف مستعمل تحت فشار هستند، از منابع عمده، زباله هاي خطرناك در شهرها محسوب مي‌شوند. تكنولوژي جمع آوري، دفع و يا احياي اين مواد در مقايسه با زباله هاي شهري و خانگي تفاوت بسيار دارد و بايد جداگانه مورد توجه قرار گيرد.


2 ـ 4 ـ زباله ها بيمارستاني
زباله هاي بيمارستاني شامل موادي هستند كه با توجه به نوع كار و وظيفه در هر بخش بيمارستاني، متفاوت مي‌باشند. مثلا زباله بخش عفوني يا اطاق عمل، با مواد زايد آزمايشگاه يا بخش راديولوژي، تفاوت محسوسي دارد و طبق يك بررسي، زباله بخش‌هاي مختلف بيمارستان‌ها به هفت گروه تقسيم مي‌شوند (4):

الف ـ زباله هاي معمولي بيمارستان
عموماً شامل زباله هاي مربوط به بسته بندي مواد و ديگر زباله هاي پرسنل شاغل در بيمارستان و خوابگاه هاي آن‌هاست.

ب ـ زباله هاي پاتولوژيكي
شامل بافت‌ها، ارگان‌ها، قسمت‌هاي مختلف بدن، پنبه هاي آغشته به خون و چرك و مواد دفعي بدن همچون نمونه هاي مدفوع و ادرار و غيره جزو اين گروه از مواد زايد، محسوب مي‌شوند.

ج ـ مواد زايد راديواكتيو
شامل جامدات، مايعات و گازها بوده و در برخي از بخش‌ها و آزمايشگاه هاي بيمارستان‌ها وجود دارند كه جمع آوري و دفع آن‌ها داراي خصوصيات ويژه اي است.
د ـ مواد زايد شيميايي
شامل جامدات، مايعات و گازهاي زايد مي‌باشد كه به وفور در بيمارستان‌ها وجود دارد، در بخش‌هاي تشخيص و آزمايشگاه ها ماحصل نظافت و ضدعفوني بيمارستان، وسايل و ابزار تنظيف و ضدعفوني به انضمام داروها و وسايل دور ريختني اطاق عمل بخش ديگري از اين فضولات را تشكيل مي‌دهند. مواد زايد شيميايي ممكن است خطرناك باشند. فضولات شيميايي خطرناك در سه بخش زير، طبقه بندي مي‌شوند:


• • فضولات سمي : اين فضولات با PH كمتر از 2 (به شكل اسيدي) و بالاتر از 12 (به حالت قليايي) در زباله هاي بيمارستاني وجود دارند. بخشي از داروهاي اضافي و يا فاسد شده، جزو اينگونه فضولات به حساب مي‌آيند


• • مواد قابل احتراق : شامل تركيبات جامد، مايع و گازي شكل
• • مواد واكنش دهنده و موثر : در ساير فضولات كه تا حدودي در زباله هاي بيمارستاني، قابل تشخيص هستند.
از فضولات شيميايي بي‌خطر مي‌توان قندها، اسيدهاي آمينه و برخي از نمك‌هاي آلي و معدني را نام برد. اسيدهاي آمينه و نمك‌هاي شيميايي نظير نمك‌هاي سديم، منيزيم، كلسيم، اسيد لاكتيك، انواع اكسيدها، كربنات‌ها، سولفات‌ها و فسفات‌ها قسمتي از مواد زايد شيميايي هستند.

ه ـ مواد زايد عفوني
اين مواد، شامل جِرم‌هاي پاتوژن در غلظت‌هاي مختلف هستند كه مي‌توانند به سادگي منجربه بيماري شوند. منشاء آن‌ها ممكن است پس‌مانده هاي آزمايشگاهي، جراحي و اتوپسي بيماران عفوني باشد. وسايل آغشته به جرم‌هاي عفوني در بيمارستان، شامل دستكش، وسايل جراحي، روپوش، لباس‌هاي بلند جراحي، ملحفه و غيره است. اين زباله ها تقريباً 10% كل زباله هاي بيمارستاني را تشكيل مي‌دهند. از وسايل جراحي سرنگ‌ها، اره هاي جراحي، شيشه هاي شكسته، كاردهاي كوچك جراحي و غيره را مي‌توان در يك دسته بندي خاص منظور كرد.

و ـ مواد زايد دارويي
شامل داروهاي پس مانده، محصولات جانبي درمان و داروهاي فاسد شده يا مواد شيميايي هستند كه تا حدود زيادي در زباله هاي بيمارستاني وجود دارد.

ز ـ ظروف مستعمل تحت فشار
ظروفي مثل قوطي‌هاي افشانه (آئروسُل)، گازهاي كپسوله شده و غيره كه اگر براي از بين بردن آن‌ها از دستگاه هاي زباله سوز، استفاده گردد موجب بروز خطر مي‌شود زيرا در پاره اي از موارد داراي قابليت انفجار هستند.
3 ـ منبع توليد زباله هاي شهري


توجه به منابع توليد همراه با آگاهي از تركيب و نرخ توليد زباله، اساس مديريت مواد زايد جامد را تشكيل مي‌دهد. از بررسي‌هاي انجام شده در اين زمينه چنين نتيجه گيري مي‌شود كه نوع زباله توليد شده در هر شهر و منطقه در ارتباط مستقيم سيستم فعاليت، اماكن توليد و نحوه زندگي مردم است. وجود قطب‌هاي صنعتي، ساخت و سازها و ديگر عوامل توليد زباله تاثير اساسي مدفوع و تركيبات مختلف مواد زايد جامد و در نتيجه سيستم‌هاي مديريتي آن دارد (3).
4 ـ جمع آوري و حمل و نقل زباله هاي شهري


جمع آوري و حمل و نقل زباله يكي از مهمترين عمليات مديريت مواد زايد جامد است. طبق محاسبات انجام شده حدود 80 درصد كل مخارج مديريت مواد زايد جامد مربوط به جمع آوري زباله است. كه درصد بالايي از اين مقدار مربوط به حقوق كارگران و نيروي انساني است. به عبارت ديگر اكثريت مخارج سيستم مديريت مواد زايد جامد فقط صرف حقوق و دستمزد مي‌شود. به همين جهت اصلاح، بهينه سازي و مكانيزه كردن سيستم جمع آوري و حمل زباله، ضمن تسريع در عمليات، هزينه و نيروي انساني كمتري را نياز خواهد داشت. ذيلا چند مورد از سيستم‌هاي مختلف جمع آوري و حمل و نقل زباله كه هم اكنون در كشور ما رايج بوده و به عبارتي مناسب تشخيص داده شده است، به اختصار، بيان مي‌شود.

الف ـ جمع آوري زباله از كيسه هاي پلاستيكي و يا بشكه هاي مستعمل كه به عنوان ظروف نگهداري زباله مورد استفاده قرار گرفته و مبادرت به تخليه آن‌ها در كاميون‌هاي زباله كش مي‌گردد. اين روش كه در حال حاضر در اغلب شهرهاي كشور انجام مي‌گيرد. در صورتيكه در خطوط جمع آوري مناسب قرار گيرد يكي از روش‌هاي متناسب و مفيد به حساب مي‌آيد.
ب ـ حمل زباله از منازل بوسيله گاري‌هاي دستي و انتقال مستقيم آن‌ها به كاميون‌هاي سرپوشيده. در اين روش زباله هاي خانگي طبق برنامه هاي پيش بيني شده توسط كارگران تنظيف شهري از منازل جمع آوري و بوسيله چرخ‌هاي زباله با حجم كافي به ايستگاه هاي مشخص شده در سيستم منتقل گرديده و مستقيماً در كاميون‌هاي زباله كش، بارگيري مي‌شوند.


ج ـ جمع آوري زباله از منازل و مراكز توليد و انتقال آن به جايگاه هاي موقت شهري. استفاده از اين روش عموماً در شهرهاي قديمي به علت وجود كوچه هاي تنگ و باريك، عدم دسترسي به ماشين آلات ويژه حمل و نقل و يا كمبود پرسنل تنظيف، معمول است. در اين روش زباله هاي خانگي بوسيله مامورين شهرداري با استفاده از چرخ‌هاي زباله كه عموماً غيربهداشتي است به جايگاه هاي موقت حمل گرديده و بر روي هم تلنبار مي‌شوند تا بوسيله كاميون‌هاي زباله كش و يا هر وسيله ديگر به ترمينال‌هاي زباله و يا محل دفع حمل شوند.
د ـ كاربرد وانت‌ها در حمل و نقل زباله : استفاده از وانت‌هاي حمل زباله كه طي چند سال اخير در بسياري از شهرهاي كشور معمول گرديده روشي است كه زباله مستقيماً از كوچه و خيابان‌هاي باريك برداشته شده و به ايستگاه هاي انتقال، حمل مي‌گردد. توصيه صريح در استفاده از وانت‌ها منحصر به نواحي و محله هايي از شهر است كه امكان تردد براي كاميون‌هاي بزرگتر نباشد.


ه ـ سيستم‌هاي جمع آوري زباله با كانتينرهاي ثابت : (S.C.S (Stationary Container System : در اين روش كانتينرهاي مستقر در اماكن توليد زباله بوسيله مردم و يا مامورين شهرداري بارگيري مي‌شوند. سپس كاميون‌هاي ويژه حمل زباله، طبق برنامه از پيش تعيين شده به محل استقرار كانتينر حركت نموده و پس از تخليه زباله در مخزن خود، كانتينر را در محل اصلي مستقر مي‌نمايند. زباله هاي تخليه شده از كانتينرها به ايستگاه انتقال، ترمينال‌هاي زباله و يا محل‌هاي دفع منتقل مي‌شوند (2).
4 ـ 1 ـ ايستگاههاي انتقال يا ترمينال‌هاي زباله


ايستگاههاي انتقال يا ترمينال‌هاي زباله كه عموماً در شهرهاي بزرگ احداث مي‌شوند فضاهاي مسطح و حصاركشي شده اي هستند كه در اصل براي بارگيري زباله از ماشين آلات كوچك به كاميون‌هاي بزرگ زباله كش مورد استفاده قرار مي‌گيرند.


اين تاسيسات زماني بكار گرفته مي‌شوند كه محل دفع نهايي از محل جمع آوري زباله فاصله زيادي داشته باشد. در چنين شرايطي حمل مستقيم زباله با ماشين آلات كوچك و كم حجم از اماكن توليد به محل اصلي دفع غير اقتصادي بوده و هزينه هاي گزافي را در بر خواهد داشت، كنترل كامل ايستگاه هاي انتقال زباله از نظر آلودگي، انتقال سريع زباله از محل به كمك روش‌هاي پيشرفته و نيز ترتيب فضاي سبز و گل كاري الزامي خواهد بود.
5 ـ كميت زباله هاي شهري


آگاهي از كميت زباله هاي شهري براي طراحي سيستم مديريت مواد زايد جامد شهري از اهميت ويژه اي برخوردار است و بدون اطلاع از آن نمي‌توان پرسنل، ظرفيت و تعداد ماشين آلات مورد نياز را محاسبه نمود. تاكنون برآوردهاي مختلفي براي ميزان توليد زباله هاي شهري ارائه شده است. مثلا براي ايران نرخ توليد سرانه زباله حدود 800 گرم برآورد شده كه مسلّما در شهرهاي مختلف متفاوت است.


بايد توجه داشت كه نرخ زباله به عوامل متعددي از قبيل موقعيت جغرافيايي محل، شرايط آب و هوايي، فصول سال، وجود يا عدم وجود سيستم بازيافت، آداب و رسوم، فرهنگ مردم، وضعيت اقتصادي، سطح آموزش و سطح بهداشت جامعه بستگي دارد كه بايد براي هر شهر به صورت جداگانه و اختصاصي محاسبه شود. نكته مهم اينكه از اعداد و ارقام به دست آمده در نقاط ديگر مستقيماً در طراحي سيستم مديريت مواد زايد شهر مورد نظر مي‌توان استفاده نمود.
6 ـ روش‌هاي دفع زباله


روش‌هاي معمول كه تاكنون براي دفع زباله بكار گرفته شده است شامل بازيافت، سوزاندن، دفن بهداشتي و تهيه كمپوست با استفاده از سيستم‌هاي سنتي، نيمه صنعتي و مدل‌هاي پيشرفته هوازي و غيرهوازي است. با توجه به موقعيّت جغرافيايي و آب و هوايي شهرهاي كشور و وجود زمين‌هاي باير فراوان در اطراف شهرها و همچنين ويژگي‌هاي خاص زباله هاي شهري در ايران كه بيش از 70% آن‌ها را مواد آلي تشكيل مي‌دهد، روش‌هاي سوزاندن، كمپوست و دفن بهداشتي به صورتي كه در ابتدا با اجراي سيستم‌هاي بازيافت از مبدأ توليد همراه باشد از اهميت خاصّي برخوردار است كه ذيلاً به صورت خلاصه مورد بحث قرار مي‌گيرد.
6ـ 1 ـ سوزاندن (Incineration)


در ايران با توجه به كيفيت زباله هاي شهري كه بهره وري بازيافت و كودسازي در آن‌ها زياد است و نيز با عنايت به وجود زمين‌هاي باير و فراواني كه در اطراف شهرها تناسب خاصي براي دفن بهداشتي زباله دارند، سرمايه گذاري در جهت احداث كارخانه هاي زباله سوز، توصيه نمي‌شود. اما از آنجا كه آلودگي بيولوژيكي و عفوني زباله هاي بيمارستاني معمولا بيش از انواع ديگر زباله است، كارشناسان، بهترين روش براي دفع زباله هاي مراكز درماني را سوزاندن در كوره هاي زباله سوز، توصيه كرده اند. ضمنا محاسن و معايب سوزاندن زباله با دستگاه هاي زباله سوز به شرح زير خلاصه مي‌شود:

محاسن
• • اين روش موثرترين روش دفع زباله است كه در مقايسه با ساير روش‌هاي دفع به زمين كمتري نياز دارد. خاكستر باقيمانده به علت عاري بودن از مواد آلي و باكتري‌ها از نظر بهداشتي مخاطره آميز نبوده و قابل دفن است.
• • آب و هوا و تغييرات جوي تقريباً تاثير مهمي در اين روش ندارد.
• • سوزاندن زباله در دستگاه هاي زباله سوز منافع جنبي نظير استفاده از حرارت ايجاد شده براي گرم كردن بويلرها و در نتيجه توليد انرژي بهره دارد.
معايب


• • اين روش در مقايسه با ساير روش‌ها به سرمايه گذاري و هزينه اوليه بيشتري نياز دارد.
• • اين روش ايجاد بو، دود و آلودگي هوا مي‌نمايد كه عموماً مورد اعتراض مردم است.
• • به پرسنل كارآزموده و افراد مجرب براي بهره برداري و نگهداري از دستگاه هاي زباله سوز نياز است.
• • هزينه نگهداري و تعميرات در اين روش بيش از ساير روش‌هاي دفع زباله است.
• • اين روش براي دفع مواد زايد خطرناك نظير مواد راديواكتيو و مواد قابل انفجار روش مناسبي نيست (5).
6ـ 2 ـ كمپوست يا كود گياهي


تهيه بيوكمپوست از فضولات شهري در مقايسه با ساير روش‌هاي دفع زباله، بخصوص سوزاندن، ارزان تر و اقتصادي تر است، بطوريكه در حوالي شهرها با سرمايه گذاري كمي مي‌توان كود مناسبي جهت توسعه فضاي سبز شهري و يا به منظور فروش تهيه نمود. يادآور مي‌شود كه به علت گنجايش نسبتا زياد تاسيسات تهيه كمپوست و نيز محدوديت حجم توليد و الزام به رعايت زمان تبديل مواد آلي زباله به كمپوست، نمي‌توان كليه زباله هاي شهري را به كود كمپوست تبديل كرد، بلكه استفاده از روش‌هاي ديگر دفع زباله نظير دفن بهداشتي نيز يك مسئله اجتناب ناپذير است. از آنجا كه بيش از 70% از زباله هاي شهري در ايران را مواد آلي تشكيل مي‌دهند توليد بيوكمپوست مي‌تواند بخوبي در صدر برنامه هاي بازيافت و دفع بهداشتي زباله در كشور ما قرار گيرد.


تعريف كلمه كمپوست ـ عبارت است از تجزيه كنترل شده مواد آلي در حرارت و رطوبت مناسب بوسيله باكتري‌ها، قارچ‌ها، كپك‌ها و ساير ميكروارگانيسم‌هاي هوازي و يا غير هوازي. كمپوست داراي درصد زيادي هوموس است. هوموس اصلاح كننده خاك بوده و باعث بهبود شرايط زندگي و عملكرد موجودات خاك مي‌شود. نكته مهم اينكه هوموس حاوي مقدار زيادي مواد ازته مي‌باشد كه بتدريج در خاك آزاد شده و در اختيار گياه قرار مي‌گيرد (4).

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید