بخشی از مقاله

مشکلات نوجوانان


مقدمه:
والدين و مربيان به منظور شناخت مسائل نوجوانان و حل مشکلات آنان بايد نيازهاي اين دوره را بشناسند زيرا عدم شناخت نيازها موجب ايجاد مشکلات بسياري در نوجوانان مي شود. آنها بايد بتوانند در صورت لزوم، علت مشکلات به وجود آمده در نوجوانان را شناسايي کنند.
مسائل نوجوانان را مي توان به چند دسته تقسيم نمود :
1-مشکلات جسمي: نقايص عضوي، مشکل رشدي، رژيم غذايي و ترس از چاقي و لاغري جزء مشکلات مهم نوجوانان مي باشد. گاهي اوقات نوجوانان از رشد خود، بيمناک بوده و رژيم هاي غذايي براي کاهش يا افزايش وزن اتخاذ مي کنند. والدين بايد به اين امر توجه خاصي داشته باشند.


2-مشکلات شخصيتي: از آنجا که در دوره بلوغ، نوجوان در حال شکل گيري شخصيت است ممکن است دچار بحران هويت گردد.
3-مسائل مربوط به خانه و والدين: اين مسائل در ارتباط با رابطه بين والدين و نوجوانان، رابطه نوجوانان با ديگر افراد خانواده مطرح مي شود.


4-موقعيت اجتماعي: از آنجا که نوجوان در دوره نوجواني در صدد برقراري مناسبات اجتماعي است و در اين زمينه به تمرين و مهارت مي پردازد. لذا مشکلات بسياري در اين رابطه ممکن است به وجود آيد.
5-مسائل جنسي: تحولات بلوغ، نوجوان را به يک موجود جنسي تبديل مي نمايد و هميشه در ذهن نوجوان سئوالات بسياري در اين زمينه مطرح است.
6-مسائل ديني و اخلاقي: باورها و ارزشهايي که نوجوان در ذهن خود مي پروراند .
7-مسائل مربوط به موفقيت تحصيلي: براي نوجوان مسائل مربوط به مدرسه ، مطالعه ، موفقيت تحصيلي و رابطه با معلم نيز وجود دارد.
8-مسائل مربوط به شغل و مسائل اقتصادي: به دليل استقلال طلبي نوجوان ، نيازمند به ماديات مي باشد.


9-بيماريهاي رواني: برخي از نوجوانان در اثر مشکلات زياد، دچار اختلالات رواني مي شوند که بايد هر چه سريعتر شناسايي و درمان شوند.
10-مسائل اوقات فراغت: به اوقات فراغت نوجوان بايد اهميت بسزايي داد. زيرا نوجوان نيازمند بازي و سرگرمي در اوقات فراغت است و عدم توجه به اين اوقات مي تواند موجب سردرگمي و روي آوردن به گروههاي خلاف شود.
11-مسائل اعتياد: نوجوانان ممکن است در اثر مسائل عاطفي يا گسسته بودن خانواده هايشان دچار انحرافات و اعتياد گردند.
12-بزهکاري: اعمال خلاف دوره نوجواني مشکلاتي را براي نوجوان ايجاد مي کند. نوجوانان بايد بدانند که در حد و مرز قانون رفتار کنند.


13-تضاد بين نسلها : والدين و مربيان بايد به مسئله تضاد بين نسلها نوجه کنند تا بتوانند مسائل نوجوانان را به حداقل برسانند، به خصوص در زمينه حل مشکلات مي بايستي نوجوانان را هدايت کنيم تا با توجه به تواناييها و نيازهاي، قادر به حل مشکلات خود باشند.
راهکارهاي حل مشکلات
والدين بايد با نوجوانان ارتباط مستقيني داشته باشند تا بتوانند آنها را در حل مشکلات ياري نمايند. چنانچه راهکارهايشان مفيد واقع نشد مي بايستي از راهنمايي و مشاوره تخصصي استفاده کنند.
وقتي که صحبت از مشکل مي شود منظور حل مستقيم مسائل نيست، بلکه بايد فقط به او کمک کرد تا خود راه حل را پيدا کند. زيرا حل مستقيم مشکلات، قدرت حل مسائل را از نوجوانان سلب مي کند، نوجواني دوره آزمايش و کسب تجربه است.


بنابراين چنانچه ديگران مشکلات نوجوان را حل نمايند، نمي تواند تجربه کافي به دست آورد و در نتيجه مهارتها و عزت نفس وي کاهش يافته و نمي تواند فرد مستقلي شود.
مراحل حل مشکل
به منظور حل مشکلات، اولين گام شناخت مسئله، تعريف آن و تشخيص مسئله از شبه مسئله است. گاهي اوقات واقعاً مسئله اصلي را تشخيص نمي دهيم و حل شبه مسئله، مشکلي را برطرف نمي کند و مشکل کماکان در حال اصلي خود باقي مانده و فقط وقت و انرژي ما به هدر رفته است.


نوجوان بايد با راهنماييهاي والدين و مربيان، مسئله را شناسايي نموده و سپس حل کند. در غير اينصورت اگر قادر به حل مشکل نبود والدين به او کمک مي کنند.
گام بعدي ارائه راه حلهاي مختلف براي حل مشکل مي باشد. اين امر مستلزم مرور مسئله به طور ذهني و ارائه راه حلهايي براي آن مي باشد. در اين مرحله خود نوجوان بايد مسئول حل مسئله باشد. زيرا اين امر موجب کسب تجربه و مهارت در وي، مسئوليت پذيري و افزايش اعتماد به نفس وي خواهد شد.


نوجوان بايد ياد بگيرد که راه حلهاي مختلفي براي حل مسئله ارائه دهد نه فقط يک راه حل. اين امر موجب خواهد شد که نوجوان به کسب تجربه و خلاقيت نائل گردد، در مواقع ايجاد مشکل، درمانده، افسرده و ناتوان نشود و حتي مانع بروز مشکل مي شود.
نوجوانان بايد بدانند که در حل مشکلات به کمک و راهنمايي ديگران از جمله والدين ، مربيان و بزرگسالان نياز دارند.


مشکلات نوجوانان:
در دوران نوجوانی و اوایل جوانی,مشکلات و مسایل بسیار است که به قسمتی از آنها اشاره کردم.البته اگر با آنها درست مقابله کنیم,شیرین ترین مقطع زمانی برای انسان خواهد بود.
مثلا وقتی میتوانیم از موزیک با شعری پرمحتوا که سخن از بودن و زیبایی را حس کردن دارد لذت ببریم و ذهن خود را با خوبی ها و زیبایی ها پر کنیم,به آهنگهایی گوش دهیم که خواننده ای برای پر کردن جیب خود و محبوبیت(البته بین جوانان) شعر هایی میخواند که دم از عشق,عشقی که خود بویی از آن نبرده و از این کلمه زیبا برای اغفال جوانان سواستفاده میکنند.


چرا که ضمیر ناخودآگاه ما این مطالب را ضبط کرده و در دراز مدت امکان بروز حوادث دارد مثل خودکشی,روی آوردن به اعتیاد,فرار از منزل و پناه بردن به عده ای سودجوکه زبانی شیرین با کلماتی دروغین دارند.


پس بهتر است قبل از غرق شدن در این افکار از خود بپرسیم,چرا خود این خواننده آنطور که بیان میکند,به آن عمل نمیکند؟ آنوقت آن روی دیگر سکه نمایان میشود و متوجه میشویم که از عقل و شعوری که داریم درست استفاده کنیم و تجربه تلخ دیگران را ما بار دیگر تجربه نکنیم.


البته این بدان معنا نیست که برگشتی وجود ندارد بلکه کسی که از این راه که کمی دشوار است,برگشت و مسیر درست را طی کرد,الگویی خواهد شد برای جوانان دیگر,بخ خصوص جوانان ایرانی امروزه بنا به دلایل مختلف سیاسی , اجتماعی , با مشکلاتی مواجه هستند که تصورش هم برای هم سرفهای خارجی آنان دشوار و بعضا غیر ممکن است.
این مسایل که تقریبا برای همه ما شناخته شده است,مثل مشکل مسکن,اشتغال,ازدواج,تحصیل و تفریحات سالم مواردی هستند که متاسفانه از طرف مسیولین,توجه کمی به آنها شده و باعث ناامیدی برای نسل فردا شده است.


البته به نظر من برای تمام اینها راه مقابله و مبارزه وجود دارد و آن راه,راه درست اندیشیدن و عمل,با نفس بالاست.
اگر کسی در آغاز راه مبارزه را شروع کرده و بدان غلبه کند,به تمام آن چیزها که روزی رویایی بیش نبوده دست خواهد یافت.
در غیر اینصورت روی آوردن به مواد مخدر که امروز حالت بهرانی برای جامعه پیدا کرده,از دواج های غیر اصولی,سرقت و فساد,جای ریبایی های زندگی را خواهد گرفت و این از نوع خوب بیزاری از این نوع زیستن است و نوع بد آن که در اصل پایان راه است, خودکشی است که به نظر جوان منحرف,بهترین راه گریز از این تباهی است.


شاید پیش خود فکر کنید که راههای بهتری هم برای فراموش کر دن مشکلات هست.مثل رفتن به مهمانی های شبانه ,با دوستان قدم زدن در پارک و راه امروزی یعنی استفاده کردن از اینترنت.
البته اینها بسیار مفید هستند ولی نه برای جامعه ای که در آن بسیادند سودجویانی که با توسل به دروغ در کمین جوانان نشسته اند,جوانانی که فردا را باید بسازند و نسل بعدی را الگو باشند.


من میپرسم پسری که توسط اینترنت با دختر خانومی آشنا شده و بلافاصله به او ابراز عشق و علاقه میکند,تا چه حد قابل اطمینان است؟یا کسی که در یک مهمانی دم از دوست داشتن میزند و با سواستفاده از وازه پرمعنای عشق,دختر معصوم را با یک قرص یا مقداری مشروب راهی مسیر فساد میکند و در کنار او پسری را با حرفهای دوستانه با مواد مخدر آشنا میکند,چه نصبتی با شما دارد؟ آیا واقعا یک دوست دست به چنین اعمالی میزند؟


مشکلات نوجوانان در خانواده
من منکر آن نیستم که در هر خانواده,امکان بروز مشکلاتی برای نوجوانان داشته باشد.
ولی اکثر این مشکلات به دلیل رفتار و گفتار خودمان با والدین بوجود می آید.به استثنای آن خانواده ها که والدین لیاقت داشتن فرزندانی صالح مثل شما را ندارند.و این والدین میانسالهایی هستند که روزی جوانی بیش نبوده و راه درست را نپیموده اند.
رفتار و گفتار نادرستی که در بالا به آن اشاره شد,همان حس بزرگ بودن و عاقل شدن و مستقل تصمیم گرفتن جوانان است و به نظر من رفتار نادرستی نیست در صورتی که گفتار و کردار در حد معقول باشدتا منجر به افتادن در مسیر ناهموار تباهی و تاریکی نشود.


باید قبول کرد که در هر مقطع سنی,اشخاص طرز فکر مختص آن دوره را دارند. مثلا رفتار یک کودک 5 ساله, به نضر ما احمقانه و بعضا خسته کننده است و یک نوجوان 16 ساله نمیتواند مثل آن فکر کند یا عمل کند.همینطور هم یک پدر 45 ساله کودک که حدود 30 سال قبل سن پسر 16 ساله را داشته و شرایط زندگی و اجتماعی آن زمان با حالا تفاوت زیادی داشته,او را کاملا درک کرده و حرفها و نصایح خود را طوری بیان کند که برای پسر قابل قبول و درک باشد.


پس این ما هستیم که باید از خود انعطاب بیشترس نشان داده و راحت تر با این اوظاع کنار بیایم
مثلا وقتی مادر یا پدری با تماس تلفنی دختر خود با یک پسر غریبه مخالفت میکند,دختر از مالدین میرنجد و مخالفت میکند و اینجاست که همکلاسی او که فریب پسری را خوردهو وعده های دروغین او را باور کرده و پا به راه پوچی گذاشته ,راهی که به ظاهر زیباست و آن دختر را با خود به همان مسیر تاریک میبرد.
در حالی که والدین راه و روش و زیبایی آینده را برای دختر آرزو دارند ولی به نوعی که سن ایشان اعجاب میکند,با این مساله برخورد میکند.


پس بیایید کمی منصف باشیم و زحماتی که والدین برای ما میکشند و دلسوزیهایی که میکنند را با دروغها و نیرنگهایی که دیگران,دیگرانی که خود گرفتار بلا هستند مقایسه کرده و بعد تصمیم بگیریم
نوجوانی و انعطاف پذیری
همانطور که قبلا به آن اشاره شد,نوجوانی سنی است که پایه و اساس آینده در آن بنا میشود و دو حالت خوب و بد دارد.


در این مرحله اگر نوجوان,چه پسر و چه دختر با کمی دقت به محیط اطراف خود و الهام گرفتن از تجربه بزرگترها,میتوانند انتخابی پسندیده به عمل آورند.
در این سن آدمها ار انعطاف پذیری بالایی برخوردارند که ار محاسن آن دوره است.چرا که قبل از آن در دوران کودکیصرفا به دستورها و خواهش های بزرگترها عمل کرده و به فکر بازیگوشی هستند و بعد از آن نیز تغییر عادات,افکار و اعمال,بسیار سخت است.


پس مکررا تاکید میکنم که در اینجاست که با کمک و همفکری و اندیشیدن درست و با دوری از اشخاصی که به دروغ,وعده های شیرین میدهبد.
وی خود گرفتار منجلاب روزگار هستند و ما با اینکه حال آنها را میبینیم,راه درست را انتخاب کنیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید