بخشی از مقاله

موسیقی و هنر


مقدمه
موسيقي عاميانه (FOLK MUSIC ) ، اصطلاحی است که ترانه ها ، آوازها و رقص های عامیانه را دربر می گیرد .
ترانه های عامیانه (FOLK MUSIC ) ، ترانه ها و آوازهایی هستند که بین مردم رواج داشته و از به کارگیری طبیعی ناخود آگاه و توانایی های ذاتی و شهودی آنها ، پدید آمده است .
سازنده ی آنها ، غالباً ناشناس بوده و به طور شفاهی ، از نسلی به نسل دیگر ، انتقال می یابد . این گونه موسیقی ، غالباً بدون هم راهی اجرا می شود و به صورت آوازی و سازی ، در مناطق مختلف یک کشور وجود دارد .


با افزایش شهر نشینی و صنعتی شدن شهرها و روستاها ، ترانه های عامیانه ، به درون شهرها و کارخانه ها نیز راه یافتند . در قرن 19 میلادی و اوایل قرن 20 میلادی ، ترس از این که با پیشروی زندگی مدرن ، آداب و سنن گذشتگان ، رو به فراموشی گراید ، باعث شد که گروهی به جمع آوری آثار عامیانه بپردازند ؛ به همین خاطر کلکسیونهایی از آهنگ های عامیانه پدیدار شد ! آنچه را می توان در اینجا بدان اشاره نمود ، بداهه پردازی و سنت های شفاهی و آوازهاست که همواره در قرون متمادی به موسیقی عامیانه اضافه یا کم شده است و بر همین اساس غیر ممکن است بتوان پیش گویی کرد که آوازهای عامیانه ، در قرن های آینده ، چگونه توسعه می یابند .


یکی از مناطق مهم ازلحاظ غنای موسیقی عامیانه ، خطه ی خراسان می باشد . یکی از موسیقی ها ، دوتار می باشد . تحقیقات حاضر نیز بیشتر مربوط به صنعت دوتار سازی تایباد و چند ترانه ای که با دوتار نواخته می شود می باشد .


دوتار یکی از سازهای مقامی است که در کشور ما خصوصاً استان پهناور خراسان جایگاه خاصی دارد . این سازیکی ازکهن ترین و قدیمی ترین سازهاست که زمان پیداش آن ناپیداست . نام دوتار که در کتب قدیمی از آن به عنوان تنبور خراسان یاد شده است ، به سبب داشتن 2 سیم بر آن نهاده شده است .


ابو نصر فارابی در کتاب « موسیقی الکبیر » خود مشخصات کاملی را از تنبور خراسان یاد می کند . تنبور خراسان ( دوتار ) دارای تعدادی پرده است که بعضی از آنها پرده های اصلی هستند که در جای خود ثابت می مانند و دیگر پرده ها با توجه به نواحی مختلف کمی تغییر می کند . فرابی محل قرار گرفتن پرده های اصلی و متغیر را نیز بیان کرده است . یادگیری نواختن


دوتار علاوه بر آموزش تئوری ، بیشتر باید به صورت شفاهی و در نزد استاد و با تمرین زیاد صورت گیرد.
این تحقیق رابا حمایت و تشویق استاد راهنما ؛ سرکار خانم مریم مرادی و همکاری اساتید فن آقایان اقبالی ، تیموری ، طحان و شیری و کمک جناب آقای تاج محمدی انجام داده ایم . امید است سندی ساخته باشیم تا مبنای حرکت پژوهشگران آینده قرار گیرد .
تاریخچه
اصوات هم آهنگ و نغمات موزون در طول تاریخ ، جزو جدایی ناپذیر زندگی آدمی بوده و هر ملتی با توجه به ویژگی های قومی و بضاعت های فرهنگی خویش ، از آن بهره برده است . در این میان ، ناگفته پیداست که قوم ایرانی با تکیه بر عظمت فرهنگی خود ، یکی از پیشگامان بسط و توسعه موسیقی جهان بوده است .


از آثار کهن و متون مربوط به دانش موسیقی ایران باستان ، اطلاعات محدودی در اختیار است ؛ ولی می توان برای جستجوی پیشینه ی موسیقی خود ، به آثار دانشمندانی همچون فارابی ، ابن سینا ، و . . . و استاد تاریخی پس از ظهور اسلام استناد کنیم . « از زمان پیدایش دوتار ، مأخذی در دست نیست . قدر مسلم این است که نام این ساز از دو سیم گرفته شده است و در کشور افغانستان و شمال شرق ایران هم سازی یا این خصوصیات و با همین نام وجود دارد .» با مطالعه ای که از کتب تاریخی و سفرنامه ها و تحقیقات محققین داخلی و خارجی به دست آمده همواره از دوتار به نام تنبور خراسان نام برده شده است .


فارابی در کتاب « موسیقی الکبیر » ، از سازی با مشخصات دوتار __ بدون کم و کاست __ به نام تنبور خراسان نام می برد . همچنین در « المدخل إلی الموسیقی » نیز زیر بخش گونه های تنبور می گوید که یک نمونه از تنبورها ، تنبور خراسان است و آن در شهرهای خراسان و پیرامون آن به شمال تا هر جا که پیش بروید ، به کار برده می شود . « فارمر » محقق انگلیسی ، در مقاله ی خود تحت عنوان تأثیر نفوذ ایران در تعبیه ی آلات موسیقی در مجله ی روزگار نو ( شماره ی 1- تابستان 1942 م . و شماره ی پاییز همان سال ) چنین می نویسد : « ساز دیگری که آن را تنبور خراسان می نامند و در اویل خلافت عباسیان در دربار ایشان رواج یافت ، در موسیقی عربی تأثیر بسیار کرد . » « باریستوس و پاندورا » دو نویسنده ی

یونانی به هنگام یاد کردن از سازهای فرهنگهای دیگر از تنبور خراسان نام می برند . در « لغت نامه ی دهخدا » ، شرح مفصلی درباره ی تنبور نگاشته و از فرهنگ های گوناگون استفاده نموده و به نقل از « منتهی الارب » می نویسد : « دمبره یعنی دم برٌه و به علت شباهتی که به دم برٌه دارد و سپس از دوتای و دوتار » نام می برد . مسعودی در « مروٌج الذهب » به آلات موسیقی که اهالی خراسان به کار می بردند اشاره کرده و از تنبور نام می برد . در « فرهنگ معین » نیز تنبور با مشخصات دوتار معرفی و از دوتار به عنوان سازی که در میان بعضی از طوایف معمول است ، یاد شده است . دیگر این که در حجاری های اشکانیان نقش تنبور دیده می شود و به اعتبار این که اشکانیان خراسانی بوده و این ساز را دوست می داشتند ، مدرکی ست بر وجود دوتار با تنبور خراسان ؛ زیرا زادگاه اصلی پارتیان شمال شرق و باختر ایران بوده است .


حال با توجه به این که از دوتار در هیچ یک از نوشته ها ذکری نشده و محققان ایرانی وغربی نیز در تحقیقات خود نامی از آن نیاورده اند و همه به اتفاق از تنبور خراسان به عنوان سازی که در خراسان رواج داشته نام برده اند و با توجه به این که در حال حاضر ، تنها سازی که در خراسان معمول است و آهنگ های باستانی و اصیل ایرانی به وسیله ی این ساز نواخته و اجرا می شود و با توجه به مشخصاتی که در کتاب « الموسیقی الکبیر » فارابی داده شده ، با مشخصات دوتار یکی بوده و با توجه به این که در حال حاضر ، سازی به نام تنبور در خراسان وجود ندارد و حتی در داستان های قدیمی خراسان نیز نیامده و تنها در میان اهل تصوف – به ویژه اهل حق – سازی به نام تنبور وجود دارد که برش و ساختمان آن بسیار نزدیک به دوتار ترکمنی می باشد وتعداد سیم ها و پرده های این ساز بیش تر از دوتار ترکمنی است .


به استناد این مدارک با نظر قاطع می توان گفت که تنبور خراسان ، همین دوتار است که به این نام خوانده شده و شاید هم پس از پیدایش سه تار که سه سیم داشته ،این ساز نیز به اعتبار داشتن دو سیم دوتار نام گرفته است . به هر حال پیدایش این ساز ناپیداست و نمی توان تاریخی برای آن معین نمود . چه بسا بسیاری از پایه های تمدن آدمیان نیز از بس به زمان های کهن باز می گردد و تاریخ کشف آنها ممکن نشده است .۱
آخر سخن آن که دوتار کنونی در حال حاضر در اکثر مناطق خراسان مخصوصاً شرق و جنوب خراسان ( موسیقی شرق و جنوب خراسان ) شمال خراسان ( موسیقی شمال خراسان) ومناطقی از افغانستان با اختلافاتی چند در ساختمان پرده بندی رواج دارد که نوای آن در هر منطقه بر ویژگی های بومی و فرهنگ شفاهی آن منطقه منطبق می باشد .

کتاب سال شیدا ¬- « سازشناسی » مهدی کمالیان

چوب دوتار
در مورد ساخت دوتار اولین نکته این است که باید درخت مناسبی برای ساختن دوتار انتخاب کرد که برای ساخت دوتار دو نوع چوب درخت لازم است :
1. چوب درخت توت برای ساخت کاسه ی دوتار
2. چوب درخت عناب یا زردآلو برای ساخت دسته ی دوتار
مشخصات درخت توت مورد استفاده برای ساخت دوتار :


درخت توت باید حداقل 80 یا 90 سال عمر داشته باشد و این بدان معنی است که قطر درخت باید به اندازه یک بغل ( 2 – 5/1 متر ) باشد . باید دقت شود که درخت توت سالهایی را در خشکسالی نگذرانده باشد ، این عامل باعث میشود که درخت درچند سال خشکسالی ، آب کافی نخورده باشد و در نتیجه چوب وسط درخت پوسیده و پوک می شود . لازم به ذکر است درخت خوب و مناسب ، درختی است که در کنار جوی آب روان باشد . طول تنه ی درخت بریده شده باید حداقل 55 سانتی متر باشد چون طول کاسه ی دوتاری که می خواهیم

بسازیم ، باید 45 سانتی متر باشد ( البته بستگی به اندازه دوتار ما دارد که در دوتارهای کوچکتر طول و عرض کاسه نیز کوچکتر و کمتر است ) علت این که طول تنه ی درخت از طول کاسه را همیشه 5 تا 10 سانتی متر بزرگتر می گیریم این است که در تراشیدن کاسه با أقض یا گره برحورد کردیم ، امکان ما نور دادن و استفاده از آن 5 سانتی متر اضافی را داشته باشیم و با کمبود چوب و در نتیجه بلا استفاده ماندن چوب مواجه نشویم .
اجزای دوتار

 


اجزای دوتار عباتند از :
1- کاسه ی دوتار
2- دسته دوتار
3- روتار ( صفحه )
4- سیم گیر
5- خرک ( شیطانک )
6- پرده ها
7- تارها
8- گوشه ها
اکنون به توضیح هر یک می پردازیم :
1. کاسه ی دوتار


تنه ی درخت توت رااز وسط و قطر تنه به 4 نیمه ی مساوی تقسیم می کنیم . هر نیمه ی به دست آمده می تواند چوب مورد نیاز برای ساخت کاسه ی دوتار باشد و در نهایت ما 4 عدد کاسه ی دوتار از آنها می توانیم تهیه بکنیم . هرنیمه ی بریده شده را به این ترتیب که پس از رسم کردن و کشیدن ابعاد و اندازه ی کاسه ی دوتار با استفاده از الگوهایی کهقبلاً از کاغذ بریده شده به شکل و اندازه ی کایه ی دوتار تهیه نمودیم ، بر روی تنه ی درخت با ماژیک و قلم خط می کشیم و شروع به درآوردن چوب داخل تنه درخت می کنیم . دقت شود که اساتید این فن تأکید می کنند که در این قسمت باید ، تراشیدن قسمت ته کاسه را از وسط تنه درخت شروع کرد و برای تراشیدن روتار ( سطح کاسه ) به سمت پوسته ی درخت ختم شود .


برای درآوردن چوب یا به اصطلاح گوشت داخل تنه ی درخت که می خواهیم از آن کاسه ی دوتار بسازیم از وسیله ای به نام « اسکنه » استفاده می کنیم . علت خالی کردن داخل چوب برای ساختن کا سه ی دوتار ورود صدا از سطح روتار یا صفحه ، به داخل کاسه و خروج صدا از دو طرف کاسه به بیرون و در نتیجه نمایان شدن صدای مورد نظر نوازنده می باشد .
بنابر این داخل کاسه ی دوتار را خالی می کنیم و این عمل را انجام می دهیم تا این که قطر کاسه ی دوتار ما ، به حدود 5 یا 6 میلیمتر برسد . همچنین ارتفاع کاسه از عمق آن باید بین 28 تا 30 سانتی متر باشد .


لازم به ذکر است در قسمت گلوی کاسه که به دسته متصل می شود چوب حدود 5 سانتی متر آخر کاسه را خالی نمی کنیم و در داخل آن 2 فرورفتگی به صورت افقی به موازات دسته ی دوتار ایجاد می کنیم تا دو زائده ای که به همین اندازه در دسته ی دوتار بعداً ایجاد خواهیم کرد در این محل قرار گیرد و سبب استحکام و محکم شدن دسته و کاسه گردد .
در ته کاسه ی دوتار یک نوار برجسته ای از چوب در انتهای محل برخورد 2 سطح کاسه ، باقی می گذاریم و به وجود می آوریم تا ضمن استحکام بخشیدن و مخالفت نمودن از کاسه ی دوتار در برخورد با اجسام و اشیاء مختلف ، به زیبایی آن کمک کرده باشیم .


همچنین در ته کاسه و در حدود نقطه ی مرکزی به هم پیوستن دایره های داخل تنه ، سوراخی را ایجاد می کنیم تا در مراحل بعدی ، به هنگام چسباندن صفحه ( روتار ) به روی کاسه ، از آن برای محکم کردن صفحه به کاسه استفاده نماییم .


چوب توت مدتی که بماند خود شیء رنگ تیره تری می گیرد و رنگ بر می دارد ، که نشان دهنده ی قدمتی حداقل بین 6 ماه تا یک سال از عمر دوتار است . در بعضی موارد به اشتباه و به نادرست مشاهده می شود افرادی برای زودتررنگ گرفتن کاسه ی دوتار ، مقداری آب آهک با روغن نباتی به وسیله ی پارچه ای به بدنه ی بیرونی کاسه ی دوتار می مالند تا چوب تیره شود ، که کار درستی نیست . زیرا با روغنی شدن بدنه ی کاسه ، منافذ آن بسته شده و صدای دوتار بدتر می شود .
ضمناً هر چه قدر چوب تیره تر باشد ، منافذ آن بازتر می شود و صدای دوتار بهتر می شود .


2. دسته ی دوتار
همان طور که ذکر شد ، دسته ی چوب دوتار از چوب زردآلو و عناب ساخته می شود . در مورد علت این مورد باید گفت که اصولاً چوب زردآلو و عناب نسبت به چوب درخت توت محکم تر و دارای روزنه های کمتری در داخل چوب می باشد . برای داشتن صدای بهتر باید برای ساخت کاسه از چوبی استفاده کرد که دارای روزنه هایی در داخل چوب باشد تا صدای نواخته شده توسط نوازنده که در اعماق کاسه ی دوتار می رود از روزنه های جداری کاسه بیرون آمده و صدای دوتار ما را گوش نوازتر می نماید . اما ، این امر در مورد دسته ی دوتار صدق نمی کند .


دسته ی دوتار باید از چوب عناب و یا زردآلو که نسبت به چوب توت محکم تر و روزنه های کمتری دارد تهیه می شود ، این بدان علت است که نوازنده برای کنترل صدای دوتار و قطع و وصل کردن صدا در هنگام نواختن با دست چپ خود ، تار پایین موجود در روی دسته ی تار را که از روی پرده های مختلف نصب شده در روی دسته عبور می کند با انگشتان دست می گیرد و در این هنگام اگر چوب دسته روزنه داشته باشد ، صدا در کنترل نوازنده نیست . و اگر هم تار رابا انگشت برای قطع صدای دوتار بگیرد باز هم پژواک صدا از داخل روزنه های چوب دسته ی دوتار شنیده می شود و در نتیجه آهنگ مورد نظر نوازنده از تار شنیده نمی شود .
دسته ی دوتار باید به عرض 4 سانتیمتر و به طول حدوداً 75 سانتیمتر باشد و پس از برش باید مدتی آنرا در فضای آزاد بگذاریم تا خشک شود . دسته ی دوتار را از سمت گلو دوتار با زائده ای که در آن در هنگام تراشیدن به وجود می آورند به کاسه وصل می شود .


دسته ی دوتار را به شکل نیم دایره که دارای یک سطح ناصاف و مسطح ( که سیم ها از روی آن عبور می کنند ) و دیگر سطوح به صورت نیم دایره است ساخته می شود .
در سطح بالای نیم دایره ای شکل ، به فاصله ی حدود یک سانتیمتر نرسیده به سطح صاف دسته ، یک شکاف و خط باریک از داخل چوب به وجود می آورند تا هنگام نصب پرده ها بر روی دسته ، بتوانند سر نخ پلاستیکی را که به عنوان پرده در فواصل مختلف به دور دسته تار می پیچند عبور می دهند . پس از پیچیدن 3 دور نخ پلاستیکی به دور تار ، سر نخ را از داخل

شیار باریک ذکر شده ، از زیر نخ رد کرده و گره می زنیم تا نخ پلاستیکی محکم شود ، این نخ پلاستیکی یکی از پرده های دوتار ما می باشد . علت به وجود آوردن شیار از قسمت نیم دایره ای دسته این است که این گره پایانی در روی سطح صاف دسته که محل نوازندگی نوازنده است نباشد و با تارها اصطکاکی نداشته باشد .


تذکر : محل ساختن شیار به تناسب اینکه در سمت راست یاچپ ، قسمت نیم دایره ای شکل دسته به وجود آمده باشد ، بستگی دارد به این که سازنده دوتار راست دست باشد یا چپ دست تا به راحتی بتواند گره مربوط به نصب پرده و نخ پلاستیکی را بزند .
یادآوری می شود دسته ی دوتار بر خلاف کاسه ی آن توپر و سنگین است و اجزای دیگر نظیر پرده ها ، گوشه ها و خرک بالا ( شیطانک ) بر روی آن نصب می شوند .
3. روتار ( صفحه تار )


عبارت ازسطحی صاف و مسطح که همانند کاسه از جنس چوب درخت توت است و با استفاده از تیغه ی فنری مخصوص و یا همچنین با استفاده از رنده سطح آن را که دارای ناهمواری هایی است به سطحی صاف و هموار تبدیل نموده و همراه با چسب چوب آن را در روی دهانه کاسه ی دوتار می چسبانیم البته شایان ذکر است که در گذشته که چسب چوب به شکل کنونی موجود نبوده این عمل را به وسیله گیاه سر پشت ( سریشوم ) انجام می دادند .


البته این تمام کار نیست برای محکم چسبیدن روتار به کاسه ی تار می بایست روتار را بزرگتر از دهانه ی کاسه تار ساخت و در دور تا دور روتار حفره هایی به وجود آورد که برای محکم چسباندن روتار به کاسه ی تار در هنگام چسب زدن آن دو ، و با استفاده ازسوراخی که در ته کاسه ی تار
قبلاً به وجود آورده ایم نخی رابه دور کاسه ی تار می پیچیم .


به این ترتیب که یک عدد میخ آهنی در سوراخ ته کاسه محکم قرار دادیم و به وسیله ی یک نخ نسبتاً ضخیم یک سر آن را به میخ و سر دیگر آن را به دور کاسه و روتار می پیچیم .
طرز پیچیدن نخ به دور کاسه ی تار بهاین صورت است که پس از پیچیدن یک دور از پایین به بالا ، سپس یک دور ، دور میخ به صورت بالعکس و خلاف جهت قبلی و دوباره دور بعدی از بالا به پایین می پیچیم . در حالی که این نخ از داخل حفره های ساخته شده در اطراف چوب اضافی بیرون آمده ازصفحه یا روتار عبور میدهیم تا روتار محکم به کاسه ی تار بچسبد .
این کار پیچیدن نخ ها به دور کاسه ادامه می یابد تا به انتهای کاسه یا گلوی کاسه که در همان محل اتصال کاسه به دسته ی تار است برسیم و در این جا سر نخ رابه دور دسته کاسه گره می زنیم و تار را برای مدتی حدود یک تا چند روز در یک مکان دور از دسترس به همان حال رها می کنیم تا کاسه و روتار خوب به هم بچسبند .


قطر روتار باید حدود بین 6 تا 8 میلیمتر باشد و عرض روتار حدوداً باید بین 20 تا 23 سانتیمتر و طول آن بین 42 تا 44 سانتیمتر باشد . البته ناگفته نماند که تمامی این اندازه ها بستگی به بزرگی و کوچکی دوتار دارد و دائماً قابل تغییر است . بعد از نصب روتار روی کاسه و محکم شدن آن تیغه ی فنری یا رنده را روی سطح روتار کشیده تا هم روزنه های موجود در چوب بازتر شود و هم رنگ چوب تازه تر و بهتر نمایان گردد .


در پایان اضافه چوب بیرون آمده از صفحه یا روتار که خارج ازاندازه ی کاسه تار است رابا تیشه میزنیم تا روتار و کاسه ی تار هم سطح گردند و این کار را با سوهان چوبساب کامل می کنیم .
در پاره ای ازاوقات دیده می شود که افرادی در طرفین و ابتدا و انتهای دوتار سوراخهایی ایجاد می کنند تا صدای دوتار واضح تر و نازکتر گردد که البته اکثر متخصصین فن آن را نمی پذیرند . نحوه و چگونگی سوراخها به این شکل است که 3 سوراخ در طرفین راست و چپ دوتار و 2 سوراخ در بالا و پایین روتار ایجاد می کنند .
هر چقدر روزنه های موجود در سطح روتار بیشتر باشد صدا را بهتر به داخل کاسه منتقلنموده و صدا از جداره های کاسه بیشتر بیرون می آید و در نتیجه صدای دوتار کیفیت بهتری دارد .
لازم به ذکر است که در روی صفحه یا روتار ، خرک پایین نصب می شود .


4. سیم گیر
سیم گیر را همان طور که از اسم آن پیداست جهت گرفتن سیم و وصل کردن سیم و پیاده کردن سیم روی دوتار ، به آن نیاز داریم . سیم گیر در گذشته ازشاخ یا استخوان آهو یا بز ، به دلیل استحکام زیاد جنس آنها استفاده می شد. اما در حال حاضر از چوبهای درخت عناب یا زردآلو که درخت عناب بهتر و محکم تر است و هم چنین ازلحاظ جنس و رنگ چوب با دسته همخوانی پیدا می کند استفاده می شود .
استحکامی که در اینجا تأکید میشود به خاطر این است که اصولاً جنس سیم متصل شده به سیم گیر خیلی برنده است و پس از مدت کوتاهی تمام سیم گیر را می برد و از سیم گیر رها می شود .


بر روی سیم گیر ، __ که اگر ازجنس چوب باشد بیشتر به شکل نیم دایره ای و دارای یک سطح صاف جهت سهولت نصب به جداره ی کاسه است و اگر ازشاخ یا استخوان حیوانات باشد دارای یک سطح صاف و یک قسمت به حالت شیار یا دیواره ی برآمده است __ 2 رشته ی شیار مانند برای قرار گرفتن 2 سیم دوتار در آنها و گره دادن و اتصال سیم ها به پشت این 2 رشته شیار وجود دارد و در نهایت خود سیم گیر با چسب چوب و یا میخ به بدنه ی کاسه متصل و محکم می گردد .
5. خرک ( شیطانک )


در دوتار دو خرک داریم ، خرک پایین که بعد ازسیم گیر قرار دارد و خرک بالا که در انتهای سیم ها بعد ازآخرین پرده دوتار و قبل ازاولین گوشه دوتار قرار دارد و وظیفه و کارکرد اصلی خرک ها جلوگیری از رها بودن و آزاد بودن سیم ها است که با قرار گرفتن هر یک ازسیم ها از داخل یک شیار خرک ، عملاً حرکت اضافی سیم ها حذف شده و مانع بازی کردن سیم ها می شود و سیم ها و تارها در کنترل نوازنده قرار می گیرد .


مورد بعدی که باید در مورد کارکرد خرک ها به مبحث مان اضافه کنیم ، محل قرار گرفتن خرک ها به خصوص خرک پایین است . به این صورت که اگر فاصله خرک پایین کمی نزدیکتر یا دورتر از سیم گیر و یا محل اصلی خود باشد ، صدای دوتار نازکتر و کلفتر می شود و از حالت ایده آل خود خارج می گردد . تعیین فاصله ی دقیق و مکان مناسب خرکها بستگی به گوش نوازنده و نظر وی دارد.
خرک ها نیز همانند سیم گیر در گذشته از شاخ و استخوان بز یا آهو استفاده می شده است که امروزه علاوه بر آن از قطعه ها یا تکه های کوچک اشیاء پلاستیکی یا چوبی استفاده می شود .


در مورد وجه تسمیه شیطانک ، مطلب مستند و قابل اتکایی وجود ندارد و در این باب فقط می توانیم به موارد ادعا شده از طرف بعضی از دست اندر کاران امر اشاره کنیم که از آن جمله می توان داستان قدیمی را نام برد که سازنده ای در زمان های قدیم و دور دوتاری را می سازد و در هنگام استفاده از آن متوجه می شود که صدای مطلوب و مورد دلخواه خود را نمی یابد . شیطان خود را به شکل فردی ظاهر نموده و توصیه می کند تا دو شیء خرک مانندی به ابتدا و انتهای دوتار بگذارند تا صدای دوتار ، صدای بهتری گردد و این چنین می شود و ازآن پس به این 2 شیء خرک مانند شیطانک هم می گویند .
6. پرده ها


پرده ها ، نخ های پلاستیکی نازکی هستند که در روی دسته ی دوتار و با فواصل مختلف جهت تنظیم صدای دوتار قرار می گیرند ، به طوری که نوازنده به هنگام نواختن باید دستش پشت پرده ها قرار بگیرد نه روی پرده ها ، چون اگر روی پرده ها قرار بگیرد صدای مورد نظر و دلخواهی که باید به گوش برسد نمی رسد چون روی پرده صدا را به طور کلی تغییر می دهد .
تعداد پرده ها در روی دسته های دوتار با توجه به بزرگی یا کوچکی دسته دوتار و نوع آهنگی که می خواهیم بنوازیم متفاوت است که از 9 پرده شروع می شود تا 18 پرده . ولی رایج ترین آن که از گذشته معمول بوده 9 پرده است که در بیشتر دوتارها استفاده می شود .


پرده ها با فواصل مختلفی از هم قرار می گیرند یعنی فواصل ثابت یا دقیقی را نمی توان بین پرده ها مشخص کرد و با توجه به میل نوازنده برای نواختن تعداد بیشتری از آهنگ های موسیقی و نواختن صدای دلخواه و مورد نظر خود قابل تغییر و جابه جایی است .
این کار با توجه به حساسیتی که دارد باید توسط افراد متخصص انجام شود یعنی هم در ساختن و هم در نوازندگی دوتار از مهارت بالایی برخوردار باشند که این پرده ها را در جای مخصوصی که صدای دوتار را در آنجا می شود تنظیم کرد بگذارند .


نحوه ی بستن پرده ها به این صورت است که 3 دور نخ پلاستیکی تقریباً باریک رابه دور دسته ی دوتار می چرخانیم بعد از 3 دور سر نخ پلاستیکی را از داخل شکافی که قبلاً به وجود آورده ایم و از زیر نخ هایی که پیچیدیم عبور می دهیم و یک گره به نخ پلاستیکی می زنیم . برای محکم بسته شدن پرده به دسته ی دوتار باز هم 3 دور دیگر و یک گره دیگر می زنیم تا در نهایت چند دور و چند گره شود که در پایان با گره آخر آن را خیلی محکم می کنیم ( البته قابل ذکر است که چون این پرده ها باید در جاهای مختلفی قرار بگیرند ) ابتدا آنرا خیلی محکم نمی بندیم و بعد همگی پرده ها را که ممکن است 9 پرده اصلی باشد و یا با اضافه کردن پرده های غیر اصلی در بین 9 پرده اصلی حداکثر به 18 پرده برسد می بندیم .


البته ، نه محکم ، بعد از بستن تعداد پرده های لازم ، در مرحله ی بعد نوازنده ی دوتار پرده ها را در روی دسته دوتار بالا و پایین می آورد تا هر پرده صدای به خصوصی که مورد نظر نوازنده است را بدهد سپس آن را محکم می بندیم به طوری که اصلاً بازی نکند .
حساسیت پرده ها در دوتار خیلی بالاست چون اگر یکی از پرده ها در جای خود قرار نگیرد به طور کلی صدای دوتار عوض خواهد شد . به همین دلیل فواصل بین پرده مشخص نیست و بهتر است آنرا با گوش نوازنده تنظیم نمود .
پرده بندی دوتار به نظر فارابی :


در کتاب « موسیقی الکبیر » پرده بندی دوتار تشکیل شده از پنج دستان فارابی که ثابت هستند و چند پرده ی دیگر که متغیر است :
1. دستان یکم : 9/1 طول سیم از مبدأ ساز تا خرک
2. دستان دوم : 4/1 طول سیم از مبدأ ساز تا خرک
3. دستان سوم : 3/1 طول سیم از مبدأ ساز تا خرک
4. دستان چهارم : 2/1 طول سیم از مبدأ ساز تا خرک


5. دستان پنجم : 2/1 طول سیم به علاوه ی 9/1 نصف آن از مبدأ ساز تا خرک
در گذشته که نخ پلاستیکی به شکل کنونی نبوده است برای تهیه پرده ها از زه گوسفند که قسمتی از روده ی باریک و نخ مانندی در داخل روده ی گوسفند یا بز بوده است جهت تهیه و بستن پرده ها استفاده می شده است .
بین پرده ها و سیم های دوتار که از روی آنها می گذرند باید فاصله باشد تا سیم های دوتار آزادانه بتوانند حرکت کنند و چیزی جلوی لرزش و
در نتیجه به صدا در آمدن آنرا نگیرد که این کار بیشتر با وجود خرکها انجام می شود .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید